- مشخصات كتاب
- مقدمه مصحح
- [مقدمه و خلاصه فهرست]
- اندر ياد كردن اصل روايتها از ابن المقفع و حمزه اصفهانى و ديگر راويان و شرح آن در هشت باب داده مى [شود]. از ابتداى كتاب تا بقصص ملوك عجم رسيدن
- باب الاول اندر تواريخ و اختلاف كه اندر آن رود:
- باب الثانى
- باب الثالث در تاريخ بعضى از پادشاهان عجم تا سنه عشرين و خمسمائه
- باب الرّابع در تاريخ پادشاهان روم و حكما و غيرهم
- باب الخامس در تاريخ ملوك عرب و اسلاف پيغامبر [صلى الله عليه]
- از گاه حمير بن سبابه [3]: هزار و پانصد و چهل و چهار سال از گاه ابرهه ذو المنار: دو هزار و نهصد و چهل و نه سال از گاه تبّع اسعد ابى كرب بن مكيكرب [4]: هزار و پانصد و هشتاد و نه سال از گاه ذو الجناح شمر بن حسّان: هزار دويست و شصت و چهار سال از گاه نعمان بن المنذر كه خورنق [5] كرد: هفتصد و هجده سال از گاه ذو نواس صاحب الاخد [ود]: ششصد و شصت و چهار سال از گاه نعمان قتيل [6] ابرويز، ششصد و چهل و سه سال
- در تاريخ اسلاف پيغامبر عليه السلام
- باب السادس در تاريخ عهد خلفا تا بدين عهد
- باب السابع در تاريخ ملوك و سلاطين تا بدين غايت [از] ابتداء دولت آل سامان دويست و سى و سه سالست
- باب الثامن در ذكر كيومرث بر چهار فصل
- باب التاسع در نسق پادشاهان عجم بسه فصل
- فصل اوّل از باب نهم در نسبت ملوك عجم اوشهنج [1]
- فصل دوم از باب نهم اندر مدت پادشاهى اين طبقات و ذكر بناها و كارها كه در عمر خود كردند.
- طبقه پيشداديان:
- از روايت بهرام مؤبد شاپور بيرون از سى سال كيومرث، پادشاهى هوشنگ چهل سال بود
- پادشاهى طهمورث سى سال بود
- پادشاهى جمشيد هفتصد و شانزده سال بود
- پادشاهى بيوراسب ضحاك هزار سال بود
- پادشاهى افريدون پانصد سال بود
- پادشاهى منوچهر صد و بيست سال بود
- پادشاهى نوذر هفت ماه بود
- پادشاهى افراسياب بزمين ايران دوازده سال بود
- پادشاهى زاب طهماسب سه سال بود
- جمله اين طبقه
- طبقه كيانيان هم از روايت بهرام مؤبد
- پادشاهى كيقباد صد سال بود
- پادشاهى كيكاوس صد و پنجاه سال بود
- پادشاهى كيخسرو شصت سال بود
- پادشاهى لهراسف صد و بيست سال بود
- پادشاهى گشتاسب صد و بيست سال بود
- پادشاهى بهمن صد و دوازده سال بود
- پادشاهى هماى چهرآزاد سى سال بود
- پادشاهى داراب دوازده سال بود
- پادشاهى داراء بن داراب چهارده سال بود
- پادشاهى اسكندر رومى چهارده سال بود
- جملت اين طبقه كيانيان
- طبقه اشكانيان
- طبقه ساسانيان
- اشاره
- پادشاهى اردشير بابكان چهارده سال و ده ماه بود
- (41- آ) پادشاهى شاپور اردشير سى سال و پانزده روز بود
- پادشاهى هرمزد شابور دو سال بود
- پادشاهى بهرام هرمزد سه سال و سه ماه بود
- پادشاهى بهرام بن بهرام هفده سال بود
- (43- آ) پادشاهى بهرام [بن بهرام] بهراميان [5] چهل سال و چهار ماه بود
- پادشاهى نرسه [1] بن بهرام هفت سال بود
- پادشاهى هرمزد بن نرسه [1] هفت سال و پنج ماه بود
- پادشاهى شاپور ذو الأكتاف هفتاد و دو سال
- (44- ب) پادشاهى اردشير هرمزد چهار سال بود
