- مشخصات کتاب
- مقدمه
- ابتدای ورود به برزخ
- عالم برزخ
- قیامت
- روزی که فدیه از کسی ،قبول نمی شود!
- عمروبن معدی کرب وفزع اکبر!
- قیامت در سخن علیعلیهالسلام
- قیامت،ناگهانی است!
- اسامی قیامت:
- حالات مردم وخلایق در صحنه قیامت !
- عدهای حیوان محشور میشوند!
- سه روایت مهم از امام صادقعلیهالسلام
- انواع واقسام مجرمین در صحنه قیامت!
- زنان فاسد!
- رؤسا!
- دستها به گردن بسته!
- خدا با سه دسته سخن نگوید!
- ناراحتی حضرت فاطمه علیهاالسلام
- خدا به او نظر نکند!
- مسخره کننده مؤمن
- سه حدیث از امام صادقعلیهالسلام
- چرا به علمت عمل نکردی؟
- عالم وقیامت!
- عذاب شدیدتر
- زن زیبا در قیامت!
- اولین حکم درقیامت!
- آثار تلاوت بعضی از سوره ها در قیامت
- ثواب زیارت مشهد
- این همان روزاست!
- جسم نورانی!
- اثرات رمضان!
- خواب عجیب پیامبر!
- همه گریان
- ایمن از فزع!
- عبدالمطلب یک امّت!
- اولین شخصیکه محشور می شود!
- شیعیان علیعلیهالسلامدر قیامت
- تبدیل بدی به خوبی
- اثر علم
- اولین نفری که صدا میزنند
- ترس از خدا
- فقراء در را میکوبند!
- موهای منا
- اثر ٤٠سال اذان
- وضو
- چرا مریض شدم نیامدی؟
- چهار حدیث از رسول خداصلیاللهعلیهوآلهوسلم
- نام محمّد
- شیعیان
- اولین عضوی که حرف میزند!
- شعلهای مانند کوه
- طول پل صراط!
- سه حدیث از امام صادقعلیهالسلام
- وقتیکه جهنمّ را می آورند!
- صحنه های مختلف قیامت!
- مراقبین انسان!
- شاهد بر شیعیان
- روزها شاهدند!
- ظالم را به بهشت راه ندهند!
- سه روایت از رسول خداصلیاللهعلیهوآلهوسلم
- مؤمن پولدار!
- کافرحساب ندارد!
- شفاعت
- بهشت
- انواع بهشتها
- بهشت درنهج البلاغه
- ده چیز دربهشت است!
- حورالعین لباس بهشتی موسیقی بهشتی طوبی
- هشت دربهشت
- جوانان سیه چشم
- یکصدهزارطعم
- اولین وآخرین فرد دربهشت
- شراب بهشتی
- بوی بهشت
- بازار بهشت!
- عمل صالح
- از طلا ونقره
- درخت بهشتی
- نعمتهای سبقت گیرنندگان در ایمان
- نعمتهای اصحاب یمین
- زنان بهشت
- اسب بهشتی
- گمان خوب به خدا
- در نهایت سفیدی
- صفات بهشتیان
- دربزرگ بهشت
- میوه بهشت
- تزویج حوریه
- منزل پیامبر
- وارد بهشت شدن
- صد درجه فاصله
- جزای نیکی
- بهشت از نور
- درهای بهشت
- کلماتی که بر روی درهای بهشت نوشته شده
- چهار حیوان بهشتی
- یک وجب خاک بهشت
- خاک کربلا در بهشت
- خلقت بهشت
- نتیجه بخش بهشت
- جهنم
- تجربه ها
- تجربۀ محمد از اصفهان
- تجربه مصطفی
- بیست سال بعد
- خلق عالم در خیال
- تجربۀ فیبی
- تجربۀ شارون
- تجربه ی بیل
- تجربه صدف
- تجربه ترسیا
- تجربه سما
- تجربه یک مسلمان
- تجربه فرناز
- تجربه لیسا
- تجربه سارا - 1
- تجربه یک اسرائیلی
- تجربه ی راجر
- تجربه کریستیان
- ارتباط بعد از مرگ
- تجربۀ دواین
- تجربه ی دیان
- تجربه ایمی
- تجربه جاناتان
- تجربه گَرِگ
- تجربه سارا - 2
- تجربه سه خواهر
- تجربه روسماری
- تجربه رودونایا
- تجربه چارلز
- تجربه سینتیا
- تجربه سامی
- تجربه کشیش
- تجربه مری
- تجربه ی آنجلا
- تجربۀ پنی
- تجربه براد
- در پرتو نور الهی دکتر سوزان
- وقتی که زمان ایستاد
- تجربه هافور
- تجربه آنتونی
- تجربه یک ناشناس
- تجربه جویی
- تجربه دبورا
- تجربه کارن
- تجربه لورا
- تجربه جین
- تجربه یک سرباز
- تجربه ترس
- تجربه گانتر
- تجربه گای
- تجربه ناصر
- تجربه انتحاری
- تجربه کارن
- تجربه یک زندانی
- تجربه بنی
- تجربه مجید
- تجربه برین
- تجربه پل جی
- تجربه دیوید
- تجربه دوگ
- تجربه یک پزشک هندی
- تجربۀ استیو
- تجربه آرتور
- تجربه هارولد
- تجربه یک نوجوان
- تجربه رینا
- تجربۀ دبی
- تجربه دیان
- تجربه ی آنا
- تجربه پاتی
- تجربه فرانساین
- تجربه پیتر
- تجربه لیندا
- تجربه آلیسیا
- تجربه دژاوو
- تجربه دلونا
- تجربه دونا
- تجربه یک گارگر
- تجربه یک دختر
- بانویی با حلقه
- تجربه عباس
- خدایا کمکش کن
- آنچه پس از غرق شدن دیدم
- برگشت به زندگی دنیا
- تجربه دختر شانزده ساله
- تجربه شفیعی
- تجربه پل
- تجربه راشل
- تجربه ماندی
- تجربه استرالیا
- تجربه یک کودک
ص:2
ابتدای ورود به برزخ
علی علیه السلام چگونگی حالت احتضار را شرح میدهد
ناگاه سکرات مرگ وحسرت از دست دادن آنچه داشتند،بر آنهاهجوم آورددرا این حالت، اعضاء بدنشان سست گردید ودربرابرآن ،رنگ خود را باختند.سپس کم کم مرگ در آنها نفوذ کرده وبین آنها وزبانشان،جدائی افکند!
او همچنان در میان خانواده خود باچشم،نگاه می کند وباگوشش،می شنود!در حالیکه عقلش،سالم است وفکرش باقی است!می اندیشد که عمر را در چه راهی فانی کرده وروزگارش را در چه راهی،سپری نموده است!به یاد ثروتهائی که جمع کرده است،می افتد !همان ثروتی که در جمع آوری آن،چشمها را بهم گذارده بود و از حرام وحلال ومشکوک گرفته، گناه جمع آوری آنها به گردن اوست!حال هنگام جدائی از آن اموال،فرارسیده،در حالیکه این ثروت برای وراث می ماند واز آن استفاده کرده وبهره می برند!راحتی آن برای دیگران وسنگینی گناهش،بر دوش اوست و او در گرو این اموال است!دست خودرا ازپشیمانی به دندان می گزد واین به خاطر صحنه هائی است که در هنگام مرگ،برایش مشخص می گردد.دراین حالت،به آنچه در زندگی به آن علاقه داشت بی اعتناست!وآرزو می کند،ای کاش آن شخصی که درگذشته بر ثروت او ،غبطه می خوردم وبر او حسد می بردم،این اموال راجمع کرده بود!