- مشخصات کتاب
- اشاره
- مجموعه رسائل فارسی
- کلام محقق
- اشاره
- أول: رساله ترجمه توحیدیه امام رضا علیه السلام.
- دوم: رساله ترجمه قصیده دعبل خزاعی.
- سوم: رساله تحقیق در حدیث عدم احتساب عمر زائران امام حسین علیه السلام.
- چهارم: رساله تفسیر آیه نور.
- پنجم: رساله تفسیر آیه وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ.
- ششم: رساله آداب سلوک حاکم با رعیت.
- هفتم: رساله آداب ماه شعبان.
- هشتم: رساله اختیارات ایام.
- نهم: رساله ترجمه ثواب جوشن کبیر.
- دهم: رساله آداب نماز.
- یازدهم: رساله بیان اوقات نماز.
- دوازدهم: رساله فرق زنان و مردان در احکام طهارت و صلاة،
- سیزدهم: رساله شکیات نماز.
- چهاردهم: رساله زکات و خمس و اعتکاف.
- پانزدهم: رساله تحدید صاع.
- شانزدهم: رساله مال ناصبی.
- هفدهم: رساله کفارات،
- هجدهم: رساله مفتتح الشهور.
- نوزدهم: رساله ماه نو دیدن و ناخن چیدن.
- بیستم: رساله صغیره آداب حج.
- بیست و یکم: رساله کبیره آداب حج.
- بیست و دوم: رساله صواعق الیهود.
- بیست و سوم: رساله أحکام و آداب اسب تاختن و تیر انداختن.
- بیست و چهارم: رساله صیغ عقود نکاح.
- بیست و پنجم: مسائل ایادی سبا،
- [رساله بیان عدد تألیفات علامه مجلسی قدس سره]
- 1- رساله ترجمه خطبه توحیدیه امام رضا علیه السلام
- اشاره
- فایده اول آن که حضرت فرمود: أول عبادت حق تعالی معرفت او است،
- فایده دوم آن که فرمود: اصل معرفت خدا توحید او است،
- فایده سوم بدان که حضرت استدلال فرموده بر نفی صفات زائده، در تقریر استدلال چند وجه به خاطر این قاصر میرسد.
- 2- رساله ترجمه قصیده دعبل خزاعی
- 3- رساله تحقیق در حدیث عدم احتساب عمر زائران امام حسین علیه السلام
- 4- رساله تفسیر آیه نور
- 5- رساله تفسیر آیه و السابقون الاولون
- 6- رساله آداب سلوک حاکم با رعیت
- 7- رساله آداب ماه شعبان
- 8- رساله اختیارات ایام
- اشاره
- فصل اول در اختیارات ایام ماه است
- اشاره
- روز اول:
- روز دوم:
- روز سوم:
- روز چهارم:
- روز پنجم:
- روز ششم:
- روز هفتم:
- روز هشتم:
- روز نهم:
- روز دهم:
- روز یازدهم:
- روز دوازدهم:
- روز سیزدهم:
- روز چهاردهم:
- روز پانزدهم:
- روز شانزدهم:
- روز هفدهم:
- روز هجدهم:
- روز نوزدهم:
- روز بیستم:
- روز بیست و یکم:
- روز بیست و دوم:
- روز بیست و سوم:
- روز بیست و چهارم:
- روز بیست و پنجم:
- روز بیست و ششم:
- روز بیست و هفتم:
- روز بیست و هشتم:
- روز بیست و نهم:
- روز سیم:
- فصل دوم در اختیار ایام هفته است
- فصل سوم در بیان امری چند که موجب رفع نحوست ایام و ساعات میشود
- خاتمه در ترجمه حدیث شریفی است که مشتمل است بر احکام کسوف و خسوف و حوادث هر سال
- اشاره
- هر گاه اول محرم روز شنبه باشد:
- هر سال که اول محرم روز یکشنبه باشد:
- هر سال که اول محرم روز دوشنبه باشد:
- هر سال که اول محرم روز سهشنبه باشد:
- هر سال که اول محرم روز چهارشنبه باشد:
- هر سال که اول محرم روز پنجشنبه باشد:
