- اشارة
- اشارة
- السفر الثالث
- القسم الثانی
- اشارة
- [تتمة الفن الأول فی أحوال المبدإ و صفاته]
- الموقف السابع من السفر الثالث فی أنه تعالی متکلم و المعارف التی سنخ لنا فی تحقیق الکلام و الکتاب
- اشارة
- الفصل (1) فی تحصیل مفهوم التکلم
- الفصل (2) فی تحصیل الغرض من الکلام
- الفصل (3) فی الفرق بین الکلام و الکتاب و التکلم و الکتابة
- الفصل (4) فی وجوه من المناسبة بین الکلام و الکتاب
- الفصل (5) فی مبدإ الکلام و الکتاب و غایتهما
- الفصل (6) فی فائدة إنزال الکتب و إرسال الرسل إلی الخلق
- الفصل (7) فی کیفیة نزول الکلام و هبوط الوحی من عند الله
- الفصل (8) فی کشف النقاب عن وجه الکتاب و رفع الحجاب عن سر الکلام و روحه لأولی الألباب
- الفصل (9) فی تحقیق کلام أمیر المؤمنین و إمام الموحدین علی ع
- الفصل (10) فی بیان الفرق بین کتابة المخلوق و کتابة الخالق
- الفصل (11) فی تحقیق قول النبی ص إن للقرآن ظهرا و بطنا و حدا و مطلعا
- الفصل (12) فی توضیح ما ذکرناه و تبیین ما أجملناه من کون معرفة لب الکتاب مختصة بأهل الله من ذوی البصائر و الألباب
- الفصل (13) فی نعت القرآن بلسان الرمز و الإشارة
- الفصل (14) فی الإشارة إلی نسخ الکتب و محوها و إثباتها
- الفصل (15) فی ذکر ألقاب القرآن و نعوته
- اشارة
- فاعلم أن من جملة أسمائه و نعوته «النور»
- و من أسمائه الحکمة
- و من أسمائه الخیر
- و من أسمائه الروح
- و منها الحق
- و منها الهدی
- و منها الذکر
- و منها النبأ العظیم
- و منها الشفاء
- و منها الرحمة
- و منها العلی الحکیم
- و منها ذو الذکر
- و منها التنزیل
- و منها المنزل
- و منها البشیر و النذیر
- و منها البشری
- و منها المجید
- و منها العزیز
- و منها العظیم
- و منها الموعظة الحسنة
- و منها النعمة
- و منها الرزق
- و منها المبین
- و منها المیزان
- الموقف الثامن فی العنایة الإلهیة و الرحمة الواسعة لکل شیء و کیفیة دخول الشر و الضر فی المقدورات الکائنة بحسب القضاء الإلهی و التقدیر الربانی و فیه فصول
- الفصل (1) فی القول فی العنایة
- الفصل (2) فی مباحث الخیر و الشر
- الفصل (3) فی أقسام الاحتمالات التی للموجود من جهة الخیر و الشر
- الفصل (4) فی أن جمیع أنواع الشرور من القسم المذکور لا توجد إلا فی عالم الکون و الفساد بسبب وقوع التضاد فیه
- الفصل (5) فی کیفیة دخول الشرور فی القضاء الإلهی
- الفصل (6) فی دفع أوهام وقعت للناس فی مسألة الخیر و الشر
- الفصل (7) فی أن وقوع ما یعده الجمهور شرورا فی هذا العالم قد تعلقت به الإرادة الأزلیة صلاحا لحال الکائنات
- الفصل (8) فی بیان کمیة أنواع الخیرات و الشرور الإضافیة
- الفصل (9) فی أن العالم المحسوس کالعالم المعقول مخلوق علی أجود ما یتصور فی حقه و أبلغ ما یمکن علی وجه الإجمال
- الفصل (10) فی بیان أن کل مرتبة من مراتب مجعولاته أفضل ما یمکن و أشرف ما یتصور علی الوجه التفصیلی
