- مشخصات كتاب
- معرفي
- ديوان اشعار
- غزليات
- حرف ا
- غزل شماره 1: دل به بوي وصل آن گل آب و گل را ساخت جا
- غزل شماره 2: امشب من و تو هردو، مستيم، ز مي اما
- غزل شماره 3: ز شراب لعل نوشين من رند بي نوا را
- غزل شماره 4: بدست باد گهگاهي سلامي ميرسان يارا
- غزل شماره 5: مگسوار از سر خوان وصال خود مران ما را
- غزل شماره 6: زان پيش كاتصال بود خاك و آب، را
- غزل شماره 7: نظري نيست، به حال منت اي ماه، چرا
- غزل شماره 8: نقش است هر ساعت ز نو، اين دور لعبت باز را
- غزل شماره 9: خيال نرگس مستت، ببست خوابم را
- غزل شماره 10: اي كه روي تو، بهشت دل و جان است مرا
- غزل شماره 11: ز درد عشق، دل و ديده خون گرفت مرا
- غزل شماره 12: اي كه بر من ميكشي خط و نميخواني مرا
- غزل شماره 13: نور چشمي و به مردم، نظري نيست تو را
- غزل شماره 14: كه بشكن، ساغر و پيمانه را
- غزل شماره 15: اگر حسن تو بگشايد، نقاب از چهره دعوي را
- غزل شماره 16: يارب به آب اين مژه اشكبار ما
- غزل شماره 17: ره، خرابات است و درد سالخورده، پير ما
- غزل شماره 18: من كيستم؟ تا با شدم، سوداي ديدار شما
- غزل شماره 19: قبله ما نيست، جز محراب ابروي شما
- غزل شماره 20: بيگل رويت ندارد، رونقي بستان ما
- حرف ب
- غزل شماره 21: نوبهار و عشق و مستي، خاصه در عهد شباب
- غزل شماره 22: چشمه چشم من از سرو قدت يابد، آب
- غزل شماره 23: چشمم از پرتو خورشيد رخت، گيرد آب
- غزل شماره 24: جمال خود منما، جز به ديده پر آب
- غزل شماره 25: غمزه سرمست ساقي، بيشراب
- غزل شماره 26: اي گل رخسار تو! برده ز روي گل، آب
- غزل شماره 27: ز باغ وصل تو يابد، رياض رضوان، آب
- غزل شماره 28: از لب لعل توام، كار به كام است، امشب
- غزل شماره 29: جان نيايد در نشاط، الا كه بر بوي حبيب
- غزل شماره 30: خستهام اي يارو ندارم، طبيب
- حرف ت
- غزل شماره 31: باز آمد اي بخت همايون به سعادت
- غزل شماره 32: در سرم زلف تو، سودا انداخت
- غزل شماره 33: به آستين ملالم مران، كه من به ارادت
- غزل شماره 34: خوشا! دلي كه گرفتار زلف دلبند است
- غزل شماره 35: مرا ز هر دوجهان، حضرت تو، مقصود است
- غزل شماره 36: هركه از خود خبري دارد، ازو بيخبر است
- غزل شماره 37: تركم، عرب مثال، چنگ بر عذار بست
- غزل شماره 38: من خراباتيم و باده پرست
- غزل شماره 39: غمزه بيمار يار، از ناتواني خوشترست
- غزل شماره 40: دلي چو زلف تو سر تا به پاي، جمله شكست
- غزل شماره 41: گر بدين شيوه كند، چشم تو مردم را مست
- غزل شماره 42: اي دل شوريده جان، نيست شو از هر چه هست
- غزل شماره 43: تا بر نخيزي، از سر دنيا و هر چه هست
- غزل شماره 44: از كوي مغان، نيم شبي، ناله ني، خاست
- غزل شماره 45: بيا كه بي لب لعل تو، كار من، خام است
- غزل شماره 46: تا بديدم حلقه زلف تو، روز من، شب است
- غزل شماره 47: از بار فراق تو مرا، كار خراب است
- غزل شماره 48: عاشقان را از جمالش، روز بازار امشب است
- غزل شماره 49: تا به هواي تو دل، از سر جان، برنخاست
- غزل شماره 50: شب فراق، چو زلفت اگر چه تاريك است
- غزل شماره 51: من خيال يار دارم، گر كسي را بر دل است
- غزل شماره 52: مستي و عشق از ازل، پيشه و آيين ماست
- غزل شماره 53: رفيقان! كاروان، امشب، روان است
- غزل شماره 54: چشم سر مست خوشت، فتنه هشياران است
- غزل شماره 55: زلال جام خضر، دردي مدام من است
- غزل شماره 56: اين چه داغي است كه از عشق تو بر جان من است
- غزل شماره 57: فراق روي تو از شرح و بسط، بيرون است
- غزل شماره 58: شب است و باديه و دل، فتاده از راه است
- غزل شماره 59: چشم مخمور تو در خواب مستي، خفته است
- غزل شماره 60: امشب، چراغ مجلس ما، در گرفته است
- غزل شماره 61: تا در سرم، ز زلف تو، سودا فتاده است
- غزل شماره 62: تا زماه طلعتت، طرف نقاب، افتاده است
- غزل شماره 63: روزي از رويت، مگر طرف نقاب، افتاده است
- غزل شماره 64: خواب مستي كرده چشمت، در خمار افتاده است
- غزل شماره 65: نه ز احوال دل بيخبرانت، خبري است
- غزل شماره 66: بويي از خاك رهت، همره باد سحري است
- غزل شماره 67: مشنو، كه مرا از درت، انديشه دوري است
- غزل شماره 68: بر سر كوي يقين، كعبه و بتخانه، يكي است
- غزل شماره 69: حلقه زلف تو، سرمايه هر سودايي است
- غزل شماره 70: باز جانم، هدف تير كمان ابرويي است
- غزل شماره 71: جان من ميرقصد از شادي، مگر ياد آمدست
- غزل شماره 72: در ازل، با تو مرا، شرط و قراري بودست
- غزل شماره 73: عاشقان را شوق مستي، از شرابي ديگرست
- غزل شماره 74: دل ز جا برخاست ما را، وصل او بر جا نشست
- غزل شماره 75: درون، ز غير بپرداز و ساز، خلوت دوست
- غزل شماره 76: مشك ريزان ميجهد، باد صبا از كوي دوست
- غزل شماره 77: من لاف چون زنم، كه سرم را هواي توست
- غزل شماره 78: هست آرام دل، آن را كه دلارامي هست