- هر سال که اول محرم روز جمعه باشد:
- احکام گرفتن آفتاب در ماههای دوازده گانه
- آثار گرفتن ماه
- 9- رساله ترجمه ثواب جوشن کبیر
- 10- رساله آداب نماز
- اشاره
- و اعجاز قرآن از وجوه بسیار است
- [اصول دین]
- [غسل]
- [وضو]
- و چون متوجه نماز شود اذان و اقامه بگوید،
- [شروع نماز]
- [ترجمه سوره حمد]
- [ترجمه سوره قدر]
- و اما تفسیر سوره توحید،
- [رکوع]
- [سجده]
- [قنوت]
- [تشهد]
- [تسبیحات اربعه]
- [سلام]
- [تعقیب نماز]
- خاتمه در بیان سایر احکام زنان است که مخصوص ایشان است
- 11- رساله بیان أوقات نماز
- 12- رساله فرق زنان و مردان در احکام طهارت و صلاة
- اشاره
- اول: آن که زن در شستن دستها در وضو آب را بر شکم دست میریزد، و مرد بر پشت دست میریزد،
- دوم: در ستر عورت
- سوم: در پوشیدن جامه حریر و طلا
- چهارم: اذان و اقامه زنان را آن قدر تأکید نیست که در مردان هست،
- پنجم: مردان را در مسجدها نماز کردن سنت است، و زنان را در خانه نماز کردن سنت است،
- ششم: مردان را سنت است که در نمازها پاهای خود را به قدر یک شبر دور از یکدیگر بگذارند،
- هفتم: مردان را سنت است که دستها را در ایستادن بیاویزند و بر رانها بگذارند برابر زانوها،
- هشتم: مردان را سنت است که در رکوع بسیار خم شوند که پشت ایشان برابر شود،
- نهم: مردان را سنت است که چون به سجده روند اول دستها را بر زمین گذارند،
- دهم: مردان را سنت است که در سجود بال گشاده باشند و اعضای ایشان از یک دیگر جدا باشد،
- یازدهم: در نشستن زنان را سنت است که رانها را به هم به چسبانند و زانوها را از زمین بردارند و بر الیتین خود بنشینند به روشی که بر سر پا نشینند،
- دوازدهم: چون برخیزند خود را بکشند و برخیزند بیآن که عقب ایشان بلند شود.
- سیزدهم: بلند خواندن ایشان را در نماز صبح و شام و خفتن واجب نیست،
- چهاردهم: زنان را جماعت کردن آن قدر تأکید ندارد که مردان را دارد،
- 13- رساله شکیات نماز
- اشاره
- مقدمه در بیان اصطلاحی چند است که در این رساله دانستن آنها ضروری است
- فصل اول در بیان خللی است که از روی عمد واقع شود
- فصل دوم در أحکام سهو است
- فصل سوم در أحکام شک است
- اشاره
- اول: آن که شک کند میان دو و سه،
- دوم: آن است که شک کند میان سه و چهار،
- سوم: آن است که شک کند میان دو و چهار،
- چهارم: آن است که شک کند میان دو و سه و چهار،
- پنجم: آن است که شک کند میان چهار و پنج، پس آن سه صورت دارد:
- ششم: آن است که شک کند میان چهار و زیاده از پنج،
- هفتم: آن است که با شک میان چهار و پنج شکهای دیگر ضم کند
- هشتم: آن است که احتمال چهار در شک او داخل نباشد،
- نهم: آن است که شک میان احتمالات زیاده باشد،
- فصل چهارم در بیان متفرقات أحکام شک و سهو است
- اول: آن که نماز احتیاط حکم نماز اصل دارد
- دوم: آن که شک وقتی اعتبار دارد که هر دو طرف آن مساوی باشد،
- سوم: آن که أشهر آن است که اگر شک کند، و بعد از تأمل ظنش بر یک طرف غالب شود، عمل به ظن میکند چنانچه دانستی.
