Super User

Super User

معرفى اجمالى

احكام بانوان، مطابق با فتاواى آيت‌الله ناصر مكارم شيرازى(زاده ۱۳۰۵ش) است كه آن را ابوالقاسم عليان‌نژادى با استفاده از توضيح المسائل و استفتائات كتبى و شفاهى ايشان، تحقيق و تنظيم كرده است.
در اين اثر، همه مسائل مرتبط با زنان از مباحث بلوغ، تقليد، طهارت، وضو و غسل و... گرفته تا نماز، روزه، زكات، خمس، ازدواج و طلاق و مسائل پزشكى و... بيان شده و در مجموع به تعداد هزار مسئله و استفتاى شرعى پاسخ داده شده است. مخاطبان اين اثر، عبارت از عموم مردم، به‌ويژه دختران و زنان مؤمن هستند.

ساختار

كتاب حاضر، از مقدمه محقق و متن اصلى (شامل 22 فصل) تشكيل شده است. روش نويسنده در اين كتاب، پژوهش فقهى غير استدلالى است و از ذكر ادله احكام خوددارى ورزيده است.

گزارش محتوا

درباره محتوا و ويژگى‌هاى اين اثر، توجه به نكات زير مفيد است:

  1. محقق (ابوالقاسم عليان‌نژادى) در مقدمه‌اش - كه آن را در حوزه علميّه قم در خردادماه 1380 نوشته - با يادآورى مظلوميت زن در طول تاريخ افزوده است: ما معتقديم كه قرار دادن زن در موقعيّتى كه اسلام براى او در نظر گرفته، بهترين خدمتى است كه مى‌توان براى اين قشر مظلوم انجام داد و اين خدمت جز از راه تبيين احكام و حقوق مربوط به بانوان و تحقّق و پياده كردن آن عملى نخواهد شد. كتابى كه اينك در دسترس شماست، عهده‌دار تبيين احكام مربوط به اين دسته از بندگان صالح خداوند است... در جاى‌جاى مسائل اين كتاب به ارفاق‌هايى برخورد مى‌كنيم كه در تشريع اسلامى براى زنان در نظر گرفته شده است، تا بارهاى سنگين از دوش آنها برداشته شود و در اين شريعت سمحه سهله الهى گرفتار مشكلات نشوند.
    كتاب حاضر... شامل احكام اختصاصى يا مورد ابتلا و حاجت بانوان در سراسر فقه مطابق با فتاواى آيت‌اللّه مكارم شيرازى است كه از رساله «توضيح المسائل» و «مجموعه استفتائات جديد»، جلد اوّل و دوم و سوم و «حواشى معظّم‌له بر عروة الوثقى»، و استفتائات شفاهى از محضر ايشان اقتباس شده است و در هر بحث و موضوعى ابتدا مسائل مربوطه، از رساله توضيح المسائل يا عروة الوثقى نقل و سپس سؤال و جواب‌هاى مرتبط با همان مسائل ذكر شده است... 
  2. در پاسخ به اين پرسش كه آيا زنان مى‌توانند علوم اسلامى را تحصيل نموده و به مقام رفيع و بلند اجتهاد، كه به تعبير بعضى از فقهاى بزرگ از جنگ و جهاد سخت‌تر است، برسند؟، چنين آمده است: مانعى ندارد و ممكن است به مقام اجتهاد برسند. همچنين در پاسخ به اين پرسش كه: اگر خانمى به مقام اجتهاد برسد، آيا تقليد بر او نيز حرام است؟، نوشته شده: در اين مسئله فرقى ميان مرد و زن نيست 
  3. پرسيده شده: فلسفه پوشش و حجاب زن به هنگام نماز چيست؟ مگر خداوندِ جميل و دوستدارِ زيبايى‌ها، از همه كس، حتّى شوهر به زن نزديك‌تر نيست؟ پس چرا زن بايد خود را در مقابل خداوند بپوشاند؟ در پاسخ چنين آمده است: زن بايد بهترين و مناسب‌ترين لباس را در مقابل خداوند بپوشد و بهترين لباس زن، حجاب كامل است؛ به‌علاوه اين سبب مى‌شود كه در موارد ديگر، حجاب را فراموش نكند 
  4. در پاسخ اين پرسش: بعضى از خانم‌ها در هر ميهمانى يا عروسى يك نوع لباس مى‌پوشند و براى بار دوم از آن استفاده نمى‌كنند؛ چراكه مردم آن لباس را يك بار به تن آن‌ها ديده‌اند! اولا: آيا اين كار جايز است و اسراف محسوب نمى‌شود؟ ثانياً: با توجه به اينكه چنين لباس‌هايى يك بار استفاده شده، آيا خمس دارد؟ چنين آمده است: به‌يقين اين كار نوعى اسراف است و زنان باايمان بايد از آن بپرهيزند و چنين لباس‌هايى خمس دارد 
  5. پرسيده شده: آيا حجاب از ضروريّات دين است؟ منكر حجاب چه حكمى دارد؟ لطفاً توضيح دهيد كه منظور از «ضرورى دين» چيست؟ و پاسخ چنين آمده است: حجاب از ضروريّات دين و برگرفته از قرآن مجيد است و همه مذاهب اسلامى آن را قبول دارند و منظور از ضرورى دين چيزى است كه هركس با مسلمين مقدارى معاشرت داشته باشد، مى‌فهمد مسلمانان به آن پاى‌بند هستند 
  6. پرسيده شده: شبيه‌سازى تحت چه شرايطى جايز مى‌باشد؟ توضيح اينكه از طريق موادّى از پوست خود زن، باعث ايجاد جنينى در او مى‌شوند كه اين جنين از هر جهت شبيه به خود او مى‌باشد. اين كار براى اوّلين بار در انگلستان نسبت به گوسفند انجام شده است. آيا اين عمل، نسبت به انسان جايز است؟ جواب: اين عمل از نظر شرع خالى از اشكال نيست و مفاسد زيادى بر آن مترتّب مى‌شود؛ به همين جهت، حتّى افرادى كه پاى‌بند به شريعت و دينى نيستند، به‌خاطر مفاسد اجتماعى آن، به مخالفت با آن پرداخته‌اند 
  7. پرسيده شده است: در بعضى از شهرها، مجالس زنانه به‌عنوان «ختم انعام» برقرار مى‌گردد. در اين رابطه جزواتى نيز منتشر شده و در وسط آيه‌هاى سوره انعام، اذكارى نيز خوانده مى‌شود. همچنين يازده مرثيه مى‌خوانند. اين كار چه حكمى دارد؟ در پاسخ آمده است: درباره ختم انعام به‌صورتى كه معمول است روايت مستندى نيافتيم؛ هرچند در بعضى كتاب‌ها، اشاره‌اى به آن ديده مى‌شود، ولى جاى شك نيست كه تلاوت اين سوره مباركه و عمل به آن، مى‌تواند باعث حلّ مشكلات گردد و شايسته است به هنگام تلاوت سوره مطلقاً چيزى به آن نيفزايند و هنگامى كه تلاوت سوره تمام شد به سراغ دعاها و مرثيه‌ها بروند 
  8. پرسيده شده: آيا از حديث «خير للنساء أن لا يرين الرجال و لا يراهن الرجال» كه از حضرت فاطمه زهراء (س)، روايت شده، استحباب پوشانيدن چهره و عدم ورود در مسائل اجتماعى، به‌جز مواردى كه با اذن ولىّ فقيه زمان باشد، استفاده نمى‌شود؟ پاسخ داده شده: هنگامى كه ضرورت‌هاى سياسى و اجتماعى ايجاب كند، زنان مى‌توانند با حفظ جهات عفّت، وارد اين صحنه‌ها شوند؛ همان گونه كه از آن بانوى بزرگوار نيز نقل شده است 
  9. پرسيده شده: بر اساس مادّه اوّل معاهده كنوانسيون «محو كلّيه اشكال تبعيض عليه زنان»، بايد هرگونه تمايز، استثنا و يا محدوديّت بر اساس جنسيّت، در زمينه‌هاى سياسى، اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى، مدنى و يا هر زمينه ديگر لغو گردد. با توجّه به اين مادّه، تفاوت زن و مرد در مواردى همچون ميزان پوشش واجب بدن، نظر و لمس بدن جنس مخالف، ديه، قصاص، شهادت، ارث، طلاق، تعدّد همسران، امامت جماعت، لزوم تمكين جنسى، ولايت بر فرزندان، سرپرستى خانواده، حقّ حضانت، عيوب موجب فسخ نكاح، نشوز، لزوم سپرى شدن عدّه براى ازدواج بعدى، مرجعيّت و قضاوت، تبعيض تلقّى مى‌گردد و بايد از ميان برداشته شود! آيا تساوى زن و مرد در موارد مذكور، با احكام شرع مطابقت دارد؟ پاسخ چنين است: بى‌شك مساوات كامل، نه‌تنها مخالف ضرورت فقه شيعه، بلكه مخالف ضرورت اسلام و برخلاف نصّ صريح قرآن و روايات متواتره است و هيچ‌يك از علماى اسلام، نه در گذشته و نه در حال، اعتقاد به چنين مساواتى نداشته‌اند. اصولا بايد اين معنى براى مجامع جهانى تبيين گردد كه: «ملّت‌ها نمى‌توانند با فرهنگ و مذهب خود وداع كنند و چشم و گوش بسته تسليم مقرّراتى شوند كه نه در تصويب آن حضور داشته‌اند و نه از نظر وجدان و منطق قطعيّت دارد». البتّه ممكن است در بعضى از موارد جزئى، گفتگويى در ميان علماى اسلام باشد؛ امّا مساوات كامل، به‌صورتى كه گفته شد، هيچ موافقى ندارد 

