- مشخصات کتاب
- اشاره
- فهرست مطالب
- مقدمه استاد انصاری بویراحمدی
- مقدمه استاد محمد هادی معرفت
- مقدمه مؤلف
- فصل اول:نظریه حکومت و نظام سیاسی در اسلام
- ضرورت وجود حاکم و حکومت در اسلام
- حکومت اسلامی
- حاکمیت در قرآن
- ولایت و توحید ربوبی
- ولایت افاضهای
- نقش ملتها در تحقق ولایت حاکم اسلامی
- حکومت اسلامی و دموکراسی
- خطر تفکر التقاطی
- شاخههای فلسفه امانیسم
- فصل دوم :پیشینه مبحث ولایت فقیه نزد علماء بزرگ شیعه
- پیشینه مبحث ولایت فقیه نزد علمای بزرگ شیعه
- سؤال
- جواب
- 1- شیخ مفید
- 2- شریف مرتضی
- 3 - ابوالصلاح حلبی
- 4- شیخ الطائفه، طوسی
- 5- سلار دیلمی
- 6- ابن حمزة
- 7- قطب الدین راوندی
- 8 - ابن ادریس حلی
- 9- محقق حلی
- 10- علامه حلی
- 11- فخر المحققین
- 12- شهید اول
- 13 - فاضل مقداد سیوری
- 14- ابن فهد حلی
- 15- محقق ثانی
- 16- شهید ثانی
- 17- مقدس اردبیلی
- 18– سید محمد موسوی عاملی صاحب المدارک
- 19- شیخ بهایی
- 20- محقق سبزواری
- 21- فیض کاشانی
- 22- علامه مجلسی
- 23- محقق قمی
- 25- شیخ جعفر کاشف الغطاء
- 26- سید علی طباطبایی صاحب الریاض
- 27- سید محمد مجاهد
- 28- محقق مولا نراقی
- 29- سید عبد الفتاح حسینی
- 30- شیخ محمد حسن نجفی، صاحب الجواهر
- اشاره
- 2- ولایت فقیه بر خمس
- 3- ولایت فقیه بر اقامه حدود شرعی
- 4- جواز ولایت و یا وجوب آن از جانب حاکم عادل معصوم علیه السلام و نائب او (فقیه)
- 5- ولایت فقیه در زمان غیبت در صلح با کفار
- 6- ولایت فقیه در زمان غیبت بر خراج
- 7- ولایت فقیه بر اموال محجور علیهم
- 8- ولایت حاکم شرع بر نکاح صغیر و غیر رشید
- 9- در مسأله ارث کسی که وارث ندارد:
- 10- ولایت فقیه بر قضا در زمان غیبت
- 31 - شیخ اعظم مرتضی انصاری
- 32 - میرزا سید محمد حسن شیرازی
- 33 - شیخ آقا رضا همدانی
- 34- شهید شیخ فضل الله نوری
- 35- سید محمد بحر العلوم
- 36- آخوند خراسانی
- 37- سید محمد کاظم یزدی
- 38- محقق نائینی
- 39- سید بروجردی
- 40- سید محسن حکیم
- 41- امام خمینی(ره)
- 42- سید ابوالقاسم خوئی
- فصل سوم:مبانی ولایت فقیه نزد فقهای شیعه
- فصل چهارم :ولایت فقیه از دیدگاه آیت الله العظمی ابوالقاسم خویی قدس سره
- فهرست منابع
5- اولیای عقد
مسأله 13: کسی که ولی مانند پدر و جد و وصی ندارد، حاکم شرع می تواند اذن به نکاح او دهد به شرط اینکه نیاز به آن باشد و مصلحتی که مراعات آن لازم است، اجرا گردد.((1))
6- احکام وصیت
مسأله 11: پدر و جد می توانند در صورت نبود دیگری برا ی اطفال ولی تعیین کنند و در صورت وجود دیگری آنان نمی توانند برای اطفال ولی تعیین کنند و کسی غیر از آن دو نمی توانند برای اطفال ولی تعیین کند حتی حاکم شرع؛ زیرا بعد از مرگ ولایت اطفال به حاکم شرع دیگر مربوط می شود و این دقیقا مانند ولایت پدر و جد است که در صورت نبود یکی از آنها ولایت از آن دیگری می گردد.((2))
1- ([1]). العروهً الوثقی، ج 2 ص 869..