- چهارم: آن که هر گاه کسی شک بسیار کند، حکم شک از او ساقط است،
- پنجم: آن که کسی که نماز احتیاط یا أفعال فراموش شده را که تدارک باید کرد یا سجده سهو را فراموش کند،
- ششم: اگر در نماز احتیاط یا سجدههای سهو یا افعال فراموش کرده بعد از نماز شک کند که آیا آنها را کردهام یا نه؟
- هفتم: آن که اگر یقین داند که سهوی در نماز کرده، و نداند که سهو او در سجده واحده بوده یا در تشهد،
- هشتم: آن که اگر فعلی از أفعال نماز احتیاط یا سجدههای سهو یا فعل فراموش کرده را فراموش کند،
- نهم: شک امام یا مأموم با یقین دیگر اعتبار ندارد و عمل به یقین او میکند،
- دهم: مشهور میان علما آن است که اگر امام کاری کند که سبب سجده سهو باشد، و مأموم آن کار را نکند، سجده بر امام واجب است و بر مأموم واجب نیست،
- یازدهم: اگر کسی شک کند در نماز خواه در رکعات و خواه در أفعال،
- دوازدهم: اگر در نافله شک کند در عدد رکعات، مخیر است میان آن که بنا بر کمتر گذارد یا بنا بر بیشتر،
- سیزدهم: [بحث ادا و قضای اجزاء]
- فصل پنجم در بیان أحکام سجده سهو و سببی چند است که به آنها واجب میشود
- فائده اول در بیان موجبات سجده سهو است
- اول: سخن گفتن به دو حرف یا زیاده یا یک حرف تام الفائده است که دعا و ذکر قرآن نباشد،
- دوم: شک میان چهار و پنج است در نماز چهار رکعتی
- سوم: آن است که تشهد اول را فراموش کند
- چهارم: آن است که یک سجده را فراموش کند،
- پنجم: سلام گفتن بیموقع است
- ششم: ایستادن است در جائی که باید نشست، و نشستن است در جائی که باید ایستاد
- هفتم: برای هر زیادتی و کمی که در نماز واقع شود بعضی سجده سهو را واجب دانستهاند،
- هشتم: شک میان سه و چهار است با غلبه ظن بر چهار،
- نهم: آن است که شک کند میان زیاده و نقصان فعلی،
- فائده دوم اگر کسی چند موجب سجده سهو از او واقع شود خلاف است که آیا یکی کافی است یا به عدد هر یک دو سجده باید کرد،
- فائده سوم در بیان کیفیت سجده سهو است
- فائده اول در بیان موجبات سجده سهو است
- خاتمه در بیان علاج کثرت شک و سهو است
- اول: آن است که تفکر کند در عظمت معبود خود،
- دوم: آن که پناه برد به جناب مقدس الهی از شر شیطان،
- سوم: آن است که حساب نماز خود را به سنگ ریزه، یا بگردانیدن انگشتر نگاه دارد،
- چهارم: آن است که نماز را بسیار طول ندهد و سبک بجا آورد و سورههای کوتاه بخواند،
- پنجم: آن است که نماز را به جماعت بجا آورد که نفعش از همه بیشتر است،
- 14- رساله زکات و خمس و اعتکاف
- اشاره
- فصل اول در زکاة است
- فصل دوم در خمس است
- بدان که خمس در هفت چیز واجب میشود:
- اول: غنیمتی که از کافران در جنگ بگیرند،
- دوم: معادن است،
- سوم: گنج است،
- چهارم: چیزی است که به غوص از دریا بیرون آورند،