- الفصل (11) فی نبذ من آثار حکمته تعالی و عنایته فی خلق السماوات و الأرض
- الفصل (12) فی ذکر أنموذج من آثار عنایته فی خلق المرکبات
- الفصل (13) فی آیات حکمته و عنایته فی خلق الإنسان
- الفصل (14) فی عنایته تعالی فی خلق الأرض و ما علیها لینتفع بها الإنسان
- اشارة
- منها کونها فراشا و مهادا
- و منها ما به من الله علینا
- و منها أن لم تخلق فی نهایة اللطافة و الشفیف
- و منها أن جعلها بارزة بعضها من الماء
- و منها الأشیاء المتولدة منها
- و منها جذبها للماء من السماء
- و منها العیون و الأنهار العظام
- و منها انصداعها بالنبات و غیره
- و منها حیاتها و موتها
- و منها تولد الحیوانات المختلفة
- و منها نشو النباتات المتنوعة
- و منها الطعام و الإدام
- و منها الدواء-
- و منها الفواکه
- و منها الکسوة للإنسان
- و منها الأحجار المختلفة لونا و صفاء
- و منها ما أودع فیها من المعادن الشریفة
- و منها أن لها طبع الکرم و السماحة
- الفصل (15) فی بدائع صنع الله فی الأجرام الفلکیة و الأنوار الکوکبیة
- الفصل (16) فی إثبات أن جمیع الموجودات عاشقة لله سبحانه مشتاقة إلی لقائه و الوصول إلی دار کرامته
- الفصل (17) فی بیان طریق آخر فی سریان معنی العشق فی کل الأشیاء
- الفصل (18) فی بیان أن المعشوق الحقیقی لجمیع الموجودات و إن کان شیئا واحدا فی المال
- الفصل (19) فی التنبیه علی إثبات الصور المفارقة التی هی مثل الأصنام الحیوانیة و النباتیة و مدبراتها الکلیة من هذا المأخذ
- الفصل (20) فی ذکر عشق الظرفاء و الفتیان للأوجه الحسان
- الفصل (21) فی أن تفاوت المعشوقات لتفاوت الوجودات
- الفصل (22) فی اختلاف الناس فی المحبوبات
- الفصل (23) فی الإشارة إلی المحبة الإلهیة المختصة بالعرفاء الکاملین و الأولیاء الواصلین
- الموقف التاسع فی فیضه تعالی و إبداعه و فعله و تحقیق وجود الصور المفارقة العقلیة و فیه فصول
- الفصل (1) فی تمهید أصول یحتاج إلی معرفتها فی تحقیق أول الهویات الصادرة عنه تعالی و أن أی وجود یخصه
- الفصل (2) فی أن أول ما یصدر عن الحق الأول یجب أن یکون أمرا واحدا
- الفصل (3) فی سیاقة أخری من الکلام لتبیین هذا المرام أورده بهمنیار فی کتاب التحصیل تلخیصا لما قد تکرر ذکره فی کلام الشیخ الرئیس سیما فی التعلیقات
- الفصل (4) و هناک مساق آخر فی البرهان علی هذا الأصل إفادة الشیخ الرئیس فی أکثر کتبه کالشفاء و الإشارات و التعلیقات و غیرها
- الفصل (5) فی ذکر شکوک أوردت علی هذه القاعدة و الإشارة إلی دفعها
- فصل (6) فی الإشارة إلی منهج آخر فی أن الصادر الأول واحد غیر مرکب
- الفصل (7) فی قاعدة إمکان الأشرف الموروثة من الفیلسوف الأول مما یتشعب عن أصل امتناع صدور الکثرة عن الواحد الحق
- الفصل (8) فی نتیجة ما قدمناه من الأصول و ثمرة ما أصلناه فی هذه الفصول
- اشارة
- النفوس بما هی نفوس قد شیب فیها ضربان من العدم.
