Super User

Super User

معرفى اجمالى

آيات الغدير، تحقيقى تحت اشراف على كورانى عاملى، در بررسى و تفسير سه آيه ( بلغ ما أنزل اليك من ربك ) و ( اليوم أكملت لكم دينكم ) و ( سأل سائل بعذاب واقع ) مربوط به غدير خم و ارتباط آنها با خطبه‌هاى پيامبر اكرم(ص) در حجة الوداع، مى‌باشد.

ادعا اين است كه بين آيات غدير با خطبه‌هاى حجة الوداع رسول اكرم(ص)، و نيز بين تبليغ پيامبر در وجوب اتباع امت از ثقلين بعد از خودش و بشارت حضرت به امت در خطبه عرفات و اين كه بعد از پيامبر دوازده امام ربانى را خداوند برگزيده است، ارتباط وثيقى وجود دارد كه بيانگر تعيين تكليف امت بعد از رسول گرامى است و همه اين موارد در راستاى واقعه غدير است.

انگيزه تأليف

انگيزه، بيان اين مطلب بوده است كه تعيين على(ع) از طرف پيامبر اكرم(ص) به عنوان خليفه و ولى مسلمين بعد از رسول اكرم به امر الهى بوده است. شواهد قرآنى بر اين مطلب بسيار است كه از جمله آن، آيات مربوط به داستان غدير است كه با بررسى آن به وضوح بدست مى‌آيد كه ولايت على(ع) از امورى است كه به امر الهى بوده و امرى اختيارى نبوده است، تا در اختيار پيامبر يا امت او قرار داده شده باشد. لذا بيان آيات غدير و تفسير آنها و بيان ارتباط آنها با ولايت اميرمؤمنان(ع) سبب تأليف اين كتاب بوده است.

ساختار و گزارش محتوا

در مقدمه به سه مسئله مهم كه انبياء و رسل الهى به آن اهتمام داشته‌اند و از وظايف اصلى ايشان بوده (كه حق آن در بيان سيره ايشان ادا نشده)، اشاره شده است.

اول اين كه، اصل مهم در رسالت، تبليغ مردم بر رسالت الهى بوده، و اين وظيفه اصلى انبياء است كه از طرف خدا بر دوش ايشان نهاده شده، و رسول مبلغ امر الهى است، نه اجبار كننده مردم به هدايت، چرا كه اكراهى در دين الهى نيست. و اين هماهنگ با اختيار و آزادى انسان است.

دوم اين كه، هدف انبياء و رسل الهى بر قضاياى كلى در حيات بشرى و مسير كلى اجتماع انسانى متمركز است، رسول در واقع مهندس ربانى است كه تعيين كننده مسير تاريخى و تمدن بشرى است.

سوم اين كه، با وجودى كه انبياء الهى داراى نبوغ عالى و استعداد وافر بوده‌اند، ليكن در تبليغ رسالت الهى كمترين دخالت را داشته‌اند، به عبارت ديگر رأى خود را در امر الهى دخالت نمى‌دادند.

بنابراين در سيره انبياء بايد به اين سه امر توجه داشت.

اما مسئله خلافت بعد از نبى(ص) موضوع بسيط و ساده‌اى است، زيرا به نظر اهل بيت و شيعيان، پيامبر اسلام، على(ع) را ولى بعد از خود قرار داده، به امر الهى و اختيارى نبوده است. اما قريش مى‌گويند كه پيامبر كسى را تعيين ننموده و خلافت حق همه قبايل قريش مى‌باشد.

پس بحث خلافت پيامبر امرى است كه حول وجود يا عدم وجود نص بر خلافت دور مى‌زند، و به زعم نظر اهل سنت، امرى سخت و مشكل نيست كه نبايد در آن تحقيق و مطالعه شود.

فصل اول: مباحث مقدماتى در تفسير صحيح آيات غدير

خداوند به رسول گرامى قبل از حجة الوداع امر كرد تا امتش را براى حج بخواند، چنانچه ايشان را به نماز و زكات و روزه و غيره هدايت مى‌كرد، به امام بعد از خود راهنمايى نمايد. لذا پيامبر(ص) مسلمانان را براى حج دعوت نمود، تا حج را تعليم دهد و على(ع) را امام بعد از خود معرفى نمايد.

نبى اكرم(ص) در حجة الوداع، خطبه‌هايى را در مكه و عرفات و منى بيان كرد، در اين خطبه‌ها به معالم دين، بشارت امت به ائمه دوازده گانه از اهل بيت پيامبر، راه نجات مسلمين از گمراهى با تمسك به ثقلين؛ يعنى قرآن و عترت، اشاره فرموده است.

در راه برگشت، جبرئيل(ع) بر پيامبر(ص) نازل شد و آيه اول؛ يعنى "يا أيها الرسول بلغ ما أنزل إليك من ربك .." را آورد. پيامبر(ص) در جحفه نزديكى غدير خم ايستاد، و پيام خداوند را به امت رسانيد و دست على(ع) را بالا برد و ولايت حضرت را بيان نمود. سپس آيه دوم؛ يعنى آيه إكمال دين و اتمام نعمت به واسطه ولايت عترت طاهره نازل گشت، كه خداوند فرمود: "اليوم أكملت لكم دينكم و أتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام ديناً ".

قبل از رسيدن پيامبر به مدينه، تحركات و اعتراضات قريش و منافقان نسبت به اين امر الهى آغاز شد، و لكن خداوند متعال اين توطئه‌ها را خنثى نمود و امت رسولش را از ارتداد در زمان حيات پيامبرش حفظ نمود. از جمله اين اعتراضات، اعتراض جابر بن نضر بن حارث است، كه به پيامبر(ص) براى تعيين ولايت على(ع) اعتراض نمود و خداوند متعال او را به باران سنگ عذاب نمود، و آيه سوم؛ يعنى آيه "سأل سائلٌ بعذاب واقع" در اين مقام نازل گشت.

در ادامه اين فصل مباحثى كه در تفسير و تبيين آيات غدير مفيد هستند، بررسى مى‌شود. از جمله: اين كه بحث خلافت پيامبر در زمان حيات حضرت مطرح بوده است، و اين كه پيامبر اسلام امت را به ائمه دوازدگانه بعد از خود بشارت داده است، كه تجزيه و تحليل اين روايات نبوى و انطباق آن‌ها، نتايج بسيارى را در بر دارد كه در تفسير آيات غدير مفيد هستند. و اين كه خطبه‌هاى پيامبر در حجةالوداع بيانگر چه مطالبى و رهنمودهايى بوده است، و چه ارتباطى با بحث غدير خم دارد و ....

فصل دوم: آيه امر به تبليغ

تفسير آيه ( بلغ ما أنزل اليك من ربك ) با بيان اقوال اهل سنت و ديدگاه اهل بيت(ع) و شيعيان مطرح، و به شبهات در اين مورد پاسخ داده مى‌شود.

فصل سوم: داستان غدير

در احاديث حجة الوداع از كيفيت كلمات پيامبر اكرم(ص) مقام اهل بيت(ع) بدست مى‌آيد.

بشارت به ائمه دوازده گانه كه از اهل بيت پيامبر هستند، وجوب اطاعت از اهل بيت كه به امر خداوند متعال، عدل قرآن كريم (ثقلين) مى‌باشند، حرام بودن صدقات به اهل بيت و تخصيص ماليات خاصى به نام خمس به ايشان و موارد ديگر، همگى بيانگر مقام و شأن بالاى عترت پيامبر(ص) نزد خداوند متعال است و اين به روشنى نقطه امتياز بنى هاشم از قريش و قبايل ديگر است، و همان چيزى است كه موجب دشمنى و حسادت قريش نسبت به اهل بيت مى‌باشد، تا جايى كه در منى در پى عهدى به نام "صحيفه ملعونه" هم قسم شدند كه نگذارند نبوت و خلافت هر دو در بنى هاشم استقرار يابد.

فصل چهارم: آيه اكمال دين

بحث مبسوطى در اين كه آخرين سوره و آخرين آيه‌ى نازل شده به پيامبر اكرم(ص) چيست؟ و اختلاف در آن ناشى از چيست؟ به نظر اهل بيت و شيعيان، آخرين سوره نازل شده، سوره مائده است، و آخرين آيه هم به طور طبيعى، آيه اكمال دين و اتمام نعمت است. نظر مخالفين و اقوال متعارض ديگر، مطرح شده و مورد بررسى و نقد قرار گرفته است.

فصل پنجم: آيه سأل سائل بعذاب واقع

ابتدا شأن نزول اين آيه بيان شده و يازده حادثه را چون طرح‌هاى مختلف ترور پيامبر، نافرمانى بعض همسران حضرت، ناراحتى قريش از ولايت على(ع) و غيره كه به اين آيه مربوط هستند، مطرح مى‌شود، سپس مباحثى چون ناراحتى و خشم قريش بعد از غدير خم، روايات سنگ باران شدن بعضى از معترضين به پيامبر در تعيين ولايت على(ع)، جريان صحيفه ملعونه، داستان نضر بن حارث و مطالب ديگر از خشم قريش طرح و بررسى مى‌گردد.

 

جهت دانلود و مشاهده کتاب کلیک کنید

معرفى اجمالى

آنگاه كه اهل‌بيت(ع) را شناختم، تأليف على باقر شيخانى، سرگذشت سفر به سرزمين وحى و نقد افكار و اعتقادات وهابيت در قالبى داستان‌وار است.

ساختار

نويسنده، مطالب کتاب را در قالبى توصيفى و داستانى با انتخاب عناوينى، كه گاه چندان هم گويا نيست، نوشته است.

