- مشخصات کتاب
- اشاره
- جلد 1
- اشاره
- سر آغاز
- مقدمه
- آ
- آب
- شناساندن سنجش آبها، به فرشتگان
- فرشتگان ساکن آب
- آشامیدن آب خاکسترآلود، تا پایان عمر
- فرشتگان و آبرسانی سودمند، به بندگان
- آبرساندنی سودمند، با فراوانیِ دائم
- نتایج آب دادن خداوند، به بندگان
- شور نگرداندن آب ابرها
- درآمیختن آبهای مشرکان، به وبا
- آبی پست و بیارزش
- آب جوش و ساکنان دوزخ
- زایل نمودن خشکی شهرها، با آب (باران)
- دشمن، و نوشاندن آبی تلخ به بنده
- آباد
- آبرو
- آتش
- آخرت
- محبوبیّت عمل برای آخرت، نزد تابعین
- عامل کامل گرداندن نیکی دنیا و آخرت، برای بنده
- درخواست عطای حسنه، در دنیا وآخرت
- خدا دانا به صلاح بنده، در امر دنیا و آخرت
- نگهداری بنده از خطا، در دنیا و آخرت
- جدایی نینداختن بین بنده و تندرستی، در دنیا و آخرت
- تندرستی دنیا و آخرت
- اصلاح حال بنده، در دنیا و آخرت
- درخواست برای دنیا و آخرت، از خدا
- نزدیکی زمان رحلت به سوی آخرت
- درخواست محل رسوایی نبودنِ آخرت
- اعطای خیری از دنیا و آخرت، به مؤمنان
- امید نداشتن به غیر خدا، برای امر دنیا و آخرت
- پیوسته ساختن فضل خدا در دنیا، به نیکی آخرت
- محروم نساختن بنده، از خیر دنیا و آخرت
- مهربانی خدا، در دنیا و آخرت
- آدم علیهالسلام
- آذوقه
- آراستگی
- نفْس بنده، و آراستن حاجتخواهی از
- شیطان و آراستن باطل
- آراستن بنده، به زیور شایستگان
- آراستن مجلس والدین، به فرزندان
- آراسته شدن خطا، با اندیشه بد
- آراستن اوقات ماه رمضان، به طاعت بنده
- آراستن مناجات بندگان
- آراستن بنده، به زیور پرهیزکاران
- آراستگی باغهای بهشت
- شب و آرام گرفتن از حرکات خستهکننده
- دربر کردن جامه راحت و آرامِ شب
- وارد شدن موجوداتِ آرام، در صبح
- آرام گرفتن، به فضل الهی
- نبودِ آرامشدهندهای برای ترس بنده، از دیدار خدا
- آرامش دل بنده، به خدا و نیکان خلق
- سبب دریافتن آرامش دل
- تهی ساختن دل دشمنان، از آرامش
- مرگ، آرامشگاه نیکوکاران
- آرامگیرندگان در سایه (حمایت) قرآن
- گورها، آرامگاه مردگان
- آرام گرفتن در استراحتگاهی نزد خدا
- آرام ساختن دل بنده، به آنچه نزد خداست
- فراهم نمودن آرامش، برای بنده
- آرام نگرفتن کینه دشمن
- آرمیدن رگها و بیخبری تن
- آرزو
- آرزوی دراز
- اعتماد به آرزوهای شیطان
- تبدیل آرزوی القا شده شیطان، به ذکر عظمت الهی
- پابرجایی آرزوی بنده، در امید به رحمت الهی
- جز خدا راهی به آرزوها نیافتن
- آرزو، و خلف وعده شیطان درباره آن
- آزمودن بندگان، به آرزوی دراز
- آرزو، سبب طمع در عمرِ کهنسالان
- آرزومندی نسبت به خداوند
- کردار اندک و آرزوی بزرگ
- بریده شدن رشته آرزوهای بنده، جز عفو الهی
- در زمره ناامیدترین گروهِ آرزومند
- عطای آرزوی بنده
- بازداشتن بندگان، از آرزوی دراز داشتن
- عامل بازداشته نشدن بندگان از کار، به سبب آرزو
- پیامبر صلیاللهعلیهوآله و آرزومندی بهترین خیر و بخشش الهی
- نزدیک بودن آرزوها، در ماه رمضان
- آرزوها و رسیدن به پایان کرم خدا
- محروم نماندن آرزومندان، از خدا
- انعام آمرزش، به آرزومند خدا
- ناامید نگرداندن بنده، از آرزومندی به خدا
- آرزومند عفو الهی
- آرزوی دراز، سبب اشتغال به کار بیهوده
- چیره گشتن آرزو، بر بنده
- آزاد
- آزار
- آزمایش
- آسان
- آسان گرداندن راه رستاخیز، بر بندگان
- امّت پیامبر صلیاللهعلیهوآله و مکلّف شدن به کارهای آسان
- آسان نمودن اندوه تابعین، در هنگام جان کندن
- آسان نمودن زحمت بنده، بر نویسندگان اعمال
- عامل آسان شدن کارهای دشوار
- نبودِ آسانکنندهای، برای آنچه خدا دشوار نموده
- آسان بودن خواستهها و حاجتها، برای خدا
- یاری بنده، با آسان ساختن دشواریها
- آسان نساختن ستم ستمگر، به بنده
- آسانی اندوه و پیشامد غضب الهی
- آسان بودن راهنمایی بنده، برای خدا
- راهی آسان، به سوی محبّت خدا
- روا نمودن درخواست بنده، در سختی یا آسانی
- عبارت قرآن و آسان شدن سختی زبانها
- ماه نو، ماه آسانی
- آسانی راه خدا
- ناامیدی (مغرور به کرم خدا)، از به آسانی رهایی یافتن
- گشایشی آسان، برای ولیّ خدا
- آنچه بنده از خدا میخواهد بر او آسان گرداند:
- روانه ساختن تابعین، به آسایشگاه متّقین
- خواب، (مایه) آسایش و نشاط بندگان
- روانه شدن به سوی آسایش فرج
- رهایی یافتن از اندوه، با رفتن به سوی آسایش
- عطای خاطری آسوده، به بنده
- آرزو نمودن آسایشی بهتر از آسایش خلق
- هنگام آسایش، خدا را از روی اخلاص خواندن
- کامیاب نمودن بنده، از شیرینی آسایش
- فراهم ساختن آسایش، در زندگی
- شتاب خدا، به آسایش محمّد صلیاللهعلیهوآله وآل او
- آسمان
- اهل آسمانها، پیرو جبرئیل
- فرشتگان ساکن آسمانها
- جای دادن فرشتگان، در درون طبقههای آسمانها
- وارد شدن آسمان، در صبح
- گواه گرفتن آسمان و ساکنان آن
- چشم نینداختن به اطراف آسمان، از شرمندگی
- روزی دادن به بندگانْ از برکات آسمانها و زمین
- عدم اذن بارش، به آسمان دشمنان مرزداران اسلام
- روزیِ بندگان، در آسمان
- سوگند به پروردگار آسمان
- شنواندن گفتار خود، به آسمان و ساکنان آن
- درودی پُرکننده زمین و آسمان
- سپاسی پُرکننده زمین و آسمان
- خدا، پدیدآورنده آسمانها
- پوشیده نبودن چیزی در آسمان و زمین، بر خداوند
- آسیاب
- آشامیدن
- آشتی
- آشفتگی
- آشکار
- آشکار بودن نعمتهای خدا
- آشکار گشتن دشمنی خویشان پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، با او
- آشکار بودن درون اخبار، بر خدا
- آشکار نکردن زشتیهای بنده
- آشکارا یافتن مژده الهی
- آشکار ساختن راهی به سوی محبّت خدا
- آشکار شدن دوستی بنده، نسبت به همسایگان
- آشکار ساختن اموری، در برابر چشمان مرزداران اسلام
- آشکار نمودن راز خود، برای خدا
- توبه از گناهان پنهان و آشکار
- آشکار ساختن پشیمانی خود، برای خدا
- آشکار بودن هر پوشیدهای، بر خدا
- توانایی خدا، بر آشکار ساختن بدیها و خطاهای بندگان
- آشکار بودن کرم خدا، در رفتار با نافرمان
- آشکار گشتن عیب مؤمن، بر بنده
- آشکار نکردن حال بنده، در پیش چشم بزرگان
- آشکار نساختن راز
- آشکار شدن احکام، به واسطه قرآن
- پناه بردن به دلیلهای آشکار قرآن
- آشکار گشتن راه خوشنودی خدا
- عامل آشکار ساختن آراستگی ظاهری بندگان
- آشکار شدن فرشته مرگ
- آشکار ساختن مبهمات
- نشانههای آشکار قرآن
- آشکار گرداندن فضیلت ماه رمضان
- قرار دادن وقتی آشکار، برای ماه رمضان
- آمرزش گناهان آشکار و نهان
- (قرآن)، آشکارسازنده حقّ
- مطابق بودن ظاهر سپاس الهی، با نهانش
- آشکار ساختن (گناهان)، در برابر خداوند
- توبه و باقی نماندن گناهان آشکار و پنهان
- روزِ آشکار گشتن پنهانیها
- آنچه برای بنده آشکار میشود
- زمان آشکار گشتن چاپلوسی ستمگر
- آشکار ساختن عذر بنده
- آغاز
- آفت
- آفتاب
- آفریدگار
- آفریدگان
- زندگی در بین آفریدگان سپاسگزار خدا
- درود خدا، بر فرشتگان ناظر بر خلق
- گواه گرفتن آفریدگان
- محمّد صلیاللهعلیهوآله برگزیده خدا از بین آفریدگان
- درود فرستادن خدا، بر بعضی آفریدگانش
- سبب ستایش خدا، توسّط آفریدگان
- بینیازی خدا، از آفریدگانش
- روی آوردن به آفریدگان، برای حاجت خود
- نعمت خدا، بر مخلوقات
- گنجیدن همه آفریدگان، در قدرت خدا
- آب، موجب سرِ پا داشتن آفریدگان
- پوشاندن (جامه) وحشت از بدکاران خَلق به بنده
- واگذاری امور بنده، به خدا و نیکان خلق
- واگذار نکردن بنده، به خلق خدا
- نتیجه واگذاری کار بنده، به خلق
- ادا نمودن (حقِّ) آفریدگان خدا
- رشک نبردن به هیچ یک از آفریدگان
- واجب گرداندن حقّی ( برای امّت اسلام ) ، بر خلق
- فضل خداوند به همه آفریدگان
- رشک بردن به آفریدگان
- اعتراف آفریدگان، به ستمکار نبودن خدا
- آمادهسازی کیفرهایی، برای مخلوقات
- ماه، آفریدهای فرمانبردار
- راهنمایی آفریدهای، توسّط آفریده دیگر
- فرمانبری همه مخلوقات، از خدا
- سپاسی که آفریدهای مانند آن، خدا را سپاس نگزارده باشد
- درودِ انواع آفریدگان خدا
- عزیز گرداندن بنده، در نزد آفریدگان
- مضحکه آفریدگان خدا نشدن
- رفتن به سوی مخلوق، به امید صله و عطای او
- ناامیدی از شفاعت مخلوقی جز محمّد صلیاللهعلیهوآله و اهلبیت او علیهمالسلام
- ترسوترین، افتادهترین و خوارترین خلق خدا
- مرگ، مقدّر برای همه مخلوقات
- واجب بودن حقّ خدا، بر همه مخلوقات
- زایل شدن نام بنده، از میان آفریدگان
- رها نساختن دین خدا، در اثر ترس از آفریدگان
- آفرینش
- آگاهی
- نفخه صور، آگاهیدهنده مردگان
- آگاه گشتن بنده، از غفلت خویش
- بیماری، عامل آگاهی بنده به توبه
- اندک بودن آگاهی بنده، از تهدید خدا به کیفرش
- آگاه گرداندن بنده، در اوقات غفلت
- آگاهی خدا، از مشرکان بینام و نشان
- آگاهی خداوند، از کارهای پنهان
- آشکار بودن هر پوشیدهای، در برابر آگاهی خدا
- عافیت بخشیدن خدا، پس از آگاهیاش
- آگاه ساختن بندگان، از فرمان الهی
- آگاه نساختن ستمگر، به ارتکابهایش
- آگاه گرداندن بنده، از اوقات، واجبات و شرایط نماز
- خبیر و آگاه بودن خداوند
- پوشاندن آنچه خدا از بنده آگاه است
- آگاه گرداندن بنده، از اجابت دعا
- آماده
- آمادگی برای پس از مرگ
- آماده ساختن کیفرها
- آمادهسازی بندگان، برای (دور کردن) شیطان
- آماده ساختن فرشتگان، جهت آبرسانی
- آماده نمودن اموری در بهشت، برای بنده
- آماده نمودن کار، برای جنگجویان
- آماده بودن کرامت الهی، در آخرت
- آماده ساختن پاداش بنده، قبل از طاعت
- جایگاههایی آماده، برای دوستان خدا
- آمادگی رفتن به سوی مخلوق، به امید عطا
- آمادگی رفتن به سوی خدا، به امید عفو و احسانش
- آمدن
- قصد آمدن به درگاه خدا
- حالتِ آمدن بنده، به درگاه خدا
- طواف آمرزشجویان، به گرد خداوند
- طلب آمرزش الهی
- خداوند، اهل آمرزش
- آمرزش بنده و عدم شایستگی او
- چشاندن شیرینی آمرزش، به بنده
- آمرزش والدین، به سبب مهربانی به فرزند
- آمرزش فرزند، به سبب دعا به والدین
- آمرزش والدین و شفاعتشان در حقّ فرزند
- آمرزش فرزند و شفاعتش در حقّ والدین
- گرد آمدن والدین و فرزندان، در محلّ آمرزش
- بزرگ نبودن آمرزش گناه بزرگ، بر خدا
- رو آوردن خدا به بنده، با آمرزش
- آمرزش آنچه خدا از بنده میداند
- درخواست آمرزش، سبب ریختن گناهان
- اعتماد کردن به خدا، برای آمرزش خود
- احسان الهی و آمرزش گناهان
- عدم سختگیری، در ابزار رسیدن به آمرزش
- طلب آمرزش برای دیگران
- مرگ، دری از درهای آمرزش خدا
- کامل ساختن کرامت بنده، با آمرزش
- آمرزش گناهان پنهان و آشکار بنده
- آمرزشخواهان و عذاب الهی
- انعام آمرزش، به بنده
- توبهکننده و طلب آمرزش
- طلب آمرزش، در عید قربان و روز جمعه
- اطمینان بنده، به آمرزش الهی
- گشایش دادن به بنده، با آمرزش
- رحمت الهی و آمرزش بنده
- آمرزنده
- آموختن
- آمیختن
- آویختن
- آهسته
- آیات
- آیندگان
- آینده
- آب
- الف
- اشاره
- ابر
- فرشتگانِ سرعتدهنده ابرها
- به شنا درآمدن ابر خروشان
- باران فراوان ابر
- بیان ویژگیهای ابرِ (مطلوب)
- کنار رفتن ابرهای کوری (گمراهی)، از مقابل (دیدگان) بنده
- ابر، نشانهای از خداوند
- ابر، خدمتگزار خداوند
- رخت بلا نپوشاندن بر بندگان، به وسیله ابر
- ابر، شتابنده به فرمانبری خدا
- فرستادن سود و برکت ابرها، برای بندگان
- برداشتن زیان ابرها، از بندگان
- نفرستادن بیماری، به وسیله ابرها
- ابرهای کیفر
- دور نمودن ابرهای ناخوشایند، از بنده
- فرستادن ابرهای نعمت، بر بنده
- ابراهیم
- ابزار
- ابطال
- اثبات
- اجابت
- نزدیکی به پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، با اجابت (دین خدا)
- وعده خدا، به اجابت بیچارگان
- خدا و اجابت نمودن هر که او را خوانده
- خداوند، ضمانتکننده اجابت دعا
- طلب اجابت دعا
- غیر خدا را سبب برآوردن حاجت قرار دادن
- خداوندِ اجابتکننده
- یاری نمودن بنده، با برآوردن حاجتش
- سبب اجابت دعای بندگان
- پیوند دادن دعای بنده، به اجابت
- اجابت نکردن دعوت شیطان
- اجابت درخواست بنده، به قدرت الهی
- ناامید نگشتن، از اجابت الهی
- وعده اجابت
- درود اجابت کنندگان ، بر محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او
- پذیرفتن اجابت حاجت بنده، از جانب خدا
- تأخیر مرگ، تا زمان اجابت دعا
- اعتماد بنده، به اجابت سریع الهی
- اجابت دعا، هنگام اضطرار
- عدم اجازه الهی، در پیش انداختن زمان ماه رمضان
- اجتماع
- اجتماع با پیامبران، در بهشت
- اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله و گرد آوردن مردم، بر (دین) خدا
- اجتماع آفریدگان، تحت اراده خدا
- گرد آمدنِ (خویهای زشت)
- رستاخیز، محل گرد آمدن دشمنان
- گرد نیامدن با دوریگزیننده از خدا
- گرد آمدن والدین و فرزندان، در محل آمرزش
- گرد آمدن مشرکان علیه مسلمانان
- عامل گردآورنده کارهای پراکنده بندگان
- گرد آوردن بندگان، در گروه پیامبر صلیاللهعلیهوآله (در قیامت)
- عید فطر، روز اجتماع مسلمانان
- درودی گردآورنده درود آفریدگان
- اجتماع مسلمانان، در روز عید قربان و جمعه
- اجرا نمودن درخواست بنده، از خدا
- اجمال
- احیا
- اختصاص
- اختصاص فرشتگان، به خدا
- اختصاص بهترینها، برای محمّد صلیاللهعلیهوآله و اهل بیت او علیهمالسلام
- اختصاص والدین، به کرامت الهی
- اختصاص والدین، به برترین امور
- اختصاص خدا، به دعای بنده
- اختصاص اسلام، به امّت محمّد صلیاللهعلیهوآله
- اختصاص داشتن نیکی الهی، به بندگان
- اختصاص دادن درجه رفیع، به ائمه علیهمالسلام
- اختیار
- برگزیدن نیکوییهای آفرینش، برای بندگان
- وانگذاشتن بندگان، به اختیار خود
- اختیار باطل، مگر به توفیق الهی
- اطمینان به آنچه خدا اختیار نموده
- الهام شناخت اختیار، به بندگان
- ناتوانی در شناخت اختیار خداوند
- عدم برگزیدن ناپسند الهی
- ماه رمضان، از جمله کارهای برگزیده، از جانب خداوند
- برگزیدگان خدا:
- انعام خداوند به برگزیدگانش:
- اخلاص
- اخلاص در توحید و یگانگی خداوند
- خالص گرداندن توبه
- از روی اخلاص رفتار نمودن
- خدا را از روی اخلاص خواندن
- محبّت به همسایگان، از روی اخلاص
- خالص گرداندن خود، با پیوستن به خدا
- الهام نمودن اطمینان خالص، به بندگان
- با اخلاص، خدا را قصد کردن
- یقین و باور مخلصان
- خالص گرداندن کردار از ریا وشهرتطلبی
- خالص گرداندن داراییها
- خالص گرداندن بندگان، از بدیها
- اخلاق
- پناه بردن به خدا، از تندخویی
- خصلتهای بازدارنده بنده، از طلب درخواست از خدا
- خصلت ترغیبکننده بنده، به درخواست از خدا
- وانگذاشتن بنده، در خوی زشت
- وانگذاشتن بنده، در خوی پسندیده ناتمام
- نرم نمودن اخلاق فرزند، در برابر والدین
- سالم داشتن اخلاق فرزند، برای والدین
- همسایگان و اخلاق نیک الهی
- بخشیدن اخلاق نیکوکاران، به بندگان
- دور گرداندن اخلاق پست، از بندگان
- حسود، و نسبت دادن خصلتهای خود، به دیگران
- ناتوانی بشر، از ادای سپاس الهی
- ادای حقّ بنده، بیکم و کاست
- ادای نماز، بر طبق سنّت پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- ادای حقّ ماه رمضان
- ادای اندکی (از عبادات)، در ماه رمضان
- ادب
- ادب آموختن والدین، به فرزندان
- اسرافیل، منتظر اذن و دستور خداوند
- بارش و رویش، به اذن خدا
- فرود آمدن فرشتگان در شب قدر، به اذن الهی
- وجود، به اراده خداوند
- مخلوقات، در راه اراده خدا
- اراده پیامبر صلیاللهعلیهوآله از هجرت نمودن
- گرد آمدن بندگان، تحت اراده خدا
- به کار گرفتن اشیا، به اراده خداوند
- فرمانبرداری اشیا، به اراده خداوند
- اراده خدا، بر عفو یا کیفر بندگان
- شبیهترین چیزها به اراده الهی
- فعل خدا، بر اساس اراده او
- کاستن برخی نیکیهای بنده، به اراده الهی
- مانعی در برابر اراده قصدکننده جهاد
- توبه نمودن از امور مخالف اراده الهی
- آفرینش انسان، به اراده خداوند
- شتاب ماه، به سوی اراده خدا
- نزول فرشتگان در شب قدر، بر هر که خدا بخواهد
- عدم اراده خداوند، بر رسوایی بندگان
- عدم اراده الهی، بر محروم نمودن بنده
- اراده خدا، بر سود بردن بندگان
- اراده خدا، بر چندین برابر نمودن
- اراده خدا و به سختی نیفتادن او
- حتمی بودن آنچه خدا اراده کرده
- اراده و عزم الهی
- عدم وجود بازگرداننده مشیّت الهی
- اراده خدا، بر پاک گرداندن اهل بیت پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- راه خیر و اراده الهی
- برآورده شدن خواستههای بنده
- اراده خدا، بر تباهی یا گرفتاری قومی
- متّهم نبودن خدا، در اراده و خواستش
- تدبیر قطعی و اراده الهی
- برنگشتن به امور ناپسند، به خواست خدا
- خدا را اراده نمودن
- خواستِ هر حاجتی، از خدا
- ارتکاب گناه و بد جدا شدن روز، از بنده
- اعتراف به ارتکاب گناهان بزرگ
- مرتکب نواهی الهی شدن
- ارتکاب گناه و خطا، و پردهپوشی خداوند
- ارتکاب کار زشت و رسوا ننمودن آن، از جانب خدا
- ارتکاب خطا و آگاهی خدا از آن
- عدم شتاب الهی، در کیفر مرتکبِ نواهی
- مرتکب خطا شدن فردی، در مورد بنده
- تاوان نگرفتن خدا، از مرتکب گناه
- ارتکاب گناه در ماه رمضان و پردهپوشی خدا
- زندگی پاکیزه و عدم ارتکاب نواهی
- ارتکاب بهخشمآورنده خدا
- عوامل بازدارنده بنده، از ارتکاب گناه:
- ارزان
- ارکان
- ارمغان
- اسارت
- استخوان
- از جا کنده شدن استخوان پشت، با رکوع بسیار
- خشک گرداندن استخوانهای صلب مردان دشمن
- درهم و تنگ بودن استخوانهای صلب
- پوسیدن استخوانها، با آتش دوزخ
- رسیدن جانها، به استخوانهای بالای سینه
- ضعف استخوان بنده و ناتوانی از (تحمّل) آتش دوزخ
- استکبار ورزیدن در فرمانبری خدا
- استکبار نورزیدن بنده و محبوبیّت او نزد خدا
- بیزاری جستن از استکبار
- استکبار نامیده شدن ترک عبادت
- وارد دوزخ گشتن مستکبران
- معصیت و استکبار
- استماع نوای قرآن
- استواری
- استواری کتاب خدا
- استوار گرداندن اندام کردارها، در بنده
- اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله ، و استوار نمودن پیامبری او
- پایدارترین افراد، به احکام الهی
- پایداری و استقامت، در راه راست
- پایداری در راه راست و برگشتن از لغزش
- استواریِ سست و شکننده
- پابرجایی یقین
- در زمره استوارکاران
- پابرجایی آرزوی بنده
- استوار ساختن بازوی والدین، به وسیله فرزندان
- پابرجا قرار دادن فرزندان، برای (کمک به) والدین
- استوار ساختن مرزهای مسلمانان
- محکم گرداندن حومه مرزداران اسلام
- استوار نمودن شهرهای مسلمانان
- پابرجایی در قصد طاعت الهی
- شفاعتی استوار
- ثابت و پابرجا گشتن اندام جنین
- استواری آیات قرآن
- ناتوانی کوههای استوار از فهم قرآن
- عامل پابرجایی آراستگی ظاهر بندگان
- پا بر جا گرداندن گامهای بندگان، هنگام گذشتن از پل دوزخ
- ثابت و پابرجا ساختن بنده، بر توبه خالص
- پایداری سلطنت خداوند
- محکم و استوار گرداندن پشت ولیّ خدا
- استوار ساختن پشت بنده، به قوّت الهی
- اسراف
- اسرافیل
- اسکان
- اسلام
- اشک
- اصحاب
- اصرار
- اصلاح
- اصلاح حال بندگان، در پرتو آفرینش شب و روز
- توبه و اصلاح تباهیهای بندگان
- دور بودن از اصلاح نفس
- اصلاح گنهکاران
- اصلاح نمودن بنده، با تندرستی
- اصلاح نمودن گیاه شکسته (پژمرده)، با باران
- خداوند اصلاحکننده آنچه تباه شده
- خدا و اصلاح هر خوی زشتی، در بنده
- اصلاح فساد در بین مردم
- بهجا گذاشتن امور مسبّب اصلاح نفس بنده
- اصلاح بنده، به کرم و بخشش خدا
- دانایی خدا و اصلاح امر دنیا و آخرت بنده
- اصلاح نمودن فرزندان، برای والدین
- اصلاح بنده، در دنیا و آخرت
- قرار دادن بنده، در زمره اصلاحگران
- خدا، اصلاحکننده کردار تبهکاران
- اصلاحِ حال دوستداران ائمه علیهمالسلام
- دست نیافتن به اصلاح نفس، بدون احسان خداوند
- اطراف
- اعتراف
- سود و نجات در اعتراف به بدیها
- تبدیل القائات شیطان، به اعتراف به نیکی خدا
- اعتراف نمودن دشمن، به وحدانیّت خدا
- روی آوری بنده به خدا، با اقرار
- جایگاهی برای اقرارکننده، نزد خدا
- اقرار همگان، به ناتوانی خود
- مقام امامان علیهمالسلام ، و اعتراف دوستان ایشان به آن
- بیان حال بنده، پس از اعتراف
- وارد شدن در صبحگاه و شامگاه، در حال اعتراف به گناه
- درخواست از خداوند، همراه با اعتراف به خطاها
- اعتراف و اقرارهای بنده به:
- أ. بیبهره نبودن از احسان الهی، در همه حالات
- ب. فرمان نبردن از خدا، جز خودداری از معصیت
- ج. ناتوانی و بیچارگی خویش
- د. گناه و بدکرداری خویش
- ه-. نیک بودن قضا و قدر الهی
- و. ستمکار نبودن خدا
- ز. بیّنات (محکمات) و متشابهات قرآن
- ح. از جانب خدا بودن قرآن
- ط. درماندگی (در سپاسگزاری خدا)
- ی. عنایت خدا، به او
- ک. فراوانی نعمتهای الهی
- اعتقاد
- اعتماد
- اعتماد به خداوند
- اعتماد بنده به آنچه خدا برایش برگزیده
- اعتماد به آرزوهای شیطان
- خواب غفلت، سبب اعتماد به شیطان
- اعتماد بنده، به فضل الهی
- الهامِ اعتماد و اطمینان خالص، به بنده
- خدا، سزاوارترین مورد اعتماد
- اعتماد نمودن بنده به خدا، در آمرزش
- اعتماد نکردن بنده، به رازپوشی همسایه و خویشاوند
- استوار نبودن اعتماد بنده، به روزی دادن خداوند
- بخشیدن اعتماد به بنده و اقرار او به نیکی قضای الهی
- اعتماد خدا، به دوام ملک خود
- اعتماد به گذشت الهی، سبب نافرمانی بنده
- اعتماد به آنچه نزد خداست
- اعتماد بنده به آمرزش الهی، بیش از اعتمادش به کردار خویش
- عدم اعتماد به اعمال شایسته خود
- اعتماد به اجابت سریع الهی
- اعلی علّیّین
- اغراق
- افتادن
- افتادگان در گروی گورها و دمیدن در صور
- دفع آنچه بنده در آن افتاده
- شرمندگی تائب، از آنچه در آن افتاده
- بازگشت بنده از افتادن
- افتادن در پیشگاه خدا
- گریستن بسیار، تا افتادن پلکها
- بلند کردن بنده، از افتادنْگاههای گناهان
- به زمین انداختن بنده، توسّط شیطان
- افتادن در لغزشها و پشیمان شدن
- افتادنْگاههای خطاکاران
- افتادن از چشم حفظ و نگهداری خداوند
- افتادنی همچون افتادن پرتشوندگان (در عذاب)
- دستگیری خداوند، از افتادگان
- درگذشتن خدا از لغزش بنده، هنگام افتادن (در گناه)
- افتادن بنده، با تمام رخسارش
- افراط
- افروختن
- افزایش
- نبودِ افزایندهای، برای هر که خدا از او کاسته
- فراوانی داده
- سپاسی چندین برابر هریک از نعمتهای الهی
- فزونی بخشیدن امّت اسلام
- تبدیل بدیها، به چندین برابرش از خوبیها
- درودی فزاینده کرامت و تقرّب فرشتگان
- اقرار به افزایش گناهان خود
- درودی فزاینده، بر محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او
- افزایش بدیهای بنده، در قیامت
- دادن تندرستی فزاینده، به بنده
- افزایش حسنات والدین
- افزایش عمر فرزندان، برای والدین
- افزودن شماره (تبار)، به وسیله فرزندان
- افزایش بینش همسایگان، نسبت به حقّ امام علیهالسلام
- بازداشتن بنده، از زیادهروی
- افزودن هدایت الهی
- به خدمت گماشتن ماه، با فزونی و کاستی (نور او)
- رستگاری بنده و افزونی یافتن از خدا
- خدا و افزودن بها در داد و ستد با بندگان
- اراده خدا، بر افزودن
- وام دادن به خدا و افزایش آن
- نزول آیاتِ بیانگر افزایش حسنات
- سپاس الهی و افزایش
- صدقه دادن، جهت افزایش نعمتهای الهی
- افزایش ایمان، در ماه رمضان
- افزایش گنجینههای الهی
- عطایی افزون و چند برابر
- خداوند، افزایشدهنده نیکیها
- سپاسی افزاینده خوشنودی خداوند
- افزایشهای پیدرپی (حمد)
- سپاسی فزونی گیرنده، بر نوش-تههای نویسندگان
- حمد و افزایش (نعمت)
- درودی فزاینده خوشنودی خداوند
- درودهای فزاینده، بر دوستان ائمه علیهمالسلام
- افزایش فقر و نیاز بنده، به درگاه خدا
- افزودن فضل الهی
- عدم افزایش ملک خدا، با عذاب بنده
- افشا
- اقدام
- اکنون
- الهام
- امامت
- امّت
- بیبهره بودن امّتهای گذشته، از وجود محمّد صلیاللهعلیهوآله
- شفاعت حضرت محمّد صلیاللهعلیهوآله درحقّ مؤمنان امّتش
- حضرت محمّد صلیاللهعلیهوآله ، پنددهنده به امّتش
- پاداش الهی به پیامبران، از جانب امّت آنها
- درخواست اسارت و کشته شدن امّتهای مشرک
- برگزیدن امّت محمّد صلیاللهعلیهوآله ، بر همه امّتها
- امید اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله ، به تجارتی کسادناپذیر
- امید نیکو به خداوند
- امید به آمرزش الهی
- امید و اعتماد به خداوند
- قطع نشدن امید بنده، از خدا
- امیدواری به رحمت الهی
- قطع امید شیطان، از بنده
- محرومیّت بنده و امیدگاه بودن خداوند
- پابرجایی آرزوی بنده و امید به رحمت الهی
- امید به داشتن نعمتی، بهتر از نعمت خلق
- شریک نشدن کسی با خدا، در امید بنده
- نگذشتن امید امیدواران، از خدا
- خدا، سزاوارترین امیدگاه بنده
- عطا نمودن آنچه بنده به آن امید دارد
- ناامیدی از نجات، استوارتر از امید به رهایی
- توبه نصوح، و امید به زدوده شدن بدیها
- رمضان، مایه امید
- ناامید نگشتن اصرارکنندگانِ به درگاه خدا
- امید به عفو خداوند
- ناامید نشدن از خدا
- جز به خدا امید نداشتن
- روز عید قربان و جمعه، و امید به عفو الهی
- ناامید نکردن امید بنده، در روز قربان و جمعه
- به خدا امید داشتن
- امید به غیر خدا
- انتظار
- خدا، در انتظار بازگشت بندگان
- اسرافیل، در انتظار فرمان خدا
- از روی ملاطفت نبودنِ انتظار خدا
- در انتظار ایّام (دولت) ائمّه علیهمالسلام
- انتظار ستمگر، و فرصت مناسب شکار
- انتقالیابنده بودنِ همه در صفات، جز خدا
- یاری الهی، در حرکت و انتقال
- عدم شتاب خداوند، در انتقام گرفتن
- خیر بنده، در انتقام نگرفتن از ستمگر
- درآمدن به درگاه انتقام الهی، توسّط شیطان
- علّت شتاب نکردن خدا، در انتقام
- عدم توانایی تحمّل انتقام الهی
- انتقام گرفتن (از دشمنان خدا)، برای خدا
- نشانه انتقام خدا نگشتن
- بینایی خدا به ناتوانی بنده، از انتقام گرفتن
- پناهنده شدن به پناهگاه انتقام الهی
- مورد سؤال واقع نشدن خدا، از آنچه انجام میدهد
- خدا، انجامدهنده آنچه بخواهد
- انجام خدمتگزاریِ والدین
- اندازهگیری
- شناساندن اندازه آبها، به فرشتگان
- به اندازه ذرّهای به پادشاهی خدا نیفزودنِ عذاب بنده
- استوار گرداندن اندام کردارها، در بندگان
- فرونبردن اندامهای بندگان، در معصیت خدا
- حرکت اندام، در مسیر جلب پاداش الهی
- اندامها در مسیر طاعت خداوند
- رنج نبردن اندام، در ثبت برخی اعمال پاکیزه
- لرزش اندام بنده از شکوه خداوند
- سنگین نگرداندن اندام بنده
- سالم داشتن اندام فرزندان
- سست نمودن اندام دشمن، از جنگ
- سالم ماندن اندام، از کیفر الهی
- ثابت نمودن اندام، در تن بنده
- عامل بازدارنده اندام، از ارتکاب گناه
- روزه و بازداشتن اندام از گناهان
- از هم پاشیدن اندام
- اندک
- فزونی بخشیدن امّت مسلمانان، بر کسانی که اندکاند
- اندک بودن درخواست بسیار بنده، نزد خدا
- اندک بودن هر ناپسندی، در برابر خشم خدا
- اندک نبودن آنچه پایانش همیشگی است
- کم و ناگوار بودن بخشش خویشان
- اندک دانستن نیکوکاری خود، درباره والدین
- بسیار شمردن نیکویی اندک والدین
- اندکنمایی دشمن، در چشم مجاهد
- اندکیِ طاعت بنده، از خدا
- خدا، پاداشدهنده سپاس اندک
- پاداش خداوند، به طاعت کم
- جزای خداوند، به عمل اندک
- خوشنودی خدا، به کمتر از استحقاقش
- اندکیِ نیکیهای بنده، در بین بدیهایش
- ادای اندکی (از عبادات)، در ماه رمضان
- احسان فراوان خداوند و شکر اندک بنده
- کمترین کمتران بودن بنده، پس از اعتراف
- اندک بودن قدر و منزلت بنده
- اندک شمردن کردار خود
- اندک بودن اندیشه بنده
- اندوه
- آسان نمودن اندوه جان کندن
- شکست دادن تسلّط غم و اندوه
- غم و اندوه، بازدارنده عمل به واجبات و مستحبّات
- توانایی خداوند، بر دفع اندوه بنده
- رهایی یافتن از اندوه
- خدا، شادی هر اندوهگین
- خدا، یاور بنده اندوهگین
- غمهای سخت بنده و فریادرسی خداوند
- اندوهگین نشدن بنده، از منع الهی
- روزی بنده نمودنِ اندوه کیفر
- رهاندن مجاهد، از غمِ تنهایی
- پاداش اندوهگینی مسلمان، از گرد آمدن مشرکان
- پناه بردن به خدا، از اندوه قرض
- نجات از اندوه، در روز رستاخیز
- اندوهناک شدن روزهداران، از رفتن ماه رمضان
- پناه بردن به خدا، از اندوه عقاب
- اندوهگین نمیراندن بنده
- خدا، دورکننده غم و اندوه
- غصّه و اندوه، گلوگیر حسود
- خداوند، بردارنده پردههای اندوه
- شِکوه نمودن به خدا، از بسیاری اندوهها
- اندیشه
- ناتوانی اندیشهها، از توصیف خداوند
- نیندیشیدن درباره اعمال پاکیزه ثبت شده، هنگام بیماری
- تفکّر در قدرت الهی
- اندیشه در مالی فتنهانگیز
- وام و پراکندگی فکر بنده
- اندیشه قرض
- اندیشیدن در مخالفت با پروردگار
- توبه از اندیشه بد
- اندیشه در کبریایی خداوند
- آراسته شدن خطا، با اندیشه بد
- قرآن، حافظ بندگان از خطور اندیشههای وسوسهانگیز
- درماندن اندیشهها، از ادراک ذات خدا
- کمین گرفتن دشمن، و تفکّر ننمودن بنده درباره آن
- اندیشیدن ستمگر و دام او
- اندیشه اندک بنده، نسبت به آخرت
- انذار
- اُنس
- انسان
- انسانیّت
- انفاق
- انکار
- اوّل
- اهانت
- تغییر معاشرتِ اهانتآمیز، به معاشرت نیک
- مورد اهتمام خدا قرار گرفتن
- اهلبیت علیهمالسلام
- درود خداوند، بر محمد صلیاللهعلیهوآله و اهل بیت او علیهمالسلام
- برپایی جنگ علیه پیامبر صلیاللهعلیهوآله و اهل بیت او علیهمالسلام
- درود خداوند، بر پاکیزهتران اهل بیت پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- امید به شفاعت محمّد صلیاللهعلیهوآله و اهل بیت او علیهمالسلام
- در ملک خدا بودنِ هر ایستادهای
- ایستادن به درگاه خدا
- ایستادن بنده، بین دعوت خدا و شیطان
- ایستادن در برابر خدا، تا ورم کردن پاها
- ایستادن در برابر خدا، با زاری
- بهپا ایستادن بنده، با امید به خدا و ترس از او
- ایمان
- حقیقت ایمان و علاقه به پیامبران
- طلب آمرزش، برای برادران ایمانی
- کاملترین ایمان
- به خدا ایمان آوردن
- ماه نو، ماه ایمان
- ماه رمضان، و ایمانی چند برابر
- قرار گرفتن در زمره اهل ایمان
- ایمانآورندگان
- شفاعت محمّد صلیاللهعلیهوآله ، برای مؤمنان
- پناه بردن مؤمنان، به خدا
- مردان و زنان مؤمن، در پناهگاه الهی
- درخواست قرار گرفتن در مراتب مؤمنان
- تبدیل غیبت کردن از مؤمن، به سپاس الهی
- درجه و مقام والدین مؤمنان
- طلب درخواست از خداوند، برای تمامی مؤمنان
- عذرخواهی از ادا نکردن حقّ مؤمن
- عذرخواهی از نپوشاندن عیب مؤمن
- بنده، و آزار نرساندنش به فرد مؤمن
- قرار دادن محبّت بنده، در دلهای اهل ایمان
- خوار نگرداندن پیامبر صلیاللهعلیهوآله و مؤمنان، در روز قیامت
- شُکوه رمضان، در دلهای مؤمنان
- روز فطر، روز عید و سرور مؤمنان
- امام علیهالسلام ، پناه مؤمنان
- برکندن کینه مؤمنان، از سینه بنده
- تقسیم خیر بین مؤمنان
- شریک بودن در دعای مؤمنان
- توکّلِ مؤمنان
- ایمنی
- روانه ساختن تابعین، به جایگاهی امن
- ستمگر، و ایمنی از کیفر
- بخشیدن ایمنیِ روز معاد، به بنده
- عدم وجود ایمنکنندهای، هنگام ترس از خدا
- غالب ایمنیدهنده مغلوب
- هنگام ایمنی و دریافت آرامش دل
- ایمن گشتن دشمن، از ظلم بنده
- ایمنی، منّت خدا بر بنده
- شیطان، ایمنسازنده بندگان از کیفر الهی
- ایمنی بنده، در پرتو عفو الهی
- نبود پناهدهندهای برای ایمن ساختن بنده، در برابر خدا
- بردن بنده در راههای ایمنشدگان
- ماه نو، هلال ایمنی از آفات
- از خدا ایمن گشتن و از بندگان ترسیدن
- طلب ایمنی از:
- ب
- باد
- باران
- فرشتگان، خزانهدار باران
- فرشتگانِ فرود آمده با دانههای باران
- فرشتگان آشنا با پیمانههای باران
- رحمت الهی و باران فراوان
- سیراب گرداندن بندگان، به باران
- درخواست همیشگی نبودن باران ابر
- آبرسانی سودمند، با بارانی سخت و تند
- عذاب نگرداندن ریزش باران، بر بندگان
- فرمان ریزش باران ندادن، به آسمان
- نباراندن باران زیانآور، بر بندگان
- باراندن ابرهای نعمت، بر بنده
- بارور
- باریک
- بازداشتن
- عدم بازداشتن بندگان، از معرفت حمد خدا
- سپاسی جلوگیر از معصیت
- بازداشتن تابعین، از مکر شیطان
- عطای الهی و منع منعکنندگان
- ناامید نساختن بندگان، با منع نمودن ایشان
- خصلتهای بازدارنده بنده، از طلب درخواست از خداوند
- سزاوار منع بودن بنده و عطای خدا به او
- منع الهی، از هتک حرمت دیگران
- طلب بازداشتن ستمگر از ستم
- بخشش خدا، افزونتر از منع او
- بازداشتن شیطان از حرص، نسبت به بندگان
- پناهگاه بازدارنده از شیطان
- بازداشتن شیطان، از تصمیم خود
- منع الهی از رحمت خویش
- توانایی خدا بر بازداشتن بنده (از ستم)
- به دست خدا بودنِ عطا و منع
- بازداشتن فضل خدا، از بنده
- اندوهگین نشدن، با بازدارندگی خدا
- بازنداشتن روزی بنده، از او
- بازداشتن شرّ بدخواهان، از بنده
- شیطان، بازدارنده از قصد عمل صالح
- دعا، سبب بازداشتن شیطان از بنده
- بازنداشتن بنده، از دعا
- منع نشدن از جانب خدا، با توکّل بر او
- درآمدن مانعی بین بندگان و گناهان
- جلوگیری از فقر و نیازمندی
- بازداشتن دست دشمنان مرزداران اسلام، از گشودن
- بازداشتن مشرکان، از گرد آمدنشان علیه مسلمانان
- بازداشتن قلعههای زمین، از مشرکان
- پیش آمدن مانعی برای جهاد مسلمان
- عصمتی بازدارنده (از گناهان)
- عدم وجود محلِّ بازدارنده بنده، از خدا
- عامل بازدارنده از بدخویی
- آزمایش و بازداشته شدن توسّط خداوند
- سپاس از خدا، برای بازداشتههایش از بنده
- عدم (توانایی) امتناع و بازداشتن غلبه الهی
- شکرگزاری، و توانایی خودداری از آن
- منع الهی بر ریختنِ آبروی دیگران
- بازنداشتن فضل الهی، از بندگان
- عامل بازدارنده گامها، از رفتن به سوی گناه
- عامل بازدارنده اندام، از انجام گناه
- بازدارنده بودن مَثَلهای قرآن (از گناه)
- قرآن، بازدارنده از تجاوز از احکام الهی
- منع خوردنی و آشامیدنی، در ماه رمضان
- روزه و بازداشتن اندام از گناهان
- نرفتن به سوی منعشدهها (در ماه رمضان)
- از روی ستم نبودن بازدارندگی خدا
- بازایستادن از نهی امام علیهالسلام
- منع نمودن خدا و بازنایستادن بنده
- بازداشته نشدن بنده از خدا، توسّط مانعی
- بازنداشتن و برنگرداندن نازپروردگان
- بازداشتن بنده، از قصد نمودن آنچه نزد خداست
- مانعی بین بنده و سود او
- ایجاد مانعی بین بنده و خواهش نفسش
- بازایستادن از بدیهای زشت
- دوستی دنیا، منعکننده از آنچه نزد خداست
- بازداشته نشدن آمرزش الهی، از گنهکاران
- مانع و جلوگیرِ خدا نبودنِ هیچ کس
- بازداشته نشدن خدا، از اتمام احسانش
- امتناع خداوند و امتناع بنده
- منع قضا و قدر ترسناک الهی، از بنده
- عدم توانایی بنده، بر منع قدرت الهی
- خدا، بازدارنده بنده از:
- بازگشت
- بازگشت تابعین اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله ، در حال خواهان و ترسان بودن از خدا
- عدم بازگردانندهای، برای آنچه خدا به بنده رسانَد
- عدم وجود بازگردانندهای، برای آنچه خدا متوجّه ساخته
- پناه بردن به خدا، از بدی بازگشت
- شادمان برگشتن نویسندگان نیکیها، از نزد بندگان
- بازگشت از به سر درآمدن (در گناه)
- ناامید برنگرداندن بنده، از درگاه خدا
- بازگشت از گناه را، روزی بنده نمودن
- بازگرداندن آنچه از دست رفته، با باران
- بازگشت گیاه (سبز پیشین)، با باران
- بازنگرداندن دعا و درخواست بنده، به خودش
- بازگرداندن بدخواه، از بنده
- برگرداندن مکر و فریب شیطان، از بنده
- خدا، بازگرداننده همگان (در قیامت)
- در دل نگذراندن بازگشت به گناه
- بازنگشتن به امر ناپسند
- توبه و بازگشت به گناه و خطای خویش
- بازنگرداندن بنده، به ناامیدی از رحمت الهی
- بازگشتی گرامی
- بازگرداندن زیان ابرها، از بندگان
- دیر شمردن بازگشت به سوی خدا
- خوار نکردن بنده، با برگرداندنش از (درگاه) خدا
- بازگشت بنده، نزد آنکه از بنده دوری گزیده
- ترس دلها، از بازگشت به سوی خدا
- رمضان و بازگشت بدیها، از بندگان
- بازگشت به طاعت و فرمانبری خداوند
- کرم الهی و برگشتن آرزوها با خواستهها
- بازگشت بندگان، به فرمان الهی
- عذاب همیشگی در صورت برگشتن از خدا
- بازگشت پیدرپی (مغرور به کرم خدا)، در کیفر الهی
- نبودِ بازگردانندهای برای مشیّت الهی
- بیزیان گشتن بازگشت بنده (به قیامت)
- خداوند، تنها بازگرداننده بدی از بنده
- برنگشتن بنده به ناپسند الهی
- شناخت نسبت به آنچه (گناهانی که) خدا برگردانده
- بازگرداندن نشانهگیری دشمن، به خودش
- برگرداندن دشمن و عدم بهبودی خشمش
- بازگرداندن ستمگر، در پرتگاه گودالش
- بازگرداندن سختی بلا، از بنده
- ناتوانی از بازگرداندن فرمان الهی
- اندک بودن اندیشه بنده، نسبت به آنچه به سویش بازمیگردد
- بازگشت بنده، در میان یاران خدا
- بازگشت بندگان به سوی:
- بازماندن
- بازو
- باطل
- باغ
- تابعین و باغهای بهشتی
- بخشش نعمتهای پیدرپی، به بندگان
- بخشش الهی و بینیازی از دیگران
- بخشندگی دیگران
- نبودن خیری برای بندگان، جز آنچه خدا عطا نموده
- شاکرترین بندگان، نسبت به عطای الهی
- شیرینی بخشش الهی
- عدم وجود منّت، در بخششهای الهی
- عطایا و بخششهای الهی
- بخشنده بودن خداوند
- خداوند، عطاکننده نعمتهای بزرگ
- افزونی بخشش خداوند، نسبت به منع او
- نیافتن عطاکنندهای، جز خدا
- توفیقِ با بخششْ پاداش دادن بنده، به محرومکنندهاش
- ترک بخشش، به غیر مستحق
- به دست خدا بودن بخشش و منع
- بنده و ستایش نمودن از شخص عطاکننده
- طلب عطا و بخشش، از افراد پست
- عطای کمِ خویشان، به بنده
- عطای الهی، و فروگذاری تکلیف از بنده
- فرزند و بخشش به والدین
- درخواست عطای الهی، برای مؤمنان
- عطا فرمودن خواستههای بندگان
- سودرسانی همسایگان، با بخشش فراوان
- همسایگان و عطای قبل از درخواست
- فراوان گرداندن عطایای مرزداران اسلام
- روگرداندن بنده از نیازمند به بخشش خداوند
- آنچه از مال دنیا، به بنده ارزانی شده
- خداوند، عطاکننده و بخشندهترین کس
- خداوند، عطاکننده حسنه و نیکی
- آزمایش الهی و عطای او (به ثروتمندان)
- سپاسگزاری از خدا، برای بخششهای او
- عطا و بخشش خداوند، به فرمانبر و گنهکار
- بالاترین عطایای تقرّبجویان
- عطای دین، به بندگان
- نیکی کردن به خویشان، با صله و بخشش
- دلجویی از همسایگان، با عطا و احسان
- عدم پشیمانی خداوند، از عطا و بخشش
- بخشش خدا و (توانایی او بر) منع نمودن
- پوشاندن بندگان، به نعمت و بخشش
- بخشندگی خداوند و فضل او
- گوارا بودن عطا و بخشش خداوند
- عطایی چند برابر
- زیاد شدن جود و بخشش الهی
- روا بودن جود و بخشش خداوند، برای درخواستکنندگان
- ناامید نگشتن از عطا و بخشش خداوند
- درخواست عطا و بخشش نیکو، از خدا
- خدا، بخشندهای با توانگری بسیار
- فراوانی بخششهای الهی، بر محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او علیهمالسلام
- بسیاری بخشش الهی، در روز عرفه
- بخشش به بنده تسلیمشونده خدا
- عدم بخشش الهی، در صورت عدم طاقت بنده
- پیدرپی رساندن بخشش خدا، به بنده
- ستایش الهی و عطای او
- مواهب و بخششهای خداوند، به بنده
- عطایای بزرگ الهی (در بهشت)
- درخواست از خدا، به سبب بخشش او
- عطا نمودن نیکی دنیا و آخرت، به بندگان
- درخواست بخشش و عطای خداوند
- عطای الهی، و کم نشدن از (گنجینه) خدا
- عطای الهی، و نیکبختی بنده
- عطای نیکوی الهی
- درخواست از خداوند و عطای او
- بخشنده یافتن خدا، نسبت به خواستهها
- توکّل و اعتماد بر جود و بخشش خدا
- بخشش خداوند، در دنیا و آخرت
- از خدا درخواست نمودنِ بخششِ:
- أ. رحمت و گشایش بیرنج
- ب. آسودگی روز معاد
- ج. راهنمایی حقیقی
- د. زندگی آسوده
- ه-. توان و نیرو
- و. خو گرفتن باخدا، دوستان و پیروان او
- ز. نور هدایت
- ح. تندرستی
- ط. فرزند پسر
- ی. همه درخواستها
- ک. حسنه و نیکی در دنیا و آخرت
- ل. یقین صادق
- م. آنچه بنده به آن امیدوار است
- ن. آرزو
- س. چیزی که بخشیدن آن، از خدا نمیکاهد