- پنجم: حاصل مؤنت سالیانه است از ارباح تجارتها و زراعتها و جمیع کسبها،
- ششم: زمینی است که یهودیان و نصرانیان و مجوسیان از مسلمانی بخرند خمس آن زمین را یا خمس قیمت آن را با رضای ذمی میگیرند،
- هفتم: مال حلالی است که مخلوط شده باشد به حرام،
- مستحق خمس
- بدان که خمس در هفت چیز واجب میشود:
- فصل سوم در بیان فضیلت و کیفیت اعتکاف است
- 15- رساله تحدید صاع
- 16- رساله مال ناصبی
- 17- رساله کفارات
- اشاره
- کفاره بر دو نوع است:
- اول: کفارات احرام حج و عمره،
- دوم: سایر کفارات است
- اشاره
- اول: کفاره افطار روزه ماه مبارک رمضان است،
- دوم: هر گاه در قضای روزه ماه رمضان بعد از زوال افطار کند،
- سوم: کفاره ظهار است
- چهارم: کفاره ایلا است،
- پنجم: کفاره مخالفت قسم است،
- ششم: کفاره مخالفت نذر است،
- هفتم: کفاره عهد است
- هشتم: قسم خوردن به عنوان بیزاری از خدا و رسول و ائمه هدی علیهم السلام است،
- نهم: بعضی از علما قائل شدهاند که زنی که در مصیبت موی سر خود را ببرد، کفاره افطار ماه رمضان میدهد
- دهم: هر گاه زنی در مصیبت موی خود را بکند یا روی خود را بخراشد یا مردی جامه خود را در مرگ فرزند خود یا زوجه خود چاک کند، کفاره قسم لازم میشود
- یازدهم: مردی که زن متعه یا کنیز خود را در ایام حیض جماع کند در قبل، بعضی کفاره واجب دانستهاند
- دوازدهم: کسی که به خواب رود و نماز خفتن نکرده باشد تا نصف شب بگذرد، بعضی گفتهاند که واجب است که آن روز را روزه بدارد،
- سیزدهم: کفاره قتل عمد است که دانسته کسی را بکشد،
- چهاردهم: کفاره قتل است که کسی را به نادانی بکشد با آن که قصد قتل نداشته،
- پانزدهم: اگر کسی زنی را در عده دیگری تزویج کند،
- شانزدهم: کسی که مملوک خود را زیاده از حد شرعی بزند،
- هفدهم: کسی که روزه ماه رمضان را افطار کند به سبب بیماری،
- هجدهم: نوادر کفارات است.
- و اما احکام کفارات مذکوره،
- اول: هر گاه بنده باید آزاد کرد در کفاره قتل میباید آن بنده مؤمن باشد
- دوم: در کفاره مرتبه، تا از بنده آزاد کردن عاجز نشود به روزه منتقل نمیشود
- سوم: هر جا که اطعام لازم شود مشهور آن است که به هر یک آنقدر طعام بخوراند که سیر شود،
- چهارم: در جائی که کسوت باید داد، در زن پیراهن و مقنعه با هم مجزی است،
- پنجم: هر گاه از عتق رقبه عاجز شود و شروع کند در روزه، و بعد از آن قادر شود بر بنده آزاد کردن روزه او را مجزی است،
- 18- رساله مفتتح شهور
- اشاره
- مقصد اول در بیان معنی ماه و سال شمسی و قمری است
- مقصد دوم در بیان حساب عدد و کبیسه است
- مقصد سوم در تحقیق احادیث خمسه است
- مقصد چهارم [در روزه روز عید اضحی و روز عاشورا]
- مقصد پنجم در توضیح حدیث دیگر است که در این باب وارد شده است و کسی معنی آن را نیافته و متعرض شرح آن نگردیده است.