وضعيت كتاب

در آغاز اين كتاب، فهرست تفصيلى مطالب آمده و متأسفانه فهرست منابع و فهرست‌هاى فنى تنظيم نشده است.
كتاب حاضر، مستند است و محقق محترم ارجاعاتش را به‌صورت پاورقى آورده است. در برخى از اين پاورقى‌ها، نشانى منابع ذكر شده (همان، ص24، پاورقى 1 و...) و گاهى توضيحاتى فقهى بيان گشته  و...

 

جهت دانلود و مشاهده کتاب کلیک کنید

معرفى اجمالى

«ابوطالب يزدى: شهيد مروه»، تأليف سيد على قاضى عسكر، سرگذشت جوان 22 ساله‌اى به نام ميرزا ابوطالب يزدى، فرزند حاج حسين مهرعلى است كه در سال 1322ش، به هنگام انجام مناسك حج دستگير و به دست عمال سعودى اعدام مى‌شود.
نويسنده، انگيزه خود از نگارش کتاب را عبرت‌گيرى از گذشته و بهره‌بردارى از آن در آينده دانسته است 

ساختار

کتاب، مشتمل بر يك مقدمه و دو بخش كلى است. در بخش اول، گزارش تفصيلى حادثه و موضع‌گيرى‌هاى سياسى پس از آن با ارائه تصاوير مستندات ذكر شده است. در بخش دوم نيز ماجرا به نقل از منابع مكتوب بيان شده است.

گزارش محتوا

نويسنده در مقدمه کتاب به بخشى از آزار و اذيت‌هايى كه شيعيان از روزگار امير مؤمنان على(ع) تا به امروز ديده‌اند، اشاره كرده است. وى تأكيد مى‌كند كه «بخش عظيمى از اين دشمنى‌ها بدان جهت بود كه خلافت نزد على بن ابى‌طالب(ع) وسيله‌اى براى احياى حق و عدل در جامعه و ميراندن و از ميان برداشتن باطل بود و آن حضرت هرگز نمى‌خواست به دليل تداوم يافتن حكومت خود، عناصر ناصالح را در سمت‌هاى حساس نظام اسلامى حفظ كند و از ظلم و ستم آنان چشم‌پوشى نمايد و اين سياست روشن و قاطع را از همان آغازين روزهاى پذيرش خلافت، صريح و روشن در خطابه‌هاى خويش بيان كرد و با مردم در ميان گذاشت» 
«حركت به‌سوى مكه»، اولين عنوانى است كه نويسنده پس از مقدمه برگزيده است. وى در ذيل اين عنوان، به سرگذشت جوان 22 ساله‌اى به نام ميرزا ابوطالب يزدى، اشاره مى‌كند كه در سال 1322ش، با همسرش به قصد تشرف به حج، با پشت سر گذاشتن رنج‌ها و سختى‌هاى فراوان، وارد مكه مى‌شود و پس از انجام عمره تمتع، چند روزى را در مكه مى‌ماند و سپس براى حج تمتع محرم شده، پس از وقوف در عرفات و مشعر و منا روز دهم ذى‌الحجه براى ادامه اعمال، به مكه بازمى‌گردد. سپس در يكى از قهوه‌خانه‌هاى كوچك مكه، از غذايى كه بعداً احتمال داده شده از گوشت فاسد تهيه شده باشد، استفاده كرده و پس از مدت كوتاهى، براى انجام اعمال وارد مسجد الحرام شده، مشغول طواف مى‌شود. ليكن در اثر گرمى هوا و خستگى راه و نيز استفاده از غذاى فاسد، حالت تهوع به او دست داده و براى اينكه با قى كردن، زمين مسجد الحرام را آلوده نسازد، در دامان احرام خود استفراغ كرده و بلافاصله اطراف آن را مى‌گيرد و مراقبت مى‌كند تا روى زمين نريزد.
عده‌اى از حجاج كه برخى از آنها نيز مصرى بودند، وقتى اين حاجى ايرانى را با آن حال مشاهده مى‌كنند، به وى حمله كرده، كتك سختى به او مى‌زنند، در اين هنگام به‌ناچار دامن احرام از دست او رها مى‌شود و قى روى زمين حرم مى‌ريزد و عده‌اى شروع به جاروجنجال مى‌كنند. با جنجال‌آفرينى اين افراد، شرطه‌هاى حرم، اين حاجى مظلوم را بلافاصله دستگير كرده، به‌همراه برخى ديگر از طواف‌كنندگان در محكمه حاضر و عليه اين حاجى ايرانى شهادت مى‌دهند كه او قصد داشت تا حرم و كعبه را آلوده كند. قاضى نيز بدون بررسى و تحقيق و استماع دلايل متهم، حكم اعدام او را صادر مى‌كند و سرانجام در محل صفا و مروه و در حضور حاجيانى كه از سراسر جهان اسلام به حج آمده بودند، وى را گردن مى‌زنند 
در ادامه مباحث، گزارش روزنامه انگليسى و سفارت ايران از مصر، اطلاعيه دولت سعودى و تكذيبيه آن و موضع‌گيرى‌هاى مسئولين ايران و عربستان تشريح شده است 
نويسنده سپس برخى از گزارش‌هاى مكتوب از حادثه شهادت ابوطالب يزدى را ذكر كرده است. ابتدا به نامه على سپهرى اردكانى، مؤلف کتاب تاريخ اردكان اشاره كرده است. وى در اين نامه، ابتدا ماجرا را از زبان همسر ابوطالب نقل كرده است 
وى سپس با اين عبارت: «يكى از جريانات سياسى مرموزى كه در سال 1322ش، اتفاق افتاد و علت واقعى آن هيچ‌گاه روشن نشد، ماجراى گردن زدن ابوطالب اردكانى بود»، به نقل ماجرا از کتاب تاريخ اردكان پرداخته است . در انتهاى اين بخش مى‌خوانيم: «خبر شهادت ابوطالب، موجى از خشم و ناراحتى را در ميان شيعيان جهان به وجود مى‌آورد. حضرت آيت‌الله سيد ابوالحسن اصفهانى كه در كربلا مقيم بود واكنش شديد نشان داد و اهالى نجف و كربلا هريك به طريقى ابراز انزجار خود را از اين عمل نشان دادند و در ايران عزاى عمومى اعلام و در اكثر شهرها مجالس ختم برگزار گرديد و رابطه ايران و سعودى قطع گرديد و مدت چهار سال دولت ايران از اعزام حجاج ايرانى به مكه خوددارى نمود» 
سند مكتوب ديگرى كه نويسنده به آن مراجعه كرده، کتاب «با من به خانه خدا بياييد» است. نويسنده اين اثر نيز اين واقعه را سياسى دانسته و مى‌نويسد: «هيجده سال پيش؛ يعنى در سال 1322ش، واقعه جان‌خراشى را دست سياست ايجاد و با گردن‌زدن يك بى‌نواى ايرانى، روابط فى‌مابين كشور سعودى و ايران را قطع و براى چند سال مانع از حركت حجاج ايران به مكه گرديدند و...» 
«گزارش حادثه از زبان مرحوم شيخ على نخودكى»، كه در نيمه دوم سال 1322ش، به‌همراه همسرش بى‌بى زهرا راهى سفر مكه شده بود و نيز «گزارش بخشى از مسائل در بيستمين سالنامه دنيا»، عناوين آخرين مطالب کتاب را تشكيل داده است 