- ع. خویهای نیکوکاران
- ف. سلطنتی پیروزمند، به ولیّش
- ص. مهربانی ولیّ خدا
- ق. عصمت
- ر. گشایش و فرج
- ش. رحمت و توفیق همیشگی الهی
- ت. توکّل و اعتماد صادق
- بخیل
- بدبختی
- نافرمانی خدا و بدبخت شدن
- بدترین بدبختی
- سبب بدبخت گشتن نیکبختیخواه
- روی آوردن بدبخت، به درگاه الهی
- بدبخت شدن، به سبب دوستداشتنیها
- بدبختی و به هلاکت افتادن
- بدبختی و مهمانی مرگ
- بدبختی، و نعمت الهی
- محرومیّت بدبختان، از شناخت وقت ماه رمضان
- عدم بدبختی آمرزشخواهان
- لایق بدبختی بودن
- بدبختان، و جرأت نمودن به (نافرمانی) خدا
- بدر
- بدعت
- توفیق ترک بدعتها
- واگذاشتن بدعتگزاران
- مشقّتهای وارده بر بدن پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- بیرون شدن جانها، از بدنها
- آسایش بدن، در سپاسگزاری از نعمت الهی
- سلامت پیشین بدن و بیماری کنونی آن
- بهکار بردن بدن، در آنچه خدا از بنده میپذیرد
- ضعف بدن، از انجام واجبات
- تندرستی در بدن بنده
- سلامتی در جسم و دین
- سلامت بدن فرزندان
- بدنهای دشمنان و تواناییشان
- بدن و عمر بنده، در راه طاعت الهی
- عدم دگرگونی جسم بنده
- جسم بنده، سپاسگزار خداوند
- آرمیدن رگها و غافل بودن بدن
- عافیت تن بنده و حاجتخواهی از خدا
- بدی
- جزا دادن به بدی کردار بنده
- خداوند، تبدیلکننده بدیها به خوبیها
- بدی دامهای شیطان
- توفیق دوری از بدی
- بدرفتاری با زیردستان
- بدی بازگشت (به دوزخ)
- سبب باقی نماندن کار بدِ بنده
- فرشتگان نویسنده بدیها و عدم ذکر بدی
- اعتراف به بدی و بدکرداری
- پناه دادن بنده، از آنچه بدکرداران از آن ترسانند
- بدرفتاری ستمگر، با بنده
- پناه بردن به خدا، از خواهش بد
- سبب پاکی بنده، از بدیها
- شرمندگی از خدا، به سبب بدرفتاری
- بدی بنده و همسایگان او
- مهربانیهای خدا و بدیهای بنده
- اقدام به بدی، هنگام ایستادن بین دعوت خدا و شیطان
- بازداشتن خود، از بدیهای خوارکننده
- از بین بردن (محو) بدیهای بنده
- بدی جایگاه بنده
- چشمپوشی از بدی
- بخشش طلبیدن، از مردمان بدکردار
- وحشت از بدکاران خَلق
- سبب نیفزودن بر بدیهای بنده در قیامت
- سبب ایمن و آسوده شدن از بدیها
- پناه بردن به خدا، از شرّ و بدی اموری
- دفع بدی بدخواه، از بنده
- ایمن فرمودن بنده، از بدی بدخواه
- همسایگان بدکردار
- درخواست بخشش بدی کردار خود، از خدا
- گفتار بنده و بدکرداری او
- بدی بنده و دشوار نبودن عفو او بر خدا
- بدی کردار بنده و خشم خداوند
- اندیشه بد و آراستن نادرستی برای بنده
- بدی مجاورت و همسایگی شیطان، با بنده
- اکتساب بدیهای بسیار
- بنده و نپذیرفتن عذرخواهی بدکردار
- قصد بنده، بر بهجا نیاوردن بدی
- بسیاری رحمت خدا، به بدکاران
- اندک بودن نیکیهای بنده، در مقابل بدیهایش
- بدیهای آرزو
- ماه نو، ماه سلامتی از بدیها
- خالص گشتن از بدیها، در ماه رمضان
- زدودن بدیها، از بندگان
- همانندی کیفر، با کار بد بنده
- برگرداندن بدیها از بنده، به سبب ماه رمضان
- خروج از بدیها، با پایان ماه رمضان
- توبه از کار بد و اندیشه بد
- درگذشتن خدا، از بدی
- عادت خدا، احسان به بدکاران
- عدم شتاب خدا، در کیفر بدکاران
- بازایستادن از بدیها
- نجات از بدی و فتنه
- برگرداندن بدی، از بنده
- گریزگاه بدکار
- بدکرداری بنده و احسان خداوند
- پناه دادن بنده، از شرّ آنچه از آن پناه طلبد
- بدی آنچه نوشته شده و گذشته
- برابر
- عدم برابری رتبه کسی، با پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- عدم برابری هیچ فرشته مقرّب و پیامبر مرسلی، با پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله
- یکسان بودن حال بنده، در خشم و رضا
- عدم برابری طاقت بنده، با خشم الهی
- عدم همسانی در پاداشِ (عمل)
- عدم برابری دیگر روزهای سال، با روزهای ماه رمضان
- سپاسی برابر با لطف و احسان خدا، از او
- سپاسی برابر با عرش الهی، از خدا
- برادران
- براندازی
- برپا داشتن
- برتری
- برتری دادن انسان، بر همه آفریدگان
- سپاسی برتر از هر سپاس
- برتری پروردگار، بر همه آفریدگانش
- برترین همراه
- پناه بردن به خدا، از برتری دادن باطل
- برترین یقین
- برترین راه
- برترین درودها، بر محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او
- برترین را برای خود آرزو نمودن
- برتری دادن رضای خدا، بر غیر رضای او
- برترین رحمتها، نیکیها، و درودها
- برتری دادن مِیل والدین، به میل خود
- اختصاص والدین، به برترین امور
- همسایگان و دوستان آشنا به حقّ ائمه علیهمالسلام ، و برترین یاری الهی
- افزایش معرفت همسایگان ائمه علیهمالسلام ، به برتری ایشان
- برتری اعمال مستحبّی
- گمان برتر بودن ثروتمند
- برتری ندادن نیازمند درخواستکننده، بر خود
- برتری قرآن، بر هر سخن خداوند
- برتری آل محمّد صلیاللهعلیهوآله
- شناساندن برتری قرآن، به امّت مسلمان
- رساندن پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، به برترین فضل الهی
- برترین پاداش الهی، برای محمّد صلیاللهعلیهوآله
- سبب برتری ماه رمضان، بر دیگر ماهها
- برتریهای آشکار ماه رمضان
- برتری شبی از شبهای ماه رمضان
- الهام برتری ماه رمضان، بر امّت اسلام
- سبب برتری ماه رمضان، بر همه اوقات سال
- برتری امّت مسلمان، بر دیگر امّتها
- سودمند گشتن به برترین سودها
- درود بر فضل و برتری ماه رمضان
- سپاسی که تنها خدا برتری آن را شناسد
- رحمت الهی و برتری دادن بنده
- بردباری
- بردن
- برزخ
- برطرف کردن
- خدا و برطرف کردن دشواریها
- برطرف ساختن نیازمندی بندگان
- برطرف ساختن گرفتاری رنجدیدگان
- برطرف کردن احتیاج از خود، به وسیله خدا
- خدا، برطرفکننده اندوه هر اندوهگین
- بار سنگینِ برطرفنشدنی
- خدا، برطرفکننده ابرهای مصیبتبار
- خدا، برطرفکننده اندوه پناهنده به او
- خدا، برطرفکننده غم و اندوه
- برطرف ساختن غم و اندوه بنده
- برف
- برق
- برکت
- محمّد صلیاللهعلیهوآله ، کلید برکت
- برکات آسمانها و زمین
- برکت در دارایی
- برکت دادن خدا، به رزق و نعمتش
- برکات خدا، بر محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او
- بهترین برکات خدا، بر پیامبر صلیاللهعلیهوآله و آل او
- برکت ابرها
- پر خیر و برکت بودن خدا
- مبارک گرداندنِ فرود در قبر
- طبقات خاک
- ماه نو، ماه برکت
- ادامه برکت شب قدر، تا طلوع فجر
- بابرکت بودن نام خدا
- برکات و نیکیهای ماه رمضان
- برکت روز عید فطر
- رسیدن برکت صلوات خدا، به بندگان
- کاملترین برکات الهی، برای محمّد صلیاللهعلیهوآله
- درودهای با برکت، بر دوستان ائمه علیهمالسلام
- ازبینبرنده برکات
- عید قربان و روز جمعه، روزهای با برکت
- تقسیم برکت، بین مؤمنان
- تقدیری مبارک و نیک
- برکناری
- بریدن
- سپاسی قطعنشدنی، از خدا
- قطع نشدن درخواستهای نیازمندان، از خدا
- قطع نکردن امید بنده، از خدا
- نالیدن با آواز بلند، تا قطع شدن صدا
- بلا و گرفتاری قطعنشدنی
- پیوستن بنده، به فرد بریده از او
- بریده شدن رشته اتّصال الهی، از بنده
- درودی قطعنشدنی، بر محمّد صلیاللهعلیهوآله
- بریدن از دیگری و پیوستن به خدا
- بریده شدن رشتههای آرزوها
- عدم قطع احسان الهی، از بندگان
- بریده شدن گفتار بنده
- بریده شدن نشان و اثر بنده، از دنیا
- درخواست قطع و بریده شدنِ:
- بزرگان
- بزرگی
- بزرگواری خدا و همراهیاش با گنهکاران
- بزرگی احسان و فضل الهی، بر بندگان
- فرشتگان، و تعظیم و بزرگداشت خدا
- فروتنی فرشتگان، در پیشگاه عظمت خدا
- شگفتیهای عظمت خدا
- بازداشتن بندگان، از ستم در عظمت خدا
- سلامتی دلها و یاد عظمت و بزرگی خدا
- خدا، بخشنده نعمت بزرگ
- خدا، آمرزنده گناه بزرگ
- عرش بزرگ الهی
- بزرگ داشتن طاعت و بندگی
- بزرگواری خداوند و سزاوارترین کارها
- بزرگی یاد خدا، برای یادکنندگان
- خدا، صاحب عظمت و بزرگواری
- لرزش اندام بنده، از شکوه و بزرگی خدا
- مبدّل ساختن القائات شیطانی، به ذکر عظمت الهی
- تبدیل سخن زشت، به بزرگ دانستن خدا
- بهپا داشتن بنده، به عظمت الهی
- بزرگ و عظیم بودن خداوند
- پناه بردن به خدا، از شرّ هر کوچک و بزرگ
- پناه بردن به خدا، از شرّ هر بزرگوار و پست
- درهم شکستن بزرگی بدخواهِ بنده
- بزرگی و شرافت مسلمانان، به واسطه حضرت محمّد صلیاللهعلیهوآله
- والدین، بزرگترین نعمت الهی بر فرزند
- بردن شوکت و بزرگی دشمنان اسلام
- بزرگ دیدن گناه بزرگ خود
- بزرگ نشمردن عفو خداوند، (نسبت به سعه رحمتش)
- بزرگ نبودن آمرزش گناه بزرگ، نزد خدا
- کبریایی خدا و سرگردانی اندیشهها در آن
- طاعت خدا و بزرگوار شدن
- بزرگواری خدا، در رفتار با فرمانبردار و گنهکار
- بزرگی و شرافت آل محمّد صلیاللهعلیهوآله
- شناخت بزرگی و برتری قرآن
- پیامبر صلیاللهعلیهوآله و بزرگترین منزلت در قیامت
- بزرگ گرداندن برهان محمّد صلیاللهعلیهوآله
- بزرگی فضل خدا
- بزرگداشت رمضان و حرام کردن حلالها، در آن
- شناخت بزرگداشت حرمت ماه رمضان
- کوتاهی در بزرگداشت خدا
- بزرگ گرداندن شب قدر
- رمضان، بزرگترین ماه خدا
- بزرگ بودن احترام و گرامیداشت رمضان
- بزرگی ماه رمضان، در دلهای مؤمنان
- بزرگی دادن (به امّت اسلام)، به وسیله ماه رمضان
- عمل اندک بنده و پاداش بزرگ خداوند
- خدا و بزرگترین بزرگی
- خرد بودن هر بزرگی، در برابر خدا
- خواری هر بزرگواری، در برابر بزرگواری خدا
- دلیل خدا، بزرگتر از توصیف شدن
- بزرگی خدا و حقیقت آن
- درمانده شدن از بزرگداشت خدا
- بیمانندی خدا، در عظمت و بزرگی
- بزرگی مرتبه خداوند
- فروتنی برای عظمت خداوند
- سپاسی همسنگ عرش بزرگ خدا
- سپاسی شایسته بزرگی ذات خدا
- سپاسی برابر با غلبه عظمت خدا
- بزرگداشت روز عرفه
- اقرار بنده، به گناهان بزرگ
- بزرگ نبودن انعام آمرزش، به بنده
- عامل رهایی از گرفتار شدن به گناهان بزرگ
- توبه و گناهان کوچک و بزرگ
- پوشاندن بنده، به عطایای بزرگ
- بنده را با گناهان بزرگ نسنجیدن
- اصرار ورزیدن بر گناه بزرگ
- بزرگی گذشت الهی
- برتری بزرگ خداوند
- بزرگی سلطنت خداوند
- نزد بنده بودنِ احسان بزرگ الهی
- سوگند به اسم بزرگ خدا
- بزرگ گرداندن رغبت بنده، نسبت به حاجتش
- بستر
- بستن
- بقا
- بندگان گذشته و باقیمانده
- عفو الهی، در (زیان) ماندگارتر
- پایانی باقی
- باقی نماندن (تکلیفی)، بر عهده بنده
- حجّ و عمره، و باقی و زنده بودن بنده
- باقی ماندن فرزندانِ والدین
- بقای نعمتِ همسایگان
- بقای گنجینههای خداوند
- توبه و سلامتی در آنچه (از زندگی) باقی مانده
- بقای عزّت الهی
- آخرت، سرای هستی و بقا
- بقای سپاسگزاری از خدا
- درودی پیوند خورده به بقای الهی
- توبه و باقی نگذاشتن گناهان
- (انجام) حجّ و عمره، در باقیمانده عمر
- بلند
- بالا رفتن سپاس بنده، به اعلیعلّیّین
- بلند گردیدن «کلمةاللّه»
- پیامبر صلیاللهعلیهوآله و بالاترین مقام بهشت
- میکائیل، بلندمرتبه در نزد خدا
- در ملک خدا بودنِ آنچه در هوا بالا رود
- بالاتر بودن دست خدا از هر دستی، در بخشش
- بالاتر بودن بخشش خدا، از کیفرش
- دادن تندرستی بالاتر، به بنده
- سبب بلندی درجات والدین
- والاترین درود
- بلندی خواستن و پست شدن
- والایی و بلندمرتبگی خداوند
- خدا والاتر از داشتن همتا
- بلندپایه بودن پادشاهی خدا
- بالاترین عطایای تقرّبجویان
- بالایی ذکر خدا
- خوشنودی خدا و بلندمرتبه نمودن بنده
- بالا بردن درجه و مرتبه محمّد صلیاللهعلیهوآله
- سزاواران بالاترین مرتبه
- بلندترین بلندی
- بالاتر بودن بزرگی خداوند، از به حدّی (پایانی) درآمدن حقیقتش
- بلندمرتبه بودن خدا، در منتهای بلندی
- خداوند، نزدیک و بلندمرتبه
- شگفت از بلندی منزلت خداوند
- کرسی بلندپایه خداوند
- درخواست از خدا و بلندیخواهی
- درخواست از خدا و بلندپروازی
- بلندمرتبه گشتن، در میان بندگان
- داشتن درجهای بلند، در درگاه خدا
- برتری و بلندمرتبگی خداوند
- بلند مرتبه گردیدن توسّط خدا، و پست نشدن
- بلند مرتبه نشدن بنده، در صورت پست شدنش از جانب خدا
- منزلت بلندپایه محمّد صلیاللهعلیهوآله
- بند
- بندگان
- رفتار خدا با بنده
- کردار اندک و آرزوی بزرگ بنده
- دشوار نبودن عفو بنده، بر خدا
- ناتوانی شاکرترین بندگان، از شکر خدا
- کوتاهی عابدترین بندگان، از اطاعت خدا
- لزوم پاداش الهی، بر سپاسگزاری بندگان
- دعا در حقّ بنده
- خوشنود ساختن بنده و ادای حقّش، از جانب خدا
- شرح کتاب الهی، برای بندگان
- محمّد صلیاللهعلیهوآله ، بنده خدا
- پند دادن پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، به بندگان
- شب قدر و فرود آمدن فرشتگان بر بندگان
- کوشش در بندگی خدا، در ماه رمضان
- در زمره بندگان صالح قرار گرفتن
- خدا و جزای بنده
- گشودن دری به سوی عفو الهی، برای بندگان
- خدا، و داد و ستد با بندگان
- بندگان و راهنمایی خداوند
- نیکی و فزونی خداوند، بر بندگان
- درود خدا، بر بندگان صالحش
- رحم بندگان و رحم الهی
- درودی دربرگیرنده درودهای بندگان
- حجّتهای خدا بر بندگان
- امامان، علامت (راهنما) برای بندگان
- روز عرفه و احسان الهی بر بندگان
- نعمت الهی به بنده، پیش و پس از آفرینش او
- نعمتهای خدا به بندگان
- بنده، و آشکار نمودن (گناهان) نزد خدا
- ترس داشتن از بندگان خدا
- بلندمرتبه ساختن بنده، در میان بندگان
- تقسیم خیر، تندرستی، برکت و هدایت بین بندگان مؤمن
- شریک شدن در دعای بندگان با ایمان
- زنده گشتن بندگان مرده
- بندگان، و هلاکت الهی
- خدا و بشارت به بندگان
- بنیان
- بها
- بهانه
- بهبودی
- بهتر
- رساندن بهترین پاداش الهی، به تابعین اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله
- بهترین زمان بودنِ هر روز از زندگی
- خدا، بهترین کسی که از او یاری خواسته شود
- خدا، بهترین آمرزندگان
- خداوند، بهترین روزیدهندگان
- خدا، بهترین پناهدهندگان
- قبرها، بهترین منزلها
- رساندن پیامبر صلیاللهعلیهوآله به بهترین نیکی و خیر الهی
- در زمره بهترین اصحاب ماه رمضان بودن
- شب قدر، بهتر از هزار ماه
- رمضان، بهترین ماه
- روز عید فطر، بهترین روزها
- خدا، بهترین نعمتدهندگان
- مقدّر نمودن بهترین عاقبت امور، برای بنده
- به دوش کشیدن معصیت
- بهره
- بهرهمندی از نسیمِ (خوشِ) زندگی
- قرار دادن بهرهای در رحمت الهی، برای بندگان
- صبح و بهرهمندی از روشنی روز
- بهرهای از بندگان خدا، برای بنده
- بهرهای از سپاسگزاری خدا، برای بنده
- بهرهای برای هر آفریده، در نعمتهای الهی
- غفلت بنده، نسبت به بهره خود
- بهرهمندی از رستگاری
- رحمت الهی و بهره بنده
- بهرهمند گرداندن بنده، به میانهروی
- نعمت بهره بردن از فرزندان
- کاملترین بهرههای همسایگان
- آسودهخاطریِ بنده، از بهرهاش نزد خدا
- خوشنود ساختن بنده، نسبت به بهرهاش
- بهرهمندی از ثروتی همیشگی
- بهره بندگان، در ترغیب الهی
- بهرهمندترین افراد، از ماه رمضان
- نعمت الهی، و بهره محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او
- بهرهای از خوشنودی خدا
- مانعی بین بنده و بهره او
- بهرههایی از عطای الهی
- فراوانی بهره بنده
- تباه کردن بهره خود
- احسان الهی و بهره بنده
- بهشت
- سپاس الهی و راهی به سوی بهشت
- پیامبر صلیاللهعلیهوآله و بالاترین مقام بهشت
- تابعین اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله ، و باغهای بهشت
- بهشت، سرانجام دعوت خدا
- جایگاهی در بهشت
- بهشت، در برابر چشمان مرزداران اسلام
- رابطه دارایی دنیوی، با بهشت
- فرود آمدن در میان بهشت
- قرآن، پیشوایی به سوی بهشت
- میراثبران بهشت
- توبه نصوح و درآمدن در بهشتها
- اهلبیت پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، راه بهشت
- کامیاب گشتن بنده، از بهشت
- همسایگی در بهشت
- آراستن بهشت، برای برگزیدگان خدا
- به هم پیوستگی
- بیابان
- بیان
- بیباکی
- بیپروا
- بیتاب
- بیتالمعمور
- بیچارگی
- بیخوابی
- بیداری
- بیراهه
- بیزاری
- بیگانه
- بیماری
- بینایی
- بازماندن دیدهها، از دیدن خدا
- خشوع و بینایی
- بینایی تابعین اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله و شکّ
- بیناکننده بودن روز، برای بندگان
- بینایی به جاهای به دست آمدن روزی
- بینایی بندگان و فریفتن شیطان، توسّط آنها
- منّت گذاشتن بر بنده و (ایجاد) بینایی در دلش
- دانایی و بینایی
- فرزندان بنده، در زمره بینایان (راه حقّ)
- افزایش بینایی همسایگان امام علیهالسلام ، در حقّ او
- بینا ساختن مرزداران اسلام
- استوار ساختن بینایی بنده، در عبادت خدا
- بینا ساختن بندگان، به تقرّب نزد خدا
- بینا و بصیر بودن خداوند
- بینوایی
- رحم نمودن به بینوایی بنده
- زاری به درگاه خدا، هنگام بینوایی
- مسکین و بینوای درگاه خدا بودن
- روز جمعه، و فرود آوردن بینوایی خود به درگاه خدا
- تغییر بینوایی و مسکنت بنده
- بینیاز بودن فرشتگان، از خوردنی و آشامیدنی
- بینیازی بینیازان، به قوّه الهی
- درخواستِ بینیاز گشتن
- بینیاز شدن با گواهی خداوند (از گواهی دیگران)
- خدا، بینیاز بینیازان
- نیاز به خدا و بینیازی به وسیله او
- خدا و بینیازی از آفریدگانش
- شایسته بودن خدا، به بینیازی از بندگان
- نفْس، و جلوهگری حاجتخواهی از آنکه از خدا بینیاز نیست
- پرسش از خدا، درباره بینیاز شدن
- بینیاز نشدن بنده، جز به وسیله خداوند
- بینیازی از کاری که بنده را از عبادت بازمیدارد
- بینیازی بنده، به واسطه خداوند
- تاج بینیازی
- بینیازی از کسب روزی، با رنج
- خدا، بینیازکننده ناتوان
- درخواست از خدا، در حال نیازمندی و بینیازی
- تندرستیِ بینیازکننده
- بینیاز نمودن والدین، به وسیله فرزندان
- به بینیازی خدا، از فقر توانگر گشتن
- بینیاز نبودن از فضل الهی
- تواناییِ کافی و بینیازکننده
- رفتار خدا با بنده، مانند توانگر بینیازکننده فقیر
- بینیاز نبودن جنین
- بینیاز شدن، به وسیله خداوند
- خدا، بینیازکنندهترین کس
- بینیاز ساختن بنده، از فرد بینیاز از او
- فراهم نمودن بینیازی، برای بنده
- بینیازی خدا، از بنده
- بینیازی خدا، از هر جزادهنده و حسابگر
- روزی بنده نمودنِ بینیازی در کارها
- اسباب بینیازی:
- بینی
- پ
- اشاره
- پاداش
- پاداش سرشار و کیفر ترسناک خداوند
- جزا دادن به بدکرداران و نیکوکاران
- روزِ به جزا رسیدن
- پاداش خداوند، به اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله
- پاداش الهی، به تابعین اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله
- سبب از دست نرفتن کار نیکِ سزاوار پاداش
- نعمت دادن و پاداش نخواستن خداوند
- توفیق پاداش دادن بنده، به برخی افراد
- میل بنده، به پاداش وعدهدادهشده الهی
- پاداش حجّ، عمره و زیارت قبر پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- پاداش خدا به والدین، برای تربیت فرزند
- پاداش خدا به والدین، جهت گرامیداشت فرزند
- پاداش اوامر الهی
- پاداش نیکو دادن، به همسایگان بدکردار
- پاداشی همانند پاداش مسلمان جنگجو
- تباه نشدن پاداش نیکوکاران
- خدا، پاداشدهنده سپاس کم
- پاداش الهی، به فرمانبری و طاعت کم
- وجوب پاداش، بر شکرگزاری بندگان
- پاداش خدا، به عمل اندک
- آماده نمودن پاداش بندگان، پیش از فرمانبری
- پاداش فرمانبر
- فرمانبر و نیافتن پاداش الهی
- پاداش بلندمدّت، به کردار کوتاهمدت
- سزاوار پاداش الهی نبودن
- فروگذاردن پاداش بنده
- خدا، ضامن پاداش نیکوکاران
- قرآن، عاملی جهت پاداش یافتن بندگان
- پاداش خداوند، به پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- پاداش شاکران و نیکوکاران
- رنج نکشیدن، جز برای پاداش الهی
- عدم همسانی در پاداشِ (عمل)
- خدا، پاداشدهنده ستایشگر
- روزه و قیام وسیله دستیابی به پاداش الهی
- طلب پاداش، در ماه رمضان
- پاداشی همانند روزهدار و عابد
- پاداشی بزرگ، به عملی اندک
- سپاسی با پاداش کامل و فراگیر
- خداوندِ پاداشدهنده
- پادشاه
- پادشاهی
- پاره پاره
- پاکی و پاکیزگی
- پاک و منزّه بودن نامهای خداوند
- نامهایت از نسبداران مقدّستر است.14/39
- بندگان و روزیهای پاک
- پاکی محمّد صلیاللهعلیهوآله و اهلبیت و خاندان او
- فرشتگان، و تقدیس و پاک دانستن خدا
- خدا را به پاکی یاد کردن
- افزایش پاکی فرشتگان
- برخاستن در پیشگاه خدا، با دلی پاک و پاکیزه
- روزیهای پاک و تندرستی بنده
- عامل پاکی از بدیها
- نوشته شدن کردارهای پاک، برای بنده
- پاک ساختن بنده، از پلیدی اعمالِ پیش فرستادهاش
- پاک شدن از چرکی گناه
- حفظ نمودن و پاک گرداندن بنده
- پاک نمودن بنده، با توبه
- آب وسیله به کمال رساندن روزیهای پاک
- پاکیزهترین روشها
- پاکیزهترین اعمال
- پاکیزهترین بخششهای بخشندگان
- منزّه ندانستن نفس، از سزاواری انتقام الهی
- پاک نمودن بندگان، با تطهیر قرآنی
- ماه نو، ماه طهارت و پاکی
- پاکیزهترین بینندگان ماه نو
- رمضان، ماه پاکیزگی
- بهجا آوردن نماز، با کاملترین طهارت
- زکات و پاک نمودن داراییها
- پاک ساختن بندگان از گناهان، با کردارهای پاکیزه
- ماه رمضان و پاک شدن از خطاها
- درودهای پاکیزه، بر دوستان ائمه علیهمالسلام
- زنده داشتن بنده، به زندگی پاکیزه
- همسایگی با پاکیزهترین دوستان خدا
- پایان
- آخِر بودن خداوند
- پایانی معیّن، برای آفریدگان
- به پایان رسیدن عمر
- سپاسی بیپایان، از خدا
- پایانناپذیری شگفتیهای عظمت خدا
- به آخر نرسیدن مدّت پادشاهی خدا
- پایان معیّن، برای شب و روز
- خدا، منتهای درخواستِ حاجتها
- درودی پایانناپذیر
- بهشت، سرانجام دعوت خدا
- آتش، سرانجام دعوت شیطان
- نوشیدن آب خاکسترآلود، تا پایان عمر
- عفو الهی و پایان عمر بنده
- شکست دادن مشرکان، تا پایان خاک در زمین
- مجاهد مسلمان و پایانی نیک
- به پایان رسیدن وقت بنده، و فضل الهی
- خدا، انتهای ترس عبادتکنندگان
- خدا، پایان بیمِ پرهیزکاران
- نبودِ پایانی، برای سلطنت الهی
- فروماندن هر چیز، پیش از رسیدن به پایان ملک خدا
- پایانی ستوده
- نرسیدن به غایت و نهایت شکر خداوند
- کردار بنده و پایانی زایلشدنی
- عبادت خدا، از آغاز تا پایان ماه رمضان
- پایان یافتن وقت ماه رمضان
- آرزوها، خواستهها و پایان جود و بخشش الهی
- پایان کارِ سزاوارِ نیکبختی
- گشایشی در پایانِ (کارِ) بنده مغرور به کرم الهی
- به پایان نرساندن روز بنده، با ناامیدی
- قرار دادن پایان، برای هر چیز
- نبودِ پایانی برای خدا
- دوام اوّل و آخِر
- منتها درجات بنده مورد عنایت الهی
- چشیدن مزه عافیت، تا پایان زندگی
- سپاس، و منتهای خوشنودی خدا از بنده
- رحم خدا بر به پایان رسیدن روزها(ی زندگی)
- پایین
- پذیرش
- پراکندگی
- فرشتگان و نپاشیدن کوهها
- آنچه در آسمان و زمین پراکنده شده
- (توفیق) گرد آوردن پراکندگان
- پراکنده ساختن دشمنان
- پراکنده ساختن مشرکان، از گرد آمدن علیه مسلمانان
- وام و پراکندگی اندیشه
- پراکندگی نعمت خدا، در بین آفریدگان
- آنچه فاش و پراکنده کردنش ننگ است
- قرآن، گردآورنده کارهای پراکنده بنده
- پراکندگی و گستردگی کردار (شایسته)، در ماه رمضان
- پراکندگی و از هم پاشیدگی اندام
- پرت کردن
- پرده
- فرشتگان حجابها و پردهها
- برنداشتن پرده، در برابر گواهان قیامت
- در پرده داشتن گناهان بنده
- بهجا آوردن زشتی و عدم پردهدری خدا
- پرده (عفو) الهی
- قرار دادن پردهای میان بندگان و شیطان
- پرده عافیت الهی
- پوشش بودن عافیت الهی، از رسواییهای گناهان
- پردهدری بنده
- پوشاندن رحِم، به پردهها
- عافیت الهی، پردهای پیش چشم ناظران
- منع الهی و پردهدری بندگان
- آمدن فرشته مرگ، از پردههای پنهانیها
- پردهدری، و نسیان و فراموشی
- پردههای اندوه
- پردهها و پوشاندن جمال و نیکویی خدا
- پردهپوشی خدا، و عدم رسوایی بنده
- پرستش
- پُر کردن
- دو طرف روز بنده (اوّل تا آخرش) را با اموری پر کردن
- پر ساختن نامههای (اعمال) بندگان، از نیکیها
- پر گشتن و لبریز شدن از غم
- پر ساختن چاهها، با آب باران
- پر ساختن دل دشمنان، از ترس
- درودی پرکننده زمین و آسمان
- سپاسی پرکننده زمین و آسمان
- پر ساختن ماه رمضان، از عبادت بندگان
- بخشش الهی و پر شدن جام حاجات
- پر ساختن دست بنده، از سودهای الهی
- پروردگار
- گشودن درهای علم به پروردگاری خدا، بر بنده
- خدا، پروردگار جهانیان
- خواندن خدا به اسم ربّ (پروردگار)
- گواهی به پروردگاری خدا
- شناخت علمهای پروردگار
- پروردهشده و پروردگار
- خدا، پروردگار بزرگ
- پروردگار انسان و ماه
- فرود فرشتگان و روح، به اذن پروردگار
- زدودن بدیهای بنده، از جانب پروردگار
- نبودِ پروردگاری، جز خدا
- جلوداران اهل تقوا و پرهیزکاری
- آسایشگاه پرهیزکاران (در بهشت)
- خدا، سزاوار تقوا و پرهیزکاری
- دادنِ توشه پرهیزکاری، به بندگان
- زیور پرهیزکاران
- الهام نمودن پرهیزکاری، به بنده
- پرهیزکاری از روی میانهروی
- پوشاندن دل بنده، به جامه پرهیزکاری
- پرهیز از کیفر خدا، توشه بنده از دنیا
- پرهیزکار ساختن بنده، از حرامها
- آرزو نمودن بهترین پرهیزکاری
- پرهیزکار قرار دادن فرزندان
- تقوا، و نگهداشتن بنده از گناه و لغزش
- خدا، منتهای بیم پرهیزکاران
- خدا، شایسته تقوا
- پرهیز از گناهان در ماه رمضان، به طور شایسته
- سامان یافتن کردارِ دوستان ائمه علیهمالسلام ، بر پایه تقوا
- پس
- نبودنِ آخِری، پس از خدا
- ناتوانی جانداران از تأخیرِ آنچه خدا جلو انداخته
- خیر بنده، در با تأخیر گرفتن حقّش
- مقدّم انداختن آنچه به تأخیر افتاده
- به تأخیر انداختن آنچه مقدّم شده
- قصد جهاد و تأخیرداران
- نتیجه به تأخیر انداختن کیفر بنده
- پیش یا پس انداختن ماه رمضان
- پیش انداختن هشدار الهی، و به تأخیر انداختن (کیفر)
- پیش و پس نیفتادن از امام علیهالسلام
- پستان
- پر (شیر) ساختن پستان چهارپایان
- آغاز نمودن انسان، از آب پست
- سرفرازی نزد مردم و پستی در مقابل نفس خود
- اقرار به پستی خود
- شرّ افراد پست
- قصد بلندی کردن و پست شدن
- پست ساختن خود، برای خدا
- آبی پست و صلبی با استخوانهای تنگ
- گمان پست بودن فقیر
- دور ساختن بنده، از اخلاق پست
- پست بودن دنیا
- گرفتار نساختن بنده، به پستی
- پست گرداندن بنده
- سپاس خدا و پسندیدهترین ستایشگران
- آنچه خدا برای بنده پسندیده
- گماشتن بنده، به کار پسندیدهتر
- توفیق (پیروی از) پسندیدهترین مذهب
- پسندیده گرداندن صدای فرزند، برای والدین
- پایانی پسندیده
- راهنمایی بندگان، به آئین مورد پسند خداوند
- پسندیده زیستن ماه رمضان، در میان مسلمانان
- درودی پسندیده، بر محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او
- یاری کردن بنده، به گفتار پسندیده
- پشت
- سوار شدن بر پشت (مرکبهای) نهی الهی
- پشت کردن روزگار، به بنده
- بیماری، سبککننده گرانباریِ پشت بنده
- سنگین گشتن پشت بنده، با خطاها
- مرزداران اسلام و پشت نکردن به دشمن
- پراکنده ساختن پشتسری (پشتیبان)های دشمن
- شهادت بنده، پس از پشت کردن و شکست خوردن دشمن
- حفظ آبروی جنگجو، در پشت سر او
- پشت کردن و فرار کردن شیطان
- پشت کردن به خدا و خوانده شدن به سوی او
- پشت کردن و فرار کردن دشمن
- پشتیبان
- پشیمانی
- پل
- پلک
- پناه
- سپاسی پناهدهنده از عذاب الهی
- خدا، پناهگاه سختیها
- پناه دادن بنده و همه مؤمنان، به رحمت الهی
- پناهگاهی برای بنده
- پناه بردن بیچارگان، به یاد احسان خدا
- پناهگاههای نگهدارنده از شرّ شیطان
- ویران ساختن پناهگاه شیطان
- پروردگار، و پناه دادن به پرورده
- پناه دادن گریز بنده
- پناهندگی بنده، به خدا
- بنده را در هر حال، پناه داده شده قرار دادن
- خو گرفتن به پناه بردن به خدا
- پناه بردن به عزّت و توانایی خدا
- پناهدهنده بنده
- توبه و پناه بردن به خدا
- پناهآورنده به خدا
- خدا، بهترین پناهدهندگان
- پناهبرندگان به دلیلهای روشن قرآن
- به پناهگاه محکم قرآن پناه بردن
- اندوه و پناه بردن به خدا
- امام علیهالسلام ، پناه اهل ایمان
- پناهندگی بنده، به عفو و رحمت خدا
- درخواست از خدا، از روی پناهخواهی
- پناه آوردن به آمرزش خدا
- پناهندگی به خدا و نجات یافتن
- خدا، پناهگاه پناهنده
- پناهنده شدن به پناهگاه انتقام الهی
- پناه خواستن از شرّ هر چیز بد
- خدا، پناه بنده در هنگام ناتوانی
- به خدا پناه بردن از:
- اشاره
- أ. افراط در شهوت و عصبیّت
- ب. کمی قناعت و تندخویی
- ج. تندی خشم، غلبه حسد و ضعف صبر
- د. حرص و آز
- ه-. پیروی هوس و مخالفت با رستگاری
- و. سهلانگاری و کار با زحمت
- ز. بزرگ شمردن طاعات
- ح. برتری دادن باطل بر حقّ
- ط. کوچک شمردن گناه
- ی. اصرار بر گناه
- ک. فخر کردن ثروتمندان و حقیر کردن تهیدستان
- ل. بدرفتاری با زیردستان و ناسپاسی از هدیهدهنده
- م. یاری نمودن ستمگر و خوار گرداندن ستمدیده
- ن. خواستن افزون بر حقّ خود، و گفتارِ بدون علم
- س. خیانت، خودپسندی در اعمال، و آرزوهای بلند
- ع. بددلی، چیره شدن شیطان و ستم پادشاهان
- ف. اسراف و نیافتن روزی به اندازه کافی
- ص. زندگی سخت و مرگ بدون آمادگی
- ق. شماتت و سرزنش دشمنان
- ر. حسرت عظیم و مصیبت بزرگ
- ش. بدترین تیرهبختی و بازگشت بد
- ت. محرومیّت از ثواب و فرود آمدن کیفر
- ث. آنچه بدکرداران از آن ترسانند (کیفر)
- خ. خواهش بد
- ذ. شیطان
- ض. آنچه از ترس آن، پناه خواسته شود
- ظ. پادشاه ستمگر
- غ. شرّ انسانها و جنها
- أ ب. شرّ حیوانات
- أ ج. شرّ امور زهرآگین، مردمان (جاهل) و چشمزخم
- أ د. ظلم و ستم
- أ ه-. آتش دوزخ و عذاب آن
- أ و. قرض و وام
- أ ز. توبه شکستن
- أ ح. رسواییهای سرای آخرت
- أ ط. کژدمها و مارهای آتش دوزخ
- أ ی. آشامیدنیهای آتش دوزخ
- أ ک. غضبش
- أ ل. دورگرداننده بنده، از خدا
- أ م. مانعشونده میان بنده و بهرهاش
- أ ن. بازدارنده بنده از قصدش، نزد خدا
- أ س. مؤاخذه مهلت دادن
- أ ع. فتنه و بدیای که خدا برای قومی بخواهد
- أ ص. بدی آنچه نوشته شده و گذشته
- پنجگانه
- پند
- اشتغال پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، به نصیحتِ پذیرندگان دعوت الهی
- پند دادن پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، به امّت
- پنددهندگانِ دوستان خداوند
- توفیق همسایگان، به پند دادن
- عبرت قرار دادن دشمن
- پند گرفتن دوراندیش
- پنهان نمودن بدیهای بنده و پنددهنده بودنش
- عذرخواهی از روی پشیمانی و پنددهنده بودنش
- قرآن، منتشرکننده پندها
- پند دادن پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، به بندگان خدا
- پند گرفتن پندپذیران
- پند دادن خدا و سختدل گشتن بنده
- پنهان
- درود خدا بر حاملان غیب
- ایمان آوردن به پیامبران، به طور پنهانی
- آنچه در زیر خاک پنهان است
- شمارش کارهای پنهانی خویش
- غیبت کردن از مؤمن غائب
- ارزانی داشتن امور پنهان، به بنده
- کتمانِ رازها و عیبهای همسایگان
- دوستی همسایگان، در پنهان
- پنهان بودن نام و نشان برخی مشرکان
- توبه نمودن از گناهان پنهان و آشکار
- توبه شکستن و علم غیب خداوند
- دانایی خدا بر کارهای پنهان
- پنهان نمودن بدیهای خود، از همسایه
- خدا، پنهانکننده بدی و زشتی
- آشکار نساختن (عیوب) پنهانِ بنده
- پنهان داشتن امور ننگینِ بنده
- پنهان داشتن امور رسواکننده بنده
- آشکار شدن فرشته مرگ، از پردههای پنهان
- سخن خدا از (عالم) غیب و نهان
- مطابق بودن آشکار سپاس، با نهان آن
- پنهان نمودن (گناهان خود)، از بندگان
- توبه و وانگذاشتن گناهان آشکار و نهان بنده
- زشتی پنهانکاریهای دشمن
- بر خدا پنهان نبودنِ:
- پوزش
- پوست
- پوسیدگی
- پوشاندن
- پوشاندن (گناهان بندگان) در قیامت
- خدا، پوشاننده عیبها و زشتیهای بنده
- پوشاندن بنده، به پرده و ستر الهی
- پوشاندن زرههای محافظتکننده از شرّ شیطان، به مؤمنان
- پوشاندن زیور پرهیزکاران، به بنده
- (توفیق) پوشاندن عیب و زشتی
- پوشاندن خوشنودی خدا، بر بنده
- پوشاندن دل بنده، به (جامه) تقوا
- پوشاندن (جامه) وحشت از بدکاران خَلق بر دل بنده
- بنده را در هر حال، پوشیده قرار دادن
- پوشاندن عافیت، بر بنده
- توفیق پوشاندن عیبهای همسایگان
- پوشاندن بنده، به پرده عافیت الهی
- پوشاندن بنده در دنیا، به عفو و فضل الهی
- پوشاندن رحِم، به پردهها
- پوشاندن (خطا توسّط) خدا، پس از علم او
- خدا، پوشاننده عیبها
- به رحمت نپوشاندن بنده و تباه شدنش
- پوشاندن جامههای امان، به بندگان
- پوشاندن (گناه) بنده و رسوا نکردنش
- امید به پوشاندن بدی، از جانب پروردگار
- عدم دریافت (حقایقِ) پوشانده شده از بنده
- رمضان، پوشاننده زشتیها
- عطا نمودن پوشش، به بنده
- پوشاندن بنده زاریکننده به درگاه خدا
- پوشاندن یا آشکار ساختن (گناه)
- پوشاندن آنچه خدا از بنده میداند
- پوشاندن بنده و توانایی بر سخت گرفتن بر او
- پوشاندن بنده، به عطایای بزرگ الهی
- بازگشت بنده (به گناه)، و پوشاندن خدا
- پوشیده شدن جمال و نیکویی خداوند
- پهناور
- پیادگان
- پیام
- پیامبری
- گرد آمدن با پیامبران خدا، در بهشت
- منّت گذاشتن خدا بر مسلمانان، به خاطر پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- برابری نداشتن هیچ پیامبر مرسلی، با محمّد صلیاللهعلیهوآله
- استوار کردن پیامبری محمّد صلیاللهعلیهوآله
- پاداش محمّد صلیاللهعلیهوآله ، برترین پاداش خدا به پیامبران
- محمّد صلیاللهعلیهوآله ، خاتم پیامبران
- مردن بر آیین پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله
- نزول وحی، بر پیامبر خدا؛ محمّد صلیاللهعلیهوآله
- نزدیکترین پیامبران به خدا، در روز رستاخیز
- پیامبران فرستادهشده
- خوار نشدن پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، در روز رستاخیر
- درود خدا بر محمّد صلیاللهعلیهوآله ، پیامبر مسلمانان
- درود خدا، بر پیامبران مرسل
- درودی جمعکننده درودهای پیامبران
- ترک شدن سنّتهای پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله
- پیاپی (پیدرپی)
- پیدرپی بودن نعمتهای خدا
- پیدرپی رساندن آذوقه مرزداران اسلام
- نفَسزدنهای پیدرپی محتضر، در وقت جان کندن
- حجّتهای پیدرپی
- پیدرپی ساختن ارجمندیهای نعمت، نزد بنده
- پیروان
- ایمان واقعیِ پیروان پیامبران
- روبرو شدن پیروان پیامبران، با تکذیب ستیزهجویان
- بهترین پاداش الهی، به پیروان اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله
- ویژگیهای پیروان اصحاب پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- درود خدا، بر پیروان پیامبران علیهمالسلام
- درخواست از خدا، برای پیروان اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله
- دوستان ائمه علیهمالسلام ، پیروان راه ایشان
- لعنت خدا، بر پیروان دشمنان برگزیدگان خدا
- پیروزی
- پیروی
- پیروی تابعین اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله ، از نشانههای صحابه
- توفیق پیروی از سنّتها
- پیروی از هوس
- دور شدن از پیروی شیطان
- توفیق پیروی از راهنما
- پیروی از نور قرآن
- پیروی از روشنیجویندگانِ از نور قرآن
- پیروی از نشانههای بهپادارندگان قرآن
- خدا و پدید آوردن نوپیداشدهها، بدون پیروی (از دیگران)
- پیروی از راه روشن ائمه علیهمالسلام
- پیرو خوشنودی خدا بودن
- پیری
- پیش
- نبودنِ اوّلی، پیش از خدا
- ناتوانی جانداران از به تأخیر انداختن آنچه خدا پیش انداخته
- محو ساختن اعمال بدی که بنده پیش از این انجام داده
- مقدّم انداختن آنچه به تأخیر افتاده
- به تأخیر انداختن آنچه مقدّم شده
- پیش انداختن خوشنودی پدر و مادر، بر خوشنودی خود
- سود آنچه پیش از این انجام شده
- پیش انداختن مُتاع دنیا، برای بنده
- پیش یا پس انداختن ماه رمضان
- پیش انداختن هشدار الهی، و به تأخیر انداختن (کیفر)
- پیش و پس نیفتادن از امام علیهالسلام
- پیش فرستادن ایمان به یگانگی خدا
- کردار شایسته پیش فرستاده شده
- دانایی خدا به آنچه پیش از این از بنده سرزده
- پیشامد
- پیشانی
- پیشتازی
- پیشرفت
- پیشوا
- پیمان
- پیمانه
- پیوستگی
- به هم پیوستن ابزار بسط، در بدن
- پیوستن دعای بنده، به اجابت
- پیوستن به خدا
- پیوستن به قرب الهی
- پیوستگی، و رحمت خداوند
- سبب آرزو ننمودن پیوستگیِ نفَسی به نفَس دیگر
- پیوستن حمد بنده، به افزونی
- پیوستگی درود بر محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او، به بقای الهی
- پیوستگی درود بر محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او، به دیگر درودها
- پیوستگی پیمان امام علیهالسلام ، به پیمان خدا
- پیوستگی اطاعت از محمّد صلیاللهعلیهوآله ، به طاعت الهی
- پیوستن زندگی بنده، به خواستههایش
- پیوستن فضل خدا در دنیا، به خیر آخرت
- ت
- اشاره
- تازه
- روز نو و تازه
- لغزشهای گذشته و تازه
- ماه نو، ماهی نو برای کاری نو
- خدا و تازههای خلقت
- درودی دربردارنده هر درود گذشته و تازه
- سودهای دیرینه و تازه الهی
- توبه و اصلاح تباهیها
- تبهکاریهای شیطان
- راه شیطان، راه تباهی
- اصلاح آنچه تباه شده
- تباه نساختن عبادت بنده
- حفظ روزی از تباه گشتن
- تباه گشتن حقّ پدر و مادر
- تباه شدن حقّ فرزند
- تباه نشدن پاداش نیکوکاران، نزد خدا
- کارهای بزرگ تباهکننده
- تباه ساختن واجبات
- نپوشاندن بنده به رحمت الهی و تباه شدنش
- اصلاح کردار تبهکاران
- عامل محافظِ بنده از تبهکاریهای شیطان
- رسوایی با گناهان تباهسازنده
- اعتراف بنده، به تباه نمودن
- فرود آمدن به درگاه غیر خدا و تباه شدن
- حسنات تباهشده
- تباه نساختن حسنات بنده، با معصیت
- تنهایی بنده، و آزمایشهای تباهکننده
- ورود به درّههای تباهی
- تباه شدن بهره بنده
- تباهی و فساد قصد دشمن
- گناهان تباهسازنده بنده
- تبعات
- تپش
- تپّه
- تجارت
- تجاوز
- تحریف
- تدبیر
- ترازو
- تربیت
- تردّد
- ترس
- پاداش سرشار و کیفر ترسناک خداوند
- خواهان و ترسان بودن از خدا
- رهاندن تابعین، از آزمایشهای ترسناک
- ترس بنده، از دوریگزینندگان از او
- فضل الهی، و نهراسیدن بنده (از دوری گزیدن دیگران)
- نهیی که خدا از آن ترسانده
- لرزش پاهای بنده، از ترس خدا
- توبه پشیمانِ ترسان
- پناه دادن بنده، از آنچه بدکرداران از آن ترسانند
- نهراسیدن بنده بر خود، مگر از خدا
- نتیجه نترسیدن از کیفر الهی
- گریستن خطاکاران، از ترس خداوند
- روان شدن اشک بنده، از ترس خداوند
- پناهخواهی از خدا، از ترس اموری
- تلخی ترس از ستمکار و شیرینی ایمنی از او
- سلامتی یافتن، از عامل ترساننده
- ترسیدن، و زاری در نزد غیر خدا
- پناه دادن بنده، از ترس
- ترس از دیدار خدا
- خدا، نگهدار (بندگان) از چیز ترسناک
- عدم وجود ایمنکنندهای، هنگام ترس از خدا
- بنده ترسان و زینهارخواه خدا بودن
- بلندمرتبگی دلِ بنده، با ترس از خدا
- ترس، و ایمنی از نواهی
- ترس از اندوهِ (کیفر)
- یافتن آرامش دل، هنگام ترس و ایمنی
- منّت گذاردن بر بنده، با ترس از خداوند
- ترس از والدین، همانند ترس از پادشاه ستمگر
- ترساندن بندگان، از کیفر
- خواهان پاداش الهی و ترسان از کیفر او
- ترس از خدا و نگهداشته شدن از خطا
- ترسان ساختن دلهای دشمنان
- ترساندن دشمن، از پیکار با دلاوران اسلام
- سالم ماندن مرزدار، از ترس
- خدا، انتهای ترس عبادتکنندگان
- خدا، پایان بیمِ پرهیزکاران
- با ترس، خدا را قصد نمودن
- از کسی جز خدا نهراسیدن
- ترس بیدادگران، از قهر الهی
- تپش قلب بنده، از ترس خداوند
- ترسیدن بنده، از خطاهایش
- بنده، ایستا بین میل به خدا و ترس از او
- ترس بنده و ایمن نمودن او
- خدا، شایسته ترسیدن از او
- انجام معصیت و نترسیدن از ستم الهی
- نترسیدن از غفلت خدا، درباره پاداش دادن به خوشنودکنندهاش
- ترس از عدل الهی
- علّت کمی طمع به خدا، نسبت به ترس از او
- قیامت، روزِ ترسی عظیم
- کمان مرگ و تیرهای ترس از فراق