«نگارنده كوشيده تا موضع‌گيرى لجوجانه و مبارزه غير منطقى تندروهاى سلفى‌مسلك را در قالبى جديد براى حق‌پويان به تصوير در آورد. البته اسامى موجود در اين داستان - به جهت مصالحى - مستعار است»

گزارش محتوا

نويسنده در مقدمه کتاب، وهابيان سلفى‌مسلك را نمونه بارز تندروها و افراطيون در عصر حاضر دانسته است كه با اتهام شرك و بدعت و كفر خودساخته، همه مسلمانان، جز خود را كافر و مشرك مى‌دانند و به مبارزه با عقايد مسلمانان پرداخته‌اند. آنان به‌ويژه به مبارزه آشكار و پنهان با عقايد برگرفته از اهل‌بيت(ع) - كه توسط شيعيان پاس داشته مى‌شود - برخاسته‌اند... آنان در اين صحنه، «عرض خود برده، زحمت ما مى‌دارند» و بنا بر مثل معروف كه «عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد»، سبب توجه عموم مسلمانان حتى خود وهابيان جوان، به‌سوى مكتب حيات‌بخش تشيع و گرايش به‌سوى مكتب اهل‌بيت(ع) گرديده‌اند

سفر مؤلف با توصيف روحيات مردم در سالن انتظار فرودگاه آغاز شده است: «مردم گروه‌گروه با چهره‌هاى متفاوت، پير و جوان، شاد و غمگين، شهرى و روستايى وارد سالن انتظار مى‌شدند؛ اما در گوشه‌اى از سالن، عده‌اى با شكل و شمايل خاصى دور هم جمع شده بودند، شور و شوق فراوانى در چشمان آنان موج مى‌زد. لحظه‌شمارى مى‌كردند تا زمان پرواز اعلام شود. لحظه‌ها به‌كندى مى‌گذشت، اما سرانجام انتظار به پايان رسيد و با اعلام شماره پرواز، همه مسافران با شتاب خود را به هواپيما نزديك كردند. هركس سعى مى‌كرد از ديگرى پيشى بگيرد. از بس كه مشتاق بودند، در كوتاه‌ترين زمان ممكن، وارد هواپيما شدند و روى صندلى‌هاى خود قرار گرفتند»

نويسنده، حركت كاروان جوانان براى زيارت حرم پيامبر(ص) و لحظه ورود به حرم را به زيبايى توصيف كرده است: «كاروان جوانان به طرف حرم نبوى به حركت درآمد. دل‌ها در سينه‌ها به تپش افتاد؛ لحظه به لحظه از شوق ديدار بر تپش آن افزوده مى‌شد.


لحظه وصل چون شود نزديك        آتش شوق تيزتر گردد


ديگر حتى ثانيه‌ها و دقايق به‌كندى مى‌گذشت. هركسى در دل، شوقى، در ذهن، انديشه‌اى و در زبان، ذكرى داشت؛ در اين فكر بود كه از ميان انبوه نيازهاى مادى و معنوى، در اولين ملاقات با رسول خدا(ص) چه بخواهد و چه بگويد. در اين حال و هوا بودند كه صداى آقاى شهيدى آنان را به خود آورد: عزيزان، هم‌اكنون در حضور رسول خداييم... بغض راه گلويش را بسته بود، هق‌هق گريه نگذاشت تا سخنش را ادامه دهد؛ اما آنچه را مى‌بايست بگويد همگان فهميدند...»

«به‌سوى بقيع»، تصويرى است از فضاى غم‌آلود بقيع كه خواننده را تحت تأثير قرار مى‌دهد: «سكوتى كاروان را فراگرفته بود. آنان آرام‌آرام و با ذكر «الله أكبر» و «لا إله إلا الله» و «سبحان الله» و... به‌سوى قبرستان بقيع گام برمى‌داشتند. از ديدگان برخى از آنان اشك جارى بود؛ يا اشك غم بود كه از غربت شهر پيامبر(ص) و اهل‌بيت(ع) حكايت داشت و يا اشك شوق ديدار مزار امامان مظلوم بقيع(ع) و يا دلتنگى از گم بودن قبر فاطمه(ع)؛ خدا مى‌داند. هركس زمزمه‌اى داشت، تا آنكه كنار قبرستان بقيع رسيدند. شايد تصورى كه همگان از سفرهاى زيارتى خود داشتند، رفتن به مكانى مجلل با ساختمان و گنبد و بارگاه و خادم و... بود، اما حالا به پشت ديوارى از سنگ و نرده‌هاى آهنى با درهاى بسته روبه‌رو شدند كه پر از قبرهاى بى‌قواره و سنگ و كلوخ‌هايى بود كه از هر سو به چشم مى‌خورد...»

ذكر داستان هدايت شدن دو وهابى از ديگر بخش‌هاى زيباى کتاب است. در بخشى از اين داستان مى‌خوانيم: «ابوخالد گفت: مدت‌ها در حيرانى و سرگردانى عقيدتى بوديم. من خود را معلّق بين زمين و آسمان مى‌ديدم و همچون صخره‌پيمايى بودم كه ميخ‌هاى صخره‌اش يك به يك درآمده و تنها به يك ميخ بين زمين و آسمان بند است. راه صعود به بالا نداشتم، زير پايم نيز دره‌اى هولناك بود. بين شك و ترديد در عقيده دست و پا مى‌زدم... در يكى از جنگ‌ها كه به مقرّ نيروهاى شيعه حمله كرديم، به مقدارى از وسايل غنيمتى دست يافتيم؛ در ميان وسايل به‌جامانده و غنيمتى آنان علاوه بر قرآن، کتاب «نهج البلاغة» و «صحيفه سجاديه على بن الحسين» را پيدا كرديم و چون ما پيش از اين، نام آن دو کتاب را از فداحسين شنيده بوديم، آن‌ها را با خود به مقر آورديم.

ابوزيد گفت: روزنه‌اى به‌سوى روشنايى و راه نجاتى براى ما پيدا شد؛ به‌دور از چشم همراهان دو نفرى به مطالعه «نهج البلاغة» پرداختيم و راه علاج بيمارى‌هاى درونى خود را در آن يافتيم. دنيايى جديد به‌سوى ما گشوده شده بود. با سخنانى آشنا شده بوديم كه تا آن زمان به گوش ما نخورده بود... در ابتدا در شك و ترديد بوديم؛ اما وقتى سخنان محمد عبده - از عالمان ديار مصر - در شرح كلمات آن حضرت را مطالعه كرديم، شك و ترديد ما برطرف شد و به يقين رسيديم»

از جمله آخرين عبارات کتاب، تجربه زيباى روبه‌رو شدن با كعبه است: «هنگامى كه وارد بيت‌الله الحرام شدند، آقاى شهيدى گفت: سرها را بلند نماييد. يكباره همه چشم‌ها مات و مبهوت به طرف كعبه دوخته شد؛ اما مگر اين لحظه قابل توصيف بود؛ بيشتر آنان با حالتى مدهوش براى سجد شكر بر روى زمين افتادند؛ حال و احساس خوشى به بعضى‌ها دست داده بود كه آن حالت قابل وصف نبود. احساسى كه نمى‌توان آن را به ديگران انتقال داد و توصيفش كرد. لحظاتى با اين احساس و تجربه معنوى گذشت، زمزمه «إلهي العفو» بر زبان‌ها جارى بود، هر كسى در خلوت خود با خداى خود نجوايى داشت؛ هق‌هق گريه از هر گوشه وكنارى به گوش مى‌رسيد و...»

 

جهت دانلود و مشاهده کتاب کلیک کنید

معرفى اجمالى

آشنايى با كشورهاى اسلامى، با همكارى جمعى از پژوهشگران مركز تحقيقات استراتژيك، زير نظر دكتر حسن روحانى تأليف شده است. اين اثر، كوششى است در جهت آشنايى هرچه‌بيشتر خوانندگان با مسلمانان برخى از كشورهاى مهم جهان اسلام تا به‌طور ساده و روان برخى اطلاعات ضرورى در اين زمينه در اختيار خوانندگان محترم قرار گيرد.

ساختار

کتاب، مشتمل بر مقدمه در سه عنوان و متن در دو بخش كلى است. بخش نخست به سياست خارجى و جهان اسلام اختصاص دارد و در آن به سياست جهان سلطه در رابطه با اسلام و كشورهاى اسلامى و نيز مواضع جمهورى اسلامى ايران در ارتباط با جريان‌هاى مختلف موجود در كشورهاى اسلامى پرداخته شده است. بخش دوم کتاب مشتمل بر آشنايى با جغرافيا، جمعيت، پيش‌زمينه تاريخى، نظام سياسى، اقتصاد و فرهنگ كشورهاى اسلامى نظير عربستان سعودى، عراق، شيخ‌نشين‌هاى حاشيه جنوبى خليج‌فارس، عمان، تركيه، فلسطين، لبنان، سوريه، مصر، الجزاير، مراكش، تونس، پاكستان، هندوستان، مالزى و اندونزى است.