- تبصرة تفصیلیة
- المناهج لإثبات هذا الموجود المفارق القدسی
- اشارة
- الأول من طریق النبوة و الإلهام
- و الثانی من منهج امتناع الکثیر عن الواحد
- الثالث من سبیل إمکان الأشرف
- الرابع من مسلک الملاءمة و المناسبة الذاتیة بین المقتضی و المقتضی
- الخامس من جهة إخراج ما بالقوة إلی ما بالفعل
- السادس من طریق الهیولی و الصورة و کیفیة التلازم بینهما
- السابع من أسلوب الطبیعة المتجددة الهویة عندنا
- الثامن من مذهب الأشواق و الأغراض و الشهوات و میول الأشیاء إلی الکمالات
- التاسع من طریق کفایة الإمکان الذاتی للأنواع المحصلة
- العاشر من سبیل الحرکات الفلکیة و ذلک من وجوه
- الحادی عشر من منهج مطابقة الأحکام
- الثانی عشر من مسلک التمام و مقابله
- المناهج لإثبات هذا الموجود المفارق القدسی
- تکمیل انحلالی لشک إعضالی
- الموقف العاشر فی دوام جود المبدإ الأول و أزلیة قدرته
- اشارة
- الفصل (1) فی الإشارة إلی شرف هذه المسألة و أن دوام الفیض و الجود لا ینافی حدوث العالم و تجدده فی الوجود
- فصل (2) فی بیان حدوث الأجسام بالبرهان من مأخذ آخر مشرقی غیر ما سلف فی مباحث أحکام الجوهر من العلم الکلی
- الفصل (3) فی ذکر ملفقات المتکلمین و نبذ من آرائهم و أبحاثهم فی هذه المسألة
- الفصل (4) فی بعض احتجاجات المتکلمین و أرباب الملل انقطاع الفیض
- اشارة
- الحجة الأولی أن الحوادث لو کانت غیر متناهیة
- الحجة الثانیة
- الحجة الثالثة
- الحجة الرابعة
- الحجة الخامسة
- الحجة السادسة
- الحجة السابعة
- الحجة الثامنة
- الحجة التاسعة
- اشارة
- و الجواب بوجوه
- أحدها أن ما ذکروه فی نفی المجرد سوی الباری تعالی- یفید نفی موجود غیره
- و ثانیها أنه معارض بالدلائل القائمة
- و ثالثها أن الوجودات البسیطة قد مر أنها متمایزة
- و رابعها أن بناء ما ذکروه فی هذه الحجة
- و خامسها أن غایة ما لزم ترکب الواجب من أجزاء عقلیة
- و سادسها أن ماهیة الحرکة و معناها و إن کانت هی المسبوقیة بالغیر
- و سابعها ما قیل إن ما ذکروه
- و ثامنها ما قیل إنه لو سلم ما ذکر
- و تاسعها أن کون کل دورة مسبوقة بالعدم
- الفصل (5) فی طریق التوفیق بین الشریعة و الحکمة فی دوام فیض الباری و حدوث العالم
- الموقف السابع من السفر الثالث فی أنه تعالی متکلم و المعارف التی سنخ لنا فی تحقیق الکلام و الکتاب
- القسم الثانی
الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه المجلد 7
اشارة
سرشناسه : صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، 979-1050ق.
عنوان و نام پدیدآور : الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه/ مولف صدرالدین محمدالشیرازی.
مشخصات نشر : بیروت: داراحیاء التراث العربی، 13 -
مشخصات ظاهری : ج.
یادداشت : عربی.
یادداشت : فهرستنویسی بر اساس جزء دوم از سفر چهارم.
یادداشت : ج.1، چاپ سوم.
یادداشت : ج.2، چ.2: 1981م.
یادداشت : ج.2، چ.3: 1981م.