- نجات از ترس و اندوه روز قیامت
- ترسان بودن دلها، از بازگشت به سوی خدا
- سپری شدن ماه رمضان و بیمناکی دوستان
- ترس از کیفرِ بیم داده شده
- خواهش نفس و خواندن بنده به آنچه خدا از آن ترسانده
- اعتراف بنده ترسان (از خدا)، به گناهانش
- درخواست بنده نیازمندِ ترسان، از خدا
- درخواست از خدا، از روی ترس و زاری
- ایمن گشتن از خدا و ترسیدن از بندگان
- هراسان نبودن از عذاب الهی
- نهراسیدن بنده، از قهر و غلبه الهی
- دستگیری بنده، از ترسیدن (همانند) گمراهان
- عصمتی نزدیککننده به ترس از خدا
- ترس (از عذاب) و ناامیدی (از عفو)
- ترس، هنگام خواندن آیات قرآن
- ترس از تهدید الهی
- بیم داشتن از مهلت دادن خداوند
- هراسان شدن، در برابر بیم الهی
- ترساندن بنده، از مقام الهی
- مسلمانان طالب، راغب و ترسان
- شتاب، و ترس از فوت وقت
- قضا و قدر ترسناک
- ترس پادشاهان، از قهر و غلبههای خدا
- خواندن خدا، در حال ترسان بودن به درگاه او
- خدا و بیم دادن دشمنانش (از عذاب)
- ترسوترین، افتادهترین و خوارترین خلق خدا
- ترس از خدا، و دوری از دنیا
- گریختن به سوی خدا و ترس داشتن از او
- درخواست ترس عبادتکنندگان، از خدا
- ترسی همانند ترس دوستان خدا
- رها نکردن دین خدا، بر اثر ترس از کسی
- ترک
- تسلیم
- تشنگی
- تصدیق
- تصرّف
- تغییر
- تغییر نیافتن سرای کرامت (بهشت)
- خدا، تبدیلکننده بدیها به خوبیها
- تائب و صدای تغییریافتهاش
- تغییر نیافتن حکمت الهی
- همراه ساختن شکایت بنده، با دگرگونی
- خدا و تغییر نعمت
- تغییر دشمنی دشمنان، به دوستی
- تغییر زشتیها
- تغییر حالِ معصیت، به حال توبه
- عدم تغییر کلمات خداوند
- تغییر ندادن نام و جسم بنده
- تغییر یافتن حکم خدا
- خدا، تغییردهنده بیچیزیها
- تغییر نیافتن بزرگی ذات خداوند
- رحم الهی و دگرگون شدن چهره بنده
- تفسیر
- تفصیل
- تفصیل و شرح قرآن، برای بندگان
- رابطه روی آوردن به خداوند و تفضّل او
- وعده پاداش نیکو و تفضّل الهی
- کرم و تفضّل الهی
- تفضّل نمودن خدا، به احسان و نیکی
- بردباری خداوند و تفضّل او
- تفضّل الهی و عافیتبخشی به آفریدگان
- تفضّل الهی، بر فرمانبر و گنهکار
- از روی تفضّل بودنِ عفو الهی
- بر تفضّل بنا شدن افعال الهی
- تفضّل الهی، در روز عرفه
- مهلت دادن خداوند و تفضّل او
- استجابت و تفضّل نمودن بر بنده
- سبب تفضّل الهی، بر بنده
- تقدیر
- خدا، تقدیرکننده شب و روز
- تقدیر الهی و اراده بنده
- قدرت و تقدیر الهی
- مقدّر شدن فراغت از کارها، برای بنده
- نیکی تقدیر خدا، درباره همه امور بنده
- توفیق پذیرفتن تقدیر الهی
- خوشنودی به تقدیر الهی
- نیکویی تقدیر الهی
- تقدیر و عدل الهی
- تقدیر شهادت، برای مجاهد مسلمان
- آموختن تقدیر نیکو (در معیشت)، به بنده
- قانع به تقدیر الهی
- تقدیر خیر و نیکی، برای بنده
- بندگان و نپسندیدن تقدیر الهی
- آسان گرداندن قضای الهی
- علّت سبک شمردن تقدیر الهی
- فراخیِ سینه بنده، نسبت به مقدّرات
- آمد و شد ماه، در منزلگاههای مقدّر
- خدا، تقدیرکننده انسان و ماه
- تقدیر الهی و شب قدر
- لیلةالقدر، شبی از شبهای ماه رمضان
- بزرگی شب قدر، در ماه رمضان
- لیلةالقدر، بهتر از هزار ماه
- خدا، تقدیرکننده (غصب خلافت)
- خواست بنده، و تقدیر الهی
- قضا و قدر ترسناک
- تقدیر نمودن مرگ، برای همه آفریدگان
- تقدیر انجام بهترین کارها، برای بنده
- تقسیم
- تکلیف
- تکیهگاه
- تگرگ
- تلاوت
- تلخی
- تلقین
- تمسّک
- تناقض
- تندرستی
- نگهداری شدن توسّط خدا و سالم ماندن
- سلامتی دلها، در ذکر عظمت الهی
- فراغت از کار، همراه با سلامتی
- گماشته شدن به امور سالم
- سپاسگزاری از خدا، برای تندرستی
- توفیق اطاعت خدا، با تندرستی
- تندرستی و گوارایی روزیها
- تندرستی و شادمانی
- تندرستی بنده و گشایش الهی
- شیرینی تندرستی
- گوارایی سلامت
- سازگار نمودن بنده، با سلامت و تندرستی
- تندرستی، بهرهای از رحمت خدا
- بلا و گرفتاری شدن تندرستی، برای بنده
- بلا و عافیت
- تندرستی در عبادت
- اجابت درخواست بنده، در تندرستی و گرفتاری
- رضای الهی و تندرستی بنده
- نعمت تندرستی و بیماری
- فروبردن بنده، در تندرستی
- نگاهداشتن بنده، به تندرستی
- عطا کردن و بخشیدن تندرستی، به بنده
- بینیاز شدن بنده، با تندرستی
- گستراندن تندرستی، برای بنده
- سامان دادنِ تندرستی، برای بنده
- جدایی نینداختن بین بنده و تندرستی
- گرامی ساختن بنده، به تندرستی
- پوشاندن لباس عافیت، به بنده
- تندرستیای، با ویژگیهای خاص
- تندرستی و سلامتی در دین و بدن
- سالم داشتن تن فرزندان، برای والدین
- عافیت بخشیدن به جان و اندام فرزندان
- مجاهد مسلمان، و عافیت و سلامتی
- توبه و سلامتی (از معاصی)
- سالم ماندن اندام، از کیفرهای الهی
- عافیت الهی، پوششی از رسواییهای گناهان
- سبب متمایل شدن به راه خلافِ عافیت
- عافیت بخشیدن به بنده، پس از آگاهی
- اثر عافیت بخشیدن به بندگان
- تفضّل الهی و عافیتبخشی به آفریدگان
- قرآن و رسیدن به جایگاه سلامت
- ماه نو، ماه سلامتی از بدیها
- ماه نو، ماه سلامت و اسلام
- رمضان، ماه سلامت و بیگزند
- سرای سلامت (بهشت)
- درخواست تندرستی، از خداوند
- فراوان ساختن بهره بنده، از تندرستی
- چشاندن طعم تندرستی، به بنده
- عافیت تن بنده، در حاجت درخواست شده از خدا
- از خدا درخواست نمودن سلامتی از:
- اجابت درخواست بنده، در تنگدستی و توانگری
- والدین و تنگدستی
- تنگی
- تنهایی
- خدا، فریادرس هر تنها
- خدا، کفایتکننده تنها و ناتوان
- خطاکاری، و تنها ماندن
- تنها گذاردن بنده
- خدا، تنها برآورنده حاجت بنده
- خدا، برگزیننده تنهایی برای خود
- خدا، تنها کارگزار سختیهای مرزداران
- مسلمانان و تنهایی گزیدن با خدا
- رحم خدا، به تنهایی بنده
- شیطان، و تنها رها کردن بنده، در بیابان گمراهی
- به تنهایی (احسان و نیکی کردن) خدا، به بنده
- تنها بهسر بردن بنده، به مناجات با خدا
- تنها بهسر بردن (و خلوت کردن) با خدا
- تنهایی، و شبزندهداری برای خدا
- تنهایی، و آزمایشِ فسادانگیز
- بینایی خدا به تنهایی بنده، در برابر دشمن
- تنها گذاشتن دشمن
- توانایی
- توانایی، عامل برتری انسان بر آفریدگان
- ناتوانی امّت مسلمان و برداشتن وظیفه از آنها
- تکلیف و توان
- قدرت و توانایی خدا
- نرهیدن چیزی، از قدرت و توانایی خدا
- توانایی محمّد صلیاللهعلیهوآله ، به یاری خدا
- بینیازی بینیازان، به فضل قوّه الهی
- فراگیر بودن توانایی خداوند
- خشم الهی و سست نمودن توان بندگان
- توانایی خدا و جنبش بنده
- توانایی دادن به بنده، با یاری کردنش
- توانا ساختن بنده بر اطاعت خدا، هنگام تندرستی
- قرار گرفتن آفریدگان، در قدرت الهی
- توانایی خدا و روا ساختن درخواست بنده
- توانا ساختن بنده، هنگام درماندگیاش
- تبدیل القائات شیطانی، به تفکّر در قدرت الهی
- نبودِ نیرودهندهای برای بنده، در برابر خشم خدا
- توانا ساختن دل بنده، به رغبت داشتن به سوی خدا
- توانایی یافتن بر اطاعت از فرمان خدا
- پناه بردن به خدا، از ناتوان و توانا
- توانمندی فرزندان
- توانمند ساختن تدبیر مسلمانان
- تهی ساختن تن مشرکان، از توانایی
- توانمندی جنگجویان اسلام
- خدا دارای قدرت کامل و کمال توانایی
- جهل بنده به توانایی خدا بر او
- توانا شدن بنده، به تواناییِ بینیازکننده
- وانگذاشتن بنده، به قدرت و توان خود
- ناتوانی آتش دوزخ، از سبک کردن خود
- توان خداوند و توان بنده
- توانایی بر اطاعت خدا، با خوردن رزق او
- قدرت خدا و آفرینش بشر
- توانایی دادن به آل محمّد صلیاللهعلیهوآله (بر فهم قرآن)
- محمّد صلیاللهعلیهوآله ، تواناترین پیامبر
- توانی نیست، جز به یاری خداوند
- توانایی نداشتن تسلّط و غلبهای، بر تسلّط الهی
- توانایی بسیار خداوند
- توانایی بخشیدن به بازوی ولیّ خدا
- ولیّ خدا و تواناترین تکیهگاه
- عدم بخشش الهی، در صورت عدم طاقت بنده
- توانا نساختن دشمن، بر بنده
- خدا، توانایی مغلوبنشدنی
- مصون نماندن تکذیبکننده توانایی خدا، از او
- شگفت از شدت توانایی خداوند
- سست بودن توانایی بنده
- خدا، توانا بر:
- أ. آفرینش خلق
- ب. فرمانبری مخلوقات از انسان
- ج. منّت گذاشتن بر امّت مسلمان، به وجود محمّد صلیاللهعلیهوآله
- د. آفرینش شب و روز
- ه-. فرق گذاشتن بین شب و روز
- و. آسان شدن کارهای دشوار
- ز. انجام شدن قضا
- ح. رساندن (گرفتاری) به بنده
- ط. شکست دادن تسلّط غم، از بنده
- ی. عفو و بخشایش
- ک. بازداشتن ستمکننده و دشمن، از بنده
- ل. شکستن برندگی دشمن
- م. هر چیز
- ن. اصلاح امورِ تباهِ بنده
- س. روا ساختن حاجت بنده
- ع. اصلاح نفس بنده
- ف. ایجاد مانع میان بنده و گناهان
- ص. یاری دادن مرزداران
- ق. آگاهی بر مشرکان
- ر. بازگرداندن بنده، به آنچه خدا دوست دارد
- ش. خودداری دادن بنده، از خطا
- ت. آشکار ساختن خطاهای بنده
- ث. گذشت
- خ. درخواستشدهها به درگاهش
- ذ. شتاب و پیشدستی نمودن
- ض. سختگیری
- ظ. شمارش درود بر محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او
- غ. زنده کردن مردگان
- أ ب. زندگی بخشیدن به سرزمینهای مرده
- أ ج. استوار گرداندن پشت بنده
- أ د. بازداشتن بنده، از نیروی حسود
- ناتوانی بنده:
- أ. در رسیدن به حاجاتش
- ب. در خروج از سلطنت خداوند
- ج. در تجاوز از قدرت الهی
- د. بر فقر
- ه-. در انجام واجبات
- و. در مقابل خشم خدا
- ز. از تحمّل انتقام الهی
- ح. در گریز از خداوند
- ط. از (تحمّل) گرمی آفتاب
- ی. از (تحمّل) آتش دوزخ
- ک. از (تحمّل) آواز رعد و غرّش ابر
- ل. از (تحمّل) بانگ خشم خدا
- م. در پیروز شدن
- ن. در برابر بازگرداندن فرمان خدا
- بخشندگان، و بخشش از زیادیِ توانگری خداوند
- برطرف ساختن نیاز بندگان، به توانگری خدا
- خواستههای بنده و توانگری خداوند
- توانگری بنده، از خداست
- عطای توانگری به بنده، قبل از خواهش او
- توانگری خدا و آزمایش بنده
- حفظِ آبروی بنده، به توانگری
- روا ساختن درخواست بنده، در توانگری و تنگدستیاش
- توانگری خدا و گشودن دست بنده
- توانگر و بخشنده بودن خداوند
- توانگری نسبت به همسایگان
- رهاندن بنده از ذلّت وام، با توانگری
- توانگری خدا و بخششِ پاداش به بندگان
- شگفت از توانگری بسیار خدا
- توانگری خدا، و چشاندن مزه فراغت به بنده
- توانگری و پناهدهی خداوند
- توبه
- راهنمایی بندگان، به (حقیقت) توبه
- پیشینیان و توبه
- توبه، محبوب خداوند
- توبه الهی (بازگشت خدا از کیفر بنده)
- ناامید نشدن از خدا، با وجود درِ توبه
- رو آوردن به خدا، با توبه خالص
- عادت کردن بندگان، به توبهپذیری خدا
- توبه و اصلاح تباهیهای بندگان
- احسان الهی به توبهکننده
- ویژگیهای توبه
- آگاه نمودن بنده، برای توبه
- پاک کردن بنده، با توبه
- پذیرفتن توبه بنده
- خدا، دوستدار توبهکنندگان
- وفای به توبه، با عصمت الهی
- توبهشکنی و بازگشت به گناه
- توبه و نتایج آن
- توبه و پناه بردن به خدا
- از نخستین توبهکنندگان بودن
- توبه و پشیمانی به سوی خدا
- پذیرش توبه گنهکاران
- ناامیدترین توبهکننده
- کوشش برای توبه نابودکننده(ی بدی)
- رغبت به خداوند و توبه به درگاه او
- توبه، پشیمانی از لغزش و عزمِ ترک بدی
- مردن به همراه توبه
- توفیق توبه کردن، در هر ماه نو
- کیفر معصیتکار و توبه
- فرمان خدا، به توبه نصوح
- توبه، دری گشودهشده به سوی عفو الهی
- توبه نمودن در روز عید فطر
- توبهکنندگان و دوستی خدا برای آنها
- پذیرش توبه دوستداران ائمه علیهمالسلام
- توبهپذیر بودن خداوند
- توبه و طلب قرب الهی
- پذیرش توبه نصوح، از بنده
- گشودن درِ توبه، به سوی بنده
- توبهکنان، از گناهان گریختن
- توبه نمودن بنده از:
- نبودِ دورکنندهای برای آنچه خدا متوجّه ساخته
- توجّه به غیر خدا
- توجّه خدا، به درخواستهای بنده
- متوجّه گرداندن انفاق بنده، در راه خیر
- خواهش خود را به سوی خدا متوجّه گرداندن
- توجّه رحمت الهی، بر بنده
- توحید
- توسّل
- توصیف
- توفیق
- توفیق دادنِ بنده، از جانب راهنماترین کس
- اطاعت خدا و توفیقْ یافتن در راه راست
- درخواست توفیق برای همسایگان
- پند گرفتن دوراندیش و توفیق وی
- رسیدن به توفیق در کردار
- دوام توفیق
- از خدا درخواست نمودن توفیقِ:
- أ. پذیرش مقدّرات
- ب. فرمانبری و پیروی از راهنما
- ج. رفتار خالصانه با خیانتکار
- د. داشتن روشی پاکیزهتر
- ه-. (آشنا شدن با) درستترین کارها
- و. (انجام) پاکیزهترین کردارها
- ز. (پیروی از) پسندیدهترین مذاهب
- ح. انجام واجبات
- ط. انجام آنچه بنده به آن بینا شده
- ی. انجام اعمال شوینده چرکی خطایا
- ک. توبه نمودن در هر ماه نو
- ل. انجام اموری در ماه رمضان
- م. (عبادت) در ماه رمضان
- آنچه به توفیق الهی انجام میشود:
- توکّل
- تهمت
- تیر
- تیزی
- ث
- ج
- جابهجایی
- جالب
- جام
- جانشین
- جایگاه
- جایگاه گواهان
- جایگاه پر برکت همیشگی
- هجرت پیامبر صلیاللهعلیهوآله از قدمگاه (پرورشگاه) خود، به جای دور
- جایگاه واجبات
- جای دادن آفریدگان، در آسمان و زمین
- گواه گرفتن جایگاه بنده، در شهادت به یکتایی خدا
- بدی جایگاه بنده
- آماده نساختن جایگاهی، برای شیطان
- جایگاهی استوار از شرّ شیطان
- قرار دادن جای بنده، در بهشت
- رساندن والدین به جایگاه آسایش (در بهشت)
- جایگاه آمرزش الهی
- نمایان ساختن جاهای همیشگی (بهشتی)
- نمایان ساختن منازل کرامت
- جایگاه بنده، جایگاه مغلوبشده شیطان
- گناهان و ماندگار نمودنِ بنده، در جایگاه رسوایی
- بدیِ جایگاه بنده
- مواضع احکام و حدود الهی
- جایگاه حاضران و رسواییهای بنده
- جایگاه رضای خداوند
- نردبان رسیدن به جایگاه سلامت
- جایگاهی در پیشگاه الهی
- بهترین جایگاه، پس از دنیا
- تردّد ماه، در منزلگاههای مقدّر
- غفلت از آمدن به جایگاه (بهشت)
- جایگاه رسوایی
- مقام و جایگاه دوستان خدا
- جایگاه بنده، نزد خدا
- جایگاه درستکاران
- جایگاه خواران گنهکار و بدبختان
- جایگاه بنده، در جوار خداوند
- جبران
- جبرئیل
- جدال
- جدایی
- جدا نشدن فرشتگان، از تعظیم خداوند
- فاصله انداختن خدا، بین شب و روز
- جدا شدن روز، از بندگان
- بدی جدا شدن بنده، از روزها(ی سال)
- رستاخیز، روز جدایی (حقّ و باطل)
- جدا شدن از بدیهای خوارکننده
- جدایی از آنکه به خدا پیوسته
- جدایی نینداختن بین بنده و تندرستی
- جدا ساختن ناخنهای دشمنان
- جدایی افکندن بین دشمنان و سلاحشان
- عامل جداکننده حلال و حرام
- جدا نشدن از راه راست قرآن
- فرشته مرگ و ترس (بنده)، از جدایی
- جدایی از دنیا و بهترین منزلها
- زمان جدا شدن ماه رمضان، از بندگان
- دشواریِ جدایی از ماه مبارک رمضان
- رنج جدایی از ماه رمضان
- جدا کردن سختی، از راه خدا
- جستجو (خواسته)
- جفت
- جلودار
- جنّ
- جنبش
- جنگ
- جنگیدن پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، با قبیلهاش
- جنگیدن پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، با دشمنان خدا
- جنگیدن اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله ، با پدران و فرزندان خود
- جنگ بهپا کردن جنّ و انس
- آسوده شدن، از جنگ با دشمنان
- فرستادن مسلمانان، به جنگ با مشرکان
- سست شدن اندام دشمنان، از جنگیدن
- پاداش خداوند به مسلمان، در قصد جنگ علیه مشرکان
- جنگجو
- جوی
- جهاد
- جهانیان
- جهت
- چ
- چاپلوسی
- چارهجویی
- چانه
- چاه
- چراغ
- چراگاه
- چرت
- چرکی
- چشم
- بازماندن دیدهها، از دیدن خدا
- خیره شدن چشمها
- کور گرداندن چشم دل بندگان، از امور خلاف دوستی خدا
- بیرون زدن سیاهی چشمان از حدقه، بر اثر سجده
- افتادن پلکهای چشمان، بر اثر گریستن
- کوری کردن چشم بدخواهِ بنده
- چشم پوشاندن از همسایگان، با پاکدامنی
- بهشت، در برابر چشمان مرزداران اسلام
- اندک نمایاندن دشمن، در پیش چشم مجاهد
- نتیجه گشودن چشم هدایتِ منکر احسان الهی
- با فروتنی، چشم به زمین افکندن
- پیش چشم خدا بودنِ گرفتاریهای بنده
- عافیت الهی، پردهای پیش چشم ناظران
- فاش نساختن حال بنده، در پیش چشم بزرگان
- سبب نشتافتن چشمها، به سوی لهو
- چشم و دریافت حقایق
- قرار ندادن (گناه) بنده، در پیش چشم شماتتکنندگان
- دیدهها و نیافتن جای خداوند
- حفظ ولیّ خدا، به دیده (مراقبت) الهی
- چشم دوختن دوستان ائمه علیهمالسلام ، به سوی (ظهور دولت) ایشان
- افتادن از چشم حفظ و نگهداری خداوند
- روشن شدن چشم بنده، به آرامگاهی نزد خدا
- نخفتن چشم دشمن
- کور گشتن چشم مصائب
- روشن ساختن چشم بنده، به نعمت وافر
- چشمافروز
- چشمپوشی
- چشمزخم
- چشیدن
- چهارپایان
- چهره
- ح
- حاجت
- خدا، و بستن درِ حاجتخواهی، جز به سوی خود
- روا ساختن حاجات بنده
- خدا، منتهای درخواست حاجتها
- حاجتهای نیازمندان
- درخواست حاجت، در جایگاهش
- طلب حاجت از آفریدگان و ناامیدی
- حاجتخواهی بنده، از حاجتبرنده نزد خدا
- چگونگی حاجات
- وانگذاردن حاجت بنده، به غیر خدا
- یاری بنده، در برآوردن حاجتش
- عرضه کردن حاجت، به درگاه خدا
- درخواست از خدا، هنگام حاجت
- وانگذاردن حاجت بنده، به گنهکار و کافر
- خدا، تنها برآورنده حاجت
- عنایت خداوند، به حوائج بنده
- یاری شدن والدین در حاجتهایشان، به وسیله فرزندان
- خدا، رواکننده حاجت
- خوار نگرداندن حاجتمندان
- (روا شدن) حاجت، پیش از رسیدن به پایان کرم خداوند
- عدم حاجتمندی خدا، به (طاعت) بنده
- درخواست نمودن حاجات، از درگاه الهی
- خدا، بینا به حاجات
- قصد نمودن حاجت، به سوی خدا
- خدا، متکفّل روا کردن هر حاجت بنده
- درخواست نمودن هر حاجتی، از خدا
- قطع حاجت بنده، از دنیا
- حال
- اصلاح نمودن حال بندگان
- احسان خدا به بنده، در همه حال
- قرار نگرفتن در حال ستمگر
- شایستهترین حالت سپاسگزاری
- غیر خدا، و گوناگونی حالات
- دلسوزی نمودن بر بدحالی بنده
- از حالی به حال دیگر گرداندن جنین
- به خود وانگذاشتن جنین، در حالات مختلف
- تغییر حال معصیت، به حال توبه
- فاش نگرداندن حال بنده
- درود خدا بر محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او، در هر حال
- اصلاح احوال دوستداران ائمه علیهمالسلام
- شکرگزاری و حالات فراموشی
- فراوان یافتن نعمتهای خدا، در هر حال از حالات بنده
- دگرگون شدن حال و چگونگی بنده
- حبشه
- حجّ
- حجّت
- نبودن هیچ برهان و حجّتی، برای بندگان
- حجّتی بر آفریدن شبیه انسان
- سستی دلیلهای بنده
- خاموش نشدن (روشنایی) حجّت قرآن
- بزرگ گرداندن برهان پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- بدبختی بدبخت، و آوردن حجّتهای پیدرپی بر او
- پابرجایی و عدم ابطال حجّت خداوند
- پیدرپی و آشکار بودن حجّتهای الهی
- رساتر گشتن حجّت خدا
- بزرگ بودن حجّت خداوند
- امامان علیهمالسلام ، حجّتهای الهی
- حجّت و دلیل برای خداست
- آموختن برهان به بنده، برای حاجت خواستن
- حدقه
- حرام
- پرهیزکاری بنده، از محارم
- دریدن پردههای محرّمات
- بازداشتن خواهش نفس، از هر چیز حرام
- قرآن، جداکننده حلال و حرام
- گواهی قرآن، به حرام دانستن حرام خدا
- بزرگداشت ماه رمضان، و حرام نمودن حلالها در آن
- به سوی حرام نرفتن گامها
- عصمتی بازدارنده از حرام
- خود را در محرّمات افکندن
- برانگیخته شدن حرص و آز
- حرص آزمندان
- بازداشتن شیطان از حرص به بندگان
- حرص ورزیدن بنده، به گناه
- حرص داشتن، بر زود رسیدن به خدا
- حرص بر ماه رمضان
- حرصورزی بر اندوخته، و عوض ستاندن پاداش
- حرمت
- حساب
- حَسَب و نَسَب
- حسد
- حسرت
- حضور
- حقوق
- ادای حقّ والدین
- آگاه بودن دوستان امام علیهالسلام ، به حقوق او
- افزودن بینایی خود، به حقوق امام علیهالسلام
- چشمپوشی خدا، از حقّ خود
- ادا نکردن حقِّ صاحبحقّ مؤمن
- پایمال کردن حقّ دیگران
- حقّ خداوند
- سوگند دادن خداوند، به حقّ ماه رمضان
- ادای حقّ ماه رمضان و وداع با آن
- تقصیر از (ادای) حقّ خدا، در ماه رمضان
- سبب به دست آوردن حقّ خدا، در ماه رمضان
- توفیق ادای حقّ الهی
- قسم دادن خدا، به حقِّ (پیامبر صلیاللهعلیهوآله )
- کوتاهی نمودن بنده، در حقّ خداوند
- سوگند دادن خدا، به حقّ خودش
- حقیقت
- پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، و حقیقت ایمان
- دشمنی با شیطان، از روی حقیقت
- حقیقت بودنِ گفتار خداوند
- شیطان و نمایاندن باطل، به صورت حقّ
- به حقیقت مکافات دادن بنده و هلاکت او
- برنگشتن ترازوی عدل، از حقیقت
- قرآن، آشکارکننده حق
- قرار دادن راهی در حق، برای بنده
- به حقیقت پیوستن گمانهای نیک
- حقیقت شکر و سپاس
- دست یافتن، به حقّالیقین
- حکمت
- حلال
- حمل
- حمله
- حمیّت
- حواس
- حوض
- حیوان
- حاجت
- خ
- خاک
- خاکسترآلود
- خالی
- خاموش
- خاندان
- خانواده
- خانه
- گرد آمدن با رسولان، در سرای جاودانی
- جنگیدن پیامبر صلیاللهعلیهوآله با دشمنان، در میان خانههایشان
- فرزندان و والدین، در سرای کرامت
- جانشین جنگجو شدن، در امور خانهاش
- پوشاندن (گناه) بنده، در سرای نیستی
- رسواییهای سرای هستی
- وسیله قدم نهادن بر نعمتِ سرای اقامت
- فرود آمدن بنده، به خانه کهنه (قبر)
- بودن با دوستداران ائمه علیهمالسلام ، در سرای سلامت
- ختم
- خدا
- حمد و سپاس برای خداست
- درود خدا، بر محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او
- خدا را به نام مبارک «اللّه» خواندن
- فرشتگان و عدم نافرمانی از خدا
- گواهی دادن به خدایی و یکتایی خدا
- پیکار با دشمنان، تا اعترافشان به خدایی و یکتایی خدا
- اوّل بودن خدا، در اوّلیّتش
- رضایت داشتن، به حکم خداوند
- تقسیم عادلانه معیشت، توسّط خدا
- رحمت خدا، بر محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او
- خدا، پروردگار انسان و ماه
- توبه نمودن، به درگاه خدا
- خدا، و خوار نکردن پیامبر صلیاللهعلیهوآله و مؤمنان
- خدا و چندین برابر نمودن (نعمتها)
- قرض نیکو دادن، به خداوند
- انفاق اموال، در راه خدا
- ماه رمضان، ماه خدا
- کثرت آزادشدگان خدا، در ماه رمضان
- خدا، آمرزنده گناهان
- ناامید نشدن از رحمت خداوند
- پوشیده نبودن چیزی، بر خداوند
- خدمت
- خُرخُر
- خردهگیری و سختگیری
- خرّم
- خروج
- خروش
- خستگی
- خشکی
- خشم
- پناه بردن به خدا، از تندی غضب
- تصمیمی بهخشمآورنده خداوند
- سستی نیروی بندگان، از به خشم آوردن خدا
- عامل بهبودی خشم بنده، علیه ستمگر
- اندک بودن هر ناپسندی، در برابر خشم خدا
- هموار بودن هر اندوهی، با پیشامد غضب الهی
- پیشی گرفتن رحمت خدا، بر غضبش
- معصیت بهخشمآورنده خدا
- ایمنی از خشم خداوند
- میراندن بنده و استواری خشم خدا
- (توفیق) فرونشاندن خشم
- ناتوان شدن بنده، در برابر خشم الهی
- به خشم نیامدن از آنچه موجب رضای خداست
- سبب دوست نداشتن بهخشمآورنده خدا
- یافتن آرامش دل، در هنگام خوشنودی و خشم
- خطاها و لغزشها، در خوشنودی و خشم
- عامل سزاوار خشم خدا گشتن
- خشم نمودن بنده، بر نفس خود
- گرداندن خشم خدا، به سوی کفّار
- فرستادن ابرها، از روی خشم
- نیروی بنده و خشم خداوند
- رها شدن از خشم خدا، به واسطه عفو او
- خوشنود نشدن خدا، پس از خشمش
- عامل بازگرداننده خشم خداوند
- پناه بردن به خدا، از خشم او
- زنهار جستن از خشم الهی
- بهبودی نیافتن خشم دشمن
- با خشم نگریستن ستمگر، به بنده
- سختی خشم حسود
- خشم حسود، و تهمت زدن عیوب خود بر دیگری
- نیکی خدا، و انجام بهخشمآورنده او
- بانگ خشم خدا
- عوامل رهایی بنده، از خشم خداوند:
- نفْس و جلوه دادن لغزش خطاکاران
- گریستن خطاکاران، از ترس خداوند
- سنگین گشتن پشت بنده، به واسطه خطاها
- سبب رهایی گردن خطاکاران
- نگهداری بنده از خطاها، روزی خدا به او
- خطاکار نگرداندن فرزندان، برای والدین
- ترس از خدا و نگهداشته شدن از خطا
- کشیده شدن بنده، با مهارِ خطاها
- عامل خودداری بنده، از خطایا
- توبه شکستن و بازگشتن به خطا
- کرم خدا، شفیع در خطاها
- ترسیدن بنده، از خطاهایش
- مهربانی خدا، بر خطاکاران توبهکننده
- اندیشه بد، آراینده خطا برای بنده
- آمدن به درگاه خدا، با پشتی گرانبار از خطا
- آگاهی خدا، از خطاهای بندگان
- بازدارنده بندگان، از خطاکاری
- افتادنْگاههای خطاکاران
- پایان رمضان و پاکی از خطا
- رمضان، شوینده چرکی خطاها
- درگذشتن خدا از خطا، در ماه رمضان
- سپری شدن رمضان و درگذشتن از خطای بنده
- بازنگشتن به خطا، با توبه روز عید فطر
- اقرار به خطا
- مهلت دادن خدا، به خطاکاران
- خطاکار بودن بنده
- بردن آلودگی به خطاها، از بنده
- سبب گذشتن خدا، از خطاکاران
- مردّد بودن، در خطای خویش
- خطبه
- خَم
- خواب
- آرامش و خوابِ شبانه
- فرمانبری از والدین، خوشتر از خواب خوابآلوده
- به خواب نرفتن چشم خدا
- بیدار نمودن بنده، از خواب بیخبران
- نخفتن چشم حراست دشمن، از بنده
- شرطِ زیان ندیدن بنده، از خواری خوارکنندگان
- خوارشده توسّط خدا، و یاری نشدنش
- خوار شمردن فقرا و نیازمندان
- خوار گرداندن ستمدیده
- ایستادن در پیشگاه خدا، همانند فرمانبری خوار
- بنده خوارِ ستمکننده به خود
- خدا، فریادرس هر خوارشده
- رو به خاک مالیدن با خواری، برای خدا
- خوار نگرداندن بنده نیازمند به خدا
- بازداشتن بنده، از بدیهای خوارکننده
- شیطان، و خوار کردن بندگان
- عامل خوار نمودن شیطان، توسّط بنده
- خواری پنهان بنده، پیش نفسش
- تبدیلِ خواری بنده، به یاری نمودن او
- سبب سزاوار خواری شدن
- خوار نگرداندن شکوه بنده، با تنگدستی
- بنده خوارِ خدا بودن
- خوار نمودن قصدبدکننده درباره بنده
- فرو آوردن گردن قصد بد دارنده درباره بنده، با خواری
- از ذلّت به عزّت رسیدن، به وسیله خدا
- خوار ساختن دشمن، و قطع طمع پسینیان آنها
- عزّت طلبیدن از غیر خدا، و خوار گشتن
- ذلّت و خواری وام
- سر به زیر افکندنِ با خواری
- رفتار خدا و زاری نمودن بنده خوار
- خوار ساختن بنده
- خوار نساختن بندگان، از دیدار مرگ
- خوار نکردن بنده، با برگرداندنش از (درگاه) خدا
- قرآن، و خواری مقام بندگان
- خواری در برابر خدا، در ماه رمضان
- خوار نساختن پیامبر صلیاللهعلیهوآله و مؤمنانش
- ورودِ خفّتبارِ سرکشان، در دوزخ
- تهدید الهی به ورود در دوزخ، با خواری
- خوار نگرداندن نیازمندان
- خوار بودن در برابر ارجمندی خدا
- خواریِ شقاوتمندان
- ناامیدیِ خوارکننده
- اقرار به خواری
- خواری و زاری در پیشگاه خدا، در طلب قرب او
- درخواست فرد خوار، از خدا
- خوارترین خواران
- چرت زدن خوارشدگان
- خواریِ دربرگیرنده بنده، از جانب خدا
- خوار نساختن بنده، در روز بر انگیخته شدن
- خواری در درگاه خدا و ارجمندی نزد آفریدگان
- پناه بردن به خدا، از ذلّت
- خوار نشدن بنده، در صورت گرامی داشته شدنش توسّط خدا
- مکرم نبودن بنده، در صورت خوار شدن از جانب خدا
- با خواری درآمدن ستمگر، در دام خود
- ذلّت بنده، سبب رحم نمودن خدا بر او
- پادشاهان و یوغ ذلّت و خواری
- زنهارخواهی از خدا، و خوار نگشتن
- خوارترینِ خلق، نزد خدا
- علّت خوار و ذلیل شدن بنده
- واداشتن نفْس، در جایگاه خواران
- مورد سؤال قرار گرفتن بندگان
- مورد سؤال واقع نشدن خدا
- آنچه پیامبر صلیاللهعلیهوآله درباره دشمنان خواسته
- رغبت فرشتگان، در آنچه نزد خداست
- راغبْ بازگرداندن تابعین، به سوی خدا
- طلب فضل خدا، در روز
- گردش در زمین و طلب خواستهها
- مکانهای به دست آوردن روزی
- چشاندن شیرینی بخشش به بنده، در آنچه درخواست نموده
- طلبیدن غیرِ حقّ خود، توسّط بندگان
- خصلتهای وادارنده و بازدارنده بنده، از درخواست از خدا
- خصلت وادارنده، به درخواست از خدا
- چگونگی درخواست از خدا
- روا ساختن خواسته بنده
- خدا، منتهای درخواست حاجتها
- نزد خدا بودنِ رسیدن به خواستهها
- فانی نگشتن خزائن الهی، با درخواست از خدا
- خواستن حاجات، در جایگاهش
- درآمدن به مطلب خویش، از راهش
- بینیاز نبودن از خدا، در خواستهها
- درخواست نیازمند از نیازمند
- قصد خدا نمودن، از روی رغبت
- تنگ نشدن بخشش الهی، از درخواست بنده
- توانگری خدا، و اندک بودن درخواست بنده
- اوّلین درخواستکننده از خدا نبودن
- یاری بنده، در رسیدن به خواستهاش
- سبب برآمدن خواسته بنده
- درخواست از خدا، به حقّ پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- خواهش و خواسته بد
- درخواست خوشنودی خدا
- نعمت دادن خدا و پاداش نخواستنش
- آنچه خدا فردا از آن سؤال مینماید
- خواستن از خدا، در هنگام نیازمندی
- فروتنی برای درخواست از غیر خدا
- طلب روزی و بازماندن از عبادت
- یاری مطلوب، تنها به وسیله طالب
- توانا ساختن دل بنده، به رغبت به سوی خدا
- رغبت بنده، به آنچه نزد خداست
- رغبت در عمل برای آخرت
- درخواست رفع گرفتاری، برای والدین
- خواهان پاداش نمودن بندگان
- عطا کردن همه درخواستهای بنده
- درخواست از خدا و کامیابی بنده
- عطا به همسایگان، قبل از درخواستشان
- برگرداندن خواهش خود، از نیازمند به فضل خدا
- بلندی خواستن، از غیر خدا
- طلب عزّت، به وسیله غیر خدا
- طلب دارایی از غیر خدا
- خدا، درخواستگاه بنده
- خدا، رواکننده حاجت است، نه هر که از او طلب شود
- متوجّه گرداندن خواهش خود، به خدا
- بنده، ایستا بین درخواست از خدا و ترس از او
- درخواست از بخشندهترین کس
- خواهان بودن بندگان، به سوی خدا
- درخواست عفو الهی
- برتری ندادن نیازمند درخواستکننده، بر خود
- نطلبیدن مقصودی، جز خدا
- ترغیب الهیِ دربردارنده بهره
- درخواست افزودن نعمت
- ترغیب نمودن بندگان، به قیام (در شب)
- توانایی خدا، به آنچه خواسته شود
- درخواست نزدیکی به خدا
- درخواست از فضل خداوند
- رمضان، ماهِ درخواستشده
- دریافت نیکی درخواست شده، در ماه رمضان
- دریافت خوشی آنچه بندگان از خدا خواهانند
- پر شدن جامهای خواستهها
- جز خدا را درخواست نمودن
- باز بودن در خدا، به روی خواهانان
- روا بودن بخشش، بر درخواستکنندگان
- ناامید نگشتن درخواستکنندگانِ عطای الهی
- لطف خدا، در ترغیب نمودن (به پاداش)
- دست رد نزدن، بر خواهش بنده
- بازداشته شدن بنده، از طلب آنچه نزد خداست
- تباه ساختن طالب دشمنی خدا
- سبب بازداشتن بنده، از طلب دستاویز به سوی خدا
- درخواست به سوی جهانیان
- حجّ و عمره، و درخواست رضای خدا
- حاجات درخواستکنندگان
- آسان بودن درخواستها، بر خدا
- درخواست از خدا، به سبب کرمش
- مسلمانان سائل و خواهان
- درخواست احسان از مخلوق
- به رنج نیفتادن خدا، از درخواست بنده
- سؤال نشدن از خدا، درباره هلاکت بنده
- استجابتِ آنچه از خدا درخواست شده
- درخواست شدن از خدا و بخشیدن او
- بخشش خدا، با وجود عدم درخواست از او
- عذاب بنده و درخواست شکیبایی بر آن
- بخشنده یافتن خدا، برای خواستهها
- درخواست از خدا و بخیل نیافتن او
- سائل بودن بنده و محروم نفرمودن وی
- بنده خواهان، و ناامید برنگرداندن او
- رغبت بنده، در شوق دیدار خداوند
- رغبت دوستان خدا در خواستههایشان
- بزرگ گرداندن رغبت بنده، در حاجتش
- آنچه بنده از خدا درخواست میکند:
- أ. ناامید برنگرداندن او
- ب. یاری شدن از جانب فرزندان
- ج. شمول خواستهاش در حقّ همه مسلمانان و مؤمنان
- د. با برکت بودن ماه نو
- ه-. درود فرستادن خدا، بر محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او
- و. در صف سزاوارانِ بالاترین مرتبه قرار گرفتن
- ز. سزاوار کرامتهای خداوند شدن
- ح. برای او لازم شدنِ آنچه در رمضان، برای فرمانبران واجب گشته
- ط. عطا و بخشش نیکو، از خدا
- ی. بسیار گرداندن نصیب و بهره او، از قسمتشونده میان مؤمنان
- ک. ایمنی از عذاب خدا
- ل. رحم خدا، به جان بیتاب و استخوان ضعیف او
- م. عفو و آمرزش الهی
- ن. هر حاجت و خواستهاش
- س. عمل و یقینی، با ویژگیهای خاص
- ع. ترس عبادتکنندگان
- ف. نیکی آنچه (درباره او) نوشته شده
- ص. پرستش فروتنان
- ق. یقین اعتمادکنندگان به خدا
- خودپسندی
- خودداری
- خوردنی
- خوشبختی
- رو آوردن به خدا، سبب خوشبختی
- کامروا گشتن در بین دوستان نیکبخت خدا
- سبب بدبخت کردن طالب خوشبختی
- سبب خوشبختی دیگران و بدبختی بنده
- سبب نیکبختی امام علیهالسلام و همسایگان وی
- پایان دادن زندگی مجاهد، به نیکبختی
- سبب نیکبخت شدن ستمدیده و ستمگر
- نیکبخت ساختن بندگان، با مرگ
- ماه نو، ماه سعادت و نیکبختی
- خوشبختترین عابدان، در ماه نو
- رعایت حرمت ماه رمضان، و نیکبختی
- نیکبختترین اهل ماه رمضان
- نیکبخت گرداندن پایان کارِ بنده شایسته خوشبختی
- سبب نیکبخت میراندن بنده
- خوشبختی بنده، با عطای خواستههایش
- خوشرفتاری
- خوشرویی
- خوشرویی و چاپلوسی ستمگر
- سبقت گرفتن، در خوشنودی خدا
- سپاسی موجب خوشنودی خداوند
- مبارزه در (راه) خوشنودی خدا
- پیشوایان هدایت، و خوشنودی خداوند
- خوشنودی اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله ، از خوشنودی خدا
- خوشنودترین کسان از آفریدگان
- تصمیمی خوشنودکننده خداوند
- برگشت به تصمیم خوشنودگرداننده خدا
- فزونی خوشنودی خدا، از خشم او
- خوشنودی خدا، از کردار اندک بندگان
- خوشنود گرداندن بنده، به آنچه از او سلب شده
- شادمانی بنده و خوشنودی خدا
- خوشنود ساختن پیوسته خداوند
- پوشاندن خوشنودی خدا، بر بنده
- آسان نمودن راهها، برای رسیدن به خوشنودی خدا
- عوامل رسیدن به خوشنودی خدا
- خشمگین نگشتن از آنچه خوشنودکننده خداست
- نیرویی به دوش کشنده خوشنودی خدا
- ورود به خوشنودی خداوند
- انجام آنچه خوشنودکننده خداست
- رضای خدا از بنده، در حال تندرستی
- عطای آنچه موجب خوشنودی خداست، به بنده
- رضایت بنده، در آنچه از خدا به او رسد
- سبب آرامش یافتن، در هنگام خوشنودی و خشم
- سبب برگزیدن رضایت خداوند
- نگهداری از لغزش، در حال خوشنودی و خشم
- مقدّم شمردن خوشنودی والدین، بر خوشنودی خود
- خوشنودی خدا از والدین، با شفاعت فرزند
- رستگار شدن بنده، با خوشنودی خدا
- خشم گرفتن بر نفس خود، و خوشنودی از خدا
- خوشنودی بنده، به بهره مقدّر برای او
- روگرداندن از خوشنودی خدا، و تهدید او
- درودی خوشنودکننده محمّد صلیاللهعلیهوآله و آلش
- وسیله خوشنودی بندگان، به مقدّرات
- سبب ناپسند شمردن آنچه مورد رضای خداست
- رضایت بنده، به حکم الهی
- خوشنود ساختن بنده، به قضا و قدر الهی
- خوشنودی خدا، و عدم شایستگی بنده
- فضل خدا، سبب رضایت او از بندگان
- خوشنودی خدا به کمتر از استحقاق خود
- فروگذاری پاداش خوشنودگرداننده خدا
- خوشنود نمودن بنده رنجدیده از دیگری، با توانگری خدا
- شرافت دادن درجه بنده، با رضای الهی
- آشکار ساختن راههای خوشنودی خدا
- قرآن، جلودار بندگان به سوی خوشنودی خدا
- خوشنودترین افراد، در هنگام طلوع ماه
- دست یافتن (امّت محمّد صلیاللهعلیهوآله )، به رضای الهی
- روزه ماه رمضان، و خوشنودی خداوند
- سبب دست یافتن به خوشنودی خدا
- خوشنودی خدا از بنده، در ماه رمضان
- خوشنود شدن خدا، با توبه نصوح بندگان
- سپاسی فزاینده خوشنودی خداوند
- درودی خوشنودکننده
- درودی فزاینده خوشنودی خداوند
- خوشنود ساختن محمّد صلیاللهعلیهوآله
- درودی متجاوز از خوشنودی خداوند
- امام علیهالسلام ، سبب خوشنودی خدا
- کوشش در (کسب) خوشنودی ولیّ خدا
- بهرهای ویژه از خوشنودی خدا
- کوشش، در کسب خوشنودی خداوند
- خوشنود نشدن خدا، پس از خشمش
- درجات بنده، و خوشنودی خدا
- بازماندن از امرِ خوشنودگرداننده خدا
- بنده، پیرو خوشنودی خدا
- انجام حجّ و عمره، و خوشنودی خداوند
- خوشنودی از اعمال دشمنان ائمه علیهمالسلام
- نردبانی به سوی خوشنودی خدا
- سپاسی نشانگر منتهای خوشنودی خدا
- واداشتن بنده، در (راه) خوشنودی خدا
- خوشه
- خون
- خویشان
- دشمنی پیامبر صلیاللهعلیهوآله با خویشانش، و دعوت به سوی خدا
- دوری پیامبر صلیاللهعلیهوآله از خویشانش، و احیای دین الهی
- شفاعت پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، درباره خویشانش
- گسستن پیوند خویشاوندی
- دوری اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله ، از شهر ارحام خود
- خویشان مؤمن بنده، در محلی نگهدارنده از شرّ شیطان
- پناه دادن خویشان بندگان، از آنچه از آن پناه بردهاند
- تبدیل بدرفتاری خویشان، به نیکوکاری
- خویشان، ناامیدکننده بنده
- درباره همسایگان لازم دانستن آنچه برای خویشان واجب است
- رسوایی بنده، در برابر خویشانش
- مرگ، خویشاوند نزدیک بنده
- بخشش به خویشان
- خویشتنداری از خطاها، روزی خدا به بنده
- الهام نمودن خویشتنداری به بنده
- خیانت
- خیرگی
- جلد 2
- اشاره
- د
- اشاره
- سرمایه بخشیدن، به بندگان
- خدا، دارنده هر مُلک و پادشاهی
- افزون گرداندن دارایی بنده، با برکت
- عدم گنجایش دارایی بنده، جهت انجام امور واجب
- اندیشه دارایی گمراهکننده
- بسیار نمودن دارایی مسلمانان
- کمک به جنگجو یا مرزدار، با دارایی خود
- طلب دور شدن داراییای با ویژگیهای خاص، از بنده
- دارایی دنیا، وسیله رسیدن به جوار خدا
- خدا، مالک امور بندگان
- خالص گرداندن داراییها، از مظالم
- انفاقکنندگان دارایی، در راه خدا
- خدا، دارنده دارندگان
- دام
- دانه
- در
- درهای علم به ربوبیّت خدا
- بستن در حاجت، جز به سوی خدا
- گشودن در آسایش، به روی بنده
- (پناه نداشتن بنده)، جز به درگاه خدا
- ایستادن به درِ عزّت خداوند
- گشوده بودن درِ توبه
- مرگ، دری از درهای آمرزش الهی
- دری به سوی عفو الهی
- گشودن در و بهپا داشتن راهنما
- گشایش درِ (رحمت) الهی، به روی طالبان
- درهای برای آمدن به سوی خداوند
- گشودن درهای توبه، رحمت و روزی بر بنده
- درخت
- درخشش
- درد
- در دل گذراندن
- درگاه
- درنده
- درود
- درود خدا بر محمّد صلیاللهعلیهوآله و خاندانش
- درود خدا بر فرشتگان، در روزی که با هر کس گواهیست
- درود خدا بر فرشتگان و ویژگی این درود
- درود بندگان، به فرشتگان و فرستادگان خدا
- درود خدا، بر پیروان اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله و بر همسران و فرزندانشان
- ویژگیهای درود خدا، بر تابعین اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله
- فرستادن درود و رحمت خدا، بر والدین
- درود فرستادن خدا، بر پیامبران و بندگان شایستهاش
- درود فرشتگان، انبیا، رسولان، اهلطاعت و همه آفریدگان، بر محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او
- درود خدا، بر دوستداران ائمه علیهمالسلام
- دروغ
- درون
- درّه
- دریافت
- اوقات فراغت و یافت شدن بنده، در گناه
- دریافت خوشنودی خدا از بنده، در حال تندرستی
- دریافتن لذّت بهشت و اندوه دوزخ
- دریافت آرامش دل
- ادراک حقّ پدر و مادر
- عدم ادراک آنچه خدا از بندگان پوشانده
- دریافتن خیر و نیکیِ خواستهشده
- دیدهها و درک نکردن جای خداوند
- طلبیدن خدا و دریافتن او
- ادراک امور، به مدد الهی
- خدا، دریابنده بنده گریزپای
- دست
- تابعین، و ترک تهمت بر آنچه در دست بندگان است
- برتری دست خدا، در بخششها
- روان ساختن نیکی به دست بنده، برای مردم
- قرار دادن دستی برای بنده، در مقابل ستمگر
- به دست خدا بودنِ همه امور
- به دست خدا بودنِ موی پیشانی بنده
- نگذاشتن دستی (نعمت و احسانی) برای گنهکار و کافر
- گشودن دست بنده، به توانگری خدا
- فراوانی روزی فرزندان، به دست والدین
- بازداشتن دستان دشمن، از گشوده شدن
- دستهای گناهان
- دست مهالک و تباهیها
- دراز نکردن دستها، به سوی حرام
- گشوده بودن دست خدا، به نیکیها
- گشودن دست ولیّ خدا، بر دشمنان
- گرفتن دست بنده
- پر ساختن دست بنده، از سودهای الهی
- واقع شدن اموری، به دست گروهی از بندگان
- دست بنده و موی جلوی سرِ او
- آویختن یاران پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، به دستاویز او (دین)
- آویختن به دستاویز عصمت قرآن
- نزدیک ساختن دستاویز پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، به خدا
