- مشخصات كتاب
- موضوعي
- فصل اول : اصول دين
- بخش اول : توحيد
- 1. توحيد
- 1. دو ستون محكم دين
- 2. بى همتايى در خلقت
- 3. وحدانيت خدا
- 4. نه زاده و نه زاييده شده !
- 5. طنين دلايل توحيد
- 6. ستم نابخشودنى
- 7. آثار اخلاص
- 8. بى همتايش بدان !
- 9. اساس دين
- 10. بى همتايى خداوند
- 11. مرز نداشتن خدا
- 12. گواهى به وحدانيت حق
- 13. حقيقت توحيد
- 14. شناخت خدا
- 15. اطاعت در عصيان نشايد
- 16. ريا، شرك به خداوند
- 17. قبل از همه خدا
- 18. جايگاه رفيع توحيد
- 19. توحيد بلاوصف
- 20. خدايى نيست جز الله
- 21. اگر خدا را شريكى بود!
- 2. شناخت خدا
- 3. توصيف صفات خداوندى
- 32. اعتراف عقل ها
- 33. بوده و هست
- 34. خدا مانند ندارد
- 35. با دل و دست خدا را يارى كن !
- 36. بخشايش خدا
- 37. اداى تكليف الهى
- 38. پنهان ز ديده ها و همه ديده ها از اوست !
- 39. ناظر بر همه كارها
- 40. تواضع هر چيز در برابر خدا
- 41. سازنده وارده كننده حقيقى
- 42. توانايى خدا و گستاخى بشر
- 43. خداى آشكار و نهان
- 44. خدا شنواست
- 45. چيرگى خداوند قهار
- 46. خدا لطيف و شنوا و داناى حقيقى
- 47. خدا آشكار و نهان است
- 48. شنوا اما نه با ابزار
- 49. عزت بخشيدن ذليلان
- 50. در وصف خداى سبحان
- 51. خدا بينا است !
- 52. خدا عزيز است
- 53. عظمت و نزديكى خدا به مخلوقات (51)
- 54. بيناست اما... (52)
- 55. ذلت هر چيزى جز خدا
- 56. خدا تنها قوى
- 57. در همه جا هست و نيست
- 58. صفات جامع
- 59. خدا لطيف است
- 60. در خواست گذشت از خدا
- 61. اعتراف هستى به خدا
- 62. بخشايش خدا
- 63. بخشايش خدا
- 64. ستايش مخصوص اين خداست
- 65. عظمت عفو الهى
- 66. خدا همه جا هست
- 67. عفو با بردبارى
- 68. آشكار بودن خدا
- 70. در وهم نگنجد
- 71. بى حدى خداوند
- 72. اولين و آخرين چيز
- 73. نه ابتدا دارد و نه انتها
- 74. قبل و بعد هر چيز
- 75. اولين و آخرين
- 76. برترين صفات
- 77. در زمان نگنجد
- 78. داناى هر چيز
- 79. پيشى بر زمان و مكان
- 80. خدا داناى راز نهان
- 81. خدا رازها را مى داند
- 82. خدا ره رازها آگاه است .
- 83. آشكار بودن همه چيز نزد خدا
- 84. برترى علم خدا
- 85. داناى ازلى و ابدى
- 86. علم ذاتى خدا
- 87. عجز توصيف
- 88. علم به اشياء
- 89. انديشيدن در ذات خدا
- 90. توصيف مجاز از خدا
- 91. توصيف از خدا
- 92. عاجز از توصيف مخلوق
- 93. عجز خرد از درك خدا
- 94. شگفتى خرد از عظمت كردگار
- 95. قدرت خداوندى
- 96. ناتوانى هر توانا
- 97. دو صفت خدا
- 98. خدا منقم
- 99. قدرت ازلى (97)
- 100. نحوه ی تكلم الهى
- 101. صداقت و عدالت خداى تعالى
- 102. سخن گفتن خدا با نهان بشر
- 103. خدا سخنگوست
- 104. اعلميت خدا
- 105. خداى ازلى و ابدى
- 106. نديدن خدا با چشم
- 107. سخن گفتن و خواسته هاى الهى
- 108. خدا صداها را مى شنود
- 109. شناخت خدا بدون چشم
- 110. ندريدن پرده ء انسانيت در برابر خدا
- 111. ترس از خدا
- 112. بزرگى خدا را با عقل اندازه نگيريد
- 113. ما از خداييم و به سوى او بر مى گرديم .
- 114. پرهيز از برابرى با عظمت خداوندى
- 115. همه چيز مملوك خداست
- 116. هيچ چشمى خدا را نمى بيند
- 117. خداوند بينا است
- 118. توكل بر خدا
- 119. بى همتايى در خلقت
- 120. راز و نياز با خدا
- 121. دو صفت خاص الهى
- 122. عارى از ماعر و ادراك
- 123. پنهان و آشكار
- 124. پرهيز از معصيت در خلوتگاه
- 125. عجز قول از شناسايى خدا
- 126. صفات ذات
- 127. خداى زمين و زمان
- 128. رضاى خداوندى
- 129. شايسته نيكوترين صفات
- 130. حكمت خداوند
- 131. بى حدى خدا
- 132. عظمت آفرينش الهى
- 133. شايسته ستايش حقيقى
- 134. سوگند ستمگر
- 135. محيط و محاط بر هر چيز
- 136. اثبات صفات خدا
- 137. عالم به همه چيز
- 138. علم عظيم خدا
- 139. خدا وصف نمى شود
- 140. آفريننده بى همتا
- 141. وجودى جدا و پيوسته
- 142. نه درون چيزها و نه بيرون آن ها
- 143. نه زاده و نه زاييده شد
- 144 معنى آفرينندگى خدا
- 145. شنوايى حق
- 146. علم خدا در وضف نگنجد
- 147. حاضر بودن هر غايبى نزد خدا
- 148. مالك همه چيز
- 149. خرسندى و ناخرسندى خداوند
- 4. قضا و قدر
- 150. پاداش شكيبايى
- 151. ظاهر نيكوى روزگار
- 152. تغيير قضا با صدق و خلوص
- 153. قضاى الهى
- 154. ناخرسند از قدر الهى
- 155. سرنوشت و تقدير
- 156. سپاس تقدير الهى
- 157. آفت در تدبير
- 158. مصدر قضا و قدرها
- 159. ناخشنودى به قضاى الهى
- 160. قطعيت تقدير
- 161. خرسند نبودن به قضا
- 162. تقدير معلوم الهى
- 163. تقدير معلوم الهى
- 164. تقدير و تدبير
- 165. فرمان هاى محكم حق
- 166. تقدير الهى
- 167. نامعلومى سرنوشت
- 168. آرزوى بهترين تقدير
- 169. خشم به قضاى الهى
- 170. قضاى متقن الهى
- 5. توصيف فرشتگان
- 171. آفرينش فرشتگان
- 172. بندگى بى كسالت
- 173. درجه يقين فرشتگان
- 174. توصيف فرشتگان
- 175. اراده فرشتگان در عبادت
- 176. كم بودن طاعت ملايك
- 177. عصمت فرشتگان (175)
- 178. صفت ملايك (176)
- 179. عبادت ملايكه
- 180. فرشتگان شيفته عبادت (178)
- 181. نظارت فرشتگان
- 182. سعى و كوشش در عبادت
- 183. وصف فرشتگان الهى
- 184. فرشته تحذير
- 185. داناتر از خلايق ! (183)
- 186. هميشه در ركوع و سجود
- 6. خلقت و آفرينش خداوند
- 187. عجز انسان
- 188. آفرينش جهان
- 189. شكوه و عظمت آفرينش
- 190. طبع آدمى
- 191. شكوه و عظمت آفرينش
- 192. آفرينش زمين
- 193. عظمت آفرينش آسمان ها (191)
- 194. عظمت سلطنت الهى
- 195. تعديل حركات زمين
- 196. آفرينش آسمان ها
- 197. نيكوترين آفرينش
- 198. راز استوارى زمين
- 199. حركت آسمان ها
- 200. اوج عظمت خدا در آفرينش انسان
- 201. يكتايى در آفرينش
- 202. آفرينش انسان از خاك
- 203. قدرت خدا در آفرينش
- 204. راز آفرينش
- 205. آفرينش زمين
- 206. توصيف خلق آدم
- 207. آفرينش مخلوقات بى نظير
- 208. نابودى دنيا
- 209. شگفتى هاى انسان
- 210. بخشش خدا
- 211. عجب از اين آدم !
- 1. توحيد
- بخش دوم : عدل و عدالت
- 212. عدل چيست
- 213. دادگرى واقعى
- 214. دادگرى حق
- 215. بردبار عادل
- 216. نتيجه عدل
- 217. قضاوت بى عدالت
- 218. عدل شريف تر از بخشش
- 219. امر به عدل و احسان
- 220. پيوند دهنده خلق
- 221. سفارش به كارگزاران
- 222. توصيه به عدالت
- 223. توصيه على (ع ) به يكى از كارگزارانش
- 224. انصاف با رعيت
- 225. ياوران عدالت
- 226. شعبه هاى عدالت
- 227. سر گذشت شگفت آورتر!
- 228. نخستين گام عدل
- 229. اختلاف حكم ها
- 230. گستردگى دامنه عدالت
- 231. وظيفه پيشواى عادل
- بخش سوم : نبوت
- 232. هدايت كننده انسان ها
- 233. برترين آفريده
- 234. وصف عيسى (ع )
- 235. زهدى موسى (ع )
- 236. پيامبر زداينده شبهات
- 237. پزشك امت
- 238. نشانه رستاخيز
- 239. وصف على عليه السلام در زمان مبعوث شدن پيامبر صلى الله عليه و آله
- 240. نزول وحى بر جان پيامبر (ص )
- 241. اجراى پيمان الهى
- 242. فضيلت پيامبر صلى الله عليه و آله
- 243. وصف پيامبر صلى الله عليه و آله
- 244. بهترين راه و روش
- 245. علم پيامبر
- 246. آشكار كننده حق
- 247. سرمشق از پيامبر صلى الله عليه و آله و رفتار او
- 248. عظمت پيامبر صلى الله عليه و آله
- 249. پيام هاى پيامبر
- 250. عامل جلوگيرى از عذاب خدا
- 251. اراده و عزم نبوى
- 252. نشانه قيامت
- 253. واسطه از بين رفت گمراهى ها
- 254. حجت هاى خداوند
- 255. سرانجام اختيار كردن دينى جز اسلام
- 256. مايه كمال دين
- 257. پاكى معنوى
- 258. فرمان بردن از پيامبر و اولياى امر
- 259. پايان بخش وحى
- 260. مسابقه در خوبى ها
- 261. حال مردم هنگام بعثت محمد
- 262. وصف پيامبران
- 263. روزگار لغزش و گناه
- 264. حكمت برگزيده شدن محمد
- 265. عمل بر طبق راه پيامبران
- 266. روزگار مبعوث شدن پيامبر
- 267. توصيف روزگار پيامبر
- 268. امين وحى الهى و خاتم رسولان
- 269. روزگار در هم ريخت
- 270. پيامبر، نورى در تاريكى جهل و نادانى
- 271. نورى در تاريكى
- 272. مبعوث شدن پيامبر
- 273. خصايل نيك پيامبر (ص )
- 274. سرچشمه روشنايى و روشنى بخش تاريكى ها
- 275. ياد كردن پيامبر (ص )
- 276. مبلغان خدا
- 277. محبوبترين بندگان
- 278. برپا كننده احكام نورانى و نشانه هاى روشن گر
- 279. فرمان بردن از پيامبر و اولياى امر (274)
- 280. وضع روزگار پيامبر
- 281. سخن على (ع ) در تمجيد از پيامبر (ص )
- 282. آسان كننده ناهموارى ها
- 283. پيامبران مستضعف
- 284. فضيلت مستضعفان
- 285. سرور بندگان
- 286. مايه بصيرت و بينايى
- 287. فروتنى صفت پيامبران
- 288. نامه على (ع ) به معاويه
- 299. دو گروه رسول
- 290. راهنمايان شبهات
- 291. سر برانگيختن حضرت محمد (ص )
- 292. نتيجه اطاعت از پيامبر
- 293. خشوع پيامبران
- 294. بنده و فرستاده خدا
- 295. موجبات نعمت
- 296. رمز ارسال رسولان
- 297. نزديك ترين مردم به پيامبران
- 298. داستان موسى و فرعون
- 300. حقارت دنيا در نظر پيامبر
- 301. لطف خداوند در فرستادن پيامبر
- 302. تمام شدن حجت خدا با پيامبر (ص )
- بخش چهارم : امامت (298)
- 1- امامت
- 303. مقام امامت
- 304. گنج هاى خداوندى
- 305. همراه با ائمه
- 306. قياس امت با آل محمد (ص )
- 307. كوه هاى استوار دين
- 308. توصيف خاندان محمد (ص )
- 309. دزد واقعى
- 310. ستون هاى استوار
- 311. سخاوتمندانى اهل بيت
- 312. تمجيد از اهل بيت
- 314. وزير پيامبر (ص )
- 315. خاموشى ستوده
- 316. فضيلت خاندان رسول
- 317. چراغى در تاريكى
- 318. امر اهل بيت
- 319. خواسته حضرت على (ع )
- 320. خصايص اولياى خدا
- 321. فضيلت على جهت قبول سخن و امر رسول الله
- 322. مثل آل محمد (ص )
- 323. عترت پيامبر
- 324. دعوت به خدا
- 325. رابطه على (ع ) با پيامبر (ص )
- 326. تشبيه خاندان رسالت
- 2 - توصيف على و زمانش
- 328. سرور اهل فجور
- 329. رد ستايش ستايشگران
- 330. من اينگونه ام !
