بسم الله الرحمن الرحیم
به گزارش روابط عمومی مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان متن کامل تفسیر انوار العرفان فى تفسير القرآن مرحوم ابوالفضل داورپنا بر روی سایت مرکز قرار گرفت . این متن که با چهار خروجی در قالب های pdf – java – android - txt به صورت رایگان در اختیار کاربران گذاشته شد .
معرفي تفسير
انوار العرفان فى تفسير القرآن : اين تفسير به زبان فارسى ساده نگاشته شده و هدف آن تفسير تمام قرآن به شيوه ترتيبى مىباشد. مرحوم ابوالفضل داورپناه مؤلف اين تفسير در ترجمه و شرح آيات از نظم و نثر استفاده نموده و با وجود سادگى داراى مطالب علمى، آموزشى و ارشادى نيز مىباشد.
مفسر در ابتداى کتاب مباحثى در علوم قرآن شامل آشنا شدن با قرآن و مقدمات استفاده از آن، موانع فهم معانى قرآن، آداب قارى قرآن و امور باطنى که بايد رعايت نمايد، فضيلت قرآن و ثواب تلاوت آن، نامهاى قرآن، شماره سورهها و آيات و کلمات و حروف قرآن، تأويل و تفسير، برخى اصطلاحات مربوط به تفسير( مانند: مجمل و متشابه، محکم و مبيّن، ناسخ و منسوخ، مطلق و مقيد، خاص و عام، و ظاهر و باطن)، سورهها و آياتيکه در مکه يا مدينه نازل گشتهاند، اولين و آخرين سورهاى که نازل گرديده و بحثى راجع به استعاذه، مطرح نمودهاند.
روش تفسير : به اين ترتيب است که در ابتداى هر سوره، اطلاعاتى در زمينه تعداد حروف سوره، تعداد کلمات آن، تعداد آيات، تعداد رکوع، ترتيب نزول سوره، ترتيب تنظيم سوره در فهرست ترتيبى سورهها و مکى يا مدنى بودن آن ارائه مىدهند.
پس از آن آياتى از سوره را که قصد ترجمه و شرح آنها را دارد، آورده به ترجمه و شرح منظوم توأم با نثر يک به يک آنها مىپردازد. مرحله ترجمه و شرح از يکديگر تفکيک شدنى نيست.
پس از اينکه ترجمه و شرح تک تک آيات آن مجموعه به پايان رسيد به شأن نزول آنها مىپردازد، شأن نزولها را از منابع مختلف نقل مىنمايد از قبيل کشف الاسرار، تفسير طبرى، مجمع البيان، آثار سيوطى، تفسير تبيان، نمونه بينات، تفسير برهان و...، و در بسيارى از موارد از ابن عباس، ابن مسعود، ضحاک، مجاهد، قتاده و... نقل نموده که منبع آن را ذکر نمىنمايد.
بحثى از نظر لغت و معنى عنوان ديگر اين تفسير است که بعد از شأن نزول بيان مىشود. در اين عنوان کلمات آيه يا فرازهاى آن را يک به يک مورد بررسى قرار داده معانى آن را غالبا بدون ذکر منبع مطرح مىنمايد، سپس موارد مشابه کلمه را در آيات ديگر بيان نموده معانى آن را گاه تا 6 معنا يا بيشتر بازگو مىکند( مانند ج 1 ص 397 معناى کلمه« عرض»). با پايان يافتن اين بخش مراجعه کننده تفسير به معناى يک کلمه در تمام قرآن واقف خواهد شد.
سپس نوبت به بخش« توضيحات» مىرسد. در اين بخش مفسر آيه يا فرازى از آن را مورد بحث قرار داده با نقل اقوال مفسرين به تفسير آن مىپردازد. در نقل اقوال مفسرين رويه خاصى را پىگيرى نمىنمايند، در بعضى موارد نام مفسر يا تفسير او را ذکر مىکند( مانند ابن عباس، ابن مسعود، ج 1 ص 406، آيه 30 بقره). و در پارهاى موارد به عبارت« بعقيده بعضى مفسرين»،« بعضى از مفسرين نوشتهاند»،... اکتفا مىنمايد.( همان آدرس). ورود ايشان به مباحث فقهى در بخش توضيحات( که در واقع اصلىترين بخش اين تفسير است)، گاهى بيش از حد تفسير بوده و به موارد اختلاف نظر و ديدگاههاى فقهى مذاهب پنجگانه اشاره مىنمايد، براى نمونه بحث خمس ذيل آيه 41 سوره انفال( ج 16 ص 249).
