طرح مسئله
اسلام ديني است كه بر پاية خرد و تعقل بنا نهاده شده و قرآن كريم بارها و بارها انسان را به تدبّر و تفكر در عاقبت امور دعوت كرده است. تفكر و تعقّل در مبدأ و غايت آفرينش مورد توجه شريعت قرار گرفته و امام صادق(ع) در روايتي همگان را به اين امر ترغيب نمودند: «رحم الله امرأً عَلِم من اين و في اَين و الي اَين.» خداوند رحمت كند كسي را كه بداند از كجا آمده است؟ و در كجاست؟ و به سوي كجا در حركت است؟
عقل پايه اي ترين سرماية معرفتي بشر است كه حتي حجّيت وحي نيز بر آن تكيه دارد. عقل براي پي بردن به غايت آفرينش و در مسير آن حركت كردن لازم است اما كافي نيست. عقل بشر نمي تواند بر مبدأ و معاد احاطه يابد. همين جاست كه نياز به «حجت بيروني» (وحي) روشن مي گردد. پس عقل با حفظ حجيت ذاتيه اش از امامت و هدايت علم واقعي يا وحي بي نياز نيست.
از آنجا كه دامنه و وسعت اين موضوع بسيار گسترده و در مقولة ماوراء الطبيعه و چشم اندازي فراتر از زمان و مكان دارد، سؤالات بسياري مطرح مي شود: غايت چيست؟ مراد از غايت، نهايت است يا غرض و مقصود؟ از منظر آيات قرآن، از كجا آمده ايم و به كجا خواهيم رفت؟ آيا رشتة اتصال مبدأ و معاد همان صراط مستقيم است؟ جايگاه عقل و قلب در ايجاد بصيرت توجه به حيات جاوداني چگونه است؟ غرض و هدف اصلي خلقت چيست؟ نقش غايي امام در نظام آفرينش چگونه است؟
1- بررسي لغوي غايت
معاني كه براي غايت لحاظ شده عبارت اند از: مقصود، منظور، هدف، نقشه، حداكثر، اوج، حد، مدت، طرف، پرچم، بيرق (معلوف / 2/1445) العلة الغائيه: سبب نهائي. للغاية: بسيار، بي نهايت به انتهاي درجه. مُغيّا: موضوعي كه براي انتهاست. اَغيا، تَغَيَّي الغاية: مقصد داشت، هدف داشت.
غاية: غايي و غايات، ج - پايان هر چيزي از زمان و مكان، عَلَم و رايت، پرنده (همان)
ص: 2