- 331. رفتار با حاكم حقيقى
- 332. روزگار بس دشوار
- 333. مداواى مردم
- 334. راسخ در عمل
- 335. روزگار حضرت على عليه السلام
- 336. تنهايى على عليه السلام
- 337. نگرش على عليه السلام به روزگار
- 338. دعاى على عليه السلام
- 339. توصيف روزگار
- 340. علم غيب در روزگار بعدى
- 341. عظمت محبت على عليه السلام
- 342. آسانى مرگ دنيا در قياس با آخرت
- 343. نظر امام عليه السلام نسبت به دنيا
- 344. توصيف آخر زمان از زبان امام على عليه السلام
- 345. مرد نمايان نامرد
- 346. شگفتا از سخن دشمن
- 347. مقام اهل بيت عليه السلام
- 348. شناخت مقام على عليه السلام
- 349. احوال آدمى در دنيا
- 350. اطاعت با شناخت
- 351. سرزنش على عليه السلام
- 352. رستگارى در دورى از دنيا
- 353. امام هدايتگر
- 354. اميد به دنيا
- 355. بى ارزش دنيا
- 356. توجه به زندگى به جاى آخرت
- 3 - فتنه خوارج
- 4 - مذمت اهل بصره و پيشگويى حوادث
- 5 - حكومت و فرمانروايان و صفات فرمانروا
- 378. اسرا حكومتدارى
- 379. بدترين مردم نزد خدا
- 380. عبرت از سرگذشت زمامداران
- 381. كيفر قتل عمد
- 382. سنت پيشوايان را نقض مكن !
- 383. كارمندانى چنين انتخاب كن !
- 384. موقعيت خطرناك
- 385. رابطه اميران
- 386. شرايط حاكم
- 387. ميدان آزمايش مردان
- 388. نهى از گماشتن حاجت
- 389. حالات زمامداران
- 390. پاسداران احكام خدا
- 391. روزگار پس از على عليه السلام
- 392. سامان يافتن كار
- 393. وظيفه پيشوا
- 394. زمامدارى و تصرف در كار
- 395. وظيفه امام
- 396. وصف داوران ناشايسته
- 397. رعايت توده مردم
- 398. توجه نكردن به روابط
- 399. شرايط استخدام كار گزاران
- 400. دگرگونى زمانه
- 401. غرور والى ، ذلت مؤ من
- 402. برترين وزراء
- 403. لزوم رسيدگى به ماليات
- 404. توصيف حكومت بنى اميه
- 405. نابودى دنيا و دين
- 6. عصمت
- 1- امامت
- بخش پنجم : معاد
- 1. مرگ
- O توصيف مرگ
- 411. زمان عمر معين
- 412. حافظ انسان
- 413. از بين برنده خوشى ها
- 414. مرگ ميعادگاه نهايى
- 415. بيچاره فرزند آدم !
- 416. سپرى نگاهدارنده
- 417. بى اعتبارى دنيا
- 418. فاصله بهشت و جهنم
- 419. سپرى در برابر مرگ
- 420. روزى و اجل مقدر
- 421. همه چيز فانى است
- 422. عظمت سختى هاى مرگ
- 423. پايان زندگى دنيوى
- 424. نداى فرشته
- 425. پنهان زديده ها
- 426. اجل معين
- 427. كوتاهى در اعمال
- O استقبال از مرگ
- O ياد مرگ
- 439. نتايج ياد مرگ
- 440. نتيجه ياد آخرت
- 441. ياد معاد
- 442. عجله به سوى خوبى ها
- 443. به ياد مرگ باش !
- 444. از مرگ بترسيد
- 445. علت دنيا طلبى
- 446. ارتهان الانسان
- 447. هدف تيرهاى مرگ
- 448. فراموشى آخرت
- 449. زياد به ياد مرگ باش
- 450. دنيا سراى گذر است !
- 451. وصيت به ياد مرگ
- 452. ياد آخرت
- 453. وابسته نبودن به دنيا
- 454. موعظه مرگ
- O غفلت از مرگ
- O نزديكى مرگ به آدمى
- 461. روزگار رنج و زحمت
- 462. شكارچى مرگ
- 463. پشت به زندگى و رو به مرگ
- 464. گامى به سوى مرگ
- 465. لغزيدن توسط مرگ
- 466. جوينده اى شتابناك
- 4677. نزديكى كوچ
- 468. چه نزديك است مرگ !
- 469. نزديك تر از سايه
- 470. حقانيت مرگ
- 471. امرى حتمى و قريب
- 472. از مرگ نگريز!
- 473. فاصله دوزخ و بهشت
- 474. مردگان چه ها مى بينند؟!
- 475. آداب تشييع
- 476. گروگان هاى كوى مردگان
- 477. گفتگو با مردگان
- 478. ديدن مرگ
- 479. قبر را آماده ورود كن !
- 480. تنهايى آدمى با عملش
- 481. به كار گرفتن همت
- 482. آمادگى برا جايگاه قبر
- 483. ورود به گور
- 484. ياد آخرين منزل
- 485. تنهايى در گور
- 486. نهى از شيون
- 487. امانتگاه گور
- 488. خيمه بر گوز زدن
- 489. قبرها را آباد كنيد!
- 490. زيارت كنندگان غافل
- O توصيف مرگ
- 3. قيامت
- O توصيف آخرت
- O توشه آخرت
- 497. آه از كمى توشه !
- 498. وجودش را غنيمت دان !
- 499. آخرت و تلاش
- 500. مغتنم شمار!
- 501. شادمانى و اندوه براى آخرت
- 502. شادمانى و تاءسف براى ...
- 503. بر شما باد توشه بردن
- 504 . ماءموريت انسان در دنيا
- 505. كشت دنيا و آخرت
- 506. وسيله اى براى آخرت
- 507. آخرت سراى باقى
- 508. بهشت و عمل شايسته
- 509. اصلاج دنيا و آخرت
- 510. آخرت شيرين
- 511. احوال نادان و دانا در دنيا
- 512. غنيمت شمردن دنيا
- 513. توشه نجات بخش
- 514. طالب آخرت
- 515. كفايت امر دنيا
- 516. سراى عبرت
- O نشانه هاى قيامت
- O يوم الحساب
- 525. وقت حسابرسى
- 526. محاسبه از اندام بدن
- 527. اعمال در برابر چشمان
- 528. كار مقدر
- 529. بترسيد از قيامت !
- 530. بوته آزمايش
- 531. عرضه اعمال بر خداوند
- 532. آشكار شدن درون ها
- 533. سختى حساب خداوند
- 534. تجسم اعمال در آخرت
- 535. روز حساب بد و نيك همه
- 536. بزرگ ترين حسرت ها در قيامت
- 537. درماندگى كفار در قيامت
- 538. يوم تبلى السرائر
- 539. تفاوت ميان دو كردار
- 540. پاداش استقامت
- 541. فلسفه پاداش و كيفر اهلى
- 542. عواقبى تلخ و شيرين
- 543. احكامى كه خداوند به سبب آن پاداش و كيفر مى دهد.
- 544. بدتر از بدى ، خوب تر از خوبى
- O بهشت
- 545. شرط اشتياق به بهشت .
- 546. نزديك تر به بهشت
- 547. جايگاه فردوس
- 548. اعمال شايسته بهشت
- 549. جانبهاى انسان
- 550. صدق نيت و بهشت
- 551. ديده دلى به سوى بهشت
- 552. كار و ياد براى معاد
- 553. وصف بهشت
- 554. جايگاه حق
- 555. بدترين خوبى و بهترين بدى
- 556. سرنوشت خيرين و مفرطين
- 557. حقارت هر نعمتى در برابر نعمات بهشت
- 558. پيرامون بهشت و دوزخ
- 559. جايگاه بهشت
- 560. اطاعت از اوامر الهى
- O دوزخ
- 561. كافى ترين پاداش و مناسب ترين كيفر
- 562. بهترين نعمت هاى و بدترين بلاها
- 563. حذر از عذاب الهى
- 564. از عذاب الهى ايمن مباش !
- 565. جهنم ، آتش غضب الهى
- 566. آتش جهنم
- 567. عظمت و سختى كيفر
- 568. طالب و گريزان خواب
- 569. غافل نبودن از كيفر (562)
- 570. خير دوزخى
- 571. دورى از آتش اخروى
- 572. جايگاه بد معصيتكاران
- 573. دل مردگان جهنمى
- 1. مرگ
- بخش اول : توحيد
- فصل دوم : فروع دين
- بخش اول : نماز
- 1. فلسفه نماز
- 574. نشانه اصلى دين
- 575. اسباب تشكر از خدا
- 576. تقرب متقين
- 577. نماز چونان چشمه آبگرم
- 578. پاك كننده ذنوب
- 579. پاك شدن از تكبر
- 580. تواضع در برابر حق سبحانه
- 581. اعمال تابع نمازند!
- 582. مصونيت به وسيله نماز
- 583. از بين برنده گناهان
- 584 .سابقين در نماز
- 585. واجبات را به جاى آوريد!
- 586. توصيه پيامبر به نماز
- 587. قدر نهادن به نماز
- 588. از نماز گزاران باشيد!
- 589. نماز را مراعات كنيد!
- 3. احكام نماز فرادى و جماعت
- 4. وقت نماز
- 5. نماز شب و شب زنده دارى
- 1. فلسفه نماز
- بخش دوم : روزه
- بخش سوم : زكات
- بخش چهارم : حج
- بخش پنجم : جهاد
- 1. فلسفه جهاد، فضيلت جهاد
- 2. دعاهايى قبل از شروع جنگ
- 3. اهتمام امير مؤ منان على عليه السلام در جهاد
- 4. آموزش نظامى
- 655. مبارز سركش به خاك افتد؟
- 656. حمايت از يكديگر در عرصه ميدان
- 657. ثابت قدم در جنگ
- 658. آموزش فنون جنگى
- 659. رموز شكست در جهاد
- 660. جايگاه سربازان مسلح و غير مسلح
- 661. جهاد سه گانه
- 662. نيروى خشم را تيز كنيد!
- 663. گزيده ترين سران سپاه
- 664. نهى از آزار به زنان
- 665. خصوصيات فرمانده سپاه
- 666. سفارش على در ميدان جنگ صفين
- 667. جايگاه امير لشكر
- 5. شكايت جنگى على عليه السلام
- بخش ششم : امر به معروف و نهى از منكر
- 675. افزايش رزق ، دورى اجل
- 676. امر به معروف و نهى از منكر با دست و زبان
- 677. فلسفه امر به معروف و نهى از منكر
- 678. چون قطره در برابر دريا
- 679. خطر رها كردن امر به معروف و نهى از منكر
- 680. نفرين خدا بر اين گروه !
- 681. نهى از منكر على (ع )
- 682. انواع امر به معروف و نهى از منكر
- 683. نهى از منكر عملى
- 684. ماليدن بينى كافر به خاك
- 685. نيكوترين امر و نهى
- 686. از خواب غفلت بيدار شو!
- 687. از اين كار دور باش !
- 688. اين گونه مباش !
- 689. دورى گزين از اين كار!
- 690. بدتر از بد و خوب تر از خوب !
- 691. نهى از كمك به نااهل
- 692. بالاترين مرتبه نهى از منكر
- 693. اول خود، سپس ديگرى
- 694. علت وجوب نهى از منكر
- بخش هفتم : دوستى و دشمنى
- 695. برتر از نماز و روزه همه عمر
- 696. سه دستگى دوستان و دشمنان
- 697. رفتار با دشمن در عرصه نبرد
- 698. علاقه متقابل
- 699. اهميت رفيق
- 700. دوستى با برادر
- 701. همه پل هاى پشت سر را خراب مكن !
- 702. دوستان حضرت محمد (ص )
- 703. پند و اندرز برادر
- 704. هدايت دشمنان
- 705. سپرى نگهدارنده !
- 706. صلح مايه آرامش
- 707. بال محبت
- 708. دشمن ظالم ، يار مظلوم
- 709. واى بر ايشان !
- 710. خشنودى روز قيامت
- 711. حذر از دوستى با فاجر نابكار
- 712. مصونيت از دشمن
- 713. پاس داشتن دوستى
- 714. خويشاوندى اكتسابى
- 715. گذشت بر دشمن
- 716. محبت و دوستى پدران
- 717. ملامت دوستانه
- 718. رغبت در دوستى
- 719. نيمى از خردمندى
- 720. رفاقت با رسولان الهى
- 721. بپرهيز از دوست احمق !
- 722. فراوانى ياران
- 723. دشمنى با پيمان شكنان
- 724. نيكى و احسان
- 725. دام محبت و دوستى
- 726. دو گروه هلاك شدند!
- 727. حسد و دوستى
- 728. از منافقان حذر كن !
- 729. جايگاه زبان مومن و دل منافق
- 730. همنشينى با پيامبران
- 731. بهترين همنشين
- 732. دوست واقعى
- 733. دشمن خدا
- 734. خداوند دوست خود را وا نمى گذارد!
- 735. دشمنى مردم با آنچه نمى دانند
- 736. بدترين دوستان
- 737. دعا به رفاقت پيامبران
- 738. دوستان و دشمنان على (ع )
- 739. دوستى افراطى
- 740. ناتوان در مقابل دشمن
- 741. سزاوار نام دشمن
- 742. نبايد خود را از دشمن ايمن پنداشت
- 743. بخشش بر دشمن
- 744. دستيابى به دوستى با ديگران
- بخش اول : نماز
- فصل سوم : توصيف دنيا
- بخش اول : نعمت خداوندى
- 1. ثروت
- O مال و ثروت
- O وظيفه توانگران
- 756. كفالت فقير
- 757. بهتر از فروتنى اغنياء
- 758. واى بر خصم فقر!!