گزارش محتوا

نويسنده در اولين مبحث از بخش اول کتاب، سياست جهان سلطه در رابطه با اسلام و كشورهاى اسلامى را با طرح خاورميانه بزرگ به‌عنوان نقشه راه آينده آمريكا براى منطقه مورد بحث قرار داده است. وى اهداف چنين طرح‌هايى را اين‌گونه توضيح مى‌دهد: «بدين‌ترتيب اهداف آمريكا و غرب نه ايجاد اصلاحات و تغييرات مردمى حقيقى و دموكراتيزه كردن مناطق اسلامى (خاورميانه و شمال آفريقا)، بلكه ليبراليزه كردن و تغيير انگاره‌هاى قومى و دينى و گفتارها و رفتارهاى متناسب با آن كه در اين جوامع موجود است، به قواعد و هنجارهاى ليبراليستى و هم‌سو با غرب است. ضمن آنكه قواعد موجود در جوامع شرق اسلامى از نظر غرب و جهان سلطه، داراى مبانى دينى و وابسته به دوران ماقبل مدرن تصور شده‌اند و نظم ليبراليستى و قواعد مربوط به آن مترادف با مدرنيته انگاشته شده‌اند؛ لذا از نظر آنان تغيير قواعد موجود در اين جوامع به قواعد مدرن، امرى اجتناب‌ناپذير عنوان شده است»

در مبحث دوم از اين بخش، مواضع نظام جهورى اسلامى ايران در ارتباط با جريان‌هاى مختلف موجود در كشورهاى اسلامى بررسى شده است. در اين بعد، گروه‌ها و احزاب مهم جهان اسلام به دو دسته كلى گروه‌ها و احزاب اسلام‌گرا (مذهبى) و گروه‌ها و احزاب غير آن تقسيم شده است. به جهت تناسب موضوع، تنها به دسته اول پرداخته شده و از حزب الله لبنان و حماس يا جهاد اسلامى در فلسطين كه داراى رابطه تعريف‌شده‌اى با جمهورى اسلامى ايران هستند ياد شده است

نويسنده در انتهاى اين مبحث، تفكرات ايدئولوژيك و ماهيت فكرى و فرهنگى «القاعده» را نيز بررسى مى‌كند. وى لزوم شناخت ماهيت سازمان را چنين توضيح مى‌دهد: «در سال‌هاى اخير، شاهد تشكيل و گسترش گروهى سياسى، نظامى با عنوان القاعده بوده‌ايم. آنچه در نخستين مرحله به ذهن متبادر مى‌شود، مذهب سنى از نوع وهابيت، مليّت‌هاى عمدتاً عربى، شيوه‌هاى مبارزاتى خشونت‌آميز و تروريستى و ماهيت ظاهراً ضد آمريكايى و ضد غربى آن است. دلايل متعددى كه نهايتاً به امنيت ملى كشورمان معطوف هستند، لزوم شناخت ماهيت اين سازمان و سازمان‌هاى اقمارى آن را اجتناب‌ناپذير مى‌نمايند، تا بدين‌وسيله اين خطر از حيطه منافع و امنيت ملى ايران دور نگاه داشته شود»  ماهيت ضد شيعى جريان القاعده و رشد اين تفكر در ميان نسل جوان اهل سنت در نواحى سنى‌نشين ايران خصوصاً در سيستان و بلوچستان از ديگر دلايل اهميت شناسايى ماهيت اين تفكر است

در بخش دوم از مطالب کتاب، 20 كشور اسلامى معرفى شده‌اند. فلسطين از جمله كشورهايى است كه ابتدا تاريخ آن پيش و پس از اسلام، بررسى و سپس حركت‌ها و جنبش‌هاى آن معرفى شده‌اند. نويسنده، موضع جمهورى اسلامى در قبال موضوع فلسطين را چنين بيان مى‌كند: «جمهورى اسلامى از بدو تشكيل تاكنون همواره از موضع حمايت از مستضعفين جهان و با توجه خاص به سرنوشت فلسطين به‌عنوان اولين قبله‌گاه مسلمانان جهان موضع كاملاً مشخص و نمايانى داشته است. جمهورى اسلامى، رژيم اسرائيل را رژيمى مجعول و نامشروع مى‌داند كه ناقض حقوق ساكنان اصلى سرزمين تاريخى فلسطين شده‌اند»

هند از ديگر كشورهايى است كه از زواياى مختلف معرفى شده است. درباره موقعيت مسلمانان در اين كشور چنين مى‌خوانيم: «هرچند اكثريت جمعيت هند را هندومسلك‌ها تشكيل مى‌دهند، اما اين كشور با برخوردارى از جمعيت مسلمان 150 ميليون نفرى پس از اندونزى، به‌عنوان دومين كشور بزرگ مسلمان‌نشين دنيا شناخته مى‌شود. بسيارى از مسلمانان هند، به موقعيت‌هاى بالايى در جامعه و در عرصه حكومتى رسيده‌اند؛ به‌عنوان مثال، رئيس جمهور سابق هند، يك دانشمند مسلمان بود»

 

جهت دانلود و مشاهده کتاب کلیک کنید

معرفى اجمالى

آشنايى با پيشينه، مبانى و ديدگاه‌هاى مذهب شيعه، اثر دكتر محمدتقى فخلعى، پژوهشى است پيرامون تاريخ و گرايش‌ها، مبانى و ديدگاه‌هاى خاص مكتب تشيع كه به زبان فارسى و در دوران معاصر نوشته شده است.

ساختار

كتاب با پيشگفتارى از نويسنده آغاز و مطالب در سه بخش، تنظيم شده است.

نويسنده در ابتدا، به بررسى تاريخ مكتب تشيع و گرايش‌هاى آن پرداخته و سپس، مبانى مذهب شيعه و وجوه افتراق آن از ساير مذاهب اسلامى را بررسى نموده و در پايان، به بحث از مهم‌ترين ديدگاه‌هاى خاص شيعه پرداخته است.

گزارش محتوا

در مقدمه، به بررسى راز پايدارى و ماندگارى مكتب شيعه پرداخته شده است. به باور نگارنده، «اعتدال فكرى»، «منطق عقلانى» و «روحيه جهادى»، سه عنصر مهم تضمين‌كننده بقاى تشيع در طول تاريخ محسوب مى‌شوند. به اعتقاد وى، «اعتدال فكرى»، عنصر جاذبه‌آفرين در برابر هرگونه تندروى و كندروى، تعصب‌ورزى و تحقير رقيبان، «منطق عقلانى» در برابر جهل و خرافه و كج‌انديشى و «روحيه جهادى» در برابر سستى و كسالت و روحيه گريز از مسئوليت، در پيوندى وثيق با يكديگر، رمز تداوم حيات و جاودانگى مكتب هستند و از قضا اين سه، نيازهاى اساسى بشر معاصر را تشكيل مى‌دهند. پس نبايد ترديد كرد كه ارائه تصويرى روشن از تشيع با تكيه بر اين عناصر سه‌گانه خواهد توانست جاذبه عميق در نهاد مخاطبان پديد آورد

يكى از مسائلى كه مورد اختلاف نظر شيعه و اهل سنت قرار گرفته، پيشينه مذهب شيعه بوده است. بسيارى از اهل سنت اصالت تاريخى اين مذهب را باور ندارند و آن را گونه‌اى بدعت، به معناى رويكردى نو مى‌پندارند كه ريشه‌اى در اصل اسلام نداشته است؛ ازاين‌رو، در بخش اول، به بررسى پيشينه تاريخى شيعه و گرايش‌هاى آن پرداخته شده و مهم‌ترين ديدگاه‌هاى آنان در اين‌باره، به‌اختصار بررسى شده است. از جمله اين ديدگاه‌ها، نقش عبدالله بن سبا در تاريخ تشيع مى‌باشد. ظاهرا برخى از اهل سنت، بر آنند كه مذهب شيعه به معناى اعتقاد به برترى علمى و دينى على(ع) و خلافت آن حضرت پس از پيامبر(ص) در زمان حكومت آن بزرگوار توسط شخصى به نام عبدالله بن سبا كه پيشينه يهودى داشته، پيشنهاد شده است؛ اما به نظر نويسنده، هيچ‌يك از صاحب‌نظران برجسته اهل سنت، چنين باور بى‌پايه‌اى نداشته است. اينان ابن سبا را نه پايه‌گذار مذهب شيعه، كه پايه‌گذار گرايش‌هاى غلوآلود شيعى مانند اعتقاد به الوهيت حضرت على(ع) و سرسلسله غاليان شيعه مى‌شمارند و هم‌كيشان او را «سَبَئى» نام مى‌نهند و اينان را دسته‌اى از شيعيان مى‌انگارند. نويسنده به اين نكته تأكيد دارد كه اين ديدگاه از اين حيث قابل انتقاد است كه گرايش‌هاى كفرآلودى چون اعتقاد به الوهيت حضرت على(ع) را كه از شريعت اسلام خارج است، نمى‌توان داخل در مذهب شيعه شمرد و مذهب شيعه چنين باورهاى غلوآلود و ديدگاه‌هاى سخيفى را در خود نمى‌شناسد. بااين‌حال، بايد توجه داشت كه اساساً وجود شخصى با نام عبدالله بن سبا از نظر تاريخى مورد ترديد جدى قرار دارد و راوى اصلى داستان او سيف بن عمر نامى است كه نزد عموم رجال‌شناسان شيعه و اهل سنت به دروغگويى و افسانه‌پردازى شهره است. پژوهشگرانى چون علامه مرتضى عسكرى به‌تفصيل در اين‌باره سخن گفته‌اند و شخصيت ابن سبا را موهوم و ساختگى برشمرده‌اند

برخى پژوهشگران اهل سنت و نويسندگان سلفى نيز با اين ديدگاه هم‌داستانند و در وجود چنين شخصى ترديد جدى دارند. هرچند در منابع روايى شيعه احاديثى به چشم مى‌خورد كه وجود چنين شخصى را تأييد مى‌كند و حاكى از آن است كه اين فرد مانند بسيارى ديگر در شأن آن حضرت غلو نموده و به زياده‌گويى و زياده‌روى دچار آمده است (همان، ص13)، اما به نظر نويسنده، به‌هرتقدير، چه شخصى با عنوان عبدالله بن سبا در تاريخ وجود داشته باشد و چه وجود نداشته باشد، ترديدى نيست كه باورها و ديدگاه‌هاى نادرست منسوب به او، به‌روشنى با باورها و ديدگاه‌هاى اصيل مذهب شيعه بيگانه است و همه منابعى كه داستان اين شخص را حكايت كرده‌اند، تصريح نموده‌اند كه وى توسط اميرالمؤمنين على(ع) به توبه دعوت و سپس اعدام شده است. همچنين، همه منابع روايى و رجالى شيعه كه به اين شخص اشاره كرده‌اند، باورها و ديدگاه‌هاى سخيف وى را سخت نكوهيده‌اند و مصداق كفر به خدا و شايسته لعن و بيزارى برشمرده‌اند و در سرتاسر منابع شيعه، حتى يك مورد يافت نمى‌شود كه از چنين شخصى به‌نيكى ياد رفته باشد يا باورهاى كفرآلود او به رسميت شناخته شده باشد. حال چگونه مى‌توان چنين شخصى را پايه‌گذار مذهب شيعه و مروج انديشه‌هاى شيعى دانست

