محمد بابيها را به منظور اجراي نقشه قتل ناصرالدين شاه قاجار به تهران فراخواند (گوهر، سال 6، ش 3، ص 178 - 183، ش 4ص 271 - 277). نقش فعال ميرزا حسينعلي در اقدامات بابيان و تصميم جدي اميركبير براي فرونشاندن قيامها و شورش هاي آنان موحب شد كه وي از ميرزا حسينعلي بخواهد ايران را به قصد كربلا ترك كند، و او در شعبان 1267 به كربلا رفت (نبيل زرندي، ص 580، 584 - 585)؛ اما چند ماه بعد، پس از بركناري و قتل امير كبير، در ربيع الاول 1268، و صدارت يافتن ميرزا آقاخان نوري، به دعوت و توصيه شخص اخير به تهران بازگشت. در شوال 1268، حادثه تيراندازي دو تن از بابيان به ناصرالدين شاه پيش آمد و بار ديگر به دستگيري و اعدام بابيها انجاميد (همان، ص 590 - 592). از نظر حكومت مركزي، قرائن و شواهدي براي نقش ميرزا حسينعلي نوري در طراحي اين سوء قصد وجود داشت و به دستگيري او اقدام شد (زعيم الدوله تبريزي، ص 195). ميرزا يحيي نيز كه عموم بابيان او را جانشين بلامنازع باب مي دانستند و در هنگام تيراندازي به شاه در نور به سر مي برد، توانسته بود با لباس درويشي و عصا و كشكول، مخفيانه به بغداد برود (ميرزا آقاخان كرماني و روحي، ص 301؛ حاجي ميرزاجاني كاشاني، مقدمه براون، ص لح - لط؛ قس نبيل زرندي، ص 613). او چهار ماه زودتر از بهاءالله به بغداد رسيد با توجه به تنوع وقايع تروريستي در تاريخ بابيت و بهاييت در قسمت 2 (مصاديق تروريسم) بدون داوري تنها به ذكر خلاصه وقايع (بدون