- مقصد ششم در توضیح حدیث مشکل دیگر است که در این باب وارد شده است،
- 19- رساله ماه نو دیدن و ناخن چیدن
- 20- رساله صغیره آداب حج
- اشاره
- مقدمه در بیان شرائط حج و عمره است و افعال این هر دو بر سبیل اجمال
- فصل اول در آداب است
- فصل دوم در افعال عمره تمتع است
- اول: احرام است،
- اشاره
- و اما آنچه واجب است ترک کردن آنها در احرام بیست و پنج چیز است:
- اول: صید بر است،
- دوم: جماع است و مقدمات آن،
- سوم: طلب منی کردن است
- چهارم: بوی خوش است،
- پنجم: رخت دوخته است مردان را و هر چه به صورت رخت دوخته باشد،
- ششم: سرمه سیاه در چشم کشیدن است،
- هفتم: نگاه به آینه کردن است به قصد زینت،
- هشتم: هر چه پشت پا را به پوشاند مانند موزه و غیر آن،
- نهم: فسوق است،
- دهم: جدال است،
- یازدهم: کشتن کیک و شپش است و مانند اینها از جانوران بدن،
- دوازدهم: پوشیدن انگشتری از جهت زینت
- سیزدهم: پوشیدن زنان است طلا آلت و نقره آلت و سایر زینتها را به قصد زینت،
- چهاردهم: بر خود مالیدن روغنی است که در آن بوی خوش بوده باشد
- پانزدهم: ازاله مو است،
- شانزدهم: پوشیدن سر است مردان را،
- هفدهم: سر به آب فرو بردن است مردان را،
- هجدهم: روی پوشیدن است زنان را به نقاب و غیر آن،
- نوزدهم: در زیر سایه رفتن است در حال راه رفتن مردان را،
- بیستم: ناخن گرفتن است
- بیست و یکم: غسل دادن محرم که مرده باشد به کافور،
- بیست و دوم: بیرون آوردن خون از بدن
- بیست و سوم: بریدن درخت و کندن گیاه است محرم و محل را از زمین حرم،
- بیست و چهارم: پوشیدن سلاح و حربه است بیضرورت
- بیست و پنجم: حنا گذاشتن است از جهت زینت
- اما مکروهات احرام،
- [مستحبات احرام]
- دوم: تلبیه است،
- سوم: پوشیدن جامههای احرام است،
- چهارم: طواف است،
- اشاره
- اول: نیت کردن،
- دوم: واجب است نیت را مقارن اول طواف داشتن.
- سوم: واجب است ابتدا به حجر الاسود کردن
- چهارم: واجب است که خانه را بر دست چپ گیرد و طواف کند
- پنجم: واجب است داخل کردن حجر حضرت اسماعیل را در طواف که بیرون آن بگردد و داخل آن نشود،
- ششم: واجب است هفت شوط بر دور کعبه معظمه گشتن.
- هفتم: واجب است که طواف میان خانه و مقام حضرت ابراهیم باشد،
- پنجم: از واجبات عمره نماز طواف است،
- ششم: از واجبات عمره سعی میان صفا و مروه است،
- هفتم: از واجبات عمره تقصیر است،
- اول: احرام است،
- فصل سوم در احکام حج تمتع است
- اول و دوم و سوم: احرام، و پوشیدن دو جامه احرام، و گفتن تلبیه است.
- چهارم: وقوف عرفات است،
- پنجم: بیتوته مشعر الحرام است، یعنی شب به روز آوردن، و اشهر میان متأخرین وجوب آن است،
- ششم: وقوف مشعر الحرام است،
- هفتم و هشتم و نهم و دهم: مناسک منا است در روز عید،
- یازدهم و دوازدهم و سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم: أفعال مکه معظمه است بعد از برگشتن از منا، یعنی طواف زیارت، و دو رکعت نماز طواف، و سعی میان صفا و مروه، و طواف نساء، و دو رکعت نماز طواف نساء.
- شانزدهم و هفدهم: فعلهای منا است، بعد از مراجعت به منا، و آن شبها در منا بودن، و در روزها جمرات زدن است.