- غزل شماره 79: بيوفا ميخواندم، آن بيوفا، پيداست كيست
- غزل شماره 80: يار ما را يار بسيارست تا او يار كيست
- غزل شماره 81: سرو خواند، با تو خود را راست، اما راست نيست
- غزل شماره 82: شب فراق تو را روز وصل، پيدا نيست
- غزل شماره 83: بيمار غمت را، بجز از صبر دوا نيست
- غزل شماره 84: داغ سوداي تو بر جان رهي تنها نيست
- غزل شماره 85: چشم من گوش خيالت دارد، اما خواب نيست
- غزل شماره 86: عاشق سر مست را، با دين و دنيا كار نيست
- غزل شماره 87: ميكشم دردي كه درمانيش، نيست
- غزل شماره 88: بهار باغ و گل امروز، گوييا خوش نيست
- غزل شماره 89: دل ميخرد حبيب و مرا اين متاع نيست
- غزل شماره 90: درد عشق تو كه جز جان منش، منزل نيست
- غزل شماره 91: اگر غمي است مرا بر دل، از غمش غم نيست
- غزل شماره 92: حاصلي، زين دور غم فرجام، نيست
- غزل شماره 93: خسته باد آن دل، كه از تير جفايش خسته نيست
- غزل شماره 94: ما را بجز از عشق تو، در خانه كسي نيست
- غزل شماره 95: سرو را، پيش قدت، منصب بالايي نيست
- غزل شماره 96: هر كه چون سرورم، گل اندامي نداشت
- غزل شماره 97: تير خدنگ غمزهات، از جان ما گذشت
- غزل شماره 98: چند گويم، در فراقت كابم از سر گذشت
- غزل شماره 99: بر دل من تا خيال آن پري پيكر، گذشت
- غزل شماره 100: از سر دنيا و دين، مردانه در خواهم گذشت
- غزل شماره 101: آب چشمم راز دل، يك يك، به مردم، باز گفت
- غزل شماره 102: هر كه با، عشق آشنا شد، زحمت جان، بر نتافت
- غزل شماره 103: دل، در بر گرفت و پي يار من برفت
- غزل شماره 104: بر سر كوي غمش، بي سروپا بايد رفت
- غزل شماره 105: باز دل سوداي آن زنجير مو، از سر گرفت
- غزل شماره 106: سلطان عشق، ملك دل و دين، فرو گرفت
- غزل شماره 107: سر، در رهش، نهادم و كاري به سر، نرفت
- غزل شماره 108: آمد به برج عاشقان، ماه مبارك منزلت
- غزل شماره 109: هر آن حديث كه از عشق ميكند، روايت
- غزل شماره 110: اي جهان را چو مه عيد، مبارك رويت
- حرف د
- غزل شماره 111: آن پري چهره كه ما را نگران ميدارد
- غزل شماره 112: بيا كه ملك جمال تو را، زوال مباد
- غزل شماره 113: در ازل، عكس مي لعل تو در جام، افتاد
- غزل شماره 114: تشنه خود را دمي، لعل تو، آبي نداد
- غزل شماره 115: تحرير شرح شوقت، طومار، بر نتابد
- غزل شماره 116: اگر روزي، نگارم را سوي بستان، گذار افتاد
- غزل شماره 117: نه تنها، بر سر كوي تو ما را، كار، ميافتد
- غزل شماره 118: من امروز، از ميي مستم، كه در ساغر نميگنجد
- غزل شماره 119: هر دمم، چهره به خون مژه، تر ميگردد
- غزل شماره 120: ترك چشم تو، كه با تير و كمان ميگردد
- غزل شماره 121: روي تو آب چشمه خورشيد ميبرد
- غزل شماره 122: به حضرت تو، كه يارد، كه قصهاي ز من آرد
- غزل شماره 123: مسپار دل، به هر كس، كه رخ چو ماه تو دارد
- غزل شماره 124: گراز تن جان شود معزول، عشقت جاي آن دارد
- غزل شماره 125: هر ذره كه عكسي، ز رخ يار، ندارد
- غزل شماره 126: جان زندگي از چشمه پرنوش تو دارد
- غزل شماره 127: اين يار كه من دارم، ازين يار كه دارد
- غزل شماره 128: دام زلف تو به هر حلقه، طنابي دارد
- غزل شماره 129: دل نصيب از گل رخسار تو، خاري دارد
- غزل شماره 130: باد هواي كويت، گرد از جهان برآرد
- غزل شماره 131: نه قاصدي كه پيامي، به نزد يار برد
- غزل شماره 132: كيست كه قصه مرا پيش نگار من برد
- غزل شماره 133: چشمت به خواب چشم مرا خواب ميبرد
- غزل شماره 134: ز كويش نسيم صبا بوي برد
- غزل شماره 135: خاك آن بادم كه از خاك درت بويي برد
- غزل شماره 136: يارم به وفا وعده بسي داد و جفا كرد
- غزل شماره 137: آخرت روزي ز سلمان ياد ميبايست كرد
- غزل شماره 138: سحرگه بلبلي آواز ميكرد
- غزل شماره 139: عذارت خط به بخت ما درآورد
- غزل شماره 140: ناتوان چشم توام گرچه به زنهار آورد
- غزل شماره 141: لطف جانبخش تو جانم ز عدم باز آورد
- غزل شماره 142: باد سحر از كوي تو بويي به من آورد
- غزل شماره 143: جز نقش صورتت دل، نقشي نميپذيرد
- غزل شماره 144: گرچه در عهد تو عاشق به جفا ميميرد
- غزل شماره 145: دل برد دلبر و در دام بلاش اندازد
- غزل شماره 146: گر وقت سحر، بادي از كوي تو برخيزد
- غزل شماره 147: آخر اين درد دل من به دوايي برسد
- غزل شماره 148: گل فردوس چه باشد كه به روي تو رسد
- غزل شماره 149: جانم رسيد از غم به جان، گويي به جانان كي رسد
- غزل شماره 150: دلي كه شيفته يار دلربا باشد
- غزل شماره 151: بر منت ناز و ستم، گرچه به غايت باشد
- غزل شماره 152: ما را كه شور لعلش، در سر مدام باشد
- غزل شماره 153: اسير بند گيسويت، كجا در بند جان باشد
- غزل شماره 154: صنمي اگر جفايي كند آن جفا نباشد
- غزل شماره 155: ما را بجز خيالت، فكري دگر نباشد
- غزل شماره 156: مستور در ايام تو معذور نباشد
- غزل شماره 157: دل شكسته من تا به كي حزين باشد