- امامان علیهمالسلام ، دستاویز چنگزنندگان
- چنگ زدن دوستان ائمه علیهمالسلام ، به دستاویز ایشان (دین)
- کشتگان شمشیرهای دشمنان خدا
- علّت دشمنی پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، با نزدیکترین (اشخاص)
- دشمنان خدا
- شماتت دشمنان
- پرسش بنده از همراهی دشمنی خدا با او، در هنگام دعا کردنش
- ناتوان گرداندن دشمن بنده
- آنچه بنده درباره دشمن خود، از خدا میخواهد
- روز رستاخیز و جای گرد آمدن دشمنان
- کیفری آمادهشده، برای دشمن
- مشغول ساختن شیطان به دشمنان خدا
- کمک خواستن از خدا، بر دشمنی با شیطان
- دشمنی نمودن با شیطان، از روی حقیقت
- امر کردن پیروان، به دشمنی با شیطان
- بندگان، در زمره دشمنان شیطان
- مبدّل نمودن دشمنی دشمنان و نزدیکان، به دوستی
- عاقبتاندیشی نسبت به دشمن خدا
- برگزیدن رضای خدا در حقّ دشمنان، بر غیر رضای او
- سبب آسودگی دشمن، از ستم بنده
- ایمن فرمودن بنده، از دشمن
- ستیزهجویی فرزندان بنده، با دشمنان خدا
- شیطان، دشمنی مکرکننده برای بندگان
- درخواست بندگان از خدا، درباره دشمن خود (شیطان)
- مخالفت با دشمنان ائمه علیهمالسلام
- درخواست بنده، در هنگام روبرو شدن مرزداران با دشمن
- درخواست بنده، برای دشمنان مرزداران اسلام
- درخواست (کشته و اسیر گشتن) دشمنان خدا
- اندک نمودن دشمن، پیش چشم مجاهد
- غلبه دشمن خدا (شیطان)، بر بنده
- مهلت خواستن دشمن خدا، از خدا
- چگونگی برخورد دشمن خدا (شیطان)، با بنده
- آشتی بنده، با دشمنیکننده با او
- علّت آشتی نکردن با دشمن
- شیطان، دشمن خدا
- بردباری خدا، در مقابل دشمنش
- گشودن دست ولیّ خدا، بر دشمنان
- دشمنی با دشمنان خدا
- یاری شدن به ارتکاب نهی الهی، از جانب دشمن خدا
- نافرمانی بنده، و دشمنی نداشتن با خدا
- آنکه خدا دشمنیاش را با دشمنی خویش مرتبط نموده
- طلبیدن دشمنی خدا
- دشمن گمراهسازنده
- لعنت خدا بر دشمنان ائمه علیهمالسلام
- شاد نکردن دشمن و مسلّط نساختنش، بر بنده
- اَعمال دشمن
- خدا، بینا به بسیاری دشمنان
- ظفر یافتن بر دشمن، به مدد الهی
- بازستاندن چیزهای گرفتهشده از بنده، توسّط دشمن
- آنچه خدا دشمنانش را به آن بیم داده
- دشنام
- تکذیب دشنامدهنده
- تبدیل دشنامگویی بنده، به حمد الهی
- خواندن خدا، در دشواریها
- مهربانی خدا، با هر که بخواندش
- بنده معترف به گناه و دعای او
- خواندن خدا، با اسمایش
- به رنج نیفتادن خدا، از دعای دعاکنندگان
- درخواست اجابت دعا، از خدا
- بازنگرداندن دعای بنده، از درگاه خدا
- پیوند دادن دعای بنده، به اجابت
- فرمان خدا، به دعا
- نخواندن مانندی با خدا
- دریافت لذّت آنچه بنده، خدا را برای آن میخواند
- خواندن خدا، با اخلاص
- دعا در حقّ والدین
- دعا، سبب بازداشتن شیطان از بندگان
- دعا به جنگجو یا مرزدار مسلمان
- اختصاص داشتن خدا، به دعای بنده
- برابر نبودن کسی در دعای بنده، با خدا
- خواندن خدا و اجابت گشتن
- نزدیکتر بودن اجابت دعای غیر، در حقّ بنده
- دعای بنده و رحمت الهی
- عبادت نامیده شدن دعا
- سبب اجابت دعای بندگان
- شریک گرداندن بنده، در دعای بندگان
- آگاه ساختن بنده، از روا کردن دعایش
- دعای بنده و هزار درود، بر محمّد صلیاللهعلیهوآله و آلش
- پذیرفتن دعای بنده، هنگام اضطرار
- خدا، شنونده دعای بنده
- خواندن خدا و ناامید بازنگشتن از درگاه او
- حالِ خواننده خدا
- خدا را خواندن و اجابت شدن
- خوانده شدن بنده و کند بودنش
- فقط خدا را خواندن
- دعوت
- دعوت پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، به سوی خدا
- رنج پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، در دعوت به دین الهی
- نصیحت پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، به پذیرندگان دعوت از جانب خداوند
- پیشی گرفتن یاران محمّد صلیاللهعلیهوآله ، به دعوت او
- دعوت یاران محمّد صلیاللهعلیهوآله ، به سوی خدا
- داعیان خدا و دعوت کردن به سوی او
- ایستادن بنده بین دعوت خدا و شیطان
- سرانجام دعوت خدا، بهشت
- سرانجام دعوت شیطان، آتش جهنم
- دعوت خدا، از روی گردانندهاش
- دعوت هوای نفس، به نواهی
- دقیق
- دل
- سلامتی دلها، در یاد بزرگی خدا
- پوشاندن جامه تقوا، بر دل بنده
- خالی نمودن دل بنده، برای دوستی خدا
- وحشت دلِ بنده، از بدکاران خَلق
- آرامش دل بنده، به خدا و نیکان خلق
- از روی دل شناختنِ درستی عمل خویش
- منّت گذاشتن بر بنده، با بینا ساختن دلش
- گشایش دل بنده، برای مقاصد دین الهی
- قفل نهادن بر دل قصد بد دارنده، درباره بنده
- مهربان ساختن دل فرزند، به والدین
- دلهای مرزداران اسلام و اندیشه داراییِ گمراهکننده
- پر نمودن دل دشمنان، از ترس
- تهی ساختن دلهای دشمنان، از آرامش
- بیخبری قلب دشمن، از چارهجویی
- کوچکی مقام دشمن، در دل مجاهد
- دردلگذراندن اندیشههای دور از دوستی خدا
- طپش دل بنده، از ترس خداوند
- پاره پاره گشتن دلهای ساکنان جهنّم، از آشامیدنی دوزخ
- قلوب بندگان، نگهدارنده قرآن
- قلوب بندگان و فهم شگفتیهای قرآن
- شستن چرکی قلوب بندگان، با قرآن
- ترسان بودن دلها، از بازگشت به سوی خدا
- پشیمانی حقیقی دلها
- متوجّه ساختن دل، به آنچه نیایشگران به آن گمارده شدهاند
- پوشاندن دل بنده، به خودداری از بدی
- کندن دوستی دنیای پست، از دل بنده
- مهربان گرداندن دل بنده، با فروتنان
- سیراب شدن دل، با طاعت الهی
- شیفتگی دل، به سبب بسیاری نعمت خدا
- فرشتگان؛ دلباختگان ذکر نعمتهای خدا
- دلجویی
- دلشکستگی
- دلیری
- دمیدن
- دنیا
- وسیله کامل گرداندن نیکی دنیا و آخرت
- عطای حسنه به بنده، در دنیا و آخرت
- دانایی خدا، به اصلاح کار دنیا و آخرت بنده
- درخواست نعمتی از نعمتهای خدا، در دین یا دنیا
- پاسداری از لغزشها، روزی بنده در دنیا و آخرت
- عدم جدایی میان بنده و تندرستیاش، در دنیا و آخرت
- تندرستی دنیا و آخرت
- اصلاح حال بنده، در دنیا و آخرت
- عطای همه درخواستهای بنده به او، در دنیا و آخرت
- کالای دنیا؛ وسیله رسیدن به جوار الهی
- قرآن؛ بازدارنده بندگان در دنیا، از خشم خدا
- بهترین منزلها، پس از جدایی از دنیا
- طلبیدن و دریافتن خدا، برای دین یا دنیا
- بهپا نداشتن بنده، در جایگاه رسوایی در دنیا
- عطای خیر دنیا و آخرت، به مؤمنان
- ناامیدی از غیر خدا، برای امور دنیا و آخرت
- محروم نکردن بنده، از خیر دنیا و آخرت
- نپسندیدن دیدار خدا، و طول عمر نیافتن در دنیا
- تسلّط یافتن دنیا، بر بنده
- ترس از خدا، عامل دوری از دنیا
- بریده شدن اثر و نشان بنده، از دنیا
- مهربانی خدا، در دنیا و آخرت
- ویژگیهای دنیا:
- دور اندیشی
- سالم ماندن دوراندیش
- سبب موفّقیّت دوراندیش
- سبب رهنمونی دوراندیش، به راه راست
- دوری
- دور ساختن بنده، از شکّ در امر الهی
- دوری پیامبر صلیاللهعلیهوآله از خویشانش، جهت احیای دین الهی
- سبب دور گرداندن نزدیکان، به وسیله پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- سبب نزدیک نمودن افراد دور، توسّط پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- دوستی پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، با دورترین (مردم)
- هجرت پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، به محلّی دور از خویشانش
- دوری نمودن اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله ، از زنان و فرزندان خویش
- دور نساختن بندگان، از خدا
- دور نشدن سختیها، از بنده
- دور ساختن آنچه بنده در آن افتاده
- دور ساختن گرفتاری از بنده، علی رغم عدم شایستگیاش
- دوری گزیدن بنده از شیطان، برای خدا
- دوری ورزیدن از اصرار (بر گناه)
- دور بودن مدد خدا، از ستمگران
- دور بودن بنده، از اصلاح نفسش
- دور کردن شیطان از بندگان، با عبادت
- دور ساختن آفت و بدی از بنده
- دوریگزیننده از خدا
- توانایی خدا، بر دور کردن ستم از بنده
- دوری از معصیت، منّت الهی بر بنده
- پناه بردن به خدا، از شرّ هر نزدیک و دور
- دوری انداختن بین دشمنان و آذوقهشان
- آذوقههای دشمنان، در دورترین (نقاط) زمین
- دور بودن نیرو و قدرت، از بنده
- نزدیک بودن دورِ آتش دوزخ
- راه جویی از خدا، برای آنچه از آتش دوزخ دور سازد
- دوری از حسن عاقبت
- دور گرداندن حرص بنده، از گناه
- دور بودنِ ایجاد گشایشی در پایانِ (امورِ) مغرور به کرم الهی
- ناتوانی بر دور ساختن خدا
- دورگرداننده بنده، از خدا
- دور نینداختن بنده، مانند دور افتاده از چشم نگهداری خدا
- ناظران دور افتادن کتاب خدا
- ناتوانی نفس، در دوری از محذورات
- آنچه بندگان دوری خود را از آن، خواهانند:
- آنچه بندگان دور شدن آن را از خود، از خدا خواستارند:
- برافروختگی جهنّم، بر گنهکاران
- به دوزخ انداختن جهنّمیان
- رهایی از دوزخ را روزی بنده نمودن
- آب جوشان نوشاندن آتش دوزخ، به دوزخیان
- گذشتن از پل لرزان دوزخ
- درآمدن مستکبران، به جهنّم
- دوستی
- برانگیختن آفریدگان، در راه دوستی خدا
- کامروایی در بین دوستان نیکبخت خدا
- دوستی پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، با دورترین (مردم)
- کامل شدن اندیشههای پیامبر صلیاللهعلیهوآله درباره دوستان خدا
- فرستادن گشایشی خوشایند برای زمینیان
- دوستی محمّد صلیاللهعلیهوآله ، تجارتی بدون کساد
- در دل داشتن دوستی محمّد صلیاللهعلیهوآله
- آنچه محبوب تابعین اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله است
- دوستی خدا، و حفظ نمودن بنده
- توبه، محبوب خدا
- دیده دل و دوستی خداوند
- دوستترین بندگان خدا، نزد او
- دوست داشتنیتر بودن عفو بنده از به کیفر رساندنش، نزد خدا
- خوار کردن شیطان، با کوشش در دوستی خدا
- در شمار دوستان شیطان
- بدبخت شدن بنده، به آنچه دوست دارد
- تغییر دوستی مدارا کنندگان، به دوستی واقعی
- مبدّل نمودن دشمنی دشمنان و نزدیکان، به دوستی
- تغییر رشک سرکشان از حقّ، به محبّت
- گرفتار نساختن بنده، به درخواستِ خلاف دوستی خدا
- راهی هموار، به سوی محبّت خدا
- ناتوانی بنده از متوجّه گرداندن دوستی خدا، به خود
- خالی ساختن دل بنده، برای محبّت خدا
- روانه کردن دل بنده، در خوشایندترین راههای به سوی خدا
- انس گرفتن با دوستان خدا
- انجام آنچه خدا دوست دارد
- برگزیدن رضای خدا درباره دوستان و دشمنان، بر غیر رضای او
- دوستداران و پنددهندگان دوستان خدا
- فرزندان، دوستدار والدین
- یاری خدا به امام علیهالسلام ، درباره دوستانش
- آشنا بودن دوستان امام علیهالسلام ، به حقّ وی
- دوستی همسایگان
- همسایگان
- درود فرستادن خدا، بر اولیایش
- خدا، دوستدار توبهکنندگان
- لازم گرداندن دوستی خدا برای بنده
- برگشتن بنده، به آنچه محبوب خداست
- امورِ دور از دوستی خداوند
- دوست نداشتن تأخیر و تعجیل، در آنچه خدا اراده کرده
- ناپسند نشمردن آنچه خدا دوست دارد
- مرگ، جای الفت و دوستی
- مرگ، و محبوبیّت نزدیک شدنش به بنده
- قرار دادن محبّت بنده، در سینههای اهل ایمان
- به دوستی نگرفتن آنکه، برای خدا با او دشمنی شده
- سزاواری کرامت وعده داده شده خدا، به دوستانش
- رمضان، عید دوستان خدا
- توبهکنندگان و وجوب محبّت خداوند
- نرمخویی ولیّ خدا، برای اولیای الهی
- درود خدا بر دوستداران ائمه علیهمالسلام
- درخواست از خدا، برای دوستداران ائمه علیهمالسلام
- دوستی بنده، با دوستداران خدا
- خدا، و مقرون نمودن دوستی پیامبر صلیاللهعلیهوآله به دوستی خود
- فزونی دوستی خدا، بر بنده
- دوستی دنیای پست
- رسوا نساختن بنده، در برابر دوستان خدا
- پایانی دوستداشتنی
- همسایگی با پاکیزهترین دوستان خدا
- مکانهای آماده شده (در بهشت)، برای دوستان خدا
- محمّد صلیاللهعلیهوآله ، حبیب و دوست خدا
- لعنت بر دوستان دشمنان جانشینان خدا
- دوست داشتن فزونی پادشاهی خدا، نزد بنده
- ناتوانی نفس از شتاب نمودن به وعده خدا به دوستانش
- نداشتن دوستی، جز خدا
- قرار دادن جایگاه بنده با دوستان خدا، در قیامت
- قرار دادن بازگشت بنده در میان دوستان خدا، (به سرای جزا)
- محبوبیّت عاملی به سبب عملش، نزد خدا
- همانندی رغبت بنده با دوستان خدا، در خواستهها
- داشتن ترسی همانند ترس دوستان خدا
- آنچه بندگان محبوبیّت آن را نزد خود، از خدا خواستارند:
- دَه
- دهان
- دیدار
- دیروز
- دیرینه
- دین
- پیامبر صلیاللهعلیهوآله و احیای دین خداوند
- رنج بردن پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، با دعوت (مردم) به دین خدا
- هجرت پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، جهت ارجمندی دین
- اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله و ارجمند نمودن دین الهی
- پیروی تابعین اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله ، از دین ایشان
- قرار گرفتن بین زیان دینی و دنیوی
- میراندن بنده، بر دین خدا
- پیروی از پسندیدهترین مذاهب
- چگونگی برخورد با نعمت دینی یا دنیویِ دیگران
- سلامتی بنده، در دین و بدنش
- گشودن دل بنده، برای مقاصد دین خدا
- سالم داشتن دین و کیش فرزندان
- سبب جنگیدن جنگجویان اهل دین خدا
- اختصاص یافتن امّت اسلام، به دین خدا
- سپاسگزاری از خدا، به سبب عطای دین خود، به بندگان
- شکّ و دودلی، در دین خدا
- پسندیده بودن آیین الهی
- راهنمایی بنده، به دین خدا
- برتری امّت مسلمان، بر اهل سایرِ آئینها
- درگذشتن خدا، از همه همکیشان مسلمان
- طلبیدن خدا و یافتنش، برای دین یا دنیا
- نگهبانان دین الهی
- تأیید دین خدا، به وسیله امام
- عامل زنده گرداندن نشانههای دین خدا
- اقامه شرایع الهی، به وسیله ولیّ خدا
- رها نکردن دین خدا، بر اثر ترس از کسی
- ذ
- ر
- اشاره
- راز
- پناه بردن به خدا، از بدی رازِ نهفته در دل
- پنهان کردن اسرار همسایگان
- خدا داناتر از بنده، به راز او
- پوشیده نبودن رازهای نهانی، از خدا
- شرم نمودن از خویشان درباره اسرار خود
- عدم اعتماد بنده، به رازپوشی (همسایه و خویشاوند)
- شنیدن نجوا و رازگویی بنده
- روز آشکار شدن رازها و پنهانیها
- گذاردن راز خود، نزد خدا
- رسوا ننمودن بنده، به سبب (بدیِ) راز نهفته در دل او
- راست و درست
- قرار دادن گواه صادقی از فرشتگان، برای بندگان
- راهنمایی نمودن بنده، به راستترین راه
- بهرهمند ساختن بنده، از نیّت صواب
- توفیق (آشنایی با) درستترین کارها
- سبب از روی دل شناختن درستی عمل
- راست گرداندن کجی والدین، با فرزندان
- توفیقِ یافتن راه راست و درست
- بهجا بودن دوراندیشی دوراندیش
- اثر برگزیدن راه راست
- بخشیدن باور و یقین صادق، به بنده
- گفتار خدا، راستترین گفتارها
- مغرور نشدن صدّیقین، به (رحمت) خدا
- کردار راستین و کوتاه شدن آرزوها
- جدا نساختن بنده، از راه راست قرآن
- عذر خواستن صادقانه زبانها، برای خدا
- سپاسی از خدا، که باطنش با نیّت صادقانه موافق باشد
- درستاندام آفریدن بنده
- سرگردانی، به سبب انحرف از راه راست
- میراندن بنده، بر صدق و راستی
- عطا نمودن توکّل راستین، به بنده
- رام
- راندن
- راه
- قصد نمودن راه اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله ، به وسیله تابعین
- راه پرهیزکاری و راه تباهی
- بیرون نشدن از راه حقّ
- راهنمایان به راه راست
- وسیله رساندن بنده، به راه رستگاری
- آسان گردیدن راه رسیدن به خوشنودی خدا
- روانه ساختن دل بنده، در خوشایندترین راهها
- دین خدا
- وسیله توفیق یافتن به راه راست
- آموختن راهها و روشها، به مجاهد
- تنگ بودن راههای تیره پشت
- درخواست راهی آسان، برای روزی
- راه پسندیده و ستوده
- راه خدا، عفو و گذشت
- سبب گمراه نگشتن از راه خدا
- راه کوشنده در بندگی خدا
- راههای ایمنشدگان
- آشکار نمودن راههای احکام خدا
- جدا نگشتن از راه راست قرآن
- آشکار ساختن راههای خوشنودی خدا
- به راه پیامبر صلیاللهعلیهوآله رفتن
- سیر نمودن در راه روشن پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- جهاد پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، در راه خدا
- راههای احسان خداوند
- دور گرداندن بندگان، از کوری از راه خدا
- انفاق اموال، در راه خدا
- یافتن شدن راهی، در سپاس خداوند
- آسان بودن راه خدا
- آسان شدن راههای نیکی، با رمضان
- هموار بودن راه خدا
- اهلبیت پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، راه بهشت خدا
- دور ساختن سختی، از راه خدا
- زدودن زنگار ستم، از راه خدا
- بیرون کردن منحرفان، از راه خدا
- نابود گرداندن کجطلبانِ راه راست خدا
- پیروی دوستان ائمه علیهمالسلام ، از راه روشن ایشان
- آسان نمودن راه نیکوییها به سوی خدا
- درهم نشکستن بنده، همراه با منحرفان از راههای خدا
- قرار دادن راهی برای بنده، در حقّ
- تحریف واجبات، از مقاصد راههای روشن خدا
- فرود آمدن در راههای سختِ نابودی
- راههای ناتوانکننده بنده
- نبودن راهی برای بنده، جز در ملک خدا
- انحرف از راه راست و در راه ماندن
- راه رفتن
- راهنمایی
- راهنمایی بندگان، به توبه
- گماشتن راهنما، از دوران آدم علیهالسلام تا زمان محمّد صلیاللهعلیهوآله
- سلام خدا، بر پیشوایان هدایت
- به خوشنودی یاد نمودن خدا، از امامان رستگاری
- راه یافتن تابعین اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله ، به راهنمایی ایشان
- عدم نگرانی تابعین اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله ، از اقتدا به نشانههای هدایت صحابه
- راهنمایی بندگان، به سوی خدا
- دانایی به وسیله راهنمایی خداوند
- هدایت شدن رهیافتگان، با نور ذات خدا
- راهنمایی نمودن بندگان
- راهنمایی خدا و گمراهی گمراهکنندگان
- راهنمایانی راهنماینده به راه خدا
- نگهداریای راهنمایی کننده، به طاعت الهی
- راهنمایی کردن گمراه
- پناه بردن به خدا، از مخالفت هدایت
- احسان به بنده، راهنمای او (به درگاه خدا)
- راهنمایی بنده، به راستترین راه
- جهل بنده، نسبت به رشد و هدایت خود
- دلالت داشتن آیات قرآن، بر عطایای فراوان الهی
- بهرهمندی از هدایت، در برابر گمراهی
- بهرهمند نمودن بنده، از هدایت شایسته
- توفیق پیروی از راهنما
- آسان بودن راهنمایی بنده، بر خدا
- گویا فرمودن بنده، به هدایت و راهنمایی خدا
- بودن در زمره راهنمایان به راه راست
- راهنماییِ بنده، قبل از گمراه شدنش
- عطای نیکی راهنمایی
- بخشیدن راهنماییِ حقیقی، به بنده
- وسیله رساندن بنده، به راه هدایت
- هدایت شدن در تاریکیها، با نور بخشیده شده از جانب خداوند
- گشایش دلْ برای راهنماییهای دین الهی
- خدا، راهنمایندهترین کس
- راهنمایی نمودن راهجویان از همسایگان
- راهنمایی مجاهد مسلمان، به حسن نیّت
- سبب راهنمایی دوراندیش، به راه راست
- گشوده شدن دیده هدایتِ منکرِ احسان الهی
- راهنمایی بندگان، به وسیله محمّد صلیاللهعلیهوآله
- راه جستن از خدا
- عدم راهنمایی کسی، بر عیبهای پنهان بنده
- افزودن هدایت بنده
- آفرینش نفس بنده، و عدم راهجویی خدا به سودی
- هدایت شده از دنیا رفتن
- هدایت شدن در تاریکیهای گمراهی و نادانی
- قرآن، نور هدایت
- هدایت شدن، با روشنی بامداد قرآن
- نطلبیدن هدایت، در غیر قرآن
- بهپا داشتن محمّد صلیاللهعلیهوآله ، برای راهنمایی به خدا
- راهنمایی بندگان، به سپاسگزاری از خدا
- قرآن، راهنمای مردم
- راهنمایی از وحی، بر درِ توبه
- بهانه نداشتن غافل، پس از برپایی راهنما
- راهنمایی بندگان، با سخن خدا
- راهنمایی آفریدهای، به آنچه بندگان به آن راهنمایی شدهاند
- راهنمایی بندگان، به دین برگزیده شده از جانب خدا
- راهنمایی بندگان، به سنّت ماه رمضان
- شناخته شدن هدایت و راهنمایی
- راهنما بودن امر الهی
- راهنمایی بنده، به دین خدا
- راهنمایی بنده، به دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنانش
- تقسیم نمودن هدایت، در بین مؤمنان
- سبب راهنمایی مؤمنان، به سوی خدا
- هدایت و راهنمایی خواستن، از خدا
- راهنمایی کردن خدا و غافل ماندن بنده
- ربودن
- رحمت
- درود خدا بر فرشتگان رحمت
- گنجینههای نابودنشدنی رحمت خدا
- قرار دادن بهره برای بندگان، در رحمت خدا
- خدا، مهربان با بندگان
- خدا، مهربانترین مهربانان
- امر به بدی نمودن نفس، و رحم فرمودن خداوند
- رحم خدا، بر درخواستکننده رحمتش
- مهربانی خدا، با هر که او را بخواند
- روی آوردن رحمتخواهان، به خدا
- گردش آمرزشطلبان، به گِرد مهربانترین کس (خدا)
- رحم نمودن خدا به زاری بنده
- خدا خود را به رحمت وصف فرموده
- رحم نمودن به بنده
- رهایی گردن خطاکاران، با امید به رحمت خدا
- اصلاح کار گنهکاران، با طمع در مهربانی خدا
- رحم نمودن خدا، به سختی فقر بنده
- رحم نمودن خدا، به بدی جایگاه بنده
- نیکی به والدین، همچون مادری مهربان
- مهربان نمودن دل فرزند، با والدین
- فرزند، دلسوز و مهربان با والدین
- خدای مهربان
- با مهربانی دلسوزی نمودن، بر همسایگان گرفتار
- نیازمندی هر کس به رحمت، جز خدا
- بزرگ نشمردن مهربانی خدا
- رحم نمودن خدا، بر تنهایی بنده در برابر خود
- مهربانی خدا، با بنده خوار زاریکننده
- بنده و جلب مهربانی آسمانیان و زمینیان
- خدا، مهربان با خطاکاران توبهکار
- ناامید بازنگرداندن بنده، از رحمت خدا
- پیوستگی رحمت خدا
- احسان نمودن سود رحمت خدا، به بنده
- مهربانی خواستن از مهربانترین کس
- غذا دادن خدا به بنده، همانند نیکوکاری مهربان
- نامهربانی آتش دوزخ
- پناه جستن از آتش دوزخ، به بسیاری رحمت خدا
- شتافتن رعد و برق، در رساندن رحمتی سودمند
- رحمت خدا، در عوض دعای بنده در حقّ ستمگرش
- تباهی بنده، و رحمت خداوند
- رحمت الهی، و بار گران (گناهان)
- رسیدن رحمت خدا، به بدکاران
- مرگ، کلیدی از کلیدهای رحمت خدا
- سبب رحم نمودن خدا بر خواری مقام بندگان، در قیامت
- فراخی رحمت خدا
- رحمت خدا، بر محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او
- درآوردن بنده، در آبشخور رحمت خدا
- درآوردن خود در رحمت خدا، با روزه و نماز شب
- بریده و نابود نشدن مهربانی خدا
- عامل متوجّه گشتن رحمت خدا، به بنده
- رحم خدا، بر کسی که بندگان به او رحم نکنند
- مهربانی خدا، با تجاوزکنندگان از حدّ
- شگفت از بسیاری رأفت و رحمت الهی
- سودمندترین مهربانیهای خداوند
- مهربانیِ ولیّ خدا را به بندگان بخشیدن
- گستردگی رحمت خدا، در روز عرفه
- پناه بردن به رحمت الهی
- سبب غلبه ناامیدی از رحمت خدا ، بر بنده
- کامیاب نمودن بنده، به شیرینی مهربانی خدا
- مهربان گرداندن دل بنده، با فروتنان
- گشودن درهای رحمت خدا، بر بنده
- اطمینان بنده به رحمت خدا، بیش از عمل خود
- رحمت خدا، فراختر از گناهان بنده
- گناهان بنده، و رحمت الهی
- رحمت خدا، بر برگزیدگانش
- تنها اماندهنده کیفر خدا، رحمت او
- عذاب خدا و رحم نکردن کسی بر بنده
- درخواست رحمت و مهربانی خدا
- روان نمودن جویهای رحمت و مهربانی
- ناامید نشدن از رحمت خدا
- مهربانی خدا، بر جان بیتاب و استخوان ضعیف بنده
- علّت درخواست مهربانی خدا
- برتری دادن بنده، به وسیله رحمت الهی
- رحم نمودن خدا، بر افتادن بنده با تمام رخسارش
- رحم نمودن خدا، بر پیری بنده و نزدیکی مرگ
- زمان نیازمندی به رحمت خدا
- مهربانی خدا، در دو سرا
- آنچه رحمت خدا ایجاب میکند:
- أ. انتظار بازگشت بندگان، (به راه راست)
- ب. شتاب نکردن خدا، در کیفر بندگان
- ج. پناه دادن مؤمنان از آنچه خواستند
- د. گرد آمدن در سرای گرامی و محل آمرزش
- ه-. عطای درخواستهای بندگان
- و. شناساندن بزرگی و برتری قرآن
- ز. گشاد گشتن تنگی لحد
- ح. در صف سزاوارانِ بالاترین مرتبه قرار گرفتن
- ط. گماشتن بندگان به آنچه سبب کفّاره (گناه) شود
- ی. بودن با ائمه علیهمالسلام ، در سرای سلامت
- ک. قرار دادن راهی در حقّ، برای بنده
- ل. احسان خدا، بر بنده
- م. فرونیامدن بلا، بر بنده
- ن. بازگرداندن بنده، به بخشش الهی
- س. رهایی دادن بنده، از آزمایشهای گمراهکننده
- ردّ
- رزق
- نیافتن روزی به اندازه کافی
- سبب روزی خواستن از روزیخواران
- فراوان گشتن روزیهای فرزندان، برای والدین
- فراخی روزی حلال، بر برخی از بندگان
- نیرومندی، روزیِ مجاهد مسلمان
- آزمایش بنده و بدگمانی در روزیها
- کفالتِ روزی بندگان، از جانب خدا
- در آسمان بودن روزی بندگان
- روزیای به اندازه کفاف
- روزیای از اسباب حلال
- خوراک جنین در رحِم مادر، و نیازمندی به روزی خدا
- خدا، بهترین روزیدهندگان
- آسان گرداندن روزی بنده، بر او
- فراهم نمودن راهی آسان، برای روزی بنده
- تقسیم عادلانه روزیهای بندگان
- آفت نفرستادن بر روزی
- بیرون نمودن وسوسه دلها، با روزی خدا
- توانایی بر طاعت، در اثر خوردن روزی
- عوض نخواستن از بنده، به خاطر روزی خوردنش
- عامل سوق دادن روزیهای فراوان، به سوی بندگان
- روزی خدا، به معصیتکار
- کامیابی به شیرینی روزیِ الهی
- گشودن درهای روزی فراخ
- طلب روزی از خدا
- روزی دادن به بنده، به قدر کفایت
- بینیازی از دیگران، روزی خدا به بنده
- نبودِ زندگی برای بنده، جز با روزی خدا
- روزیخواری از خدا و پرستش غیر خدا
- آنچه بنده از خدا میخواهد، که روزی او گرداند:
- رسایی
- رستگاری
- رسوایی
- رسوا نساختن بندگان، نزد خدا
- رسوا نگشتن بندگان نزد نویسندگان اعمال
- پوشاندن عیب بنده، و رسوا نساختنش
- رسوا ننمودن بنده
- رسواگریِ کردار زشت
- گناهان، و ماندگاری بنده، در جایگاه رسوایی
- سلامت داشتن بنده، از رسوایی گناهان
- پناه دادن بنده، از رسواییهای سرای هستی
- رسوا نساختن بنده، در اثر ارتکاب کار زشت
- درخواستِ رسوا نشدن آزاردهنده بنده، از خدا
- پوشاندن امور رسواکننده بنده
- رسوا نساختن بندگان، در قیامت
- پوشاندن (گناه) بنده و رسوا نکردنش
- سزاوار رسوایی
- بازایستادن از نافرمانیهای رسواکننده
- رسوا نشدن در برابر دوستان خدا
- پوشاندن گناه، یا رسوا نمودن آن
- بهپا نداشتن بنده، در مقام رسوایی
- رسوایی بنده، در صورت عدم عیبپوشی خداوند
- رسوا نساختن بنده، به سبب نیّتش
- رسیدن
- رسیدن بنده به پایان زندگیاش
- رسیدن به فرمانبری از خدا
- زحمت پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، در رساندن پیام خدا
- رساننده غیب به پیامبران خدا
- رساندن درود بندگان، بر فرستادگان خدا
- رساندن چیزهایی از صحابه به تابعین
- رسیدن به سود کنونی دنیا
- رساندن پیام خدا، به وسیله محمّد صلیاللهعلیهوآله
- رساندن (بلا و گرفتاری)، به بنده
- نبودن برگردانندهای، برای آنچه خدا رسانده
- نرسیدن خستگی به بندگان، هنگام فراغت
- نزد خدا بودنِ رسیدن به خواستهها
- یاری بنده، با رسیدن به خواستهاش
- دانایی خدا، به آنچه از کسی به بنده رسیده
- احسان بر بندگان، با رسیده شدن میوه
- رساندن ایمان بنده، به کاملترین ایمان
- سبب رساندن بنده، به راه هدایت
- آسان نمودن راه، برای رسیدن به رضای خدا
- شرایط رسیدن به خوشنودی خدا
- از هر چه به بنده رسد، او را به طاعت خدا مشغول ساختن
- رضایت بنده، در آنچه از خدا به او رسد
- توفیق انجام واجبات، با وجود نرسیدن توان بنده به آن
- وسیله رسیدن به جوار الهی
- رسیدن دعا و شفاعت آسمانیان و زمینیان، به بنده
- نرسیدن به نهایت پادشاهی و ملک خدا
- نرسیدن وصف واصفان، به مرتبه رفعت الهی
- نرساندن بیماری به بندگان، با ابرها
- نرسیدن به نهایت شکر خداوند
- کوشش بنده، و نرسیدن به طاعت الهی
- وسیله رسیدن به توفیق در عمل
- سبب حرصورزی بر زود رسیدن به خدا
- رساندن فهم عجایب قرآن، به دل های بندگان
- رساندن پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، به بهترین چیزها
- پیامبر صلیاللهعلیهوآله و رساندن پیامها و آیات الهی
- نرسیدن اندیشهها، به آنچه خدا بر بندگان پوشانده
- بینایی نسبت به، رسیدن به کرامت الهی
- رساندن عمرهای بندگان، به ماه رمضان آینده
- رسیدن به حقّ خدا، در دو ماه رمضان (گذشته و آینده)
- رساندن بندگان به ماه رمضان آینده
- رساندن بندگان، به رعایت فرمانبری خدا
- رسیدن برکات درود، بر فرستنده آن
- گسیختن اوصاف، پیش از رسیدن به وصف خدا
- رسیدن همه نیکبختان و بدبختان، به حکم خدا
- رسیدن به خوشنودی خدا، در روز عرفه
- شریک نداشتن خدا، در رسیدن نعمت به بنده
- ویژگیهای آنکه به منتها درجات رسیده
- زندگی پاکیزه، و رسیدن بنده به آنچه دوست دارد
- نرسیدن به نیکی، جز از جانب خداوند
- سبب احراز بهره و رسیدن به اصلاح نفس
- رضوان
- رعد
- شنیده شدن بانگ رعدها
- ناتوانی بنده، از تحمّل (شنیدن) صدای رعد
- رفتار تابعین اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله ، به روش صحابه
- خوشنودی خدا، به رفتار (نیک) اندک بنده
- درخواست بنده بر به عدالت رفتار نکردن خدا با او
- به احسان رفتار نمودن خدا، با آفریدگان
- نابود ساختن رفتار پیشین
- ناتوانی بنده بر یادآوری رفتارهای بدش
- کم شمردن رفتار نیک خود
- زیاد شمردن کردار بد خویش
- بخشیدن رفتار بیجای پدر و مادر
- بخشش بدرفتاری بنده
- رفتار خدا با بنده، رفتار نیرومندی مهربان با بندهای خوار
- بنده و عدم فراموشی رفتار ناپسند خود
- رفتار خدا با فرمانبران و معصیتکاران
- از دست رفتن دسترنج بنده و رفتار خدا با او
- رفتار خداوند، با بنده
- بردباری خدا، در رفتار با معصیتکار
- خوشنودشده به رفتار دشمنان ائمه علیهمالسلام
- رفتن
- رفت و آمد
- رکوع
- رگ
- رگبار
- رمضان
- رمضان، ماه احسان خدا
- رمضان، ماه روزه، اسلام، پاکیزگی و تصفیه
- رمضان، ماه قیام (برای نماز) و ماه نزول قرآن
- سبب برتری ماه رمضان، بر دیگر ماهها
- علّت حرام نمودن حلالها، در رمضان
- منع خوردنی و آشامیدنی، در رمضان
- قرار دادن وقت معیّن، برای رمضان
- برتری شبی از رمضان، بر هزار ماه
- آنچه در ماه رمضان الهام نمودن آن، از خدا درخواست شود
- درخواست یاری شدن به روزهداری، در ماه رمضان
- ماه رمضان و اوقات نمازهای پنجگانه
- توفیق انجام اموری، در ماه رمضان
- درخواست از خدا، به حقِّ ماه رمضان
- بودن در زمره آزادشدگان عفو خدا، در شبهای ماه رمضان
- در زمره بهترین یاران رمضان بودن
- نابودی گناهان بنده، با سپری شدن هلال ماه رمضان
- کَندن بدیهای بندگان، با گذر روزهای رمضان
- کجروی در ماه رمضان، و بازگشت از آن
- پر ساختن ماه رمضان، از عبادت بندگان
- شمول درخواست در ماه رمضان، در همه ماهها
- ماه رمضان، از کارهای برگزیده و واجبات مخصوص
- خاص بودن ماه رمضان، در مقایسه با سایر ماهها
- ماه رمضان، سبب برتری امّت اسلام
- رمضان و شب قدر
- روزه داشتن، در روزهای ماه رمضان
- برخاستن در شبهای رمضان
- ماه رمضان، وسیله پاداش خدا
- پسندیده زیستن رمضان، در بین مسلمانان
- ماه رمضان، مصاحب و یاری نیکو
- رمضان و بهترین سودها
- جدا شدن رمضان، از بنده
- وداع نمودن با رمضان
- درود خدا بر رمضان، و بیان ویژگیهای آن
- (امّت اسلام)، اهل ماه رمضان
- ارجمندی با ماه رمضان
- عطای توفیق (عبادت) در ماه رمضان
- بدبختان، و ناآشنایی به وقت رمضان
- برگزیده شدن (امّت اسلام)، به شناخت ماه رمضان
- راه نمودن (امّت اسلام)، به طریقه رمضان
- روزه و قیام (برای عبادت) در ماه رمضان
- انجام اندکی از بسیار، در ماه رمضان
- ماه رمضان و پاداشخواهی از خدا
- کوتاهی از (ادای) حقّ خدا، در رمضان
- رساندن عمر بندگان، به ماه رمضان آینده
- سبب بدست آوردن حقّ خدا، در دو ماه رمضان (گذشته و آینده)
- ارتکاب گناه، در ماه رمضان
- اندوه بندگان با رفتن ماه رمضان
- درگذشتن از خطایای بنده، با سپری شدن ماه رمضان
- خروج از بدیها، با پایان ماه رمضان
- بودن در زمره نیک بخت ترین اهل ماه رمضان
- رعایت حقّ ماه رمضان
- عبادت خدا، از ماه رمضان تا روز قیامت
- زحمت پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، در رساندن پیام خدا
- رنج بردن پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، با دعوت (مردم) به دین
- بالاترین درجه بهشت برای پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، در مقابل رنج کشیدنش
- زحمت بندگان، بر نویسندگان (اعمال)
- اقدام به کار با مشقّت
- رفع گرفتاری رنجدیدگان
- به رنج نیفتادن خدا، از دعای بنده
- رنج نکشیدن بنده، برای اعمال (نیکویِ) ثبت شده در حال بیماریاش
- به رنج نیفتادن خدا، با روا کردن خواسته بنده
- به دست آوردن روزی، با رنج
- بنده و نداشتن طاقت رنج
- رنج والدین، در حراست از فرزند
- به رنج افکندن دشمنان، با اسیری
- رهاندن بنده، از زحمت درخواست (از غیر خدا)
- نگاهداشتن بندگان، از سختی رنج
- از دست رفتن آنچه بنده برای آن، رنج کشیده
- رنج نکشیدن، جز برای پاداش الهی
- بنده، گرفتار رنجِ طولانی
- به رنج انداختن خود، برای خدا
- پناه بردن به خدا، از رنج
- به رنج نیفتادن خدا، از درخواست بنده
- برگرداندن رنجِ گرفتاری، از بنده
- برگرداندن گرفتاری رنجآور، از بنده
- روان [جریان]
- روان نمودن روزیهای پاکیزه، بر بندگان
- جاری شدن قضا و قدر، به قدرت خدا
- روان شدن اشک بنده، به سبب ترس از خدا
- علّت روان بودن ابرها
- آبی با جریانی فراگیر
- جاری ساختن جویها، با آب
- روان ساختن نیکی، به دست بنده
- روانه ساختن دل بنده، در خوشایندترین راهها به سوی خدا
- روان گشتن شیطان، در رگهای بندگان
- روان شدن جویهای بهشتی، به انواع آشامیدنیها
- روان ساختن فضل خدا
- روان ساختن روزی، از اسباب حلال
- روان نشدن قضا و قدر الهی، جز به نیکی
- روانه ساختن بندگان، در ملک جاودان (بهشت)
- عامل روان گشتن گشایش زندگی و فراخی روزی
- نزدیک گشتن زمان روانه شدن به سوی آخرت
- روان شدن قدرت الهی، بر گذشت
- جاری بودن جویها، از زیر (درختان) بهشت
- روان گشتن نیکی، با رمضان
- روان ساختن عمل شایستهای برای بنده
- جامهای حاجات، و جریان جود و بخشش الهی
- روان نمودن بخششهای گرامی، به سوی بنده
- اجرای توحید، به دست برخی از بندگان
- روان بودن فرمان خدا
- به دست آوردن حقیقت یقین، در جریان امر خداوند
- روبرویی
- روح
- روده
- روز
- گام برداشتن با روزهای زندگی، به سوی سرآمدی خاص
- درود خدا بر تابعین از امروز تا روز قیامت
- پر کردن دو طرف (اوّل تا آخر) روز بنده
- نیکیها و بدیهای بندگان، در روز
- توفیق انجام نیکی، در امروز و همه روزها
- گواه گرفتن آسمان و زمین و ساکنانشان، در هر روز
- پشت کردن ایّام، به بنده
- تندرستی، و روز و شب
- گماشتن بنده به طاعت خدا، در ایّام مهلت
- پایندگی عزّت خدا، با گردش ایّام
- برپایی قرآن، در آغاز و پایان روز
- برکت ماه نو، و (گذشت) روزها
- کَندن بدی از بندگان، با گذشت روزهای رمضان
- یاری بندگان به روزهداری، در روز ماه رمضان
- گواهی ندادن روزهای رمضان، بر غفلت بنده
- شمول درخواست در ماه رمضان، بر سایر روزهای زندگی
- روزه داشتن، در روزهای ماه رمضان
- رمضان، بهترین ماه در روزها و ساعتها
- رمضان، ماه برابری نکردن روزها با آن
- عید فطر، جلبکنندهترین روز جهت عفو
- عید فطر، نابودکنندهترین روز برای گناه
- مبارک گرداندن روز عید فطر
- روز عید فطر، بهترین روزها
- روز فطر، روز عید و شادی
- روز فطر، روز اجتماع و گردهمایی
- توبه در روز فطر
- به پایان نرساندن روز بنده، با ناامیدی
- گذر روزها، و فزونی درود بر محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او
- دوستداران ائمه علیهمالسلام ، منتظر ایّام (دولت) ایشان
- روز عرفه، روزی شریف و عظیم
- گستردن رحمت خدا، در روز عرفه
- انعام عفو الهی به بندگان، در روز عرفه
- بسیاری عطای الهی، در روز عرفه
- بهرهای ویژه برای بنده، در روز عرفه
- چگونه پوشاندن بنده، در روز عرفه
- آراستن مناجات برای بنده، در شب و روز
- مبارک بودن روز عید قربان و روز جمعه
- شریک شدن در دعای مؤمنان، روز عید قربان و جمعه
- فرود آوردن نیاز خود به درگاه خدا، در روز عید قربان و جمعه
- امید به عفو الهی، در روز عید قربان و جمعه
- ناامید نکردن بنده، در روز عید قربان و جمعه
- پناه بردن به خدا از غضبش، در روز عید قربان و جمعه
- زنهارجویی از خشم خدا، در روز عید قربان و جمعه
- به پایان رسیدن روزهای زندگی بنده
- روزگار
- روزه
- گواه نگرفتن روزی، به روزه داشتن خود
- یاری بندگان، به روزه داشتن
- وجوب روزه، در ماه رمضان
- روزه در ماه رمضان، به فرمان خدا
- روزه ماه رمضان و گرویدن به رحمت خدا
- علّت ترک کردن روزه ماه رمضان
- توفیق الهی و عهدهداری روزه
- مبارک گرداندن روز روزه گشودن
- پاداشی همانند روزهدارِ ماه رمضان
- روز فطر و روزه گشودن، روز عید و شادی
- توبه به درگاه خدا، در روز فطر و روزه گشودن
- روش
- سنّت خدا در توبه، برای پیشینیان
- رفتار کردن تابعین اصحاب، مطابق روش صحابه
- توفیق پیروی از سنّتها، در تمام زندگی
- برپا داشتن روش و سنّت خدا
- آموختن راهها و روشها، به مجاهد
- انعام، سنّت الهی
- عدم گمراهی قصدکننده راه و روش قرآن
- زنده داشتن بندگان، بر سنّت پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- نماز، و سیره پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- هدایت بندگان، به سنّت ماه رمضان
- مهربانی؛ روش خدا با تجاوزکنندگان
- برپایی روشهای پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، توسّط ولیّ خدا
- ترک سنّتهای پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- روشنی
- روشن ساختن تاریکیهای برزخ
- اقتدا نمودن تابعین، به مَناره هدایت و رستگاری صحابه
- راه یافتن رهیافتگان، به نور هدایت خدا
- بهرهمندی از روشنی روز
- راه رفتن بین مردم، با نور (علم)
- راه یافتن در تاریکیها، با نور (علم)
- روشنی جستن از شکّ، با نور (علم)
- تاریک بودن روشنی آتش دوزخ
- قرآن، نور و روشناییِ فرستادهشده
- نور قرار دادن قرآن
- قرآن، نور هدایت و راهنمایی
- رهیافتن با روشنایی قرآن، از تاریکیهای گمراهی
- راه یافتن به روشنی بامداد قرآن
- اقتدا به درخشش روشنایی قرآن
- روشن نمودن چراغ، به چراغ قرآن
- روشنی جستن به روشنایی قرآن
- روشن ساختن تاریکی قبرها، به قرآن
- کامل نمودن نور پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- روشن کردن تاریکیها، به وسیله ماه
- ماه، و نورافشانیاش
- نور پیامبر صلیاللهعلیهوآله و مؤمنان
- کامل گرداندن نور پیامبر صلیاللهعلیهوآله و مؤمنان، (در قیامت)
- فروفرستادن قرآن و نور، در ماه رمضان
- امام علیهالسلام ، مناره و روشناییبخش راه (حقّ)
- میراندن بنده، و نور و روشنایی او
- روگردانی
- روم
- رومان
- درود خدا بر (فرشته) رُومان
- روی آوردن به خدا، و نیکبخت شدن
- رو نمودن تابعین، به سمت روی آوردن اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله
- سبب رو نیاوردن به غیر خدا
- تفضّل خدا، به روآورنده به سوی او
- رو آوردن به سوی خدا، با توبه
- رو آوردن به خدا و روگردان نشدن او
- رویآوردن به آفریدگان
- روآوردن فقیر به فقیر
- اوّلین روآورنده به سوی خدا
- روآوردن بنده و رونگرداندن خدا
- رغبت به عمل برای خداوند
- روآوردن خطایا و لغزشها، به بنده
- رویآوری به راهنمایندهترین کس
- رویآوردن فرزندان، به والدین
- روآوردن به خدا، با همه وجود
- روآوردن بنده به خدا، در حال شرم و امید
- روآوری خدا به بنده، با آمرزش
- رویآوری بنده به خدا، با اعتراف
- رویآوری به بخشندهترین کس
- روآوردن بدیها، به سوی بنده
- رو نیاوردن شکّ به بنده، در تصدیق قرآن
- رمضان و روآوردنش
- روآوردن بردباری خدا، به دشمنیکننده با او
- روآوردن رویآورندگان، به سوی خدا
- رویآوردن به خدا، و باز شدن درهای توبه، رأفت و روزی
- طولانی بودن روآوری گنهکاران، بر گناه
- روآوردن بنده به خدا، به واسطه منزلت محمّدی و مقام علوی
- رویآوری خدا، به متوکّل
- رویش
- رهایی
- رهایی بخشیدن به تابعین از آزمایشهای ترسناک
- درخواست رهایی از گرفتاریها