 

جهت دانلود و مشاهده کتاب کلیک کنید

معرفى اجمالى

ابعاد سياسى و اجتماعى حج، تأليف محمدتقى رهبر، از جمله آثار فارسى است كه حج را از جنبه‌اى خاص مورد بررسى قرار داده است. نويسنده در مقدمه، هدف از نگارش کتاب را بررسى يكى از ابعاد مهم و حياتى حج؛ يعنى بعد «اجتماعى - سياسى» آن دانسته كه نسبت به ديگر ابعاد، كمتر مورد توجه قرار گرفته است 

ساختار

کتاب در ضمن يك مقدمه و يازده عنوان نوشته شده است. نويسنده در نگارش کتاب از منابع متقدم و متأخر بهره گرفته و مطالب خود را مستند ساخته است.

گزارش محتوا

نويسنده در مقدمه کتاب پس از پرداختن به اهميت حج از ديدگاه آيات و روايات و توضيح ابعاد سياسى - اجتماعى آن، عناوين و محورهايى را كه در اين بحث مورد توجه قرار گرفته، ذكر كرده است 
توضيح تمام مباحث کتاب در اين مقاله نمى‌گنجد، لذا به برخى از مطالب اشاره مى‌شود:
نويسنده در اولين مبحث کتاب، ويژگى‌هاى كنگره حج را در چهارده مورد بيان مى‌كند كه از آن جمله است: «در اين اجتماع فرامليتى، افراد مسلمان از سراسر جهان، بدون توجه به مشخصه‌هاى جغرافيايى و سنت‌هاى قومى و لباس و رنگ، با مساوات كامل و بدون توجه به شعارهاى پوچ و گمراه‌كننده، شركت دارند و نظير اين همبستگى در سراسر كره زمين بى‌مانند است» 
نويسنده، اعلام خلافت و وصايت على(ع) توسط پيامبر اكرم(ص) در حجةالوداع در مسجد خيف و سپس در غدير خم را نشانه اهميت ولايت دانسته و چنين نوشته است: «اين واقعه مهم تاريخى در عصر درخشان رسالت و آخرين سال حيات مقدس رسول‌اللَّه(ص) در حجةالوداع، گواه صادق ديگرى است بر اهميّت مسئله رهبرى و مسائل حكومت و زعامت دينى و سياسى مسلمين كه بنيان‌گذار اسلام حضرت محمد(ص) بدان قيام و اقدام كرد و در حضور حاجيان و زائران بلاد براى تبليغ مهم‌ترين ركن معنوى اسلام پس از توحيد و نبوت؛ يعنى امامت و ولايت، بهره گرفت 
ولايت امر حج نيز يكى از شئون امامت است كه ولى امر اگر مبسوط اليد بود و در موسم حضور داشت، عهده‌دار آن است؛ وگرنه امير و نماينده‌اى را بدين منظور برمى‌گزيند و هدايت امر حج و سرپرستى حجاج را بدو مى‌سپارد. هدف از اين سرپرستى، حسن انتظام و انجام فريضه حج و سياست‌گذارى آن و رسيدگى به امور حجاج بيت‌اللَّه است كه در موسم، گردهمايى عظيمى را تشكيل مى‌دهند و به راهنمايى فكرى و دينى و سياسى و اقتصادى نياز دارند 
موضوع برائت از موضوعات مهمى است كه به آن پرداخته شده است. به اعتقاد نويسنده، برائت قبل از آنكه بعد سياسى - اجتماعى داشته باشد، جنبه اعتقادى و تربيتى دارد و مؤمن به حكم انگيزه ايمانى و با تأسى به خدا و رسول، مى‌بايست از هرچه سد راه خدا است و هركس كه در مقام خصومت با خلق اوست، تبرّى جويد و عُلقه روحى و عملى خود را قطع كند و با دشمنان خدا طرح دوستى نيفكند. قرآن به اين اصل مهم ايمانى اهتمام ورزيده و بارها آن را متذكر شده است 
نويسنده، يكى از ابعاد سياسى حج را مبارزه با روحيه استكبارى دانسته و حج را براى در هم شكستن طغيان و غرور جباران، به خضوع كشاندن گنهكاران و دميدن روح بندگى به جان‌ها و روان‌ها دانسته است. در حديثى از على(ع) پرسيدند: چرا مكه را «بكّه» گويند؟ فرمود: بدين جهت كه گردنكشان جبار و تبهكاران را در هم كوبيده است» 
مباحث اقتصادى حج نيز از موضوعات مهمى است كه در چند عنوان مورد بررسى قرار گرفته كه از آن جمله است: آثار و بركات حج، تأمين بنيه اقتصادى مسلمانان، قربانى و اطعام مساكين و گرسنگان. از مجموع آنچه در روايات درباره بعد اقتصادى حج آمده، چنين به دست مى‌آيد كه: بالا بردن توان اقتصادى مسلمانان از اين رهگذر مورد توجه قرار گرفته است. شايد رمز مطلب اين باشد كه بعد اجتماعى حج پررنگ‌تر از ساير عبادات است و اين فريضه جهان‌شمول، مصالح عموم مسلمين را در جامعه جهانى منظور مى‌دارد و از سوى ديگر مسئله اقتصاد و توان مالى مى‌تواند به‌عنوان يك اهرم قدرت براى امت مطرح گردد و آنها را از وابستگى‌هاى ديگر نيز برهاند؛ لذا به منافع اقتصادى در حج اهتمام ويژه‌اى شده است 
آخرين عنوان کتاب، بعد فرهنگى حج است. بعد فرهنگى حج را از چند نظر مى‌توان مورد توجه قرار داد: از درون و جوهره فريضه حج، موقعيت ويژه حج، ديار وحى و آثار پيامبر(ص) و رسانه بين‌المللى اسلامى. درباره موقعيت ويژه حج مى‌خوانيم: «استفاده از فضاى معنوى، موقعيت زمانى و مكانى و ارتباطات مردمى و وضعيت مساعد آن، جهت اعلام مسائل حياتى اسلام و آگاهى مسلمين و بيدارى حج‌گزاران، نيز به حج ويژگى خاص فرهنگى مى‌بخشد. از اين بابت حج را بايد منبر بلندپايه اسلام و مأذنه رفيع ايمان ناميد» 
نويسنده، مباحث کتاب را با اين سطور به پايان رسانده است: «اگر حج به‌صورتى كه شايسته است، شكل مى‌گرفت و حج‌گزاران كه نخبه‌هاى هر ملتند در اين دانشگاه بزرگ شركت جسته و مؤمنان با امنيت كامل از خدا و دين حرف مى‌زدند و مشكلات مسلمين را مطرح مى‌كردند، با ره‌آورد معنوى و آگاهى بيشتر به جوامع خود بازمى‌گشتند و پيام‌هاى سودمندى به ارمغان مى‌بردند، بى‌شك سرنوشت مسلمانان به‌گونه‌اى ديگر بود؛ به اميد چنين تحولى»