- پادشاهى شاپور بن شاپور پنج سال بود
- پادشاهى بهرام بن شاپور يازده سال بود
- پادشاهى يزدگرد بزه گر بيست و يك سال و پنج ماه و هيجده روز بود
- پادشاهى بهرام گور بيست و سه سال بود
- پادشاهى يزدجرد بن بهرام چهارده سال و چهار ماه و هجده روز بود
- پادشاهى فيروز بن يزدجرد هفده سال بود
- (47- ب) پادشاهى بلاش بن فيروز چهار سال بود
- پادشاهى قباد فيروز چهل و يك سال بود
- پادشاهى نوشروان عادل چهل و هشت سال بود
- پادشاهى هرمزد بن نوشروان دوازده سال بود
- پادشاهى خسرو پرويز سى و هشت سال بود
- پادشاهى شيرويه بن پرويز هشت ماه بود
- پادشاهى اردشير شيروى يك سال و شش ماه
- پادشاهى بوران [3] دخت پرويز
- پادشاهى خشنسفنده [4]
- پادشاهى آزرمى، دخت پرويز شش ماه بود
- پادشاهى خرداد پرويز [3] يك سال بود
- پادشاهى يزدجرد شهريار بيست سال بود
- طبقه پيشداديان:
- فصل سوم از باب نهم اندر روايت حمزه اصفهانى تاريخ ساسا [نيا] ن و پيدا كردن سهو اندر آن از شرح عيسى بن [1] موسى الكسروى
- باب العاشر اندر ياد كردن كه در روزگار هر پادشاهى پيغمبران كه بودند، و موبدان، و سپهبدان، و معروفان بر سبيل اجمال.
- باب الحادى عشر اندر نسب تركان از هر بطن و جنس و ذكر ايشان در حدود مشرق.
- باب الثانى عشر در ذكر پادشاهان هندوان و نسب آنان از آنچ بما رسيدست
- باب الثالث عشر در تاريخ پادشاهان يونان و ذكر اخبار ايشان:
- باب الرابع عشر اندر نسق ملك روم و ذكر اخبارشان
- باب الخامس عشر اندر سالهاء قبطيان اين قدر كه معلوم شد
- باب السادس عشر اندر سالهاء بنى اسرائيليان و ذكر ملوك و علماء ايشان بر اجمال
- باب السابع عشر اندر تاريخ ملوك عرب و آن پنج فصلست
- باب الثامن عشر اندر تاريخ پيغامبران عليهم السلام و مدت عمر داست [7] و اخبار ايشان بر سبيل اختصار
- اشاره
- ابونا آدم عليه السلام
- شيث النبى عليه السلام
- ادريس النبى عليه السلام
- نوح النبى عليه السلام
- هود النبى عليه السلام
- صالح النبى عليه السلام
- ابراهيم النبى عليه السلام
- لوط النبى و مولود [3] النبى عليهما السلام
- اسماعيل النبى عليه السلام
- اسحق النبى عليه السلام
- حديث يعقوب و برادرش عيص عليهما السلام
- يوسف النبى عليه السلام
- ايوب النبى عليه السلام
- شعيب النبى عليه السلام
- موسى النبى عليه السلام
- الخضر النبى عليه السلام
- يوشع بن نون عليه السلم
- حزقيل النبى عليه السلام
- الياس النبى عليه السلام
- اليسع النبى عليه السلام
- اشموئيل النبى [1] عليه السلام
- داود النبى عليه السلام
- سليمان النبى عليه السلام
- شعيا النبى عليه السلام
- ارميا و دانيال عليهما السلام
- زكريا النبى عليه السلام
- يحيى النبى عليه السلام
- عيسى النبى عليه السلام
- اصحاب الكهف
- يونس [1] النبى عليه السلام
- شمسون العابد
- جرجيس النبى عليه السلام
- باب التاسع عشر اندر نسق ملوك قريش عرب اسلام [1] از روزگار پيغامبر عليه السلام
- 148- ب) فصل اندر تاريخ معديان از عرب جاهليت
- فصل اندر نسب سيد المرسلين محمد المصطفى عليه افضل الصلوات