- خاتمه در بیان زیارت نبی و ائمه صلوات الله علیهم اجمعین است
- 21- رساله کبیره آداب حج
- اشاره
- [آداب خروج از منزل]
- [آداب احرام]
- [آداب دخول مکه]
- [آداب دخول مسجد الحرام]
- [آداب طواف]
- [آداب نماز طواف]
- [آداب سعی]
- [آداب تقصیر]
- [آداب احرام حج]
- [آداب منی در شب عرفه]
- [آداب عرفات]
- [آداب مشعر الحرام]
- [آداب منی]
- [آداب اعمال مکه بعد از مناسک منی]
- [آداب بیتوته لیالی تشریق]
- [آداب خروج از مکه و طواف وداع]
- [آداب مدینه]
- 22- رساله صواعق الیهود
- اشاره
- احکام جزیه
- اشاره
- و گفتهاند آنچه سزاوار است که حاکم مسلمانان بر ایشان شرط کند هفت چیز است:
- و از جمله اموری که ایشان را منع از آن باید کرد،
- اشاره
- اول: آن که امری چند که در شرع اسلام حرام است، و ایشان حلال میدانند،
- دوم: آن که احداث کلیسا و معابد خود و آتش کده در بلاد اسلام نکنند،
- سوم: آن که صدا بلند نکنند به خواندن کتابهای خود،
- چهارم: آن که خانههای خود را بلندتر از خانه مسلمانی که همسایه ایشان یا در خانه ایشان باشد نسازند.
- پنجم: آن که اکثر علما گفتهاند که سزاوار است که حاکم مسلمانان بر ایشان شرط کند که در لباس خود ممتاز باشند از مسلمانان که مشتبه به مسلمانان نشوند،
- ششم: آن که بر اسب عربی سوار نشوند،
- 23- رساله احکام و آداب اسب تاختن و تیر انداختن
- اشاره
- و شرط است در گرو دوانیدن موافق مشهور میان علما چند شرط:
- اول: آن که تعیین کنند ابتدا و انتهای مسافتی را که در آن میتازند،
- دوم: آن که مالی را که گرو بر آن مال میبندند مقدار و جنس آن معلوم باشد که چند است و از چه جنس است،
- سوم: آن که حیوانی را که بر آن هر یک سوار میشوند معین به دیدن.
- چهارم: آن که هر یک از آنها محتمل باشد به حسب عادت که بر دیگری پیشی گیرد،
- پنجم: آن که آن دو حیوان که میتازند از یک جنس باشند که هر دو اسب باشند،
- ششم: آن که هر دو را یک مرتبه بتازند،
- هفتم: آن که سوار شوند و بدوانند،
- هشتم: آن که مسافتی تعیین کنند که پیش از رسیدن منتهای آن مسافت چهار پایان مانده نشوند.
- نهم: آن که با هم میتازند مردان باشند
- دهم: آن که هر دو در وقت تاختن برابر یکدیگر ایستاده باشند.
- و در تیر انداختن چند شرط است به حسب مشهور میان علما:
- و باید دانست که زدن نشانه به چند قسم میباشد:
- [فضیلت جهاد وجه مشروعیت چنین مسابقات است]
- 24- رساله صیغ عقود نکاح
- اشاره
- اول: آن که وکیل زن با وکیل مرد صیغه گوید، و زن باکره باشد و ولی حاضر داشته باشد،
- دوم: آن که زن و مرد صیغه گویند و زن ولی داشته باشد و باکره باشد.
- سوم: آن که وکیل مرد با وکیل زن صیغه گوید، و زن باکره نباشد یا ولی نداشته باشد،
- چهارم: آن که زن با مرد صیغه گویند، و زن باکره نباشد یا ولی نداشته باشد،
- و قسم پنجم و ششم و هفتم و هشتم: که مرکب است از اقسام مذکوره،
- نهم: آن که هر دو صغیر باشند و به ولایت عقد کنند ولی ایشان،
- و باید که در هنگام وکیل شدن یا دو مرد عادل یا جمعی از شهود تعریف باشند
- و خطبههای منقول در کافی «1» هست هر یک را که بخواند خوب است،
- بدان که در صیغه متعه تعیین مدت و مبلغ شرط است،
- فایده: در بیان بعضی از صیغ طلاق.