 

جهت دانلود و مشاهده کتاب کلیک کنید

«ايضاح تردّدات الشرايع» اثر نجم‌الدين جعفر بن زهدرى تعليقه بر شرايع الاسلام نوشته فقيه بزرگ قرن هفتم، محقق حلى است. كتاب مذكور علاوه بر اين‌كه قرنها به عنوان متن درسى حوزه‌هاى علميه تدريس مى‌شده، شاهد شروح، تعليقات و حواشى فراوانى بوده كه تعليقه حاضر از آن جمله است.
اين كتاب با روش استدلالى فقهى و با رويكرد تحليلى -نقادى به شرح و ارزيابى مواردى از كتاب شرايع الاسلام پرداخته كه فتوا يا حكم شرعى در آن با نوعى ترديد بيان شده است. نويسنده كه خود فقيهى زبردست و از شاگردان علامه حلى است، با طرح دلايل احكام شرعى مزبور و نظريات مختلف و نيز نقد آنها، به اثبات نظر برگزيده مى‌پردازد.
محقق حلى در كتاب شرايع مسئله جواز فرار از جنگ را در صورتى كه فرد، ظنّ غالب به مرگ خويش پيدا كند، را مطرح كرده و با استناد به آيه 196 سوره بقره كه مى‌فرمايد: «خودتان را به هلاكت نيفكنيد»، وى مى‌افزايد: اما نظريه عدم جواز، ظاهرتر است چرا كه در آيه 46 سوره انفال مسلمانان را در هنگام روبرو شدن با سپاه دشمن، امر به مقاومت نموده است: « واذ لقيتم فئه فاثبتوا.»كلام محقق حلى در همين جا به پايان مى‌رسد. نويسنده ايضاح در توضيح اين مطلب مى‌نويسد: اين دو نظريه را شيخ طوسى در المبسوط ذكر نموده و نظريه اول (عدم جواز) را با اولويت، انتخاب نموده است. آنچه اين قول را تأييد مى‌كند اين است كه آيه دوم، در مورد خاص يعنى مقابل لشكر دشمن، امر به مقاومت نموده است، اما آيه اول دستور عام به حفظ داده و خاص بر عام مقدم است و بايد به عام در غير از صورت دليل خاص، عمل كرد. اين بيان (تقديم خاص بر عام) با ايرادى روبروست؛ عمل به خاص و مقدم نمودن آن بر عام در جايى واجب است كه عمل به خاص به جز با تخصيص عام، ممكن نباشد. اما در صورتى‌كه اجراى دليل عام و عدم تصرف در آن و عمل به دليل خاص در برخى موارد آن، ممكن باشد، تقديم خاص بر عام لازم نيست و بلكه عدم تقديم، اولويت دارد؛ چرا كه عمل كردن به يكى از دو دليل به تمام صورت‌هاى آن و عمل به ديگرى در برخى اشكال آن، بر اين‌كه به برخى از صور هر دو دليل عمل نشود، اولويت دارد. اين ايراد، خود، اشكالى دارد و آن هم اين است كه عمل به تمامى صورت‌هاى آيه‌اى كه دستور به حفظ نفس داده (حتى صورت مقابله با دشمن) و تخصيص آيه دال بر مقاومت، نسبت به صورت عكس آن (عمل به تمامى صورت‌هاى آيه دوم و تخصيص آيه اول) اولويتى ندارد. حتى احتمال دارد بگوييم: تخصيص آيه دال بر حفظ نفس به وسيله آيه آمر به مقاومت، اولويت دارد و دليل آن آيه 111 سوره توبه است:«ان الله اشترى من المؤمنين انفسهم و اموالهم بانّ لهم الجنه» همان‌طور كه مشاهده مى‌شود، خداوند متعال در اين آيه جهادگران را مدح فرموده و در مورد آنان از تعبير خريدن جانهاى آنها استفاده نموده است و اگر مقاومت در صورت مشرف شدن بر هلاكت، مورد نهى بود، دليلى نداشت كه خداوند، مجاهدان را به جهت عرضه كردن جان‌هاى خود، مدح كند.
اين بحث از مواردى است كه شارح با بررسى عالمانه آن چيره‌دستى خود را آشكار ساخته است.
فهرست مطالب هر يك از مجلدات در انتهاى همان جلد ذكر شده است. پاورقى‌هاى كتاب بيشتر به آدرس مطالب اختصاص دارد.

 

جهت دانلود و مشاهده کتاب کلیک کنید

معرفى اجمالى

ايضاح الكفاية (درس‌هاى متن كفاية الاصول آیت‌الله فاضل لنكرانى، به زبان فارسى، به قلم سيد محمد حسينى قمى است.

ساختار

کتاب، در شش جلد تدوين يافته است و مطالب آن به شيوه گفتارى بيان گرديده كه تا حدى سعى شده است به‌صورت نوشتارى درآيد. متن کتاب«كفاية الاصول»، در قسمت بالاى صفحات درج شده و در پايين هر قسمت، شرح مباحث متن آمده است.