- غزل شماره 158: هر سينه كجا محرم اسرار تو باشد
- غزل شماره 159: مجموع دروني كه پريشان تو باشد
- غزل شماره 160: چو زلف آن را كه سوداي تو باشد
- غزل شماره 161: خوش دولتي است عشقت تا در سر كه باشد
- غزل شماره 162: مرا كه چون تو پري چهره دلبري باشد
- غزل شماره 163: شبهاي فراقت را، آخر سحري باشد
- غزل شماره 164: دلم را جز سر زلفت، دگر جايي نميباشد
- غزل شماره 165: مرا هواي تو از سر بدر نخواهد شد
- غزل شماره 166: من چه دانستم كه هجر يار چندين در كشد
- غزل شماره 167: يار به زنجير زلف، باز مرا ميكشد
- غزل شماره 168: ميكشم خود را و بازم دل بسويش ميكشد
- غزل شماره 169: باد سحر از بوي تو دم زد، همه جان شد
- غزل شماره 170: آن جان عزيز نيست كه در كار ما نشد
- غزل شماره 171: نظري كن كه دل از جور فراقت خون شد
- غزل شماره 172: نگارينا به صحرا رو، كه بستان حله ميپوشد
- غزل شماره 173: ز صبا سنبل او دوش به هم بر ميشد
- غزل شماره 174: نميدانم كه ني چون من چرا بسيار مينالد
- غزل شماره 175: غوغاي عشق دوشم، ناگاه بر سر آمد
- غزل شماره 176: جان چو بشنيد كه آن جان جهان باز آمد
- غزل شماره 177: خوش آمد باد نوروزي، خوش آمد
- غزل شماره 178: گل كه خوش طلعت و خوشبو آمد
- غزل شماره 179: سلام حال بيمارن رسانيدن صبا داند
- غزل شماره 180: كسي كه قصه درد مرا نميداند
- غزل شماره 181: تو را آني است در خوبي كه هركس آن نميداند
- غزل شماره 182: جان ما را دل بماند از ما و ما را دل نماند
- غزل شماره 183: زلف و رخسار تو را شام و سحر چون خواند
- غزل شماره 184: لاابالي وار، دستي بر جهان خواهم فشاند
- غزل شماره 185: در خرابات مرا دوش به دوش آوردند
- غزل شماره 186: چشم مخمور تو مستان را به هم بر ميزند
- غزل شماره 187: هر شب از كويت مرا سر مست و شيدا ميكشند
- غزل شماره 188: هر شبي سوداي چشمش بر سرم غوغا كند
- غزل شماره 189: حاشا كه تا سلمان بود، ترك مي و ساغر كند
- غزل شماره 190: هر شب اين انديشه در بر غنچه را دل خون كند
- غزل شماره 191: هر زمان عشقش سر از جايي دگر بر ميكند
- غزل شماره 192: بوي زلف او دماغ جان معطر ميكند
- غزل شماره 193: سنبلت را صبا بر گل مشوش ميكند
- غزل شماره 194: چشم مستت گرچه با ما ترك تازي ميكند
- غزل شماره 195: با سر زلفش دلم، پيوند جاني ميكند
- غزل شماره 196: آنها كه مقيمان خرابات مغانند
- غزل شماره 197: گاه در مصطبه دردي كش رندم خوانند
- غزل شماره 198: خام خم را ز لبت، رنگ اگر وام كنند
- غزل شماره 199: اهل دل را به خرابات مغان ره ندهند
- غزل شماره 200: خيال زلف تو چشمم به خواب ميبيند
- غزل شماره 201: اگرم بر سر آتش بنشاني چون عود
- غزل شماره 202: آن پري كيست كه از عالم جان روي نمود
- غزل شماره 203: آنجا كه عشق آمد كجا پند و خرد را جا بود
- غزل شماره 204: دوشم آن گلچهره در آغوش بود
- غزل شماره 205: كه خطا كردي و تدبير نه اين بود
- غزل شماره 206: ماهي ار ماه فلك را از كمان ابرو بود
- غزل شماره 207: دي ديده از خيال رخش بازمانده بود
- غزل شماره 208: همچنان مهر توام مونس جانست كه بود
- غزل شماره 209: جان شيرين گر قبول چون تو جاناني بود
- غزل شماره 210: سر سوداي تو هرگز ز سر ما نرود
- غزل شماره 211: از چشم من خيال قدش كي برون رود
- غزل شماره 212: باد صبا به باغ به بوي تو ميرود
- غزل شماره 213: آن سرو بين كه باز چه رعنا همي رود
- غزل شماره 214: گرز خورشيد جمالت ذرهاي پيدا شود
- غزل شماره 215: آن كه باشد كه تو را ببيند و عاشق نشود
- غزل شماره 216: دل ز وصل او نشان بينشاني ميدهد
- غزل شماره 217: يار دل ميجويد و عاشق رواني ميدهد
- غزل شماره 218: بگذار تا ز طرف نقابت شود پديد
- غزل شماره 219: دل پي دلدار رفت و ديده چو اين حال ديد
- غزل شماره 220: مانده يك ذره از آن دل كه هواي تو گزيد
- غزل شماره 221: ما رقمي ميكشيم، تا به چه خواهد كشيد
- غزل شماره 222: چه نويسم كه دل از درد فراقت چه كشيد
- غزل شماره 223: پير من از ميكده بويي شنيد
- غزل شماره 224: مرا از آينهٔ سخت روي سخت آيد
- غزل شماره 225: بگو اي ماه تا ساقي ز مي مجلس بيارايد
- غزل شماره 226: از توبه ريايي، كاري نميگشايد
- غزل شماره 227: چو چشمت هرگزم چشمي به چشمم در نميآيد
- غزل شماره 228: چون خاك شوم وز گل من خار برآيد
- غزل شماره 229: صفت خرابي دل، به حديث كي درآيد
- غزل شماره 230: وصلت به جان خريدن، سهل است، اگر برآيد
- غزل شماره 231: نامم به زبان بردن، گيرم كه نميشايد
- غزل شماره 232: مرا كه نقش خيال تو در درون آيد
- غزل شماره 233: يار ميآيد و در ديده چنان ميآيد
- غزل شماره 234: چو رويت هرگزم نقشي به خاطر در نميآيد
- غزل شماره 235: كار شد تنگ برين دل، خبر يار كنيد
- حرف ر
- غزل شماره 236: اي عمر باز رفته، نميآيي از سفر
- غزل شماره 237: پرده از رويش اي صبا بردار