در بخش دوم، به بررسى مبانى مذهب شيعه و وجوه افتراق آن از ساير مذاهب اسلامى پرداخته شده است. به نظر نويسنده، اگر بخواهيم مبانى و مهم‌ترين وجوه افتراق مذهب شيعه را در يك واژه گرد آوريم، همانا واژه «امامت» را پيش مى‌نهيم. به ديگر سخن، تلقّى خاص شيعه از مسئله امامت كه ريشه در آيات قرآن و عبارات پيامبر(ص) داشته، ويژگى اساسى و تاريخى اين مذهب است

امامت در نزد شيعه مفهومى مقدس دارد و استمرار حركت انبيا و شاخسار شجره طيبه نبوت بشمار مى‌رود. چنين امامتى تنها در وحى، از نبوت جدا مى‌شود و همه امور دين و دنياى مردم را فرامى‌گيرد. به يك تعبير مى‌توان گفت، امامت شيعه آسمانى است و امامت اهل سنت زمينى. شيعه امامت را از سنخ نبوت (و نه عين آن) مى‌داند و اهل سنت آن را از سنخ سلطنت. به ديگر سخن، امامت در نزد اهل سنت به معناى سياست است؛ آن‌هم سياستى كه در عمل از ديانت جداست. لذا مى‌بينيم كه برخلاف شيعه، اهل سنت پيروى از هر امامى را هرچند ستمكار باشد، واجب مى‌شمارند و براى چگونگى دستيابى او به حكومت و چگونگى حكمرانى‌اش اهميت چندانى قائل نيستند؛ درحالى‌كه شيعه امامت را در سه محور مورد ارزيابى قرار مى‌دهد: علم امام، عصمت او و انتصابش توسط پيامبر(ص). اين محورهاى سه‌گانه، عناصر ذاتى و پايه‌هاى استوار انديشه شيعى را تشكيل مى‌دهند؛ ازاين‌رو، نويسنده در اين بخش، مبانى و مهم‌ترين وجوه افتراق مذهب شيعه را با نظر به اين سه محور، بررسى كرده است

در بخش سوم، مهم‌ترين ديدگاه‌هاى خاص شيعه، در دو بخش، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است؛ در يك بخش، ديدگاه‌هاى اصولى‌تر كه با مبانى انديشه شيعى ارتباط مستقيم دارند و مى‌توان آن‌ها را در ميان مبانى مذهب شيعه نيز قرار داد و در بخش ديگر، ديدگاه‌هاى فرعى و فقهى كه نسبت به ديدگاه‌هاى ديگر از حسّاسيت كمترى برخوردارند، بررسى شده است. مى‌توان از ديدگاه‌هاى بخش نخست به ديدگاه شيعه درباره مودت اهل‌بيت(ع) و عدالت صحابه و از ديدگاه‌هاى بخش ديگر به ديدگاه شيعه درباره تقيه، ازدواج موقت و برخى جزئيات مربوط به وضو، نماز و اذان اشاره نمود .

 

جهت دانلود و مشاهده کتاب کلیک کنید

معرفى اجمالى

آشنايى با عربستان، اثر عبدالله نصيرى (متولد 1336ش) است كه نويسنده در آن، اوضاع جغرافيايى، اقتصادى، فرهنگى، مذهبى و سياسى عربستان سعودى و ارتباط آن كشور با آمريكا و ايران را به‌صورت مختصر و بدون استناد به منابع توضيح داده است.

هرچند چگونگى و تاريخ نگارش اين کتاب مشخص نشده، ولى براى اولين بار در سال 1386ش، منتشر شده است.

ساختار

کتاب حاضر، رساله مختصرى است و بدون هيچ مقدمه‌اى از متن اصلى (شامل 13 جلسه) تشكيل شده است.

روش نويسنده در اين کتاب، تحليل جغرافيايى - تاريخى و سياسى است.

گزارش محتوا

برخى از نكات جالب و آموزنده اين اثر عبارت است از:

- موقعيت عربستان: عربستان كشورى آسيايى است و در منطقه استراتژيك خاورميانه قرار دارد و بزرگ‌ترين كشور اين منطقه مى‌باشد. مساحت اين كشور بخش بزرگى از شبه جزيره عربستان؛ يعنى حدود 85 درصد اين شبه جزيره را تشكيل مى‌دهد. از غرب و شرق به درياى سرخ و خليج فارس مرتبط است و همين دسترسى به آب‌هاى آزاد اين امكان را براى اين كشور به وجود آورده تا از دو سوى آن براى حمل‌ونقل‌هاى دريايى و واردات و صادرات استفاده شود. مرز دريايى اين كشور را حدود 2640 كيلومتر برآورد كرده‌اند كه بيشترين مرز آبى كشورهاى منطقه است. مساحت: عربستان سعودى 2 ميليون و 240 هزار كيلومتر مربع برابر با 864 هزار و 869 مايل مربع وسعت دارد. اين وسعت تقريباً 1/5 برابر ايران، سه برابر فرانسه و چهار برابر عراق است؛ ليكن حدود 75 درصد از اين وسعت را بيابان‌هاى خشك و بى‌آب‌وعلف پوشانده‌اند
- جمعيت: طبق آخرين سرشمارى صورت‌گرفته، جمعيت عربستان سعودى 23/5 ميليون نفر است كه با احتساب مساحت آن (2240000 كيلومتر مربع) تراكم نسبى جمعيت در هر كيلومتر مربع 12 نفر مى‌باشد. 85 درصد مردم عربستان در شهرها و 15 درصد در روستاها زندگى مى‌كنند. حدود 7 ميليون نفر؛ يعنى حدود يك‌سوم از اين جمعيت را مهاجران به اين كشور تشكيل مى‌دهند كه قسمت اعظم آن اتباع چشم‌بادامى كشورهاى جنوب شرق آسيا و اتباع كشورهاى شبه قاره هستند كه به كارهاى فنى و خدماتى اشتغال دارند. رشد جمعيت عربستان حدود 3/2 درصد است و كارشناسان پيش‌بينى كرده‌اند كه چنانچه اين رشد جمعيت ادامه يابد، در سال 2025 جمعيت عربستان به 70 ميليون نفر بالغ مى‌شود
- فرق مذهبى: دين رسمى مردم عربستان اسلام است و پيروان اديان ديگر در اين كشور جايگاهى ندارند. بر اساس آمارهاى منتشره دولتى، حدود 85 درصد از شهروندان سعودى سنى هستند و از مذهب احمد بن حنبل پيروى مى‌كنند و 15 درصد بقيه نيز شيعيان هستند كه بيشترين آنان در منطقه شرقيه عربستان سكونت دارند. اگرچه در ظاهر به فتاوى احمد بن حنبل عمل مى‌شود، ليكن آيينى كه محمد بن عبدالوهاب آن را پايه‌گذارى كرده است، بيشتر در جامعه حاكم يت دارد.

مناطق، موقعيت و جمعيت شيعيان: جمعيت رسمى شيعيان عربستان بيش از دو ميليون نفر است كه اكثر آنان در منطقه شرقيه و شهرهاى دمام، احساء و قطيف و حدود 50 هزار نفر نيز در مدينه منوره سكونت دارند. اهميت منطقه شرقيه به اندازه‌اى است كه از سال‌ها پيش فرزند ملك فهد، امارت آن و فرزند امير نايف وزير كشور كنونى، معاونت آن را بر عهده دارند... شيعيان در دوره‌هاى گذشته از حيث نشر عقايد و انجام شعاير دينى در فشار شديدى بودند، ليكن در سال‌هاى اخير از آزادى بيشترى برخوردار شده و مذهب شيعه به‌عنوان يكى از مذاهب پذيرفته‌شده است و شيعيان اجازه استخدام در ارگان‌هاى دولتى را يافته‌اند و چند تن از علماى شيعه نيز به گروه «گفتگوى ملى» كه چند سال پيش توسط ملك عبدالله بنيان نهاده شد، وارد شدند