گزارش محتوا

در ابتداى کتاب، ضمن تعريف علم اصول فقه و موضوع آن، نسبت بين موضوعات مسائل يك علم و موضوع كلى آن مورد بررسى قرار گرفته و تمايز علوم با يك‌ديگر به تمايز اغراض و موضوعات آنها دانسته شده است، آن‌گاه به بحث در مورد وضع الفاظ و اقسام وضع پرداخته شده و ملاك صحت استعمال، نسبت بين وضع و موضوع‌له، كيفيت وضع در مركبات و راه‌هاى تشخيص معناى حقيقى الفاظ از طريق تبادر، صحت حمل و عدم صحت سلب بيان گرديده است.
در ادامه، به بحث در مورد حقيقت شرعيه و ثمره ثبوت و عدم ثبوت آن در اصول فقه پرداخته شده و وضع صحيح و اعم در الفاظ عبادات و معاملات مورد كنكاش قرار گرفته است. اشتراك لفظى و استعمال لفظ در اكثر از معناى واحد و مشتق، مباحث بعدى کتاب است كه نگارنده، در اين زمينه، ديدگاه‌هاى صاحب فصول، آخوند خراسانى، ميرزاى قمى، ميرزا حبيب الله رشتى و محقق شريف استرآبادى و مناقشات آنان را در اين موضوعات به تفصيل بيان كرده است.
در بخش بعدى کتاب، به بحث در باره معناى امر و ماده و صيغه آن پرداخته شده و دلالت آن بر طلب و اراده بيان گرديده است. در همين راستا، نگارنده، به تبيين ديدگاه‌هاى اشاعره، معتزله، جبريه و اماميه در مورد جبر و تفويض اشاره نموده و به بررسى معناى امر بين امرين و مفهوم سعادت و شقاوت حقيقى پرداخته و رساله‌اى جداگانه نگاشته است.
در جلد دوم کتاب نيز ادامه مباحث مربوط به معانى صيغه امر و دلالت داشتن آن بر وجوب مورد بحث و بررسى قرار گرفته و دلالت جمله خبريه بر انشاء و امر وجوبى تبيين شده است. در همين راستا، نگارنده، به بيان معناى واجب تعبدى و توصلى اشاره كرده و اعتبار قصد قربت در عبادت را از لحاظ عقلى تبيين نموده و اطلاق صيغه امر را حمل بر وجوب نفسى، تعيينى و عينى كرده و براى آن، هيچ‌گونه دلالتى بر فور، تراخى، مره و تكرار بدون قيدى خاص قائل نشده است.
در فصل بعدى، نويسنده، به بحث إجزاء اشاره نموده و مجزى بودن امتثال امر اضطرارى و ظاهرى از امر واقعى را بيان كرده و ضمن بيان اقسام واجب، به بررسى نوع وجوب مقدمه واجب پرداخته است. وى، وجوب ذى المقدمه را وجوبى اصلى و نفسى و وجوب مقدمه را نسبت به آن، وجوبى تبعى و غيرى ارزيابى كرده است.
وى، در اين زمينه، به بررسى معانى وجوب مطلق و مشروط، وجوب تخييرى و تعيينى، وجوب عينى و كفايى، وجوب معلق و منجز، وجوب نفسى و غيرى، وجوب اصلى و تبعى و وجوب موقت و موسع(مضيق و موسع) پرداخته و تأسيس اصل را در مقدمه واجب، از ديدگاه صاحب فصول، بررسى نموده است.
بيان مسئله، مسأله نسخ وجوب و كيفيت آن، تعلق اوامر و نواهى به طبايع و افراد، حكم امر بعد از امر و امر كردن به امر، از ديگر مباحث مطرح شده در جلد دوم از اين مجموعه است.
در مجلد سوم، ابتدا به بحث در باره نواهى و متعلق نهى و دلالت صيغه نهى بر مره و تكرار پرداخته شده، سپس مسئله اجتماع امر و نهى از لحاظ عقلى و لفظى مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. در اين زمينه، نويسنده، به ادله قائلين به جواز اجتماع امر و نهى و رد دلايل آنان پرداخته و اقسام عبادات مكروه را بيان كرده است. وى، هم‌چنين به وجوه ترجيح نهى بر امر در صورت اجتماع آن دو و نقد و بررسى اين مسئله پرداخته و دلالت نهى بر فساد و حرمت را بيان كرده و دلالت نهى بر فساد را تنها در عبادات پذيرفته و آن را در مورد معاملات قبول نكرده و علت اين امر را بررسى نموده است.
در بخش ديگرى از کتاب، نويسنده، به بررسى معناى مفاهيم در اصول فقه پرداخته و ادله قائلين به ثبوت مفهوم براى شرط و منكرين مفهوم شرط را بررسى نموده و مفهوم داشتن يا نداشتن وصف، غايت، استثناء، لقب و عدد را نيز جداگانه بيان كرده است. بيان احكام عام و خاص و الفاظ عموم و خصوص، حجيت عام مخصص نسبت به باقى افراد، سرايت اجمال مخصص به عام، حجيت اصالت عموم در برخى موارد، تخصيص عام با مفهوم مخالف، بيان احكام اطلاق و تقييد و مجمل و مبين، مقدمات حكمت و نتايج آن در قيد خوردن اطلاق و تأسيس اصل در مقدمات حكمت، از ديگر مباحث مطرح شده در مجلد سوم از اين مجموعه اصولى است.
در مجلد چهارم، به بحث در باره حجيت امارات و ظنون معتبر شرعى و عقلى پرداخته شده و ادله عقلى و نقلى مربوط به آنها ارائه گرديده است. در اين راستا، نگارنده، به تبيين حجيت ظواهر الفاظ(الفاظ کتاب و سنت)، حجيت اجماع منقول، حجيت شهرت فتوائيه، حجيت خبر واحد و حجيت مطلق ظن اشاره كرده و ادله قرآنى، روايى و دلايل عقلى مبتنى بر حجيت خبر واحد را به‌صورت مبسوط ارائه نموده است. وى، در مورد حجيت اجماع، شرط اصلى حجيت آن را كاشفيت آن از سنت قطعيه معصومين دانسته و ادعاى اجماع در اقوال علماى فقه را نيز بررسى كرده است. در بخش ديگرى از کتاب، نويسنده، به بررسى حجيت و ادله اصول عمليه و شرايط جريان اين اصول در احكام شرعى، پرداخته و در ابتدا، به بحث در مورد اصل برائت مى‌پردازد. وى، ضمن بررسى آيات قرآن و روايات معصومين و هم‌چنين ادله عقلى مبتنى بر اثبات اصل برائت و كيفيت استدلال به آيات و روايات در اين زمينه، چگونگى جريان اين اصل را در شبهات تحريميه و وجوبيه بررسى نموده و در عين حال، دلايل عقلى و نقلى حسن احتياط را در اين قبيل از موارد، بيان كرده و اظهار مى‌دارد كه با وجود اصل موضوعى، اصل برائت و ساير اصول عمليه جارى نمى‌شود.
وى، در بخش ديگرى از مباحث مربوط به اصول عمليه، به بررسى اصل تخيير و ادله عقلى و نقلى مترتب بر آن پرداخته و شرايط جريان اين اصل را در صورتى كه ترجيحى بين دو عمل شرعى وجود نداشته باشد، بيان كرده است.
در مجلد پنجم از اين مجموعه اصولى، نويسنده، به بحث در باره اصل احتياط(اشتغال) پرداخته و جريان اين اصل را در دوران امر بين متباينين و شبهات غير محصوره به تفصيل بررسى نموده است. جارى شدن اصل احتياط در اقل و اكثر ارتباطى و استقلالى و شك در شرطيت، جزئيت و خصوصيت، شرح قاعده ميسور و معيار جريان اين قاعده در باب احتياط و بحث در مورد قاعده لا ضرر و لا ضرار، از ديگر مباحث مطرح شده در اين بخش از کتاب است.
در بخش بعدى کتاب، به بررسى اصل استصحاب پرداخته شده و ضمن ارائه تعريفى از اين اصل، ادله حجيت اصل استصحاب مورد بررسى قرار گرفته و بناى عقلا و روايات وارد شده در اين زمينه، تبيين شده است.
در ادامه، به اقسام استصحاب اشاره شده و شرايط جريان اين اصل در حالات مختلف مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. بيان اقسام استصحاب كلى، كيفيت جريان استصحاب در امور تدريجى، استصحاب شرايع سابق، حجيت استصحاب در احكام معلق، فرق بين استصحاب و ساير اصول تعبدى و طرق و امارات و بررسى برخى از جزئيات استصحاب، از ديگر موارد مورد بررسى در اين بخش از کتاب است.
در مجلد ششم و پايانى از اين مجموعه، ابتدا، ادامه مباحث مربوط به استصحاب مطرح شده و سپس مباحث مربوط به تعادل و تراجيح و راه‌هاى رفع تعارض از اخبار و اصول لفظى و عملى بيان گرديده است. در پايان نيز مباحث مربوط به اجتهاد و تقليد و شرايط مجتهد براى تقليد و وظايف مقلدان بيان شده است.

 

جهت دانلود و مشاهده کتاب کلیک کنید

معرفى اجمالى

إيصال الطالب في شرح المكاسب اثر آیت‌الله سيد محمد حسينى شيرازى، از تعليقات و شروح تركيبى مزجى کتاب المكاسب شيخ انصارى است و همه مباحث و مسايل و احكام مكاسب محرمه و احكام كسب و معامله و جزييات و فروعات آن تا باب بيع و مسايل مختلف بيع و شرايط متعاقدين بررسى و شرح شده و نقض و ابرام‌هاى مؤلف نسبت به ديگر آراى فقهى و مبانى فقهاى متقدم و متأخر شيعه تبيين شده است.