- غزل شماره 238: زحمت ما ميدهي، زاهد تو را با ما چه كار
- غزل شماره 239: سالك راه تو را با مالك و رضوان چه كار
- غزل شماره 240: زين پيش داشت يار غم كار و بار يار
- غزل شماره 241: چوگان زلفش از دل من برد گو ببر
- غزل شماره 242: ميبرد سوداي چشم مستش از راهم دگر
- غزل شماره 243: يا رب اين ماييم از آن جان جهان افتاده دور
- حرف ز
- حرف س
- حرف ش
- غزل شماره 251: ما از در او دور چنين بر درو مباش
- غزل شماره 252: در خرابات مغان مست و بهم بر زده دوش
- غزل شماره 253: عارفاً لعل لبش مي ميدهد هوشيار باش
- غزل شماره 254: كار دنيا نيست چندان كار و باري، گو مباش
- غزل شماره 255: مست حسني كه ندارد خبر از آفاقش
- غزل شماره 256: آنكه از جان دوستتر ميدارمش
- غزل شماره 257: چون تحمل ميكند تن صحبت پيراهنش
- غزل شماره 258: نعره زنان آمدم بر در ميخانه دوش
- غزل شماره 259: ماييم به پاي تو در افكنده سر خويش
- غزل شماره 260: نداشت اين دل شوريده تاب سودايش
- غزل شماره 261: ميكند غارت صبر و دل و دين سودايش
- حرف ع
- حرف غ
- حرف ق
- حرف ل
- حرف م
- غزل شماره 269: اي بهم برزده زلف تو سراسر كارم
- غزل شماره 270: آرزو دارم ز لعلش تا به لب جام مدام
- غزل شماره 271: من هر چه ديدهام ز دل و ديده ديدهام
- غزل شماره 272: به چشمات كه تا رفتي، به چشمم بيخور و خوابم
- غزل شماره 273: بر زلف تو من بار دگر توبه شكستم
- غزل شماره 274: هر خدنگي كه ز دست تو به جان ميرسدم
- غزل شماره 275: من سرگشته به دست تو كجا افتادم
- غزل شماره 276: بر سر كوي دلارام، به جان ميگردم
- غزل شماره 277: ديشب از خود چون مه سي روزه پنهان آمدم
- غزل شماره 278: چون شمعم در غمت سوزان و اشك از ديده ميبارم
- غزل شماره 279: بي دوست من از باغ ارم ياد نيارم
- غزل شماره 280: به سر كوي تو سوگند، كه تا سر دارم
- غزل شماره 281: از گلستان رويت، در ديده خار دارم
- غزل شماره 282: من حيران نه آن صيدم كه از قيد تو بگريزم
- غزل شماره 283: صبح محشر كه من از خواب گران برخيزم
- غزل شماره 284: تا نفس هست به ياد تو برآيد نفسم
- غزل شماره 285: حاشا كه من بنالم، ور تن شود چو نالم
- غزل شماره 286: عزم آن دارم كه با پيمانه پيماني كنم
- غزل شماره 287: كمترين صيد سر زلف كمند تو منم
- غزل شماره 288: تو ميروي و بر آنم كه در پي تو برانم
- غزل شماره 289: بر افشان آستين تا من ز خود دامن برافشانم
- غزل شماره 290: تو ميروي و من خسته باز ميمانم
- غزل شماره 291: به درد دل گرفتارم دواي دل نميدانم
- غزل شماره 292: ز آب مژگان هر شبي خرقه نمازي ميكنم
- غزل شماره 293: هميشه نرگس مست تو را بيمار ميبينم
- غزل شماره 294: بيم آن است كه در صومعه ديوانه شوم
- غزل شماره 295: در ركابت ميدوم تا گوي چوگانت شوم
- غزل شماره 296: سوالي ميكنم، چيزي نه بيش از پيش ميخواهم
- غزل شماره 297: ما روي دل به خانه خمار كردهايم
- غزل شماره 298: ما به دور باده در كوي مغان آسودهايم
- غزل شماره 299: از سر كوي تو ما بي سر و سامان رفتيم
- غزل شماره 300: در راه غمت كرده ز سر پاي بپويم
- حرف ن
- غزل شماره 301: دل من زنده ميگردد به بوي وصل دلداران
- غزل شماره 302: اي آب آتش رنگ تو، بر باد داده خاك من
- غزل شماره 303: سرو من سنبل تر بر زده بر گل پرچين
- غزل شماره 304: مسكين تنم به بويت، خو كرده است با جان
- غزل شماره 305: هر كه را مقصود، حسن عارض است از دلبران
- غزل شماره 306: اي چين سر زلفت، ماواي دل سلمان
- غزل شماره 307: من هشيار با مستان ندارم روي بنشستن
- غزل شماره 308: تا كي آخر خاطر بند هجران داشتن
- غزل شماره 309: نخواهم از سر كويش، به صد چندين جفا رفتن
- غزل شماره 310: خجالت دارم از كويت، ز بس درد سر آوردن
- غزل شماره 311: خيال خود همه بايد، ز سر به در كردن
- غزل شماره 312: چندان فتاد ما را، كار از شراب خوردن
- غزل شماره 313: يار ما رندست و با او يار ميبايد شدن
- غزل شماره 314: خواهيم چون زليخا، يوسف رخي گزيدن
- غزل شماره 315: سر كويش هوس داري، خرد را پشت پايي زن
- غزل شماره 316: مفتاح فتوح از در ميخانه طلب كن
- غزل شماره 317: نو بهار است اي صنم، عيش بهار آغاز كن
- غزل شماره 318: جز بند زلفش اي دل ديوانه جا مكن
- غزل شماره 319: جان قتيل توست، بردارش مكن
- غزل شماره 320: اي وصالت آرزوي جان غم فرسود من
- غزل شماره 321: بيخ عشق تو نشاندند بتا! در دل من
- غزل شماره 322: اي غبار خاك پايت توتياي چشم من
- غزل شماره 323: اي درد عشق دل شكنت، آرزوي من
- غزل شماره 324: قدم خميده گشت، ز بار بلاست اين
- غزل شماره 325: خوش آمدي، ز كجا ميروي؟ بيا بنشين
- حرف و
- غزل شماره 326: گر مطربي رودي زند، بي مي ندارد آبرو
- غزل شماره 327: هندوي زلف سركشت با تو نشسته روبرو
- غزل شماره 328: با آنكه آبم بردهاي، يكباره دست از ما مشو