یادداشت : کتابنامه: ص. [391] - 392؛ همچنین به صورت زیرنویس.
موضوع : فلسفه اسلامی -- متون قدیمی تا قرن 14
موضوع : فلسفه اسلامی
رده بندی کنگره : BBR1083/ص4ح8 1300ی
رده بندی دیویی : 189/1
شماره کتابشناسی ملی : 3341076
***معرفی اجمالی
«الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة الأربعة»، تألیف صدرالدین محمد شیرازی (متوفی 1050ق)، معروف به ملا صدرا یا صدرالمتألهین، دوره کامل فلسفه صدرایی (حکمت متعالیه) به زبان عربی است.
این نسخه از کتاب، پس از تصحیح چاپ های گذشته، با افزودن تعلیقه های حکیم سبزواری، علامه طباطبایی، آقا علی مدرس زنوزی و دیگران به چاپ رسیده است. علامه محمدرضا مظفر (متوفی 1383ق) بر این کتاب مقدمه نوشته است.
***ساختار
در ابتدای کتاب، سه مقدمه به قلم محمدرضا مظفر، ناشرین و مؤلف آمده است. متن اثر مشتمل بر 4 سفر است که در نه جلد تنظیم شده است. هریک از اسفار در ضمن چند «مرحله، فن، موقف یا باب» مشتمل بر فصولی بیان شده است. در صدر صفحه متن اسفار و در ذیل آن تعلیقه های تعدادی از فلاسفه بزرگ ذکر شده است. برخی از اساتید تنها بر بخشی از کتاب تعلیقه زده اند؛ مثلاً آقا علی مدرس و مولی محمد اسماعیل خواجوی تنها بر سفر نفس تعلیقه زده اند (مقدمه ناشرین، صفحه ث).
ساختار کتب حکمت متعالیه، با ساختار آثار فلسفی مشائی و اشراقی تفاوت اساسی دارد. برخلاف متون مشائی، در متون حکمت متعالیه از ریاضیات و طبیعیات بحث نمی شود. اگرچه ملا صدرا در جلد پنجم اسفار به اختصار گریزی به طبیعیات زده است، اما این مباحث نه به نحو مستقل، بلکه صرفاً به مناسبت بحث از مراتب کلی وجود طرح گردیده است. پیش از ملاصدرا، مبحث نفس جزئی از مباحث طبیعیات را تشکیل می داد، اما وی آن را از طبیعیات جدا کرده و به مباحث الهیات به معنی اخص ملحق ساخته است. سیر مباحث فلسفی در این کتاب چنان است که گویی همه مجلدات آن به مثابه مقدمه ای برای دو جلد آخر؛ یعنی هشتم و نهم در نظر گرفته شده اند که به ترتیب به دو مبحث «معرفة النفس» و «معاد» اختصاص دارند (محمدزاده، رضا، ص214-213).
***گزارش محتوا
علامه مظفر در مقدمه اش بر کتاب ابتدا به توصیف جایگاه علمی نویسنده پرداخته است. وی ملا صدرا را از بزرگ ترین فلاسفه الهی دانسته که قرن ها باید بگذرد تا فرزانه ای مانند او ظهور یابد. او مدرّس درجه اول مکتب فلسفی الهی در سه قرن اخیر در بلاد شیعه است (ر.ک: مقدمه مظفر، صفحه ب). وی سپس کتاب اسفار را در رأس تمامی کتب فلسفه قدیم و جدید و مادر تمامی تألیفات او دانسته است؛ چراکه هر کتابی یا رساله ای که پس از آن تألیف کرده، برگرفته از عبارات آن کتاب است (همان، صفحه «ب» و «ز»). در ادامه به ذکر شرح حال صدرا پرداخته و زندگی اش را در سه مرحله توضیح داده است (همان، صفحه د - ز).
