- اشارة
- تتمة أبواب معجزاته صلی الله علیه و آله
- باب 6 معجزاته فی استجابة دعائه فی إحیاء الموتی و التکلم معهم و شفاء المرضی و غیرها زائدا عما تقدم فی باب الجوامع
- باب 7 آخر و هو من الباب الأول و فیه ما ظهر من إعجازه صلی الله علیه و آله فی برکة أعضائه الشریفة و تکثیر الطعام و الشراب
- باب 8 معجزاته صلی الله علیه و آله فی کفایة شر الأعداء
- باب 9 معجزاته صلی الله علیه و آله فی استیلائه علی الجن و الشیاطین و إیمان بعض الجن به
- باب 10 آخر و هو من الأول فی الهواتف من الجن و غیرهم بنبوته ص
- باب 11 معجزاته فی إخباره صلی الله علیه و آله بالمغیبات و فیه کثیر مما یتعلق بباب إعجاز القرآن
- باب 12 آخر فیما أخبر بوقوعه بعده صلی الله علیه و آله
- أبواب أحواله صلی الله علیه و آله من البعثة إلی نزول المدینة
- باب 1 المبعث و إظهار الدعوة و ما لقی صلی الله علیه و آله من القوم و ما جری بینه و بینهم و جمل أحواله إلی دخول الشعب و فیه إسلام حمزة رضی الله عنه و أحوال کثیر من أصحابه و أهل زمانه
- الآیات
- تفسیر
- الأخبار
- «1»
- «2»
- «3»
- «4»
- «5»
- بیان
- «6»
- بیان
- «7»
- «8»
- «9»
- «10»
- بیان
- «11»
- «12»
- «13»
- «14»
- بیان
- «15»
- «16»
- بیان
- «17»
- «18»
- «19»
- «20»
- «21»
- «22»
- «23»
- «24»
- «25»
- بیان
- «26»
- «27»
- بیان
- «28»
- «29»
- «30»
- بیان
- «31»
- «32»
- بیان
- «33»
- بیان
- «34»
- «35»
- «36»
- «37»
- «38»
- «39»
- «40»
- «41»
- بیان
- «42»
- «43»
- «44»
- «45»
- «46»
- بیان
- «47»
- بیان
- «48»
- بیان
- «49»
- توضیح
- «50»
- بیان
- «51»
- بیان
- «52»
- إیضاح
- «53»
- بیان
- «54»
- بیان
- «55»
- بیان
- «56»
- بیان
- «57»
- بیان
- «58»
- بیان
- «59»
- بیان
- «60»
- بیان
- «61»
- بیان
- «62»
- بیان
- «63»
- «64»
- بیان
- «65»
- بیان
- «66»
- بیان
- «67»
- بیان
- «68»
- بیان
- «69»
- بیان
- «70»
- بیان
- «71»
- «72»
- «73»
- «74»
- «75»
- «76»
- «77»
- «78»
- «79»
- «80»
- «81»
- «82»
- «83»
- «84»
- «85»
- «86»
- بیان
- «87»
- «88»
- بیان
- «89»
- باب 2 آخر فی کیفیة صدور الوحی و نزول جبرئیل علیه السلام و علة احتباس الوحی و بیان أنه صلی الله علیه و آله هل کان قبل البعثة متعبدا بشریعة أم لا
- باب 3 إثبات المعراج و معناه و کیفیته و صفته و ما جری فیه و وصف البراق
- الآیات
- تفسیر
- الأخبار
- «1»
- «2»
- «3»
- «4»
- «6»
- «7»
- «8»
- «9»
- «10»
- «11»
- «12»
- «13»
- بیان
- «14»
- «15»
- «16»
- «17»
- بیان
- «18»
- بیان
- «19»
- بیان
- «20»
- «21»
- «22»
- «23»
- «24»
- «25»
- «26»
- «27»
- «28»
- «29»
- «30»
- «31»
- «32»
- بیان
- «33»
- «34»
- توضیح
- «35»
- بیان
- «36»
- بیان
- «37»
- «38»
- بیان
- «39»
- «40»
- بیان
- «41»
- «42»
- «43»
- «44»
- «45»
- «46»
- «47»
- «48»
- «49»
- «50»
- «51»
- «52»
- «53»
- «54»
- «55»
- «56»
- إیضاح
- «57»
- «58»
- «59»
- «60»
- بیان
- تذییل
- «61»
- «62»
- «63»
- بیان
- «64»
- «65»
- بیان
- «66»
- بیان
- «67»
- «68»
- «69»
- «70»
- بیان
- «71»
- «72»
- «73»
- «74»
- «75»
- «76»
- «77»
- «78»
- «79»
- بیان
- «80»
- «81»
- بیان
- «82»
- «83»
- «84»
- توضیح
- «85»
- «86»
- بیان
- «87»
- «88»
- بیان
- «89»
- «90»
- «91»
- «92»
- «93»
- «94»
- «95»
- «96»
- «97»
- بیان
- «98»
- «99»
- «100»
- بیان
- «101»
- «102»
- «103»
- «104»
- «105»
- «106»
- «107»
- «108»
- «109»
