"
مطالعه کتاب
مشخصات کتاب


مورد علاقه:
0

دانلود کتاب


مشاهده صفحه کامل دانلود

نوا در ني ام مرده است

مگر تا جهان است و شعر است و من

نخواهد صدا در گلويم ش_كست.

كابل، فروردين ١٣٦١

آهنگ تمنا

برخيز جوانا!

برخيز بهار آمده بس دلكش و زيبا

از بستر گل ها

تا بام ثريا

هر گوشه دل انگيز و صفاخيز و فريبا

رامشگر گلشن

در بزم چمن زخمهٔ اسرار نوازد

وز شور نواها

دوشيزهٔ گل ها

مستانه كند رقص به آهنگ تمنّا

تا كي من و تو سرد

نوميد و ز خود رفته و بي سوزِ دل و درد

بي باور و تنها

برخيز جوانا!

از نالهٔ مرغ چمن آن سوز بيندوز

كاَندر دل صحرا

يا دامن كهسار وطن لالهٔ حمرا

بر شاهد گيتي

زيب دگري بند چو مشّاطهٔ هستي

آن گونه فريبا

كز جلوهٔ گيرا

انديشه به شور آوَرَد هنگام تماشا

كابل، فروردين 1340

اي ناله!

«برندهٔ جايزهٔ ادبي رحمان بابا»

اي ناله!

سال هاست كه بيرون جهي ز دل،

هنگامه ساز و گرم

پُر سوز و آتشين

شب ها به گاه تيرگي مرگبار غم

از گير و دار دهر،

وز دست رنج ها،

درپيچ و تاب موج سبك سيرِ آهِ من،

زي آسمان به سوز تمنا شدي بلند

پُر درد و شعله خيز،

تند و شررفزاي

ليكن نسوخت پردهٔ پندار گرمي ات

برقي نزد شراره ات اندر نگاه من

ني سوختي سپهر

ني كاخ قدرتش

ني رخنه كرده اي به دل پاسبان او

تا چند و تا كجا؟

در بند آن و اين:

محبوس وهم و ترس

گرفتار مهر و كين؟

اي ناله!

يا خموش و يا آسمان بسوز!

تا باز گردد آن سوي اين پرده راه من.

در آن بلندجاي

از قدسيان عرش

وز محرمان بزم حقيقت كنم سؤال

كاي آن كه رسته ايد ز غوغاي مهر وكين

آن جا چرا چنان؟

اين جا چرا چنين؟

كابل 4/٢/١٣٣8

برخيز!

اي مركز يأس و نارسايي!

اي محور فقر و بينوايي!

تا چند كرخت و سرد و بيجان،

چون پيكر خشك موميايي؟

ننگ است به بازوي توانا

آويخته كاسهٔ گدايي

مرگ است رهين بخت بودن

با اين همه شور كدخدايي

اي خفته به بستر مذلت!

بشنو سخني ز اين فدايي:

برخيز ز خواب مرگ برخيز

برخيز و به حادثات بستيز

اي بي خبر از رموز هستي!

افتاده به دام خودپرستي

صد بار به سنگ نااميدي

پيمانهٔ آرزو شكستي

بگذار ز بادهٔ تغافل

سرشاري و بيخوديّ و مستي

از جهل محيط زندگاني است

كانون فساد و مهدِ پستي

اي بستري ستم! خدا را

شد قافله، محملي نبستي

برخيز ز خواب مرگ برخيز

برخيز و به حادثات بستيز

اي مأمن آرزو و آمال!

تا كي به سُم زمانه پامال؟

اين سان كه تويي نديده دوران

بيچاره و بينوا و بي حال

بودي چو عقاب و آسمان ريخت

در كنج قفس تو را پر و بال

آخر چه شد آن جهان گشايي

آن عصر پُر از شكوه و اجلال؟

تا عظْمتِ پار بازگردد

زين بعد فرو گذار اهمال

1 تا 16

حقوق مولفان و ناشران

تمامی محتوای چند رسانه ای(کتاب ،کتاب صوتی، کتاب تصویری،مجلات،روزنامه ها،مقالات،پایان نامه ها) موجود در بازار کتاب دیجیتالی قائمیه با هماهنگی و رعایت کامل حقوق ناشران ، نویسندگان و دریافت مجوز کتبی از آنان به صورت کاملا رایگان عرضه می‌شوند.

 

شبکه های اجتماعی بازار کتاب



بازار کتاب اولین و بزرگترین سامانه دانلود کتاب الکترونیکی رایگان بر خط با هدف در دسترس قرار دادن متون و کتب شیعه راه‌اندازی شده است. به کمک کتابخانه دیجیتالی بازار کتاب به هزاران عنوان کتاب به زبان های مختلف : فارسی ، عربی ، انگلیسی و آذری و غیره .... دسترسی خواهید داشت.


همین حالا اپ بازار کتاب را نصب کنید و کتابخانه خود را با دانلود کتاب های برتر پربار کنید.

با کلیک بر روی این لینک عضو کانال تلگرام ما شوید.