"
مطالعه کتاب
فهرست کتاب
مشخصات کتاب


مورد علاقه:
0

دانلود کتاب


مشاهده صفحه کامل دانلود

دگر.

- آمده ام، آمده ام، درها رهگذر باد عدم.

خانه ز خود وارسته ، جام دويي بشكسته. سايه يك روي زمين، روي زمان.

- شهر توني اين و نه آن.

شهر تو گم نشود ، پيدا نشود.

تا گل هيچ

مي رفتيم، و درختان چه بلند ، و تماشا چه سياه !

راهي بود از ما تا گل هيچ .

مرگي در دامنه ها ، ابري سر كوه ، مرغان لب زيست.

مي خوانديم : بي تو دري بودم به برون، و نگاهي به كران، و صدايي به كوير.

مي رفتيم، خاك از ما مي ترسيد، و زمان بر سر ما مي باريد.

خنديديم: ورطه پريد از خواب ، و نهان ها آوايي افشاندند.

ما خاموش ، و بيابان نگران، و افق يك رشته نگاه.

بنشستيم، تو چشمت پر دور، من دستم پر تنهايي، و زمين ها پر خواب.

خوابيديم. مي گويند: دستي در خوابي گل مي چيد.

تراو

در آ، كه كران را برچيدم، خاك زمان رفتم، آب نگر پاشيدم.

در سفالينه چشم ، صدبرگ نگه بنشاندم، بنشستم.

آيينه شكستم، تا سرشار تو من باشم و من. جامه نهادم. رشته گسستم.

زيبايان خنديدند، خواب چرا دادمشان، خوابيدند.

غوكي مي جست، اندوهش دادم، و نشست.

در كشت گمان، هر سبزه لگد كردم. از هر بيشه ، شوري به سبد كردم.

بوي تو مي آمد، به صدا نيرو، به روان پر دادم، آواز در آ سر دادم.

پژواك تو مي پيچيد، چكه شدم، از بام صدا لغزيدم، و شنيدم.

يك هيچ ترا ديدم، و دويدم.

آب تجلي تو نوشيدم، و دميدم.

تنها باد

سايه شدم، و صدا كردم:

كو مرز پريدن ها، ديدن ها؟ كو اوج نه من، دره او؟

و ندا آمد: لب بسته بپو.

مرغي رفت، تنها بود، پر شد جام شگفت.

و ندا آمد: بر تو گوارا باد، تنهايي تنها باد!

دستم در كوه سحر او مي چيد، او مي چيد.

و ندا آمد: و هجومي از خورشيد.

از صخره شدم بالا. در هر گام، دنيايي تنهاتر، زيباتر.

و ندا آمد: بالاتر، بالاتر!

آوازي از ره دور: جنگل ها مي خوانند؟

و ندا آمد: خلوت ها مي آيند.

و شياري ز هراس.

و ندا آمد: يادي بود، پيدا شد، پهنه چه زيبا شد!

او آمد، پرده ز هم وا بايد، درها هم.

و ندا آمد: پرها هم.

روانه

چه گذشت ؟

- زنبوري پر زد

- در پهنه...

- وهم. اين سو ، آن سو، جوياي گلي.

- جوياي گلي ، آري ، بي ساقه گلي در پهنه خواب ، نوشابه آن..

- اندوه. اندوه نگاه: بيداري چشم، بي برگي دست.

- ني. سبدي مي كن، سفري در باغ.

- باز آمده ام بسيار، و ره آوردم: تيناب تهي.

- سفري ديگر، اي دوست، و به باغي ديگر.

- بدرود.

- بدرود، و به همراهت نيروي هراس.

شكپوي

بر آبي چين افتاد ،سيبي به زمين افتاد.

گامي ماند. زنجره خواند.

همهمه اي : خنديد. بزمي بود، برچيدند.

خوابي از چشمي بالا رفت. اين رهرو تنها رفت ، بي ما رفت.

رشته گسست: من پيچم، من تابم. كوزه شكست: من آبم.

اين سنگ ، پيوندش با من كو ؟ آن زنبور ، پروازش تا من كو؟

نقشي پيدا آيينه كجا؟ اين لبخند، لب ها كو؟ موج آمد، دريا كو؟

مي بويم، بو آمد. از هر سو، هاي آمد، هو آمد. من رفتم، او آمد، او آمد.

شورم را

من سازم : بندي آواز . برگيرم ، بنوازم. برتارم زخمه

لا مي زن ، راه فنا مي زن

من دودم: مي پيچم، مي لغزم ، نابودم.

مي سوزم ، مي سوزم : فانوس تمنايم . گل كن تو مرا ، و درآ.

آيينه شدم ، از روشن و از سايه بري بودم . ديو و پري آمد ،

ديو و پري بودم . در بي خبري بودم.

قرآن بالاي سرم ، بالش من انجيل ، بستر من تورات ، وزبر پوشم اوستا، مي بينم خواب:

بودايي در نيلوفر آب.

هر جا گل هاي نيايش رست ، من چيدم . دسته گلي دارم ، محراب تو دور از دست: او بالا،

من در پست.

خوشبو سخنم ، ني ؟ باد بيا مي بردم ، بي توشه شدم در كوه كجا ، گل چيدم ، گل خوردم.

در رگ ها همهمه اي دارم ، از چشمه خود آبم زن ، آبم زن.

و به من يك قطه گوارا كن ، شورم را زيبا كن .

باد انگيز ، درهاي سخن بشكن ، جا پاي صداي مي روب. هم دود چرا مي بر، هم موج من و ما و شما

1 تا 56

حقوق مولفان و ناشران

تمامی محتوای چند رسانه ای(کتاب ،کتاب صوتی، کتاب تصویری،مجلات،روزنامه ها،مقالات،پایان نامه ها) موجود در بازار کتاب دیجیتالی قائمیه با هماهنگی و رعایت کامل حقوق ناشران ، نویسندگان و دریافت مجوز کتبی از آنان به صورت کاملا رایگان عرضه می‌شوند.

 

شبکه های اجتماعی بازار کتاب



بازار کتاب اولین و بزرگترین سامانه دانلود کتاب الکترونیکی رایگان بر خط با هدف در دسترس قرار دادن متون و کتب شیعه راه‌اندازی شده است. به کمک کتابخانه دیجیتالی بازار کتاب به هزاران عنوان کتاب به زبان های مختلف : فارسی ، عربی ، انگلیسی و آذری و غیره .... دسترسی خواهید داشت.


همین حالا اپ بازار کتاب را نصب کنید و کتابخانه خود را با دانلود کتاب های برتر پربار کنید.

با کلیک بر روی این لینک عضو کانال تلگرام ما شوید.