- به زودی رهایی یافتن، برای بنده
- رهایی نیافتن کسی، بدون بخشایش خدا
- رهایی فرمانبرداران، با اطاعت خدا
- رهایی بنده (از عذاب) و اقرار به زشتی ارتکابها
- رهایی دادن بنده و سزاواری او (به کیفر)
- رحمت الهی و رهایی از گرفتاری
- رهایی گردن خطاکاران، با امید به رحمت خدا
- رهاشده عفو و آزادگردیده رحمت خدا
- رهایی طلبیدن از خدا، و رها شدن
- رهایی از دوزخ را روزی بنده نمودن
- نفْس بنده و رهانده شدن از عذاب
- رهاندن بنده، از حسد
- رهاندن مجاهد مسلمان، از اندوه تنهایی
- رهاندن مجاهد مسلمان، از کسب شهرت
- سبب رهایی دادن بندگان، از سختی رنج
- رهاندن بنده، از وامِ آبروبَرنده
- سبب رهایی دادن بنده، از قرض
- رها شدن از خشم خدا
- رهاندن بندگان، به وسیله محمّد صلیاللهعلیهوآله
- عامل رهایی یافتن (ستمگر و ستمدیده)
- رهایی از حکم عدل الهی
- رهایی بنده از مهلکهها، به توفیق الهی
- رها شدن از بند عدل خدا، با احسان او
- ناامیدی از نجات، استوارتر از امید به رهایی
- قرآن، نشانه نجات
- سبب رهایی در عرصه قیامت
- نجات از ترس و اندوه روز قیامت
- رهاندن بندگان، از احاطه شیطان
- رهایی یافتنش
- نجاتِ سهلانگاران
- رهاندن بنده، از گردابهای بلا
- سبب رهایی از گرفتاری به گناهان بزرگ
- رهاندن بنده از تباهی یا بدی ارادهشده خدا، در مورد قومی
- راه رهایی یافتن از (عذاب) خدا
- رهاندن متمسّک شده به خداوند
- عدم رهایی بنده، از خدا
- نبودن رهاییدهندهای از خدا، برای بنده
- عامل رهایی از آزمایشهای گمراهکننده
- ریا
- ریسمان
- ز
- اشاره
- زادگاه
- زاری
- مهربان بودن خدا، به زاری بنده
- سبب گرفتگیِ صدای زاری بنده، به درگاه خدا
- رحم نمودن خدا، بر تضّرع بسیار بنده
- زاری به درگاه خدا، هنگام درویشی
- زاری نمودن نزد غیر خدا
- با زاری به درگاه خدا ایستادن
- زاریِ ذلیل، نزد عزیز
- زاری بنده به درگاه خدا، برای برگرداندن مکر شیطان
- آتش دوزخ و زاری به سوی آن
- زاری و درخواست عفو الهی
- یاری نمودن بنده، به تضرّع در ماه رمضان
- درخواست از خدا، از روی تضرّع
- زاریِ بیزار از گناه، به درگاه خدا
- زاری به درگاه خدا، و رهایی از (عقاب) او
- خدا، بینا به زاری بنده، به درگاهش
- اجابت آنچه دربارهاش، به درگاه خدا زاری شده
- زایش
- فرزند نیاوردن و زادهشده نبودن خدا
- نزاییدن و زاده نشدن خدا
- زبان
- شیرینی زبانها، در بیان نعمت الهی
- سخنان زبان و ثواب الهی
- مشغول ساختن زبانها از هر سپاسی، به سپاسگزاری خدا
- ثبت کردارهای پاکیزه برای بنده، در حال بیماری و گویا نگشتن زبانی بر آن
- کُند شدن زبان راز و نیاز با خدا
- کُندی زبان بر اثر (زیادی) یاد خدا، و اثر آن
- زبانی برای بنده، در مقابل نزاعکننده با او
- تبدیل سخن زشتِ جاریشده بر زبان، به سپاس الهی
- گویا ساختن زبان بنده، به حمد، شکر، یاد و ستایش نیکوی خدا
- لال شدن زبانِ قصدبدکننده، درباره بنده
- بستن زبانهای دشمنان، از گفتار
- توبه نمودن از گفتگوهای (بیجای) زبان
- برنگشتن زبانه ترازوی عدل، از درستی
- سختی زبان و نیکویی عبارت قرآن
- عامل گنگ کننده زبان، از فرو رفتن در باطل
- گویا نشدن زبانها، جز به آنچه خدا خبر داده
- شرط ستایش شدن مخلوق، به هر زبانی
- عذر خواستن زبانها، از روی راستی
- نگشودن زبان طعنهزنندگان، بر بنده
- آزار رساندن حسود، با نیش زبانش
- زبان بنده، سپاسگزار خدا
- زدایش
- زدایش زنگار ستم، به وسیله ولیّ خدا
- زد و خورد
- ترساندن دشمنان، از زد و خورد با دلیران (اسلام)
- زره
- پوشاندن زرههای محافظت کننده از شرّ شیطان، بر مؤمنان
- زشتی
- اقرار به زشتی ارتکابها
- چشمپوشی خدا، بر جرمهای بسیار زشت
- کثرت زشتیها و عدم پردهدری خدا
- طوق زشتیها
- زشتی کردار بنده و شمارش عیوبش
- تبدیل سخن زشت زبان، به سپاس الهی
- آنچه خدا زشت دانسته
- عامل دلیر کردن بندگان، بر فحشا
- زشتیِ رسواگر
- رسوا ننمودن فحشای بندگان
- پوشاندن زشتیهای بنده
- زشتیِ پنهانشده به وسیله خداوند
- پوششی برای زشتیها
- بازایستادن از بدیهای زشت
- خدا، بینا به زشتی اعمال ستمگر
- زکات
- زمان
- قرار دادن مدّت معین، برای زندگی هر جاندار
- سپاسی با مدّتِ نامقطوع
- فرستادن پیامبر از دوران آدم علیهالسلام تا زمان محمّد صلیاللهعلیهوآله
- به آخر نرسیدن مدّت پادشاهی خدا
- سختی پیشامدها و اندوههای زمان
- قرار دادن مدّت معلوم، برای شب و روز
- چگونگی بندگان، در اوقات طاعت
- بهسر بردن در بهترین وقت
- روزگارِ سختی و نکبت
- وقت دعا و پرسشی درباره آن
- گذشتن زمان کار و عمل
- درودی با مدّتی پایانناپذیر
- سزاواری وقت تندرستی و بیماری، برای ستایش
- یاد خدا و اوقات غفلت
- از خاطر نبردن یاد والدین، در هر وقت از اوقات شب
- به پایان رسیدن وقت مسلمان
- پایندگی عزّت خدا، با گذشتن زمانها
- درودی تا زمان در پی هم آمدن شب و روز
- وقت کوشش جهت توبه
- عمل کوتاهمدت و پاداش درازمدت
- برپایی قرآن، در اوقات شب و روز
- آرامگاه بودن گورها، تا هنگام قیامت
- وقتی آشکار، برای ماه رمضان
- آگاه شدن از اوقات نمازهای پنجگانه
- بهجا آوردن نماز، در وقت آن
- آراستگی اوقات ماه رمضان، به اطاعت خدا
- درودی به شماره درود خدا، در هر زمان
- برتری ماه رمضان، از (بین) همه زمانها
- علّت برگزیدن ماه رمضان، بر همه اوقات سال
- پایان یافتن وقت رمضان و به سر رسیدن زمانش
- گرامیترین وقتها، ماه رمضان
- نشناختن وقت (آمدن و رفتن) رمضان
- عدم سستی سلطنت الهی، با طول مدّت (مهلت به بنده)
- بیشمار گشتن سپاس، با گردش زمانها
- تأیید دین خدا در هر زمان، به وسیله امام
- فراوانی نعمتهای خدا، در هر زمان
- زمین
- درود خدا بر فرشتگان فرستاده شده، بر اهل زمین
- فرشتگان و جای داشتن در زمین
- یاد کردن از پیروان پیامبران از اهل زمین
- زمین و آسمان، از آنِ خداوند
- گواه گرفتن آسمان و زمین و ساکنان آنها
- خوردن خاک زمین، در همه عمر
- روان گشتن ابر، در اطراف زمین
- روزی بندگان، از برکات آسمانها و زمین
- اذن ندادن به زمین دشمن، در رویش
- پرستش شدن خدا، در همه جای زمین
- شکست دشمن، به پایان خاک در زمین
- آذوقههای دشمنان، در بیبرکتترین و دورترین (نقاط) زمین
- سوگند به پروردگار آسمان و زمین
- با فروتنیْ دیده بر زمین انداختن، در برابر خدا
- بیان نمودن حال خویش، جهت شنیدن زمین و اهل آن
- درودی پُرکننده آسمان و زمین
- سپاسی پُرکننده زمین و آسمان
- سبب رهایی بندگان، در عرصه قیامت
- پدیدآورنده آسمانها و زمین
- جانشینان خدا در زمین
- درودی به شماره زمینهای خداوند
- درآوردن بنده، در میان پیشینیان در زمینِ (رستاخیز)
- اجتماع مسلمانان، در روز عید قربان و جمعه در اطراف زمین
- بر خدا پوشیده نبودن چیزی، در آسمان و زمین
- زن
- پناهخواهی برای مردان و زنان باایمان
- مردان و زنان باایمان، و شرّ شیطان
- درخواست عطای الهی، برای همه مردان و زنان باایمان
- زنهای چشمدرشت زیبای بهشتی
- بچهدانهای زنان دشمنان
- آزار رساندن به هر مرد و زن باایمان و مسلمان
- زنجیر
- به زنجیر کشیدن و انداختن دوزخیان، در دوزخ
- زندگی
- مدّت معلوم و پایان معیّن در زندگی
- گام برداشتن با روزهای زندگی، به سوی پایانی معیّن
- ستاندن حساب عمر و زندگی بنده
- زندگی کردن در بین سپاسگزاران
- بهرهمندی از نسیم زندگی
- پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، و احیای دین خدا
- رو آوردن اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله ، از زندگی فراخ، به سختی
- زندگی کردن در سختی
- سپری شدن روزهای زندگی و اوقات عمر
- توبه در پایان عمر
- گناهان، بهسر رساننده عمر بنده
- آشامیدن آب خاکسترآلود، تا پایان عمر
- خوردن خاک زمین، در همه عمر
- زنده ساختن شهرها
- زنده نمودن آنچه مرده، با باران
- عمر بنده، چراگاه شیطان
- مردن و زنده شدن، بر دین خدا
- سخت نکردن زندگی، بر بنده
- پایان عمر و گذشت الهی
- خواستن آنچه نزد خداست ، در تمامی روزهای زندگی
- سبب منّت خدا بر بنده، تا هنگام زنده بودن
- درخواست طول عمر فرزندان
- زنده داشتن یاد والدین
- نیاز به رحمت، در زندگی
- آزمایش شدن به آرزوی دراز، در مدّت عمر
- آرزو، سبب طمع در عمرِ کهنسالان
- ذلّت و خواری وام، در زندگی
- طاعت خدا و عمر بنده
- آسیب دیدن از طرف شخص زنده و طلب مغفرت برای او
- روز زنده شدن بندگان
- وسیله روان ساختن گشایش زندگانی
- زنده داشتن بندگان، به روش پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- شمول درخواست در ماه رمضان، تا پایان عمر
- رمضان آینده و عمرهای بندگان
- درخواست گذشت از خدا، برای تمامی همکیشانِ مرده و زنده
- زنده بودن خدا
- ولیّ خدا و زنده گرداندن نشانههای دین
- ستودهْ زنده داشتنِ بنده
- زنده داشتن بنده، به زندگی پاکیزه
- قرار دادن بازمانده عمر بنده، در حجّ و عمره
- زنده کردن مردگان و زندگی بخشیدن به شهرهای مرده
- طعم تندرستی، تا پایان زندگی
- روزی خدا و حیات بنده
- نپسندیدن دیدار خدا و طول عمر نیافتن
- برانگیخته گشتن و زنده شدن
- زنگار
- ولیّ خدا و زدایش زنگار ستم
- زنگبار
- زنگبار و دشمنان خدا
- زوال
- زوالناپذیری سرای اقامت (بهشت)
- یاری بنده در اموری، پیش از زوال وی
- زوالناپذیری خداوند
- زایل ساختن خشکی شهرها
- کرداری زایلشدنی و پاداشی جاودانی
- زوالناپذیری پادشاهی خداوند
- زایل نساختن سپاس خدا، از بنده
- عامل زایل نمودن دوستی دنیا، از بنده
- زاهد ساختن تابعین اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله
- آسایش در زهد، روزی خدا به بنده
- سبب دستیابی به زهد
- زُهدان
- تنگی رحِم مادر و پوشاندن آن به پردهها
- سپردن جنین، در قرارگاهِ زهدان مادر
- زهدان زنان دشمنان و نزاییدن
- زهر
- شرّ موجود زهردار و پناهجویی از خدا
- چشیدن از جام زهرآلود مرگ
- آمیختن لبه تیغ، با زهر کشنده
- زیارت
- زیارت قبر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و آل او
- نیکبختی بندگان، هنگام زیارت مرگ
- رسوا نساختن بندگان، از زیارت مرگ
- زیان
- زیان نرساندن خواری خوارکنندگان، به یاریشونده توسّط خداوند
- قرار گرفتن بین دو زیانِ دینی و دنیوی
- ناتوانی بنده، نسبت به سود و زیان خود
- یافتن آرامش دل، در حال سود و زیان
- ایمنی بنده، از زیانِ قصدبدکننده درباره او
- رعد و برق، و عذاب زیانبار
- باران ضرر و زیان، بر بندگان
- آزار و زیان ابرها
- عدم دفع زیان از خدا، با آفرینش انسان
- زیان کردن درخواستکنندگانِ غیر خدا
- خدا، مانع بین بنده و زیانش
- بیزیان گرداندن بازگشت (به قیامت)
- زیبایی
- روان بودن ابرها، برای رویاندن گیاه زیبا
- زنهای زیباروی بهشتی
- خدا، صاحب زیبایی و جمال
- امام علیهالسلام ، جمال و زیبایی جهانیان
- رفتن زیبایی و خوشی بنده، بر اثر مصیبت
- قسم خوردن به زیبایی خداوند
- زیردست
- بدرفتاری با زیردستان
- زیردست بودن هر کس، جز خدا
- زیور
- آراستن بنده، به زینت صالحان
- پوشاندن زیور پرهیزکاران، به بنده
- آراستن بنده، به زیور پرهیزکاران
- س
- سادگی
- ساز و برگ جنگی
- ساز و سامان
- ساعت
- ساکنان
- سال
- سایه
- جای گرفتن اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله ، در سایه خویشی با او
- باد گرم قرار ندادن سایه ابر، بر بندگان
- جای دادن بنده، در سایه رحمت خدا
- آرام گرفتن، در سایه بال قرآن
- شکست نخوردن پناهنده به سایه رحمت الهی
- سایه افکندن مرگ، بر بنده
- آفرینش روز، جهت وسیلهجویی بندگان به روزی
- لطف خدا سبب فراهم شدن اسباب هر کار
- تغییر نیافتن حکمت الهی، با اسباب
- غیر خدا را، سبب برآوردن حاجات قرار دادن
- سبب برآمدن حاجت بنده
- سبب خوشنود گشتن بنده، به مقدّرات الهی
- گسستن رشته خدا، از بنده
- روزیای از اسباب حلال
- سبب رسیدن به جوار الهی و بهشت
- خارج شدن اسباب پیوندها، از دست بنده
- بریده شدن رشته آرزوها، از بنده
- سبب سر فرود آوردن در مقابل حکم خدا
- خوشنود ساختن آنکه به وسیله بنده، ستمی به او رسیده
- وسیله رسیدن به والاترین منازل کرامت
- روزه، سبب پاداش الهی
- توحید، سبب و وسیلهای به سوی خدا
- اهلبیت علیهمالسلام ، وسیلهای به سوی خدا
- دوستی دنیا، و طلب وسیلهای به سوی خدا
- سبب رسیدن به آمرزش الهی:
- سبب خوشنودی خدا:
- سبکی
- سپاس
- حمد و سپاس الهی
- عدم سپاسگزاری از خدا، و بازداشته شدن از معرفت حمد
- ناسپاسی از خدا، و روی آوری به مرز حیوانیّت
- ویژگیهای سپاس الهی
- ناتوانی بنده، از سپاس خداوند
- نهی بندگان، جهت آزمودن سپاسگزاری آنان
- نزدیکترین فرشتگان خدا، و سپاس الهی
- خداوندِ ستایششده
- آسایش بدنها، در سپاسگزاری از نعمت
- سبب جدایی روز از بنده، با سپاسگزاری
- روز را به سپاس خدا، پر ساختن
- قرار دادن بهرهای از شکر الهی، برای بندگان
- سپاسگزاری از نعمتها
- سپاسگزارترین آفریدگان
- عدم سپاسگزاری بنده، از نیکوییکننده به او
- مشغول ساختن زبانها، به سپاس خدا
- سپاس خدا و پیروزی
- کوتاهی در سپاسگزاری خدا
- به ستایش واداشتن آفریدگان، با گذشت نیکو
- ستودن خدا خود را، به بینیازیاش
- شایستهترین حالت (تندرستی یا بیماری)، جهت سپاس
- شایستهترین زمان (تندرستی یا بیماری)، برای ستایش
- سپاسگزاری از نیکی
- تبدیل دشنامگویی بنده، به سپاس و شکر الهی
- گرفتار شدن بنده، به ستایش نمودن فرد عطاکننده به او
- گماشتن بنده به ستایش
- گویایی زبان، به حمد خدا
- زنده ساختن مستحبّات، و ستوده شدن
- سپاسگزاری از خدا، برای بازداشتههایش از بنده
- سپاس از خدا، برای آنچه به بنده بخشیده
- سپاسی پشت سر گذارنده سپاس شاکران
- موجب سپاس
- احسان خداوند و پایان شکر او
- ناتوانی سپاسگزارترین بندگان، از سپاس خداوند
- لزوم پاداش، بر شکرگزاری بنده
- احسان خدا و عدم سپاسگزاری بنده
- سپاسگزاری نعمت
- هدایت به سپاسگزاری
- سپاسگزاری از احسان خدا
- الهام و آموختن سپاسگزاری، به بنده
- فرمان به سپاسگزاری
- نتیجه سپاسگزاری
- سپاسگزاری از خدا، به فضل او
- سپاس خدا، تا هنگام یافت شدن راهی در سپاسش
- سپاس خداوند، تا باقی بودن سخنی برای ستودنش
- شرط ستوده شدن مخلوق
- سکوت و کوتاهی از سپاس الهی
- خدا، دارنده سپاس
- سپاسی که هر سپاسگزار از آن بازماند
- سپاسگزاری از خدا و سخن خدا
- سپاسگزارندهترین سپاسگزار
- ولیّ خدا و الهام شکر نعمت
- الهام سپاس نعمت، به بنده
- بنده ستوده و زندهداشته شده
- الهام سپاسگزاری از عطای الهی، به بنده
- ملازم ساختن سپاسگزاری خدا، با بنده
- زایل نساختن سپاس خدا، از بنده
- سپاسی بالاتر از سپاس سپاسگزاران
- خدا، سزاوار سپاس
- سپاسگزاریِ اجزای بنده، از خدا
- ستم
- ستم نشدن به بندگان، در روز قیامت
- ارجمند ساختن دین خدا و ستم دیدن
- به فریاد ستمدیده رسیدن
- پناه بردن به خدا، از یاری نمودن ستمگر
- پناه بردن به خدا، از خوار گرداندنِ ستمدیده
- ستم نمودن پادشاه، بر بنده
- سخن گفتن، مانند بنده ستمکننده به خود
- ستمکارتر نبودن بنده، از توبهکننده به درگاه خدا
- یاری خدا، به مظلومان و ستمدیدگان
- مدد الهی و ستمگران
- بازداشتن ستمگر و دشمن بنده، از ستم
- رخصت ستم ندادن خدا، به ستمگر
- یاری بنده، در برابر ستمگر
- مشمول عفو گرداندن بنده، در عوض ستم ستمگر به او
- عطای رحمت به بنده، در عوض بدرفتاری ستمگر با او
- ناپسند گرداندن ستم کشیدن، در نظر بنده
- نگهداشتن بنده، از ستم کردن
- سبب ادامه دادن ستمگر، بر ستم
- نشان دادن (کیفر) ستم
- علّت کیفر نشدن ستمگر، تا رستاخیز
- ستمکار نبودن خدا، نسبت به کیفرشده
- جلوگیری از ستم ستمکننده
- سبب ستم نشدن بر بنده
- سبب ستم نکردن بنده، به دیگران
- آسودگی دشمن، از ستم بنده
- پناه بردن به خدا، از شرّ هر پادشاه ستمگر
- ترس از والدین، همانند ترس از پادشاه ستمگر
- تعدّی والدین در سخن گفتن با فرزند
- از ظلم و ستم، به عدل خدا پناه جستن
- یاری همسایگان ستمدیده
- درگذشتن از همسایگان ستمکار
- مالی کشاننده بنده، به ظلم و ستم
- به خود ستم نمودن بنده
- ترس بیدادگران، از قهر خدا
- انجام معصیت و نترسیدن از ستم الهی
- ستم شدن به ستمدیدهای، در حضور بنده
- طلب آمرزش برای ستمکننده
- درخواست درباره آنکه از بنده، ستمی به او رسیده
- عفو خدا، بر ستمکاران
- روز سیاه شدن چهره ستمگران
- انصاف داشتن با ستمگر
- از روی ستم نبودن منع الهی
- قصد ستم نمودن به خود و مهلت الهی
- ستم به خود و فراموشی
- ظلم نکردن خدا، از روی عدل در حکمش
- ظلم ننمودن خداوند، و حکم منصفانه او
- ولیّ خدا و زدایش زنگار ستم
- ستمکاران و میراندن نشانههای دین خدا
- پشتیبان ستمگران قرار ندادن بنده
- نبودن ستم، در فرمان الهی
- نیازمندی ضعیف، به ستم کردن
- برتری خدا، از ستم کردن
- ستم متجاوز، به وسیله حیلههایش
- رفتار خدا، با ستمگر
- عذاب خدا و ستمکاری بنده
- ستیزهجویان و تکذیب پیامبران
- پیروزی بنده، بر ستیزهجو
- ستیزهجویی فرزندان بنده، با دشمنان خدا
- نبودن ضدّی، برای ستیز با خدا
- از روی ستیزهجویی نبودنِ نافرمانی خدا
- ستیزهجویی نمودن با خدا
- سجده
- سجده نمودن و گفتن ذکر سجده
- نتیجه سجده، تا پنهان شدن سیاهی چشم
- نمازی مطابق با سیره پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، در رکوع و سجود
- رهایی تابعین اصحاب ، از سختی آتش دوزخ
- سختی پیشامدها و اندوههای روزگار
- شکسته شدن تندی سختیها
- قدرت خدا و آسان گشتن کارهای دشوار
- خدا، پناهگاه در سختیها
- برطرف نشدن سختیها و دشواریها
- دشوار بودن سنگینی (گرفتاری) فرود آمده، بر بنده
- نبودِ آسان کنندهای برای آنچه خدا دشوار نموده
- پناه بردن به خدا، از سختی روزگار
- پناه بردن به خدا، از زندگی در سختی
- آسان نمودن سختی بنده، پیش از رفتن از دنیا
- سختی و گشایش
- سخت بودن بنده، در اقدام به بدی
- سخت بودن بیباکی بنده، در باطل
- رحم نمودن خدا، به سختی فقر بنده
- فریادرس بنده، هنگام دشواری
- دشوار نگرداندن زندگی، بر بنده
- روا ساختن درخواست بنده، در سختی
- کوتاهی نمودن در ادای شکر نعمت، در هنگام سختی
- سختی رنج والدین در حراست از فرزند
- وسیله نگهداشتن بنده، از سختی رنج
- وسیله سخت گرفتن خدا، بر نافرمان
- بد فرجامیِ سختِ دیدار آتش دوزخ، با دوزخیان
- دشوار دانستن قضای الهی
- بازپسداشتن هر کیفر سختی، از بنده
- سختی زبانها و نیکویی عبارت قرآن
- سختی کوههای استوار، و ناتوانیشان از تحمّل قرآن
- وسیله آسان گرداندن سختی ناله ، هنگام مرگ
- روز قیامت و سختیهای هولناک
- ماه نو و عدم سختی و دشواری
- سختی عذاب خدا
- روزهداران، و سختی جدایی از رمضان
- گرفتار سختی نشدن خدا
- سختیِ به کیفر رساندن بنده
- سخت و هموار بودن راه خدا
- عامل دور ساختن سختی، از راه خدا
- نهراسیدن بنده، از سختی گزند خدا
- قدرت داشتن بر سختگیری
- با خشمِ سخت نگریستن ستمگر، به بنده
- بازداشتن بنده، از سختی و نیروی حسود
- سخت بودن توانایی خدا
- نیازمندی سخت بنده
- آنچه انجام آن بر خدا دشوار نیست:
- سخن
- گفتار فرشتگان (به اهل بهشت)
- گفتار نیکوی بندگان (صلوات)، در مورد اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله
- گفتار تابعین و پیروان اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله
- فرمانبری اشیا، به اراده خدا و بدون گفتار او
- از روی نادانی سخن گفتن
- سخنان زبانها و ثواب الهی
- گفتار پنهانی و آهسته دلها، و ثواب الهی
- سخن گفتن همانند گفتار بنده خوار
- گفتار بنده، درباره طلب نیازمند از نیازمند
- گویا نشدن هیچ زبانی، به کردارهای پاکیزه نوشتهشده در بیماری، برای بنده
- گفتار بنده، در برابر فرمان خدا به دعا
- توفیقِ حقگویی
- بسیاری نیکی در گفتار و کم شمردن آن
- کمی بدی در گفتار و بسیار شمردنش
- گفتن سپاس خدا، به جای سخن زشت
- گویا ساختن بنده، به هدایت و راهنمایی
- گویا ساختن زبان بنده، به سپاس و یاد خدا
- خوشایندی سخن فرزند، در برابر والدین
- تعدّی والدین، در گفتار با فرزند
- بستن زبان دشمنان، از گفتار
- به حق بودن گفتار خدا
- گفتار خداوند
- توبه از بیاناتِ مخالف با خواست خداوند
- سکوت گنهکار، و سخن نگفتن هیچ کس از جانب او
- علّت گفتار بنده
- روبرو شدن شیطان با بنده، با سخن کفر
- برتری قرآن، بر هر سخن خدا
- سبب گوش ندادن به سخن بیهوده
- گویا نشدن زبان بندگان، جز به آنچه خدا بیان نموده
- گفتار مؤمنان، در روز قیامت
- هدایت بندگان، با سخن غیبی خداوند
- سپاس خدا، تا باقی بودن سخنی برای ستودنش
- گفتار بندگان، در وداع با ماه رمضان
- بازگشتن گفتار و کردار همه، به فرمان خدا
- سخن خدا، حکمت و دانایی
- سپاس خداوند و سخن او
- یاری نمودن بنده، به گفتار پسندیده
- گسسته شدن گفتار بنده
- سدّ
- سر
- سرازیر
- سرافکندگی
- سرانگشت
- سردی
- سرزنش
- علّت با نکوهش جدا شدن روز، از بنده
- نکوهش باطل و نادرستی
- نکوهیدهتر نبودن بنده، از عذرآورنده به پیشگاه خدا
- سرزنش نمودن خود
- عیبی مسبّب سرزنش
- توفیق ترک سرزنش
- نکوهش نمودن آنکه (عطایش را) از بنده بازداشته
- عطای خویشاوند، همراه با نکوهش بسیار
- سرزنش قصدبددارنده، درباره بنده
- رجوع ننمودن به نکوهیده و مذموم الهی
- عدم فراموشی کار نکوهیده گذشته
- دوری از خویهای مذموم و نکوهیده
- عدم نکوهیدگی معاشرت با ماه رمضان
- سرزنش نشدن بندگان، در کوتاهی از ادای حقّ الهی
- نگشودن زبان طعنهزنندگان، بر بندگان
- سرزنش ننمودن بنده، در حاجتش
- سرکشی ستمگر، در نعمت خدا
- تغییر حسد سرکشان، به محبّت
- توانایی و سرکشی
- پناه بردن به خدا، از شرّ هر شیطان سرکش
- گرفتار طغیان و سرکشی شدن بنده
- سرگردانی بنده، در طغیان خویش
- سرگذشت
- سرگردانی
- سرنگونی
- سستی
- سست نشدن حاملان عرش خدا، از تسبیح
- سست نشدن فرشتگان، از هیچ رنجی
- سستی صبر و شکیبایی
- سستی نیروی بندگان، از به خشم آوردن خدا
- بنا نهادن بندگان، بر وهن و سستی
- سستی بیداری بنده، هنگام اطاعت خدا
- سستی نیروی بنده، از انجام امور واجب
- سست نمودن اندام دشمن، از جنگیدن
- شیطان و سستی یقین بنده
- سستیِ دلیلهای بنده، درباره گناهانش
- عدم سستیِ سلطنت الهی
- از روی سستی نبودن مهلت دادن خدا
- سستی توان بنده
- سفاهت
- سفید
- سفیر
- سکوت
- سلاح
- سلام
- سنجش
- سنگباران
- سنگسار
- سنگینی
- دشوار بودن سنگینی (بلای) فرودآمده بر بنده
- سنگینی زیر بار (بلا) رفتن، بر بنده
- بیماریْ سبکگرداننده سنگینیِ پشت بنده
- سنگینی پشت بنده، از خطاها
- سنگینی عمل زشت
- سنگینی بار عیبجویی و بدگویی
- سبب سنگین نگشتن اندام بنده
- سنگینباری (مسؤولیّت) مرزداران اسلام
- سبک گرداندن سنگینی گرفتاری، از بنده
- پشتی گرانبار از خطا
- گرانبار نشدن خدا، از برداشتن باری
- سنگینبار شدن بنده، با رفتن به زیر بار گناه
- سنگینیِ شکننده پشت بنده
- عامل فرو ریختن سنگینی بار گناهان، از بندگان
- سنگینی ترازوی (حسنات) پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- سبب گرانبار شدن بنده، از فزونی محبّت الهی
- سوار
- سود
- سود نداشتن دوستی، در روز رستاخیز
- سود بردن بنده نزدیکشده به خداوند
- سود داشتن یا سود نداشتن اعتراف نزد خدا
- فرشتگان، و آبرسانی سودمند به بندگان
- ناتوانی بنده، نسبت به سود و زیان خود
- یافتن آرامش دل و هنگام سود و زیان
- سود بردن در تجارت و سوداگری با خدا
- سود رساندن به همسایگان ناتوان
- به سود رسیدن، در دنیا
- احسان سود رحمت الهی، بر بنده
- شتاب رعد و برق ، بر رساندن رحمتی سودمند، به بندگان
- فروفرستادن سود ابرها، بر بندگان
- نبودن سودی برای خدا ، در آفرینش بنده
- بیان سودی از مهربانی خدا
- رمضان، وسیله سودمند گشتن به بهترین سودهای جهانیان
- درودی سودمند
- سودمندترین رحمت الهی، بر محمّد صلیاللهعلیهوآله
- سبب بسیاریِ بهره محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او، از سودهای الهی
- سوددهنده بودن خدا، به احسان
- سودهای دیرینه الهی
- سودمند ساختن تجارت بنده
- پر ساختن دست بنده، از سودهای الهی
- به حقّالیقین رسیدن، و یافتن سودِ الهی
- سوگند
- سهلانگاری
- سیاهی
- سیّد
- سیرابی
- سینه
- ش
- شادی
- شایستگی
- پرستش نشدن خدا، آنگونه که شایسته است
- عدم شایستگی بنده، به دور شدن گرفتاری از او
- سبب از دست نرفتن کار نیکِ سزاوار پاداش
- عامل باقی نماندن کار بدِ مستوجب کیفر
- سزاواری (کیفر)
- سزاوار محرومیّت از احسان الهی
- عدل الهی و استحقاق بنده
- کاری سزاوار ستمگر
- شایستگی ستایش خدا در دو حال (بیماری و سلامتی)
- سزاوار نافرمانی نبودن خداوند
- سببِ قرار گرفتن در درجه شایستگان
- ترک احسان، به غیر مستحقّ
- سبب استحقاق خواری
- در زمره بندگان شایسته بودن
- قصد انجام عمل صالح، و بازداشته شدن توسّط شیطان
- قرار گرفتن در صف شایستگان
- شایستگان، در جایگاه گواهان (در قیامت)
- قصور بنده و استحقاق الهی
- اقرار همگان به ناتوانیشان، نسبت به ادای استحقاق خداوند
- تأخیر کیفر، و رضایت خداوند به کمتر از استحقاق خود
- بنده و عدم انکار شایستگی کیفر
- اعمال شایسته و کُند شمردن بازگشت به خدا
- آباد ساختن مجالس شایستگان
- نگهداری قرآن، بهطور شایسته
- سزاواران بالاترین مرتبه(ی بهشت)
- سزاواری کرامت الهی
- شایستهترین یارانِ ماه رمضان
- عبادتی شایسته خداوند
- طاعتی سزاوار ماه رمضان
- درود خدا، بر بندگان شایستهاش
- سزاوار نیکبختی و شایسته بدبختی
- سپاسی سزاوار خدا
- سپاسی سزاوار بزرگی ذات خدا
- محمّد صلیاللهعلیهوآله و سزاواری درود
- پیش نفرستادن کردارهای شایسته
- یاری بنده، بر نیّت شایسته
- شایسته دوزخ
- همانند شایستگان
- شریک شدن در دعای شایسته مؤمنان
- اعتماد به عمل شایسته پیشفرستاده خود
- سزاواری بنده، به گریز از پروردگارش
- خدا شایسته:
- بنده شایسته:
- عدم شایستگی بنده، نسبت به:
- آنکه در ماه رمضان آنطور که سزاوار است:
- شب
- حفظ شدن پیروان اصحاب، از حوادث شب و روز
- آفرینش شب و روز، به قدرت خدا
- فاصله انداختن بین شب و روز، به قدرت خدا
- مدّت و پایان معیّن، برای شب و روز
- سبب گماشتن شب و روز، به جای یکدیگر
- علّت آفرینش شب
- علّت لباس گرداندن شب، برای بنده
- توفیق انجام نیکی، در شب و روز
- گذر شب و روز، بر آفریدگان
- گواه گرفتن و گواهی دادن بنده، در شب
- عافیتی مقدّمه بلا، در شب و روز
- حال بنده و ورود در صبح و شام
- از یاد نبردن والدین، در شبانگاه
- پناه نجستن به شبزندهداریِ شبهنگام
- درود بر محمّد صلیاللهعلیهوآله ، تا زمان در پی هم آمدن شب و روز
- بهپادارندگان قرآن، در ساعات شب
- آشنای بندگان، در تاریکیهای شب
- برتری شبی از شبهای ماه رمضان ، بر شبهای هزار ماه
- ویژگیهای شب قدر
- آزاد شدگان عفو الهی، در شبهای ماه رمضان
- نماز و زاری به درگاه خدا، در شبهای ماه رمضان
- سبب گواهی ندادن شبهای ماه رمضان، به کوتاهی بنده
- بزرگ گرداندن شب قدر، در ماه رمضان
- شب قدر، بهتر از هزار ماه
- درود خدا بر شب قدر
- برخاستن در شبهای ماه رمضان
- درودهای صبح وشام، بر دوستان ائمه علیهمالسلام
- مناجات با خدا، در شب و روز
- آباد کردن شب بنده، به بیداری برای عبادت
- شبزندهداری
- پناه نجستن به شبزندهداریِ شبانگاه
- تنهایی بنده و شبزندهداری برای خدا
- شبهه
- شتاب
- شتاب نکردن خدا، در انتقام و کیفر بندگان
- شتاب فرشتگان پاسبان، به سوی دوزخیان
- شتاب در ایمان آوردن
- رهایی سریع (از گرفتاری)
- شتافتن بنده به سوی نهی خداوند
- علّت شتاب بنده، در گریستن
- درنگ خدا، از زود به کیفر رساندن بنده
- رساندن آبی (بارانی) تند و شتابان، بر بندگان
- میراندن بنده، و شتافتن دشمنی خدا به سوی او
- سبب کراهت بنده، از شتاب در آنچه خدا پس انداخته
- شتاب رعد و برق، در فرمانبری از خدا
- مهلت دادن به گنهکار، در حال توانایی خدا به شتاب در کیفرش
- علّت شتاب نکردن خدا، در کیفر
- حریص گشتن بنده، بر زود رسیدن به خدا
- کوشایی و شتابندگی ماه
- شتاب نمودن ماه، به سوی خواست خدا
- سبب نشتافتن چشمها، به سوی لهو
- شتافتن به نیکیها
- شتاب نکردن خدا و عدم ابطال برهانش
- تأخیر خدا در کیفر، در حال تواناییاش بر شتاب
- درنگ نمودن خدا و قادر بودنش بر شتاب
- عدم شتاب خداوند، در کیفر گناهکاران
- درخواست شتاب خدا، در فرج و نصرت محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او
- نبودن شتابی در انتقام و کیفر الهی
- شتاب و ترس از فوت وقت
- اعتماد بنده، به سرعت اجابت الهی
- ناتوانی بنده از شتاب به وعدهدادهشده خدا، به دوستانش
- شرط
- شرف
- شرافت دادن به منزلت بنده، در جایگاه گواهان
- شرافت بودن یاد خدا
- پناه بردن به خدا، از شرِّ هر شریف و پستی
- اطاعت از خدا و شریف شدن
- شرافت بخشیدن به درجه بنده
- شناخت شرافت و فضیلت قرآن
- شرافت بخشیدن به بنیان محمّد صلیاللهعلیهوآله
- حقیر بودن هر شریفی، در کنار شرافت خدا
- شرافت و عظمتِ روز عرفه
- از اسباب شرافت مسلمانان:
- شرک
- شرم
- درخواست از خدا، با شرمندگی
- توبه شرمنده واقعی
- علّت شرمندگی از خدا
- شرمندگی از خدا، و چشم نینداختن به کرانههای آسمان
- موجبات شرم همسایه، و پوشاندن آن
- روی آوردن به خدا، در حال شرمندگی از او
- شرمنده گشتن از خدا، درباره نفس خود
- رسوایی آخرت و شرم داشتن از خویشان
- پوشاندن موجبات شرم، توسّط خداوند
- بیحیایی و بیشرمی بنده
- شستن
- شفاعت
- عطای شفاعتی نیکو، به محمّد صلیاللهعلیهوآله
- رضایت خدا از والدین، با شفاعت فرزند
- شفاعت والدین، از فرزند
- شفاعت فرزند، از والدین
- شفیع خواستن و سزاوار شفاعت نبودن
- شفیع و میانجی گرداندن کرم خدا
- لزوم شفاعت فضل الهی، از بنده
- احتمال شفاعت آسمان و زمین و ساکنان آنها، درباره بنده
- شفاعتی رهاییبخش از خشم خدا
- درودی شفاعتکننده بندگان
- برترین پیامبر، از جهت شفاعت
- شفاعت نمودن محمّد صلیاللهعلیهوآله
- تکبّر نورزیدن به شفاعت شفاعتکنندگان
- محمّد صلیاللهعلیهوآله و اهلبیتش علیهمالسلام
- شک
- شکار
- شکافتن
- شکایت
- شکست
- شکست تسلّط غم بر بنده، به قدرت خدا
- شکستن برندگی و تیزی ستمگر
- شکست دادن لشکر شیطان
- اصلاح کردن (گیاه) شکسته (ی پژمرده)
- ایمن ساختن مغلوب، تنها توسّط غالب
- در هم شکستن بزرگیِ قصد بد دارنده، درباره بنده
- مغلوب نمودن شیطان، از تسلّط بر بندگان
- درهم شکستن دشمنان مرزداران اسلام
- شکست دادن دشمن، به کمک فرشتگان
- مغلوب بودن همه بر حال و کار خود، جز خدا
- پناه بردن به خدا، از توبه شکستن
- مغلوب نگشتن امر و فرمان خدا
- شکست برگزیدگان خدا
- شکست نخوردنِ پناهبرنده به سایه رحمت الهی
- خدا، توانایی مغلوبنشدنی
- شکست بنده، در صورت عدم یاری خدا
- شکفتن
- شکم
- شکوفه
- شگفتی
- شماتت
- شمار
- نتیجه بهشمار نیاوردن چیزی از فضل خدا، جز توبه
- سپاسی به شماره احاطه علم خداوند
- سپاسی به شماره چندین برابر نعمتها
- سپاسی غیر قابل شمارش
- پایان شمارش اعمال
- شمارش کارهای پنهانی خود
- شمارش زشتیها، و کمی هوشیاری نسبت به تهدید الهی
- برکناری از بودن در شمار دوستان شیطان
- برشمردن نعمتهای الهی
- خدا و شمارش تکالیف، بر بنده
- افزودن شماره (تبار)، به وسیله فرزندان
- افزون ساختن عدّه مرزداران اسلام
- کاستن تعداد دشمنان مرزداران اسلام
- درودی با شمارشی قطعنشدنی
- خدا و یکتایی عدد و شماره
- شمردن آنچه بنده با آن به خود ستم کرده
- شمردن گناهانی که خدا حسابشان را بهتر میداند
- طاعت بنده، کمتر از بهشمار آمدن
- درودی به تعداد بیشمار
- درودی به شماره همه درودهای خداوند
- توانایی شمارش درود بر محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او
- جدایی از رمضان، هنگام تمام شدن عدد (روزهای)ش
- به شمارش نیامدن نعمت خدا
- خدا، بعد از هر شماره و عدد
- شمارش تعداد هر چیز، توسّط خداوند
- تنهایی بنده و بسیاری شمار دشمنان
- رسوایی بنده ، از آنچه در نامه الهی شمرده شده
- شمشیر
- شنا
- شناخت
- نتیجه بازداشتن بندگان از شناخت سپاس الهی
- خدا، خود را به بندگان شناساند
- شناساندن سنجش آبها، به فرشتگان
- پذیرش دعوت شیطان ، با وجود بینایی بنده در شناخت او
- شناخت مژده الهی
- معرّفی نشانهای در مژده الهی، به بنده
- شناختن باطلِ آراستهشده شیطانی
- شناخت علوم ربّانی ، جهت دشمنی با شیطان
- شناخت درستی کردار، از طریق دل
- معرفت دوستان و همسایگان امام علیهالسلام ، به حقّ ایشان
- شناخت برتری و فضیلت امام علیهالسلام
- شناساندن ناشناختهها، به مرزداران اسلام
- شناخت خدا از امّتهای مشرک و بی نام و نشان
- الهام نمودن معرفت (کارِ) خیر، به بندگان
- عجز از معرفت اختیارشده خدا، برای بنده
- شناخت شرافت و فضیلت قرآن
- الهام شناخت برتری ماه رمضان، به بندگان
- امّت محمّد صلیاللهعلیهوآله و شناسایی ماه رمضان
- کثرت شناسایی خدا، به اشیا
- شناخته شدن راهنمایی، از جانب خدا
- سپاسی که جز خدا، برتری آن را نشناسد
- علم بنده، به تهدید الهی
- خدا، شناساننده امور به بنده
- شنیده شدن بانگ رعدها
- خدا، شنونده صدای بنده
- شنوندگان سخن خدا
- شنوا بودن خداوند
- ساکنان آسمان و زمین ، و شنیدن توبه بنده به درگاه خدا
- شنیدنیتر بودن دعای ساکنان آسمان و زمین در حقّ بنده، از دعای خودش
- شنوندگان سخنان محمّد صلیاللهعلیهوآله و عترت او
- شنواندن کردار خود، به شنوندگان
- شنیدن راز و نجوای بنده
- شنوندگان ولیّ خدا (امام علیهالسلام )
- خدا، شنونده دعا و درخواست
- خدا، شنونده شکایت شاکی
- شور
- شوق
- شُوم
- شهر
- هجرت پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، به شهرهای غربت
- دوری اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله ، از شهرهای خویشانشان
- ارزان نمودن نرخها، در همه شهرها
- استوار نمودن شهرهای مسلمانان
- دشمنان خدا در اطراف شهرها
- فروبردن شهرهای مشرکان، به زمین
- سنگباران نمودن شهرهای مشرکان
- زایل ساختن خشکی شهرها
- اهالی شهرها و نپذیرفتن بنده
- امام علیهالسلام ، نشانه (راه حق)، در شهرها
- زندگی بخشیدن به شهرهای مرده
- مشهور بودن خدا، به گذشت
- مشهور نساختن بنده، به گناهانش
- ماه رمضان و برتریهای مشهورش
- شهرتجویی
- شهوت
- شهید
- شیر
- شیرینی
- شیطان
- تبهکاریهای شیطان
- از امورات شیطان، به خدا پناه بردن
- درخواست بنده از خدا، درباره شیطان در ارتباط با خودش
- درخواست بنده از خدا، درباره خودش در رابطه با شیطان
- درخواست حفظ مؤمنان، از شرّ شیطان
- آموختن علمهای خدایی، علیه شیطان
- دشمنی نمودن با شیطان، از روی حقیقت
- درخواست از خدا، درباره شیطان
- میراندن بنده، در صورتِ چراگاه شیطان شدن عمرش
- القائات شیطانی
- تبدیل القائات شیطانی، به یاد بزرگی و توانایی خدا
- پناه بردن به خدا، از شرّ هر شیطان سرکش
- پناه دادن بنده و فرزندانش، از شیطان
- چیرگی شیطان، بر بنده
- زاری جهت برگرداندن مکر شیطان
- شیطان و بهدست گرفتن مهار بنده
- گله بنده، از بدْهمسایگی شیطان
- فریب خوردن از شیطان و نافرمانی خدا
- عامل حفظ بندگان، از تبهکاری شیطان
- فریب خوردن از شیطان
- شیطان، دشمن خدا
- رهایی دادن بندگان، از شیطان
- رمضان، یاور بنده بر مغلوب نمودن شیطان
- شیفتگی
- شیون
- ص
- صاحب (دارا)
- اسرافیل، صاحب صور
- میکائیل، فرشته صاحبْمنزلت نزد خدا
- خدا، صاحب عرش و تخت بزرگ
- خدا، دارای فضل و احسان بزرگ
- خدا، دارای عظمت، بزرگواری و احترام
- خدا، دارای نعمت دیرین
- عوض دادن خدا، به صاحبان تبعات
- خدا، صاحب پادشاهی جاوید
- گمان برتری بردن، به صاحب ثروت
- خدا، دارای فضل و نعمت
- ادا نکردن حقِّ صاحبحقّ مؤمن
- خدا، صاحب رحمت گشاده
- خدا، صاحب زیبایی، کبریا و حمد
- دارای قوّت و توان نبودن بنده
- صاعقه
- صالح
- سببِ قرار گرفتن در مراتب صالحان
- در زمره بندگان صالح بودن
- قصد انجام عمل صالح، و بازداشته شدن توسّط شیطان
- در زمره صالحان
- صالحان، در جایگاه گواهان (در قیامت)
- اعمال صالح و کُند شمردن بازگشت به خدا
- آباد ساختن مجالس صالحان
- درود خدا، بر بندگان صالحش
- پیش نفرستادن کردارهای شایسته
- یاری بنده، بر نیّت صالح
- همانند صالحان
- شریک شدن در دعای صالح مؤمنان
- عمل صالحِ پیش فرستاده شده
- صبح
- صدا
- گفتار فرشتگان، در هنگام شنیدن صدای برافروختگی دوزخ
- صدای زجر و راندن فرشته
- خدا، اجابتکننده هر آوازدهندهاش
- خواندن خدا، با صدایی تغییر یافته و آهسته
- خدا و شنیدن صدای بنده
- علّت گرفتگی صدای تضرّع بنده، به درگاه خدا
- با آواز بلند نالیدن، تا قطع گشتن صدا
- آهستگی صدای فرزند، در برابر والدین
- خدا را صدا زدن
- شنیدن صدای رعد
- صدقه
- صرف کردن
- صف
- صفات
- صمد
- صور
- صاحب (دارا)
- ض
- ط
- طبقات
- طبیب
- طلوع
- طلوع و غروب نمودن ماه
- طلوع هلال ماه، بر بندگان
- دوام برکت شب قدر، تا طلوع فجر
- تابعین و طمع به آنچه نزد خداست
- طمع به مهربانی خدا
- طمع شیطان، در گمراه کردن بندگان
- خوار ساختن دشمن و قطع طمع پسینیان آنها
- آرزو، سبب طمع در عمرِ کهنسالان
- با طمع و یقین، خدا را قصد نمودن
- طمع نداشتن به هیچکس، جز خدا
- افزونی ترس از خدا، نسبت به طمع به او
- علّت کمی طمع به خدا، نسبت به ترس از او
- طواف
- طولانی
- پناه بردن به خدا، از دراز گشتن آرزوها
- زیانی با دوامی طولانی
- طولانی گرداندن عمر فرزندان ، برای والدین
- آزمایش شدن، به آرزوی دراز
- طول کشیدن کار، در چاره وام
- پاداشی با پایانی طولانی و باقی
- بازداشتن بندگان، از آرزوی دراز
- مبارک ساختن طولِ ماندن، در طبقات خاک
- بدبختی و طولانی شدن عذر
- طولانی بودن رمضان، بر گنهکاران
- مهلت طولانی خدا، به بندگان
- طولانی بودن بازگشت بنده، در کیفر الهی
- به رنج دراز گرفتار شدن
- طول ایستادگی خطاکاران، بر گناه
- آرزوی دراز، سبب سرگرم شدن نفْس
- ظ
- ع
- عادت
- عاقبت
- عاق والدین
- عبا
- پوشاندن عبای تندرستی، بر بنده
- وانماندن فرشتگان، از پرستش خداوند
- عدم پرستش خدا، درخور سزاواریاش
- عبادت، دورکننده شیطان از بنده
- حقیقت عبودیت، و دشمنی با شیطان
- رام ساختن بنده، برای بندگی خدا
- خودپسندی، تباهسازنده عبادت
- سستی در عبادت خدا
- سبب بازنماندن از عبادت
- تندرستی در عبادت
- مرزداران اسلام و عبادت خداوند
- سبب عبادت نشدن کسی، جز خدا
- اسم بنده، در بین عبادتکنندگان
- خدا، منتهای ترس عبادتکنندگان
- استوار ساختن بینایی بنده، در عبادت
- عزیزشده، در اثر عبادت
- توانا شدن بر بندگی خدا
- روش کوششکننده در بندگی خدا
- در زمره نیک بخت ترین عبادت کنندگان خدا بودن
- عبادت خدا، از آغاز تا پایان ماه رمضان
- پر ساختن ماه رمضان، از عبادت خدا
- عبادت نامیدن دعا
- نتیجه سرکشی از عبادت
- یاری بنده بر عبادتی شایسته خدا
- عبادت خداوند، تا روز قیامت
- کوشا در عبادت خدا
- پیش نفرستادن کارهای شایستهای همانند کوشایان در عبادت
- توجه به آنچه پرستشگران متوجه آنند
- آبادی شب به بیداری عبادت
- روزی خوردن از خدا و پرستش غیر او
- عبادت غیر خدا
- کافر گشتن به هر معبودی، جز خدا
- بیزاری از عبادتکننده غیر خدا
- عبادت خدا، وسیله بینیاز گشتن بنده
- ترس عابدان و پرستش فروتنان
- عدل
- خدا، بهپادارنده عدالت و عادل در حکم
- نداشتن طاقتِ عدل الهی
- با عدل رفتار نکردن، با بنده
- ناامیدی از عدل خدا و آزمایش بنده
- ملبّس شدن به زیور پرهیزکاران، در گسترش عدل
- به عدل تاوان نگرفتن، از والدین
- پناه بردن از ستم، به عدل خدا
- انکار نکردن عدل خدا
- ترس از عدل الهی
- رهایی از حکم عدل الهی
- آزاد شدن از بند عدل خدا، با احسان او
- در ترازوی عدل نگذاشتن کردار بنده
