را آرام نخواهد گذاشت و بر همين اساس، اين واقعه نيز مانند ديگر گنجينه هاي عالم اسلام از دسيسه تحريفگران و جهل جاهلان مصون نمانده است. از سوي ديگر، اين نهضت مانند قرآن، دريايي ناپيدا كرانه است، پس انديشه ي عادي بشر نمي تواند بر تمامي ابعاد آن پرتو افكند و سيماي واقعي آن را به نمايش بگذارد؛ به همين سبب تصويرهايي كه ارباب انديشه و هنر از آن ارائه داده اند از نشان دادن سيماي راستين آن عاجز بوده است. بنابراين، بر چهره ي تابناك اين نهضت انبوهي از غبار تحريف - لفظي يا معنوي - نشسته است.از ديرباز، فرزانگان وادي انديشه و پژوهشگران تاريخ اسلام براي تحريف زدايي از سيماي اين نهضت، شيوه هاي مختلفي را آزموده اند كه هر يك در جاي خود در خور تأمل و شايسته ي تحسين است ولي بايد اعتراف كرد كه با همه ي اين كاوشها فقط روزنه هايي از شيوه ي پژوهش گشوده شده و زاويه هاي محدودي از سيماي آن رخ نموده است.اين مقاله درصدد آن است كه اثبات كند، شناخت چهره ي باطل بدون شناخت سيماي حق امكان ناپذير است و باطل شناسي از حق شناسي مي گذرد، پس براي تحريف شناسي عاشورا بايد نخست چهره ي قهرمانان آن را شناخت؛ يعني تحريف شناسي عاشورا در پرتو انسان شناسي است. سرانجام معياري به دست خواهد آمد كه بر اساس آن، هم مي توان سيماي اين حادثه را بهتر شناخت و هم از سيماي آن تحريف زدايي كرد. بنابراين، نخست به بحث فشرده اي در باب روشهاي ممكن براي معرفي عاشورا و تحريف زدايي خواهيم پرداخت. پس از آن به اصول تحريف شناسي نهضت در پرتو انسان شناسي همت خواهيم گماشت.
روشهاي ممكن در تحريف شناسي عاشورا
اشاره
اسلوبهايي كه براي معرفي سيماي عاشورا ممكن است به كار گرفته شود