مفسر با اينکه با تعبير« برخى مفسرين»، اقوال زيادى را نقل مىکند و همچنين در عنوان« روايات»، احاديث فراوانى را بازگو مىنمايد، امّا در هيچيک از مقدمات ابتداى تفسير و يا لابلاى مجلدات آن، منابع خود را يکجا مطرح نمىکنند. منتهى از نقلها و تصريحهاى گوناگون و پراکنده ايشان قسمت عمده از منابع را مىتوان به شرح ذيل بيان کرد:
از تفاسير: مجمع البيان- تبيان، البرهان، عياشى، قمى، تفسير منسوب به امام حسن عسکرى( ع)، نمونه، الميزان، روض الجنان، تفسير کبير فخر رازى، کشف الاسرار در المنثور، جامع البيان طبرسى، تفسير کاشفى، جامع الاحکام قرطبى، تفسير صافى، احکام القرآن قاضى ابوبکر، حقايق سلمى، تفسير ابن مردويه، تفسير ثعلبى و...
از منابع روايى: توحيد صدوق، من لا يحضره الفقيه، مناقب، اختصاص مفيد، وسائل الشيعه، لآلى الاخبار، کافى، معانى الاخبار، صحيح بخارى، صحيح مسلم، مسند احمد، صحيح ترمذى و...
از منابع ديگر: شواهد التنزيل حسکانى، بحر الحقايق، تأويلات نجميه، منهاج النجاة فى تفسير الصلاة مرحوم فيوضات، انيس الاعلام محمد صادق فى الاسلام، مفردات راغب، قاموس اللغه، رساله عروة الوثقى شيخ بهايى و...
مصنف محترم در شرح حال خود نوشته، اينچنين مىنويسد:
ابوالفضل فرزند محمد حسين متولد 1305 در اردبيل، در سال 1319 درس علوم دينى را در مدرسه ملا ابراهيم اردبيل شروع كردم و در سال 1324 مدتى در زنجان شرح لمعه و رسائل مىخواندم، در سال 1326 در قم به درس خارج آيت الله بروجردى رفتم، بعد به اردبيل برگشتم و در مسجد جامع تا 1332 مشغول تدريس بودم. سپس به تهران آمده وارد دانشكده الهيات شدم، پس از اخذ ليسانس الهيات و ليسانس علوم تربيتى دانشسراى عالى در كنكور دكتراى دانشكده الهيات شركت نموده و از دو زبان خارجى انگليسى و عربى امتحان داده و شاگرد اوّل شدم، معاون دانشكده به من پيشنهاد كرد كه در دكتراى فلسفه شركت كنم، پس از سه سال با درجه بسيار خوب دانشنامه دكترى گرفتم. با مرحوم شهيد بهشتى (ره) همدوره بودم، سپس هيجده سال در تهران رئيس دبيرستان بودم و در سال 1356 بازنشست شدم، البته مدتى در تهران مدير داخلى و سردبير روزنامه انتقام ملت و آزادى ايران بودم، مدتى هم در اردبيل مدير داخلى و سردبير روزنامه شعاع سبلان بودم.
پنجاه سال قبل ديوان شعرى مانند اشعار حافظ تنظيم نمودم كه در روزنامههاى تهران و اردبيل بعضى از آنها چاپ شد. و چون در ادبيات عرب بيشتر زحمت كشيده و تدريس كرده بودم، لذا به من تخلّص اديب العلماء داده بودند.
نام من باشد اديب و شهرتم داور پناه گشته ام مست و غزلخوان از تو مىخواهم مدد
پنجاه سال قبل كتابى به زبان عربى درباره نماز به نام اخبار الصلوة نوشتم و در اردبيل چاپ شد. ضمنا از سال 1326 در محافل و مجالس دينى، تفسير قرآن مىگفتم و نوشتن تفسير انوار العرفان را هم از سال 1360 شروع كردم و اگر خدا بخواهد شصت جلد خواهد شد.
ايشان پس از عمرى تدريس و تعليم و تلاش علمى در ارديبهشت ماه 1384، دار فانى را بدرود گفت و تا اين زمان فقط 16 جلد از تفسير ايشان كه تا انتهاى سوره انفال را در برمىگيرد به چاپ رسيده است.