- فصل اندر الفاظ سطيح و وشق [4]
- فصل اندر مولود پيغامبر ما محمد مصطفى عليه الصلاة و السلام
- فصل اندر تاريخها و كارها تا بهجرت
- فصل اندر حوادث بعد از هجرت
- السنة الاولى:
- السنة الثانية
- السنه الثالثة
- السنة الرابعة
- السنة الخامسه
- السنة السادسه
- السنة السابعه
- السنة الثامنه
- السنة التاسعه
- السنة العاشرة
- السنة الحادى عشر
- [سال پانزدهم]
- [سال شانزدهم]
- [سال هفدهم]
- [سال بيستم تا بيست و هفتم]
- [سال بيست و هشتم]
- [سال بيست و نهم]
- [سال سىام]
- سال سى و يك]
- [سال سى و سه]
- سال سى و چهار]
- [سال سى و پنجم]
- [سال سى و ششم]
- [سال سى و هفتم]
- [سال سى هشت و سى و نه]
- [سال پنجاه]
- [سال شصت و هشتم]
- [سال هفتاد و چهار تا هفتاد و شش]
- [سال هشتادى هشت]
- اشاره
- خلافت سليمان بن عبد الملك
- خلافت عمر بن عبد العزيز دو سال و پنج ماه و سيزده روز بود
- خلافت يزيد بن عبد الملك چهار سال و يك روز [7] بود:
- خلافت هشام بن عبد الملك
- خلافت الوليد بن يزيد يك سال و دو ماه و دو روز [2] بود
- خلافت يزيد بن وليد دو ماه و نه روز [6] بود
- خلافت ابراهيم بن الوليد دو ماه و نه روز [4] بود
- خلافت مروان بن محمد پنج سال و دو ماه [7] بود
- فصل در ذكر ابو مسلم صاحب الدعوه
- فصل اندر خبر ابراهيم الامام و ظهور سفاح
- الخلفا من بنى العباس بن عبد المطلب
- [سال صد و چهل و دو]
- [سال سيصد و دوازده تا سال سيصد و پانزده]
- [سال سيصد و شانزده تا سال سيصد و نوزده]
- باب العشرون در تاريخ و ذكر و نسب ملوك و سلاطين اندر عهد خلفا و عظمت و شوكت ايشان
- باب الحادى و العشرون اندر لقب پادشاهان عجم و شهرهاى مشرق و بعضى از هند و زمين مغرب و القاب خلفا و سلاطين بعد از رسل عليهم السلام
- اشاره
- اندر القاب پادشاهان مشرق
- (273- ب) اندر لقب و كنيتهاء كشور هندوان
- بزمين يمن و شام و عرب
- (274- ب) عرب عراق [را]
- و ملوك عرب شام را
- اندر لقب مردمان زمين روم و مغرب و اصطلاحات ايشان
- اسماء و القاب رسل عليهم السلام
- اشاره
- طبقه اول: پيغامبر عليه السلام [و خلفاء راشدين] [1]
- طبقه ثانى بنو اميه
- (278- آ) طبقه ثالث بنى العباس
- (278- ب) طبقه رابع در اسامى و القاب ملوك و سلاطين اهل اسلام رحمهم اللّه
- (279- آ) طبقه خامس القاب و كنيت و توقيع محموديان
- (279- ب) طبقه سادس نام و القاب و كنيت [و] طغرا و توقيع آل سلجوق رحمهم الله
- (280- آ) باب الثانى و العشرون در ذكر حفاير و نواويس و دفينه پيغمبران و پادشاهان و خلفا كه بر چه سان بوده است
- اشاره
- آدم و هابيل و حوا و شيث:
- ادريس و هو احنوح [1] عليه السلام
- نوح و سام عليهما السلام
- عابر و هو هود عليه السلام
- [صالح عليه السلام]
- ابراهيم و اسحق و يعقوب و الاسباط عليهم السلام.
- يوسف عليه السلام.
- لوط و ايوب و شعيب و خضر عليهم السلام.
- موسى و هرون عليهما السلام.
- يوشع بن نون و حزقيل [1] و الياس و يسع عليهم السلام.
- اشموئيل و داود و سليمان عليه السلام.
- اسا و شعيا و زكريا و ارميا و يحيى و عيسى.