- 25- مسائل أیادی سبا
- اشاره
- باب اول در بیان کیفیت وضو و غسل و تیمم و نماز با جماعت و منفرد
- باب دوم در بیان آنچه متعلق به تطهیر و طهارت است
- مسأله 6-:در خانهای که بعضی جاها و فرش نجس باشد به سبب طول مدت خصوص موضع نجس فراموش شده باشد به رطوبت ملاقات فرش خانه چه حکم دارد؟
- مسأله 7-:زمین نجس را که بر و بند گرد آن چه حکم دارد؟
- مسأله 8-:ازاله نجاست از بول و غیر آن به چه روش باید کرد که پاک شود؟
- مسأله 9-:مثلا که نجس شود به محض آب ریختن پاک میشود یا نه؟
- مسأله 10-:رخت خواب که نجاست در آن نفوذ کرده باشد، بلکه از آن طرف نیز بیرون آمده باشد، طریقه شستن آن چه روش است؟
- مسأله 11-:قالی یا پلاس و نمد که نجس شود بدون فشردن به محض آب ریختن دو مرتبه پاک میشود یا نه؟
- مسأله 12-:در وضو ساختن و غسل کردن بعد از آب جاری شدن به اعتبار چربی که در بدن میباشد بعضی جاها و بیخ موها خشک میماند، آیا دست مالیدن بسیار ضرور است به قدری که بر طرف شود یا نه؟
- مسأله 13-:زنی که دختری شیر دهد در شیر او، و آهن در نجاست و طهارت چه اعتقاد دارید؟
- مسأله 14-:هر گاه چیزی که نتوان به آن خاک مالید سگ به لیسد چگونه تطهیر باید داد؟
- مسأله 15-:با خون جراحت و دنبل یا خونی که از خارج به بدن یا به جامه کسی رسیده زیاده بر قدر معفو عنه باشد، یا رخت نجسی به غیر نجاست خون نجس شده باشد، داخل مسجد و روضه ائمه علیهم السلام میتوان شد یا نه؟ و رخت نجس را داخل میتوان کرد یا نه؟
- مسأله 16-:آب چاه به ملاقات نجاست نجس میشود یا نه؟
- مسأله 17-:خانهای که آفتاب نیفتد به سبب آب قلیل ریختن پاک میشود یا نه؟
- مسأله 18-:جامه نجس به احتلام یا غیر آن که دیگری به شوید تا یقین به طهارت هم نرسد محض زوال عین و افعال مسلمانان را محمول بر صحت دانستن پاک میشود یا نه؟
- مسأله 19-در زمستان و بهار در کوچهها بعضی جاها که آب متصل است و گل و برف آب شده و نجاست ظاهری در آن کوچه باشد، آن آب و گل در نجاست و طهارت و ترشح کردن بر رخت این کس چه حکم دارد؟
- مسأله 20-:هر گاه سگی از دلوی آب بخورد، دلو را به آب چاه رسانند چه باید کرد؟
- مسأله 21-:رنگ خون که بعد از ازاله عین و غسل در جامه میماند چون است؟
- مسأله 22-:ازاله مخرج بول را به چه روش باید کرد؟
- مسأله 23-:چون مردم شعر باف ریسمان پنبه را به خون گوسفند رنگ میکنند چه حکم دارد؟
- مسأله 24-:سلس البول که مشهور میان فقها است که برای هر نماز یک وضو بسازد حدش کدام است؟ و بر صاحب سلس چه چیز لازم است؟
- مسأله 25-:آب کاریز بدون معرفت و اذن صاحب که آیا مال صغیر است یا نه وضو ساختن و غسل کردن و آب برداشتن و رخت شستن چه حکم دارد؟
