"
backnext
مطالعه کتاب بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار عليهم السلام با ترجمه فارسی جلد 68
فهرست کتاب
مشخصات کتاب


مورد علاقه:
0

دانلود کتاب


مشاهده صفحه کامل دانلود

وَ نُعَاقَبُ بِکَ (1).

**[ترجمه]کافی: علی بن الحسین علیهما السّلام فرمود: زبان انسان در هر صبحگاه بر تمام اعضا و جوارح اشراف پیدا می کند و می گوید: حالتان چطور است؟ پاسخ می دهند: ما خوب هستیم، اگر تو ما را رها نمایی! و می گویند: خدا را خدا را در نظر داشته باش درباره ما! و زبان را سوگند می دهند و می گویند: همانا ثواب و پاداش ما و عقاب و عذاب ما از ناحیه تو است. - . کافی 2 : 394 -

**[ترجمه]

إیضاح

قوله علیه السلام یشرف کان إشرافه کنایه عن تسلطه علیها و کونها تحت حکمه و الله منصوب بتقدیر اتق أو احذر و التکرار للتأکید و الحصر و قوله إنما نثاب ادعائی بناء علی الغالب و الحاصل أن العمده فی ثوابنا و عقابنا أنت.

**[ترجمه]اشراف زبان کنایه است از تسلط زبان بر اعضا (حاکمیت او است بر آنها). لفظ «اللَّه» منصوب است به فعل مقدر (اتق یا احذر) و تکرار «اللَّه» هم برای تاکید است. و انحصاری که از کلمه «انما» استفاده می شود، به عنوان غالب است. خلاصه اینکه عمده عامل در ثواب و عقاب زبان است.

**[ترجمه]

«78»

کا، [الکافی] عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِیعاً عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ عَنْ قَیْسٍ أَبِی إِسْمَاعِیلَ وَ ذَکَرَ أَنَّهُ لَا بَأْسَ بِهِ مِنْ أَصْحَابِنَا رَفَعَهُ قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَوْصِنِی فَقَالَ احْفَظْ لِسَانَکَ قَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَوْصِنِی قَالَ احْفَظْ لِسَانَکَ قَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَوْصِنِی قَالَ احْفَظْ لِسَانَکَ وَیْحَکَ وَ هَلْ یُکِبُّ النَّاسَ عَلَی مَنَاخِرِهِمْ فِی النَّارِ إِلَّا حَصَائِدُ أَلْسِنَتِهِمْ (2).

**[ترجمه]کافی: شخصی خدمت رسول صلی اللَّه علیه و آله رسید و درخواست توصیه و موعظه کرد. حضرت فرمود: زبانت را حفظ کن! عرض کرد: دیگر بفرما! فرمود: زبانت را حفظ کن! برای بار سوم تقاضا کرد. حضرت فرمود: زبانت را حفظ کن! وای بر تو! مگر به جز محصولات زبان چیز دیگری مردم را به صورت در آتش می افکند؟ - . کافی 2 : 394 -

**[ترجمه]

تبیان

جاء رجل فی روایات العامه أن الرجل کان معاذ بن جبل و ویح کأنه منصوب علی النداء کما یصرح به کثیرا ورد للتعجب من حاله کیف استصغر ما أوصاه به و لم یکتف و طلب غیره بتکرار السؤال و فی النهایه ویح کلمه ترحم و توجع یقال لمن وقع فی هلکه لا یستحقها و قد یقال بمعنی المدح و التعجب و هی منصوبه علی المصدر.

و قال فی الحدیث و هل یکب الناس علی مناخرهم فی النار إلا حصائد ألسنتهم أی ما یقطعونه من الکلام الذی لا خیر فیه واحدتها حصیده تشبیها بما یحصد من الزرع و تشبیها للسان و ما یقتطعه من القول بحد المنجل الذی یحصد به.

و فی القاموس کبه قلبه و صرعه کأکبه و کبکبه فأکب و هو لازم و متعد و قال المنخر بفتح المیم و الخاء و بکسرهما و ضمهما و کمجلس و ملمول الأنف انتهی و الحصر کما مر و کأنه إشاره إلی قوله تعالی فَکُبْکِبُوا فِیها هُمْ وَ الْغاوُونَ (3)

ص: 303


1- 1. الکافی ج 2 ص 115.
2- 2. الکافی ج 2 ص 115.
3- 3. الشعراء: 94.
1 تا 437