باب از پاسخگويي به سؤالات علمي علماي اصفهان (ميرزا حسن نوري حكيم و محمد مهدي كلباسي و...)، و ادامه ي پذيرايي حاكم از او به طور مخفيانه. - 1263. ق: حبس باب به دستور محمد شاه قاجار و صدراعظم وي (حاج ميرزا آقاسي) به مدت نه ماه در زندان ماكو، و نگارش «بيان» (كتاب مقدس بابيان) توسط باب در آنجا. - جمادي الاول 1264 - شعبان 1266. ق: انتقال باب به قلعه ي چهريق (در حوالي اروميه) و حبس وي به مدت 27 ماه در آنجا. وي چندي بعد براي مناظره ي علما با او در حضور وليعهد (ناصرالدين ميرزا) به تبريز احضار شد و پس از شكست در مناظره با علما، چوبكاري شد و به خط خويش توبه نامه نوشت و جميع ادعاهايش را تكذيب كرد. - 1264. ق: تجمع بهائيان به رهبري ملا محمد علي قدوس و قره العين و حسينعلي بهاء در بدشت (حوالي شاهرود) و ظاهر شدن قره العين به نحو غيرمنتظره و شگفت انگيز به صورت بي حجاب و بزك كرده در جمع بابيان، و اعلام نسخ ديانت اسلام و لغو احكام آن (با پشتيباني حسينعلي بهاء)، و ايجاد بحث و جنجال در بين حضار و خروج جمع بسياري از آنان از مسلك بابيت، و حمله ي مردم مسلمان منطقه به بابيان بر اثر پخش خبر روابط نامشروع قره العين با قدوس و بهاء. - 1265. ق: تعيين ميرزا يحيي صبح ازل (برادر بهاء) در سن نوزده سالگي از سوي باب به عنوان وصي و جانشين وي، و قبول اين امر توسط بابيان و از جمله: برادر بزرگ ترش، حسينعلي بهاء. - 1266 - 1265.