- شوراى همكارى خليج فارس: سران شش كشور عربى جنوبى خليج فارس، شامل عربستان سعودى، امارات متحده عربى، قطر، كويت، سلطنت‌نشين عمان و بحرين با هدف تحكيم امنيت منطقه و غلبه بر آسيب‌هاى احتمالى و با گرايش اصلى جلوگيرى از نفوذ انقلاب اسلامى در سال 1981 و درحالى‌كه چند ماه بيشتر از جنگ تحميلى عراق عليه ايران نگذشته بود، در ابوظبى گرد آمده و تشكيل شوراى همكارى خليج فارس يا به قول خودشان «مجلس التعاون الخليجي» را پايه‌گذارى كردند. سقوط رژيم پهلوى در ايران كه نقش ژاندارمى آمريكا در منطقه را ايفا مى‌كرد و روى كار آمدن جمهورى اسلامى مستقل و عدالت‌خواه و اشغال افغانستان توسط شوروى نيز از عوامل اصلى ايجاد اين تشكل عربى بود. هم‌گرايى دولت‌هاى عربى كوچك منطقه و اتكاى بيشتر آنها به خود و بهره‌مندى از امكانات امنيتى و نظامى يكديگر، از عوامل ديگر ايجاد شوراى همكارى خليج فارس بود. در اين ميان، عربستان به دليل وسعت، جمعيت، توان نظامى و ذخاير ارزى، به يك قدرت برتر در ميان كشورهاى عضو شورا بدل شد؛ به‌گونه‌اى كه نيروى نظامى مشترك كشورهاى شورا به نام سپر جزيره (درع الجزيرة) در عربستان تشكيل شد...
    چالش‌هاى حج: موضوع حج در سال‌هاى اوليه انقلاب و حتى قبل از آن همواره مسئله مهم ميان دو كشور بوده است. در سال 1322ش، به علت درگيرى حجاج ايرانى با اتباع سعودى و نيز اعدام يك حاجى ايرانى، ارتباط دو كشور به‌صورت كامل قطع شد. بعد از پيروزى انقلاب به‌رغم نگرانى سعودى‌ها از رشد انديشه‌هاى انقلاب اسلامى، روابط دو كشور عادى بود، ليكن با برگزارى اولين مراسم برائت به سردى گراييد. در سال‌هاى اوليه انقلاب و در زمان‌هاى حج به‌صورت معمول بين حاجيان ايرانى و مأموران سعودى درگيرى‌هايى ايجاد مى‌شد، ليكن اوج اين درگيرى‌ها در سال 1366 و در راهپيمايى برائت از مشركين ايجاد شد كه طى آن بالغ بر 400 زاير ايرانى(طبق بعضى آمارها 275 زاير،به توضيح آخر مقاله مراجعه شود)در درگيرى با مأموران سعودى به شهادت رسيدند. اين حادثه باعث تعطيلى سه ساله حج و توقف كامل فعاليت‌هاى سياسى و ديپلماسى دو كشور شد. از سال 70 به بعد مرحله تنش‌زدايى در روابط تهران و رياض آغاز شد و اكنون حج و عمره جمهورى اسلامى ايران كه روزى مهم‌ترين نقطه چالش ميان دو كشور بوده، به نقطه اتحاد و اتفاق دو طرف تبديل شده است

وضعيت کتاب

براى کتاب حاضر فقط فهرست تفصيلى مطالب در آغاز آن فراهم شده، وليكن متأسفانه فهرست‌هاى فنى و حتى فهرست منابع فراموش شده است.

کتاب حاضر، متأسفانه مستند نيست و هيچ منبعى براى مطالب آن ذكر نشده و هيچ ارجاع و استناد و توضيحى به هيچ صورتى (درون‌متنى، پاورقى يا پى‌نوشت) ذكر نشده است و به همين جهت داورى درباره ميزان صحت و دقت مطالب اين کتاب آسان نيست.

 

جهت دانلود و مشاهده کتاب کلیک کنید

معرفى اجمالى

آشنايى با تقريب مذاهب اسلامى، اثر محمدتقى فخلعى، پژوهشى است پيرامون مسئله تقريب مذاهب و تببين نقش حج در آن، كه به زبان فارسى و در دوران معاصر نوشته شده است.

ساختار

کتاب با پيشگفتارى از نويسنده آغاز و مطالب در پنج بخش سامان يافته است.

نويسنده در ابتدا به تببين و توضيح مسئله تقريب مذاهب و امكان و جواز آن پرداخته و سپس، اصول و مبانى آن را تشريح كرده است. در پايان، از موانع تقريب و نقش حج در آن، بحث به ميان آورده است.

گزارش محتوا

در پيشگفتار، به توضيح موضوع کتاب، پرداخته شده است

در بخش اول، مقصود از تقريب مذاهب اسلامى، توضيح داده شده است. به نظر نويسنده، با وجود تأكيدى كه در زمان ما بر مسئله تقريب مذاهب اسلامى مى‌شود، تاكنون تعريف يك‌سانى از آن، كه مورد اتفاق نظر صاحب‌نظران مسلمان باشد، ارائه نشده است؛ ازاين‌رو، نويسنده ديدگاه‌هاى موجود درباره چيستى و چگونگى تقريب مذاهب اسلامى را به‌صورت زير عنوان و بررسى كرده است: گزينش مذهب معيار؛ وانهادن مسائل اختلافى؛ آزادى در گزينش هريك از مبانى و ديدگاه‌هاى مذاهب؛ ملاحظات و مصلحت‌انديشى‌هاى سياسى و گفتگوى صحيح و سازنده مذاهب

به نظر نويسنده، مقصود از تقريب، تعامل علمى و عملى مذاهب اسلامى بر مبناى مشتركات و احترام متقابل است كه با احساس اخوت و تسامحى معقول و شيوه‌اى عالمانه، بركنار از احساس نفرت و عارى از تعصبات غير منطقى و به‌دور از روشى عوامانه حاصل مى‌شود؛ به تعبير دقيق‌تر، تقريب مذاهب اسلامى، به معناى ترويج فرهنگ گفتگوى صحيح و سازنده بر اساس اصول و مبانى مشترك با هدف درك يكديگر و دستيابى به رشد علمى و مذهبى است. بنابراين، مذاهب اسلامى مى‌توانند ضمن پايبندى به مبانى و ديدگاه‌هاى خود، در سايه تعامل منطقى و گفتگوى علمى يكديگر را درك كنند و به هم نزديك شوند

به اعتقاد نويسنده، اين شيوه تقريب، از آن حيث كه جنبه گفتگو و صورت نظرى دارد، صرفاً در ميان خواص امت و صاحب‌نظران اسلامى قابل طرح است و شامل عوام مسلمين نمى‌شود، اما ترديدى نيست كه وجود چنين نگرشى در ميان خواص امت، به روى نگرش عوام مسلمان كه سخت تحت تأثير علما و فضاى حاكم بر جامعه خويش هستند، تأثيرى ژرف مى‌گذارد و در عمل به ايجاد حسّ تفاهم و مداراى مذهبى در ميان عموم مسلمين مى‌انجامد

مسئله تقريب مذاهب اسلامى، همچنان‌كه موافقان و مناديان فراوانى در كشورهاى مختلف اسلامى دارد، با مخالفت برخى انديشمندان مسلمان نيز مواجه است. مخالفت اينان به دو پندار متفاوت بازمى‌گردد: برخى تقريب مذاهب اسلامى را ناممكن مى‌پندارند و برخى آن را اساساً جايز نمى‌شمارند. نويسنده در بخش دوم، هريك از اين دو پندار را به‌اختصار بررسى كرده است

نويسنده بر اين باور است كه مخالفت برخى پيروان مذاهب اسلامى با تقريب و روا ندانستن آن از حيث مذهبى، زاده برداشت نادرستى است كه از اين موضوع داشته‌اند؛ چراكه اينان غالباً تقريب مذاهب را به معناى انفعال مذاهب در برابر يكديگر و مستلزم دست شستن از پاره‌اى عقايد و ديدگاه‌هاى اساسى هر مذهب به سود مذهب ديگر انگاشته‌اند. اين در حالى است كه نويسنده از اين مقوله تعريف متفاوتى ارائه داده و معتقد است كه تقريب مذاهب اسلامى، اساساً چيزى جز تعامل و گفتگوى مفيد و قانونمند مذاهب نيست؛ چيزى كه ريشه در فرهنگ اصيل اسلامى و آموزه‌هاى قرآن كريم دارد

البته ممكن است جريان‌هايى وجود داشته باشند كه اساساً گفتگوى مذاهب اسلامى را نيز برنمى‌تابند و هرگونه تعامل غير خصمانه با افكار ديگر را روا نمى‌شمارند. اينان گفتگو و تعامل علمى با ساير مذاهب را قرار دادن مذهب خود در معرض خطر و زمينه شك در دين و گمراهى مذهبى مى‌پندارند. اما به باور نويسنده، چنين توهم نامباركى، نه‌تنها هيچ مبناى درستى در کتاب خدا و سنت پيامبر(ص) و سيره اهل‌بيت(ع) و منش سلف صالح ندارد، كه گونه‌اى گريز از واقعيت‌ها و چشم بستن به روى حقيقت و سد باب علم و هدايت است

در بخش سوم، به بررسى اصول و مبانى تقريب پرداخته شده است. منظور نويسنده از اصول و مبانى تقريب، عواملى است كه تقريب مذاهب اسلامى بدون آن‌ها ميسر نمى‌شود. اين عوامل عبارتند از: پذيرش كثرت و اختلاف؛ اعتقاد به گفتگو؛ تأكيد بر مشتركات و رعايت اخلاق اسلامى

پذيرش كثرت و اختلاف، به اين معناست كه اختلاف نظر ميان انسان‌ها، يك واقعيت طبيعى و غير قابل انكار است و مادامى كه به درگيرى‌هاى غير منطقى و خروج از موازين انسانى نينجاميده، ذاتاً خوب و منشأ بركات فراوان است و در واقع با توجّه به تفاوت ذاتى ميان استعدادهاى مردم، به‌سختى مى‌توان حالتى را تصور كرد كه همگان از ديدگاه واحدى پيروى كنند و هيچ اختلاف نظرى ميان آن‌ها وجود نداشته باشد؛ چنين حالتى احتمالاً قابل تصوّر نيست. به نظر نويسنده، آنچه قابل تصور و مطلوب است، اتفاق نظر مردم درباره باورهاى بنيادين است كه در ارتباط مستقيم با فطرت مشترك و عقل عمومى آنان قرار مى‌گيرد. از نگاه قرآن كريم نيز همه مردم بر فطرت مشتركى آفريده شده‌اند و اين «فطرت مشترك»، بنيادى‌ترين اصلى است كه مى‌تواند مبناى تفاهم عموم انسان‌ها قرار گيرد و روشن است كه اختلاف نظر ميان مذاهب اسلامى نيز هرگاه مبتنى بر اين اصل الهى و منطبق بر اصول و مبانى تقريب باشد، نه‌تنها زيانبار نيست، بلكه مى‌تواند منشأ رشد و پويايى امّت و مقدّمه تكامل و ترقّى مسلمين باشد