- اندر ذكر دانيال عليه السلام و بخت نصر:
- ذكر اصحاب الرقيم:
- قصه اصحاب الكهف رضوان الله عليهم:
- يونس النبى عليه السلام:
- شمسون و جرجيس:
- محمد المصطفى عليه السلام و ابو بكر و عمر:
- عثمان و على و حسن و حسين رضوان اللّه عليهم:
- معاويه و يزيد و معاوية بن يزيد و مروان بن الحكم:
- ابن الزبير عبد الله
- عبد الملك بن مروان و وليد و سليمان:
- [هشام بن عبد الملك]
- وليد بن اليزيد
- فصل
- در ذكر جماعتى از اهل بيت پيغامبر عليهم السلام و نسق و نسب و مختصرى از اخبار
- فاطمة الزهرا بنت رسول عليهما السلام،
- ذكر فرزندان امير المؤمنين على عليه السلام:
- ذكر فرزندان حسن بن على عليهما السلام:
- فرزندان حسين بن على عليهما السلام:
- ذكر على بن الحسين عليهما السلام:
- ذكر محمد بن على الباقر عليه السلام:
- ذكر جعفر بن محمد بن على الصادق عليهم السلام:
- ذكر موسى بن جعفر عليهما السلام:
- ذكر على بن موسى الرضا عليهما السلام:
- ذكر محمد بن على بن موسى الرضا عليه السلام:
- ذكر على بن محمد بن على بن موسى الرضا عليهم السلام:
- ذكر الحسن بن على بن محمد بن على بن موسى الرضا عليهم السلام:
- ذكر فرزندان حسن [1] بن على بن ابى طالب صلوات الله عليهم
- ذكر مقابر صحابه و صاحب روايتان و اخبار شهيدان بدر و احد و ديگر غزوها:
- ذكر دوم اندر نواويس [5] ملوك عجم و بعضى ملوكان [6] و معروفان:
- در ذكر جماعتى از اهل بيت پيغامبر عليهم السلام و نسق و نسب و مختصرى از اخبار
- باب الثالث و العشرون اندر مساحت عالم و كوهها و درياها و جويها و شكل آن و بنيادها، چون حرمين و بيت المقدس و كعبه و صفت اقاليمها
- اشاره
- [درياى هند و چين]
- درياى طبرستان و جرجان و خزران:
- [درياى مغرب]
- درياى روم:
- درياى لازق:
- ذكر جويها
- تقسيم زمين و اقاليم بر وجهى ديگر:
- ذكر بعضى از بناها و شكل حرمين و قبله
- باب الرابع و العشرون
مجمل التواريخ و القصص، ملك الشعراء بهار
مشخصات كتاب
سرشناسه : رمضانی، محمد، 1346 - 1283
عنوان و نام پديدآور : مجمل التواریخ و القصص/ بتصحیح ملک الشعرا بهار؛ بهمت محمد رمضانی
مشخصات نشر : تهران.
مشخصات ظاهری : مب، 567 ص.مصور، جدول
وضعیت فهرست نویسی : فهرستنویسی قبلی
یادداشت : کتابنامه به صورت زیرنویس
شماره کتابشناسی ملی : 4331
مقدمه مصحح
اشاره
تصحيح كتاب بطريق علمى و انتقادى و آماده ساختن از براى طبع چنانكه امروز متداول گرديده خود فنى است از فنون ادبى انتقادى كه در دنياى ما تا نصف قرن اخير چندان مرسوم و متداول نبوده است.
در عهد قديم اگر دانشمندى ميخواست كتابى را بطريق فنى امروزى از حالت ابهام و پيچيدگى بحال سهولت و روشنى باز گرداند، آنرا تفسير با شرح ميكرد، و اين عمل بيشتر در كتب مذهبى و علمى و كمتر در ادبيات صورت ميگرفت- و مفسر يا شارح ناچار بود قسمت قسمت از اصل كتاب را ذكر كرده سپس آنرا بسليقه خود انتقاد كند و اشكالات آنرا رفع سازد و پيچيدگيهاى آنرا روشن نمايد و اغلاط آنرا بعقيده خود بصلاح باز آورد.
عيبى كه آن قبيل كتب داشت آن بود كه اصل تأليف از بين ميرفت و كتابى ديگر بوجود ميآمد كه بيشتر از اوقات، كار خواننده را مشكل تر مى ساخت.
اما تصحيح انتقادى بطريق فنى كه امروز معمولست در دنياى قديم رواجى نداشت و اگر كسى كتابي را تصحيح ميكرد چون غالبا بسليقه شخصى و بدون تفحص كامل و استقصا بود ناقص و معيوب از كار بيرون ميامد، يا حواشى بى معنى كه بشرح و تفسير شبيه تر بود در فراويز صفحه و اطراف سطور بوجود ميامد كه كمتر مورد استفاده قرار ميگرفت.
ازينرو كمتر كتاب صحيحى از علمى و ادبى ممكن بود