- «110»
- «111»
- «112»
- «113»
- «114»
- «115»
- «116»
- بیان
- «117»
- «118»
- «119»
- «120»
- «121»
- بیان
- «122»
- باب 4 الهجرة إلی الحبشة و ذکر بعض أحوال جعفر علیه السلام و النجاشی رحمه الله
- باب 1 المبعث و إظهار الدعوة و ما لقی صلی الله علیه و آله من القوم و ما جری بینه و بینهم و جمل أحواله إلی دخول الشعب و فیه إسلام حمزة رضی الله عنه و أحوال کثیر من أصحابه و أهل زمانه
- کلمة المصحّح رحمه اللّه
- فهرست ما فی هذا الجزءمن الأبواب
- جدول الخطأ و الصواب
أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَهً یُعْبَدُونَ فَالْتَفَتَ إِلَیْهِمْ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله بِجَمِیعِهِ فَقَالَ بِمَ تَشْهَدُونَ قَالُوا نَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَنَّکَ رَسُولُ اللَّهِ وَ أَنَّ عَلِیّاً أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَصِیُّکَ وَ أَنَّکَ رَسُولُ اللَّهِ سَیِّدُ النَّبِیِّینَ وَ أَنَّ عَلِیّاً سَیِّدُ الْوَصِیِّینَ أُخِذَتْ عَلَی ذَلِکَ مَوَاثِیقُنَا لَکُمَا بِالشَّهَادَهِ فَقَالَ الرَّجُلُ أَحْیَیْتَ قَلْبِی وَ فَرَّجْتَ عَنِّی یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (1).
**[ترجمه]یقین: حضرمیّ از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود: مردی به خدمت امیر المؤمنین آمد در حالی که آن حضرت در مسجد کوفه بود و بند شمشیرش را به دور خود پیجانده بود. گفت: ای امیر المؤمنین در قرآن آیهای است که دینم را تباه و مرا در امر دینم به شکّ و تردید انداخته است. فرمود: آن آیه کدام است؟ گفت: این فرموده خداوند عزّ و جلّ «وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ مِن رُّسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِن دُونِ الرَّحْمَنِ آلِهَهً یُعْبَدُونَ» - . زخرف / 45 - {و از رسولان ما که پیش از تو گسیل داشتیم جویا شو آیا در برابرِ [خدای] رحمان، خدایانی که مورد پرستش قرار گیرند مقرّر داشته ایم؟} آیا در آن زمان پیامبری غیر از محمد صلی الله علیه و آله و سلم بود که از او بپرسد؟ امیر المؤمنین به او فرمود: بنشین ان شاء الله تو را از آن با خبر میکنم.
همانا خداوند عزّ و جلّ در کتابش میفرماید: « سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَی بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الأَقْصَی الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا» - . اسراء / 1 -
{منزّه است آن [خدایی] که بنده اش را شبانگاهی از مسجد الحرام به سوی مسجد الأقصی- که پیرامون آن را برکت داده ایم- سیر داد، تا از نشانه های خود به او بنمایانیم.} از جمله آیات و نشانههایی که خداوند به محمد صلی الله علیه و آله و سلم نمایاند این بود که جبرئیل آن حضرت را به بیت معمور یعنی مسجد الاقصی برد. هنگامی که به آنجا نزدیک شد، جبرئیل چشمه آبی آورد و از آن وضو گرفت. سپس گفت: ای محمد! وضو بگیر. سپس جبرئیل برخاست و اذان گفت. و بعد به پیامبر گفت: پیشنماز شو و قرآن را با صدای بلند بخوان چرا که در پشت سر تو افقی از فرشتگان ایستادهاند که شمار آنها را جز خداوند عزّ و جلّ کسی نمیداند، و در صفّ اول، آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و همه پیامبرانی ایستادهاند که خداوند تبارک و تعالی از زمان آفرینش آسمانها و زمین تا زمان بعثت محمد به سوی مردم فرستاده است. پس پیامبر جلو رفت و پیشنماز شد و بدون ترس و شرم بر آنان نماز گزارد.