2- ([2]). همان، ج 2، ص 888.
3- ([3]) - او شیخ محمد حسین فرزند شیخ الاسلام میرزا عبدالرحیم غروی نائینی از بزرگان علمای شیعه و محققین است. در سال 1276 در نائین به دنیا آمد و در همانجا رشد نمود. بعد به اصفهان مهاجرت کرد. در سال 1303 به نجف اشرف رفت و همچنان در جلسات درس مجدد شیرازی شرکت می نمود تا اینکه مجدد شیرازی در سال 1312 از دنیا رفت. آنگاه او همراه با آیت الله سید اسماعیل صدر به کربلاء رفت وتا سال 1324 ملازم او بود. بعد از آن به نجف رفت وبه یاران شیخ محمد کاظم خراسانی هروی -که از مهمترین طرفداران مشروطه در ایران بود- پیوست. درسال 1339 بسیاری از عالمان و وضیحتگان شهرهای دیگر به نجف می آمدند تا در جلسات درس وی حاضر شوند. حوزه علمیه نجف با جلسات درس وی گره خورده بود. آیات عظام سید جمال الدین گلپایگانی وسید محمود شاهرودی وشیخ محمد علی کاظمی خراسانی، سید محسن حکیم وسید ابو القاسم خوئی علامه سید محمد حسین طباطبایی وبرخی دیگر از شاگردان او بودند.
او آثار علمی گران بهایی دارد. کتاب اجود التقریرات که تقریرات جلسات بحث او به قلم مرحوم آیت الله العظمی سید ابوالقاسم خویی، فوائد الاصول، تقریراتش به قلم شیخ محمد علی کاظمی، تنبیه الامهً و تنزیه الملهً، کتاب هایش در تبیین حکومت اسلامی در اوایل مشروطیت، منیهً الطالب فی حاشیهً المکاسب، المکاسب و البیع و تقریرمباحث او به قلم آیت الله مرحوم شیخ محمد تقی آملی و برخی دیگر از کتابها را می توان نام برد.
او نمونه تقوا، تهذیب نفس، تواضع و صبر و تحمل در برابر مصائب بود. او در مجال سیاست و اجتماع نیز فعالیت می نمود. وی در طلیعهً علماء مجاهد بر علیه انگلیس در جنگ جهانی اول و نیز در انقلاب بیستم علیه حکومت دست نشانده بریتانیا بر عراق بود. او و دیگر مراجع بزرگ هم چون سید ابوالحسن اصفهانی و شیخ مهدی خاصی بیانیه ای در محکومیت اقدام های ملک فیصل در راستای طرح های استعماری صادر کردند که بدنبال این بیانیه آنان به ایران تبعید شدند. محقق نائینی دوران تبعید خود را در قم گذراند. در پی فشارهایی که مردم عراق بر حکومت فیصل وارد نمودند حکومت به ناچار از مردم عذر خواهی کرد و از مراجع خواست که به عراق بیایند. بدین ترتیب آنان در سال 1342 پیروز مندانه به عراق بازگشتند. محقق نائینی همچنان به فعالیت اجتماعی و اصلاح طلبانه و نیز نظارت بر امور حوزه و مطالعات خود ادامه می داد تا اینکه در سال 1355 از دنیا رفت. در مقبره استادش سید محمد فشارکی در صحن مقدس علوی به خاک سپرده شد.
ر.ک: طبقات اعلام الشیعهً، آقا بزرگ طهرانی، ج 14/593-596. فهرس التراث، ج 2/335-337. فقهای نامدار شیعه، صص 411-421.