- 759. رد سفره ثروتمندان
- 760. تساوى عرض حاجت نزد مؤ من و خدا
- 761. خوراك تهيدستان در اموال توانگران
- 762. همدرد واقعى
- 763. رعايت مردم مستمند
- 764. سفارشات به فرزند خود امام حسن (ع )
- 765. دو خصلت غير قابل اعتماد
- 766. توانگرى و فقر حقيقى
- 767. آثار توانگرى و مال
- 768. وظيفه ثروتمندان
- 769. بخشنده خجل
- 770. نكوهش ثروت اندوزى
- 771. زيانكارترين مردم
- 772. نابود شدن ثروت اندوزان
- 773. نتيجه دريغ از كار نيك
- 774. زندگى پيشواى عادل
- O توانگرى و پيروزى
- 2. عمر
- 3. عافيت
- 4. خرد و تفكر
- O وصف خرد و عقل
- 800. سودمندترين دارايى
- 801. بهترين دانش
- 802. چونان آيينه اى صاف
- 803. شمشير برنده
- 804. سرشارترين توانگرى
- 805. نيك انديشى
- 806. بالاترين دورانديشى
- 807. ميزان خرد
- 808. نگهدارى خرد
- 809. خفتن عقل
- 810. حسود خرد
- 811. كشتارگاه هاى خرد
- 812. علت غفلت از خرد
- 813. نيمى از خردمندى
- 814. هر سخن جايى و هر نكته مكانى دارد!
- O اوصاف خردمندان
- O توصيف نادان
- O نتايج تفكر و خردورزى
- O وصف خرد و عقل
- 5. روزى
- 845. انواع روزى
- 846. تضمين روزى
- 847. حكمت كاهش و افزايش روزى
- 848. ورودى مرگ و روزى
- 849. ميانه روى در طلب روزى
- 850. روزى و خداشناسى
- 851. راضى به روزى خدا
- 852. روزى مقدر است
- 853. بى نيازى از مردم
- 854. ضمانت روزى هر كس و هر چيز
- 855. زياد و كم شدن روزى
- 856. ضمانت روزى مورچه
- 857. غم روزى مخور!
- 858. روزى همانند قطرات باران است !
- 859. دو گانگى روزى
- 860. كاستن روزى در اثر مصرف آن
- 861. استغناى طبع
- 862. روزى به تمام بندگان
- 863. شرط شريك
- 864. روزى مقدر
- 865. روزى مقرر است .
- 866. راه زياد شدن روزى
- 867. رزاق زندگان
- 868. روزى معنوى
- 869. حكمت كاهش و افزايش روزى
- 6. شكر نعمت و كفر نعمت
- 870. ستايش به پاس نعمت ها
- 871. پرهيز از مستى نعمت
- 872. اكمال نعمت ها
- 873. نعمات همراه نقمات
- 874. نعمت و گردنكشى
- 875. سبب فزونى روزى
- 876. نعمت و گرفتارى
- 877. دوام نعمت هاى خداوندى
- 878. نعمت مخصوص بندگان خداوند
- 879. كمترين حق خدا
- 880. نعمت پياپى خدا
- 881. شكر نعمت
- 882. بزرگ ترين نعمت
- 883. خصلت هايى كه شايسته خدا نيست
- 884. نعمت شكر
- 885. دعاى على (ع ) به درگاه حق
- 886. مردمان زيانكار
- 887. رمز زيادتى نعمت
- 888. اثرات انديشيدن
- 890. دو خصلت نيك
- 891. شكر گزارى امام على عليه السلام
- 892. شكر نعمت نعمتت افزون كند
- 893. كامل كننده نعمت
- 894. نعمت حقير، بلاى عافيت
- 895. مصرف درست نعمت
- 896. بسا سختى كه ...
- 897. باز گو كردن نعمت خدا
- 898. مؤ ثرترين عامل تغيير نعمت خدا
- 899. مواظبت بر نعمت ها
- 901. سرگشتگان حيرتكده دنيا
- 902. اثرات بزرگ جلوه كردن خدا
- 903. فزونى نعمت
- 904. هراس در حال نعمت
- 905. نعمت بى حد و حصر خداوندى
- 906. سفارش امام على عليه السلام به مالك اشتر
- 907. ترس از نافرمانى خدا
- 908. شكافتن امواج فتن
- 909. منفورترين خلق نزد خدا
- 910. سود آزمايشات الهى
- 911. پاداش در برابر عمل نيكو
- 912. بپرهيز از مستى نعمت
- 913. هر چيزى سببى دارد
- 914. آزمايش و تنگدستى
- 915. وسيله آزمايش انسان
- 916. نهى از پيروى بزرگان
- 917. هنگام فتنه اينگونه باش !
- 918. مصيبت هاى كوچك و بزرگ
- 919. روزگار فتنه و آزمايش
- 920. فتنه همان آزمايش است
- 921. پناه بر خدا از فتنه
- 922. نبرد با كفار قريش
- 923. مغرور مشو!
- 924. عبرت از گذشتگان
- 925. عبرت از پيشينيان
- 926. از ديده عبر كن هان !
- 927. نصيحت كننده اى عالى
- 928. عبرت بگيريد!
- 929. چشم بينا و گوش شنوا داشته باشيد!
- 930. گردن در گرو سخن
- 931. مواعظ امير
- 932. سودمندترين داستان
- 933. رحمت خدا بر عبرت گيران
- 934. عبرت گرفتن از گذشتگان
- 935. عالم بى عمل
- 936. عبرت ها بسيار، عبرت گرفتن اندك
- 937. عبرت از گذشته
- 938. رابطه حكمت و عبرت
- 939. عبرت گرفتن از گذشته
- 940. درس گرفتن از عبرت ها
- 941. امام مايه عبرت
- 942. آسايش در همسايگى خداوند
- 943. پند از جدايى
- 944. پند از حوادث
- 945. عبرت از آرامش ابدى
- 946. پذيرفتن پند
- 947. فروغ واعظ
- 948. پند خداوندى
- 949. هر مثلى دليلى است
- 950. پند از عاقبت زندگى ديگران
- 951. سنجيدن نفس ها
- 952. نافرمانى و حسرت
- 953. نفع از تجارت
- 954. نگرش مؤ من به دنيا
- 955. تعليم خردمند
- 956. پند گوى پندناپذير
- 957. پرده غرور
- 958. ناشنواى حقيقى
- 959. زنده كننده قلب
- 960. پند با مردم
- 961. ناصح دلسوز
- 962. ديده عبرت
- 963. موفقيت و تجربه
- 964. پند از تجربه ها
- 965. بهره مندى از تجربه
- 966. زبان بسته بهتر كه گويا به شر
- 967. خير خواه واقعى
- 968. جايگاه تذكر و پندگيرى
- 969. نگاه مؤ من به دنيا
- 970. بهترين تجربه ها
- 971. آينه عبرت
- 972. صدق گفتار دنيا
- 973. سفارش امام عليه السلام به فرزندش
- 974. عوامل عبرت آموز
- 1. ثروت
- بخش چهارم : وصف فقر
- بخش پنجم : وصف دنيا و دنياطلبان
- 987. شگفت از آباد كننده دنيا
- 988. علت هلاكت گذشتگان
- 989. از علاقه دنيا بكاهيد!
- 990. براى آخرت آفريده شده اى نه دنيا
- 991. اندازه هر چيز
- 992. دنيا انسان را غافل مى كند.
- 993. شخص آگاه تو را آگاه مى كند
- 994. يكى بودن خداوند مرگ و زندگى
- 995. كارهاى بيهوده
- 996. خسر الدنيا و الاخرة
- 997. دنيا فانى است
- 998. فريب دنيا را مخوريد!
- 999. سراى گذر
- 1000. ايام عمر خود را درياب !
- 1001. عزت ناپايدار دنيا
- 1002. مشمولين رحمت حق
- 1003. دنيا را برنگزين !
- 1004. مذمت دنيا
- 1005. تعجب از اين گوش !
- 1006. آسايش آخرت
- 1007. مذمت دنيا
- 1008. روزگار آرزو
- 1009. آرزو در دنيا
- 1010. توصيف دنيا خواهان
- 1011. زاد و توشه اخروى
- 1012. لذت سيرى ناپذير
- 1013. فريبندگى دنيا
- 1014. زندگى مذموم دنيا
- 1015. تجارت بى سود
- 1016. ناپايدارى دنيا
- 1017. شادمانى همراه اندوه
- 1018. دگرگونى احوال دنيا
- 1019. سيرى ناپذيرى آزمند
- 1020. سراى رنج و فنا
- 1021. بر حذر باشيد از تمايل به دنيا!
- 1022. سربلندى دنيوى
- 1023. احوال متغير دنيا
- 1024. دولت مستضعفان
- 1025. كليد رنج و بلا (1018)
- 1026. خستگى و رنج روزگار
- 1027. عمل نادانان
- 1028. از پستى دنيا
- 1029. آفت دلبتسگى به دنيا
- 1030.رو آوردن دنيا به انسان
- 1031. جرعه هاى سختى
- 1032. غفلت اهل دنيا
- 1033. دنياى زهر آلود
- 1034. دنيا در نظر دوستان و دشمنان خدا
- 1035. پاداش براى اولياء عذاب براى دشمنان
- 1036. دنياى نيرنگباز
- 1037. سراى خشم خدا
- 1038. تصاحب دنيا و آخرت با هم
- 1039. كليد رنج و بلا
- 1040. توانگرى و نيازمندى دنيا
- 1041. اعراض از دنيا
- 1042. نفع دنيوى
- 1043. جايگاه نزول وحى
- 1044. پرهيز از دلبستگى به دنيا
- 1045. مهرورزى با دنيا
- 1046. وصف دنيا از ديدگاه امام (ع )
- 1047. لغزشگاه هاى دنيا
- 1048. مهمانى موقت
- 1049. مقاسه بهره دنيوى و اخروى
- 1050. دنياى بى وفا
- 1051. دنيا اينگونه نيكوست !
- 1052. شادى و اندوهگينى
- 1053. خير در دنيا براى دو كس
- 1054. تلاش دنيا براى آخرت
- 1055. سراى جنگ و هلاكت
- 1056. فريبكارى دنيا
- 1057. برق گول زننده دنيا
- 1058. نعمت هاى دنيا مى فريبد!
- 1059. نبايد فريب دنيا را خورد!
- 1060. چون مهر فرزند به مادر
- 1061. هدف خلقت دنيا
- 1062. دنيا مزرعه آخرت
- 1063. حكايت مردم دنيا
- 1064. دنيا در پى تو مى آيد اگر...
- 1065. نظر بصيرت به دنيا
- 1066. حقارت دنيا
- 1067. بهاى جان آدمى
- 1068. بى اهميتى دنيا
- 1069. پستى دنيا
- 1070. خانه مشكلات
- 1071. پرهيز از دنيا
- 1072. دنيا جاودانه نيست !
- 1073. آن چه جاى شگفتى دارد!؟
- 1074. موارد عبرت آموز
- 1075. زايل كننده عقول
- 1076. حذر از دنيا
- 1077. دنيا فانى است !
- 1078. سخن على عليه السلام در وصف دنيا
- 1079. زيانكارى در دنيا و آخرت
- 1080. پرهيز از دنياپرستى
- 1081. سراى گذر
- بخش اول : نعمت خداوندى
- فصل چهارم : عبادت
- بخش اول : اطاعت از خدا و غير خدا
- 1. اطاعت از خدا
- 1083. فرمان خدا نيكوست
- 1084. يكى از انگيزه هاى شكر گزارى
- 1085. طاعت تنها از خدا
- 1086. سفارش على عليه السلام به فرزندش
- 1087. اطاعت بدون عذر
- 1088. فرمانبردارى از خدا
- 1089. بزرگ ترين حسرت در قيامت
- 1090. شناساندن پروردگار
- 1091. موجبات خشنودى خدا
- 1092. نهايت خشنودى خدا
- 1093. ستون حق
- 1094. پاس بزرگى خدا
- 1095. شايسته فرمانبرى
- 1096. پرهيز از كوتاهى در كار
- 1097. بهترين ذكر
- 1098. جايگاه فرمانبرداران حق
- 1099. خير خواه ترين و خياتنكارترين مردم
- 1100. ستايش حق
- 1101. اطاعت و معصيت خداوند
- 1102. جاده هاى مستقيم براى طاعت خدا
- 1103. بهترين اطاعت
- 1104. حفظ خداوند از مردم
- 1105. عاقبت خروج
- 1106. فرمانبرى از خدا
- 1107. آثار اطاعت از خدا
- 1108. لطف دايم خدا
- 1109. آثار اطاعت از خدا
- 1110. نتيجه پناه بردن به خدا
- 1111. عيد واقعى
- 1113. اطاعت از خدا
- 1114. فرمان بردن از خدا
- 1115. بيناترين ديدگان و شنواترين گوش ها
- 1116. ترس ملاقات با خدا
- 1117. هدايت امام
- 2. اطاعت از غير خدا
- 1. اطاعت از خدا
- بخش دوم : انجام فريضه و عبادت خداوندى
- 1128. واجبات خالصانه
- 1129. اداى امانت الهى
- 1130. تقسيم ساعات و اوقات
- 1131. عبادت بازرگان
- 1132. احتجاج با اعضاى بدن
- 1133. تجارت و سود
- 1134. خوشا به حال اين نفس !