هنگامی که پیامبر بازگشت، همچون چشم برهم زدنی به او وحی شده که: ای محمد از رسولان ما که پیش از تو گسیل داشتیم
ص: 394
جویا شو آیا در برابرِ خدای رحمان، خدایانی که مورد پرستش قرار گیرند مقرّر داشته ایم؟ پس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم رو به سوی همه آنان کرد و فرمود: به چه چیز گواهی میدهید؟ گفتند: گواهی میدهیم که هیچ معبودی جز خداوند یکتا نیست و همتایی ندارد، و تو فرستاده خدائی و علیّ امیر مؤمنان وصیّ توست، و تو فرستاده خدا سرور پیامبران، و علیّ سرور اوصیاء است. بر ما عهد گرفتند که بر این مطلب برای شما گواهی دهیم. آن مرد گفت: قلبم را زنده کردی و مرا رهانیدی و شادمانم کردی ای امیر المؤمنین. - . الیقین فی امرۀ امیر المؤمنین : 87 - 88 -
**[ترجمه]
«100»
شف، کشف الیقین مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ هَمَّامِ بْنِ سُهَیْلٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ الْعَلَوِیِّ عَنْ عِیسَی بْنِ دَاوُدَ النَّجَّارِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ علیه السلام فِی قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذُو مِرَّهٍ فَاسْتَوی إِلَی قَوْلِهِ إِذْ یَغْشَی السِّدْرَهَ ما یَغْشی (2) فَإِنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله لَمَّا أُسْرِیَ بِهِ إِلَی رَبِّهِ جَلَّ وَ عَزَّ قَالَ وَقَفَ بِی جَبْرَئِیلُ علیه السلام عِنْدَ شَجَرَهٍ عَظِیمَهٍ لَمْ أَرَ مِثْلَهَا عَلَی کُلِّ غُصْنٍ مِنْهَا (3) وَ عَلَی کُلِّ وَرَقَهٍ مِنْهَا مَلَکٌ وَ عَلَی کُلِّ ثَمَرَهٍ مِنْهَا مَلَکٌ وَ قَدْ کَلَّلَهَا نُورٌ مِنْ نُورِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ فَقَالَ جَبْرَئِیلُ هَذِهِ سِدْرَهُ الْمُنْتَهَی کَانَ یَنْتَهِی الْأَنْبِیَاءُ مِنْ قَبْلِکَ إِلَیْهَا ثُمَّ لَا یُجَاوِزُونَهَا وَ أَنْتَ تَجُوزُهَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ لِیُرِیَکَ مِنْ آیَاتِهِ الْکُبْرَی فَاطْمَئِنَّ أَیَّدَکَ اللَّهُ بِالثَّبَاتِ حَتَّی تَسْتَکْمِلَ کَرَامَاتِ اللَّهِ وَ تَصِیرَ إِلَی جِوَارِهِ ثُمَّ صَعِدَ بِی حَتَّی صِرْتُ تَحْتَ الْعَرْشِ فَدُلِّیَ لِی رَفْرَفٌ أَخْضَرُ مَا أُحْسِنُ أَصِفُهُ فَرَفَعَنِی الرَّفْرَفُ بِإِذْنِ اللَّهِ إِلَی رَبِّی فَصِرْتُ عِنْدَهُ وَ انْقَطَعَ عَنِّی أَصْوَاتُ الْمَلَائِکَهِ وَ دَوِیُّهُمْ وَ ذَهَبَتْ عَنِّی الْمَخَاوِفُ وَ الرَّوْعَاتُ (4) وَ هَدَأَتْ نَفْسِی وَ اسْتَبْشَرْتُ وَ ظَنَنْتُ أَنَّ جَمِیعَ الْخَلَائِقِ قَدْ مَاتُوا أَجْمَعِینَ وَ لَمْ أَرَ عِنْدِی أَحَداً مِنْ خَلْقِهِ فَتَرَکَنِی مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ رَدَّ عَلَیَّ رُوحِی فَأَفَقْتُ فَکَانَ تَوْفِیقاً مِنْ رَبِّی عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ غَمَّضْتُ عَیْنِی وَ کَلَّ بَصَرِی وَ غَشِیَ عَنِّی النَّظَرُ فَجَعَلْتُ أُبْصِرُ بِقَلْبِی کَمَا أُبْصِرُ بِعَیْنِی بَلْ أَبْعُدُ وَ أَبْلُغُ فَذَلِکَ قَوْلُهُ جَلَّ وَ عَزَّ ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طَغی لَقَدْ رَأی مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْری (5) وَ إِنَّمَا کُنْتُ أَرَی فِی مِثْلِ
ص: 395