شویم. بحث دوم, بحث درس های عاشوراست, که یک بحث زنده و جاودانه و همیشگی است؛ مخصوص زمان معینی نیست. درس عاشورا, درس فداکاری و دینداری و شجاعت و مواسات و درس قیام للّه و درس محبت و عشق است. یکی از درس های عاشورا, همین انقلاب عظیم و کبیری است که شما ملت ایران پشت سر حسین زمان و فرزند ابی عبداللّه الحسین انجام دادید. خود این, یکی از درس های عاشورا بود. در این زمینه هم من امروز هیچ بحثی نمی کنم. بحث سوم, در باره عبرت های عاشوراست, که چند سال قبل از این, ما این مسأله را مطرح کردیم که عاشورا غیر از درس ها, عبرت هایی هم دارد. بحث عبرت های عاشورا مخصوص زمانی است که اسلام, حاکمیت داشته باشد. حداقل این است که بگوییم عمده این بحث, مخصوص این زمان است؛ یعنی زمان ما و کشور ما, که عبرت بگیریم. ما قضیه را این گونه طرح کردیم که چطور شد جامعه اسلامی به محوریت پیامبر عظیم الشأن, آن عشق مردم به او, آن ایمان عمیق مردم به او, آن جامعه سرتاپا حماسه و شور دینی, و آن احکامی که بعداً مقداری درباره آن عرض خواهم کرد, همین جامعه ساخته و پرداخته, همان مردم, حتّی بعضی از همان کسانی که دوره های نزدیک به پیامبر را دیده بودند, بعد از پنجاه سال کارشان به آن جا رسید که جمع شدند, فرزند همین پیامبر را با فجیع ترین وضعی کشتند؟! انحراف, عقبگرد, برگشتن به پشت سر, ازاین بیش تر چه می شود؟! زینب کبری در بازار کوفه, آن خطبه عظیم را