جهاني و بين المللي را احراز كرده است.» اين گزارش براي سازمان اطلاعاتي و امنيت كشور از آن جهت حائز اهميت بود كه در آن زمان بهائيان حتي از انجام مراسم مذهبي خود به طور رسمي در برخي كشورها مانند آلمان، ايران، تركيه و... منع شده بودند و از طرفي در سرزمين اسرائيل كه بهائيت را به رسميت شناخته بود، مسلمانان در تنگنا قرار داشتند و مورد آزار و اذيت حكومت صهيونيستي قرار مي گرفتند. مجموعه اين اوضاع ساواك را بر آن داشت تا به دنبال نظريه اي براي توجيه اين اقدام باشد: اين اقدام را مي توان پاسداشت خدمات جامعه بهائيت و سران آن از زمان تأسيس حكومت اسرائيل و حتي سالها قبل از آن دانست. در بحبوحه ي جنگ جهاني اول، زماني كه قشون انگليس ها براي در هم كوبيدن دولت عثماني در خاورميانه و فراهم كردن زمينه ي تشكيل كانون ملي يهوديان در فلسطين وارد حيفا شده و با كمبود آذوقه مواجه مي شود، اين عباس افندي - عبدالبهاء - پيشواي دوم مذهب بهائيت است كه افسران انگليس را از نگراني خارج مي كند: «من به اندازه ي ارتش شما آذوقه دارم.» در پاورقي كتاب راه برگزيده the chosen high way نوشته ليدي بلام فيد، آمده است: «اين مخازن عبدالبها در زمان سلطه قشون عثماني مخفي گاه خوبي براي گندم ها بود.» سال ها بعد با ورود يهوديان به فلسطين، باز پيشواي بهائيان (شوقي افندي) بود كه مسؤوليت خوشامدگويي به اسرائيليان را عهده دار شد. او در سخنانش بر منافع مشترك بهائيت و صهيونيسم تأكيد كرد و با مقايسه منافع مسيحيان، يهوديان