- 1135. عبادت آزادگان
- 1136. عبادت آزادگان
- 1137. خوشا به حال حزب خدا
- 1138. روزى تضمين شده
- 1139. تقسيم ساعات و اوقات
- 1140. تشويق به در نظر داشتن خدا
- 1141. اميد ثواب و عقاب
- 1142. نقش يقين در عبادت
- 1143. اينگونه نزد خدا برو!
- 1144. سكوت معنى دار
- 1145. بر پايى حدود
- 1146. تعيين ساعت عبادت خدا
- 1147. ترغيب به انجام فرايض
- 1148. والاترين عبادت
- 1149. يارى خواستن از خدا
- 1150. فلسفه ايمان
- 1151. فلسفه عبادت
- 1152. عبادت به وقت
- 1153. زمان كنار گذاشتن مستحبات
- 1154. مستحبات مضر
- 1155. تنها قدردان خوبى
- بخش سوم : قرآن
- 1156. اخبار موجود در قرآن
- 1157. شفاعت قرآن
- 1158. نورى تابناك
- 1159. هدايت به طريقه اى محكم
- 1160. تكامل دين در قرآن
- 1161. بر طرف كننده تاريكى
- 1162. شفيعى مقبول
- 1163. وسيله راه يابى
- 1164. بهار دل
- 1165. ريسمان محكم الهى
- 1166. همنشينى با قرآن
- 1167. چنگ به ريسمان خداوندى
- 1168. عمل به قرآن
- 1169. حكم زندگانى
- 1170. در خواست از خدا
- 1171. بهترين گفته ها
- 1172. وجوه قرآن
- 1173. كتاب هدايت
- 1174. اى كاش غافلان بيدار مى شدند!
- 1175. هادى بدون گمراهى
- 1176. دواى دردها
- 1177. شافع پذيرفته شده
- 1178. ثروت در پناه قرآن
- 1179. قران در قيامت
- 1180. قرآن را گرامى بدار!
- 1181. همراهى على (ع ) با قرآن
- 1182. عقاب استهزاء قرآن
- 1183. ظاهرى شگفت ، باطنى عميق
- 1184. قرآن نور جاويدان
- 1185. حق تلاوت
- 1186. جلوه گاه رخ الهى
- 1187. قرآن در همه شئون زندگى
- 1188. حق تلاوت
- 1189. نزول قرآن و فغان شيطان
- 1190. عدم اختلاف در قرآن
- 1191. حق مردم بر اهل بيت و پيامبر
- 1192. على عليه السلام قرآن شناس
- 1193. حق تلاوت
- 1194. پرهيز از تفسير به راءى
- 1195. نياز به مفسر
- 1196. ترتيل
- 1197. قرآن سير آبى تشنگان
- 1198. ثروتى كه بى آن توانگرى نباشد!
- 1199. زينت دل
- 1200. دژ استوار الهى
- 1201. تمسك جوييد به كتاب الهى !
- 1202. بى اهميتى به قرآن
- 1203. حق تلاوت
- 1204. تازگى قرآن
- 1205. مجمل هاى قرآن
- 1206. راه حق
- 1207. شناخت راه حق
- 1208. حدود الهى در قرآن
- 1209. شروع فتنه
- 1210. جامعيت قرآن
- 1211. تطبيق امور با قرآن
- 1212. موجبات عصمت
- 1213. نور معنوى
- 1214. احياى قرآن
- 1215. حال قرآن نزد ياوران مهدى عليه السلام
- 1216. نظر اولياء الله به قرآن
- 1217. همه چيز در اين كتاب
- 1218. خدا را خدا را در قرآن
- 1219. عمل به قرآن
- بخش چهارم : توبه
- 1220. گريه بر گناهان
- 1221. قبولى توبه در هر زمان
- 1222. آسان تر از توبه
- 1223. باز بودن در توبه
- 1224. سكوت بهتر از سخن نابه جا
- 1225. شفيع نافع
- 1226. حسن توبه
- 1227. تاءخير در توبه
- 1228. اميد توبه
- 1230. استغفار چيست !؟
- 1231. خير واقعى در دنيا
- 1232. توبه به همراه آمرزش
- 1233. آيا توبه كارى نيست !؟
- 1234. رابطه گناه و باران
- 1235. گناهان نابخشودنى
- 1236. شتاب در توبه
- 1237. بخشش خداوند
- 1238. رحمت خدا بر توبه كار
- 1239. امان آمرزش
- 1240. باز بودن در توبه
- 1241. از رحمت خدا نوميد مباش ! (1234)
- بخش پنجم : ذكر
- بخش ششم : دعا
- بخش هفتم : دعاهاى امام على (ع ) (1249)
- بخش هشتم : شرافت كاركردن
- 1267. آهسته و پيوسته
- 1268. دوگونگى كار مردم دنيا
- 1269. كار با سرعت
- 1270. ارزش كار
- 1271. رابطه بين كار و نسب
- 1272. راهى به سراى آرامش
- 1273. سستى در امور
- 1274. تفاوت بسيار ميان دو كار
- 1275. انجام خير و بزرگ بودن آن
- 1276. بشارت به كار سودمند
- 1277. ارزش انسان
- 1278. كوتاهى كردن در كار نيك
- 1279. نيرومند در نيكوكارى باش !
- 1280. گياه كردار
- بخش نهم : صدقه
- بخش اول : اطاعت از خدا و غير خدا
- فصل پنجم : فضايل اخلاقى
- بخش اول : صله رحم
- بخش دوم : عيب پوشى
- بخش سوم : صبر و بردبارى
- 1301. صبر وسيله نجات
- 1302. دعا در مورد صبر
- 1303. دوركردن اندوه
- 1304. كمك از خدآدر اندوهناكى
- 1305. نيكوترين خصلت
- 1306. شكيبا در ناراحتى
- 1307. پيشه شكيبايى
- 1308. مايه شادى و شكر
- 1309. دستاوردهاى بردبارى
- 1310. امتحان الهى
- 1311. صبر على (ع )
- 1312. ارزش ايمان
- 1313. صبر در هنگام مصيبت
- 1314. بى صبرى در تدفين پيامبر (ص )
- 1315. صاحب صبرى عظيم
- 1316. آن چه بردبارى مى آورد
- 1317. تمرين بردبارى
- 1318. تباه شدن اجر صبر
- 1319. صبر آزادگان
- 1320. خطر بى تابى
- 1321. دوگونه صبر
- 1322. حلم و عقل
- 1323. مبارزه با حوادث
- 1324. صبر و ظفر
- 1325. نتيجه حلم
- 1326. از پايه هاى ايمان (1319)
- 1327. ايمان و صبر
- 1328. دهان بند بى خرد
- 1329. صبر و دليرى
- 1330. فضيلت حلم
- 1331. حلم و عزت
- 1332. ابزار رياست
- 1333. گور عيب ها
- 1334. خرسندى
- 1335. حلم و زندگى با مردم
- 1336. مصيبت و شكايت به خلق
- 1337. صبر بزرگان
- 1338. توصيه به صبر
- 1339. بردبار حقيقى
- 1340. صبر و رضا
- 1341. زكات ظفر
- 1342. صبر بر طاعت
- 1343. شكيبا باش !
- 1344. قضا و قدر
- بخش چهارم : امانت دارى و رازپوشى
- 1345. اداى امانت الهى
- 1346. اولين امانت
- 1347. توصيه امام على (ع ) به مالك اشتر
- 1348. وفاى به عهد
- 1349. حفظ امانت زمامداران
- 1350. لغزش ها و علت ها
- 1351. وفا به پيمان الهى
- 1352. امين مشمار! (1345)
- 1353. معاويه خيانتكار
- 1354. رازپوشى
- 1355. بندگى مخلصانه براى خدا
- 1356. رسواى دنيا و آخرت
- 1357. سرزنش على (ع ) به اصحابش
- 1358. استحكام ميخ به عهد
- 1359. حد آزادى مسئول
- 1360. رازپوشى
- بخش پنجم : قناعت
- 1361. ثروت بى پايان
- 1362. رحمت خدا بر قناعت پيشگان
- 1363. خرسندى به آن چه مقدر شده
- 1364. عاقبت قانع بودن
- 1365. گنج قناعت
- 1366. طلب به اندازه معيشت
- 1367. گنج قناعت
- 1368. دولتمند حقيقى
- 1369. خوشا به حال اين فرد
- 1370. همراه نيك
- 1371. از دست دادن عزت قناعت
- 1372. اين گونه باش !
- 1373. معناى زندگى پاك
- 1374. قناعت مولاى متقيان
- 1375. قناعت به روزى
- بخش ششم : زهد و زاهد
- 1376. عوامل رياضت
- 1377. كليد رنج
- 1378. راه شناسايى نيكوكاران
- 1379. اوصاف اولياى خداوند
- 1380. زهد در دنيا
- 1381. مومنان واقعى
- 1382. اميد به خدا
- 1383. مؤ من از ديدگاه حضرت على (ع )
- 1384. پاداش در ازاى كار خوب
- 1385. اعلموا عباد الله اءن المؤ من لا يصبح و لا يمسى الا و نفسه ظنون عنده .
- 1386. گروگان فضل خداوند
- 1387. وصف راهيان راه خدا
- 1388. يارى در زهد
- 1389. سخن و انديشه مؤ من
- 1390. حال زاهدان در دنيا
- 1391. ثمرات زهد
- 1392. برترين زهد (1385)
- 1393. زهد و شناخت
- 1394. موجبات آسايش (1387)
- 1395. حالات اهل ذكر
- 1396. زاهد در دنيا و راغب به آخرت
- 1397. بهترين بازدارنده
- 1398. ساعات مومن
- 1399. مومن واقعى از ديدگاه على (ع )
- 1400. فقرزدايى
- 1401. بالاترين زهد
- 1402. رياضت
- 1403. حالات زاهدين در دنيا
- 1404. امنيت در ترس (1397)
- 1405. حقيقت زهد
- 1406. مسابقه در خوبى ها
- 1407. دل هاى مشتاق
- 1408. نظر اولياء به باطن دنيا
- 1409. گروگان هاى گورها
- 1410. اوصاف حزب الله
- 1411. حالات بندگى مشتاق خدا
- 1412. محبوب ترين بندگان
- 1413. خودپسندى
- 1414. نتيجه اتكاى به خدا
- 1415. چراغ هاى هدايت
- 1416. ترس پيامبر براى امت
- 1417. بى اعتنايى على (ع ) به دنيا
- 1418. احوال انسان بى اعتنا به دنيا
- 1419. ناچيزى دنيا
- بخش هفتم : تقوا
- 1420. تقوا در هر زمان
- 1421. وصيت به تقوى
- 1422. تقوى داروست
- 1423. پيش گرفتن تقوا
- 1424. تقوا بالاترين عمل
- 1425. آنچه دل را مى ميراند
- 1426. تقوا پيشه كن
- 1427. بهترين بزرگوارى
- 1428. تقوى بورزيد!
- 1429. تقواى الهى در تمام موارد
- 1430. سفارش به تقواى الهى
- 1431. نتيجه ترس از خدا
- 1432. بهترين سفارش
- 1433. تقوا كليد هر در بسته
- 1434. تعالى بخشيدن به روح
- 1435. تقواى اولياءالله
- 1436. تنها مونس
- 1437. عدم غفلت از دنيا (1430)
- 1438. سرانجام تقواپيشگان (1431)
- 1439. امر به تقواى الهى
- 1440. وصف پرهيزگاران
- 1441. پرهيزگاران چگونه اند؟
- 1442. تقواى الهى را پيشه كن (1435)
- 1443. ترس از خدا (1436)
- 1444. رفتار صحيح در دنيا
- 1445. رفتار پرهيزگار
- 1447. پرهيزگار از ديدگاه امير (ع ) (1440)
- 1448. توصيف پرهيزگاران
- 1449. صفت پرهيزگاران
- 1450. همت هاى والا
- 1451. بالاترين عزت
- 1452. وپژگى پرهزگاران
- 1453. خنده و سكوت پرهيزگار
- 1454. خلوص پرهيزگاران
- 1455. نياز پرهيزگاران
- 1456. عظمت تقواى الهى
- 1457. نشانه هاى پرهيزگاران (1450)
- 1458. معناى معصوم
- 1459. پناهگاه محكم بشر
- 1460. پرهيزگارى و سلامتى بدن
- 1461. زايل كننده پرهيزگارى
- 1462. جلوگيرى از سقوط در مهلكه (1455)
- 1463. انسان پارسا
- 1464. سرور اخلاق
- 1465. بزرگى و پرهيزكارى
- 1466. نشانه ايمان
- 1467. عمل در درگاه خداوند
- 1468. حالات پرهيزگاران (1461)
- 1469. تقوا، دواى درد جان ها
- 1470. توصيه به تقواى الهى
- 1471. اثرات پرهيزگارى
- 1472. نكوهش دنيا (1465)
- 1473. نگريستن به نشانه هاى تقوا
- 1474. رابطه تقوا و خصومت
- 1475. پند تقوا
- 1476. نكوهش طمع
- 1477. تقواى خاشعانه
- 1478. راه روشنى به سوى بهشت
- 1479. تواضع متقين
- 1480. رابطه تقوا و حفظ زبان
- 1481. دو توصيه مهم
- 1482. بندگان شكرگزار خداوند
- 1483. شستشوى گناهان باتقوا
- 1484. وصيت به تقوا
- 1485. حق تقوا
- 1486. وصيت به پرهيزگارى
- 1487. در سايه پيشگاه خداوندى (1480)
- 1488. تقواى اولياء خدا
- 1489. كليد هدايت
- 1490. تقوا بورزيد از اين پروردگار (1483)
- 1491. كليد رستگارى
- 1492. دو سفارش عظيم
- 1493. برحذر از دنيا و پيشه گرفتن تقوا
- 1494. نيرومندى بوسيله پرهيزگارى
- 1495. شفاى بيمارى ها با تقوا
- 1496. زنده بودن مثل ها
- 1497. صفات پرهيزگار
- 1498. بهترين وصيت
- 1499. نفس مطيع
- 1500. تقوا بورز هر چند اندك !