انگيزه تأليف

تبيين مجملات و شرح ابهامات و تأملات کتاب و دلايل و پشتوانه نظرى انديشه‌هاى فقهى، هدف اصلى اين شرح مفصل است. مكاسب محرمه همواره به دليل مباحث فنى و فشرده و عبارات مندمج و پيچيده مورد شرح و بررسى فقها قرار گرفته است.
بخشى از اين پيچيدگى‌ها جزو حسن کتاب و موجب اعتبار آن است اما برخى ديگر را مى‌توان با عبارات روشن‌تر براى طلاب روشن ساخت.
شارح با عنايت به اين موضوع در صدد رفع سختى‌ها و حل اندماج‌ها و تأملات متن است و به صورت تركيبى به توضيح عبارات مى‌پردازد.

ساختار

متن شيخ انصارى در بالاى صفحه و شرح و تعليقه هر عبارت در ذيل آن قرار گرفته و با نقل اولين كلمه هر عبارت، مقاصد مؤلف و معناى متن به اختصار تشريح شده و نكات مبهم و نا معلوم يا استدلال‌هاى ناروشن، با عباراتى روشن‌تر و بيشتر براى استفاده طلاب آسان شده است.
چون شرح تركيبى و مزجى است، سعى شده معنى كلمه و عبارات و مقصود شقوق مطرح شده، روشن گردد و مبناى فقهى هر نظر تبيين گردد.

گزارش محتوا

شرح‌ها به صورت تركيبى و مزجى از ابتداى باب مكاسب تا پايان مباحث احكام قبض را شامل مى‌شود.
شارح در اين تعليقات در صدد است جاهاى مهم و مجمل متن و اشارات كلى مؤلف فرهيخته را روشن سازد و فتأمل‌ها و نكات كلى او را در حد مختصرى توضيح دهد.
در هر مبحث اين اصل اختصار در عين رفع ابهام از مباحث مجمل رعايت شده است.
گاهى هم مصادر اقوال و آرا پى‌گيرى و شناسايى شده است. البته توضيحات جلد اول بيشتر از مجلدات بعدى است فى المثل در تبيين مفهوم مكاسب و اصطلاحات مربوط به بيع و شرا و محرمات مكاسب، تفاسير و تعليقات شارح بيشتر و گسترده‌تر از مباحث باب بيع است؛ اما در كل، همه اين مباحث به جاهايى اختصاص يافته كه در متن مكاسب تعليل يا نظريه مجملى ارائه شده يا به اقوال و آرا و مبانى خاصى استناد گرديده يا از ادله روايى و اجتهادى، استنباط ويژه و مبهمى صورت گرفته است.
در اين موارد شارح به رفع ابهام از تعليل‌ها، تبيين مبانى و شرح شقوق و جوانب و فروعات و جزييات بحث پرداخته و با دقت رابطه ميان فتاوى و اقوال و دلايل و مبانى را برقرار ساخته است.
گاهى در پاسخ‌هاى شيخ انصارى خدشه وارد كرده و پاسخ بهترى براى رد نظريات مخالف يا اشكالات مطرح شده ارائه گرديده و گاهى هم خود شارح به طرح استدلال‌هاى خاص و تمسك به آيات و روايات پرداخته و ادله روايى مختلف را نقل نموده است.
جلد اول به نوع اول و دوم و سوم از مكاسب محرمه اختصاص يافته و در جلد پايانى نيز احكام، فروعات و مسايل مرتبط به تقد و نسيه، مبانى نظرى قبض و احكام آن و تنبيهات و فروعات اين مسئله بررسى شده است. در اين ميان در ديگر مجلدات، تعليقات گسترده‌اى پيرامون مباحث تجارت، كسب‌هاى حرام و احكام بيع و شرايط متعاقدين و فروعات گسترده و جزييات اين مباحث آمده است.
در مبحث مكاسب به تفصيل مسايل و جزييات كسب‌هاى نامشروع مانند فروش اسلحه به دشمن، فروش اعيان نجسه و اجرت بر عبادات بررسى و تحقيق شده است.
در اين مباحث، برخى موضوعات اخلاقى مانند مبحث غيبت و كذب از ديدگاه فقهى تحليل و تشريح گرديده و شارح مطابق متن به روشن سازى مقاصد متن پرداخته است.

 

جهت دانلود و مشاهده کتاب کلیک کنید

معرفى اجمالى

ارشاد الطالب الى التعليق على المكاسب تألیف آیت‌الله شيخ جواد تبریزی است كه شرحى مبسوط بر کتاب مكاسب شيخ مرتضى انصارى است كه در چهار جلد تدوين شده است.

انگيزه تألیف

هدف از تألیف اين مجموعه شرح و توضيح نقاط مشكل و مجمل کتاب مكاسب شيخ مرتضى انصارى است.

ساختار

در ابتداى صفحات کتاب، متن کتاب المكاسب شيخ مرتضى انصارى آمده و در پايين صفحات شرح متن تبيين شده است. ترتيب مباحث ذكر شده در اين مجموعه نيز همان مباحث کتاب المكاسب بوده و به ترتيب مكاسب محرمه، بيع و معاطات، شرايط متعاقدين و خيارات مورد تجزيه و تحليل فقهى قرار گرفته و ادله و مستندات فقهى آنها اعم از کتاب، سنت، عقل، اجماع و آراى ساير فقها بيان گرديده است.

گزارش محتوا

در ابتدا، مباحث مربوط به مكاسب محرمه شرح داده شده و ادله مربوط به حرمت كسب اشياى نجس از آيات و روايات تبيين شده و فرق بين مكاسب و متاجر بيان گرديده است. نگارنده در همين زمينه به رواياتى در باره معاوضه و خريد و فروش بول حيوانات و عذره آنها، خريد و فروش خون، مردار، سگ، خوك، شراب، آب جو (فقاع) و ديگر اشياى نجس، خريد و فروش شخص كافر، خريد و فروش سگ براى شكار و صيادى، خريد و فروش عصير عنبى و ساير عصاره‌هاى نجس، خريد و فروش روغن نجس و سبب حرمت خريد و فروش آنها اشاره كرده و به اين نتيجه مى‌رسد كه اين معاملات نجس در صورتى كه منفعت عقلائيه معتد به داشته باشد و مستلزم عمل حرامى نباشد جايز است. در ادامه، وى به حرمت خريد و فروش مجسمه و صليب و ساير انتفاعات حاصل از آن پرداخته و حرمت خريد و فروش انگور به كسى كه از آن شراب توليد مى‌كند را نيز بررسى نموده است. در قسمت‌هاى بعدى کتاب حكم كمك كردن شخصى بر كار حرام، وجوب امر به معروف و نهى از منكر و شرايط آن، خريد و فروش اسلحه با كفار و دشمنان دين، حكم تدليس ماشطه (تزيين كردن زن زشت و زيبا جلوه دادن او براى ازدواج)، حرمت پوشيدن لباس ابريشمى براى مردان و بر تن كردن لباس زنان توسط آنان، حرمت آوازه‌خوانى زنان، حرمت تصويرگرى و اكتساب به وسيله آن، حرمت كم‌فروشى و كم گذاشتن جنس هنگام خريد و فروش در ترازو، حرمت ستاره شناسى (تنجيم)، حرمت حفظ كتب ضلال، حرمت تراشيدن ريش، حرمت وضعى و تكليفى رشوه، حرمت فحش دادن به مؤمن، حرمت سحر و جادوگرى، حرمت غش در معامله، حرمت غنا و موسيقى حرام، حرمت غيبت و استماع آن، حرمت دروغ و حكم توريه و استثناهاى دروغ، حرمت كهانت، حرمت لهو و لعب و كمك كردن به ظالمين، حكم سخن‌چينى و نوحه‌سرايى بر مردگان، حكم قبول كردن ولايت ستم‌گران و مجوزات آن حكم، ضرر رساندن به افراد، حرمت هجو و استهزاى مؤمن، حكم گرفتن اجرت بر عبادت و واجبات، حكم خريد و فروش قرآن كريم، حكم اموال مجهول المالك و خريد و فروش آن و تصدق نمودن از براى آن، حكم خريد و فروش خراج و ماليات، احكام اراضى خراجيه و حكم معامله كردن خمس و زكات آن از جمله ديگر مباحث جلد اول است كه به صورت مبسوط و مستدل بيان گرديده است. در جلد دوم ادامه احكام مكاسب محرمه و احكام و شروط عقد بيع و انواع آن بررسى شده است. در جلد سوم ادامه احكام بيع مانند احكام ولايت پدر و جد پدرى، ولايت فقيه و مناصب او، ولايت پيامبر (ص) و ائمه(ع)، استدلال به روايات در اثبات ولايت فقيه در عصر غيبت ولايت مؤمنان عادل، معتبر بودن ماليت در عوضين در بيع، موجبات ملكيت، عدم جواز بيع مال وقفى، اقسام و احكام وقف، صورت‌هاى جايز بودن بيع وقف، احكام بيع رهن و عدم جواز و صور جواز آن، شرايط عوضين در معاملات، شرط بودن علم به ثمن و مثمن، تعيين معيار در مكيل و موزون بودن مبيع، خبر دادن مقدار شىء مورد معامله توسط بايع و اختلاف بايع و مشترى در معامله بيان شده و ادله فقهى آنها بررسى گرديده است. در جلد چهارم و پايانى، احكام و فروع مربوط به خيارات بيان شده است. نگارنده، نخست به بررسى معناى خيار در معاملات پرداخته و سپس احكام و شرايط خيار مجلس، شرط، حيوان، غبن، تأخير، رؤيت، عيب و مسقطات هر يك از اين خيارات را بررسى نموده است. احكام شرط در بيع، احكام خريد و فروش حق خيار، شرط فاسد و صحيح در بيع، احكام بيع نسيه و احكام عيب و تلف بيع از مباحث پايانى کتاب است. منابع کتاب در پاورقى و فهرست تفصيلى آن در پايان هر جلد آمده است.