«حکمت متعالیه»، عنوان نظام فلسفی صدرالدین محمد شیرازی، مشهور به ملا صدرا و صدرالمتألهین است. ملا صدرا در هیچ یک از آثارش این نام و همچنین نام دیگری را برای اشاره به نظام فلسفی خود به کار نبرده، بلکه آن را در نام گذاری مهم ترین اثر مکتوب فلسفی اش، «الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة الأربعة» به کار برده است. اما این کتاب نیز، که پس از او مشهورترین اثر او شناخته شده، به «اسفار اربعه» معروف است و کمتر کسی از آن با نام الحکمة المتعالیة یاد می کند. استفاده از این تعبیر بعد از او، صرفاً برای اشاره به نظام فلسفی وی، متداول شده است. گفتنی است که ملا صدرا در کتاب «الشواهد الربوبیة»، علاوه بر «الأسفار الأربعة» از کتاب دیگر خود به نام «الحکمة المتعالیة» نیز یاد کرده است. به نظر سید جلال الدین آشتیانی، کتاب اخیر همان کتاب ناتمام «المسائل القدسیة» است (ر.ک: فنا، فاطمه، ص774).
با مطالعه و بررسی آثار ملا صدرا می توان دریافت که او در تأسیس نظام فلسفی خود از دو گونه منبع بهره برده است:
1. منبع روحانی و باطنی؛ یعنی همان چیزی که او الهامات ربانی نامیده و به مدد مجاهده و تهذیب نفس و تجرید عقل به آن دست یافته است؛
2. منابع ظاهری و به یک معنا تاریخی و آنچه در تاریخ جلوه گر شده است. در بررسی این قسم از منابع باید به این نکته توجه داشت که مراد از تأثیر آنها در پیدایش و شکل گیری حکمت متعالیه لزوماً به این معنی نیست که همه آنها مستقیماً و کاملاً در سیاقی موافق با اندیشه ملا صدرا مؤثر بوده اند. ازاین رو، به استثنای منابع قرآنی و حدیثی، او اظهار می دارد که پس از مطالعه وسیع و درازمدت آثار پیشینیان و معاصرانش، به بررسی و نقد سره از ناسره افکار و روش آنها پرداخته و گاه به تعبیر خود او، به تخریب و آنگاه بازسازی و دفاع از آنها مبادرت کرده است. برخی دیگر از منابع نیز به منزله مواد و عناصر اصلی، با اندیشه ها و تأملات خاص ملا صدرا صورت جدیدی به خود گرفتند و در بنیان نهادن حکمت متعالیه استفاده شدند (ر.ک: همان، ص775).
نوآوری های حکمت متعالیه را از دو جنبه می توان بررسی کرد: یکی، عرضه راه های جدید برای حل برخی از مسائلی که میان اندیشمندان مسلمان درباره آن منازعه بوده است و دیگری، طرح مسائل جدید و نظریه پردازی درباره آنها. از آنجا که زیربنا و بنیان حکمت متعالیه را علم وجود تشکیل می دهد، بالطبع نوآوری های آن را که در واقع مبانی و مبادی این مکتب بشمار می روند، حول وجود و مسائل مرتبط با آن باید جست. گرچه نقطه آغازین سایر سیستم های فلسفی نیز وجود و شناخت آن است، اما برای نخستین بار در نظام صدرایی این پرسش مطرح شد که وجود با این همه وسعت و شمول بی نظیرش چگونه ممکن است که یک مفهوم صرف باشد که خارج از ذهن عینیت و اصالتی ندارد. نظریه اصالت وجود پاسخ مبتکرانه ملا صدرا به این پرسش است که در خلال سخنان حکمای پیش از او مانند ابن سینا و پیروانش نیز این قول را می توان یافت. اما تصریح و تأکید بر اهمیت آن در حکمت متعالیه صدرایی به نحوی که راه گشای حل بسیاری از معضلات فلسفی و کلامی شده بی سابقه است. برخی از مهم ترین نوآوری های اساسی دیگر در حکمت متعالیه عبارتند از: تشکیک وجود، وحدت وجود، تقسیم وجود به نفسی، رابطی و رابط، امکان فقری، اتحاد عقل و عاقل و معقول، حرکت جوهری، تبیین فلسفی جدید درباره زمان و اینکه آن بعد چهارم است، نظریه جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء بودن نفس، قاعده بسیط الحقیقة، قاعده النفس فی وحدتها کل القوی، اثبات فلسفی عالم خیال منفصل و مجموعه آرای مربوط به معادشناسی (همان، ص779).