- 1501. علائم صفات متقين
- 1502. كيفيت تقواى الهى
- 1503. تحريك براى عمل
- 1504. پسنديده ترين وصايا
- 1505. بهتر از تندرستى
- 1506. انسان پرهيزگار
- 1507. ضرورت تقوا
- 1508. بهترين توشه سفر آخرت
- 1509. اصالت تقوا
- 1510. عاقبت بى تقوايى (1503)
- 1511. ره توشه تقوا
- 1512. دوستى و دشمنى پرهيزگار (1505)
- 1513. طالب دنيابودن
- 1514. روح و بدن متقين (1507)
- بخش هشتم : شك و يقين
- 1515. مظلوم شدن عيب نيست مادامى كه ...
- 1516. بازدارنده شبهات
- 1517. شك در حق
- 1518. حال اولياى خدا هنگام شك
- 1519. خطر بدعت هاى شبهه ناك
- 1520. نتيجه شك
- 1521. آثار مخرب شبهه (1514)
- 1522. اقدام به گاه يقين
- 1523. عاملين به شبهات
- 1524. همراه با جماعتى و شبيه به آنان
- 1525. شك به خداوند.
- 1526. تقويت قلب
- 1527. يقين و مقصود
- 1528. بخش هاى شك
- 1529. انتظار خصلت هاى پسنديده
- 1530. شناخت حوادث و پندآموزى از آن
- 1531. حق يقين
- 1532. راسخ در دين
- 1533. بالاترين پارسايى
- 1534. گمان خوب
- 1535. محبوب ترين بندگان خدا
- بخش نهم : حلال و حرام خداوندى
- بخش دهم : حيثيت و آبرو
- بخش يازدهم : عزت
- بخش دوازدهم : عفت
- بخش سيزدهم : زبان و گفتار
- 1565. زبان خيرخواه بهتر از مال
- 1566. آمادگى گفتار
- 1567. اهميت زبان مرد
- 1568. درندگى زبان
- 1569. مهار زبان
- 1570. حفظ زبان
- 1571. گفتار و كردار
- 1572. نهى از زخم زبان
- 1573. وقت در كلام
- 1574. خاموشى از گفتار
- 1575. ثواب گفتار
- 1576. مؤ ثرتر از يورش
- 1577. پرهيز از سخن ناپسند
- 1578. حذر از نقل سخن بى محتوا
- 1579. جايگاه زبان خردمند و نادان
- 1580. اهانت به شخصيت
- 1581. رابطه عقل و گفتار
- 1582. تفاوت راستگو و دروغگو
- 1583. ثمرات خاموشى
- بحش چهاردهم : گذشت
- بخش پانزدهم : غيرت
- بخش شانزدهم : اعتدال و ميانه روى
- بخش هفدهم : اراده و پايدارى
- 1604. ترس را كنار نه !
- 1605. عزم و اراده (1598)
- 1606. درجه مشمول رحمت خداوند (1599)
- 1607. انديشه هاى مصمم
- 1608. ايستادگى
- 1609. اراده و پايدارى
- 1610. اعتماد به الطاف كارساز
- 1611. از هيچ چيز نااميد نباشيد!
- 1612. هم نوميد باش هم اميدوار!
- 1613. نوميدى از رحمت خدا
- 1614. پرهيز از بدگمانى
- 1615. اميدوار به لقاى پروردگار
- 1616. نوميدى از رحمت خدا
- 1617. نوميدى از رحمت خدا
- 1618. خوش گمانى نسبت به خدا
- 1619. فقيه واجدالشرايط
- 1620. بزرگ ترين توانگرى
- 1621. تلخى نااميدى
- 1622. اميدوارى امام على (ع )
- 1623. نوميد مشويد تا آمرزش هست !
- 1624. عيب و كاستى
- بخش نوزدهم : فضيلت مشورت
- بخش بيستم : آداب معاشرت
- بخش بيست و يكم : خوشبختى و سعادت
- 1649. توشه آخرت خوشبخت
- 1650. سعادتمند و بدبخت
- 1651. سرنوشت نهايى (1643)
- 1652. گشايش بعد از سختى
- 1653. موجبات آسايش
- 1654. سعادت از آن چه كسى است ؟
- 1655. درخواست همنشينى با انسان هاى خوشبخت
- 1656. خوشبختى از ديدگاه امام (ع ) (1648)
- 1657. خوشبختى ها و بدبختى ها
- 1658. گستاخ بر خدا
- 1659. آفريننده خوشبختى ها
- 1660. آن چه خوشى مى آورد
- بخش بيست و دوم : بخشش و سخاوت
- بخش بيست و سوم : تواضع
- بخش بيست و چهارم : تجلى دل
- 1677. قلب نورانى
- 1679. برترى دل پرهيزگار
- 1680. عاقبت دل مرده
- 1681. دل بى نور
- 1682. ره سپران بادل (1674)
- 1683. هر كه دلى را شاد كند (1675)
- 1684. لوح ديدگان
- 1685. پرده دل
- 1686. روشنى بخش قلوب
- 1687. بيماركننده قلوب
- 1688. بهترين دل ها (1680)
- 1689. سخت دلى
- 1690. نرم كننده قلوب
- 1691. صيقل دهنده دل ها
- 1692. دواى دل خسته
- 1693. دليل دل مردگى
- 1694. انحراف دل
- 1695. طبيب عالميان
- 1696. نادانى دل
- 1697. خوى وحشى در دل مردان (1689)
- 1698. آماده ساختن گوش دل
- 1699. شگفتى دل آدمى
- 1700. نتيجه قلب آگاه
- 1701. زنده دلى
- 1702. بيمارى دل (1694)
- 1703. نتيجه سنگ دلى
- 1704. پرده دل
- فصل ششم : رذايل اخلاقى
- بخش اول : حسد
- بخش دوم : طمع
- بخش سوم : نفس و خواهش نفسانى
- 1721. تربيت قبل از شكل گيرى شخصيت
- 1722. بازنده و نكوحال
- 1723. شريك كورى دل
- 1724. زيانكار حقيقى
- 1725. تربيت نفس
- 1726. رياضت نفس
- 1727. بر پروردگارت دلير مشو!
- 1728. همرهان نفس
- 1729. گماشتگان بر انسان
- 1730. تبهكاران عمر به هوس
- 1731. خدايا تو ببخش !
- 1732. تشويق به محاسبه نفس
- 1733. سرزنش نفس
- 1734. طلب بخشش از هواى نفس
- 1735. ضرر هواى نفس
- 1736. اشتياق بهشت
- 1737. كرامت نفس
- 1738. رابطه قدرت و شهوت
- 1739. غلبه بر هواى نفس
- 1740. ناجى از هواى نفس
- 1741. برحذر از نفس باشيد!
- 1742. جنگيدن با هواى نفس
- 1743. آغاز فتنه
- 1744. پرهيز از بدگمانى
- 1745. مخالفت با هواى نفس
- 1746. ريشه كنى هواى نفس
- 1747. بهترين حمايتگر در برابر نفس
- 1748. تربيت قبل از رشد هواى نفس
- 1749. عاقبت رهايى نفس
- 1750. رحم به نفس خود
- 1751. فراخوانده شده به هوس و گمراهى
- 1852. سفارشات على (ع ) به مالك اشتر
- 1753. هواى نفس خوارج
- 1754. محبوب ترين بنده در نزد خدا (1746)
- 1755. معاويه فريب خورده هوى
- 1756. نفس خوارشده مؤ من
- 1757. تحذير مالك از هواى نفس
- 1758. ثمره ديدن با چشم دل
- 1759. سفارش هاى به شريخ بن هانى
- 1760. خيرخواهى براى نفس
- 1761. ثمره ارجمندى نفس
- 1762. هواى نفس و معصيت خداوند
- 1763. فرار از هر چيز و رسيدن به آن
- 1764. دعوت به اصلاح نفس
- 1765. واعظ نفس
- 1766. يارى جستن على (ع ) از خدا
- 1767. ريشه كنى هواى نفس
- 1768. حسابرسى از نفس
- 1769. بقاى آثار زشت لذت ها
- 1770. المغبون من غبن نفسه
- 1771. هواى نفس و آرزوى طولانى
- 1772. تاءديب نفس
- 1773. نفس را بكش !
- 1774. هواى نفس و رحمت الهى
- 1775. سرآغاز فتنه ها (1767)
- 1776. نفس را گرامى دار!
- 1777. مخالفت با نفس
- بخش چهارم : بخل
- بخش پنجم : ستم و ستمگرى
- 1785. زشت ترين نوع ستم
- 1786. صلاح روزگار
- 1787. ميزان بين خود و ديگران (1779)
- 1788. بدترين توشه در قيامت
- 1789. حال آغازگر ستم در قيامت
- 1790. امر به معروف و نهى از منكر
- 1791. نحوه قسم ستمكار
- 1792. سرانجام شوم ستم
- 1793. دو عامل تباهى دين و دنيا
- 1794. شكست حتمى ستمكار (1786)
- 1795. انتقام گرفتن از ستمگر
- 1796. در اين روزگار خوش بين مباش !
- 1797. مغلوب حقيقى
- 1798. مقتول تيغ ستم (1790)
- 1799. گناهكار بودن ستمگر
- 1800. انواع ستم
- 1801. اتمام حجت بر امام على (ع )
- 1802. پرهيز از ستمگرى
- 1803. ستمگران دنياطلب
- 1804. پرهيز از ستمگرى
- 1805. زودى بازخواست ستمكار
- 1806. بيزارى از ستم
- 1807. مهلت دادن به ستمگر
- 1808. انتقام گرفتن از ستمگر
- 1809. پرهيز از ستمگرى
- 1810. پشيمانى ستمگر
- 1811. پرهيز از ستمگرى
- 1812. ستم ، خانمان برانداز است !
- 1813. بدترين توشه قيامت
- 1814. فرجام صبر بر ستم
- 1815. نزديكتر به انتقام خداوندى
- 1816. زورگويى و ستم
- 1817. زمامداران ستمگر
- 1818. شركت در امور
- 1819. رسيدگى به ستمديدگان
- بخش ششم : خودبينى و تكبر
- 1820. گناه برتر از نيكى
- 1821. دورى از كبر
- 1822. ذلت جباران
- 1823. آفت عقل
- 1824. از اعمال ناپسند بر حذر باش !
- 1825. هرچه بر خود پسندى بر ديگران هم !
- 1826. مانع افزودن
- 1827. ترسناك ترين وحشت
- 1828. تعجب از كبر متكبر
- 1829. غرور طاووس
- 1830. حسودان خرد
- 1831. تنهايى هراس انگيز
- 1832. فرو رفتن در گناهان
- 1833. قوم پاك على (ع )
- 1834. آثار تكبر
- 1835. انسان گستاخ
- 1836. خطاى گناهكار
- 1837. نخستين آدم متكبر
- 1838. سرپوش عيوب
- 1839. خودپسند مباش !
- 1840. آفت خودپسندى
- 1841. مبارزه با شيطان
- 1842. جزاى متكرين نزد خدا
- 1843. پرده اى از غرور
- 1844. غرور و تكبر
- 1845. خودبينى را كنار بگذار!
- بخش هفتم : زنا
- بخش هشتم : نفى فخرفروشى
- بخش نهم : تعصب
- بخش دهم : خشم
- بخش يازدهم : بدعت (1863)
- بخش دوازدهم : گمراهى و گمراه كنندگان
- 1874. زندگى با نادانى ، مرگ با گمراهى
- 1875. نفس گمراه
- 1876. پيروان شيطان
- 1877. موجبات گمراهى
- 1878. زارعين زيانكار
- 1879. شوربخت واقعى
- 1880. ترس موسى (ع )
- 1881. قوى ترين شاعران
- 1882. ياران گمراهان
- 1883. نشانگر راه راست
- 1884. معاويه ، پيشواى گمراهان
- 1885. وظيفه عقل
- 1886. گمراه كنندگان و گمراهان
- 1887. عالم گمراه كننده
- 1888. ويران كننده پايه هاى گمراهى
- 1889. امام گمراه كننده
- 1890. صراط مستقيم
- 1891. سبقت موجب گمراهى است !
- 1892. وصف گمراهان
- 1893. گمراهى در كجروى است !