 

جهت دانلود و مشاهده کتاب کلیک کنید

معرفى اجمالى

احقاق الحق و ازهاق الباطل، تاليف قاضى نورالله شوشترى، در ردّ کتاب «ابطال نهج الباطل و اهمال كشف العاطل»، نوشتۀ فضل اللّه امين فرزند روزبهان بن فضل اللّه خنجى شيرازى اصفهانى از اعاظم عالمان شافعيه. وى فردى حكيم، عارف، صوفى، محدث، شاعر و اديب بود. آثار متعددى از وى برجاى مانده كه مشهورترين آنها همان کتاب «ابطال نهج الباطل» است كه در ردّ بر نهج الحق و كشف الصدق علامه حلّى نگاشته است.

وى در کتاب خويش از جاده انصاف خارج گشته و رعايت ادب را ننموده و کتاب خويش را آكنده از مطالبى ساخته است كه موجب خشم خداوند، سرزنش خردمندان و نكوهش خرد مى‌گردد.

«احقاق الحق» كه در ردّ کتاب فضل بن روزبهان نوشته شده، خلاصه‌ايست از مجادلات شيعه و سنى پيرامون مباحث الهيات، نبوت و امامت.

روش مؤلف

روشى كه مؤلف در پيش گرفته، روش مناظره است كه در آن از فن جدل بهره مى‌برند.

ساختار و گزارش محتوا

مرحوم قاضى نوراللّه بعد از خطبه، در مقدمه کتاب متن خطبۀ ابن روزبهان را به صورت كامل نقل مى‌كند و سپس به نقد و ارزيابى آن مى‌پردازد. سپس كلمه به كلمه فقراتى از «نهج الصدق» علامه حلى را با جمله: قال المصنف «رفع اللّه درجته» نقل مى‌كند، به دنبال آن ردّيه فضل بن روزبهان با جملۀ:

قال الناصب «خفضه اللّه» را مى‌آورد و سپس در ردّ گفتۀ فضل، نظر مستدل خود را در تجزيه و تحليل حقايق، از لحاظ تاريخى و منطقى ارائه مى‌كند.

احقاق الحق در نظر شخصيت‌ها
مرحوم وحيد بهبهانى : هر كس در صدد استحكام بخشيدن به عقايد خويش است به احقاق مراجعه كند كه اين کتاب او را از ساير كتب بى‌نياز مى‌سازد.

محقق قمى صاحب قوانين: معتقدم اگر خود علامه حلّى به ردّ كلمات ابن روزبهان اقدام مى‌كرد، از عهدۀ آن چنانكه قاضى شهيد برآمده است، بر نمى‌آمد.

علامه محمد تقى مجلسى : لازم است هر شيعه‌اى نسخه‌اى از اين کتاب را داشته و از آن استفاده نمايد.

تلخيص، ترجمه و تعليق

ترجمه احقاق الحق به فارسى توسط ميرزا محمد نائينى متوفاى سال 1305 قمرى.

ترجمه به زبان اردو توسط برخى از علماى هند، كه البته اين ترجمه به اتمام نرسيده است.

تعليقه شيخ مفيد الدين عبدالنبى شيرازى.

تعليقه مولى محمد هادى بن عبد الحسين.

خلاصه‌اى هم توسط بعضى از بستگان مرحوم قاضى از اين کتاب تهيه شده است.

ملحقات احقاق الحق

ملحقات احقاق الحق مشتمل بر 30 جلد است، به اضافۀ يك جلد فهارس ملحقات كه توسط گروهى زير نظر مرحوم آيت اللّه سيد شهاب‌الدين مرعشى نجفى تهيه و تدوين شده است.

مرحوم آيت اللّه مرعشى در انتهاى جلد سوم، استدراكات آيات نازله در شأن على(ع) را ذكر كرده‌اند. از جلد چهارم اين مجموعه ملحقات آغاز و تا جلد هفتم صفحه 390 ادامه مى‌يابد.

ص 390 تا 484 جلد هفتم به تتمه متن «احقاق الحق» اختصاص يافته و سپس ملحقات کتاب كه تا جلد 33 را در بر مى‌گيرد، بدان افزوده شده است.

جلد چهارم تا يازدهم حاوى مناقب اميرالمؤمنين و فاطمه زهرا و حسنين عليهم السلام است.

جلد دوازدهم به زندگى، مناقب و فضايل ساير ائمه طاهرين(ع) مى‌پردازد.

جلد سيزدهم به حضرت مهدى(عج) اختصاص يافته است.

جلد چهاردهم به مستدرك آيات نازله دربارۀ على(ع) اختصاص داده شده است.

جلد پانزدهم تا جلد سى و سوم به مستدرك روايات وارده دربارۀ فضايل على(ع) و ساير معصومين(ع) اختصاص يافته است.

مرحوم مرعشى نجفى خود تعليقاتى عميق و أنيق بر اين اثر گرانبها نگاشته‌اند كه در ذيل صفحات کتاب آمده است.

نسخه‌شناسى

نسخه خطى کتابخانه آيت اللّه مرعشى نجفى به خط عبد على بن معصوم شيرازى كه در سال 1236ق نگاشته شده است.

نسخه خطى عبدالرحيم شيرازى ربانى كه ظاهرا از جمله کتاب‌هاى کتابخانه علامه محمدتقى مجلسى است.

نسخه خطى کتابخانه ميرزا محمد مدرس خيابانى تبريزى، صاحب کتاب «ريحانة الادب» كه به نظر مى‌رسد، نزديك به زمان مؤلف نگاشته شده است.

نسخه خطى کتابخانه سيد احمد زنجانى به خط مولى محمد زكى بن محمد سليم بازرگانى تفرشى كه در سال 1129ق نگاشته شده است.