- برنگشتن زبانه ترازوی عدل قرآن، از حق
- عادلانه رفتار کردن بنده، با ستمگر
- خدا، عادلترین دادگران
- عدل خدا، و ستم نکردن (به مغرور شده به کرمش)
- آنچه خدا بر اساس عدل و داد میکند:
- عذاب
- عدل بودن عذاب خدا
- عذاب الهی و گذشت خداوند
- ستم نبودن عذاب خدا
- حفظ کردن بنده، از عذاب آتش
- پناه بردن به خدا، از عذاب آتش
- فروفرستادن عذاب، بر دشمنان خدا
- وعده عذاب به رو گرداننده از رضای خدا
- تأخیر عذاب و چشمپوشی خدا، از حقّش
- سخت بودن عذاب خداوند
- عذاب همیشگی و برگشتن از خدا
- تغییر حالات، در (زمان) عذاب الهی
- قرار گرفتن اراده الهی، بر عذاب قومی
- پناه دادن بنده، از عذاب الهی
- عذاب خدا و رحم نکردن کسی بر بنده
- درخواست ایمنی از عذاب
- سزاواری عذاب خدا
- عذاب بنده و افزون نشدن ملک خدا
- عذاب بنده و درخواست شکیبایی بر آن
- عذاب خدا و اعتراف بنده
- عرش
- عرفه
- عروج
- عزّت
- اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله و عزیز نمودن دین خدا
- عزیز و گرامی ساختن بنده
- عزّت آشکار و ذلّت باطنی
- خوار نمودن عزّتِ قصدبددارنده درباره بنده
- عزیز بودن خدا
- از ذلّت به عزّت رسیدن
- عزّت طلبیدن از غیر خدا و خوار گشتن
- سر به زیر افکندن با خواری، برای عزّت خدا
- رفتار خدا، همچون عزیزی مهربان
- عزّت خدا، پناهدهنده بنده بیپناه
- پایندگی عزّت خدا
- عزیز شدن، در اثر عبادت خدا
- عزّتی از دست نرفتنی
- عزیز نمودن بنده، نزد خلق
- آنچه بنده به سبب عزّت خداوند، از او میخواهد:
- سبقت گرفتن به سوی عفو الهی
- سپاسی رساننده بنده، به عفو الهی
- فضل الهی و عفو نمودن بنده
- عفو الهی و رهایی از عذاب
- عفو خداوند و نعمت او
- بزرگ نبودن عفوِ گناه بزرگ، بر خدا
- توانایی خدا، بر عفو
- ستم رسیدن به بنده و عفو خداوند
- بیرون شدن از بیماری، به عفو الهی
- برتری عفو خدا، نسبت به عقابش
- خدای عفوکننده
- علّت طلب عفو، از خدا
- خوشایند بودن عفو بنده، نزد خدا
- آزاد ساختن گردن بنده، به عفو الهی
- عفو بنده و عدم شایستگی او
- بنده، رهاشده عفو الهی
- عزم نمودن به سوی عفو الهی
- به پایان رساندن عمر بنده، به عفو الهی
- بزرگ ندانستن عفو خدا (نسبت به سعه رحمتش)
- بخشایش بدیها؛ سخن خدا در کتابش
- خدا، ضامن عفو بدی
- درخواست بخشایش زشتی کردار خود، از خدا
- ایمن شدن در پرتو عفو الهی
- آویختن بنده، به عفو خداوندی
- دشوار نبودن عفو بنده، بر خدا
- کوتاهی ننمودن عفو خدا، از بنده
- پوشاندن (گناهان) بنده، به عفو الهی
- زاری به درگاه خدا، برای درخواست عفو او
- راه خدا، عفو و گذشت
- عفو، بالاترین عطا
- عفو الهی ، در عوض عفو دیگران توسّط بنده
- درخواست بخشایش نفس، از خدا
- فراگیر بودن عفو الهی
- به خود ستم کردن، و درخواست بخشایش
- از بند خشم خدا، رهاشده عفو او گشتن
- آزاد شدن با عفو الهی، در شبهای ماه رمضان
- عفو الهی، احسان بدون علّت
- (اتمام حجّت بر بنده)، کرمی از عفو الهی
- گشودن درِ عفو خداوند، برای بندگان
- درگذشتن خدا از بندگان، به عفو الهی
- روز عید فطر، جلبکننده عفو الهی
- انعام عفو خدا، در روز عرفه
- اقدام به نافرمانی خدا، با امید به عفوش
- عفو الهی و تسلیم خدا شدن
- شایستگی خدا به عفو، نسبت به عقاب
- کامیابی بنده، به لذّت عفو الهی
- روز عید قربان و جمعه، و عفو الهی
- بخشایش خطاکاران، به عفو عظیم الهی
- آمدن به درگاه خدا و امید داشتن به عفو او
- بزرگ بودن عفو الهی
- بازگرداندن خشم خدا، با عفو او
- هلاک نساختن خویش، به سبب امید به عفو الهی
- قدیم بودن عفو الهی
- عقرب
- عقل
- علاقه
- علم
- علم به ربوبیّت پروردگار
- احاطه علم خدا، بر همه چیز
- عدم علم بنده، به منزلت و کار فرشتگان
- راهنمایی خدا و دانا گشتن بنده
- سخن گفتن بدون علم
- علم بنده به بزرگ نبودن بخشایش گناه، بر خدا
- آنچه بنده میداند
- علم خدا به ستمِ رسیده، بر بنده
- آموختن علوم ربّانی
- علمِ با عمل را روزی بنده نمودن
- علم خدا به صلاح کار بنده
- دانستن آنچه درباره والدین، بر فرزند واجب است
- فراهم ساختنِ آموختن واجبات ، برای فرزند
- بینایی در پرتو دانایی
- علیم و دانا بودن خدا
- دانایی خدا، به راز بنده
- علم الهی، به گناهان بزرگ بندگان
- دانایی خدا، به کردار بنده
- علم خدا و آمرزش گناه
- علم خدا، به گرفتاریهای بنده
- عدم فراموشی در علم الهی
- علم غیب خدا، به توبه شکستن بنده
- علم خدا، به کارهای نهانی
- علم خدا، سبب طلب خیر از او
- علم خدا و پوشاندن (خطا)
- الهام علم شگفتیهای قرآن، به محمّد صلیاللهعلیهوآله
- علم تفسیر قرآن، میراث آل محمّد علیهمالسلام
- برتری میراثبران علم قرآن، بر دیگران
- پنهان نشدن چیزی، از علم الهی
- قرار گرفتن در (حیطه) علم خدا، و تواضع در برابر او
- خزانهداران علم الهی
- نگهبانی خدا از بنده و عدم علم بنده، به آن
- دانایی خدا و متهم نبودن او در آفرینش
- علم خدا به گناهان گذشته بنده
- داناتر بودن خدا (به زشتی گناه)، از خود بنده
- داناترین خلق
- علوی
- عمد
- عمره
- عوض
- جایگزینی شب و روز، به جای یکدیگر
- عفو الهی، در عوض ستمِ رسیده به بنده
- رحمت خدا، در عوض بدرفتاری دشمن با بنده
- عوض نکردن رستگاری شایسته، با چیزی
- عوض ازدسترفتهها
- عوض دادن به کار مسلمان، در دنیا
- عوض دادن خدا، به صاحبان گرفتاریها
- عفو خدا، در عوض عفو و گذشت بنده از دیگران
- عوض ستاندن اندوختههای مورد حرص
- عهدهداریِ سرپرستیِ نیک
- خدا، عهدهدار بینیازی بنده
- عهدهدار تندرستی مجاهد مسلمان شدن
- خدا، عهدهدار حاجت بنده
- خدا، عهدهدار روزی بنده
- پاداش خدا و آنچه برای بنده به عهده گرفته
- عهدهداری خدا و معرفت رمضان
- عهدهدار اجابت حاجت بنده شدن
- عیادت
- عیالوار
- عیب
- همسایگان عیبجو
- کثرت عیبهای پوشاندهشده، از بنده
- زشتی کردار بنده و شمارش عیوب خود
- عیب و نقصی باعث سرزنش
- خوی عیبناک
- توفیق پنهان نمودن عیب
- برداشتن بار عیبجویی بندگان، از دوش بنده
- عیبجویی قصدبددارنده درباره بنده، از او
- مشهور نساختن بنده، به کار عیبناکش
- بنده و نپوشاندن عیب آشکارشده مؤمن
- رمضان و حفظ شدن از عیوب تازه
- رمضان، پوشاننده اقسام عیبها
- عیوب، سبب مجهول ماندن منزلت بنده
- حسود، و نسبت دادن عیوبش، به دیگران
- عید
- غ
- اشاره
- غربت
- غرق
- غروب
- غفلت
- عدم غفلت فرشتگان، از شیفتگی به خدا
- عدم غفلت فرشتگان، از تعظیم خداوند
- پناه بردن به خدا، از خواب غفلت
- سبب آگاه شدن از غفلت خویش
- غفلت بنده، از بهره خود
- بیداری از خواب غفلت
- خواب غفلت و اعتماد نمودن به شیطان
- عطای خدا به بنده، در حال غفلت او از درخواست نمودن
- یاد خدا، در اوقات غفلت
- غافل نساختن بنده، از بخشش الهی
- غفلت و انجام تکلیف
- غافل نشدن شیطان، از بندگان
- غفلت بنده از شرایط واجبات
- از خدا غفلت نورزیدن
- نترسیدن بنده از غافل شدن خدا، درباره پاداش دادن به خوشنودکنندهاش
- غفلت، پوشاننده پندها
- بر غفلت بندگان
- علّت بهانه نداشتن غافل ، از آمدن به جایگاه (بهشت)
- از روی غفلت نبودن خودداری الهی
- بیداری بنده، از خواب بیخبران
- سبب غافل گشتن بنده، از تقرّب به خدا
- غفلت نادانان، نسبت به نعمتهای خدا
- غافل وانگذاشتن بنده، در گرداب نادانی
- غفلت عقلها، و طاعت الهی
- غفلت از تهدید الهی
- سبب غافل شدن تن بنده
- غفلت بنده از خواسته شدهها، درباره او
- غلام
- غلبه
- سلطه انسان، بر همه آفریدگان
- چیره گرداندن بنده، بر دشمنان دین
- حفظ فرمودن بنده، از تلخی غلبه پادشاه
- پناه بردن به خدا، از غلبه عصبیّت
- پناه بردن به خدا، از چیرگی شیطان
- چیرگی ستمگر، به حقّ بنده
- گرداندن سلطه شیطان، از بندگان
- توانا نمودن بنده، نسبت به مسلّط شونده بر او
- ایمنی یافتن مغلوب، تنها توسّط غالب
- سبب غلبه زهد، بر بنده
- تسلّط شیطان و عدم تسلّط انسان
- مغلوب نمودن شیطان، از تسلّط بر بندگان
- کفّار و چیرگی بر مرزهای مسلمانان
- غلبه دادن مجاهد مسلمان، بر دشمن خدا
- چیره نساختن دشمن خدا، بر مجاهد
- جایگاه بنده، جایگاه مغلوبشده شیطان
- توبه، و آسودگی اندام از قهر و غلبههای دردناک الهی
- غلبه سلطنت بی حدّ و مرز الهی
- غلبه نمودن شیطان، بر بنده
- عدم امتناع، در برابر غلبه خداوند
- چیره ساختن قرآن، بر هر کتاب مُنزل
- عدم توانایی سلطانی، در برابر غلبه خدا
- غلبه داشتن نشانههای خدا
- سپاسی برابر با غلبه عظمت خدا
- چیرهترین لشکرها
- نهراسیدن بنده، از قهر و غلبه خدا
- غلبه ناامیدی از رحمت خدا، بر بنده
- مسلّط ساختن محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او
- مسلّط نساختن دشمن، بر بنده
- روبرویی با قهر و غلبههای خداوند
- ترس پادشاهان، از قهر و غلبههای خدا
- شگفت از چیرگی پادشاهی خدا
- تسلّط دنیا، بر بنده
- غیبت
- ف
- اشاره
- فجر
- فراخوانی
- فراخی
- فراخی در روزی و عدم شکرگزاری بنده
- از زندگی فراخ، به سختی روی آوردن
- فراخی در باغهای بهشت، برای تابعین
- بیرغبت ساختن تابعین، نسبت به فراخی (زندگی) دنیا
- فراخ بودن (رحمت) خدا
- آبی سودمند، با جریانی وسیع
- فراخی دادن روزیها، با آب
- فراخ بودن روزی خداوند
- فراخترین روزی، در هنگام پیری
- تنگ گرفتن والدین بر خود جهت فراخی و گشایش فرزند
- فراخی روزی حلال
- فراخ بودن فضل و بخشش خداوند
- فراخ نمودن سینه بنده، در مقدّرات
- روان گرداندن فراخی روزیها، به سوی بندگان
- عامل فراخ گشتن تنگی لحدهای بندگان
- فراهم نمودن تندرستی و فراخی، برای بنده
- رحمت خدا، فراختر از گناهان بنده
- افزودن فراخی آنچه نزد خداست، برای بنده
- فراغت
- فراغت تن و سپاس نعمت
- فراغت، همراه با سلامتی (از آفات)
- فراغت در زهد
- فراغت از جنگ با دشمن
- چشاندن مزه فراغت، به بنده
- فراگیر (شامل)
- احاطه و فراگیری علم خداوند
- ملک فراگیر خداوند
- رحمت و علم فراگیر خداوند
- شرط مشمول دعای بنده قرار گرفتن
- (درخواست) ابری فراگیر
- فراگیری درخواست بنده، درباره همه دشمنان
- احاطه عفو خدا، بر ستمکاران
- رهایی دادن بنده، از احاطه شیطان
- نعمت و بخشش فراگیر خداوند
- احاطه خدا، بر همه چیز
- احاطه نداشتن مکانی، بر خداوند
- پاداشی فراگیرنده همه پاداشها
- درودی فراگیرنده درودهای جنّ و انس
- درودی فراگیرنده همه درودها
- کاستیای فراگیرنده بنده
- رسواییِ فراگیرنده
- عفو فراگیر الهی
- قدمت فراگیری عفو الهی
- احاطه شدن بنده، به وسیله گناهانش
- فراموشی
- خدا و فراموش نکردن ازدستدادهها
- پذیرش دعوت شیطان ، علی رغم عدم فراموشی بدیهای او
- حفظ آنچه بنده فراموش کرده، برای او
- عطای خداوند و عدم فراموشی یاد او
- فراموشی و توفیق انجام واجبات
- از یاد نبردن پدر و مادر
- فراموش کردن شیطان و فراموش نشدن توسّط او
- فراموشی و اصلاح حال بنده
- مرزدار اسلام و فراموشی دنیای فریبنده
- فراموشی دادن قلوب مشرکان، از حیله
- مجاهد مسلمان و از خاطر بردن یاد زن و فرزند
- بنده و فراموشی گرفتاریها
- علم فراموشیناپذیر خداوند
- عدم فراموشی کار ناپسند گذشته
- فراموشی، سبب ستم نمودن بر خود
- از خاطر نبردن یاد خدا
- در گروه فراموششدگان بودن
- فراوانی
- پاداش سرشار و فراوان الهی
- فراوانی نعمتهای پیوسته الهی
- فراوانی ستمدیدگانِ قدمبردارنده، در جهت ارجمندی دین خدا
- بخشش از زیادی عطای خداوند
- بینیازی، به زیادی و فزونی قوّت خدا
- فراوان ساختن نیکیها برای بندگان، در هر روز
- کم بودن خواسته بسیار بنده، نزد خدا
- دلالت قرآن، بر بخششهای فراوان خدا
- بسیار نبودن آنچه پایانش نیستی است
- گستراندن رحمت خدا، به باران فراوان
- آبی با فراوانی دائم
- سیراب شدن، با باران فراوان
- وسیله فراوان ساختن دارایی بنده
- فراوانی رحمت الهی
- عطای خویشان، همراه با منّت و نکوهش فراوان آنها
- بزرگی و فراوانی عطای الهی
- بسیار شمردن نیکویی اندک والدین
- کم دانستن نیکویی بسیار خود ، درباره والدین
- فراوان گرداندن روزی فرزندان، به دست والدین
- فراوان گرداندن بخششهای مرزداران اسلام
- فراوان ساختن تعداد مرزداران اسلام
- فراوان ساختن دارایی مرزداران اسلام
- وسیله رهاندن بنده، از وام
- منکر احسان بسیار خداوند
- بسیاری معصیت و نافرمانی بنده
- خوراک جنین، از زیادی خوراک مادر
- پناه بردن از آتش، به بسیاری رحمت خدا
- حرمتهای بسیار ماه رمضان
- تعجّب از فراوانی بخشش خدا
- فراوانی آزادشدگان خدا، در ماه رمضان
- آرزومندی فراوان دل، به ماه رمضان
- ادای اندکی از بسیار، در ماه رمضان
- بسیاری بازگشتِ (مغرور به کرم خدا)، در کیفر
- فراوانتر بودن نعمت خدا، از به شمارش درآمدن
- بسیاری احسان خدا
- خدا و عدم فزونی مانندی بر او
- یاری شدن کوشنده در بسیاری سپاس
- فراوانی سپاس، سبب افزایش نعمت
- درودی فراوان، بر محمّد صلیاللهعلیهوآله
- فراوان گشتن بهره محمّد صلیاللهعلیهوآله و آلش، از نعمتها و سودهای الهی
- فراوانی عطای خدا، در روز عرفه
- فراوانی محبّت خداوند
- فراوانی نعمتهای الهی
- فراوانی نصیب بنده، از احسان خدا
- بسیار نمودن سهمِ بنده، از بخششها
- فراوان گرداندن نصیب بنده ، از نیکیِ قسمت شونده میان مؤمنان
- شمارِ بسیارِ دشمنان
- اقرار به فراوانی نعمتها
- احسان خدا و فراوان ساختن نعمت
- سزاواری سپاس، در برابر بسیاری بخشش
- سزاواری سپاس، در برابر فراوانی نعمت
- عدم فراوانی نعمت، و عدم دستیابی به بهره خود
- روشن گرداندن چشم بنده، به نعمت وافر
- فراوان یافتن نعمتهای خدا
- بسیاری اندوهها
- فراوانی نعمت، علّت فریفتگی دلها
- بسیار دانستن گناهان
- بازگشت به فراوانی بخشش خداوند
- مرتکب گناهان بسیار
- فردا
- فرزند
- اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله و جدا شدن از زن و فرزند خود
- درود خدا بر فرزندان تابعین اصحاب
- فرزندان با ایمان و پناهگاه بازدارنده از شرّ شیطان
- پناه جستن از خدا، برای خود و فرزندان
- درود خدا بر محمّد صلیاللهعلیهوآله و فرزندانش
- دعا برای فرزندان
- تربیت، تأدیب و احسان به فرزندان
- بخشیدن فرزندان نرینه، به بنده
- پناه دادن بنده و فرزندانش، از شیطان
- درخواست از خدا برای خود و فرزندان، و شمول آن درباره مؤمنان
- مجاهد و از خاطر بردن یاد زن و فرزند
- فرزند نداشتن و فرزند کسی نبودن خدا
- فرستاده
- گردآمدن با پیامبران مرسل، در بهشت
- برابری ننمودن هیچ پیامبر مرسلی ، با محمّد صلیاللهعلیهوآله
- درود خدا بر فرشتگان رساننده غیب، به رسولانش
- درود خدا، بر فرشتگان فرستاده شده بر زمینیان
- درود فرستادن خدا، بر فرستادگانش
- ایمان واقعیِ پیروان رسولان
- علاقهمندی پیروان رسولان، به ایشان
- رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و اصحابش، دعوتکننده به سوی خدا
- محمّد صلیاللهعلیهوآله ، فرستاده خدا
- مهتر فرستادگان
- زیارت قبر رسول صلیاللهعلیهوآله
- به پا کننده جنگ، برای رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و اهل بیت او علیهمالسلام
- رسولان گرامی، در جایگاههای حاضران، در آخرت
- نفرستادن آفت، بر روزی بندگان
- فرستادن ابرها، از روی خشم الهی
- پیامبران مرسل، بهرهمند از پاداش الهی
- نماز و سنّت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله
- پیامبران مرسل، و عبادت در رمضان
- درود فرستادگان خدا، بر محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او
- عامل برپایی سنّتهای رسول خدا صلیاللهعلیهوآله
- تقرّب جستن به خدا و رسولش
- تصدیقکنندگان رسول خدا صلیاللهعلیهوآله
- تکذیب رسل، و عدم کاهش فرمانروایی خداوند
- تصدیق نمودن فرستادگان خداوند
- فرشته
- سپاسی تنگکننده جا بر فرشتگان
- نزدیکترین فرشتگان الهی و ستودن خدا
- برابری نکردن هیچ فرشته مقرّبی ، با پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- درود خدا بر فرشتگان و بیان ویژگی، اسما و مسؤولیت ایشان
- فرشتگانی با مرتبهای پایینتر از دیگران
- درود خدا بر روحانیّون از فرشتگان الهی
- اصناف گوناگون فرشتگانِ مختصّ خدا
- بینیازی فرشتگان از خوردن و آشامیدن
- درود خدا، بر فرشتگان و رسولانش
- رساندن درود بندگان، به فرشتگان
- قرار دادن گواه صادقی از فرشتگان، برای بندگان
- جای دادن فرشتگان، در آسمان و زمین
- فرشتگان و آبرسانی به بندگان
- یاری دادن مرزداران اسلام، به فرشتگان
- برانگیخته شدن لشکری از فرشتگان، علیه مشرکان
- فرشتگان مقرّب ، در جایگاه گواهان ( در قیامت )
- فرشته مرگ و گرفتن جانها
- اعمال فرشته مرگ
- بهترین پاداشِ داده شده به فرشته مقرّب را به پیامبر صلیاللهعلیهوآله دادن
- فرود آمدن فرشتگان و روح، در شب قدر
- فرشتگان، و آوردن طاعات بنده به درگاه خدا
- درخواست از خدا، به حقّ فرشته مقرّبش
- درود بر فرشتگان مقرّب
- درودی جمعکننده درودهای فرشتگان
- یاری شدن ولیّ خدا، به وسیله فرشتگان
- فرصت
- فرقان
- قرآن، فرقان و جداکننده حقّ و باطل
- آشکار گشتن حقّ، با فرقان الهی
- عدم تردید در فرمان الهی
- حکمت فرمانهای الهی
- آماده شدن پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، برای انجام امر الهی
- فرشتگان و اختیار ننمودن کوتاهی در امر خدا
- اسرافیل، منتظر فرمان خدا
- توفیق امر به معروف
- یاری نطلبیدن از حکمکنندهای، جز خدا
- فرمان خدا، به دعا
- فرمانبری از فرمان خدا، به دعا و لبّیک به آن
- فرمان دشمنی کردن با شیطان
- حکم کردن بنده، به زیان خود
- نبودن فرمانی با فرمان خدا، برای بنده
- فرمان خدا، به اطاعت از خود
- فرمان الهی و رغبت به پاداش
- کوتاهی بنده، به انجام فرمان خدا
- کردار زشت، و فرمان الهی
- فرمان دادن خدا و ترک فرمان او
- تسلیم شدن در برابر فرمان الهی
- آگاهی از فرمان الهی و تجاوز از آن
- فرمان خدا به شنیدن سخنان محمّد صلیاللهعلیهوآله و اهلبیت او علیهمالسلام
- سرپیچی از امر خدا و عدم شتاب او در کیفر نافرمان
- نگهداشتن بنده و فرمان خدا
- پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، بیانکننده فرمان خدا
- فرمان خدا، به روزه ماه رمضان
- مهلت خدا و بازگشت بنده به فرمانش
- بازگشت گفتار و کردار بندگان، به فرمان خدا
- برگزیدگان خدا، برای فرمان او
- دوستان ائمه علیهمالسلام ، تسلیم فرمان ایشان
- خلاف فرمان خدا عمل کردن
- آمدن به درگاه خدا، از درهای فرمان داده شده
- فرمان خدا و پیشی گرفتن به نیکیها
- برگزیدگان خدا و تغییر یافته دیدن حکم الهی
- حکم خدا و درخواست بنده
- حکم خدا و خیر بنده
- نپسندیدن حکم خدا، و عدم توانایی بر بازگرداندن فرمانش
- فرمان خدا به پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، جهت تسبیح او به اسم عظیم
- یقین داشتن به نفوذ امر الهی
- ویژگیهای فرمان خدا:
- فرمانبری
- فرمانبری مخلوقات از انسان، به قدرت الهی
- به اطاعت بندگان درآمدن مخلوقات
- آزمایش طاعت و فرمانبری بندگان
- سپاسی پشتیبان طاعت و فرمانبری بنده
- اطاعت میکائیل، از خدا
- فرمانبری آسمانیان، از جبرئیل
- فرمانبری تابعین اصحاب، از خدا
- نگرش خدا به عملکرد بندگان، در اوقات طاعت
- هدایتکننده به اطاعت خداوند
- فرمانبری اشیا، به اراده خدا
- بزرگ داشتن فرمانبری خدا
- فرمانبری از خدا، عامل نجات فرمانبران
- اندام بندگان و اطاعت خداوند
- ایستادن فرمانبردار خوار، به درگاه خدا
- فرمانبری از خدا، تنها به وسیله خودداری از معصیت
- تندرستی و توفیق اطاعت خدا
- سستی بیداری بنده، هنگام فرمانبری خدا
- گماشتن بنده، به فرمانبری
- شیطان و گمراه کردن بندگان، از اطاعت خدا
- عدم فرمانبری از شیطان
- فرمان به دشمنی با شیطان
- فرمانبری از به راه راست آورنده بنده
- گماشتن بنده، به فرمانبری از خدا
- فرمانبری خدا، و نائل آمدن به آنچه نزد اوست
- دل بنده و فرمانبری از خدا
- خو گرفتن با فرمانبران خداوند
- توفیق انجام فرمانبریِ واجب شده
- سبب عمل به طاعت خدا
- فرمان خدا، به اطاعت بنده از او
- توانایی داشتن به فرمانبری از خدا
- چگونگی فرمانبری والدین، در نظر فرزند
- فرمانبری فرزندان، از خدا
- فرمانبری فرزندان، از پدر و مادر
- اطاعت خدا و توفیق یافتن بنده به خیر و صواب
- به درگاه خدا آمدن، در حال فرمانبری
- نیّت بنده و اطاعت خداوند
- اندک شمردن فرمانبری از خدا
- فرمانبری نفْس، از شیطان
- سپری شدن عمر بنده در راه فرمانبری از خدا
- آتش دوزخ و فرمانبری از او
- فرمانبری از مشیّت و خواست خدا
- قرار گرفتن در زمره فرمانبران پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- اطاعت از خدا، عامل شریف گشتن بنده
- رعد و برق، و فرمانبری خدا
- تلاش در جهت فرمانبری خداوند
- عابدترین بندگان، و فرمانبریِ خداوند
- پاداش خدا، به فرمانبری کم
- پاداش الهی و به فرمانبری خدا درآمدن
- فریب شیطان و اطاعت بندگان از خداوند
- رفتار خدا، با فرمانبردارش
- پاداش خدا به فرمانبران
- عطا به فرمانبر و گنهکار ، با وجود عدم شایستگی آنها
- روزی، و توانایی یافتن بر فرمانبری خدا
- فرمانبری نمودن از خدا
- میراندن بندگان، در حال فرمانبری
- قرار گرفتن در زمره اطاعتکنندگان خدا
- ماه، آفریدهای فرمانبردار
- کامل ساختن نعمت، با کامل شدن طاعت
- فرشتگان، و آوردنِ طاعات بندگان به درگاه خدا
- کوشایان در اطاعت خدا
- رمضان و فرمانبری از خدا
- پذیرفتن بازگشت به طاعت، از توّابین
- فرمانبری همه آفریدگان، برای تسلیم در برابر خدا
- درود فرمانبران خدا، بر محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او علیهمالسلام
- وجوب فرمانبری از امام عصر خود
- فرمانبران ولیّ خدا
- دوستان ائمه علیهمالسلام و فرمانبریشان از ایشان
- درخواست از خدا، و گستاخیِ فرمانبران
- پیوستگی اطاعت نمودن از پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، به فرمانبری خدا
- سرپرستی خدا، از اطاعتکنندگان
- دل بنده و اطاعتکنندگان خداوند
- فرمانبری بنده، از خدا
- سیراب شدن دل، با طاعت الهی
- تقسیم عمل به طاعت، در بین مؤمنان
- امامان و وجوب فرمانبری از ایشان
- عدم افزایش پادشاهی خدا، با فرمانبری فرمانبران
- عملکنندهترین بندگان، به طاعت الهی
- فروتن و خوار
- فروتنی
- فروتنی فرشتگان، در پیشگاه عظمت الهی
- توفیق فروتنی
- فقر و فروتنی برای درخواست از غیر خدا
- همسایگان و فروتنی با آنها
- با فروتنی دیده به زمین دوختن
- برشمردن گناه، با فروتنی
- آشکار نمودن راز برای خدا، با خشوع
- با تنی فروتن و گردنی افتاده، پیش خدا آمدن
- فروتنی برای آتش دوزخ
- بهجا آوردن نماز، در نهایت خشوع
- شبهای ماه رمضان و فروتنی برای خدا
- تواضع در برابر خدا
- فروتنی، برای عظمت و بزرگی خدا
- فروتنی بنده، در پیشگاه خدا
- خلوت با خدا، و فروتن گشتن بنده
- مهربان گرداندن دل بنده، با فروتنان
- خاضعترین افراد، در درگاه خدا
- درخواست عبادت فروتنان
- فرود
- فرود آمدن فرشتگان، با دانههای باران
- فرود آمدن کیفر
- فروآمدن و خم شدن، برای خدا
- سر فروآوردن، برای عزّت و بزرگی خدا
- فرود آمدن هر چیز، پیش از رسیدن به پایان ملک خدا
- فرود آوردن بنده، در میان بهشت
- فرود آمدن در خانه پوسیده (قبر)
- فرود آمدن فرشتگان، در شب قدر
- فرود آمدن به درگاه غیر خدا
- فرود آمدن بلا
- فرود آوردن حاجت، به درگاه الهی
- فرود آوردن بیچیزی خود به درگاه خدا
- فرود آمدن در درّههای نابودی
- فرود آمدن در عقوبت الهی
- فرود آمدن ستمگر، در دام خود
- فرورفتن
- فروریختن
- فروش
- فریادرسی
- خدا، و رسیدن به فریادِ فریادرسخواه
- فریادرسی خواستن گنهکاران ، به سبب رحمت خدا
- خدا، فریادرس هر خوارشده تنها
- غمهای سخت و فریادرسی از خدا
- بزرگی گناهان، و فریادرسی از خدا
- نیاز به فریادرسی احسان خدا
- نزدیکی فریادرسی خدا، به فریادرس خواهان
- خواندن خدا و طلب فریادرسیاش
- فریادرسی خواستن از خدا
- جز خدا، فریادرسی برای نیاز خود نیافتن
- فریب
- تابعین و مکر شیطان
- مکر نمودن به سود بندگان
- مکر کردن با دشمنان اسلام
- فریفتگی و بیباکی از کیفر خدا
- مکرها و فریبهای شیطان
- دور داشتن مکر شیطان، از بنده
- فریفتن شیطان
- باطل نمودن حیلههای شیطان
- بیبهره و باطل گرداندن مکر شیطان
- عدم پیروی از شیطان، زمان فریفتن بنده
- فریبنده نبودن برق ابر
- مکر بنده، در برابر حیلهگر
- دور ساختن مکر قصد بد کننده، درباره بنده
- بازگرداندن مکر قصد بد دارنده درباره بنده، به گردنش
- شیطان، دشمنی مکرکننده برای بندگان
- گمراهی، نتیجه مکر شیطان با بنده
- نگهداشتهشدگان از مکر شیطان
- مکر مرزداران اسلام، به دشمنان
- فریبدهنده و گولزننده بودن دنیا
- زمان برتافتن عنان فریب شیطان، از بنده
- زاری به درگاه خدا، جهت برگرداندن مکر شیطان
- فریب خوردن از شیطان و نافرمانی خدا
- از روی فریب خوردن نبودنِ طمع بستن (به رحمت الهی)
- مغرور نشدن صدّیقین، به (رحمت) خدا
- بیگزندی از فریب آرزو
- نیرنگهای فریبنده آرزو
- دور گرداندن بنده، از فریب شیطان
- مهلت خدا و مغرور شدن متجاوزان
- مغرورشده و فریبخورده، به (کرم) خدا
- عدم مکر با خدا
- لغزشِ فریفتگان
- خدا و مکر نکردن با بنده
- فریبهای ستمگر
- مکر و نیرنگ حسود
- فسق
- فضل
- خدا، صاحب فضل عظیم
- طلب فضل خدا، در روز
- تفضّل به بنده، در دو طرف روز
- طالب فضل الهی
- شادمانی بخشیدن به بنده ، و درخواست فضل خدا
- اطمینان بنده، به فضل الهی
- فضل خدا و اعتراف بنده، به زیانش
- نتیجه بازداشتن فضل خدا، از بنده
- سود رساندن به همسایگان، با فضل وافر
- افزایش بینایی همسایگان امام علیهالسلام ، نسبت به فضل او
- برگرداندن خواهش خود، از نیازمند به فضل خدا
- گستردن فضل الهی، بر بنده
- تنگی نکردن فضل خدا، از بنده
- نیاز به فریادرسی فضل خدا
- خوراک دادن جنین، به فضل خدا
- رفتار خدا با آفریدگان، از روی فضل
- خداوند، صاحب فضیلت
- بازداشته نشدن فضل خدا، از بنده
- پیامبر صلیاللهعلیهوآله و بهترین فضل الهی
- بهجا آوردن همه فضیلتهای نماز
- جویا شدن از همسایگان، با فضل و بخشش
- فضل خدا، سبب سپاسگزاری از او
- ستایش خدا، به واسطه احسان و فضلش
- رابطه بخشندگی خدا و فضلش
- محروم شدن از فضل ماه رمضان، با سپری شدنش
- عامل بیبهره شدن از فضل ماه رمضان
- دریافت فضل پسندیده، در ماه رمضان
- نقصانناپذیری فضل خدا
- درخواست شدن، از فضل خداوند
- طلب نکردن فضل الهی و دچار خشکسالی شدن
- رساندن فضل خدا، به بنده
- سزاوارتر بودن خدا، به فضل
- افزودن فضل خدا، بر بنده
- طلب فضل خدا و اندک ندادنش به بنده
- آنچه فضل خدا موجب میشود:
- أ. بینیازی (از غیر خدا) و توانگری
- ب. دست یافتن به توبه
- ج. نترسیدن (از دوری گزیدن دیگران)
- د. گشودن درِ آسایش، به روی بنده
- ه-. گذشت خدا، از بنده
- و. آرام شدن بنده
- ز. نوشتن کردارهای پاکیزه، برای بنده
- ح. فراخ گشتن روزی حلال، بر بنده
- ط. رسیدن به آنچه خدا برای بنده، (در آخرت) روان ساخته
- ک. پوشاندن (گناهان) بنده
- ل. سزاواری خدا
- م. راضی شدن خدا، از بنده
- ن. نیکبختی
- س. عطایی چندین برابر پاداش ارزانی شده به برخی، در رمضان
- ع. پیوسته نمودن حمد، به افزایش پی در پی
- ف. مهربانی خدا، با بنده
- فطر
- فقدان
- مفقود نگشتن عزّت خداوند
- سبب فقدان پاداش فرمانبردار
- غمانگیز بودنِ فقدان ماه رمضان
- پناه بردن به خدا، از خوار شمردن فقرا
- فقیرترین فقیران
- نسبت دادن فقر، به آفریدگان
- آفریدگان، فقرای درگاه خدا
- عامل برطرف شدن فقر از بنده
- شکوه نمودن از فقر به خدا
- درخواست آزمایش نشدن به فروتنی برای غیر خدا، هنگام فقر
- سبب فقیر نشدن بنده
- بنده فقیر و بیچیز خدا بودن
- ناامید نفرمودن بنده فقیر یا غنی، از روا شدن درخواستش
- قدرت نداشتن بنده، بر فقر
- توانگر شدن از فقر، به بینیازی خدا
- دارایی طلبیدن از غیر خدا و فقیر شدن
- محبوب گرداندن همنشینی با فقرا، برای بنده
- رفتار خدا با بنده؛ رفتار توانگر با فقیر
- درخواست از خدا، همانند بندهای فقیر
- افزودن فقر بنده، به درگاه خدا
- فقر بنده به خدا و غنای خدا از بنده
- فرود آوردن فقر خود به درگاه خدا، در روز قربان و جمعه
- خواندن خدا و فقیر درگاهش بودن
- فلک
- تصرّف ماه، در فلک تدبیر
- فناناپذیری گنجینههای رحمت خدا
- زیانی در (دنیای) فانیشونده
- فانی نگشتن خزائن الهی، با درخواست از خدا
- اندک بودن آنچه پایانش فناست
- فانی شدن دنیا
- پوشاندن (گناهان) بنده، در سرای نیستی
- ثروتی فنانشدنی
- تعلّق گرفتن پاداش، به عمل کوتاه مدت نیست شدنی
- فانی نگشتن مهربانی خدا
- فانی نگشتن معادن احسان خدا
- فانی نگشتن کلمات خداوند
- درودی فناناپذیر، بر محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او
- فناناپذیری ذات خداوند
- فوت [از دست رفتن]
- فوت نشدن چیزی نزد خداوند
- از دست نرفتن کار نیک
- سبب فوت احسان الهی
- باران، بازگرداننده آنچه از دست رفته
- نزد خدا بودنِ عوضِ هر چه فوتشده
- علم الهی، مانع از فوت امور
- اندوهناک شدن بر ماه رمضان پیش از، از دست رفتنش
- ترس از فوت شدن وقت
- از دست خدا نرفتنِ پرستشکننده غیرِ او
- فهم
- ق
- اشاره
- قبر
- قبض
- قبیله
- قتل
- قدم
- گام برداشتن به سوی پایان زندگی
- هجرت پیامبر صلیاللهعلیهوآله از قدمگاهش ( محلّ پرورشش )، به غربت
- سبب لرزش پاهای بنده
- ایستادن در برابر خدا، تا ورم نمودن پاها
- جای پای شیطان
- سبب آرزو نکردن پیوستن گامی به گام دیگر
- عامل بازدارنده قدمهای بنده، از بردن او به سوی گناه
- لرزیدن پل دوزخ و پابرجایی گامهای بنده
- با گامهای خود به سوی حرام نرفتن
- لغزش پای بنده (در گناهان)
- قرآن، هویداکننده راههای احکام
- ارتباط قرآن، با بنده
- قرآن و انداختن بار سنگین گناهان، از بندگان
- پاککنندگی قرآن، به سبب پاکیاش
- قرآن و درخواستهای بنده از خدا
- رمضان، ماه نزول قرآن
- قرآن و افزایش حسنات
- فرستادن قرآن و نور، در ماه برگزیده سال
- قرارگاه
- قصاص
- قصد
- فرشتگان و عدم قصد نگریستن به خدا
- تابعین و قصد طریقه صحابه
- قصد خیانت نمودن به کسی
- تمایل به تصمیمی خوشنودکننده خدا
- سبب گراییدن بنده، به ناامیدی
- با رغبت، خدا را قصد نمودن
- بازداشتن شیطان، از تصمیمش
- عفو الهی را آهنگ نمودن
- قصدبدکننده، درباره بنده
- قصد فحشا، و عامل دلیر شدن بر انجام آن
- قصد کار شایسته و بازدارندگی شیطان از آن
- مرزداران اسلام و قصد پشت کردن به دشمن
- قصد جنگ و جهاد نمودن
- با ترس، خدا را قصد نمودن
- اوّلین قصد معصیت خدا و سزاواری همه کیفرها
- توبه قرار دادنِ قصد ترک بدیها
- قصدکننده طریقه قرآن و گمراه نگشتنش
- مهلت الهی و قصد ستم نمودن بنده، به خود
- قصد نکردن بازگشت به گناه
- قصد آمدن به درگاه خدا
- عزمْ بودن اراده خدا
- خدایی بودن قصد بنده
- برای نیاز خود، خدا را قصد نمودن
- انتقام گرفتن از قصدِجنگدارنده
- قصد ستمگر؛ فساد و تباهی
- حسود، و قصد بنده را نمودن
- قطره
- قفل
- قلعه
- قناعت
- پناه بردن به خدا، از کمی قناعت
- سبب قناعت بنده، به مقدّرات
- قانع نمودن بنده، به مقدّرات
- قیام پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، به جنگ با دشمنان
- رمضان، ماه قیام و برخاستن
- ترغیب به قیام ( برای نماز شب )، در ماه رمضان
- قیام (در شبهای رمضان)، به یاری خدا
- درآمدن به رحمت الهی، با قیامِ (شبانه در ماه رمضان)
- عهدهدار شدن روزه و قیام، در ماه رمضان
- قیامت
- سپاس خداوند، آسانکننده راه رستاخیز
- سپاسی جاوید از خدا، تا روز قیامت
- درودی از امروز تا روز قیامت، بر تابعین
- تأخیر انتقام از ستمگر، تا روز رستاخیز
- رستگاری در قیامت
- امنیت و آسایش روز معاد
- شفیع بندگان، در روز قیامت
- سبب رهایی در عرصه قیامت
- قرآنْ جلودار بندگان به سمت بهشت، در قیامت
- رسوا نساختن بندگان، در برابر حاضرانِ قیامت
- نجات از ترس و اندوه روز رستاخیز
- نزدیکترین پیامبر به خدا، در روز قیامت
- عبادت خداوند، تا روز قیامت
- قیامت و گذشت خداوند
- درخواست بنده از خدا، در روز قیامت
- ویژگیهای روز قیامت:
- أ. یاری نشدن کسی توسّط دیگری
- ب. رسیدن به سزای اعمال و ستم نشدن به کسی
- ج. آمدن گواه و رانندهای، با هر کس
- د. آشکار نمودن اخبار بندگان
- ه-. نیاز به خدا
- و. ترس بزرگ و اندوه
- ز. حسرت و پشیمانی
- ح. سیاه شدن روی ستمگران
- ط. خوار نگشتن پیامبر صلیاللهعلیهوآله و مؤمنان
- ی. برانگیخته شدن، برای دیدار خدا
- ک. آشکار شدن پنهانها
- ک
- کار
- فرشتگان و گماشتگی به کار
- سزاوارترین کارها به ذات خدا
- مقدّر نمودن فراغت از کارها، برای بنده
- گذشتن زمان کار و روآوری به خدا با توبه
- نیکی تقدیر بنده، در همه امور
- کاری درخور ستمگر و دشمن بنده
- بنده و انجام مانند کارهای ستمگر
- شمارش نمودن کارهای پنهانی خود
- اصلاح کار گنهکاران
- درستترین کارها
- نظر داشتن به بنده، در همه کارهایش
- صلاح کار بنده و علم الهی
- پیشرفت نمودن بنده، در کارها
- به عهده گرفتن کار فرزند، توسّط والدین
- بسیاری کار والدین، برای پرورش فرزند
- کوشش والدین، در کار فرزندان
- مقرّر فرمودن کار مرزداران اسلام
- کار خدا، در روز بدر
- عطا فرمودن عوض کار مسلمان، در دنیا
- نگران شدن از کار اسلام
- مغلوب بودن هر کس جز خدا، بر کار خود
- به طول انجامیدن کار بنده، در چاره وام
- پناه بردن به خدا، از کار و بیخوابی قرض
- عدم فراموشی کار ناپسند گذشته
- پنهان نبودن کارهای کوچک، از خدا
- کارهای نهانی و علم الهی
- کار بنده و قدرت الهی
- خدا، مالک کار بندگان
- آرزو، و بازداشته نشدن بنده از کارِ (نیک)
- عامل گرد آوردن کارهای پراکنده بندگان
- تدبیر خداوند، در مورد کار ماه
- هلال ماه نو و کاری نو
- فرود آمدن فرشتگان در شب قدر، برای (انجام) هر کار
- ماه رمضان، از جمله کارهای برگزیده، از جانب خداوند
- عدم یاری خدا در کارش، توسّط وزیری
- بزرگی کار خدا
- سامان یافتن کارِ دوستداران ائمه علیهمالسلام
- انتخاب کسی توسّط خدا، برای کار خود
- کار دنیا و آخرت، و تنها به خدا امید داشتن
- پرسش نشدن از خدا، درباره کار بنده
- بینیازی بنده (از دیگری)، در همه کارها
- امید داشتن در همه کارها، به خداوند
- کاستی
- نبود افزایندهای، برای هر که خدا از او کاسته
- نبود کاهندهای، برای هر که خدا به او فراوانی داده
- کاسته نشدن از بنده در صورت عطای الهی
- کامل ساختن خوی پسندیده ناقص بنده
- کاستن از نیکیها
- کاستن شمار دشمنان مرزداران اسلام
- جلوگیری از کاستن مسلمانان
- کاسته نشدن از خدا، با عطا نمودن
- بهخدمت گرفتن ماه با فزونی و کاستیاش
- کاستی نیافتن گنجینههای خدا
- کاستیناپذیریِ فضل الهی
- کاسته نشدن از ملک الهی ، با نافرمانی گنهکاران
- کاسته نشدن از ملک خدا، با شرک آوردن به او
- کالا
- کام
- کامل
- کامل گشتن وعده خداوند
- سبب کامل شدن کینه ستمگر
- وسیله کامل نمودن روزیهای پاکیزه
- کاملترین ایمان
- وسیله کامل گرداندن نیّت بنده
- کامل گرداندن خوی پسندیده ناتمام بنده
- وسیله کامل گرداندن اوصاف (اخلاقی) بنده
- عوامل کامل گرداندن خیر دنیا و آخرت، برای بنده
- کامل گرداندن عطایا
- کاملترین بهرههای همسایگان
- جنگ برای کاملتر شدن نصیب الهی
- کاملترین درودها
- کمال توانایی، بلندپایگی و برتری خدا
- رساندن بنده، به شکلی کامل
- کاملتر قرار دادن شکرگزاری بنده، برای امور بازداشته شده از او
- سبب آرزو نکردن تمام نمودن ساعتی پس از ساعت دیگر
- عامل کامل نمودن کرامت بنده
- الهام کامل دانش شگفتی های قرآن ، به محمّد صلیاللهعلیهوآله
- کامل ساختن نور محمّد صلیاللهعلیهوآله
- کامل ساختن نعمت، با کامل شدن طاعت
- نماز خواندن، با کاملترین طهارت
- کامل گرداندن نور مؤمنان، در قیامت
- تمام شدن وقت ماه رمضان
- کاملتر شدن کرم، احسان و نعمت الهی
- سپاسی با مزدی کامل
- زیادهروی در کامل بهجا آوردن سپاس
- کاملترین نیکیها، برای پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- کامل شدن بخششهای خدا بر محمّد صلیاللهعلیهوآله و آلش
- تمام نمودن فراوانی نعمتها، بر بنده
- کامل نمودن انعام الهی، برای بنده
- کامل گشتن احسان الهی، علی رغم بدی بنده
- سپاسی کامل، از خدا
- کاهلی
- کاهلی در بندگی خدا
- فرموده خدا در کتابش، درباره ناسپاسان
- آمدن سوگند به دنبال وعده الهی ، در کتاب خدا
- فرمایش خدا، در کتاب محکمش
- فرموده خدا در کتابش، درباره ثبات اندام
- ختم کتاب خداوند
- ویژگیهای کتاب خداوند
- شرح دادن کتاب خدا، برای بندگان
- کمک به بندگان، در خواندن کتاب خدا
- سختی زبانها و نیکویی عبارت کتاب خدا
- مرتبطین با قرآن
- نزول کتاب خدا، بر پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- نتیجه اعتراف به از جانب خدا بودن کتاب او
- حاملان قرآن
- برتری کتاب خدا
- کتاب خدا و بهپا داشتن محمّد صلیاللهعلیهوآله ، برای راهنمایی
- بهپا داشتن کتاب خدا، به وسیله ولیّ او
- ستمگران، و نابود کردن کتاب خدا
- دورافتاده دیدن کتاب خدا
- بندگان را به کتاب الهی، مژده دادن
- یافتن فرموده خدا، در کتاب او
- پذیرفتن کتاب خدا
- کتاب اعمال
- کجی
- کرامت
- گرد آمدن با پیامبران، در محلّ کرامت همیشگی خدا
- افزایش کرامت فرشتگان
- کرامت داشتن والدین، نزد خداوند
- رساندن والدینْ همراه با تکریم، به جایگاه سلامت (در بهشت)
- سبب گرد آمدن والدین و فرزندان، در سرای کرامت
- مرزداران اسلام و منازل کرامت
- مسلمان و رسیدن به کرامت الهی
- گستردن بسترهای کرامت، برای بنده
- وسیله کامل گشتن کرامت بنده
- وسیله رسیدن به منازل کرامت
- پیامبر صلیاللهعلیهوآله و بهترین کرامت الهی
- رسیدن به کرامت الهی
- فراوان ساختن کرامت الهی، بر پیامبر صلیاللهعلیهوآله و آل او
- بازگرداندن بنده، به فراوانی کرامت الهی
- جزا دادن خدا، به کردارهای نیک و بد
- استوار گرداندن اندام کردارها، در بندگان
- محبوبیّت عمل برای آخرت، نزد پیروان اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله
- رسوا نکردن بندگان، به بدی کردارشان
- توفیق انجام عمل خیر
- خودپسندی در عمل
- نوشتن کردارهای پاکیزهای برای بیمار، در حال بیماری
- بدی کردار و شرمندگی بنده
- زیر بار کردار شیطان نرفتن
- بهترین کردارها
- کردار بنده و عفو الهی
- انجام پاکیزهترین عمل،هنگام تشابهاعمال
- علم با عمل
- نیکو گرداندن کردار بنده
- عملی خوشنودکننده خداوند
- رغبت و مواظبت در عمل برای خدا
- عمل کردن به بندگی خدا
- شیطان و بازدارندگی بنده، از عمل شایسته
- اعمالی شوینده چرکی خطایا
- دانایی خدا به کردار بنده
- نادان نبودن بنده، به بدی کردارش
- ضعفِ کردار بنده
- کردار بنده و سزاواری خشم خدا
- احسان الهی و کردار فرمانبر و گنهکار
- سبب رسیدن به توفیق در عمل
- کردار درست و کوتاه گرداندن آرزو
- اعمال شایسته و کُند شمردن بازگشت به خدا
- خدا، اصلاحکننده کردار تبهکاران
- کردار بنده و ترازوی عدل
- کردار بندگان، در گردن آنها
- ویژگیهای کردارهای پاکیزه ماه رمضان
- فراوان گشتن اعمال، در ماه رمضان
- عمل شایسته و به دست آوردن حقّ خدا
- جزا دادن خدا به عمل اندک
- کردار شایسته پیشفرستادهشده
- یاری کردن بنده، به کردار نیکو
- تقسیم نمودن عمل به طاعت، در بین اهل ایمان
- کردار بنده و آمرزش الهی
- عملکرد عبادی امام سجّاد علیهالسلام
- عملکنندهترین بندگان، به فرمان خدا
- هلاک گشتن بنده، با کردارش
- اندک شمردن کردار خود
- بنده در گِرُوی کردار خویش
- محبوبیّت عاملی به سبب عملش، نزد خدا
- عملی منجر به رها نکردن دین خدا
- کرسی
- سپاسی برابری کننده با کرسی بلند پایه الهی
- بخشنده بودن خدا
- تنگ نگشتن کرم خدا، از درخواست بنده