به اعقتاد نويسنده، شايد معناى حديث «اختلاف أمّتي رحمة» كه در منابع روايى اهل سنت از رسول خدا(ص) روايت شده است نيز همين باشد؛ هرچند در منابع روايى شيعه، ضمن تأييد صحت اين حديث، برداشت متفاوتى از آن به دست داده شده است؛ زيرا در برداشت شيعى، منظور از اختلاف امت پيامبر(ص) تعامل و ارتباط علمى آنان با يكديگر است؛ چراكه «اختلاف» از حيث لغوى به «آمدوشد» نيز اطلاق مى‌شود؛ چنان‌كه در قرآن كريم از «اخْتِلافِ اللَّيلِ وَ النَّهارِ» (يونس: 9)؛ يعنى: «آمدوشد شب و روز»، سخن به ميان آمده است؛ اما ناگفته پيداست كه اين برداشت زيبا، نه‌تنها با برداشت اهل سنت، در نتيجه منافاتى ندارد، كه با تعريف نويسنده از تقريب مذاهب اسلامى كاملاً مطابق است

در چهارمين بخش، به بحث پيرامون موانع تقريب مذاهب پرداخته شده است. اين موانع عبارتند از: موانع اخلاقى؛ جهالت؛ تعصب جاهلانه و دسيسه دشمنان

در بخش آخر، به بحث پيرامون نقش حج در تقريب مذاهب اسلامى پرداخته شده است. به اعتقاد نويسنده، مراسم سالانه حج، به معناى اجتماع معنوى و باشكوه امت مسلمان، از هر رنگ و نژاد و سرزمين و مذهب مختلف براى عرض بندگى به درگاه پروردگار يكتا با گفتار و كردار و ظاهر يكسان و عمل به سنت پيامبر(ص) واحد و طواف به گرد قبله مشترك و لبّيك گفتن به نداى توحيد در صفوف يك‌پارچه، بسترى بسيار مناسب براى تقريب مذاهب اسلامى است؛ زيرا حج، نماد وحدت مسلمين است؛ نمادى كه از يك‌سو مسلمانان را به ياد هويت اصيل و پيشينه مشترك خويش مى‌اندازد و از سوى ديگر، قدرت اسلام و همبستگى مسلمين را در معرض ديد جهانيان قرار مى‌دهد و كاخ دشمنان اسلام را در شرق و غرب به لرزه درمى‌آورد

مراسم عمره نيز كه گردهمايى ميليون‌ها انسان مسلمان و شيفته آرمان‌هاى اسلامى در حرمين شريفين را در خود دارد دريچه‌اى ديگر براى همين پرواز است. به اعتقاد نويسنده، اگر به اين مراسم عظيم معنوى، از چنين زاويه‌اى بنگريم آن را بهترين فرصت براى تقريب مذاهب اسلامى و ترويج فرهنگ گفتگو خواهيم يافت

 

جهت دانلود و مشاهده کتاب کلیک کنید

معرفى اجمالى

آشنايى با احكام، اسرار و معارف عمره، اثر روزبه بركت رضايى (متولد 1352ش) است كه نويسنده در آن، يك دوره آداب و احكام و مناسك عمره را با بيانى روان و شيوا توضيح داده است.

ساختار

کتاب حاضر، مقدمه ندارد و از 7 بخش تشكيل شده است.

نويسنده اين اثر را به‌صورت متنى آموزشى براى دانش‌آموزان نوشته است.

گزارش محتوا

برخى از نكات جالب و آموزنده اين اثر عبارت است از:

- «حج» و «عمره» از باشكوه‌ترين برنامه‌هاى عبادى، سياسى و اجتماعى اسلام است و يك دوره كلاس خداشناسى است. سفر حج انسان را از فقر و ندارى بيمه مى‌كند و باعث بخشيده شدن گناهان مى‌شود. پيامبر خدا(ص) فرمودند: «حاجيان و عمره‌گزاران، ميهمانان خدايند. خداوند ايشان را دعوت كرده و آنان به اين دعوت پاسخ مثبت داده‌اند و از خداوند خواسته‌اى داشته‌اند و او عطايشان كرده است».

يا رب، تو خواندى، آمديم   دل را ستاندى، آمديم
عشق و ولاى كعبه را   بر دل نشاندى، آمديم
يا رب ندايت را ز جان   لبيك‌گويان آمديم
جان را رسانديم، آمديم   در خود نمانديم، آمديم
دل را ز هر وابستگى   يكجا تكانديم، آمديم


- جمعيت عربستان بيست و دو ميليون نفر است كه از اين تعداد، شانزده ميليون بومى و شش ميليون نفر خارجى هستند كه براى كار به اين كشور آمده‌اند. عربستان، حدود يك و نيم ميليون شيعه دارد كه بيشتر آنان، در مناطق «احساء»، «قطيف»، «ظهران»، و «مدينه» ساكنند. تقويم رسمى عربستان بر اساس ماه‌هاى هجرى قمرى است. زمان در اين كشور، سه ساعت جلوتر از «گرينويچ» است؛ به اين ترتيب، اختلاف ساعت عربستان با ايران در پاييز و زمستان سى دقيقه و در بهار و تابستان (به علت جلو كشيدن ساعت‌ها) يك ساعت و سى دقيقه است
- حجر اسماعيل ميان ركن شامى و ركن غربى كعبه واقع است. اين ديوار هلالى‌شكل زير ناودان كعبه است. امام صادق(ع) فرمودند: «حجر، خانه اسماعيل است و قبر هاجر و اسماعيل در آن قرار دارد». حجر اسماعيل، محل وقوع معجزه «شق القمر» حضرت رسول(ص) است
- در چهار كيلومترى شمال مكه، كوهى است بلند به نام «كوه نور» يا «جبل النور» كه در نزديكى قله آن، غار «حِرا» قرار دارد. حضرت محمد(ص) پيش از بعثت، در آنجا با خدا خلوت مى‌كرد. خداوند، امين وحى، جبرئيل را در غار حرا بر پيامبر نازل كرد و وحى چنين آغاز شد: «بخوان به نام پروردگارت كه [هستى را] آفريد؛ او كه انسان را از خون لخته آفريد؛ بخوان [و بدان كه] پروردگارت [از همه چيز] گرامى‌تر است؛ خدايى كه با قلم نوشتن آموخت و به انسان آنچه نمى‌دانست ياد داد
- حاجيان پس از طلوع آفتاب روز دهم ذى‌حجه، از مشعر حركت مى‌كنند و براى اعمال روزها و شب‌هاى دهم، يازدهم و دوازدهم به منا وارد مى‌شوند. بعضى از اعمال اين روز عبارتند از:

        - «رمى جمرات»: در اين مكان، آدم شيطان را كه در پىِ وى مى‌رفت، با افكندن سنگ‌ريزه از خود راند. حاجيان به پيروى از آن حضرت، به هريك از نمادهاى سه‌گانه شيطان، هفت سنگ پرتاب مى‌كنند.
        - «قربانى»: زنده نگه داشتن روح ايثار ابراهيم و تسليم اسماعيل در برابر فرمان الهى است.
        - «تراشيدن يا كوتاه كردن موى سر»: پايان احرام حاجى است.
        - مسجد «خيف»: يكى از مساجد مهم، منا است. پيامبر خدا در اين مسجد بسيار نماز گزارده و در روايت آمده است كه هفتاد نفر از پيامبران در آن نماز خوانده‌اند. همچنين مسجد «بيعت» به ياد پيمان عقبه ميان پيامبر(ص) و مردم يثرب در اينجا قرار دارد
- احرام، همگام با سپيدجامگان: احرام، لباس بندگى و نمادى از پاكى جان و روشنايى دل است. احرام، تمرين فرمان‌بردارى از حق و حركت در مسير خداست. در «ميقات» احرام مى‌بنديم و در آنجا تولدى ديگر مى‌يابيم. لباس‌هاى دنيا را درمى‌آوريم و تصميم مى‌گيريم «لباس گناه» را هم از خويشتن دور كنيم. «غسل» مى‌كنيم، خويشتن را از گناهان مى‌شوييم تا با طهارت قلب و روح و جسم، لباس احرام بپوشيم؛ لباسى سفيد، پاك و حلال، لباس اطاعت از پروردگار! لباس احرام، شبيه «كفن» است و حضور در ميقات، همانند حضور در برابر محضر ربوبى در روز قيامت است. آماده تكبيرة الإحرام مى‌شويم؛ چون احرام همانند تكبيرة الإحرام در نماز است. نمازگزار بايد خود را از همه چيز رها كند و تنها متوجه خدا شود و آنچه را بر او حرام است، مرتكب نشود

- سعى ميان صفا و مروه، اقتدا به هاجر است؛ او كه با قلبى پراميد و ايمانى استوار، فاصله پرفرازونشيب را در آن لحظات تنهايى، هفت بار به اين‌سو و آن‌سو دويد تا جرعه‌اى آب بيابد و فرزند تشنه‌كامش را از مرگ رهايى بخشد و سرانجام به نتيجه رسيد. مسلمانان در اين برنامه نمادين، با الهام از سعى هاجر مى‌آموزند كه در سختى‌هاى روزگار بايد علاوه بر توكل و دعا، به كار و كوشش بپردازند و از گوشه‌نشينى و زانوى غم در بغل گرفتن دورى گزينند؛ زيرا همراه با سعى و كار خستگى‌ناپذير بود كه چشمه زمزم به جريان افتاد و نيز مى‌آموزند كه متواضع و فروتن باشند؛ چراكه همه با لباسى سفيد و ساده براى حل مشكلات و سعادت خويش، سراسيمه در حركتند...
- خدا حافظ اى كعبه:

خدا حافظ اى كعبه، اى بزم يار        خدا حافظ اى بيت پروردگار
خدا حافظ اى محفل اهل راز        خدا حافظ اى قبله‌ام در نماز
خدا حافظ اى كوى مطلوب من        خدا حافظ اى بيت محبوب من
خدا حافظ اى از تو دل منجلى        خدا حافظ اى زادگاه على
اگر ميهمان بدى بوده‌ام        به دامان پاك تو رخ سوده‌ام
از اين در برون با چه حالى روم        مبادا كه با دست خالى روم
اگر خواهى از خود جدايم كنى        كرم كن كه عبدخدايم كنى
صفايى دگر بر روانم بده        امام زمان را نشانم بده


وضعيت کتاب

براى کتاب حاضر، فقط فهرست تفصيلى مطالب در آغاز آن ذكر شده، ولى متأسفانه فهرست‌هاى فنى و حتى فهرست منابع نيز فراهم نشده است.

