- مشخصات كتاب
- سخن ناشر
- كتاب بيع
- اشاره
- مقدّمه
- اشاره
- نكته اول، معناى مبادله و بررسى انواع اضافه
- نكته دوم، بررسى معناى مبادله و اشكال بر آن
- نكته سوم، مقصود از مال و ملك و نسبت ميان آن دو
- نكته چهارم، بازشناسى بايع و مشترى
- نكته پنجم، بررسى وقوع بيع بر اعيان، منافع و حقوق
- نكته ششم، بيع دَين، بلكه مطلق كلىِ در ذمّه
- نكته هفتم، فروش عمل انسان آزاد
- نكته هشتم، معامله حقوق
- نكته نهم، اعتبارى بودن ماهيت بيع
- تعاريف بيع در اصطلاح فقها
- بررسى ايجاب و قبول در بيع
- ترتيب
- موالات
- تطابق ايجاب و قبول
- اشاره و كتابت
- معاطات
- معتبر بودن شرايط بيع در معاطات
- لازم بودن معاطات
- شرطپذير بودن معاطات
- حدود جريان معاطات
- بررسى لزوم يا عدم لزوم مباشرت مالك در انشاى عقد
- بررسى شرط تنجيز و اثر تعليق دو عقد
- احكام مقبوض به بيع فاسد
- گفتارى درباره شروط بيع
- اشاره
- القول: فى شروط البيع
- شرايط خريدار و فروشنده
- اشاره
- شرط اول: بلوغ
- شرط دوم: عقل
- شرط سوم: قصد
- شرط چهارم: اختيار
- اشاره
- مطلب اوّل: معناى اختيار
- مطلب دوم: دلايل لزوم اختيار و عدم وقوع بيع مكره
- مطلب سوم: حقيقت اكراه
- مطلب چهارم: معاملات مضطر
- تفاوت اكراه و اضطرار
- نظريه امام راحل (رحمه الله)
- مطلب پنجم: تهديد شخصى
- مطلب ششم: تأثير ضررِ پس از زوال اكراه
- بررسى توريه در اكراه
- نقش انواع محذوريتها در تحقق اكراه
- اكراه بر بيع يكى از اموال
- شرط پنجم: مالك بودن متعاقدان
- اشاره
- بحثى درباره عقد فضولى
- معناى عدم وقوع عقد فضولى
- عدم تأثير قصد فضولى در صحت بيع
- اجازه فعلى
- بررسى كاشفيت و ناقليت اجازه
- نقش كفايت رضايت باطنى در معامله فضولى
- عدم اشتراط قصد فضولى بودن براى فضولى
- بطلان بيع فضولى در صورت تجدّد ملك
- بيع فضولى متعارف
انجام رسيد و به جهت اخلاص و اتقان مؤلّف آن، به سرعت در كنار شرايع الإسلام و عروة الوثقى ، يكى از متون اصلى درس ها و شرح هاى عالى فقه قرار گرفت.
تنظيم مناسب و نشر بايسته آثار ماندگار حضرت امام (س) رسالت اصلى مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى (س) مى باشد. در همين راستا و نظر به جايگاه «فقه» در
ب
زندگى عملى و عينى جامعه و در جهت عمومى سازى مباحث استدلالى فقه، به ويژه در دانشگاه ها، معاونت پژوهش دفتر قم نگارش شرحى استدلالى به زبان فارسى را در اولويت كار خود قرار داده و از يكى از اساتيد مبرز حوزه علميه قم اين مهم را درخواست كرده است.
استاد ارجمند حضرت حجت الاسلام والمسلمين محمدى خراسانى (دامت افاضاته) با علاقه فراوان و با قلمى روان و محققانه به شرح استدلالى مباحث معاملات تحرير الوسيله پرداختند كه با تقدير فراوان از زحمات ارزنده ايشان، جلد دوم اين مجموعه، تقديم علاقه مندان گرامى مى گردد.
مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى (س)
دفتر قم
كتاب بيع
اشاره
كوثر فقه (محمدى)، ج 2، ص: 3
مقدّمه
اشاره
در آغاز بحث از مكاسب محرّمه تحت عنوان كلى «كتاب مكاسب و متاجر» به انواع كسب ها و تجارت ها و داد و ستدهاى حلال و مشروع از قبيل بيع، اجاره، صلح و ... اشاره شد. على القاعده مى بايست مصاديق آن ها يك يك بيان مى شد، ولى قبل از آن، در مقدمه، مسائلى در مورد كسب ها و معاملات حرام و مكروه در بيست و شش مسأله تبيين شد.
در اين جلد يكايك مكاسب و متاجر حلال و مشروع را مورد بررسى قرار مى دهيم و انواع و شروط و احكام آن را بررسى مى كنيم. قبل از بيان اقسام بيع، شروط و احكام شرعى آن ها، به جاست با حقيقت بيع آشنا شويم.
فيومى در مصباح المنير مى نويسد: «الأصل في البيع مبادلة مال بمال».[1] براى تبيين اين تعريف نُه نكته شايان ذكر است:
نكته اول، معناى مبادله و بررسى انواع اضافه
اشاره
مبادله مصدر باب مفاعله و در فارسى به معناى جابه جا كردن است و دو شعبه دارد: الف) مبادله تكوينى و خارجى كه يا در جوهر و ذات دو چيز است، يا در صفات حقيقى آن دو است و يا در اضافات و نسبت هاى خارجى آن دو؛ مانند اضافه مكانى، اضافه زمانى، اضافه جهتى، اضافه كمّى و كيفى. ب) مبادله اعتبارى و قراردادى؛ اين
كوثر فقه (محمدى)، ج 2، ص: 4
نوع مبادله را عقلا جعل كرده اند و شارع امضا فرموده است. اين مبادله در اضافه ملكيت يا اضافه ماليت و يا اضافه حقّيت است.
انواع اضافه مالكيت
اضافه مالكى عبارت است از اضافه و نسبتى كه ميان مالك و مالش وجود دارد و خود، داراى دو قسم است:
الف) يا از نوع اضافه ذاتى تكوينى و فوق جعل و اعتبار است؛ مثل مالكيت و سلطنت آدمى بر ذات خود و شؤون گوناگون آن؛
ب) يا از نوع اضافه عرضى و اعتبارى است كه ميان مالك و مال او اعتبار مى شود و سبب و علّت مى طلبد؛ يعنى اسباب مملّكه. اين قسم نيز داراى دو شعبه است:
1. اضافه مالكى اعتبارىِ اوّلى: اضافه اى كه ميان شخصى و مالى پيدا شده است و دو شعبه دارد:
الف) يا اضافه اوّلى اصلى است؛ مثل اضافه اى كه از حيازت مالى به دست آمده است. اولين و مهم ترين سببِ موجب ملكيت همين است و انسان هاى اوّليه از اين راه چيزها را مالك مى شدند. هم اكنون نيز نسبت به مباحات اصليه تنها راه مالك شدن حيازت است، و مثل اضافه اى كه از راه عمل و صنعت به دست مى آيد. مانند اين كه شخصى وسيله اى را مى سازد و بدين وسيله مالك آن مى شود و حقّ هر نوع