- کرم خدا، شفیع در خطاها
- کریمترین کس
- عدم وجودِ (بخشندهای)، کریمتر از خدا
- اتمام حجّت الهی و کرمی از عفو خدا
- بازگشت آرزوها و پایان کرم خدا
- کاملتر شدن کرم الهی
- خدا، در منتهای کرم
- خداوندِ کریم و بخشنده
- کرم الهی و فراوانی (نعمت)
- اعتماد نمودن به کرم خدا
- آنچه کرم خدا موجب آن میگردد:
- کَری
- کسادی
- کسب
- کسوف
- کشت
- کفر
- کلمه
- کلید
- کمان
- کمین
- کَندن
- کُندی
- کنیز
- کوبیدن
- کوتاهی
- فرشتگان و عدم کوتاهی در فرمان الهی
- کوتاهی در سپاسگزاری از نعمت
- کوتاهی نمودن و آمرزش خواستن
- حاجت بنده و کوتاهی طاقتش
- کوتاهی در سپاسگزاری خدا
- بخشیدن کوتاهی والدین، در مورد فرزند
- کوتاهی ننمودن عفو خدا، از بنده
- کوتاه بودن عمل گنهکار و فرمانبر
- پاداش درازمدّت به عمل کوتاهمدّت
- عامل کوتاه گرداندن آرزو، از بندگان
- کوتاهی در بزرگداشت خدا
- شبهای ماه رمضان، و کوتاهی در نماز و تضرّع به درگاه خدا
- کوتاهی بنده و عهدهداری روزه
- کوتاهی نمودن (در عبادت)، در رمضان
- تقصیر از (ادای) حقِّ الهی
- کوتاهیِ هر ستاینده، از سپاسگزاری خدا
- کوتاهی در حقّ الهی
- فراوانی نعمت و کوتاهی بنده
- عذاب خدا و کوتاهی بنده
- سبب کوتاهی بنده:
- کوچ
- کوچک
- نرهیدن هیچ خُردی، از خدا
- کوچکی منزلتها، در برابر منزلت خدا
- بدی جدایی بنده از روز، با به جا آوردن گناه کوچک یا بزرگ
- کوچک شمردن معصیت و نافرمانی
- کوچک شمردن گناه خرد
- کوچکی خواهش بنده ، در برابر وسعت رحمت خداوند
- کوچک و حقیر بودن بنده
- پناه بردن به خدا از شرّ هر کوچک و بزرگ
- پرورش دادن فرزندان کوچک والدین، برای ایشان
- کوچک ساختن مقام دشمن در دل مجاهد
- توبه از گناهان بزرگ و کوچک
- گناهان خرد هلاککننده
- کوچکترین احسان و نعمت خدا
- خرد بودن هر بزرگی، در برابر خدا
- کوچک و خوار گشتن منزلت بنده
- توبه نصوح و باقی نماندن گناهان کوچک و بزرگ
- پروردن بنده، در کوچکی
- کودکی
- کوری
- کور گرداندن دیده دلها
- از روی نابینایی نبودنِ پذیرش دعوت شیطان
- کوری از راه خدا
- کور ساختن چشم قصد بد دارنده درباره بنده
- نتیجه باز شدن ابرهای کوری
- خدا، کورگرداننده چشم مصائب
- فرشتگانِ نگهدار عرش، و کوشش در امر الهی
- کوشش فرشتگان و عدم خستگی
- کوشش در دعا و خواندن خدا
- کوشش در دوستی خدا، و خوار ساختن شیطان
- کوشش در کاری بازدارنده (از عبادت خدا)
- کوشش والدین در کار فرزندان
- قطع اهتمام بنده، به روزیِ ضمانتشده
- تلاش جهت توبه محوکننده(ی بدی)
- نزدیک شدن زمانِ تلاش برای توبه
- کوشش بنده، و نرسیدن به طاعت الهی
- سبب از دست رفتن کوشش بنده
- ماه، آفریدهای کوشا
- کوشش در بسیاری سپاسگزاری از خدا
- کوشش جهت خوشنودی ولیّ خدا
- کوشش دوستان ائمه علیهمالسلام ، در اطاعت از ایشان
- کوشیدن در جهت خوشنودی خدا
- کوشش جهت نزدیکی به خدا
- احسان خدا و کوشش بنده، در نافرمانی او
- کوه
- کیفر
- جزا دادن به بدکرداران و نیکوکاران
- جزا داده شدن در قیامت
- سپاسی پناهدهنده از کیفر الهی
- آزاد نمودن گردنها، از کیفر الهی
- پناه بردن به خدا، از رسیدن کیفر الهی
- سبب بهجا نماندن کار بدِ مستوجب کیفر
- نتیجه نترسیدن از کیفر الهی
- نیازمودن ستمگر، به آسودگی از کیفر
- نمونهای از کیفر دشمن
- برتری عفو خدا، نسبت به کیفرش
- عدم افراط خداوند، در کیفر گنهکاران
- خوشایندی گذشت از بنده نسبت به کیفر نمودنش، نزد خدا
- جزای بنده در نخستین معصیت
- ترساندن بندگان، از کیفر
- شیطان، و ایمن ساختن بندگان ، از کیفر الهی
- کیفر شدن بنده و عدم انکار عدل الهی
- توبه و سالم ماندن از کیفر الهی
- جزا ندادن بنده، به کیفر الهی
- مهلت دادن به شیطان، تا روز جزا
- آتش دوزخ و کیفری دردناک
- رعد و برق، و رساندن عذاب زیانبار
- برانگیختن ابرها، برای کیفر
- کیفر نمودن بنده و ستمکار نبودن خدا
- سزاوار همه کیفرهای الهی شدن
- تأخیر در کیفر بنده، و چشم پوشی خدا از حقّش
- به حقّ جزا دادن بنده و هلاکت او
- بنده و عدم انکار شایستگی کیفر
- منزّه ندانستن خود، از سزاواری عقاب
- اقدام به کارهای بازدارنده کیفر الهی
- عدل بودن کیفر الهی
- کیفر بنده، به مانند کار بدش
- روزی بنده نمودن ترس از کیفر بیم داده شده
- عدم تبدیل نعمت، به نقمت و کیفر
- آمرزشخواهان و کیفر الهی
- بازگشتن به کیفر الهی
- سخت بودن کیفر الهی
- درخواست بنده، جهت کیفر نشدن
- کیفرِ مهلت دادن
- عفو و عقاب الهی
- خدا؛ عقابکننده بر گناه
- درخواست کیفر نشدن ، در روز آشکار شدن پنهانیها
- کیفر الهی و رحمت او
- درّههای هلاکت و کیفرهای الهی
- سبب ایمن شدن از کیفر خداوند
- خداوندِ جزادهنده
- کیفیت
- کینه
- کار
- گ
- گذشت
- اشاره
- رهایی یافتن (از گناه)، با گذشت الهی
- گذشت نیکوی خداوند، بر آفریدگان
- مشهور بودن خدا، به گذشت
- بازگشت بنده، به سوی گذشت الهی
- رو به خاک مالیدن برای خدا، و گذشت او
- بنده، آرزومند گذشت الهی
- درگذشتن از همسایگان ستمکار
- گذشت خداوند از لغزشها، به نیکویی گذشتش
- افتادنْگاههای خطاکاران، و گذشت الهی
- شبهای رمضان و گذشت الهی
- روان گشتن قدرت خدا، بر گذشت
- گذشت خدا از والدین و همکیشان مسلمان
- خدا، درگذرنده از بدی بنده
- نافرمانی از خدا، با اعتماد به گذشت او
- پناه بردن به گذشت الهی
- درگذشتن خدا، از لغزشکاران
- درخواست درگذشتن از لغزشها
- آمرزش خواستن بنده و درگذشتن خدا
- درگذشتن خداوند، از (گناهان) بنده
- خدا، درگذرنده از لغزش بنده
- گذشتگان
- گذشته
- نعمتهای خدا بر همه بندگان گذشته و باقیماندهاش
- بیبهره بودن امّتهای گذشته از وجود محمّد صلیاللهعلیهوآله
- توبه و زمان گذشتن وقت عمل
- پاکی از چرکی (کردارهای) پیشین
- گناهان، گذراننده و به سر رساننده عمر بنده
- سپری شدن خوشیهای گناهان
- توبه از لغزشهای گذشته و تازه
- توبهای نابودکننده آنچه (گناهان) گذشته
- فراموشی کار ناپسند گذشته
- پایندگی عزّت خدا، با گذشتن زمانها
- سپری شدن رمضان، در حال پاک شدن بندگان از خطا
- سپری شدن رمضان، و کَندن گرفتاریها از بنده
- افزونی ترس و سپری شدن رمضان
- برکات و نیکیهای گذشته ماه رمضان
- توبه از کارهای بد گذشته
- درودی فراگیرنده هر درود گذشته و تازه
- طلب آمرزش از گناهان گذشته
- نیکیِ آنچه نوشته شده و گذشته
- گرامی
- گرامیترین آفریدگان و ستایش خداوند
- سفیران و نگهبانان گرامی خداوند
- گرامی داشتن بندگان، نزد خدا
- نویسندگان گرامی اعمال
- گرامیترین خلق خدا
- گرامیترین پاداش
- بردباری خدا و گرامی نبودن بنده
- فرشتگان گرامی و آبرسانی سودمند
- گرامی داشتن بنده، به تندرستی
- گرامی داشتن فرزند و دریافت پاداش از خدا
- پیامبران گرامی، در جایگاه گواهان
- سرانجامی گرامی
- منع خوردنیها و آشامیدنیها، به جهت گرامیداشت ماه رمضان
- رمضان، گرامیترین وقت مصاحب بنده
- گرامی داشتن بازگشت بنده، به سوی خدا
- درود بر پیامبر گرامی
- گرامی بودن روز عرفه
- پیوسته بودن نعمتهای گرامی، نزد بنده
- خوار نگردیدن بنده، در صورت گرامی داشتنش توسّط خدا
- گرداب
- گردش
- گردن
- آزاد نمودن گردنهای بندگان، از عذاب الهی
- نینداختن طوق زشتی گناه، بر گردن بنده
- وسیله رهایی گردن خطاکاران
- باریک گشتن گردن بنده، با گناهان
- عامل آزاد کردن گردن بنده، از گناه
- طوق خواری به گردن قصد بد دارنده درباره بنده
- نزد خدا آمدن، با گردنی افتاده
- زمان گردنبند شدن اعمال، در گردنها
- طوقِ گردن بنده
- حسود و به گردن بنده بستن خصوصیّاتی
- پادشاهان و یوغ ذلّت به گردن نهادن
- گرسنگی
- مشرکان و گرسنگی همیشگی
- گرفتاری
- آورندگان گرفتاری ناگوار، برای زمینیان
- به غم و اندوه گرفتار بودن بنده
- وعده الهی، رفع گرفتاری گرفتاران
- رهایی یافتن از بلا و گرفتاری
- سپاسگزاری از خدا، جهت دور شدن بلا
- گرفتاریْ بودنِ تندرستی و درخواست از خدا درباره آن
- عدم گرفتاری به خودبزرگبینی
- گرفتار نساختن بنده، به سستی در عبادت
- تندرستیِ بنده، پیش از گرفتاری او
- گرفتار نشدن بنده، به ستایش یا نکوهش دیگران
- امید به اجابت دعا، در حالت گرفتاری
- شکیبایی در مقابل گرفتاری
- رحمت الهی و بهبودی یافتن از بلا
- دلجویی از همسایگان گرفتار
- گرفتار نساختن بندگان، به ناتوانی معرفتِ آنچه خدا اختیار نموده
- گرفتار غفلت نشدن
- رعد و برق، و گرفتاری و بلا
- نگهداشتن بندگان، از بلا
- بنده، در گِرُوی گرفتاری خویش
- رهاندن بنده، از گرداب بلا و گرفتاری
- رهایی از کام گرفتاری
- گرفتاری غلامان و کنیزان
- پناه بردن به خدا، از گرفتاری
- گرفتار نکردن بنده، به پستی و عیب
- بنده را هدف گرفتاری قرار ندادن
- بلای پیدرپی
- کمین گرفتن دشمن، و گرفتار نمودن بنده
- برگرداندن رنج گرفتاری، از بنده
- بنده، اسیر گرفتاری خویش
- از میان بردن گرفتاری بنده
- گرفتن
- ستاندن عمر بنده و میراندن او
- خوشنودی بنده، به آنچه از او گرفته شده
- خیر بنده، در دیر گرفتن حقّ خود
- گرفتنِ زلف جنبندگان
- والدین و نگرفتن حقّشان از فرزند
- همسایگان و اخذ اخلاق نیک الهی
- گرفتن مالی با ویژگیهای خاص، از بنده
- اندوختن کالای دنیاییِ گرفتهشده از بنده در خزائن الهی
- خدا و نگرفتن حقّش
- فرشته مرگ و گرفتن جانها
- گرفتن دست بنده
- نگرفتن معبودی، با خدا
- بازستاندن آنچه دشمنان به ستم گرفتهاند
- گرفتهخوی
- مردمی گرفتهخوی و ابرو درهمکشیده
- گرفتهخوی نیافتن خدا
- گرما
- آتش دوزخ و گرمترین عذاب دردناک
- تشنگی بندگان، از شدّت گرما (در قیامت)
- توانایی نداشتن بر (تحمّل) گرمی آفتاب
- توانایی نداشتن بر (تحمّل) گرمی آتش دوزخ
- گروگان
- افتادگان در گِروِ گورها و دمیدن اسرافیل در صور
- سبب در گرو بودن بنده، نزد خدا
- بنده در گروی بلا و گرفتاری خویش
- بنده در گِرُوی کردار خویش
- گروه
- در جماعت کشته شدگان به شمشیرهای دشمنان خدا درآمدن
- جماعت دشمنان شیطان
- پیوند دادن بین گروه مرزداران اسلام
- جنگیدن برای تواناتر ساختن حزب خدا
- قصد جهاد و در جماعت شهدا و صالحان قرار گرفتن
- در زمره نومیدترین گروه نبودن
- در جماعت اصحاب یمین بودن
- در گروه رستگاران قرار گرفتن
- گرد آوردن بندگان، در گروه پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- صمیمی نشدن با گروهی که برای خدا با آنها دشمنی شده
- جماعتِ سزاوار بالاترین مرتبه
- درآوردن بنده، در حزب و گروه خدا
- دشمن، در گروهی بسیار
- گِرِه
- خدا و باز کردن گرههای ناگواریها
- گرههای شیطان
- گریز
- نبودن گریزگاهی برای بنده، از خدا
- فراری دادن شیطان، از بندگان
- پناه دادن خدا، به گریختن بنده به سویش
- گریز بنده، به سوی خدا
- گریز از قدرت الهی
- سبب نگریختن مرزداران اسلام از هماورد خود
- پشت کردن و فرار شیطان از بنده
- با جان، به سوی خدا گریختن
- گریزگاه بدکار
- فرار دشمن بنده
- سزاوارتر بودن بنده به گریختن از خدا، در صورت امکان گریز
- خدا، یابنده بنده گریخته
- نبودن گریزگاهی، برای گریختن بنده
- گریختن از گناهان
- عدم (توان) گریز بنده، از خدا
- گریستن
- سبب سخت گریستن خطاکاران
- علّت شتاب نمودن در گریستن
- گریستن بنده، تا افتادن پلک چشمانش
- گَزیدن
- دشمن و سرانگشت خود به دندان گزیدن
- گسترش
- گستراندن رحمت الهی، برای بندگان
- توفیق گستردن عدل
- گستراندن عافیت الهی، برای بنده
- گستراندن احسان الهی، بر بنده
- گستراندن کرامت الهی، برای بنده
- گستردگی روزی خدا، بر معصیتکار
- گستردگی رحمت خدا، در روز عرفه
- گسستگی
- از هم گسیختن صفات، نزد خدا
- از هم گسیختن اوصاف، پیش از وصف خدا
- گشایش
- گشایش درهای علم به ربوبیّت خداوند
- به هم پیوستن ابزار بسط و گشاد، در (بدن) بندگان
- فرشتگان، آورندگان گشایش خوشایند
- گشودن راه گفتاری نیکو، درباره فرشتگان
- خدا و گشایش گِره ناگواریها
- رفتن به سوی آسایش فرج و گشایش
- نبود گشایندهای، برای آنچه خدا بسته
- نبود بستندهای، برای آنچه خدا گشوده
- باز کردن درِ گشایش، برای بنده
- گشایشی بیرنج
- گشایش درِ توبه
- سلامتی از سختی، با گشایش الهی
- گشودن آنچه شیطان ببندد
- گشایش دست بنده
- آرزو کردن گشایشی بهتر
- گشایش دل بنده، برای مقاصد دینی
- بازداشتن دشمنان، از دست گشاییاشان بر مرزداران اسلام
- گشودن دیده هدایتِ جاهل به قدرت خدا و منکر فضلش
- باز بودن دهان کژدمهای دوزخ
- قرآن، گشاینده پندها
- روان گرداندن گشایش زندگانی، به سوی بندگان
- گشایش دری به سوی عفو الهی
- گشایش درْ و بهپا داشتن راهنما
- نگشودن زبان طعنهزنندگان، بر بندگان
- گشایش درِ رحمت الهی، برای خواستاران
- گشایشی در پایانِ (امورِ) بنده مغرور به کرم الهی
- گشایش دست خدا، به نیکیها
- گشایشی آسان، برای ولیّ خدا
- دستگشایی ولیّ خدا، بر دشمنان
- گشایش درِ روزی
- گشایش درِ رحمت و مهربانی خدا
- گشایش، با آمرزش الهی
- شتاب خدا، به گشایش
- بخشیدن گشایش به بندگان، از جانب خدا
- گلو
- برگرداندن مکرِ قصدبدکننده درباره بنده، در گلوگاهش
- حسود و گلوگیری خشمش
- گلوگاه
- رسیدن جانها، به گلوگاه
- گلوگیر
- اندوهِ حسود، گلوگیر او
- گماشتن
- گماشتگی فرشتگان، بر کوهها
- جهل بنده به کاری که فرشته به آن گماشته شده
- گماشته شدن برای دوستی خدا
- واداشتن پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، به رساندن پیام الهی
- به کار بستن سنّت الهی
- گماشته شدن به امری، جهت اصلاح نفْس
- به کار بستن آموختهها
- واداشتن جنگجو یا مرزدار، به جهاد
- وادار نمودن فرمانبر بر امری، و پاداش او
- گماشتن اسبابی، برای سیدن به آمرزش الهی
- گماشتن رحمت خدا، به برداشتن بارِ گران بنده
- واداشتن اطاعتکنندگان، به اموری
- ستمگر و گماشتن مراقبت خود، بر بنده
- بندگانْ خواستار گماشته شدن به:
- أ. آنچه سالمتر است
- ب. آنچه خدا از آن بازپرسی مینماید
- ج. کار پسندیدهتر نزد خدا
- د. نیکی در کارها
- ه-. اطاعت از خدا
- و. آنچه خدا الهام کند
- ز. آنچه سبب کفّاره گناهان شود
- ح. آنچه خدا دوستانش را به آن بگمارد
- ط. رها نکردن چیزی از دین خدا
- آنچه بندگان خواستار گماشتگی اندامشان به آنند:
- أ. آنچه خدا از بنده میپذیرد
- ب. انجام خوشنودسازنده خدا، در ماه رمضان
- گمان
- تفضّل خدا و گمان نیک بردن به او
- حاجت خواستن از جای بیگمان
- گمان بد نبردن به والدین
- خوشگمانی نسبت به همسایگان
- بدگمانی در روزی
- دردستگیرنده مهار بنده، در بدگمانی
- گمانِ پست بودن فقیر
- گمانِ برتر بودن ثروتمند
- گمان نیک به خدا و طلب قرب او
- به حقیقت پیوستن گمانهای نیک
- گمراهی
- (ناسپاسان)، گمراهتر از چهارپایان
- راهنمایی خدا و گمراهی گمراهکنندگان
- توفیق راهنمایی گمراه
- طمع شیطان، در گمراه نمودن بندگان
- رستگاری در برابر گمراهی
- توشه تقوا و گمراهی شیطان
- سبب گمراه نشدن بنده
- احسانِ راهنمایی به بنده، قبل از گمراهی
- گمراه نساختن بنده، به توانگری
- گمراهی، نتیجه مکر نمودن شیطان با بنده
- مرزداران اسلام و دارایی گمراهکننده
- گمراه نمودن دشمنان مرزداران اسلام
- گمراهی خِرد، علّت درخواست نیازمند از نیازمند
- گمراهی اوصاف، درباره خدا
- مهلت خواهی شیطان برای گمراه نمودن بنده
- شیطان و گمراه کردن بنده
- گم نکردن مهربانی خدا
- گمراه نگشتن از راه خدا
- مردن در حال گمراه نبودن
- عامل راهیابی در تاریکیهای گمراهی
- قصد کردن روش قرآن و گمراه نشدن
- درِ توبه و گمراه نشدن بنده از آن
- دشمنِ گمراهکننده
- دستگیری بنده، از وحشت گمراهان
- بنده را سبب گمراهی قرار ندادن
- خواهش نفس و گمراهی بنده
- آزمایشهای گمراهکننده
- بدی مفارقت از روز، با ارتکاب گناه
- توبه پذیرفتهشده و سرزنش نشدن بعد از آن، به خاطر گناه
- گذشت از گناه بزرگ
- چشمپوشی خدا، از جرمهای بسیار زشت
- جلوه دادن لغزش گنهکاران، توسّط نفس
- فریادرسی جستن گنهکاران
- به سر رسیدن عمر، با گناه
- اصلاح کار گنهکاران
- باریک گشتن گردن بنده، از گناهان
- منّت قرار ندادن بر بنده، از جانب گنهکار
- شیطان و دلیر نمودن بنده، بر (انجام) گناه
- نگهداشتهشدگان از گناه
- فاصلهای میان بنده و گناه
- بازیچه شدن در دستهای گناهان
- بزرگ نبودن آمرزش گناه بزرگ، نزد خدا
- افتادنْگاههای گناهان
- توبه نمودن از گناهان کوچک و بزرگ
- توبه شکستن و بازگشت به گناه
- استغفار و فروریختن گناهان
- پذیرش توبه گنهکاران
- دوری نکردن از گناه
- حرص ورزیدن به گناه
- گناهان سنگینبارکننده
- رهایی از منجلابِ گنهکاران
- ناامید نگشتن گنهکاران، از خدا
- عامل شستن وابستگی به گناه
- رسوا نشدن با گناهان تباهسازنده
- چرکین نشدن رمضان، به وسیله گناهان
- حفظ بندگان از گناه، در هر ماه نو
- کردارهای پاکیزه و پاک شدن از گناه
- رمضان، محوکننده گناهان
- طولانی بودن ماه رمضان، بر گنهکاران
- ارتکاب گناه، در ماه رمضان
- عید فطر ، نابود کننده ترین روزها برای گناه
- عید فطر و آمرزش گناه
- پرهیز از گناه، در ماه رمضان
- توبه بندگان از هر گناهی، در روز عید فطر
- زیر بار گناهان بزرگ رفتن
- عطای ستر و پوشش، به گناهکار
- بنده، گنهکار درباره خود
- رسواییهای گناهان
- گرفتار شدن به گناهان بزرگ
- شکیباییِ کیفرکننده گناه
- عامل باقی نماندن گناهان بنده
- نسنجیدن بنده، با گناهان بزرگ
- رحمت خدا و گناهان بنده
- ایستادگی خطاکار، بر گناه
- اقرار بنده به گناه
- گناهان گذشته
- خدا، آمرزنده همه گناهان
- عدم کاهش پادشاهی خداوند، با نافرمانی گنهکاران
- بیگناهی و عذرآوری
- گناهان تباهسازنده بنده
- هلاک ننمودن بنده، با گناهانش
- علم خدا به گناهان بنده
- عذاب نمودن بنده و اقرار او بر گنهکاری
- بسیار دانستن گناه
- خاموش گشتن بنده، با گناهانش
- جایگاه خواران گناهکار
- درخواست مرتکب گناهان، از خدا
- گنجایش
- گنجیدن همه آفریدگان، در قدرت خدا
- انجام واجبات و عدم گنجایش دارایی
- گنجینه
- خزانهداران باران
- زمامداران خزانههای بادها
- نابود نشدن گنجینههای رحمت الهی
- عدم نابودی گنجینههای الهی، با خواهش بندگان
- کالای دنیا و گنجینههای خداوند
- گنجینهداران قرآن
- کم نشدن گنجینههای الهی
- خزانهداران علم خدا
- گنگی
- لال گرداندن زبان قصد بد دارنده درباره بنده
- عامل گنگ کننده زبانها، از فرو رفتن در باطل
- گوارایی
- رحمت و گشایشی گوارا و بیرنج
- تندرستی و گواراییِ روزیهای پاکیزه
- ابری متراکم و گوارا
- گوارایی فرمانبری از والدین
- گوارایی بخشش الهی
- گواهی
- جایگاه گواهان
- گواهی دادن مقرّبان
- گواه قرار دادن (ائمه علیهمالسلام )، بر منکران
- قیامت، روز آمدن هر کس با گواهش
- هر روز نو، گواه آمادهای بر بندگان
- گواه راستینی از فرشتگان
- گواه گرفتن خداوند
- گواه گرفتن آسمان و زمین و ساکنان آنها
- گواهی بنده
- گواهان قیامت
- بینیازی خدا، به گواهی شاهدان
- شگفت بنده از گواهی خود
- گواهیدهنده به پروردگاری خداوند
- گواهی باطل و تبدیل آن به حمد الهی
- گواهی بنده، درباره خود
- گواه نگرفتن روزی، به روزه گرفتن
- گواه بودن آفریدگان، بر تفضّل الهی
- گواه بودن قرآن، بر هر کتاب نازلشده
- گواهان و نور قرآن
- گواه بودن قرآن، بر حلال و حرام
- سبب گواهی ندادن روز و شب ماه رمضان علیه بنده
- گواهی بنده، به تضییع و تباه ساختن
- گودال
- گوش
- گوشت
- گوناگون
- گونه
- گیاه
- گذشت
- جلد 3
- اشاره
- ل
- لباس
- لبّیک
- لحد
- لذّت
- لرزش
- لشکر
- لعنت
- لغزش
- نفْس و جلوهگری لغزشهای خطاکاران
- توفیق الهی و برخاستن از لغزش
- راهنمایی خداوند و برگشتن از لغزش
- پاسداری از لغزشها
- تبهکاری شیطان و لغزاندن بنده
- ترس از خدا و نگهداشته شدن از لغزش
- لغزشهای گذشته و تازه
- لغزشهای بنده و نیکویی گذشت الهی
- پشیمانی بنده، از لغزشهای گرفتار شده به آنها
- لغزش گامهای بندگان، هنگام گذشتن از پل دوزخ
- عفو لغزشکاران، از روی احسان الهی
- اعتراف به لغزشکاری
- درخواست درگذشتن خدا، از لغزش بنده
- لغزش بنده و افتادن (در گناه)
- درگذشتن خدا، از لغزش بنده
- رحم نمودن خدا، بر لغزیدن پای بنده
- لمس
- لوازم خانه
- لهو
- م
- مار
- مالک
- ماندن
- ماهِ نو
- ویژگیهای ماه
- روشن شدن تاریکیها، با ماه
- آشکار ساختن امور مبهم، با ماه
- ماه، نشانه پادشاهی خدا
- به خدمت گماشتن ماه، و فرمانبری و شتابش
- تدبیر خدا، در امر (آفرینش) ماه
- دقیق بودن انجامداده خدا، درباره ماه
- هلال ماه نو، کلید ماهی نو برای کاری نو
- درخواست از آفریننده و تقدیرکننده ماه
- ماه نو، ماه برکت و پاکی (از گناهان)
- ماه نو، ماه ایمنی از آفت ها و سلامتی از بدی ها
- ماه نو؛ ماه سعادتمندیِ بدون تیرهبختی
- ماه نو؛ ماه برکتِ بدون سختی
- ماه نو؛ ماه آسانی بدون دشواری
- ماه نو؛ ماه خیر و نیکیِ بدون بدی
- ماه نو؛ ماه ایمنی، ایمان، نعمت، احسان، سلامت و اسلام
- درخواست اموری از خدا، با طلوع ماه نو
- مباح
- مبهم
- متشابه
- مَثَل
- مجاهد
- مجلس
- محرومیّت
- محروم شدن از پاداش خداوند
- سبب محرومیّت بخششخواه، از احسان الهی
- علّت گراییدن به محرومیّت
- بنده و سزاواری محرومیّت
- محروم نساختن بنده روآورنده به خدا
- آنکه بنده را محروم و بیبهره نموده
- محروم شدن از جانب خویشان
- ناامیدی از (رحمت) خدا، و محرومیّت
- محروم شدن از فضل ماه رمضان
- محروم نساختن بنده درخواستکننده
- محروم نساختن بنده، با وجود ناسپاسی او
- شهوات و محرومیّت بنده
- محمّد صلیاللهعلیهوآله
- محمّد صلیاللهعلیهوآله ، سبب منّت خدا، بر مسلمانان
- محمّد صلیاللهعلیهوآله ، پیامبر و نبیّ خدا
- محمّد صلیاللهعلیهوآله ، امین وحی خدا
- محمّد صلیاللهعلیهوآله ، پیشاهنگ خیر و کلید برکت
- آنچه محمّد صلیاللهعلیهوآله ، در راه خدا انجام داده
- نتیجه کارهای محمّد صلیاللهعلیهوآله
- یاری خواستن محمّد صلیاللهعلیهوآله ، به مدد الهی
- قیام نمودن محمّد صلیاللهعلیهوآله ، به جنگ با دشمن
- جنگیدن محمّد صلیاللهعلیهوآله با دشمنان، در میان قرارگاه و دیارشان
- سبب درآوردن محمّد صلیاللهعلیهوآله ، به بالاترین درجه بهشت
- نتیجه درآوردن محمّد صلیاللهعلیهوآله به بالاترین درجه بهشت
- عطا نمودن شفاعت نیکو، به محمّد صلیاللهعلیهوآله
- شفاعت محمّد صلیاللهعلیهوآله ، درباره خویشانش و مؤمنان
- گماشتن راهنما، از دوران آدم علیهالسلام تا زمان محمّد صلیاللهعلیهوآله
- اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله و همراهی نمودن وی
- گواهی دادن به فرستاده و برگزیده بودن محمّد صلیاللهعلیهوآله
- محمّد صلیاللهعلیهوآله و رساندن پیام خدا
- پند دادن محمّد صلیاللهعلیهوآله ، به امّتش
- درخواست امّت مسلمان از خدا ، برای محمّد صلیاللهعلیهوآله
- درخواست از خدا، به حقّ محمّد صلیاللهعلیهوآله و خاندانش
- سلام خدا، بر محمّد صلیاللهعلیهوآله
- درود خدا بر برگزیده خلق، محمّد صلیاللهعلیهوآله
- با قرآن خطبه خواندن محمّد صلیاللهعلیهوآله
- محمّد صلیاللهعلیهوآله ، نشانهای برای راهنمایی به خدا
- آشکار ساختن راههای خوشنودی خدا، به وسیله آل محمّد صلیاللهعلیهوآله
- محمّد صلیاللهعلیهوآله ، بنده، فرستاده، دوست، اختیار شده و برگزیده خدا
- امید به شفاعت محمّد صلیاللهعلیهوآله و اهل بیت او علیهمالسلام
- منزلت بلندپایه محمّدی
- روآوردن به درگاه خدا، به سبب منزلت محمّد صلیاللهعلیهوآله و علی علیهالسلام
- محمّد صلیاللهعلیهوآله ، سیّد و آقای مسلمانان
- محو
- بیماری و محو نمودن گناه
- محو نمودن اعمال بد پیشین بنده
- عدم سزاواری بنده، به محو بدیهایش
- محو نمودن اندیشه مال گمراهکننده
- توبه و محو شدن آنچه (گناهان) گذشته
- سبب تلاش برای توبه محوکننده (بدی)
- رمضان، محوکننده گناهان
- عید فطر، محوکنندهترین روز برای گناه
- درگذشتن خداوند از بدی و محو آن
- ستمگران، و محو نمودن کتاب خدا
- محو شدن یاد بنده، از میان خلق
- مخالفت
- پا بیرون گذاشتن از راه فرمان خدا
- مخالفت نمودن با هدایت
- کوری چشم دل، از امر خلاف دوستی خدا
- گرفتار نشدن به کاری خلاف دوستی خدا
- فرزندان و مخالف نبودن با والدین
- مخالفت با دشمنان ائمه علیهمالسلام
- سبب اندیشیدن در آنچه موجب مخالفت با پروردگار است
- سبب عظیم دیدن مخالفت خود، با خدا
- توبه از آنچه مخالف خواست خداست
- مخالفت بنده، با فرمان خدا
- مدارا
- مداوا
- مرتبه
- سبب درآوردن محمّد صلیاللهعلیهوآله ، به بالاترین درجه بهشت
- عدم برابری منزلت کسی، با محمّد صلیاللهعلیهوآله
- مرتبه محمّد صلیاللهعلیهوآله و عدم همانندی کسی با وی
- مقام بلند میکائیل
- منزلت بلند جبرئیل
- بنده و عدم علم به منزلت فرشتگان
- کوچک بودن منزلتها، در برابر منزلت الهی
- قرار دادن بنده، در درجات نیکوکاران و مؤمنان
- شرط داشتن مقام، نزد مردم
- تنگدستی و خواری منزلت بنده
- درخواست فرزند از خدا، درباره بلندی مقام والدین
- کوچک گرداندن مقام دشمنان ، در دل مجاهد
- خدا، دارای درجه والایی و رفعت
- وصف وصفکنندگان و مرتبه رفعت الهی
- سبک شمردن منزلت الهی
- شرافت بخشیدن به درجه بنده
- سبب رحم نمودن خدا، بر خواری مقام بندگان
- نزدیکترین پیامبران به خدا، از نظر مرتبه
- بزرگترین پیامبران از نظر منزلت، در قیامت
- مرتبه حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله
- دریافتن مراتب شایسته نماز
- بلندی منزلت خداوند، در (همه) مکانها
- بسیار بلندمرتبه بودن خدا
- اعتراف به مقام و مرتبه ائمه علیهمالسلام
- سرپرستی خدا، از اهل مقام
- عیوب، سبب مجهول ماندن منزلت بنده
- خوار گشتن منزلت بنده
- ترساندن بنده، از مقام الهی
- سبب بلند گرداندن درجه مؤمنان
- درجه بلند درستکاران
- اندک بودن منزلت بنده
- بزرگی مرتبه خدا
- مرد
- مردم
- مرز
- مرگ
- میراندن بنده و فراخواندن او به پاداش یا کیفر
- درود خدا، بر فرشته مرگ
- آمادگی برای پس از مرگ
- مردن بیساز و سامان
- باران و زنده ساختن آنچه مرده
- میراندن بنده، پیش از روآوردن دشمنی خدا، به او
- میراندن بنده، پیش از استواری خشم خدا بر او
- بر دین خدا و آیین محمّد صلیاللهعلیهوآله مردن
- گرفتاری وام، پس از مرگ
- طلب آمرزش برای مرده مدیون
- برپا داشتن مرگ، پیشاروی بندگان
- یاد مرگ
- سبب محل انس و الفت بودن مرگ
- مرگ، خویشاوندی نزدیک
- درخواست از خدا، با حاضر شدن مرگ
- درخواست نوع مرگ
- درخواست جان دادن آسان، هنگام مرگ
- فرشته مرگ و پرده پنهانیها
- کمان مرگ و تیرهای ترس از فراق
- جامی از زهر مرگ
- میراندن مسلمانان، بر دین محمّد صلیاللهعلیهوآله
- همکیشان مرده مسلمان
- میراندن نشانههای دین، توسّط ستمگران
- سبب نیکبخت میراندن بنده
- مردن و رفتن نوری در پیشاروی بنده
- زنده گشتن مردگان
- زندگی بخشیدن به شهرهای مرده
- اندوهگین نمیراندن بنده
- تقدیر مرگ، برای همه آفریدگان
- چشندگان مرگ
- سایه افکندن مرگ، بر بنده
- نزدیک گشتن مرگ بنده
- میراندن بنده، بر راستی
- مزّه
- مژده
- مسؤول
- مستحب
- مستقیم
- مسخره
- مسلمانان
- درخواست از خدا برای خود و فرزندان، و شمول آن درباره همه مسلمانان
- استوار ساختن مرزهای مسلمانان
- نیرومند ساختن تدبیر مسلمانان
- درخواست اموری، برای مسلمانان
- جنگ مسلمانان با مشرکان
- یاری نمودن مسلمانان، به وسیله فرشتگان (در جنگ)
- یاری مسلمانان توسّط فرشتگان، و شکست مشرکان
- عدم چیرگی مشرکان، به نواحی مسلمانان
- جلوگیری خداوند، از کاسته شدن (شمار) مسلمانان
- بازداشتن مشرکان، از تجمع نمودن علیه مسلمانان
- تقدیر شهادت برای مجاهد، بعد از ایمنی در مرزهای مسلمانان
- پاداش مسلمانِ جانشین جنگجو، در امور خانهاش
- پاداش مسلمان در نگهداری از خانواده جنگجو
- پاداش مسلمان در کمک به جنگجو
- پاداش مسلمانِ مشوّقِ جنگجو، به جهاد
- پاداش مسلمان در همراهی کردن جنگجو با دعا
- پاداش مسلمانِ حافظِ آبروی جنگجو
- مسلمان و نگرانی به سبب امر اسلام
- در زمره شهدا قرار گرفتنِ مسلمانی با ویژگیهای خاص
- آزار نرساندن، به هر مرد و زن مسلمان
- اجتماع مسلمانان، در روز قربان و جمعه
- مسلمانان طالب، راغب و ترسان
- بینایی خدا، به خواستههای مسلمانان
- مشت
- مشرکان
- مشغولیّت
- مشغول گشتن پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، به نصیحت دعوتشدگان (به راه حقّ)
- تسبیح الهی، و عدم مشغولیّت فرشتگان از آن
- مشغول نساختن بنده، به اندوه
- مشغول گرداندن قلوب بندگان، به یاد خدا
- مشغول ساختن شیطان، به دشمنان خدا
- مشغولیّت و بازداشته شدن از عبادت خدا
- مشغول نشدن به کسب روزی و بازماندن از خدا
- مشغول ساختن نفس بنده، به اطاعت از خدا
- مشغول ساختن مشرکان، به خودشان
- سبب قطع اشتغال بنده، به (رزقِ) ضمانت شده الهی
- مشغول نساختن بندگان، به غیر خدا
- سرگرم شدن به آرزوها
- مشغول نساختن بنده، (به طلب دنیا)
- مشورت
- مصلحت
- مصیبت
- مطابق
- معاشرت
- معروف
- معنا
- معیّن
- مَفْصل
- منّت
- منکر
- مَنی
- مو
- موافقت
- مورد
- موَلّد
- مهار
- مهلت
- مهلت ندادن فرشتگان پاسبان، به ساکنان دوزخ
- درنگ نمودن خداوند، از زود به کیفر رساندن بنده
- طاعت و بندگی خدا، در روزگار مهلت
- وادار شدن به درنگ نمودن از جهاد
- درنگ نمودن خدا، در انتقام کشی از بنده
- سبب مهلت خواستن شیطان، از خدا
- مهلت خواهی شیطان و مهلت دهی خدا به او
- مهلت دادن خدا، به گنهکار
- مهلت دادن خدا، به ستمکننده به خود
- مهلت دادن به بنده و مغرور گشتنش، از بازگشت
- توانایی خدا بر شتاب، و درنگ نمودن او
- از روی ناتوانی نبودن مهلت دادن خدا
- مهلت دادن خطاکاران
- مهلت و عقاب تدریجی
- مؤاخذه مهلت دادن
- توانایی بر کیفر، و درنگ کردن
- مهلت دادن به بنده و سختدل شدن او
- بیم داشتن از مهلت دادن خدا
- مهلت دادن به بنده
- مهلتدهنده بودن خدا
- سبب مهلت دادن خدا:
- میان
- میانهروی
- میراث
- میکائیل
- میل
- میوه
- ن
- اشاره
- نابودی عمل خیر، با منّت گذاردن بر مردم
- نابودی گناهان بنده ، با سپری شدن ماه رمضان
- نابود گرداندن کجطلبان راه راست خدا
- سبک شمردن تهدید الهی، و نابود شدن
- ناپسند
- پیامبر صلیاللهعلیهوآله و آماج (هر امر) ناپسند
- بلند گردیدن توحید، و کراهت مشرکان از آن
- فرشتگان آورنده ناپسندی و سختی
- باز شدن گرههای ناخوشایندیها
- اصرار بر گناه، ناپسند و مکروه خداوند
- اندک بودن هر ناپسندی، در برابر خشم خدا
- ناپسند بنده گشتنِ ستمکشی
- نینداختن طوق ناپسندی (گناه)، به گردن بنده
- شیطان و ناپسند گرداندن اموری، در نظر بنده
- خوشبخت شدن دیگری، به ناپسند بنده
- رسیدن امر ناپسندی از جانب فرزند، به والدین
- کراهت نداشتن فرزند، از کرده والدین
- بازنگشتن به ناپسند خداوند
- ناپسندیده دانستن جای رضای الهی
- نپسندیدن تقدیر الهی
- ناپسند نشمردن آنچه خدا دوست دارد
- مردن بدون کراهت
- ناپسند نبودن همنشینی با ماه رمضان
- عدم انجامِ ناپسند الهی
- برنگشتن به ناپسند الهی، به خواست خدا
- دشمن و رساندن ناپسندی، بر بنده
- برطرف نمودن ابرهای ناپسند، از بنده
- نپسندیدن حکم الهی
- ناتوانی
- عجز اندیشهها، از وصف خداوند
- ناتوانی دیدهها، از دیدن خدا
- ناتوانی جانداران از تأخیرِ آنچه خدا جلو انداخته
- ناتوانی جانداران از پیش انداختن آنچه خدا عقب انداخته
- ناتوانی از سپاس الهی
- عدم وجود ناتوانی در قدرت الهی
- ناتوانی پیامبر صلیاللهعلیهوآله و نیرو یافتنش به یاری خدا
- کمک به ناتوان
- ناتوانی بنده، از آنچه به او رسیده
- آفرینش بنده، از ضعف و ناتوانی
- ناتوانی بندگان از دادگری خدا
- یاری طلبیدن از خدا، در ناتوانی
- ناتوان ساختن ستمکننده و دشمن بنده
- خدا، بینیازکننده ناتوان
- ناتوان شدن بنده از خشم خدا و نداشتن یاور
- خدا و ناتوان ساختن بنده
- ناتوانی بنده، از بیرون رفتن از سلطنت خدا
- ناتوانی بنده، از گریز از قدرت الهی
- ناتوان بودن بنده
- اقرار بنده، به ناتوانی
- ناتوانی بنده، نسبت به سود و زیان خود
- به خود واگذاردن بنده، و ناتوانی او از انجام امور
- انجام واجبات و ناتوانی بدن
- پناه بردن به خدا، از شرّ ناتوان و توانا
- نیرومند ساختن فرزندان ناتوان، برای والدین
- مهربانی کردن به همسایگان ناتوان
- ناتوانی و قصد جنگ و جهاد داشتن
- ضعف بنده، در عمل
- ناتوانی معرفت از آنچه خدا اختیار کرده
- ناتوانی بنده و استحقاق الهی
- ناتوانی سپاسگزارترین بندگان، از سپاس خدا
- ناتوانی عابدترین بندگان، از طاعت الهی
- اقرار همگان به ناتوانیشان، نسبت به ادای استحقاق خداوند
- ناتوانی کوههای استوار، از تحمّل فهم عجایب قرآن
- درنگ خداوند و عدم عجز او
- درماندگی از سپاس خدا، به علّت ناتوانی
- سکوت و ناتوانی از سپاس الهی
- ناتوان نبودن خدا، از درخواست شده از او
- اقامه برهان و عدم عجز خداوند
- ناتوانی فهمها، از (ادراک) چگونگی خدا
- ناتوانی فرشتگان، از شمارش سپاس
- ناتوان، و ستم نمودنش
- خدا، بینا به ناتوانی بنده
- خدا، بینا به ناتوانی بنده
- ناتوانی از (تحمّل) گرمی آفتاب
- ناتوانی از (تحمّل) گرمی آتش الهی
- ناتوانی بنده، از (شنیدن) صدای رعد
- ناتوانی بنده، از (شنیدن) بانگ خشم خدا
- احسان الهی و ناتوانی بنده، از سپاس
- ناتوانی بنده، از غالب و پیروز گشتن
- ناتوانی بنده از شتاب به سوی وعده خدا، به دوستانش
- نزدیک شدن مرگ و ناتوانی بنده
- نبودِ تواناییدهندهای، برای ناتوانی بنده
- ناخن
- ناخوشی
- نادانی
- نادانی بنده، به حالت و زمان شکرگزاری
- نافرمانی خدا، از روی نادانی
- نادانی بنده، نسبت به رستگاری خود
- به مرزداران شناساندن آنچه جاهل به آنند
- همانندی مرتکب نواهی، با فرد جاهل به قدرت الهی
- عذرخواهی بنده، از جهل خود
- نادان نبودن بنده، به بدی کردار خود
- برتری آل محمّد صلیاللهعلیهوآله بر جاهلان به علم قرآن
- نادانی بدبختان، به زمان ماه رمضان
- جاهلان، و فراموشی نعمتهای الهی
- مجهول ماندن مقام و منزلت بنده
- بردباری خداوند، و بخشش نادانی بنده
- نازایی
- نازپرورده
- نازک
- ناسپاسی
- ناسپاسی ننمودن از خدا
- ناسپاسی بنده و عذاب الهی
- ناسپاسی و عدم محرومیّت از خیر
- سپاسی مانع از نافرمانی خدا
- دوزخ بر معصیتکار
- نافرمانی نکردن فرشتگان، از فرمان الهی
- تابعین و نگهداشته شدن از نافرمانی خدا
- نگهداشتن بنده، از نافرمانی خدا
- کوچک شمردن معصیت
- فرونبردن اندام بنده، در معصیت الهی
- شماتت شیطان و نافرمانی بنده از خدا
- توبه پذیرفتهشده معصیت
- خودداری از معصیت، هنگام احسان الهی
- آمرزیدن معصیتکار
- افراط نکردن خدا، در کیفر معصیتکاران
- نادانی و نافرمانی
- صرف نمودن روزی خدا، در نافرمانی او
- خوش رفتاری خدا با بنده ، جهت دست برداشتنش از معصیت
- جزای نخستین معصیت
- نگهداشتن بنده، از معاصی
- شیطان و خوار ساختن بندگان، با معصیت
- دلیر نساختن بنده، بر نافرمانی خدا
- منّت بر بنده و دوری از نافرمانی خدا
- رها کردن معصیت خداوند
- بزرگ دیدن نافرمانی خدا
- توبه نمودن و خیال معصیت نداشتن
- دوری نمودن از همه معاصی
- احتمال توبه بودنِ ترک معصیت
- بسیاری نافرمانی بنده، از خدا
- پرداختن به معصیت، و سزاوار خشم خدا شدن
- سخت گرفتن خدا بر معصیتکار، با آتش
- فریب خوردن از شیطان و نافرمانی خدا
- مهلت دادن خدا به معصیتکار
- آشکار بودن کرم خدا، با معصیتکار
- شتاب نکردن خدا، در کیفر عصیانگر
- کیفر بنده، در نخستین قصد نافرمانی خدا
- معصیتکار و ستم الهی
- توبهکنندگانِ بدون معصیت
- عامل بازدارنده از رفتن به سوی معاصی
- ماه نو و نگهداشته شدن بنده، از معصیت
- روزه و بازداشته شدن اندام، از معاصی
- بردباری خدا، با معصیتکار
- گستردگی روزی خدا، بر معصیتکار
- برحذر بودن از نافرمانی امام علیهالسلام
- نهی خدا، از نافرمانی
- نافرمانی خدا، از روی عمد
- همانند نافرمانی از خدا
- پاکی از چرکی عصیان و نافرمانی
- عدم تباهی کارهای نیک، در اثر آمیختگی با معصیت
- عطای الهی، و نافرمانی بنده
- سرگرم شدن به نافرمانی خدا
- عدم کاهش ملک خدا، با نافرمانی گنهکار
- ناگوار
- نالیدن
- نام
- منزّه بودن نامهای خداوند
- بخشاینده نامیده شدن خدا، از جانب خودش
- مشرکانی با نام و نشانی پنهان از بنده
- نوشتن نام مسلمانی با ویژگیهای خاص، در زمره عبادتکنندگان
- «لیلةالقدر»، نام شبی از شبهای رمضان
- «توبه»، نام دری به سوی عفو الهی
- مبارک بودن نام خداوند
- نامگذاری دعا، به «عبادت»
- نامگذاری ترک دعا، به «استکبار»
- تغییر ندادن نام بنده
- نامهای پنهانشده خداوند
- نیکوترین نامها
- نام بزرگ خداوند
- پیامبر صلیاللهعلیهوآله و تسبیح نمودن خدا، به نام بزرگش
- نامه
- نردبان
- نرمخویی
- نرینه
- نزدیکان
- نزدیکی
- نزدیک شدن به سوی سرآمدی خاص، با سالهای روزگار
- مقرّبان (درگاه خدا) و نگهداری از کتاب مرقوم
- سپاسی تنگکننده جا، بر فرشتگان مقرّب
- نزدیکترین فرشتگان و ستودن خداوند
- پیامبر صلیاللهعلیهوآله و نزدیک گرداندن افراد دور
- برابری نکردن هیچ فرشته مقرّبی ، با پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- جبرئیل، فرشته مقرّب درگاه خدا
- درود خدا، بر مقرّبان درگاهش
- نزدیک نمودن بندگان، به قرب الهی
- سودبریِ آنکه خدا او را به خود نزدیک گرداند
- در زمره نزدیکان (به رحمت) خدا بودن
- نزدیک بودن خدا، به ندا و آواز بنده
- نزدیک بودن یاری خدا، به مظلومین
- نزدیک شدن به ترس دیدار خدا
- پناه بردن به خدا، از شرّ هر نزدیک و دوری
- نزدیک بودن خدا
- وسیله رسیدن به قرب خدا
- نزدیک شدن به گرفتاریها
- نزدیکی گنهکار، به معصیت
- فرشتگان مقرّب، در جایگاه گواهان
- نزدیک بودنِ دُورِ آتش دوزخ
- راهی نزدیکتر به خلاف عافیت
- نزدیک گرداندن وقت تلاش جهت توبه
- پاداشی جاوید، به کرداری با پایان نزدیک و زایلشدنی
- مرگ، خویشاوندی نزدیک
- نزدیک شدن زمان کوچ کردن به آخرت
- پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، نزدیکترین پیامبران به خدا
- نزدیک ساختن دستاویز محمّد صلیاللهعلیهوآله ، به خدا
- برترین پاداش یکی از فرشتگان مقرّب، برای محمّد صلیاللهعلیهوآله
- نزدیکی به پاداش الهی
- تقرّب به خدا، در ماه رمضان
- انواع تقرّب بندگان
- فرشتگان مقرّب، و عبادت در ماه رمضان
- بینایی به تقرّب نزد خدا
- نزدیکی خدا، به تقرّبجویندهاش
- نزدیک بودن آرزوها، در ماه رمضان
- نزدیک شدن به گناه، در ماه رمضان
- درود خدا، بر فرشتگان مقرّب
- نزدیک شدن خدا، به نزدیکشونده به او
- نزدیکی فریاد رسی خدا ، به فریاد رس خواهان
- بلندمرتبه و نزدیک بودن خداوند
- سپاسی وسیله تقرّب به خداوند
- سپاسی نزدیک به سخن خداوند
- محمّد صلیاللهعلیهوآله ، پیامبر مقرّب درگاه خدا
- درودی رساننده محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او، به قرب الهی
- در پی طلب قرب خدا بودن
- خدا، و مقرون نمودن دوستی پیامبر صلیاللهعلیهوآله به دوستی خود
- دوستی دنیا و غفلت از تقرّب به خدا
- نزدیک شدن به خشیت الهی
- نزدیک بودن خدا، به پوشاندن (گناه)
- کوشش در امور نزدیکگرداننده به خدا
- رحم نمودن خدا، به نزدیک شدن مرگ بنده
- آنچه بندگان با آن، به خدا تقرّب جویند:
- نزول
- فرشتگان و نزول فرمان الهی
- نزول چیزی (بلایی) که سنگینیاش بر بنده دشوار است
- گواه گرداندن قرآن، بر هر کتاب مُنْزل
- نزول قرآن، به صورت نور
- نزول وحی، بر پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- نزول اجمالی قرآن، بر پیامبر صلیاللهعلیهوآله
- نزول قرآن، در ماه رمضان
- نزول آیاتی درباره افزایش حسنات
- نزول قرآن در رمضان، سبب برگزیدگی این ماه
- نزول کتاب الهی
- نسبت دادن
- نسل
- نشانه
- پیروی تابعین اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله ، از نشانههای صحابه