در ذیل صفحات کتاب، تعلیقاتی از تعدادی از حکما آمده که با رمز مشخص شده است. این تعلیقات در ادامه با توضیح مختصری معرفی می شوند:
1. «ن»: آقا علی بن جمشید نوری اصفهانی (متوفی 1246ق). وی یکی از بزرگ ترین شارحان حکمت متعالیه. او حکمت و عرفان را از حکیم آقا محمد بیدآبادی (1192ق) فراگرفت و خود در طول پنجاه سال با همتی والا و تتبّعی ژرف به تدریس فلسفه و عرفان همت گماشت. او در احیای فلسفه و به خصوص حکمت صدرایی سهمی بسزا دارد و از میان معاصران او کسی به اهمیت وی در این زمینه سراغ نمی توان گرفت (ر.ک: ناجی اصفهانی، حامد، ص?2).
2. «س»: ملا هادی بن مهدی سبزواری (متوفی 1289ق). تعلیقات و حواشی سبزواری که به زبان عربی نوشته از آثار پرارزش اوست. سبزواری به گونه ای منظم و مرتب تمام متن اسفار به استثنای بخش طبیعیات و مباحث جواهر و اعراض را طی تدریس متن، حلاجی کرده و بر آنها حاشیه نوشته است. این حواشی پیش از این به خط خود حکیم به تمام و عیناً با متن اسفار به طبع سنگی رسیده است (ر.ک: امین، سید حسن، ج9، ص74).
3. «م»: آقا علی مدرس زنوزی (متوفی 1307/1310ق). وی فرزند فیلسوف بزرگ ملا عبدالله زنوزی است. آقا علی مدرس را آقا علی حکیم و حکیم مؤسس هم خوانده اند. وی در فسلفه صرفاً به تقریر و تدریس آنچه گذشتگان گفته بودند نمی پرداخت؛ قریحه ای نقاد و ابتکاری و روشی تحقیقی و تأسیسی داشت و در جستجوی راه حل های تازه برای مشکلات فلسفه بود؛ کاری که در حکمای متأخر کمتر به آن برمی خوریم (دائرةالمعارف تشیع، ج1، ص128-127).
اثبات معاد جسمانی با برهان عقلی و استدلال فلسفی در فرهنگ اسلامی از مسائل مهمی است که تا زمان ملا صدرا کسی به آن دست نیافته است. ملا صدرا بر اساس مبانی و اصولی که تأسیس کرده، از طریق برهان عقلی به اثبات آن پرداخته است. پس از ملا صدرا تنها کسی که در باب معاد جسمانی سخن تازه آورده و نظریه جدیدی ابراز داشته، حکیم بزرگ آقا علی مدرس زنوزی است. این حکیم ضمن آگاهی کامل از نظریه ملا صدرا و مبانی وی، بسیاری از مبانی او را پذیرفته، ولی نتیجه آن را نپذیرفته است، بلکه دیدگاه جدیدی را از آن استخراج کرده است.