- غزل شماره 329: آمد آن خسرو خوبان جهان از باكو
- غزل شماره 330: باز ميافكند آن زلف كمند افكن او
- غزل شماره 331: اي سر سوداي من رفته در سوداي تو
- غزل شماره 332: داشتم روزي دلي بر من بسي بيداد ازو
- غزل شماره 333: دورم از جانان و مسكين آنكه شد مهجور ازو
- حرف ه
- حرف ي
- غزل شماره 339: باز بيمار خودم ساختي و خوش كردي
- غزل شماره 340: دلا من قدر وصل او ندانستم تو ميداني
- غزل شماره 341: هر دم به تيز غمزه دلم را چه ميزني
- غزل شماره 342: مسكين دل من گم شد و كردم طلب وي
- غزل شماره 343: ماييم به كوي يار دلجويي
- غزل شماره 344: از چنگ فراقم نفسي نيست رهايي
- غزل شماره 345: تا سودا شب نقاب صبح صادق كردهاي
- غزل شماره 346: لعل را بر آفتاب حسن گويا كردهاي
- غزل شماره 347: اي نور ديده باز گو جرمي كه از ما ديدهاي
- غزل شماره 348: در خيل تو گشتيم، بسي از همه بابي
- غزل شماره 349: جان ندارد بي لب شيرين جانان لذتي
- غزل شماره 350: خنك صبا كه ز زلفش، خلاص يافت نفسي
- غزل شماره 351: اي ميوه رسيده ز بستان كيستي
- غزل شماره 352: خورشيد رخا سايه ز ما باز گرفتي
- غزل شماره 353: دلا راه هوا خالي نخواهد بودن از گردي
- غزل شماره 354: به نيازي كه با خدا داري
- غزل شماره 355: چه ميبري دل ما چون نگه نميداري
- غزل شماره 356: دل بر سر كوي تو نهاديم به خواري
- غزل شماره 357: نميپرسي ز حال ما، نه از ما ياد ميآري
- غزل شماره 358: سري از سر نه ار با ما سر مهر و وفا داري
- غزل شماره 359: ترك من ميآيي و دلها به يغما ميبري
- غزل شماره 360: نصيحت ميكند هر دم مرا زاهد به مستوري
- غزل شماره 361: اي نسيم صبح بوي جانفزا ميآوري
- غزل شماره 362: رفتي از دست من اي يار و نه آن شهبازي
- غزل شماره 363: ز سوداي رخ و زلفش، غمي دارم شبانروزي
- غزل شماره 364: صنما مرده آنم كه تو جانم باشي
- غزل شماره 365: گراز دور الستت هست جامي باقي اي ساقي
- غزل شماره 366: تا تواني مده از كف به بهار اي ساقي
- غزل شماره 367: اي مه برا شبي خوش، ناز و عتاب تا كي
- غزل شماره 368: نه در كوي تو مييابم مجالي
- غزل شماره 369: جز باد همدمي نه كه با او زنم دمي
- غزل شماره 370: سوز تو كجا گيرد، در خرمن هر خامي
- غزل شماره 371: ساقي ز جام مستي ما را رسان به كامي
- غزل شماره 372: همرنگ رويش در چمن، گل ياسمن گرديد مي
- غزل شماره 373: رسولا، خدا را به جايي كه داني
- غزل شماره 374: هر كه از روي تواضع بنهد پيشاني
- غزل شماره 375: بازا كه بي حضورت، خوش نيست زندگاني
- غزل شماره 376: تو در خواب خوشي، احوال بيماران چه ميداني
- غزل شماره 377: ه صنوبر قد دلكشش اگر اي صبا گذري كني
- غزل شماره 378: ميآيي و دمي دو سه در كار ميكني
- غزل شماره 379: بخواب بيني
- غزل شماره 380: تو را وقتي رسد صوفي كه با جانانه بنشيني
- غزل شماره 381: گلرخا برخيز و بنشان سرو را بر طرف جوي
- غزل شماره 382: مبارك منزلي، كانجا فرود آيد چو تو ماهي
- غزل شماره 383: مكن عيب من مسكين اگر عاشق شدم جايي
- غزل شماره 384: كشيده كار ز تنهايم به شيدايي
- غزل شماره 385: چشم داريم كه دلبستگي بنمايي
- غزل شماره 386: تو شمع مجلس انسي و از صفا همه رويي
- غزل شماره 387: هزارت ديده ميبينم كه ميبينند هر سويي
- حرف ا
- قصايد
- قصيدهٔ شمارهٔ ۱ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۱۰ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۱۱ - در شكايت از روزگار
- قصيدهٔ شمارهٔ ۱۲ - در مدحدلشاد خاتون
- قصيدهٔ شمارهٔ ۱۳ - درمصيبت كربلا
- قصيدهٔ شمارهٔ ۱۴ - در مدح دلشاد خاتون
- قصيدهٔ شمارهٔ ۱۵ - در مدح دلشاد خاتون
- قصيدهٔ شمارهٔ ۱۶ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۱۷ - درموعظه و پند
- قصيدهٔ شمارهٔ ۱۸ - در مدح سلطان الوزرا محمد زكريا
- قصيدهٔ شمارهٔ ۱۹ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۲ - در مدح دلشاد خاتون
- قصيدهٔ شمارهٔ ۲۰ - در مدح امير شيخ حسن
- قصيدهٔ شمارهٔ ۲۱ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۲۲ - در مدح خواجه غياث الدين محمد
- قصيدهٔ شمارهٔ ۲۳ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۲۴ - در مدح دلشاد خاتون
- قصيدهٔ شمارهٔ ۲۵ - در مدح دلشاد خاتون
- قصيدهٔ شمارهٔ ۲۶
- قصيدهٔ شمارهٔ ۲۷ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۲۸ - درنعت پيامبر
- قصيدهٔ شمارهٔ ۲۹ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۳ - در مدح شيخ حسن نويان
- قصيدهٔ شمارهٔ ۳۰ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۳۱ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۳۲ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۳۳ - در مدح امير شيخ حسن
- قصيدهٔ شمارهٔ ۳۴ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۳۵ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۳۶ - در مدح شيخ حسن