- 1894. علل گمراهى
- 1895. رنگ گمراهى
- 1896. توصيف گمراهان
- 1897. ارتداد و واپس گرايى
- 1898. گمراهى آراسته
- 1899. دعاى دورى از گمراهى
- 1900. درمان بزرگ ترين دردها
- 1901. مست گمراهى
- 1902. ويران كننده پايه هاى گمراهى
- 1903. گمراهى آشكار
- 1904. گمراهى از صراط مستقيم
- 1905. بزرگ ترين خيانت
- 1906. پناه از گمراهى در هدايت (1898)
- بخش سيزدهم : غيبت
- بخش چهاردهم : شتاب
- بخش پانزدهم : اسراف و تبذير
- 1913. اسراف ، كار منافقين
- 1914. بخشش مال و ثروت
- 1915. بهترين مردم
- 1916. احوال جاهلان
- 1917. اعتدال در زندگى
- 1918. تكيه گاه اعتدال
- 1919. تعادل در امور زندگى
- 1920. دورى از حرص و آز
- 1921. ميانه روى در اموال
- 1922. بسنده به اندك نمودن
- 1923. راه مستقيم و ميانه
- 1924. افراط و تفريط
- 1925. تباه شدن اسراف كار
- 1926. بخشش فقط در راه خدا
- 1927. ميوه تفريط
- بخش شانزدهم : عيب و عيب جويى
- بخش هفدهم : انسان دروغگو و فاسق
- بخش هجدهم : نكوهش و خودرايى
- بخش نوزدهم : اختلاف و تفرقه
- بخش بيستم : اندوه و غم
- فخش بيست و يكم : ساير رذايل اخلاقى
- 1966. ياران سركشى
- 1967. دورى از مواضع تهمت
- 1968. همنشينى با هوسرانان
- 1969. تكامل انسان ها
- 1971. از كينه ورزى بپرهيز!
- 1972. رفع بدى با بدى
- 1973. پرهيز از بدگمانى
- 1974. آميختن با شاهان
- 1975. پرهيز از منت گذاشتن
- 1976. تحذير از سبكسرى
- 1977. زايل شدن نظر
- 1978. پرهيز از عجله در امور
- 1979. فرو رفتن در منجلاب ربا
- 1980. ياران روزگار
- 1981. فراهم كننده زشتى ها
- 1982. توصيه به همنشينى پاكان
- 1983. دور كردن بدى
- 1984. توصيه على (ع ) به مالك اشتر
- 1985. فضايل بى حد على (ع )
- 1986. حذر از طاعت فاسقين
- 1987. معادن همه خطايا
- فصل هفتم : فصول ديگرى از نهج البلاغه
- بخش اول : دين اسلام
- 1988. جلوگيرى كننده از ضلالت
- 1989. واژگونى اسلام
- 1990. بالاترين شرف
- 1991. تفسيراسلام
- 1992. اسلام ؛ كليد در نيكى
- 1993. مسابقه در خوبى ها
- 1994. روشن ترين راه
- 1995. دين برگزيده خدا
- 1996. انجام دين و رضايت پروردگار
- 1997. اسمى از سلامت (1987)
- 1998. اسلام معاويه
- 1999. غايت اسلام
- 2000. سهل الوصول بودن اسلام (1990)
- 2001. مسلمانان دروغين
- 2002. اسلام ظاهرى
- 2003. اثرات اعتقاد به خدا و اسلام
- 2004. راه هاى شرايع دين (1994)
- 2005. مهاجر واقعى اسلام
- 2006. فضيلت اسلام
- بخش دوم : ايمان (1997)
- 2007. از نشانه هاى ايمان
- 2088. چون نقطه اى سفيد در دل
- 2009. شناخت با دل (1999)
- 2010. اصلاحگر قلوب
- 2011. برترين ايمان
- 2012. سه مرحله ايمان
- 2013. فلسفه ايمان
- 2014. اعتماد بر الطاف خدايى
- 2015. حفظ ايمان با صدقه
- 2016. ايمان ملايك
- 2017.ايمان پايدار
- 2018. چهار تكيه گاه ايمان
- 2019. چراغ نورانى ايمان
- 2020. برترين وسيله توسل
- 2021. رشته اصلى ايمان
- 2022. زبان استوار و ايمان استوار
- بخش سوم : حزب شيطان
- 2023. عزت جستن از غير خدا
- 2024. آراسته كردن گناه
- 2025. يارى از خدا در دورى از شيطان
- 2026. تنهايى و نفوذ شيطان
- 2027. عامل دورى شيطان
- 2028. تسلط شيطان بر گمراهان
- 2029. يكى از سپاهيان بزرگ ابليس
- 2030. پشيمانى ياران ابليس
- 2031. گرفتاران در دام ابليس
- 2032. شيون شيطان
- 2033. طمع شيطان
- 2034. اسلحه اى در برابر ابليس
- 2035. عاقبت حزب شيطان
- 2036. دورى از وسوسه هاى شيطان
- 2037. ترس از خدا
- 2038. بسيج حزب شيطان
- 2039. پيامدهاى اختلاف
- 2040. ميدان عمل شيطان
- 2041. وعده شيطان
- 2042. شيطان را بفريب !
- 2043. حزب شيطان
- 2044. منافقان حزب شيطان اند
- 2045. بزرگ ترين فريب ابليس
- 2046. صفات پيروان شيطان
- 2047. بسيج نيرو عليه شيطان
- 2048. وسوسه هاى شيطان
- 2049. دورى از خودپسندى
- 2050. عيرت گيرى از ابليس
- 2051. برآورندگان دعوى شيطان
- بخش چهارم : بدترين و برترين مردم
- 2052. مقرب ترين مردم
- 2053. فاضل ترين بندگان
- 2054. محبوب ترين بندگان نزد خدا
- 2055. خيرخواه ترين مردم
- 2056. دودستگى مردم
- 2057. بدترين خلق نزد خالق
- 2058. برترين مؤ منان
- 2059. مبغوض ترين بندگان نزد خدا
- 2060. برترين بنده
- 2061. شايسته ترين خلق
- 2062. بهترين بندگان خدا
- 2063. هر كه بر اساس آنچه خدا نازل كرده است داورى نكند
- 2064. حال محبوب ترين بندگان
- 2065. بدترين مردم از ديدگاه على (ع )
- 2066. بدبخت حقيقى
- 2067. جايگاه حق و باطل
- 2068. نتيجه ظلم و ستم
- 2069. سنگينى مسئوليت زمامدار
- 2070. سستى نكردن در امر حق
- 2071. روشنى راه حق
- 2072. سرنوشت خوارج
- 2073. حق پذيرى
- 2074. صفات حزب باطل
- 2075. علت نابودى گذشتگان
- 2076. بهترين كارها
- 2077. حقوق خداى تعالى
- 2078. به جا آوردن حق و عدالت
- 2079. همواره سخن حق گو!
- 2080. حقوق خدا بر بندگان
- 2081. مقررات دين
- 2082. گناه كار باطل
- 2083. علت فساد مردم
- 2084. فاصله بين حق و باطل
- 2085. حقوق مردم نسبت به يكديگر
- 2086. ياران اندك حق
- 2087. عيب مرد
- 2088. حق خدا بر انسان
- 2089. ادعاى دروغ
- 2090. كم ترين حق خداوند
- 2091. حذر از مقابله برابر حق
- 2092. سخن على (ع ) به ابوذر هنگام تبعيدش
- 2093. حق دو جانبه است !
- 2094. معيار شناخت حق و باطل
- 2095. حب عدالت
- 2096. لزوم حق گويى
- 2097. عدالت امام
- 2098. انواع مست كننده ها
- 2099. سنگينى حق
- 2100. حقوق متقابل پدر و فرزند
- 2101. توجه به حقوق الهى
- 2102. پيشگويى بر حق
- 2103. كوران راه حق
- 2104. آفت پاسخ انبوه
- 2105. هر كس حق به او سود نرساند...
- 2106. نتيجه معرفت
- 2107. ياوران حق
- 2108. تلاش در راه حق
- 2109. روشنى راه حق
- 2110. حق مردم بر على و حق على بر مردم
- 2111. عبادت غير خدا
- 2112. نورانيت مسير خداوندى
- 2113. شادى به ناحق
- 2114. طلب يارى در اداى حق
- 2115. ذلت و عزت حقيقى
- 2116. علل قدرت زمامدار نابكار
- 2117. بهترين امور
- 2118. گذاشتن وقت براى نيازمندان
- 2119. محبوب ترين كارها
- 2120. يارى خدا از حق جويان
- 2121. ياور حق
- 2122. معرفت به باطل
- 2123. نتيجه سستى
- 2124. تفريق حق از باطل
- 2125. پيروان حق و باطل
- 2126. حق گوياست !
- 2127. اثرات خونريزى ناروا
- 2128. خونريزى ناحق
- بخش ششم : عمل به علم
- 2129. رابطه دانش و عمل
- 2130. پست ترين و والاترين دانش
- 2131. عمل نيك و بد
- 2132. عمل براى روز حساب
- 2133. پند امام (ع )
- 2134. تدارك و عمل براى آخرت
- 2135. حركت با علم
- 2136. جهل ، قاتل عالمان !
- 2137. عمل به مقررات پيمان ها
- 2138. عمل با يقين
- 2139. عالم بى عمل به چه ماند؟
- 2140. فاصله بين دو كردار
- 2141. كوتاهى در كردار
- 2142. سفارش على (ع ) به حارث
- بخش هفتم : علم و عالم
- 2143. نام نيك بهتر از مال و ثروت
- 2144. علمى را كه نمى دانى مگو!
- 2146. دانش مضر
- 2147. دانش به از مال
- 2148. آباد كردن سرزمين
- 2149. مردم بر سه دسته اند
- 2150. نادانى دشمن آدمى
- 2151. دانش شنيدنى همراه دانش فطرى
- 2152. تعهد آموزش
- 2153. بالاترين شرافت
- 2154. بسته شدن تحصيل
- 2155. ميراث ارجمند
- 2156. فهم حق
- 2157. ندانستن عيب نيست
- 2158. خير در سكوت و گفتار
- 2159. دو گرسنه اى كه سير نمى شوند
- 2160. ظرف علم
- 2161. تنها كيش بشر
- 2162. بستن راه هرگونه عذر
- 2163. عالم بى عمل
- 2164. ترس از مرگ
- 2165. عمل كردن به علم
- 2166. خير واقعى
- 2167. مخزن راز خردمند
- 2168. سينه مملو از دانش
- 2169. سخن حكيمان
- 2170. ارزش انسان
- 2171. دانش و كردار
- 2172. سخن حكيمانه را بپذير!
- 2173. استوار در علم و عمل
- 2174. پرهيز از آموختن اخترشناسى
- 2175. فضيلت دانش با بينش
- 2176. دانش آموزى حتى از منافق
- 2177. عالم زنده است گرچه بميرد
- 2178. با ارزش ترين ثروت
- 2179. مردم كم خردند!
- 2180. عالم حيوان نما
- 2181. دانشمند حقيقى
- 2182. نيت سوال
- 2183. بپرسيد پيش از آن كه نيابيد!
- 2184. راسخين در علم
- 2185. علم با عمل
- 2186. آبادى با علم
- 2187. مايه زندگانى و باعث مرگ
- 2188. جاهل دانا، دانشمند جاهل
- 2189. دانشمندان منافق
- 2190. موجب هراس از مرگ
- 2191. پست ترين و ارجمندترين دانش
- 2192. گمشده مؤ من
- 2193. دانش نهانى
- 2194. عالم جاهل
- 2195. عالم حقيقى
- 2196. علم برتر از ثروت
- 2197. نمى دانى لب مگشا!
- 2198. خاموشى ستوده
- 2199. حكمت را بگير!
- بخش هشتم : ناتوان و ناتوانى
- بخش نهم : بيمارى
- بخش دهم : آرزو
- بخش يازدهم : متفرقات
- بخش اول : دين اسلام
- پاورقی ها
- فصل اول : اصول دين
- خطبه ها
- (1)
- (2)
- (3)
- (4)
- (5)
- (6)
- (7)
- (8)
- (9)
- (10)
- (11)
- (12)
- (13)
- (14)
- (15)
- (16)
- (17)
- (18)
- (19)
- (20)
- (21)
- (22)
- (23)
- (24)
- (25)
- (26)
- (27)
- (28)
- (29)
- (30)
- (31)
- (32)
- (33)
- (34)
- (35)
- (36)
- (37)
- (38)
- (39)
- (40)
- (41)
- (42)
- (43)
- (44)
- (45)
- (46)
- (47)
- (48)
- (49)
- (50)
- (51)
- (52)
- (53)
- (54)
- (55)
- (56)
- (57)
- (58)
- (59)
- (60)
- (61)
- (62)
- (63)
- (64)
- (65)
- (66)
- (67)
- (68)
- (69)
- (70)
- (71)
- (72)
- (73)
- (74)
- (75)
- (76)
- (77)
- (78)
- (79)
- (80)
- (81)
- (82)
- (83)
- (84)
- (85)
- (86)
- (87)
- (88)
- (89)
- (91)
- (92)
- (93)
- (94)
- (95)
- (96)
- (97)
- (98)
- (99)
- (100)
- (101)
- (102)
- (103)
- (104)
- (105)
- (106)
- (107)
- (108)
- (109)
- (110)
- (112)
- (113)
- (114)
- (116)
- (117)
- (118)
- (119)
- (120)
- (121)
- (122)
- (123)
- (124)
- (125)
- (126)
- (127)
- (128)
- (129)
- (130)
- (131)
- (132)
- (133)
- (134)
- (136)
- (137)
- (138)
- (139)
- (140)
- (141)
- (142)
- (143)
- (144)
- (145)
- (146)
- (147)
- (148)
- (149)
- (150)
- (151)
- (152)
- (153)
- (154)
- (155)
- (156)
- (157)
- (158)
- (159)
- (160)
- (162)
- (163)
- (164)
- (165)
- (166)
- (167)
- (168)
- (169)
- (170)
- (171)
- (172)
- (173)
- (174)
- (176)
- (177)
- (178)
- (179)
- (180)
- (181)
- (182)
- (183)
- (184)
- (185)
- (186)
- (187)
- (188)
- (189)
- (190)
- (191)
- (192)
- (193)
- (194)
- (195)
- (196)
- (197)
- (198)
- (199)
- (200)
- (201)
- (202)
- (203)
- (204)
- (205)
- (206)
- ( 207 )
- (208)
- (209)
- (210)
- (211)
- (212)
- (213)
- (214)
- (215)
- (216)
- (217)
- (218)
- (219)
- (220)
- (221)
- (222)
- (223)
- (224)
- (225)
- (226)
- (227)
- (228)
- (229)
- (230)
- (231)
- (232)
- (233)
- (234)
- (236)
- (237)
- (238)
- (239)
- (240)
- (241)
- نامه ها
- (1)
- (2)
- (3)
- (4)
- (5)
- (6)
- (7)
- (8)
- (9)
- (10)
- (11)
- (12)
- (13)
- (14)
- (15)
- (16)
- (17)
- (18)
- (19)
- (20)
- (21)
- (22)
- (23)
- (24)
- (25)
- (26)
- ( 27)
- (28)
- (29)
- (30)
- ( 31)
- (32)
- (33)
- (34)
- (35)
- (36)
- (37)
- (38)
- (39)
- (40)
- (41)
- (42)
- (43)
- (44)
- (45)
- (46)
- (47)
- (48)
- (49)
- (50)
- (51)
- (52)
- ( 53)
- (54)
- (55)
- (56)
- (57)
- (58)
- (59)
- (60)
- (61)
- (62)
- (63)
- (64)
- (65)
- (66)
- (67)
- (68)
- (69)
- (70)
- (71)
- (72)
- (73)
- (74)
- (75)
- (76)
- (77)
- (78)
- (79)
- کلمات قصار
دانستنيهاي نهج البلاغه
مشخصات كتاب
سرشناسه :مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان ،1388
عنوان و نام پديدآور:دانستنيهاي نهج البلاغه/ واحد تحقیقات مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان .
مشخصات نشر:اصفهان:مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان ، 1388.
مشخصات ظاهری :نرم افزار تلفن همراه و رایانه
وضعیت فهرست نویسی :فیپا
موضوع : علی بن ابی طالب (ع )، امام اول 23 قبل از هجرت - 40ق . نهج البلاغه -- دانستنيها
موضوع : علی بن ابی طالب (ع )، امام اول ، 23 قبل از هجرت - 40ق .
موضوعي
فصل اول : اصول دين
بخش اول : توحيد
1. توحيد
1. دو ستون محكم دين
وصيتى لكم : ان لا تشركوا بالله وشيئا و محمد صلى الله عليه و آله فلا تضيعوا سنته . اقيموا هذين العمودين ، و اوقدوا هذين المصباحين ، و خلاكم ذم !
وصيتم به شما اين است كه هيچ چيزى را شريك خدا قرار ندهيد و سنت محمد صلى الله عليه و آله را تباه نسازيد. اين دو ستون محكم دين (توحيد و محافظت بر سنت پيامبر) را برپا داريد و اين دو چراغ را روشن نگاه داريد تا در نتيجه ، توبيخ از شما دور باشد. (1)
2. بى همتايى در خلقت
.. لا شريك اءعانه على ابتداع عجائب الاءمور
هيچ شريك و همتايى او را در آفرينش مخلوقات شگفت انگيز كمك و يارى نكرده است . (2)
3. وحدانيت خدا
لم يولد سبحانه فيكون فى العز مشاركا و لم يلد فيكون موروثا
خداوند زاييده نشده تا در بزرگوارى اش شريك داشته باشد و نزاييده است .(3)
4. نه زاده و نه زاييده شده !
الله الذى لم يلد فيكون مولودا، و لم يولد فيصير محدودا. جل عن اتخاذ الابناء
خداوند كسى را نزاده تا خود مولود باشد و از كسى زاده نشده تا محدود به حدودى باشد، بالاتر از آن است كه فرزندانى بپذيرد. (4)
5. طنين دلايل توحيد
نعقت فى اءسماعنا دلائله على وحدانيته
دلايل او خدا بر يگانگى اش در گوش هاى ما طنين انداز است . (5)
6. ستم نابخشودنى
فاما الظلم الذى لا يغفر فالشرك بالله ، قال الله تعالى : (ان الله لا يغفر اءن يشرك به )
ستمى كه بخشيده نخواهد شد، شرك به خداست و قول خداى تعالى است كه : (خداوند نمى بخشد آن كه به او شرك آورد.) (6)
7. آثار اخلاص
ان الله تعالى ... شد بالاخلاص و التوحيد حقوق المسلمين فى معاقدها
خداوند، با اخلاص و يكتا پرستى گره حقوق مسلمانان را محكم كرد. (7)
8. بى همتايش بدان !
ما وحده من كيفه ، و لا حقيقته اصاب من مثله ، و لا اياه عنى من شبهه و لا صمده من اشار اليه و تو همه
بى همتايش ندانسته كسى كه براى او (خداوند) چگونگى و كيفيت بپندارد، و به حقيقت او نرسيده است كسى كه برايش همانند و همتايى بپندارد، و به او نپرداخته كسى كه او را به چيزى مانند كند، و قصد او نكرده كسى كه به او اشاره كند يا به خيالش آورده باشد. (8)
9. اساس دين
اول الدين معرفته ، و كمال معرفته التصديق به ، و كمال التصديق به توحيده ، و كمال توحيده الاخلاص له ، و كمال الاخلاص له ، و كمال الاخلاص له نفى الصفات عنه
اساس دين شناخت خدا، و كمال شناخت ، اعتراف به وجود اوست ، و كمال اعتراف ، درك يكتايى اوست ، و كمال توحيد خدا، پاك ساختن عمل براى اوست و كمال اخلاص در برابر او، اين است كه وى را از صفات ممكنات منزه دانى . (9)
10. بى همتايى خداوند
.. واحد لا بعدد، و دائم لا باءمد، و قائم لا بعمد. تتلقاه الاذهان لا بمشاعرة ، و تشهد له المرائى لا بمحاضرة
(اوست خدايى كه ) يگانه است نه به شمارش ، و جاودان و به خود پايدار است ، برپاست نه با نگاهدارنده اى ، ذهن ما او را مى شناسند و به درك او نرسند. هر جا بر وجود او شهادت دهد، بدون آن كه در آن باشد. (10)
11. مرز نداشتن خدا
لم تبلغه العقول بتحديد فيكون مشبها، و لم تقع عليه الاوهام بتقدير فيكون ممثلا
خردها براى او حد و مرزى نتوانند نهاد، تا در نتيجه به چيزى مانند باشد و اوهام برايش اندازه اى تعيين نتوانند كرد، تا بتوان برايش مثالى فرض كرد. (11)
12. گواهى به وحدانيت حق
اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له : الاول لا شى ء قبله ، و الاخر لا غاية له ، لا تقع الاوهام له على صفة ، و لا تعقد القلوب منه لى كيفية
گواهى مى دهم كه خدايى نيست جز خداى يگانه كه بى شريك و بى همتاست ، آغاز و اول است و قبل از او چيزى نيست ، نه پندارها براى او صفتى مى دانند و نه عقل ها اثبات چگونگى او را مى توانند. (12)
13. حقيقت توحيد
التوحيد اءن لا تتو همه ، والعدل اءن لا تتهمه
حقيقت توحيد آن است كه خدا را در فهم و انديشه خود نياورى و عدل آن است كه او را (به هيچ بدى و ظلم ) متهم نسازى . (13)
14. شناخت خدا
لا تناله الاوهام فتقدره ، و لا تتوهمه الفطن فتصوره و لا تدركه الحواس فتحسه و لا تلمسه الايدى فتمسه
و هم ها به او نمى رسد، تا اندازه گيرى اش كنند و انديشه هاى باريك بين او را در وهم نتوانند آورد، تا در نتيجه تصورش كنند و حواس به او نرسند، تا در نتيجه حسش كنند و به دست نمى آيد تا در نتيجه او را لمس كنند (14).
15. اطاعت در عصيان نشايد
لا طاعة لمخلوق فى معصية الخالق
اطاعت از مخلوق در عصيان و نافرمانى از خالق نشايد (15)
16. ريا، شرك به خداوند
اعلموا اءن يسير الرياء شرك .
بدانيد، رياكارى هر چند هم كم باشد شرك به خداوند است . (16)
17. قبل از همه خدا
الحمد لله الكائن قبل اءن يكون كرسى او عرش ، اءوسماء اءو اءرض ، اءو جان اءو انس ، لا يدرك بوهم ، و لا يقدر بفهم ، و لا يشغله سائل ، و لا ينقصه نائل ، و لا ينظر بعين ، و لا يحد باءين ، و لا يوصف بالازواج ، و لا يخلق بعلاج ، و لا يدرك بالحواس و لا يقاس بالناس
سپاس خدايى را كه بوده و هست ، پيش از آن كه كرسى يا عرش يا آسمان يا زمين يا پرى يا انسان پديد آمده باشد. نه خيال درك او را تواند و نه فهم اندازه او بداند. نه پرسش كننده اى او را از كار متوقف كند، و نه عطا خواهنده اى در خزانه اش كاستى پديد آورد. بدون ديده بيناست و نمى تواند گفت كه كجاست . با همتايى وصف نگردد و با تمرين نمى آفريند، حواس نتواند او را درك كند و او را با مردم نتوان سنجيد (17)
18. جايگاه رفيع توحيد
تبارك الله الذى لا يبلغه بعد الهم ، و لا يناله حدس الفطن
پاك و بلند مرتبه است خدايى كه همت هاى بلند و حدس و گمان هوشمندان به او دسترس ندارد. (18)
19. توحيد بلاوصف
تتلقاه الاذهان بمشاعرة ، و تشهد له المرائى لا بمحاضرة . لم تحط به الاوهام ، بل تجلى لها بها
ذهن ها او را دريابند؛ اما نه از راه ادراك ، حواس و مشاعر و ديدنى ها بر وجود او گواهى دهند؛ اما نه به خاطر حضور او در آنها (بلكه از باب دلالت اثر بر مؤ ثر و فعل بر فاعل ) و اوهام بر او احاطه نيافت ؛ بلكه به واسطه اوهام و خردها بر آنان متجلى شد. (19)
20. خدايى نيست جز الله
فقلت اءنا: لا اله الا الله انى اءولى مؤ من بك يا رسول الله
من گفتم (لا اله الا الله ) اى رسول خدا! من نخستين كسى هستم كه به تو ايمان مى آورم . (20)
21. اگر خدا را شريكى بود!
الامام على عليه السلام فى وصيته لابنه الحسن عليه السلام : اعلم يا بنى ! اءنه لو كان لربك شريك لاتتك رسله و لرايت آثار ملكه و سلطانه ، و لعرفت افعاله و صفاته ، و لكنه اله واحد كما وصف نفسه . لا يضاده فى ملكه اءحد، و لا يزول اءبدا
در سفارش خود به فرزند بزرگوارش امام حسن مى فرمايد: بدان تو اى فرزندم ! كه اگر پروردگارت را شريكى بود، بى گمان فرستادگان و رسولان او نيز نزد تو مى آمدند و نشانه هاى پادشاهى و اقتدار او را مى ديدى و افعال و صفاتش را مى شناختى ؛ اما خداوند همچنان كه خود در وصف خويش فرموده : (خدايى يگانه است و در ملكش رقيبى ندارد و هرگز زوال نمى پذيرد.) (21)
2. شناخت خدا
22. ناتوانى دل و ديده
عظم عن اءن تثبت ربوبيته باحاطة قلب اءو بصر
(خداوند) بزرگ تر از آن است ، كه ربوبيتش با احاطه دل يا ديده ثابت شود. (22)
23. اثبات وجود خدا
الحمد لله على وجوده بخلقه ، و بمحدث خلقه على اءزليته
ستايش خداوندى را كه آفريدگان خود را دليل بر وجود خويش ساخت و حادث بودن آن ها را دليل بر ازليتش (23)
24. كمال شناخت خداوند
اول الدين معرفته ، و كمال معرفته التصديق به ، و كمال التصديق به توحيده ، و كمال توحيده الاخلاص له ، و كمال الاخلاص له نفى الصفات عنه
سر آغاز دين شناخت خداست و كمال شناخت باور داشتن او، و درست باور داشتن او اعتراف به يگانه بودن اوست ، و اعتراف به يگانگى او، خالص نمودن اطاعت اوست و كمال اخلاص او، نفى تمام صفت ها از اوست .