نسخه چاپ تهران به خط ميرزا ابوالقاسم خوانسارى در سال 1273ق.

نسخه ناقص چاپ قاهره در سال 1326ق با تلاش شيخ حسن دخيل النجفى.

نسخه برنامه

اين نسخه به همراه مقدمه مفصل مرحوم آيت اللّه مرعشى نجفى و تعليقات عميق ايشان در 4 جلد در اختيار علاقه‌مندان قرار گرفته است. مرحوم قاضى نور اللّه «احقاق الحق» را بر طبق مطالب مندرج در کتاب «نهج الحق و كشف الصدق» مرحوم علامه حلّى نگاشته‌اند، اما از مبحث فضائل اميرالمؤمنين(ع) به بعد را متعرض نشده‌اند.

اين نسخه از سوى منشورات کتابخانه آيت اللّه مرعشى نجفى، قم منتشر شده است.

منبع:

1-مقدمه مرحوم آيت اللّه مرعشى نجفى.

2-دائرة المعارف تشيع، ج 10، مدخل: شوشترى.

 

جهت دانلود و مشاهده کتاب کلیک کنید

معرفى اجمالى

اثبات الوصية للامام على بن ابى‌طالب(ع)، تاليف ابوالحسن مسعودى، در موضوع اثبات امامت و دربردانده اطلاعاتى پيرامون زندگى پيامبر اعظم(ص) و دوازده امام است كه در قرن چهارم تدوين شده است.

ساختار و گزارش محتوا

همان گونه كه از نام كتاب پيداست، موضوع بحث دراين اثر، اثبات وصايت و جانشينى امام على(ع) از پيامبر(ص) اختصاص دارد؛ اما به مناسبت، از ساير ائمه هم سخن گفته و نيمى از كتاب را به آنان اختصاص داده است.

هدف مؤلف آن بوده كه تسلسل وصايت و جانشينى را در ميان انبياء اثبات و به اميرالمؤمنين(ع) و امامان(ع) پس از او متصل نمايد. بدين جهت شرحى از زندگى پيامبران از آدم تا خاتم همراه جانشينان آنان ارائه مى‌دهد. اثبات الوصية در دو قسم تنظيم شده است: قسمت نخست درباره حجت‌هاى الهى از آدم تا محمد(ص) و قسمت دوم، درباره حجج الهى از پيامبر(ص) تا حضرت مهدى(عج) است.

مؤلف كتاب براى مطالب خود منبعى ذكر نكرده و غالباًً سلسله اسناد خود را نياورده است. البته در قسمت دوم تا حدودى به برخى راويان اشاره كرده، ليكن آن هم سند كاملى براى روايات به شمار نمى‌رود، بلكه فقط به چند نفر از راويان ميانى اشاره مى‌كند. او داستان زندگى و معجزات انبيا و ائمه را به صورت پيوسته نقل مى‌كند و تنها گاهى با عبارت «روى» مطالب را از همديگر تفكيك كرده است.

مطالب اثبات الوصية در منابعى؛ همچون كافى و بصائر الدرجات و كتب مشابه حديثى يا تاريخ ائمه وجود دارد.

نويسندگان بعدى نيز به طور گسترده‌اى از او نقل كرده‌اند و اين كتاب در ميان كسانى چون صاحب الخرائج و الجرائح و مناقب نويسان بعدى رواج داشته و مجلسى نيز از آن در بحار فراوان بهره برده است.

 

جهت دانلود و مشاهده کتاب کلیک کنید

أهل البيت علیهم السلام في المکتبة العربية تألیف عبدالعزیز طباطبایی، از جمله آثار معاصر است که در آن مجموعه آثار مؤلفان غير شيعى در باره اهل بيت جمع‌آورى و كتابشناسى شده است. مؤلف اين اثر كه از كتاب‌شناسان و فهرست نويسان مشهور در عصر حاضر است در مقدمه كتاب مى نويسد: اين مجموعه، منحصر به كتب عربى است چون اگر كتب فارسى و اردو و تركى و زبانهاى ديگر در اين موضوع جمع آورى شود فراوان خواهد بود. از سويى ديگر اين كتابشناسى به كتبى پرداخته كه (تمام آن) اختصاص به اهل بيت دارند و اگر كتبى را كه بخشى از آنها به اين موضوع پرداخته، در نظر بگيريم باز هم فراوان خواهد شد. همه اين مطالب وقتى جالب تر است كه فشار مخالفان اهل بيت و اوضاع و شرايط سخت نسبت به ترويج و تبليغ زندگى آن بزرگان را در نظر بگيريم.
اين اثر به كتب شيعيان در باره اهل بيت نمى‌پردازد و محدود به زمان خاصى نيست. همچنين محدود به كتب چاپ شده نيست بلكه كتبى را كه در فهرست‌هاى مختلف آمده معرفى كرده است.

روش تأليف

به دليل تبحّرى كه مؤلف اين كتاب علامه عبدالعزيز طباطبائى در موضوع كتابشناسى و نسخه شناسى دارد، ضمن معرفى آثار به نسخه‌هاى موجود آنها در كتابخانه‌هاى جهان هم اشاره مى‌كند.
ترتيب معرفى كتب در اين اثر، بر اساس نام الفبايى كتاب‌هاست و پس از آن نام و نسب مؤلف و گاه معرفى اجمالى او را در پى آورده است.
اين كتاب پيش تر به صورت مقالاتى پيوسته در مجله تراثنا منتشر شده و بعد از درگذشت نويسنده آن، به صورت كتاب منتشر شد.
معرفى مؤلفان گاه به شرح حال مفصل آنان تبديل شده است مثلاً به مناسبت معرفى كتاب مناقب امير المؤمنين نوشته اعمش كه آلوسى از آن خبر داده، صفحات زيادى را به شرح حال اعمش اختصاص داده است. همچنين در مواردى به ديگر آثار يك مؤلف اشاره مى‌كند.
معرفى نسخه‌هاى خطى يك اثر كه اين كتابشناس بزرگ به آنها اشاره كرده براى تحقيق و تصحيح آثار و مراجعه محققان سودمند خواهد بود.
منابعى كه مؤلف در معرفى آثار مربوط به اهل بيت از آنها استفاده كرده است متعددند. به گفته خود وى در مقدمه، اين كتاب ها را در طول مطالعاتش از قديم جمع آورى كرده و ظاهراً در صدد بيان معرفى منابع در پايان اثر نبوده است بخصوص كه اين كتاب پس از درگذشت مؤلف سامان يافته است.
بنابر اين منابع اين اثر عبارتند از كتاب‌هاى متعددى كه مؤلف نام آنها را هنگام معرفى هر اثر ذكر كرده است.

 

جهت دانلود و مشاهده کتاب کلیک کنید

صفحه13 از63

حقوق مولفان و ناشران

تمامی محتوای چند رسانه ای(کتاب ،کتاب صوتی، کتاب تصویری،مجلات،روزنامه ها،مقالات،پایان نامه ها) موجود در بازار کتاب دیجیتالی قائمیه با هماهنگی و رعایت کامل حقوق ناشران ، نویسندگان و دریافت مجوز کتبی از آنان به صورت کاملا رایگان عرضه می‌شوند.

 

شبکه های اجتماعی بازار کتاب



بازار کتاب اولین و بزرگترین سامانه دانلود کتاب الکترونیکی رایگان بر خط با هدف در دسترس قرار دادن متون و کتب شیعه راه‌اندازی شده است. به کمک کتابخانه دیجیتالی بازار کتاب به هزاران عنوان کتاب به زبان های مختلف : فارسی ، عربی ، انگلیسی و آذری و غیره .... دسترسی خواهید داشت.


همین حالا اپ بازار کتاب را نصب کنید و کتابخانه خود را با دانلود کتاب های برتر پربار کنید.

با کلیک بر روی این لینک عضو کانال تلگرام ما شوید.