دين خارج گشتند؟ پس اگر اميرالمؤمنين علي (ع) همه آنچه را كه مي دانست آشكار مي كرد، از بسيار جهات ديگر هم دچار مشكلات مي شد. كمااينكه غالب مردم كوفه پايتخت و مركز حكومت آن حضرت، شيعه و اهل ولاي اهل بيت بودند، ولي باز حضرت علي (ع) نتوانست همه آنچه را كه مردم اين شهر از روزگاران پيش به ارث برده بودند، تغيير دهد؛ همچنانكه او جز اندكي از اسرار دلش را نتوانست براي اهل كوفه فاش سازد و تازه اين، مربوط به زماني است كه هم قدرت معنوي و هم حكومت ظاهري از آن او بود. پس پر واضح است كه وضع در دوراني كه قدرت در دست او نيست و نيز وضع فرزندان او در روزگاران بعد كه شمشير جور و ستم بر بالاي سر آنان قرار داشته، چگونه بايد باشد؟! حضرت علي (ع) در آن شرايط خاص و بعدها فرزندان كرامش در آن اوضاع و احوال معلوم، بدان علت تقيه پيش گرفتند كه مي دانستند ترك تقيه و ابراز حقايق، آنان و دوستداران اندكشان را از بين خواهد برد. پيشتر نيز حضرت علي (ع)، پسرانش را به استفاده از تقيه دستور داده بود، چنانكه طبرسي روايت كرده است كه حضرت علي (ع) خطاب به فرزندانش فرمود: به شما دستور مي دهم كه براي حفظ دين و آئين خود به هنگام لزوم، تقيه را بكار گيريد - تا فرمود: - بدين وسيله جان برادران و ياران محفوظ مي ماند و اين بهتر از آن است كه خود را در معرض هلاكت قرار دهيد و از حدود دين كنار رفته و جان برادران خود را به خطر اندازيد. بهوش