اين اثر، مستند است و نويسنده، ارجاعات و استناداتش را به‌صورت پاورقى آورده است.

این کتاب به عنوان کتاب آموزشی کاروان‌های دانش آموزی و برای زایران دانش آموز مقطع دبیرستان جهت سفر به مکه و مدینه برای انجام عمره مفرده به رشته تحریر در آمده است. این اثر در در بهار 1388 توسط نشر مشعر وابسته به حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت به چاپ رسید.

 

جهت دانلود و مشاهده کتاب کلیک کنید

معرفى اجمالى

آشنايى با حوزه‌هاى علميه شيعه در طول تاريخ، تأليف سيد حجت موحد ابطحى، از جمله آثار فارسى با موضوع معرفى حوزه‌هاى علميه شيعه است.

انگيزه نويسنده از نگارش اين اثر، پاسخ‌گويى به سؤالات و درخواست‌هايى بوده كه در باره شناخت اين مراكز مذهبى وجود داشته و با انقلاب اسلامى بيشتر شده است

ساختار

کتاب، مشتمل بر يك مقدمه و عناوين متعددى است كه مباحث را مى‌توان بدين‌گونه دسته‌بندى نمود:

- ويژگى‌هاى حوزه‌هاى علميه؛
- رابطه حوزه علميه با عناوينى چون: امام خمينى(ره)، جهاد و شهادت و بانوان؛
- حوزه‌هاى علميه در زمان رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(ع)؛
- حوزه‌هاى علميه در زمان غيبت.

گزارش محتوا

نويسنده، مقدمه را با تعريفى از حوزه عليمه آغاز مى‌كند: «حوزه علميه، محل كسب علوم و آگاهى‌هاى اسلامى و آشنايى با فرهنگ اسلام توأم با عمل و اخلاص و زهد، با نظامى متكى به احساس مسئوليت دينى مى‌باشد»

وى در پاسخ به سؤالاتى كه ممكن است در رابطه با پيشينه حوزه‌هاى علميه مطرح باشد، تذكر اين نكته را لازم مى‌داند كه نام حوزه در زمان‌هاى قديم مطرح نبوده است، بلكه در ابتداى امر محل تحصيل علوم اسلامى مساجد بوده و سپس با توسعه فعاليت علمى از يك طرف و فراهم شدن امكانات زندگى از طرف ديگر، مدارسى به وجود آمد كه محل تحصيل علوم دينى گشت و سپس با گسترده شدن فعاليت و امكانات تحصيلى در جاهايى كه مجموعه‌اى از مدارس و مراكز تحصيلى گرد مى‌آمد، نام حوزه علميه بر آن نهاده شد؛ لذا كسى كه بخواهد تاريخ حوزه‌ها را بررسى كند بايد راجع به مدارس و مساجد تحقيق كند؛ زيرا در همان جاهاست كه در گذشته كار حوزه‌اى انجام مى‌شده است

خلاصه مطالب کتاب به ترتيبى كه در ساختار آمده بدين شرح است:

- ابطحى پاره‌اى از ويژگى‌ها را شاخصه اغلب حوزه‌هاى علميه دانسته است. وى خاطرنشان مى‌كند كه با بررسى و تحقيق در حوزه‌هاى علميه و تاريخ مدارس و کتابخانه‌ها خصوصياتى را در مورد آنها مى‌يابيم كه بعضى جنبه كلى دارند و در همه يا اكثر حوزه‌ها مطرح مى‌باشند. شناخت اين خصوصيات در راه رسيدن به آگاهى در مورد حوزه علميه نقش اساسى دارد؛ لذا در ضمن چند قسمت اين ويژگى‌ها را مورد بررسى قرار مى‌دهد. اتصال و ارتباط حوزه و مسجد و کتابخانه، رابطه تنگاتنگ حوزه علميه و جامعه، حوزه علميه در كنار حرم ائمه(ع) و پيشوايان دين، علوم اسلامى در حوزه‌ها و علل توجه يا بى‌اعتنايى به برخى از علوم در حوزه‌هاى علميه از مباحثى است كه در بخش اول مطالب کتاب، مطرح شده است
- امام خمينى(ره) در گفته‌ها و نوشته‌هاى خود به حوزه علميه و جنبه‌هاى گوناگون آن توجه زياد مبذول داشته‌اند و راهنمايى‌هاى اساسى فرموده‌اند كه نويسنده در ادامه مباحث، گوشه‌اى از سخنان و نوشته‌هاى ايشان را در باره چند موضوع در زمينه حوزه‌هاى علميه نقل كرده است كه راهنماى طالبين تحصيل در اين حوزه‌ها باشد

- نويسنده در عنوان ديگرى با ذكر تعدادى از شهدا و مجاهدين حوزه‌هاى علميه، به جهت وسعت اين موضوع، خوانندگان را به مطالعه 11 جلد نهضت روحانيون ايران و کتاب شهداى روحانيت در يك‌صد سال اخير و مانند آن ارجاع مى‌دهد
- شخصيت‌هاى بزرگى از زنان مجتهده و عالمه، به مقام بزرگى از فقاهت و دانش اسلامى رسيده و با نظام حوزه‌اى مراحل تكامل علمى و تقوائى را پيموده‌اند. ام‌سعيد احمسيه، دختر سيد مرتضى، ام على بن طاووس، بانوى مجتهده ايرانى و تعدادى ديگر از بانوان شيعه در اين بخش از کتاب معرفى شده‌اند

- در اين قسمت کتاب، حوزه‌هاى علميه از زمان رسول‌الله(ص) مورد بررسى قرار گرفته است. پيامبر بعد از استقرار در مدينه با بنيان‌گذارى مسجد النبى، مركزى براى فراگيرى اسلام و قرآن - با منظور نشر و گسترش آن در نواحى گوناگون - به وجود آوردند و مسلمان‌ها به‌نحو شايسته‌اى در مسجد به كار آموختن و فراگيرى علم و دانش دين و قرآن و مفاهيم آن پرداختند. مسجد النبى حكم مدرسه‌اى را داشت كه بسيار بودند بزرگان دانشمند از پيروان رسول خدا كه از آن مدرسه و محضر پيامبر كسب فيض نموده و تفقه در دين نمودند و حتى آموختن خواندن و نوشتن را در همان مركز انجام مى‌دادند

- نويسنده در باره حوزه علميه على(ع) مى‌نويسد: «اگر ما هيچ نشانه‌اى از حوزه علميه آن دوره نداشتيم جز «نهج‌البلاغة» و علومى كه در ضمن خطبه‌ها و نامه‌ها و پندهاى حكمت‌آميز اين کتاب عظيم‌الشأن به دست ما رسيده است، كافى بود كه پرده از يك مجمع علمى بزرگ بردارد»
- وى همچنين با بررسى حوزه‌هاى علميه ساير ائمه، به حوزه علميه امام جعفر صادق(ع) با تفصيل بيشترى مى‌پردازد؛ چراكه: «بررسى تاريخ حوزه‌ها به ما نشان مى‌دهد كه علوم حوزه‌اى، برنامه‌هاى كلى حوزه‌هاى شيعه، تداوم حركت فكرى و علمى تشيع، گسترش ابعاد مجامع علمى شيعه، مرهون آن امام معصوم و آگاه و آن مجمع بزرگ علم و فضيلت است»

- در آخرين بحث کتاب، حوزه‌هاى علميه عصر غيبت مورد بررسى قرار گرفته است. در اين بخش به سه حوزه علميه نجف اشرف، قم و اصفهان به‌تفكيك پرداخته شده است. چگونگى تأسيس و شخصيت‌هاى علمى هريك از اين حوزه‌ها، تأثيرات هريك از اين حوزه‌ها در ترويج مذهب تشيع و مراكز علمى و آثار هريك از اين حوزه‌ها، از جمله مباحث مطرح‌شده در اين بخش از کتاب است. يادى از شهداى حوزه علميه اصفهان، حسن ختام مطالب کتاب است

وضعيت کتاب

در بخش آخر کتاب، تصاوير متعددى از مساجد، مراقد علماى شيعه، حوزه‌هاى علميه و حلقه‌هاى درسى طلاب ارائه شده است. فهرست مطالب، تصاوير و عكس‌ها و منابع به‌تفكيك در انتهاى کتاب آمده است. نويسنده در ابتداى فهرست تصاوير، تذكر داده كه تصويرهاى کتاب، عمدتاً مربوط به حوزه علميه قم و حوزه علميه اصفهان مى‌باشد و ساير بخش‌هاى کتاب، يا اصلاً تصويرى ندارد و يا اينكه عكس مناسب و جالبى در دسترس نبوده است

آدرس و ترجمه روايات، مطالب و توضيحاتى پيرامون برخى مباحث کتاب در پاورقى‌ها ذكر شده است.