مدرس زنوزی درعین حال که بسیاری از مبانی و تحلیل های ملا صدرا را از قبیل حرکت جوهری، حدوث جسمانی نفس، تفاوت عالم دنیا و آخرت و مانند آنها می پذیرد، ولی نظریه او را از یک سو و نظریه اشاعره را از سوی دیگر باطل اعلام می کند. علت بطلان نظریه ملا صدرا این است که وی بدن دنیوی را به طور کلی از درجه اعتبار عود معاد ساقط کرده است؛ چراکه نزد او بدن های اخروی مجرد از ماده هستند و تنها دارای صورت های امتدادی هستند. این نظریه با ظاهر شرع نمی سازد. همچنین بطلان نظریه ملا صدرا بر این امر استوار است که طبق نظر وی «این همانی» بدن اخروی با بدن دنیوی از هم گسسته شود و بدن اخروی غیر بدن دنیوی بشمار نیاید؛ در این صورت ممکن است گفته شود این نظریه با آیات و روایات سازگار نیست؛ اما اگر نظریه وی بیانگر این مطلب باشد که بدن اخروی همان بدن دنیوی است و «این همانی» بین آن دو محفوظ و تغییر و تفاوت تنها در مواد آنها پدید آمده است، مانند تغییر و تحول در بدن مادی دنیوی از اوان کودکی به نوجوانی و از آن به بزرگ سالی و پیری که در این ایام و مراحل، مواد بدن چندین بار کاملاً تحول یافته، ولی درعین حال «این همانی» بدن در تمام این ایام محفوظ مانده و هیچ مشکلی در آن پدید نیامده است، در این فرض نظریه مزبور با آیات و روایات تنافی نداشته و اشکال یادشده بی اساس خواهد بود (اکبریان، رضا و عارفی شیرازی، محمداسحاق، ص47-40).
?. «ل»: علامه اسماعیل بن ملا سمیع اصفهانی (متوفی 1277ق). وی از علما و مدرسان معروف فلسفه، معاصر آخوند ملا علی نوری حکیم متوطن اصفهان (متوفی 1246ق) بود و علی التحقیق پیش از ملا علی نوری فوت شده و تاریخ وفاتش ظاهراً حوالی 1243ق، سه سال قبل از نوری است. اینکه حاجی سبزواری متوفی 1289ق در شرح حال خودش نوشته که در ایام اقامت اصفهان چند سال نزد ملا اسماعیل اصفهانی درس حکمت و کلام می خوانده و بعد از وفات او به خدمت استاد کل آخوند ملا علی نوری پیوسته و حدود سه سال هم نزد وی تلمذ کرده، ظاهراً مقصودش همین محمداسماعیل است (همایی، جلال، ص127-126). البته بسیاری از تعلیقات کتاب با نام «اسماعیل» آمده است (ر.ک: جلدهای چهارم و پنجم).
?. «ه»: محمد بن معصوم علی هیدجی زنجانی (متوفی 13?9ق). وی اگرچه بر منظومه سبزواری تعلیقه زده است، اما در جایی به تعلیقات او بر اسفار اشاره نشده و در کتاب هم تعلیقات او مشاهده نشد. اما از سوی دیگر تعلیقات اندک از میرزا ابوالحسن جلوه (متوفی 1314ق) یا تعلیقه هایی از فتحعلی خویی مشاهده گردید (جلد چهارم، صفحات 76، 24، 36 و 44).
?. «ط»: سید محمدحسین طباطبایی (متوفی 1?02ق). معرفت شناسی در فلسفه اسلامی تا زمان ملا صدرا یک مسئله فلسفی بشمار نمی رفت... تا اینکه وی در مبحث عقل و معقول «اسفار» (جلد سوم) بر مسئله فلسفی بودن علم و ادراک، برهان اقامه کرد و به توجیه فلسفی آن پرداخت. این امر باعث شد که فیلسوفان نوصدرایی و در صدر آنها علامه طباطبایی درصدد برآیند که مجموعه مباحث مربوط به علم و ادراک را به شاخه مستقلی تبدیل کنند. اختصاص چهار مقاله از مجموعه مقالات کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم»، که بسیاری از ابتکارات علامه طباطبایی هم در ضمن آنها بیان شده است، دلالت بر آنچه گفتیم دارد (ر.ک: علی زاده، بیوک، ص30-29). علامه در تعلیقات خود بر اسفار می نویسد: اینکه در علوم برهانی فقط از اعراض ذاتی موضوع بحث می کنند، صرفاً یک اصطلاح و یک قرارداد نیست، بلکه مطلبی است که مقتضای بحث های برهانی در علوم برهانی است؛ همان گونه که در کتاب برهان از منطق تبیین شده است (صفدری نیاک، مرتضی، ص51).