25. ناتوانى دل از درك خدا
فلسنا نعلم كنه عظمتك ، الا اءنا نعلم اءنك حى قيوم ، لا تاءخذك سنة و لا نوم . لم ينته اءليك نظر، و لم يدركك بصر
ما از كنه عظمت تو چيزى نمى دانيم ، تنها همين را مى دانيم كه تو زنده اى و همه چيز به تو پايدار است ، نه چرت تو را مى گيرد و نه خواب . دست هيچ انديشه اى به تو نرسد و هيچ ديده اى تو را در نيابد. (24)
26. نزديكى به خدا، دورى از آتش
اعلم اءن ما قربك من الله يباعدك من النار، و ما باعدك من الله يقربك من النار
توجه داشته باشد آنچه تو را به خدا نزديك مى كند از آتش دور مى گرداند و هر چه تو را از خدا دور گرداند به آتش نزديك مى سازد. (25)
27. بزرگى خداوند
تبارك الله الذى لا يبلغه بعد الهم ، و لا يناله حدس الفطن ، الاول الذى بلا غاية له فينتهى ، و لا آخر له فينقضى
برتر و بزرگ است خدايى كه انديشه هاى ژرف نگر، حدس زيركى ها به حقيقت شناخت او نرسد، ابتدا و آغاز است كه آخر و نهايتش نيست تا به آخر برسد و آخرى ندارد تا سپرى شود. (26)
28. شناخت على (ع ) از خدا
عرفت الله سبحانه بفسخ العزائم ، و حل العقود، و نقض الهمم
من خداوند سبحان را از اين راه شناختم كه تصميم ها را بر هم مى ريزد و پيمان ها را مى گلسد و همت هاى سخت را درهم مى شكند (27)
29. اعتقاد به خدا
لا يصدق ايمان عبد، حتى يكون بما فى يد الله اءوثق منه بما فى يده
هيچ كس در ادعاى ايمان راستگو و صادق نمى باشد، مگر زمانى كه اعتمادش به آنچه نزد خداوند است بيشتر از آنچه نزد خودش است باشد (28)
30. ناتوانى فرد از شناخت خدا
اعلم ان الراسخين فى العلم هم الذين اغناهم عن اقتحام السدد المضروبة دون الغيوب ، الاقرار بجملة ما جهلوا تفسيره من الغيب المحجوب ، فمدح الله - تعالى - اعترافهم بالعجز عن تناول ما لم يحيطوا به علما، وسمى تركهم التعمق فيما لم يكفهم البحث عن كنهه رسوخا
بدان كه استواران در علم آن كسانى هستند كه اقرار به مجموع آن چه در پس پرده غيبت است و تفسيرش را نمى دانند، آنان را از اين كه بخواهند به زور از درهايى كه جلو عوالم غيب زده شده است وارد شوند بى نياز كرده است . پس خداوند بزرگ اعتراف آنان را به ناتوانى از رسيدن به آن چه در حيطه دانششان نيست ستود و خود دارى آنان را از غور كردن در آن چه به بحث و جستجو از كنه آن مكلف نشده اند استوارى در علم ناميده (29)
31. خداشناسى
انه لا ينبغى لمن عرف عظمة الله اءن يتعظم ، فآن رفعة الذين يعلمون ما عظمته ان يتوا ضعوا له
كسى كه عظمت خداى را شناخت ، سزاوار نيست كه خويشتن را بزرگ بشمارد؛ زيرا بلند مرتبگى كسانى كه عظمت خدا را مى دانند به اين است كه در برابر او فروتن باشند. (30)
3. توصيف صفات خداوندى
32. اعتراف عقل ها
اءقام من شواهد البينات على لطيف صنعته ، و عظيم قدته ، ما انقادت له العقول معترفة " به ، و مسلمة له و نعقت فى اءسماعنا دلائله على وحدانيته
از دلايل آشكارى كه بر لطف و نيكويى آفرينش او و بزرگى و شكوه قدرت او گواه اند اين است كه خردها به او اعتراف دارند و در برابرش منقادند و سر تسليم فرود دارند و دلايل وحدانيت او در گوش هاى ما فرياد مى زنند. (31)
33. بوده و هست
لا يزول اءبدا و لم يزل ، اول قبل الاشياء بلا اءولية ، و اخر بعد الاشياء بلا نهاية
هيچ گاه زوال نپذيرد و همواره بوده است ؛ پيش از همه چيز بوده بى آن كه او را آغازى باشد و پس از همه چيز هست بى آن كه نهايت و پايانى داشته باشد. (32)
34. خدا مانند ندارد
انك انت الله الذى لم تتناه لى العقول ، فتكون فى مهب فكرها مكيفا، و لا فى رويات خواطرها فتكون محدودا مصرفا
همانا آن خدايى هستى كه در خردها تو را نهايتى نيست ، تا در جريان انديشيدن آن ها داراى كيفيت باشى و در تاءمل انديشه ها، تو را پايانى نيست تا در نتيجه ، محدود و متغير باشى . (33)
35. با دل و دست خدا را يارى كن !
فى كتابه للاشتر: و ان ينصر الله سبحانه بقلبه و يده و لسانه ؛ فانه جل اسمه قد تكفل بنصر من نصره ، و اعزاز من اعزه
در نامه اش به مالك اشتر مى فرمايد: خداى سبحان را با دل و دست و زبان خود يارى رسان ؛ زيرا خداوند - جل اسمه - متعهد شده است كه يارى كننده خود را يارى رساند و ارجمند دارنده اش را ارجمند دارد. (34)
36. بخشايش خدا
من كتابه للاشتر لما و لاه مصر: لا تنصبن نفسك لحرب الله ؛ فانه لا يدلك بنقمته ، و لا غنى بك عن عفوه و رحمته
در فرمان حكومت مصر به مالك اشتر مى فرمايد: مبادا به جنگ با خدا برخيزى ؛ زيرا تو توانايى خشم او را ندارى و از گذشت و مهربانى اش بى نياز نيستى . (35)
37. اداى تكليف الهى
فى تفسير (لا حول و لا قوة الا بالله ) : انا لا نملك مع الله شيئا، و لا نملك الا ما ملكنا؛ فمتى ملكنا ما هو اءملك به منا كلفنا، و متى اءخذه منا وضع تكليفه عنا
در تفسير (لا حول و لا قوة الا بالله ) فرمود: با وجود خدا ما مالك آن چيزى هستيم كه او خود آن را به ملكيت ما در آورده است . پس ، وقتى آن چه را به مالكيتش سزاوارتر از ماست در اختيار ما نهد تكليفى بر عهده ما نهاده است و هرگاه آن را از ما باز گيرد، تكليف خويش را از عهده ما برداشته است . (36)
38. پنهان ز ديده ها و همه ديده ها از اوست !
.. الظاهر فلا شى ء فوقه ، و الباطن فلا شى ء دونه
آشكار است و چيزى آشكارتر از او نيست و نهان نيست و نهان است و چيزى نهان تر از او نيست . (37)
39. ناظر بر همه كارها
ان الله سبحانه و تعالى لا يخفى عليه ما العباد مقترفون فى ليلهم و نهارهم . لطف به خبرا؛ و اءحاط به علما، اءعضاؤ كم شهوده و جوار حكم جنوده ، و ضمائر كم عيونه و خلواتكم عيانه
آن چه را كه بندگان در شب و روز خود انجام مى دهند بر خداوند پاك و بزرگ پوشيده نيست . به كوچك ترين كارشان آگاه و به كردارشان داناست و احاطه دارد. اعضاى بدن شما گواهان اويند و اندام هايتان سپاهيان او و ضميرهايتان جاسوسان او و نهان هاى شما نزد او آشكار است . (38)
40. تواضع هر چيز در برابر خدا
كل شى ء خاشع له ، و كل شى ء قائم به ، غنى كل فقير، و عز كل ذليل ؛ و قوة كل ضعيف
هر چه در برابر او فروتن است و همه چيز ايستاده به اوست ، بى نياز كننده هر نيازمندى است و عزت بخش هر خوارى و نيرو دهنده هر ناتوانى . (39)
41. سازنده وارده كننده حقيقى
مريد لا بهمة ، صانع لا بجارحة .
اراده كننده است ، اما نه با عزم و تصميم قبلى ، سازنده است ، اما نه به واسطه اندامى . (40)
42. توانايى خدا و گستاخى بشر
تعالى من قوى ما اءكرمه ! و تواضعت من ضعيف ما اءجراك عل معصيته
بلند مرتبه است خدايى كه در عين نيرومندى ، بزرگوار و با گذشت است و چه پست و فرومايه اى تو اى انسان ! كه با اين همه ناتوانى ، بر نافرمانى او گستاخى . (41)
43. خداى آشكار و نهان
الظاهر لا يقال (مما؟) و الباطن لا يقال (فيم ؟)
خداوند آشكار است امام گفته نمى شود از چه خبر؟و نهان است ليك گفته نمى شود در چه چيز؟(42)
44. خدا شنواست
من تلكم سمع نطقه ، و من سكت علم سره
هر كه سخن بگويد، خدا گفتارش را مى شنود و هر كه خاموش ماند، او آن چه را در درونش مى گذرد مى داند. (43)
45. چيرگى خداوند قهار
له الاحاطه بكل شى ء و الغلبة لك شى ء، و القوة على كل شى ء
بر هر چيزى احاطه دارد و بر همه چيز چيرگى دارد و بر هر چيز توانا و نيرومند است . (44)
46. خدا لطيف و شنوا و داناى حقيقى
كل سميع غيره يصم عن لطيف الاصوات ؛ و يصمه كبيرها، و يذهب عنه ما بعد منها، و كل بصير غيره يعمى عن خفى الالوان و لطيف الاجسام
هر شنوايى ، جز او، از شنيدن آواهاى ظريف و بسيار آهسته ناتوان است و صداهاى بلند نيز گوشش را كر مى سازد و آوازهاى دور دست را نمى شنود و هر بينايى ، جز او، از ديدن رنگ هاى ناپيدا و اجسام ظريف و بسيار ريز كور است . (45)
47. خدا آشكار و نهان است
ظهر فبطن ، و بطن فعلن .
آشكار است و پنهان و پنهان است و آشكار. (46)
48. شنوا اما نه با ابزار
... السميع لا باءداة .
خدا شنواست ؛ اما نه به واسطه ابزار شنيدن . (47)
49. عزت بخشيدن ذليلان
فى صفُة الله سبحان : عز كل ذليل
امام على عليه السلام در وصف خداى سبحان مى فرمايد: عزت بخش هر ذليل است . (48)
50. در وصف خداى سبحان
فى صفةُ الله سبحانه : اءرانا من ملكوت قدرته ، و عجائب ما نطقت به آثار حكمته ، و اعتراف الحاجة من الخلق الى اءن يقيمها بمساك قوته ، مادلنا باظطرار قيام الحجة له على معرفته ، فظهرت البدائع التى احدثها آثار صنعته ، و اءعلام حكمته ، فصار كل ما خلق حجة له و دليلا عليه
در وصف خداى سبحان مى فرمايد: از ملكوت قدرت خويش و شگفتى هايى كه نشانه هاى حكمتش گوياى آنهاست ، چنان به ما نشان داد كه اين حجت ها و براهين وجود او لاجرم ما را به شناخت وى رهنمون مى شوند. پس ، بدايعى كه آثار آفرينش او و نشانه هاى حكمتش پديد آورده اند آشكار است و آن چه آفريده حجت او و دليل و راهنما به سوى او هستند. (49)
51. خدا بينا است !
كل بصير غيره يعمى عن خفى الالوان و لطيف الاجسام
هر بينايى ، جز او از ديدن رنگ هاى ناپيدا و اجسام ناتوان است . (50)
52. خدا عزيز است
الحمد لله الذى لبس العز و الكبرياء: و اختار هما لنفسه دون خلقه
سپاس و ستايش خداى را سزد كه رداى عزت و كبريا پوشيده و اين دو صفت را براى خويش برگزيد نه براى مخلوقش .
53. عظمت و نزديكى خدا به مخلوقات (51)
سبق فى العلو فلا شى ء اءقرب منه فلا استعلاوه باعده عن شى ء من خلقه ، و لا قربه ساواهم فى المكان به
در بلند مرتبگى بر همه چيز پيشى گرفته و چيزى برتر و بلند مرتبه تر از او نيست . نزديك از هر چيزى است و نزديك تر از او چيزى نيست . نه برترى اش او را از آفريدگانش دور كرده ، و نه نزديكى اش آن ها را در مكان با او برابر كرده است .
54. بيناست اما... (52)
بصير لا يوصف بالحاسة .
بيناست ، اما به داشتن حس بينايى وصف نمى شود. (53)
55. ذلت هر چيزى جز خدا
كل عزيز غيره ذليل .
هر عزيزى ، جز او، ذليل است . (54)
56. خدا تنها قوى
كل قوى غيره ضعيف .
هر نيرومندى ، جز او ناتوان است . (55)
57. در همه جا هست و نيست
فى صفة الله سبحانه : و لا كان فى مكان فيجوز عليه الانتقال
در توصيف خداى سبحان مى فرمايد: در جايى نيست تا جا به جا شدن در حق او روا باشد. (56)
58. صفات جامع
اول الدين معرفته ، و كمال معرفته التصديق به ، و كمال التصديق به توحيده ، و كمال توحيده الاخلاص له ، و كمال الاخلاص له نفى الصفات عنه ، لشهادة كل صفُة اءنها غير الموصوف ، و شهادة كل موصوف اءنه غير الصفة ؛ فمن وصف الله سبحانه فقد قرنه ، و من قرنه فقد ثناه ، و من ثناه فقد جزاءه ، و من جزاه فقد جهله ، و من جهله فقد اءشار اليه ، و من اشار اليه فقد حده ، و من حده فقد عده ، و من قال (فيم ) فقد ضمنه ، و من قال (علام ؟) فقد اءخلى منه . كائن لاعن حدث . موجود لاعن عدم . مع كل شى ء لا بمقارنة و غير كل شى ء لا بمزايلة . فاعل لا بمعنى الحركات و الالة ، بصير اذ لا منظور اليه من خلقه ، متوحد اذ لا سكن يستانس به و لا يستو حش لفقده
آغاز دين شناخت خداست و اوج شناخت او باور كردن و اعتراف به وجود اوست و كمال تصديق او يگانه دانستن اوست و كمال يگانه دانستنش ، خالص دانستن اوست از جسميت و عرضيت و لوازم اين دو و كمال خالص دانستن او نفى صفات از اوست ، چرا كه هر صفتى گواه بر اين است كه با موصوف فرق مى كند و هر موصوفى گواه