- مشخصات کتاب
- باب 33 روایات امام صادق علیه السّلام در باره امام دوازدهم علیه السّلام و غیبت او
- باب 34 روایات امام موسی کاظم علیه السّلام در باره قائم علیه السّلام و غیبت او
- باب 35 روایات امام رضا علیه السّلام در باره امام دوازدهم و غیبت آن حضرت علیه السّلام
- باب 36 روایات امام جواد علیه السّلام در باره امام دوازدهم علیه السّلام و غیبت او
- باب 37 روایات امام هادی علیه السّلام در باره امام دوازدهم علیه السّلام و غیبت او
- باب 38 روایات امام عسکریّ علیه السّلام در باره امام دوازدهم علیه السّلام و غیبت او
- باب 39 کسانی که منکر قائم یا فرد دوازدهمین ائمّه علیه السّلام شوند
- باب 40 پس از امام حسن و امام حسین علیهما السّلام امامت در دو برادر نباشد
- باب 41 روایاتی که در باره مادر قائم علیه السّلام وارد شده است و او نامش ملیکه دختر یشوعا «1» فرزند قیصر است
- باب 42 روایات میلاد قائم علیه السّلام
- باب 43 کسانی که قائم علیه السّلام را دیدار کرده و با وی تکلّم کردهاند
- باب 44 علّت غیبت
- باب 45 توقیعات وارده از قائم علیه السّلام
- باب 46 در عمر طولانی
- باب 47 حدیث دجّال
- باب 48 حدیث آهوهای سرزمین نینوا
- باب 49 حدیث حبابه والبیّه
- باب 50 حدیث معمّر مغربی
- باب 51 حدیث عبید بن شریه جرهمیّ
- باب 52 حدیث ربیع بن ضبع فزاریّ
- باب 53 حدیث شقّ کاهن
- باب 54 حدیث شدّاد بن عاد بن ارم
- باب 55 ثواب انتظار فرج
- باب 56 نهی از تسمیه قائم علیه السّلام
- باب 57 نشانههای ظهور قائم علیه السّلام
- باب 58 نوادر کتاب
حال بیرون نیست یا نماز موسی در آن روا و یا ناروا بوده است، اگر نمازش در آن روا بوده طبعا جایز است که به آن نعلین در آنجا پا نهد که هر چند آن بقعه مقدّس و مطهّر باشد امّا از نماز مقدّس تر و مطهّرتر نبوده است، و اگر نماز موسی در آن روا نبوده است لازم آید که موسی حلال و حرام را نداند و نداند که چه چیزی در نماز
______________________________
(1) طه: 12.
ترجمه کمال الدین ،ج 2،ص:200
روا و چه چیزی نارواست که این خود کفر است.
(1) گفتم: پس مقصود از آن چیست؟ فرمود: موسی در وادی مقدّس با پروردگارش مناجات کرد و گفت: بار الها! من خالصانه تو را دوست دارم و از هر چه غیر تو است دل شسته ام، با آنکه اهل خود را بسیار دوست می داشت.
خدای تعالی به او فرمود: نعلین خود را بدر آر، یعنی اگر مرا خالصانه دوست داری و از هر چه غیر من است دل شسته ای، قلبت را از محبت اهل خود تهی ساز.
گفتم: ای فرزند رسول خدا تأویل آیه «کهیعص» چیست؟ فرمود: این حروف از اخبار غیبی است که خداوند زکریّا را از آن مطّلع کرده و بعد از آن داستان آن را به محمّد صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم باز گفته است و داستان آن از این قرار است که زکریّا از پروردگارش درخواست کرد که اسماء خمسه طیّبه را به او بیاموزد و خدای تعالی جبرئیل را بر او فرو فرستاد و آن اسماء را بدو تعلیم داد، زکریّا چون محمّد و علیّ و فاطمه و حسن را یاد می کرد اندوهش برطرف می شد