- قصيدهٔ شمارهٔ ۳۷ - در مدح غياث الدين محمد
- قصيدهٔ شمارهٔ ۳۸ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۳۹ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۴ - در پند و دوري از دنيا
- قصيدهٔ شمارهٔ ۴۰ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۴۱ - در مدح امير شيخ حسن
- قصيدهٔ شمارهٔ ۴۲ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۴۳ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۴۴ - در بيان اوضاع نامناسب ساوه
- قصيدهٔ شمارهٔ ۴۵ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۴۶ - در مدح امير شيخ حسن
- قصيدهٔ شمارهٔ ۴۷ - در وصف ساغر و مي
- قصيدهٔ شمارهٔ ۴۸ - درمدح امير سيخ حسن نويان
- قصيدهٔ شمارهٔ ۴۹ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۵ - در مدح شيخ اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۵۰ - در مدح دلشاد خاتون
- قصيدهٔ شمارهٔ ۵۱ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۵۲ - در مدح شاه دوندي
- قصيدهٔ شمارهٔ ۵۳ - در مدح دلشاد خاتون
- قصيدهٔ شمارهٔ ۵۴ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۵۵ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۵۶ - در مدحامير شيخ حسن
- قصيدهٔ شمارهٔ ۵۷ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۵۸ - در مدح شيخ زاهد برادر سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۵۹ - در مدح دلشاد خاتون
- قصيدهٔ شمارهٔ ۶ - در مدح دلشاد خاتون
- قصيدهٔ شمارهٔ ۶۰ - در موعظه ونصيحت
- قصيدهٔ شمارهٔ ۶۱ - در مدح غياث الدين محمد
- قصيدهٔ شمارهٔ ۶۲ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۶۳ - در مدح شاه دوندي
- قصيدهٔ شمارهٔ ۶۴ - در مدح امير شيخ حسن
- قصيدهٔ شمارهٔ ۶۵ - در مدح امير شيخ حسن
- قصيدهٔ شمارهٔ ۶۶ - درطلب آمرزش
- قصيدهٔ شمارهٔ ۶۷ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۶۸ - در مدح امير شيخ حسن
- قصيدهٔ شمارهٔ ۶۹ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۷ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۷۰ - در مدح امير شيخ حسن
- قصيدهٔ شمارهٔ ۷۱ - در مدح دلشاد خاتون
- قصيدهٔ شمارهٔ ۷۲ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۷۳ - دروصف زورق
- قصيدهٔ شمارهٔ ۷۴ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۷۵ - در موعظه و دوري از دنيا
- قصيدهٔ شمارهٔ ۷۶ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۷۷ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۷۸ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۷۹ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۸ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۸۰ - در مدح خواجه شمس الدين زكريا
- قصيدهٔ شمارهٔ ۸۱ - در مدح شاه دوندي
- قصيدهٔ شمارهٔ ۸۲ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۸۳ - درمرثيه ي شاهزاده ي بيرام شاه
- قصيدهٔ شمارهٔ ۸۴ - در مدح شيخ حسن نويان
- قصيدهٔ شمارهٔ ۸۵ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۸۶ - در مدح دلشاد شاه
- قصيدهٔ شمارهٔ ۸۷ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۸۸ - در موعظه ونصيحت
- قصيدهٔ شمارهٔ ۸۹ - در مدح سلطان اويس
- قصيدهٔ شمارهٔ ۹ - در طلب بخشش از سلطان
- قصيدهٔ شمارهٔ ۹۰ - در مدح امير شيخ حسن
- قصيدهٔ شمارهٔ ۹۱ - درمرثيه شيخ زاهد
- قصيدهٔ شمارهٔ ۹۲ - درمرثيه مير قاسم
- قصيدهٔ شمارهٔ ۹۳ - در مدح شاه دوندي
- قصيدهٔ شمارهٔ ۹۴ - درمدح دلشاد شاه
- قطعات
- قطعه شمارهٔ ۱
- قطعه شمارهٔ ۱۰
- قطعه شمارهٔ ۱۰۰
- قطعه شمارهٔ ۱۰۱
- قطعه شمارهٔ ۱۰۲
- قطعه شمارهٔ ۱۰۳
- قطعه شمارهٔ ۱۰۴
- قطعه شمارهٔ ۱۰۵
- قطعه شمارهٔ ۱۰۶
- قطعه شمارهٔ ۱۰۷
- قطعه شمارهٔ ۱۰۸
- قطعه شمارهٔ ۱۰۹
- قطعه شمارهٔ ۱۱
- قطعه شمارهٔ ۱۱۰
- قطعه شمارهٔ ۱۱۱
- قطعه شمارهٔ ۱۱۲
- قطعه شمارهٔ ۱۱۳
- قطعه شمارهٔ ۱۱۴
- قطعه شمارهٔ ۱۱۵
- قطعه شمارهٔ ۱۱۶
- قطعه شمارهٔ ۱۱۷
- قطعه شمارهٔ ۱۱۸
- قطعه شمارهٔ ۱۱۹
- قطعه شمارهٔ ۱۲
- قطعه شمارهٔ ۱۲۰
- قطعه شمارهٔ ۱۲۱
- قطعه شمارهٔ ۱۲۲
- قطعه شمارهٔ ۱۲۳
- قطعه شمارهٔ ۱۲۴
- قطعه شمارهٔ ۱۲۵
- قطعه شمارهٔ ۱۲۶
- قطعه شمارهٔ ۱۲۷
- قطعه شمارهٔ ۱۲۸
- قطعه شمارهٔ ۱۲۹
- قطعه شمارهٔ ۱۳
- قطعه شمارهٔ ۱۳۰
- قطعه شمارهٔ ۱۳۱
- قطعه شمارهٔ ۱۳۲
- قطعه شمارهٔ ۱۳۳
- قطعه شمارهٔ ۱۳۴
- قطعه شمارهٔ ۱۳۵
- قطعه شمارهٔ ۱۳۶
- قطعه شمارهٔ ۱۳۷
- قطعه شمارهٔ ۱۳۸
- قطعه شمارهٔ ۱۳۹
- قطعه شمارهٔ ۱۴
- قطعه شمارهٔ ۱۴۰
- قطعه شمارهٔ ۱۴۱
- قطعه شمارهٔ ۱۴۲
- قطعه شمارهٔ ۱۴۳
- قطعه شمارهٔ ۱۴۴
- قطعه شمارهٔ ۱۴۵
- قطعه شمارهٔ ۱۴۶
- قطعه شمارهٔ ۱۴۷