علامه طباطبایی معاد جسمانی را مانند حکیم زنوزی از طریق لحوق ابدان به نفوس تصویر می کند، نه تعلق نفوس به ابدان؛ پس بی شک در این مسئله هیچ تفاوتی بین سخنان علامه و زنوزی نیست (اکبریان، رضا و عارفی شیرازی، محمداسحاق، ص51).
***وضعیت کتاب
این کتاب اولین بار در سال 1282ق در ایران در چهار مجلد، چاپ سنگی شده است (مقدمه مظفر، صفحه ف).
جلد اول کتاب مشتمل بر اغلاط فراوانی است که در جداولی در انتهای آن ذکر شده است. به جز جلدهای چهارم، پنجم و هفتم که در انتهای آنها تنها فهرست مطالب آمده است، در باقی جلدها علاوه بر فهرست مطالب، فهرست اعلام و اسامی کتب نیز به ترتیب حروف الفبا ذکر شده است.
***منابع مقاله
1. مقدمه و متن کتاب.
2. فنا، فاطمه، دانشنامه جهان اسلام، جلد 13، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، چاپ اول، 1388.
3. تویسرکانی، سید احمد، «نگاهی بر قدیمی ترین نسخه کامل کتاب اسفار»، آدرس مقاله در پایگاه مجلات تخصصی نور: مجله خردنامه صدرا، شهریور 1374، شماره 2، صفحه 92 تا 95.
4. علی زاده، بیوک، «علامه طباطبایی، فیلسوفی نوصدرایی»، آدرس مقاله در پایگاه مجلات تخصصی نور: مجله دین و ارتباطات، بهار 1385، شماره 29، صفحه 23 تا 38.
5. همائی، جلال، «ملا اسماعیل اصفهانی حکیم»، آدرس مقاله در پایگاه مجلات تخصصی نور: مجله فرهنگ ایران زمین، 1354، شماره 21، صفحه 124تا 133.
6. دائرةالمعارف تشیع، جلد اول، زیر نظر احمد صدر حاج سید جوادی و دیگران، تهران، نشر شهید سعید محبی، چاپ سوم، 1375.
7. امین، سید حسن، دائرةالمعارف تشیع، جلد نهم، زیر نظر احمد صدر حاج سید جوادی و دیگران، تهران، نشر شهید سعید محبی، چاپ اول، 1381.
8. صفدری نیاک، مرتضی، «ملاک تمایز علوم برهانی»، آدرس مقاله در پایگاه مجلات تخصصی نور: مجله معرفت فلسفی، تابستان 1385، شماره 12، صفحه 45 تا 64.
9. محمدزاده، رضا، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج21، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1392.
10. ناجی اصفهانی، حامد، «مجموعه رسائل حکیم ملا علی نوری»، آدرس مقاله در پایگاه مجلات تخصصی نور: مجله آینه پژوهش، آذر و دی 1373، شماره 28، صفحه 62.
11. اکبریان، رضا و عارفی شیرازی، محمداسحاق، «معاد جسمانی، از نظر آقا علی مدرس زنوزی و علامه طباطبایی»، آدرس مقاله در پایگاه مجلات تخصصی نور: مجله آموزه های فلسفه اسلامی، پاییز و زمستان 1389، شماره 9، صفحه 39 تا 54.
ص: 1