 

جهت دانلود و مشاهده کتاب کلیک کنید

آداب كوى جانان (آداب زيارت حسينى) ترجمه فارسى کتاب ادب الزائر لمن يَمَّم الحائر اثر علامه امينى نويسنده کتاب شريف الغدير مى‌باشد كه به قلم محسن رجبى در سال 1385ش ترجمه و تحقيق شده است.

مترجم ترجمه‌اى سليس و روان ارائه داده است. وى سعى در حفظ امانت در ترجمه داشته و هر كجا بناى بر افزودن مطلبى توضيحى به متن داشته آن را در كروشه آورده است.

علاوه بر ترجمه، مصادر، منابع روايات، ادعيه، زيارات و ديگر مطالب مطرح شده در کتاب مورد تحقيق قرار گرفته و تعليقات توضيحى و بحث‌هاى مستقلى به آن افزوده شده است. همچنين براى نكوداشت نام و ياد علامه، فصلى در ابتداى کتاب با عنوان «جامى از صهباى غدير» افزوده شده كه بيان سيره مؤلف کتاب، علامه امينى است

در فصل اول کتاب ابتدا حيات علامه امينى و آثار او بررسى شده است. پس از آن شخصيت علامه امينى در چهار بخش زير، ترسيم گرديده است:

الف) شناخت تكليف: بزرگ‌مردان تاريخ ازآن‌رو به قله‌هاى كمال دست يافتند كه به تناسب استعداد و زمان خويش، تكليف خود را شناختند و تكاليف خود را در لحظه و زمان خود با تمام وجود به انجام رساندند؛ مترجم معتقد است علامه نيز همواره درصدد شناخت تكليف بود تا نقشى تازه بر ايوان هستى به يادگار نهد و شعرى جديد از حق و عدالت و فضيلت بسرايد و چه نيكو سرود شعر همواره تاريخ، شعر حقيقت انسان، شعر كمال‌طلبى بشر و شعر حماسه «الغدير» را

ب) عشق به اهل بيت(ع): علامه امينى، فانى در عشق آل الله(ع) بود. ايشان، پروانه‌اى پرسوخته در آتش عشق بودند كه هيچ‌گاه از تلاش و پويش، تا آخرين دم حيات، دست نكشيد تا سوخت و فانى و وجه‌اللهى شد و باقى ماند (همان، ص28). به اعتقاد مترجم، آثار علامه، همه گواه عشق سوزان ايشان است؛ «الغدير» با فرياد حقيقت‌طلبى، افشاى رازهاى ناگفته و شعرهاى ناخوانده، امت اسلام را به دريافت حقيقت و وحدت صفوف اسلامى، تحت لواى آل محمد(ص) فرا مى‌خواند و آن اجابت امت اسلام، بلكه همه انسان‌هاى آزاده از هر مذهب و دينى، به نداى جاودانه اين رادمرد علوى است

ج) عشق به قرآن كريم و امور معنوى: مترجم به اين نكته اصرار دارد كه لحظه‌لحظه از سرزمين عمر علامه امينى، روشن از آفتاب عشق و مهر معنويت و قرآن و اهل بيت(ع) بود كه اگر جز اين بود، ساقى كوثر از شراب طهور در كام جانش فرو نمى‌ريخت و او را سرمست نمى‌كرد و او را از هر چه جز خداست، تطهير نمى‌نمود

د) حضور سياسى و اصلاح دينى: غيرت شيعى علامه و تيزبينى و فراست مؤمنانه او هيچ انحراف و اهانتى را تاب نمى‌آورد و همواره با انحراف و تحريف، در هر شكل و قالبى، مبارزه مى‌كرد و با دشمنان ولايت در هر مقام، به ستيزه مى‌پرداخت

در فصل دوم، ترجمه کتاب «ادب الزائر» آورده شده است.

فهرست مطالب در ابتدا و کتابنامه منابع، در انتهاى کتاب آمده است.

مترجم در خصوص احاديث و زيارات دوگونه عمل كرده است: از ذكر متن احاديث خوددارى كرده و تنها ترجمه احاديث را آورده است؛ اما درباره زيارات تنها متن اعراب‌گذارى شده آمده و ترجمه‌اى ارائه نشده است.

در پاورقى‌ها، علاوه بر ذكر منابع، به توضيح برخى از كلمات و عبارات متن پرداخته شده است.

 

جهت دانلود و مشاهده کتاب کلیک کنید

معرفى اجمالى

آثار اسلامى مكه و مدينه، اثر رسول جعفريان است كه به زبان فارسى در عصر حاضر درباره آثار و اماكن اسلامى دو شهر مقدس مكه و مدينه با اشاره به تاريخچه و ويژگى‌هاى هر بنا بيان مى‌شود.

ساختار

کتاب؛ مشتمل بر يك پيش گفتار و دو بخش است. پيش گفتار به معرفى چند تاليف درباره تاريخ حرمين شريفين اختصاص دارد.

گزارش محتوا

تلاش چند ساله معاونت آموزش و تحقيقات بعثه مقام معظم رهبرى- مد ظله العالى -سبب شده تا کتاب‌هاى چندى در زمينه آثار مكه و مدينه در اختيار زائران و مشتاقان قرار گيرد. در شمار نخستين آثارى كه در اين باره نشر يافته همين کتاب بود كه با عجله و با استفاده از مآخذ چندى آماده و نشر گرديد.

در آن زمان نويسنده بيش از هر چيز از مآخذ بهره برده و توفيق تحقيق ميدانى پيش نيامده بود تا اين كه در طى سال‌هاى گذشته آثر مزبور چندين بار به چاپ رسيد. دوستان و مشتاقان وى در ضمن تشويقى يادآور نكاتى مى‌شدند كه براى تكميل و رفع نواقص و خطاهاى کتاب بسيار مفيد بود. نويسنده نيز در طى چند سفر با تحقيقات ميدانى كوشيد تا کتاب حاضر را كامل‌تر و كم نقص‌تر عرضه كند.

اينك در تحرير جديد کتاب بالغ بر يك دوم، به حجم آن افزوده شده و از بسيارى از موارد رفع اشكال شده است.

در مقدمه کتاب درباره معرفى چند اثر مهم پيرامون مكه و مدينه مى‌نويسد و درباره شهر مكه چنين مى‌نويسد: تاريخ‌نگاران و جغرافى‌دانان، درباره هيچ شهرى به اندازه مكه و مدينه، مطلب ننوشته‌اند، دليل آن روشن است؛ چرا كه همه مى‌دانيم اين دو شهر، نزد مسلمانان از قداست برخوردار بوده و ثبت اخبارِ وضعيّتِ شهر، تحوّل و چگونگى بناهاى تاريخى - دينى آن، براى مسلمانان اهميت بسيار دارد. گر چه برخى از اين آثار مكتوبِ كهن، به دلايل مختلف از ميان رفته و حتى نُسْخه‌اى از آنها به دست ما نرسيده است، ليكن، بسيارى از آنها به دست آمده و اخيراً شمارى ديگر در اين باره تأليف شده است.

سپس به معرفى اجمالى مهم‌ترين آنها مى‌پردازد.

در بخش اول کتاب، بناهاى مكه با اين موضوعات معرفى شده است: مقدمه‌اى بر جغرافياى جزيره العرب، مكه و كعبه پيش از اسلام، تاريخ مكه در دوره اسلامى، كعبه و مسجدالحرام در دوره اسلامى، تاريخچه بناى بخش‌هاى مسجدالحرام (ساختمان كعبه، پرده كعبه، اركان كعبه، درهاى مسجد، مقامات چهارگانه در مسجد الحرام)، مساجد مكه (مسجد الاجابه، مسجد المتكائ، مسجد شجره، مسجد ردم الاعلى يا مسجد الرايه، مسجد الغنم، مسجد مختفى، مسجد حمزه، مسجد بلاب، مسجد ابوبكر)، مشاعر مقدسه و مساجد آنها (عرفات، مزدلفه، منا، مسجد حنيف، مسجد البيعه، مسجد كوثر، مسجد شجره، مسجد غديرخم و(...، آثار مذهبى و تاريخى مكه مكرمه (شعب ابى‌طالب، مولد النبى(ص)، خانه حضرت خديجه(س)، خانه ارقم، كوه و غار حرا، كوه و غار ثور، قبرستان معلاه، مقبره شهداى فتح). بخش دوم کتاب نيز حاوى اطلاعاتى درباره تاريخ مدينه منوره و آثار و بناهاى آن است. مباحث اين بخش عبارت‌اند از:يثرب و اسلام، مسجد النبى(ص)، قسمت‌هاى داخلى مسجدالنبى(ص)، شرق مدينه، مساجد و اماكن غرب مدينه، بقيع و آثار تاريخى آن، موقعيت غزوه احد و آثار تاريخى آن.

 

جهت دانلود و مشاهده کتاب کلیک کنید

صفحه17 از63

حقوق مولفان و ناشران

تمامی محتوای چند رسانه ای(کتاب ،کتاب صوتی، کتاب تصویری،مجلات،روزنامه ها،مقالات،پایان نامه ها) موجود در بازار کتاب دیجیتالی قائمیه با هماهنگی و رعایت کامل حقوق ناشران ، نویسندگان و دریافت مجوز کتبی از آنان به صورت کاملا رایگان عرضه می‌شوند.

 

شبکه های اجتماعی بازار کتاب



بازار کتاب اولین و بزرگترین سامانه دانلود کتاب الکترونیکی رایگان بر خط با هدف در دسترس قرار دادن متون و کتب شیعه راه‌اندازی شده است. به کمک کتابخانه دیجیتالی بازار کتاب به هزاران عنوان کتاب به زبان های مختلف : فارسی ، عربی ، انگلیسی و آذری و غیره .... دسترسی خواهید داشت.


همین حالا اپ بازار کتاب را نصب کنید و کتابخانه خود را با دانلود کتاب های برتر پربار کنید.

با کلیک بر روی این لینک عضو کانال تلگرام ما شوید.