- قطعه شمارهٔ ۱۴۸
- قطعه شمارهٔ ۱۴۹
- قطعه شمارهٔ ۱۵
- قطعه شمارهٔ ۱۵۰
- قطعه شمارهٔ ۱۵۱
- قطعه شمارهٔ ۱۵۲
- قطعه شمارهٔ ۱۵۳
- قطعه شمارهٔ ۱۵۴
- قطعه شمارهٔ ۱۵۵
- قطعه شمارهٔ ۱۵۶
- قطعه شمارهٔ ۱۵۷
- قطعه شمارهٔ ۱۵۸
- قطعه شمارهٔ ۱۵۹
- قطعه شمارهٔ ۱۶
- قطعه شمارهٔ ۱۶۰
- قطعه شمارهٔ ۱۶۱
- قطعه شمارهٔ ۱۶۲
- قطعه شمارهٔ ۱۶۳
- قطعه شمارهٔ ۱۷
- قطعه شمارهٔ ۱۸
- قطعه شمارهٔ ۱۹
- قطعه شمارهٔ ۲
- قطعه شمارهٔ ۲۰
- قطعه شمارهٔ ۲۱
- قطعه شمارهٔ ۲۲
- قطعه شمارهٔ ۲۳
- قطعه شمارهٔ ۲۴
- قطعه شمارهٔ ۲۵
- قطعه شمارهٔ ۲۶
- قطعه شمارهٔ ۲۷
- قطعه شمارهٔ ۲۸
- قطعه شمارهٔ ۲۹
- قطعه شمارهٔ ۳
- قطعه شمارهٔ ۳۰
- قطعه شمارهٔ ۳۱
- قطعه شمارهٔ ۳۲
- قطعه شمارهٔ ۳۳
- قطعه شمارهٔ ۳۴
- قطعه شمارهٔ ۳۵
- قطعه شمارهٔ ۳۶
- قطعه شمارهٔ ۳۷
- قطعه شمارهٔ ۳۸
- قطعه شمارهٔ ۳۹
- قطعه شمارهٔ ۴
- قطعه شمارهٔ ۴۰
- قطعه شمارهٔ ۴۱
- قطعه شمارهٔ ۴۲
- قطعه شمارهٔ ۴۳
- قطعه شمارهٔ ۴۴
- قطعه شمارهٔ ۴۵
- قطعه شمارهٔ ۴۶
- قطعه شمارهٔ ۴۷
- قطعه شمارهٔ ۴۸
- قطعه شمارهٔ ۴۹
- قطعه شمارهٔ ۵
- قطعه شمارهٔ ۵۰
- قطعه شمارهٔ ۵۱
- قطعه شمارهٔ ۵۲
- قطعه شمارهٔ ۵۳
- قطعه شمارهٔ ۵۴
- قطعه شمارهٔ ۵۵
- قطعه شمارهٔ ۵۶
- قطعه شمارهٔ ۵۷
- قطعه شمارهٔ ۵۸
- قطعه شمارهٔ ۵۹
- قطعه شمارهٔ ۶
- قطعه شمارهٔ ۶۰
- قطعه شمارهٔ ۶۱
- قطعه شمارهٔ ۶۲
- قطعه شمارهٔ ۶۳
- قطعه شمارهٔ ۶۴
- قطعه شمارهٔ ۶۵
- قطعه شمارهٔ ۶۶
- قطعه شمارهٔ ۶۷
- قطعه شمارهٔ ۶۸
- قطعه شمارهٔ ۶۹
- قطعه شمارهٔ ۷
- قطعه شمارهٔ ۷۰
- قطعه شمارهٔ ۷۱
- قطعه شمارهٔ ۷۲
- قطعه شمارهٔ ۷۳
- قطعه شمارهٔ ۷۴
- قطعه شمارهٔ ۷۵
- قطعه شمارهٔ ۷۶
- قطعه شمارهٔ ۷۷
- قطعه شمارهٔ ۷۸
- قطعه شمارهٔ ۷۹
- قطعه شمارهٔ ۸
- قطعه شمارهٔ ۸۰
- قطعه شمارهٔ ۸۱
- قطعه شمارهٔ ۸۲
- قطعه شمارهٔ ۸۳
- قطعه شمارهٔ ۸۴
- قطعه شمارهٔ ۸۵
- قطعه شمارهٔ ۸۶
- قطعه شمارهٔ ۸۷
- قطعه شمارهٔ ۸۸
- قطعه شمارهٔ ۸۹
- قطعه شمارهٔ ۹
- قطعه شمارهٔ ۹۰
- قطعه شمارهٔ ۹۱
- قطعه شمارهٔ ۹۲
- قطعه شمارهٔ ۹۳
- قطعه شمارهٔ ۹۴
- قطعه شمارهٔ ۹۵
- قطعه شمارهٔ ۹۶
- قطعه شمارهٔ ۹۷
- قطعه شمارهٔ ۹۸
- قطعه شمارهٔ ۹۹
- رباعيات
- رباعي شمارهٔ ۱
- رباعي شمارهٔ ۱۰
- رباعي شمارهٔ ۱۰۰
- رباعي شمارهٔ ۱۰۱
- رباعي شمارهٔ ۱۰۲
- رباعي شمارهٔ ۱۰۳
- رباعي شمارهٔ ۱۰۴
- رباعي شمارهٔ ۱۰۵
- رباعي شمارهٔ ۱۰۶
- رباعي شمارهٔ ۱۰۷
- رباعي شمارهٔ ۱۰۸
- رباعي شمارهٔ ۱۰۹
- رباعي شمارهٔ ۱۱
- رباعي شمارهٔ ۱۱۰
- رباعي شمارهٔ ۱۱۱
- رباعي شمارهٔ ۱۱۲
- رباعي شمارهٔ ۱۱۳
- رباعي شمارهٔ ۱۲
- رباعي شمارهٔ ۱۳
- رباعي شمارهٔ ۱۴
- رباعي شمارهٔ ۱۵
- رباعي شمارهٔ ۱۶
- رباعي شمارهٔ ۱۷
- رباعي شمارهٔ ۱۸
- رباعي شمارهٔ ۱۹
- رباعي شمارهٔ ۲
- رباعي شمارهٔ ۲۰
- رباعي شمارهٔ ۲۱
- رباعي شمارهٔ ۲۲
- رباعي شمارهٔ ۲۳
- رباعي شمارهٔ ۲۴
- رباعي شمارهٔ ۲۵
- رباعي شمارهٔ ۲۶
- رباعي شمارهٔ ۲۷
- رباعي شمارهٔ ۲۸
- رباعي شمارهٔ ۲۹
- رباعي شمارهٔ ۳
- رباعي شمارهٔ ۳۰
- رباعي شمارهٔ ۳۱
- رباعي شمارهٔ ۳۲
- رباعي شمارهٔ ۳۳
- رباعي شمارهٔ ۳۴
- رباعي شمارهٔ ۳۵
- رباعي شمارهٔ ۳۶
- رباعي شمارهٔ ۳۷
- رباعي شمارهٔ ۳۸
- رباعي شمارهٔ ۳۹
- رباعي شمارهٔ ۴
- رباعي شمارهٔ ۴۰
- رباعي شمارهٔ ۴۱
- رباعي شمارهٔ ۴۲
- رباعي شمارهٔ ۴۳
- رباعي شمارهٔ ۴۴
- رباعي شمارهٔ ۴۵
- رباعي شمارهٔ ۴۶
- رباعي شمارهٔ ۴۷
- رباعي شمارهٔ ۴۸
- رباعي شمارهٔ ۴۹
- رباعي شمارهٔ ۵
- رباعي شمارهٔ ۵۰
- رباعي شمارهٔ ۵۱
- رباعي شمارهٔ ۵۲
- رباعي شمارهٔ ۵۳
- رباعي شمارهٔ ۵۴
- رباعي شمارهٔ ۵۵
- رباعي شمارهٔ ۵۶
- رباعي شمارهٔ ۵۷
- رباعي شمارهٔ ۵۸
- رباعي شمارهٔ ۵۹
- رباعي شمارهٔ ۶
- رباعي شمارهٔ ۶۰
- رباعي شمارهٔ ۶۱
- رباعي شمارهٔ ۶۲
- رباعي شمارهٔ ۶۳
- رباعي شمارهٔ ۶۴
- رباعي شمارهٔ ۶۵
- رباعي شمارهٔ ۶۶
- رباعي شمارهٔ ۶۷
- رباعي شمارهٔ ۶۸
- رباعي شمارهٔ ۶۹
- رباعي شمارهٔ ۷
- رباعي شمارهٔ ۷۰
- رباعي شمارهٔ ۷۱
- رباعي شمارهٔ ۷۲
- رباعي شمارهٔ ۷۳
- رباعي شمارهٔ ۷۴
- رباعي شمارهٔ ۷۵
- رباعي شمارهٔ ۷۶
- رباعي شمارهٔ ۷۷
- رباعي شمارهٔ ۷۸
- رباعي شمارهٔ ۷۹
- رباعي شمارهٔ ۸
- رباعي شمارهٔ ۸۰
- رباعي شمارهٔ ۸۱
- رباعي شمارهٔ ۸۲
- رباعي شمارهٔ ۸۳
- رباعي شمارهٔ ۸۴
- رباعي شمارهٔ ۸۵
- رباعي شمارهٔ ۸۶
- رباعي شمارهٔ ۸۷
- رباعي شمارهٔ ۸۸
- رباعي شمارهٔ ۸۹
- رباعي شمارهٔ ۹
- رباعي شمارهٔ ۹۰
- رباعي شمارهٔ ۹۱
- رباعي شمارهٔ ۹۲
- رباعي شمارهٔ ۹۳
- رباعي شمارهٔ ۹۴
- رباعي شمارهٔ ۹۵
- رباعي شمارهٔ ۹۶
- رباعي شمارهٔ ۹۷
- رباعي شمارهٔ ۹۸
- رباعي شمارهٔ ۹۹
- ترجيعات
- تركيبات
- غزليات
- فراق نامه
- جمشيد و خورشيد
- بخش ۱ - مناجات
- بخش ۱۰ - قطعه
- بخش ۱۰۰ - بازگشت جمشيد به روم و دامادي او