- نشانههای بنده (کارهایش) و زشتی آن
- نمایاندن نشانهای در مژده الهی، به بنده
- بنده و نشانه پای شیطان
- دو نشانه از نشانههای خدا
- قرآن، نشانه نجات و رهایی
- محمّد صلیاللهعلیهوآله ، نشانهای جهت دلالت بر خدا
- ماه، نشانهای از نشانههای پادشاهی و قدرت خدا
- نشانههای آشکار در قرآن
- غلبه داشتن نشانههای خدا
- امام علیهالسلام ، نشانهای برای بندگان خدا
- عامل زنده گرداندن نشانههای دین خدا
- بنده را نشانه انتقام الهی قرار ندادن
- برگرداندن نشانهگیری دشمن، بر خودش
- بریده شدن نشان و اثر بنده، از دنیا
- نصوح
- نعمت
- پیدرپی بودن نعمتهای الهی
- نیکو بودن نعمت خدا، در حقّ بنده
- کوتاهی نمودن در سپاسگزاری از نعمت
- خدا، بخشنده نعمت بزرگ
- انعام الهی و سبکی پشت بنده، از گناه
- برکت دادن به انعامشده، به بنده
- عطای نعمت بقای فرزندان، به والدین
- انعام و اصلاح حال بنده
- سبب از دست دادن نعمت الهی
- نجات بندگان، به سبب نعمت الهی
- پراکندگی نعمت خدا، در بین آفریدگان
- وسیله ورود به نعمت فراوان سرای اقامت
- ماه نو، ماه نعمت
- سپاسگزاری از نعمت خدا، در هر ماه
- کامل ساختن نعمت، با کامل شدن طاعت
- نیکی خدا و نعمتهای او
- ابتدایی (بدون مقدّمه) بودن نعمت خدا
- نعمتهای الهی و عدم بدبختی اشقیا
- نعمت الهی، عاملی برای یاد خدا
- شرط متصف شدن مخلوق، به انعام
- پوشاندن بندگان، به نعمت
- آشکار بودن نعمت خدا، در مورد بندگان
- فراوانی نعمتهای خدا
- علّت درنگ خدا، تمامتر گشتن نعمتش
- بیشماری نعمت الهی
- سپاسی به جاویدی نعمت خدا
- الهام شکر نعمت، به ولیّ خدا
- انعام عفو الهی، در روز عرفه
- نعمت دادن به بنده، قبل و بعد از آفرینش
- عطای نعمت به بنده و نافرمانی نمودن او
- انعام آمرزش الهی، به بنده
- انعام الهی، و عفو لغزشکاران
- ثروتمند و رسیدن نعمتش به دیگری
- رسیدن به منتها درجات منعمین
- نعمتهای پهناور الهی
- فراموشی نادانان ، نسبت به نعمت های الهی
- توأم ساختن اوایل نعمتهای الهی، با اواخر آنها
- کامیابی بنده، به بهشت پر نعمت الهی
- تمام گشتن فراخی نعمت خدا، بر بنده
- کامل نمودن انعام خدا، بر بنده
- نعمت فراوان آن سرای
- باراندن ابرهای نعمت، بر بندگان
- انعامی از جانب خداوند
- خدا و نعمت بخشیدن
- اقرار بنده، به فراوانی نعمتهای الهی
- فراخ گرداندن نعمت، بر بنده
- فراخی نعمت، و روشنی چشم بنده
- فراوانی نعمت، علّت شیفتگی دلها
- نفاق
- نفَس
- نفْس
- خدا و شناساندن نفس خویش، به بندگان
- روز به سزا رسیدن نفسها
- پیامبر صلیاللهعلیهوآله و به تلاش انداختن جان خویش، برای انجام فرمان الهی
- پیامبر صلیاللهعلیهوآله و خسته کردن جان خود، در رساندن پیام الهی
- هجرت پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، از محلّ انس گرفتن جانش، به جایی دور
- خدا ، و به نفس خویش اختصاص دادن اصناف گوناگون فرشتگان
- بودن گواه و رانندهای، با نفس هر کس
- روز بیرون شدن جانها، از تنها
- نفس خود را در اختیار خدا افکندن
- به نفس خویش ستم نمودن
- نفس الهی و فضل و بخشش او
- ایمن گرداندن بنده، از خوف نفس خود
- نترسیدن بنده بر نفس خود، مگر از خدا
- برطرف کردن احتیاج نفس
- نفس، و جلوه دادن حاجتخواهی از غیر خدا
- خدا و بخشاینده نامیدن نفس خویش
- خدا ، و وصف نمودن نفس خویش ، به رحمت
- دور بودن بنده، از اصلاح نفس خود
- گواهی دادن بنده، درباره نفس خویش
- علّت سرزنش نمودن نفس خود
- طمع نفس شیطان، در گمراه کردن بندگان
- پست نمودن بنده، پیش نفسش
- خواری پنهانی برای بنده، نزد نفسش
- حکم کردن به زیان (نفس) خود
- گرفتن بهرهای از نفس بنده، برای رهاندن او
- به صلاح آوردن نفس بنده
- تباهشوندگی نفس بنده
- عدم توانایی بنده، بر سود و زیان نفسش
- گواهی دادن، درباره (نفس) خود
- واداشتن نفس بنده، به طاعت خدا
- خدا و نیکان خلق، الفت نفس بنده
- امر نمودن بنده، درباره اصلاح نفسش
- عطا نمودن چیزی از نفس بنده، به او و خوشنود ساختن خدا
- رضای نفسِ خدا، از نفسِ بنده
- نتیجه واگذاشتن بنده، به نفس خود
- سهلانگاری نفس
- آرامش نفس
- آرزو نمودن چیزی بهتر از نعمت دیگران، برای نفس خویش
- فرزندان، و متّهم ندانستن والدین، درباره نفس خود
- علّت تنگ گرفتن والدین، بر نفس خود
- طلب عافیت، برای جان فرزندان
- درخواست برای نفس خود و فرزندان، و شمول آن برای مؤمنان
- مرزداران و بازگو نکردن فرار، با نفس خویش
- برشمردن ستم به نفس خود
- فروافکندن نفسِ خود، برای خداوند
- با نفس خویش بازگو نکردن گناه
- درباره نفس خویش ، از خدا شرمنده بودن
- پیش خدا آمدن، با نفسی فروتن
- پیروی نمودن نفس، از شیطان
- خوشنود شدن نفس بنده، به قضای الهی
- تقصیر نفس و سزاواری خداوند
- درخواست بخشش نفس، از خدا
- هدف از خلقت نفس
- به نفس خود ستم نمودن
- منزّه ندانستن نفس خود ، از سزاواری عقاب الهی
- آسان نمودن جان کندن، بر نفْس بنده
- مهلت الهی و ستم بنده، بر نفس خود
- خداوند و افزونی بر نفس خویش
- توسّط نفسِ مخلوقی دیگر، راهنمایی شدن
- رمضان و ستم نمودن بنده به نفس خود
- خواندن خدا، به سوی نفس خویش
- خدا، آفریننده جانها
- جانی بودن بنده، درباره نفس خود
- سوگند به حقّ (نفس) آنکه خدا او را برای خود پسندیده
- به رنج انداختن نفس خود، برای (طاعت) خدا
- بد کردن به نفس خود
- گریختن بنده با جان خود، به سوی خدا
- پناهگاه تباهکننده بهره نفس خویش
- تباه ساختن نفس خویش
- خطاب خدا درباره اسراف بنده، بر نفسش
- رحم نمودن خدا، به جان بیتاب بنده
- سبب اصلاح نیافتن نفس
- سپاسگزاری نفس بنده، از خدا
- وسوسه و ضعف نفس
- سهل انگاری بنده ، نسبت به بهره نفس خود
- افراط و تجاوز از حدّ، بر نفس خود
- سبب به کار بیهوده مشغول داشتن نفس
- عامل تسلّی نفسِ بنده، در دوری از دنیا
- واداشتن نفس، در جایگاه خواران گنهکار
- تباه ساختن نفس خود
- خشوع بنده، جهت قصاص نفس خویش
- میراندن نفس بنده، بر صدق و راستی
- نکیر
- نگاه
- ناتوانی دیدگان بینندگان، از دیدن خدا
- فرشتگان و عدم قصد نگریستن، به سوی خدا
- فرشتگان و دیدن گنهکاران، در دوزخ
- بازماندن چشمها، از دیدن خدا
- خدا، ناظر بر چگونگی بندگان
- نگاههای پنهانی چشمها و پاداش الهی
- گرفتار نکردن بنده، به نگاه کردن
- به دید (رحمت) نگریستن خدا، به بنده
- به دید (رحمت)، به بنده نگریستن
- نظر داشتن به بنده، در همه کارهایش
- ندیدن نعمتهای خدا، بر خلق
- بنده و دیدن عزّتطلبان از غیر خدا
- نتیجه نگاه دوراندیش، به عزّت خواهان از غیر خدا
- نگاههای زیرچشمیِ مخالف خواست خدا
- ناآگاهی ناظران، از خطایای بندگان
- پاکیزهترین ناظران هلال ماه
- نبودن بینندهای، برای خدا
- موجب گمراهی بینندگان قرار نگرفتن
- خدا، ناظر بر حوائج مسلمین
- خدا، بیننده و ناظر بر ناتوانی بنده
- خدا، ناظر بر ضعف و تنهایی بنده
- نگاه خشمگینانه ستمگر، به بنده
- ستمگر و اندیشه دیدن دیگری در دامش
- نگرانی
- نگهداری
- درود خدا، بر نگهداران عرش الهی
- درود خدا، بر نگهبانان بزرگوار نویسنده
- نگهداشتن تابعین، از نافرمانی خدا
- حفظ تابعین، از غیر پیشامدهای نیکو
- حفظ فرمودن بنده، به (لطف) خدا
- سالم ماندن بنده، با نگهداری خدا از او
- حفظ نمودن بندگان، از همه جوانب
- بازنداشتن بنده، از رعایت واجبات
- کمیِ مراقبت بنده، نسبت به تهدید الهی
- کمک به بنده، با نگهداریاش (از گناه)
- به نگهداری نیکو، بندگان را از شیطان نگهداشتن
- مؤمنان و قلعه نگهدارنده از شرّ شیطان
- زرههای حفظکننده از شرّ شیطان
- حفظ آنچه (درخواست هایی که) بندگان فراموش کردهاند، برای آنها
- تباهی نفس و نگهداری خدا
- حفظ نمودن آبروی بنده
- خدا، نگهدار (بندگان) از چیز ترسناک
- نگاهداشته و محفوظ قرار دادن بنده، در هر حالی
- نگاهداشتن بنده، به تندرستی
- محافظت از فرزندان، در کودکی
- رنج والدین، در نگهداری از فرزند
- نگهداشتن بنده، از تبهکاری شیطان
- درآمدن در زمره نگهداشتهشدگان از گناه
- نگهداشتهشدگان از گناهان
- نگهداشته شدن از بلا، به رحمت الهی
- رعایت اموری، برای همسایگان
- یاری دادن به نگهبانان مرزها
- دعا به نگهبانان مرزهای مسلمین
- نگهداری از قلمروِ مرزداران اسلام
- پاداش حفظ آبروی جنگجو یا مرزدار
- نگهداری از خانواده جنگجو یا مرزدار
- نگهداری خدا و وفا به توبه
- خدا، نگهدار بندگان از سختی و مصیبت
- نگهداشتن بندگان، از بلا و آسیب
- نگهداری قرآن، به طور شایسته
- قلوب آل محمّد صلیاللهعلیهوآله ، نگهدارنده قرآن
- عامل نگهدارنده بنده ، از تبهکاریهای شیطان
- نگهدارنده از کیفر الهی
- مرتبه نگاهدارندگان ارکان و جوانب نماز
- پیمانی محفوظ و نگهداشتنی، با رمضان
- حفظ حرمت ماه رمضان
- نگهداشتن احترام ماه مبارک رمضان، به طور شایسته
- رعایت ماه رمضان به گونهای سزاوار
- نگهبان بودن خدا، بر هر چیز
- سپاسی درماندهکننده (فرشتگانِ) نگهبان، از شمارش آن
- اهلبیت پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، نگهداران دین الهی
- امام علیهالسلام ، نگهدار پناهندگان
- حفظ ولیّ خدا، به دیده (مراقبت) الهی
- نگاهداشتن بنده، به ریسمان الهی
- از چشم نگهداری خدا افتادن
- نگهداری نمودن بنده، از جای بیگمان
- نخفتن چشم حراست دشمنان، از بنده
- ستمگر و گماشتن مراقبت خود، بر بنده
- قسم به نامهای محفوظ خداوند
- نگاهداشتن بنده
- درخواست بنده به حفظ شدن از:
- أ. (عذاب) خداوند
- ب. (شرّ) بندگان
- ج. پیشامدها و بلاها در هر روز
- د. بدی مفارقت از هر روز
- ه-. نافرمانی خدا
- و. انجام کارهای همانند ستمگر
- ز. ستم کردن
- ح. گناهان
- ط. شیطان
- ی. باطلآرایی شیطان
- ک. عذاب آتش
- ل. نزدیک شدن به مانند گرفتاریها
- م. تسلّط و چیرگی شیطان
- ن. گمان پستی بردن، به فقیر
- س. گمان برتری بردن، به ثروتمند
- ع. آنچه (کیفر) فرمان خدا را واجب گرداند
- ف. درّه گود کفر و انگیزههای نفاق
- ص. گناه و معصیت خدا، در هر ماه نو
- ق. عیوب تازه، در ماه رمضان
- ر. درخواست از جهانیان
- نماز
- ننگ
- نوشتن
- گواهی مقرّبان و کتاب مرقوم و نوشتهشده
- نوشتن نیکیهای بنده
- نوشتن کردارهای پاکیزه برای بیمار، در حال بیماری
- نوشتن ایمنی از خشم خدا، برای بنده
- نوشتن نام مسلمانی با ویژگیهای خاص، در زمره عابدان
- نوشتن پاداشی همانند عبادتکننده تا روز قیامت، برای بنده
- درخواست نیکی آنچه نوشته شده
- پناه بردن به خدا، از بدی آنچه نوشته شده
- نویسندگان
- درود خدا، بر نگهبانان بزرگوار نویسنده
- نویسندگان گرامی اعمال
- سبب برگشتن نویسندگان بدیها، با نامه خالی از ذکر گناه
- سبب شادمان برگشتن نویسندگان نیکیها
- نویسندگان (در قیامت) و شمارش کارها
- دو نویسنده اعمال، و نوشتن اعمال پاکیزه برای بیمار، در حال بیماری
- نویسندگان و ضبط اموری در کتاب خدا
- نهادن
- نهی
- نهی الهی، جهت آزمایش شکرگزاری بنده
- نهیی که خدا از آن ترسانده
- بازداشته شدن اشیا، به اراده خدا و بدون نهی او
- شتافتن به سوی نهی الهی
- خدا، دانا به آنچه نهی نموده
- بازداشته نشدن بنده از بدی ، علی رغم مهربانی خدا
- صرف روزی، در نافرمانی نهیشده الهی
- پذیرفتن نهی، و دوری از پیروی شیطان
- نهی خدا از نافرمانیاش
- خدا، آمر و ناهی بندگان
- بیباکی، و انجام نواهی الهی
- بهجا آوردن نهی الهی
- انجام نهی الهی و عدم شتاب خدا در کیفر
- نهی الهی و طلب آمرزش برای مرتکب آن
- بازایستادن از نهی امام علیهالسلام
- مخالفت با فرمان خدا و ارتکاب نهیش
- علل ارتکاب نواهی
- عدم ارتکاب نواهی، در پرتو حیات طیّبه
- نیاز
- پناه بردن به خدا، از نیازمندی به مانند خود
- برطرف نمودن نیاز بندگان، با توانگری خدا
- درخواست از خدا، مانند نیازمند عیالوار
- قطع نگردیدن حاجتهای نیازمندان، از خدا
- طلب نیازمندی خود، در جایگاه بایسته
- شگفت از رو آوردن نیازمند، به نیازمند
- درخواست نیازمند از نیازمند
- بینیازی خدا، به گواهی گواهان
- خدا، مددکار هر نیازمندِ راندهشده
- درنگ از جهاد، به سبب نیازمندی
- رو گرداندن بنده، از نیازمند به بخشش خدا
- توبهای بینیازکننده از توبهای دیگر
- (رستاخیز)، روز نیازمندی به درگاه خدا
- نیاز جنین، به روزی خدا
- پست پنداشتن نیازمند
- عطا ننمودن بنده، به نیازمند
- قرآن و اصلاح نیازمندی بندگان
- درخواست از خدا، همچون بنده نیازمند
- خوار نساختن بنده، هنگام نیازمندی به درگاه خدا
- افزودن نیازمندی بنده، به درگاه خدا
- فرود آوردن نیاز خود، به درگاه خدا
- ناتوان، و نیازمندیاش به ستم نمودن
- جبرانِ نیازها و کمبودهای بنده
- درخواست از خدا و نیازمندی سخت
- نیّت
- نیش
- نیکوکاری
- سُفرای گرامی نیکوکار
- نیکوکار بودن تابعین اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله
- نیکوکار بودن محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او
- تغییر بدگمانی نیکان (درباره بنده)، به اطمینان
- نیکان خلق و آرامش دل بنده
- نیکوکار گرداندن فرزندان بنده
- عدم تباهی پاداش نیکوکاران
- غذا دادن خدا به بنده، مانند نیکوکاری مهربان
- یاد شدن نیکوکاران
- نیکوکار بودن خدا
- خدا، ضامن پاداش نیکوکاران
- عامل بخشیدن خویهای نیکوی نیکان، به بندگان
- پاداش نیکوکاران و سپاسگزاری از خدا
- برگزیدن نیکویی های آفرینش ، برای بندگان
- محمّد صلیاللهعلیهوآله ، پیشوای خیر و نیکی
- تبدیل بدیها، به خوبیهایی چندین برابر
- گفتار نیکوی بنده، در مورد فرشتگان و پیامبران
- اصحاب پیامبرصلیاللهعلیهوآله و نیکو به پایان بردن همراهی او
- اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله و خوب بیرون آمدن از آزمایش
- تابعین و کمک خواستن از خدا، در کار نیک
- تابعین و امید نیکو به خدا داشتن
- نیکویی نمودن با رفتاری شایسته
- پُر کردن دو طرف (اوّل تا آخر) روز، به نیکی
- حسننظر داشتن خدا، به بنده
- کار نیک و سزاواری پاداش الهی
- از روی تفضّل بودنِ احسان الهی
- گذشت نیکوی الهی و به سپاس واداشتن بنده
- تفضّل الهی و وعده پاداش نیک
- احسان خدا به ستمکار توبهکننده
- نیکو یاری کردن بنده، در تسلّط بر ستمگر
- خیر بنده در تأخیر اخذ حقّ
- به نیکی رفتار کردن خدا، بدون سبب
- نیکو دانستن آنچه شیطان نیکو مینمایاند
- نیکو یاری نمودن بندگان، بر مخالفت با شیطان
- سپاس از نیکویی مقدّرات الهی
- نیکوترین نیّات و کردارها
- روان ساختن نیکی برای مردم، به دست بنده
- تغییر اهانت معاشران، به معاشرتی نیک
- به نیکی یاد کردن بنده، از غیبتکنندهاش
- تبدیل گفتار زشت بنده، به اعتراف نمودن به احسان الهی
- سرپرستیای نیکو
- عطای زندگی نیکو، به بنده
- راه رستگاری و نیکویی انفاقشده
- نیکو گرداندن کردار بنده، در هر حال
- سبب کامل گشتن خیر دنیا و آخرت، برای بنده
- عطای نیکی به بندگان، در دنیا و آخرت
- عامل کاستن نیکیهای بنده، در قیامت
- سبب بهجا آوردن نیکیها، با رغبت
- گویا کردن زبان بنده، به ستایش نیکو
- بسیار شمردن نیکی اندک والدین
- کم شمردن نیکی خود، به والدین
- نیکی فرزند، به والدین
- وسیلهای برای افزایش نیکیهای والدین
- سهلانگار ندانستن والدین، در نیکی به فرزند
- وسیله نیکی به والدین
- دیرینگی احسان والدین، بر فرزند
- آمرزش والدین، به سبب نیکی به فرزند
- یاری والدین، بر نیکی به فرزندان
- توفیق نیکی، با اطاعت از خدا
- همسایگان و فراگرفتن اخلاق نیک الهی
- خوب کمک کردن به همسایگان
- با احسان پاداش دادن بنده، به همسایگان بدکردار
- یاری نمودن همسایگان، با نیکی
- آموختن روش نیکو در زندگی، به بنده
- شکیبایی نیکو، در همنشینی با فقرا
- منکرانِ بسیاری احسان خدا
- احسان و پناه رحمت الهی
- احسان سود رحمت الهی، به بنده
- کُندی نکردن نیکی احسان خدا، بر بنده
- الهام شکرگزاری از احسان الهی، به بنده
- لغزش بنده و نیکویی گذشت الهی
- خدا، عطاکننده حسنه و نیکی
- علم خدا و درخواست نیکی از خدا
- مقدّر نمودن نیکی، برای بنده
- عامل برگشتن به راهی دورتر از حسن عاقبت
- خدا، عطاکننده چیز نیکو
- روان نگشتن قضای الهی، جز به نیکی
- جدا نساختن منبع احسان خدا، از بندگان
- نیکوکار بودن خدا
- احسان الهی و ملزم شدن به شکرگزاری
- احسان، روش خدا
- کوشش بنده و کوچکترین احسان الهی
- جز به احسان توصیف نشدنِ خدا
- بهجا نیاوردن سپاس احسان الهی
- رها شدن از بند عدل خدا، با احسان او
- اندکیِ نیکیهای بنده، در بین بدیهایش
- نیکویی عبارت قرآن
- عامل بخشیدن خوی نیکوی نیکوکاران، به بندگان
- عامل پایداری نیکیِ ظاهر بندگان
- محمّد صلیاللهعلیهوآله و بهترین نیکی و خیر الهی
- ماه نو، ماه احسان
- ماه نو، ماه نیکیِ نیامیخته به بدی
- سپاسگزاری از احسان و نیکی خداوند
- راههای احسان خداوند
- نیکی و بخشش، به خویشان
- شتابان و پیشیگیرنده در نیکیها
- نیکویی فرمان الهی
- ده برابر بودن مزد انجامدهنده کار نیک
- چندین برابر گرداندن وام نیکو، از جانب خدا
- نزول آیاتی (بیانگر) افزایش حسنات، در قرآن
- سبب وصف شدن آفریدهای، به احسان
- احسان الهی و ستایش خداوند
- نیکی سرشار الهی
- رمضان، مصاحب و یار نیکو
- رمضان و آسان گرداندن راههای نیکی
- خیر و نیکی ماه رمضان
- ماه رمضان و احسان الهی
- نابود نشدن معادن احسان الهی
- خدا، بهبارآورنده نیکی
- خشکسالی و طلب احسان از غیر خدا
- عامل فراوانتر شدن احسان الهی
- احسان الهی و سپاسگزاری از آن
- درخواست عطای نیکو، از خدا
- نیکو گرداندن آفرینش
- گشوده بودن دست خدا، به نیکیها
- سپاسی برابر با احسان و نیکی خداوند
- طلب قرب خداوند و گمان نیک به او
- بیبهره ماندن از خیر و نیکی
- آسان گرداندن راه خیرات، برای بنده
- آسان گرداندن پیشی گرفتن به خیرات ، برای بنده
- نبودن خیری در بنده
- باطلکننده حسنات و افعال پسندیده
- یاری نمودن بنده، به کردار نیکو
- اعتراف بنده، به نیکیهای خدا
- سوددهنده بودن خدا، به نیکی
- هلاک نشدن به وسیله اعمال نیکو
- داشتن ذکر و آوازه نیک، در بین آیندگان
- فراوان ساختن نصیب بنده، از احسان
- آمیختگی کارهای نیک بنده، با معصیت
- تقسیم نیکی، در بین مؤمنان
- منّت گذاردن بر مؤمنان، با خیر
- عطای خیری از دنیا و آخرت، به مؤمنان
- نرسیدن به نیکی، جز از جانب خدا
- طلب نیکی و احسان مخلوق
- مهیّا شدن برای درخواست احسان الهی
- اصرار بر گناه، و احسان رحمت الهی
- احسان نمودن به بنده، با رحمت الهی
- فضل خدا، و خیر و نیکی آخرت
- خیر قرار دادن حکم الهی، برای بنده
- عطای نیک، به بنده
- خدا، پذیرنده گمانهای نیکو
- احسانی، از جانب خدا
- بدکرداری بنده و بازداشته نشدن خدا، از احسانش
- کار خدا؛ احسان و بخشش
- احسان نیکوی الهی به بنده و سزاواری خدا به سپاس
- احسان به بنده، و ناتوانی او از سپاس
- نتیجه عدم وجود احسان الهی
- خدا و آغاز نیکی به بنده
- احسانهای بزرگ خدا، بر بنده
- نیکو بودن احسان الهی، نزد بنده
- نیکوترین نامها
- محروم نساختن بنده، از خیر دنیا و آخرت
- احسان الهی، و بدکرداری بنده
- نیکی آنچه (درباره بنده) نوشته شده
- و
- اشاره
- چگونگی بندگان، در جاهای واجبات
- اندوه بنده و رعایت واجبات الهی
- واجب گرداندن اجابت دعای بیچارگان
- واجب گرداندن خشم خدا، برای بنده
- بخشیدن آنچه واجب شده
- شایستگی بنده و وجوب آمرزش
- توفیق انجام واجبات
- سبب دریافتن آرامش دل، به آنچه برای خدا واجب است
- الهام واجبات درباره والدین، به فرزند
- واجب گرداندن حقّی برای مؤمنان، بر خلق
- کوتاهی والدین، از آنچه درباره فرزند واجب بوده
- وجوب حقّ والدین، بر فرزند
- عدم درک آنچه درباره والدین بر فرزند واجب است
- اعطای آنچه برای همسایگان لازم است، پیش از درخواستشان
- برای همسایگان، لازم دانستن آنچه بنده، برای خویشان خود واجب میداند
- واجب گشتن محبّت خدا، برای تائب
- هلاک شدن ضایعکننده واجبات الهی
- غفلت بنده، از شرایط واجبات الهی
- واجب شدن شکری دیگر، بر بنده
- واجب گشتن پاداش شکرگزاری بندگان
- ادا نکردن حقِّ لازمِ صاحب حقّ مؤمن
- توبه واجبکننده محبّت الهی
- واجب شدن حکم و فرمان الهی
- آگاه فرمودن بندگان، بر واجبات نماز
- وجوبی همانند آنچه برای کوشندگان در طاعت الهی، واجب گشته
- ماه رمضان، از جمله واجبات خاص
- واجب نمودن روزه، در ماه رمضان
- لزوم حفظ پیمان، با رمضان
- تقرّبِ واجبگرداننده خوشنودی خدا
- سپاسی واجبگرداننده فراوانی (نعمت)
- وجوب اطاعت امام علیهالسلام
- تغییر واجبات، از مقاصدِ تشریع شده
- وجوب اطاعت پیشوایان، از جانب خدا
- واجب بودن حقّ خدا، بر همه آفریدگان
- واگذاشتن
- وانگذاشتن نفوس، به اختیار خود
- وانگذاشتن خوی زشتی، در بنده
- وانگذاشتن عیبِ موجب سرزنش، در بنده
- وانگذاشتن خوی پسندیده ناتمام، در بنده
- واگذاشتن بدعتگذاران
- وانگذاشتن بنده، به خلق خدا
- به خود واگذاردن بنده و ناتوانی او
- به خلق واگذاردن بنده
- واگذاری بنده به توانش و برکناری قدرت از او
- به خود وانگذاشتن بنده
- وانگذاشتن بنده، به توانایی خود
- توبه نصوح و وانگذاشتن گناهان بنده
- درخواست پاداشهای ویژه از خدا، برای والدین
- وام
- واماندگی
- وبا
- وحی
- وداع
- ورم
- ورود
- درآمدن در زمره شهدا
- آسان گرداندن آنچه خدا بر بنده وارد نموده
- راه ورودی برای شیطان
- ورود بنده، در خوشنودی خدا
- پاداش بندگان، پیش از ورود به فرمانبری خدا
- ورود بنده، در رحمت الهی
- ورود به حوض پیامبر صلیاللهعلیهوآله (در بهشت)
- وارد ساختن تائبین، به بهشتها
- غفلت از ورود به جایگاه (بهشت)
- با ذلّت به جهنّم وارد شدن مستکبران
- ورود ماه رمضان با برکاتش، بر مسلمانان
- درآوردن بنده، در حزب خدا
- درآمدن در جایگاه پیشینیان
- ورود در محرّمات
- وزیر
- وسوسه
- وطن
- وعده
- خدا، انجامدهنده وعده
- تمام گشتن وعده الهی
- وعده خداوند، به ستمگران
- پناه بردن به خدا، از وعدههای شیطان
- وفا کردن خدا، به وعدهاش
- دروغ بودن وعده شیطان
- تصریح خدا به وعدهاش، در وحی الهی
- در آسمان بودن آنچه به بندگان، وعده داده شده
- اجابت وعدهدادهشده الهی
- ناتوانی بنده از شتاب به وعدهدادهشده خدا، به دوستانش
- نفس بنده و سبک شمردن وعده الهی
- وعده خدا به:
- وفا
- وقار
- ولخرجی
- ویرانی
- ه
- هجرت
- هجرت پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، به شهرهای غربت
- هجرت اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله ، از قبایل خود
- هجرت اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله ، از شهرهای خویشان خود
- توفیق دوری از شرّ و بدعت
- پاداش بنده، به دوریگزیننده از او
- دوری از همه گناهان، پیمان بنده با خدا
- عذرخواهی از دوری نکردن از گناه
- بازگشت بنده، به دوریگزیننده از او
- هدف
- هزار
- هفت
- روییدن هفت خوشه، از یک دانه
- نافرمانی خدا، و هلاکت
- هلاک شدن نفس بنده
- رهایی از مهلکههای گنهکاران
- دست نیافتن مهالک، به دستاویزنده به عصمت قرآن
- سبب هلاک نشدن هلاک شوندهای از معصیتکاران
- هلاک نساختن بنده، با هلاکشدگان
- گردابِ هلاکشوندگان
- هلاک نشدن به وسیله اعمال نیکو
- سؤال نشدن از خدا، درباره هلاکت بنده
- خود را در درّههای هلاکت افکندن
- هلاک نساختن خویش، به خاطر امید به عفو الهی
- هلاک نساختن بنده، با گناهانش
- بنده و هلاک ساختن خود
- موجبات هلاکت بنده:
- همانند
- نیازمندی بنده، به همتایانش
- شبیهترین چیزها به اراده خدا
- در دل بنده نگاشتنِ نمونه پاداش ذخیره شده برای او
- انجام پاکیزهترین اعمال، هنگام شباهت آنها
- نخواندن همانندی، با خدا
- بزرگ و برتر بودن خداوند، از همانند داشتن
- نبودِ همتا و همانندی، برای خدا
- قدرت خدا، بر آفرینشی همانند
- مزد کار نیک، ده برابر مانند آن
- همانندی کار بد با کیفرش
- وجود آیاتی نظیر آیات افزایش حسنات ، در قرآن
- داستانی مانند داستان دانهای که هفت خوشه رویانده
- چیزی همانند خدا نیست
- نگاشتن صورتها، بدون نمونه و مانند
- شبیه و مانند نشدن خدا، به چیزی
- نبودِ همانندی برای غلبه یا برابری، با خدا
- سپاسی که مانند آن، گذارده نشده
- درودی پیوسته، به مانند درودهای ویژه
- الهام شکر به بنده، همانند الهام به امام علیهالسلام
- یگانگی خدا و نبودن همتایانی برای او
- همراه
- فرشتگانِ همراه برف و تگرگ
- اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله و نیکو به پایان بردن همراهیِ پیامبر
- نیکیِ همراه بودن (با هر روز) را، روزی بندگان نمودن
- روز و برترین همراه بندگان بودن
- همراهی کردن شیطان، در معصیت الهی
- پرسش از همراه بودن دشمنی خدا، با بنده
- همراه ساختن شکایت بنده، با تغییر
- عامل تنهایی و بیهمرهی
- همراهی رهایی از آفتها، با مجاهد
- رمضان، همراهی نیک
- ماه رمضان ، بهترین وقت های همراه با مسلمانان
- ماه رمضان ، همراهیْ آسانکننده راههای احسان
- ناپسند نبودن مصاحبت رمضان
- ملازم و همراه بنده ساختنِ سپاس از خدا
- همسایه
- از آتش خدا، به جوار (رحمت) او رهسپار شدن
- همسایگان و جستجوی عیبهای بنده
- همسایگان باایمان و شرّ شیطان
- در زمره آرمیدگان در جوار خداوند
- همسایگان آشنا به حقّ امام علیهالسلام
- درخواست بنده برای همسایگان
- درخواست بنده در ارتباط با همسایگان، برای خود
- مانند آنچه برای همسایگان خواسته شد، برای خود خواستن
- کاملترین بهرههای نزد همسایگان را برای بنده قرار دادن
- افزودن بینایی همسایگان امام علیهالسلام ، به حقّ ایشان
- افزودن معرفت همسایگان امام علیهالسلام ، به برتری ایشان
- وسیله رسیدن به جوار (رحمت) خدا
- همسایگان و رسواییهای بنده
- اعتماد ننمودن، به رازپوشی همسایگان
- گِله از بدْهمسایگی شیطان
- جویا شدن از همسایگان، با احسان و عطا
- همسایگی با پاکیزهترین دوستان خدا
- منزل بنده و همسایگی (رحمت) خدا
- همسران
- همنشینی
- هموزن
- همیشگی
- سپاس همیشگی از خدا، تا روز قیامت
- رهایی تابعین، از همیشه ماندن در آتش
- همواره آمرزش خواستن از خدا
- درود همیشگی خدا، بر محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او
- تأیید نمودن بنده، به صبر همیشگی
- همیشه در تندرستی به سر بردن
- آبی سودمند با فراوانیِ همیشگی و دائم
- مساکن همیشگی، در بهشت
- دشمنان اسلام و گرسنگی همیشگی
- پادشاهی و سلطنت جاوید الهی
- جاودانگی خداوند
- روانه ساختن بنده، به سوی ملک جاودان (بهشت)
- پاداش همیشگی خدا، بر عمل کوتاه مدّت بنده
- دوام برکت سلام (فرشتگان)، در شب قدر
- همیشگی بودن بندگان صالح، در بهشت
- اعتماد خدا، به همیشگی بودن ملک خود
- عذاب همیشگیِ بنده برگشته از خدا
- خدا، در نهایت ابدیّت
- سپاسی که به جاودانگی خدا، همیشگی باشد
- جاوید بودن نعمت خداوند
- دوام اوّل و آخِر
- پیوستگی ابدی درود، به سایر درودها
- دوام توفیق الهی
- فرمانبری فرمانبران و جاودانگی ملک خدا
- هند
- هوا
- هوا و هوس
- هجرت
- ی
- یاد
- فرشتگان و یاد نعمتهای الهی
- درود خدا بر فرشته یاد نشده توسّط بنده
- یاد نمودن خدا، از پیشوایان هدایت
- یاد بزرگی خدا و سلامتی دلها
- شرافتْ بودنِ یاد خدا، برای یادکنندگان
- مشغول ساختن دل بنده، به یاد خدا
- سبب خالی بودن نامه اعمال، از یاد گناه
- ذکر نمودن حاجت خود
- یادآوریِ از بین بردن گناه، با بیماری
- یاد احسان الهی
- سبب ناتوان گشتن بنده، از یادآوری گناه
- گویا شدن به ذکر خدا، تا کنُد شدن زبان
- به نیکی یاد کردن بنده، از غیبتکنندهاش
- القائات شیطانی و یاد بزرگی خدا
- اوقات غفلت و یاد خداوند
- فراموشکار نساختن بنده، نسبت به یاد خدا
- به یاد داشتن واجبات الهی
- در نظر داشتن اعمال بندگان، نزد خدا
- گویا کردن زبان بنده، به یاد خدا
- به یاد آوردن بنده، توسّط قصدبددارنده درباره او
- (شنیدن) ذکر بنده، توسّط قصدبددارنده درباره وی
- نبردن یاد والدین، از یاد فرزند
- به یاد آوردن آنچه باعث اصلاح حال بنده شود
- مرزداران اسلام و یاد دنیای فریبنده
- بردن یاد زن و فرزند، از خاطر مجاهد
- به یاد داشتن گرفتاریها
- یاد شدن نیکوکاران
- برتری یاد خدا، نسبت به یادشدگان
- همیشه به یاد مرگ بودن
- یاد نمودن خدا، از بنده
- نعمت الهی، عاملی برای یاد خدا
- نبردن یاد خدا، از یاد بنده
- ذکر نیکوی بنده، در بین آیندگان
- محو شدن یاد بنده، در میان آفریدگان
- یاری
- سپاسی مددکننده، بر انجام حقّ خدا
- یاریدهنده بودن خداوند
- پیامبر صلیاللهعلیهوآله و یاری طلبیدن از مدد الهی
- نیرو یافتن پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، به یاری خدا
- درود خدا، بر ملکالموت و یارانش
- اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله و یاری او در جنگ
- یاری دادن تابعین، به اصحاب محمّد صلیاللهعلیهوآله
- سبب یاری تابعین، بر هر کار نیک
- توفیق یاری حق
- توفیق کمک به ناتوان
- نبودِ یاری دهندهای ، برای خوار شده توسّط خدا
- کمک کردن به ستمگر
- درود بر محمّد صلیاللهعلیهوآله و آل او؛ کمکی برای بنده
- یاری شدن بنده، در مخالفت با ستمگر
- از حاکمی جز خدا، یاری نطلبیدن
- خدا، مددکار هر نیازمند راندهشده
- کمک نمودن به بنده، با عصمت
- یاری نشدن بنده، در صورت تنها گذاردن او توسّط خدا
- یاری نشدن مطلوب، جز توسّط طالب
- کمک گرفتن از غیر خدا و عدم دسترسی به آنچه نزد خداست
- کمک نمودن به نیکان خلق
- بهترین کس، جهت طلب یاری
- یاری نمودن بنده، توسّط بهترین یاریگر
- فرزندان و یاری والدین، بر حاجتشان
- یاری نمودن والدین، در تربیت فرزندان
- فرزندان نرینه؛ یاور والدین
- امام علیهالسلام و یاری شدنش توسّط خداوند
- توفیق خوب کمک کردن، به همسایگان
- یاری کردن همسایگان ستمدیده
- یاری مرزداران اسلام، با پیروزی
- کمک کردن به مرزداران اسلام، با صبر
- بریدن کمک، از دشمنان مرزداران اسلام
- یاری دادن مرزداران اسلام، با فرشتگان
- یاری خدا به مجاهد مسلمان
- پاداش کمک کردن به جنگجو یا مرزدار اسلام
- توانایی خدا و بدون یاور بودنش
- بنده و یاری نکردن ستمدیده
- یاری بنده، بر ختم کتاب خدا
- کمک کردن به بندگان، برای تلاوت قرآن
- یاری خواستن از خدا، بر روزه گرفتن
- برخاستن در شبهای رمضان، به یاری خدا
- رمضان و یاری بندگان در غلبه بر شیطان
- یاری نشدن خدا، در آفرینش
- یاری نشدن خدا، توسّط وزیری
- یاری گردیدن کوشنده در سپاس الهی
- تأیید و کمک شدن سپاسگزار، در سپاس الهی
- عامل کمک نمودن خدا، به دین خود
- وسایل یاری نمودن ولیّ خدا
- یاری دادن ولیّ خدا، به تواناترین تکیهگاه الهی
- عطای سلطنتی یاریدهنده، به ولیّ خدا
- از یاریکنندگان ولیّ خدا بودن
- (شیطان) و یاری دادن بنده، در نافرمانی خدا
- یار ستمگران نبودن
- شتاب در یاری به جانشینان خداوند
- یاری خواستن از خدا
- خدا، و آغازِ یاری بنده
- پناهنده شدن به پناهگاه یاری الهی
- توانایی بخشیدن خدا، با یاری نمودنش
- عدم یاری بنده و شکست خوردن او
- فقط از خدا یاری خواستن
- آنچه بنده از خدا میخواهد او را به آن یاری دهد:
- یافتن
- یاوهگویی
- یقین
- یقین به نبودِ گریزگاهی از خدا
- باور داشتن سرانجام دعوت خدا و دعوت شیطان
- بهترین یقین
- پابرجایی یقین بنده
- بخشیدن یقین صادق، به بندگان
- یقین صادق و رهاندن بندگان از دشواری درخواست
- خدا را از روی یقین قصد نمودن
- سستی یقین و به دست گرفتن مهار بنده، توسّط شیطان
- یقین و باور اخلاصدارندگان
- باور بنده به امانداده نشدنش از خدا، توسّط اماندهندهای
- باور بنده به باز داشته نشدنش از خدا، توسّط بازدارندهای
- دست یافتن به حقیقت یقین
- یقین متوکّلان به خدا
- یوغ
- یاد
- صحیفه سجّادیّه با ترجمه فارسی
- اشاره
- اسناد الصحیفة
- (1) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ إِذَا ابتَدَأَ بِالدّعَاءِ بَدَأَ بِالتّحمِیدِ لِلّهِ عَزّ وَ جَلّ وَ الثّنَاءِ عَلَیهِ، فَقَالَ:
- (2) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ بَعدَ هَذَا التّحمِیدِ فِی الصّلَاةِ عَلَی رَسُولِ اللّهِ صَلّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ
- (3) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ فِی الصّلَاةِ عَلَی حَمَلَةِ العَرشِ وَ کُلّ مَلَکٍ مُقَرّبٍ
- (4) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ فِی الصّلَاةِ عَلَی أَتبَاعِ الرّسُلِ وَ مُصَدّقِیهِم
- (5) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ لِنَفسِهِ ولِأَهلِ وَلَایَتِهِ
- (6) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ عِندَ الصّبَاحِ وَ المَسَاءِ
- (7) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ إِذَا عَرَضَت لَهُ مُهِمّةٌ أَو نَزَلَت بِهِ،مُلِمّةٌ وَ عِندَ الکَربِ
- (8) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ فِی الِاستِعَاذَةِ مِنَ المَکَارِهِ وَ سَیّئِ الأَخلَاقِ وَ مَذَامّ الأَفعَالِ
- (9) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ فِی الِاشتِیَاقِ إِلَی طَلَبِ المَغفِرَةِ مِنَ اللّهِ جَلّ جَلَالُهُ
- (10) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ فِی اللّجَإِ إِلَی اللّهِ تَعَالَی
- (11)از دعاهای امام علیهالسلام است در عاقبت به خیری
- (12) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ فِی الِاعتِرَافِ وَ طَلَبِ التّوبَةِ إِلَی اللّهِ تَعَالَی
- (13) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ فِی طَلَبِ الحَوَائِجِ إِلَی اللّهِ تَعَالَی
- (14) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ إِذَا اعتدُیَِ عَلَیهِ أَو رَأَی مِنَ الظّالِمِینَ مَا لَا یُحِبّ
- (15) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ إِذَا مَرِضَ أَو نَزَلَ بِهِ کَربٌ أَو بَلِیّةٌ
- (16) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ إِذَا استَقَالَ مِن ذُنُوبِهِ، أَو تَضَرّعَ فِی طَلَبِ العَفوِ عَن عُیُوبِهِ
- (17) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ إِذَا ذُکِرَ الشّیطَانُ فَاستَعَاذَ مِنهُ وَ مِن عَدَاوَتِهِ وَ کَیدِهِ
- (18) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ إِذَا دُفِعَ عَنهُ مَا یَحذَرُ، أَو عُجّلَ لَهُ مَطلَبُهُ
- (19) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ، عَلَیهِ السّلَامُعِندَ الِاستِسقَاءِ بَعدَ الجَدبِ
- (20) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ فِی مَکَارِمِ الأَخلَاقِ وَ مرَضیِّ الأَفعَالِ
- (21) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ إِذَا حَزَنَهُ أَمرٌ وَ أَهَمّتهُ الخَطَایَا
- (22) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ عِندَ الشّدّةِ وَ الجَهدِ وَ تَعَسّرِ الأُمُورِ
- (24) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ لِأَبَوَیهِ عَلَیهِمَا السّلَامُ
- (25) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ لِوُلدِهِ عَلَیهِمُ السّلَامُ
- (26) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ لِجِیرَانِهِ وَ أَولِیَائِهِ إِذَا ذَکَرَهُم
- (27) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ لِأَهلِ الثّغُورِ
- (28) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ مُتَفَزّعاً إِلَی اللّهِ عَزّ وَ جَلّ
- (29) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ إِذَا قُتّرَ عَلَیهِ الرّزقُ
- (30) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ فِی المَعُونَةِ عَلَی قَضَاءِ الدّینِ
- (31) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ فِی ذِکرِ التّوبَةِ وَ طَلَبِهَا
- (32) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ بَعدَ الفَرَاغِ مِن صَلَاةِ اللّیلِ لِنَفسِهِ فِی الِاعتِرَافِ بِالذّنبِ
- (33) وَ کَانَ، مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ فِی الِاستِخَارَةِ
- (34) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ إِذَا ابتلُیَِ أَو رَأَی مُبتَلًی بِفَضِیحَةٍ بِذَنبٍ
- (35) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ فِی الرّضَا إِذَا نَظَرَ إِلَی أَصحَابِ الدّنیَا
- (36) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ إِذَا نَظَرَ إِلَی السّحَابِ وَ البَرقِ وَ سَمِعَ صَوتَ الرّعدِ
- (37) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ إِذَا اعتَرَفَ بِالتّقصِیرِ عَن تَأدِیَةِ الشّکرِ
- (38) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ فِی الِاعتِذَارِ مِن تَبِعَاتِ العِبَادِ وَ مِنَ التّقصِیرِ فِی حُقُوقِهِم وَ فِی فَکَاکِ رَقَبَتِهِ مِنَ النّارِ
- (39) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ فِی طَلَبِ العَفوِ وَ الرّحمَةِ
- (40) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ إِذَا نعُیَِ إِلَیهِ مَیّتٌ، أَو ذَکَرَ المَوتَ
- (41) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ فِی طَلَبِ السّترِ وَ الوِقَایَةِ
- (42) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ عِندَ خَتمِ القُرآنِ
- (43) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ إِذَا نَظَرَ إِلَی الهِلَالِ
- (44) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ إِذَا دَخَلَ شَهرُ رَمَضَانَ
- (45) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ فِی وَدَاعِ شَهرِ رَمَضَانَ
- (46) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ فِی یَومِ الفِطرِ إِذَا انصَرَفَ مِن صَلَاتِهِ قَامَ قَائِماً ثُمّ استَقبَلَ القِبلَةَ، وَ فِی یَومِ الجُمُعَةِ، فَقَالَ
- (47) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ فِی یَومِ عَرَفَةَ
- (48) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ یَومَ الأَضحَی وَ یَومَ الجُمُعَةِ
- (49) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ فِی دِفَاعِ کَیدِ الأَعدَاءِ، وَ رَدّ بَأسِهِم
- (50) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ فِی الرّهبَةِ
- (51) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ فِی التّضَرّعِ وَ الِاستِکَانَةِ
- (52) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ فِی الإِلحَاحِ عَلَی اللّهِ تَعَالَی
- (53) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ فِی التّذَلّلِ لِلّهِ عَزّ وَ جَلّ
- (54) وَ کَانَ مِن دُعَائِهِ عَلَیهِ السّلَامُ فِی استِکشَافِ الهُمُومِ
فرهنگنامه موضوعی صحیفه سجادیه
مشخصات کتاب
سرشناسه : سجادی، سیداحمد، 1344 -
عنوان و نام پدیدآور : فرهنگ نامه موضوعی صحیفه سجادیه/ سیداحمد سجادی، با همکاری جمعی از محققان ؛ پژوهش مرکز تحقیقات رایانه ای حوزه علمیه اصفهان.
مشخصات نشر : اصفهان: حوزه علمیه اصفهان، مرکز تحقیقات رایانه ای، 1392.
مشخصات ظاهری : 3 ج.
شابک : 600000 ریال: دوره:978-600-6146-37-9 ؛ ج. 1:978-600-6146-34-8 ؛ ج. 2:978-600-6146-35-5 ؛ ج. 3:978-600-6146-36-2
وضعیت فهرست نویسی : فاپا
یادداشت : چاپ قبلی: موسسه فرهنگی مطالعاتی الزهرا (س) ، 1385.
یادداشت : چاپ سوم.
یادداشت : فروست پشت جلد: مجموعه منشورات؛ 12،11
یادداشت : کتابنامه.
مندرجات : ج.1.آ-خ.-ج.2.د-گ.-
موضوع : علی بن حسین (ع)، امام چهارم، 38 - 94ق . صحیفه سجادیه -- فهرست مطالب
موضوع : علی بن حسین (ع)، امام چهارم، 38 - 94ق . صحیفه سجادیه
موضوع : دعاها
شناسه افزوده : حوزه علمیه اصفهان. مرکز تحقیقات رایانه ای
رده بندی کنگره : BP267/1/ع 8ص 3075 1392
رده بندی دیویی : 297/772
شماره کتابشناسی ملی : 3130928
ص: 1