- بخش ۱۰۱ - رباعي
- بخش ۱۰۲ - رباعي
- بخش ۱۰۳ - نامه جمشيد به پدر
- بخش ۱۰۴ -
- بخش ۱۰۵ - غزل
- بخش ۱۰۶ - دوبيتي
- بخش ۱۰۷ - تدبير جمشيد و خورشيد براي عزيمت به چين
- بخش ۱۰۸ - اندرز
- بخش ۱۰۹ - حكايت
- بخش ۱۱ - قطعه
- بخش ۱۱۰ - پند
- بخش ۱۱۱ - شكايت از پيري
- بخش ۱۱۲ - تاريخ نظم داستان
- بخش ۱۲ - قطعه
- بخش ۱۳ - قطعه
- بخش ۱۴ - قطعه
- بخش ۱۵ - آغاز داستان جمشيد و خورشيد
- بخش ۱۶ - ديدن جمشيد، خورشيد را اندر خواب
- بخش ۱۷ - غزل
- بخش ۱۸ - غزل
- بخش ۱۹ - آگاهي فغفور شاه از حال جمشيد
- بخش ۲ - در حكمت آفرينش
- بخش ۲۰ - راز گفتن جمشيد با پدر و مادر
- بخش ۲۱ - غزل
- بخش ۲۲ - از خواب گفتن جمشيد با مهراب
- بخش ۲۳ - اجازه سفر خواستن جمشيد
- بخش ۲۴ - سفر جمشيد به روم
- بخش ۲۵ - غزل
- بخش ۲۶ - روان شدن جمشيد از ولايت پريان بسوي روم
- بخش ۲۷ - كشته شدن ديو به دست جمشيد
- بخش ۲۸ - در دير راهب
- بخش ۲۹ - رباعي
- بخش ۳ - قطعه
- بخش ۳۰ - جمشيد و سفر دريا
- بخش ۳۱ - غزل
- بخش ۳۲ - در وصف صبح
- بخش ۳۳ - جواب دادن حورزاد جمشيد را
- بخش ۳۴ - رفتن جمشيد به اقامتگاه خورشيد
- بخش ۳۵ - عاشق شدن خورشيد بر جمشيد
- بخش ۳۶ - غزل
- بخش ۳۷ - قطعه
- بخش ۳۸ - گفتگوي جمشيد با شمع
- بخش ۳۹ - غزل
- بخش ۴ - در نعت پيامبر (ص)
- بخش ۴۰ - غزل
- بخش ۴۱ - غزل
- بخش ۴۲ - غزل
- بخش ۴۳ - از خمار باز آمدن جمشيد
- بخش ۴۴ - غزل
- بخش ۴۵ - غزل
- بخش ۴۶ - طلب كردن خورشيد جمشيد را
- بخش ۴۷ - غزل
- بخش ۴۸ - باز گفتن خورشيد از احوال جمشيد به كتايون
- بخش ۴۹ - غزل
- بخش ۵ - رباعي
- بخش ۵۰ - رباعي
- بخش ۵۱ - نصيحت مهراب به جمشيد
- بخش ۵۲ - غزل
- بخش ۵۳ - ديدن جمشيد ،خورشيد را در باغ
- بخش ۵۴ - غزل
- بخش ۵۵ - دربند افتادن خورشيد به دستور افسر، مادرش
- بخش ۵۶ - قطعه
- بخش ۵۷ - بيتابي جمشيد در فراق خورشيد
- بخش ۵۸ - غزل
- بخش ۵۹ - رفتن مهراب در پي جمشيد
- بخش ۶ - در معراج پيامبر (ص)
- بخش ۶۰ - غزل
- بخش ۶۱ - جمشيد در درگاه قيصر
- بخش ۶۲ - نامه جمشيد به خورشيد
- بخش ۶۳ - غزل
- بخش ۶۴ - دو بيت شعر
- بخش ۶۵ - غزل
- بخش ۶۶ - غزل
- بخش ۶۷ - دلجويي خورشيد از حال جمشيد
- بخش ۶۸ - نامه خورشيد به جمشيد
- بخش ۶۹ - غزل
- بخش ۷ - غزل
- بخش ۷۰ - رفتن جمشيد به دژ خورشيد و ديدن او
- بخش ۷۱ - غزل
- بخش ۷۲ - غزل
- بخش ۷۳ - رباعي
- بخش ۷۴ - قطعه
- بخش ۷۵ - پاسخ مهراب به افسر
- بخش ۷۶ - قطعه
- بخش ۷۷ - فرد
- بخش ۷۸ - بزم آرائي جمشيد
- بخش ۷۹ - رباعي
- بخش ۸ - دعاي دولت امير شيخ اويس
- بخش ۸۰ - غزل
- بخش ۸۱ - غزل
- بخش ۸۲ - آزاد شدن خورشيد
- بخش ۸۳ - آمدن شاديشاه به خواستگاري خورشيد
- بخش ۸۴ - قطعه
- بخش ۸۵ - هنرنمائي جمشيد و شاديشاه در حضور خورشيد و افسر
- بخش ۸۶ - غزل
- بخش ۸۷ - نجات دادن جمشيد ، قيصر را از مرگ
- بخش ۸۸ - ستايش قيصر از دلاوري جمشيد
- بخش ۸۹ - غزل
- بخش ۹ - قطعه
- بخش ۹۰ - خواستگاري شاديشاه از دختر قيصر
- بخش ۹۱ - بازگشتن شاديشاه به شام
- بخش ۹۲ - لشكر كشي جمشيد از روم به شام
- بخش ۹۳ - غزل
- بخش ۹۴ - دوبيتي
- بخش ۹۵ - غزل
- بخش ۹۶ - دوبيتي
- بخش ۹۷ - قطعه
- بخش ۹۸ - رباعي
- بخش ۹۹ - غزل
ديوان سلمان ساوجي
مشخصات كتاب
شماره بازيابي : 5-16850
سرشناسه : سلمان ساوجي سلمان بن محمد، - 778ق ، پديد آور
عنوان و نام پديدآور : ديوان سلمان ساوجي[نسخه خطي]/جمال الدين (تاج الدين) سلمان بن علاء الدين محمد ساوجي
وضعيت استنساخ : محمد هروي، احتمالا قرن 10ق.
آغاز ، انجام ، انجامه : آغاز:يوسف اسير چاه بلاي تو شد ازن/ چاه عزيز مصر بدو انتقال يافت....
انجام:...خوشست جان عزيز و نگارخانه عمر/ ولي حسود كه مرگش خراب خواهد كرد
انجامه:[تمت] الكليات بعون الله ....ملك الشعراء خواجه تاج الدين سلمان ساوجي عليه الرحمه ...كتبه الفقير ...محمد الهروي اصلح الله احواله وصلي الله علي خير خلقه محمد وآله وصحبه الاخيار
مشخصات ظاهري : 332 گ ، 17 سطر ، اندازه سطور : 100×160؛قطع: 178×270
يادداشت مشخصات ظاهري : نوع و درجه خط:نستعليق متوسط
نوع كاغذ:حاشيه فرنگي شكري ، متن سمرقندي نخودي ، آهار مهره
تزئينات متن:متن داخل جدول مضاعف ، تسمه زرين ، دوستوني ، حاشيه هاي مجدول ، صفحات كمند لاجورد ، عناوين به زر داخل كتيبه و بعضا ابري سازي شده ، صفحات آغاز رباعيات ، كتاب مراثي ، قطعات ، و فراقنامه داراي سرلوح مذهب و مرصع ، دنباله اشعار متن در حاشيه ها نوشته شده.
نوع و تز ئينات جلد:تيماج عنابي ، ضربي ، مجدول ، مقوايي ، آستر تيماج عنابي ساده
يادداشت استنساخ : از آغاز تا صفحه 19پ بخطي تازه تر و احتمالا از قرن 13ق. است.
معرفي نسخه : به شماره 98555-5 در فهرست همين كتابخانه رجوع كنيد ، نسخه حاضر شامل قصايد ، غزليات ، مقطعات ، رباعيات ، مراثي و فراق نامه ميباشد و در حدود 12500 بيت است.
ياداشت تملك و سجع مهر :