- مسأله 26-:در قریهها و مزرعهها حمامی دارند، و عادت چنین جاری شده که آب هر کس باشد میبرند، و کسی هم مانع نمیشود، و گاه میشود که صغیر یا غائب دخلی داشته باشد، در آب مذکور غسل کردن و وضو ساختن چه حکم دارد؟ و استدلال کردن به اینکه از قدیم همچنین استمرار یافته
- مسأله 27-:در آب غصبی وضو میتوان ساخت؟
- مسأله 28-:در زمین غصبی وضو ساختن و غسل کردن و نماز کردن چه حکم دارد؟
- مسأله 29-:در آب نشستن از برای طهارت وقتی که آب روان باشد با کر احتمال دارد که از بابت عاری که نهی دارد که بیلنگ داخل آب شود یا نه؟
- مسأله 30-:هر گاه کسی خواهد که زمینی که دغدغه داشته باشد و کری از آب یا زیاده بریزد، اگر منفصل نشود صورتی دارد یا نه؟
- مسأله 31-:کسی که فصد کند یا جراحتی داشته باشد که مانع از شستن یا مسح کردن بعض اعضا باشد، جبیره مقدم است یا تیمم باید کرد، و جبیره چه روش است؟
- مسأله 32-:بعضی اعضا که کوبیده میشود و خون در زیر پوست جمع میشود، وضو ساختن چه حکم دارد؟ بر فرضی که پوست بالای خون حس ندارد.
- مسأله 33-:چرک داشتن بیخ ناخن مانع صحت وضو و غسل میشود یا نه؟
- باب سوم در بیان احکام نماز واجبی و سنتی و آنچه مناسب این باب است
- مسأله 34-:قدمی که میان اذان و اقامه پیش میگذارند سند صحیحی دارد یا نه؟
- مسأله 35-:اذان ثانی را که بدعت میدانند در روز جمعه که از حدیث امام صادق علیه السلام میفهمند به اعتقاد شما کدام است؟
- مسأله 36-:مثلا کسی در نماز در هنگام سر از رکوع برداشتن درست نه نشیند نماز او درست است یا نه؟
- مسأله 37-:اگر فعلی از افعال نماز واجبی نماز را به طریق جهل بجای نیاورده، و مدت مدید نماز کرده باشد اعاده نماید یا نه؟
- مسأله 38-:حدیثی واقع شده که اگر کسی عقد نماز را خالی از ریا بسته باشد، و در اثنای نماز ریا به عمل آید نقصان ندارد و محمول بر ظاهر است یا مأول؟
- مسأله 39-:کسی که بعد از تکبیرة الاحرام خم شود و دست به زمین برساند و مهر و تسبیح خود را حرکت دهد نماز او چه صورت دارد؟
- مسأله 40-:در رکنیت قیام چه میفرمایند؟
- مسأله 41-:التحاف صما که در نماز مکروه است کدام است؟
- مسأله 42-:و شاح که مکروه است کدام است؟
- مسأله 43-:هر گاه پیشنماز ردا را پهن نکند که دوش را به پوشاند، و همچنان در گردن اندازد و طرف چپ را بر جانب راست اندازد، چه صورت دارد، و اگر آویخته باشد و بیندازد چون است؟
- مسأله 44-:زنان را در نماز پشت پا را پوشیدن در کار است یا نه؟
- مسأله 45-:تحت الحنک را به چه روش باید بست؟
- مسأله 46-:ابریشم که در رخت کسی باشد، مثل زه گریبان یا دکمه قبا چه حکم دارد نماز کردن با او؟ و مثل کیسه ابریشم که با این کس باشد یا عرقچین چه حکم دارد؟
- مسأله 47-:هر گاه کسی در رخت غصبی مدتی نماز کند، صحت و بطلان نماز چون است؟ و اگر مغصوب منه معلوم یا موجود نباشد به ثمن آن رخت چه باید کرد؟ و نمازها قضا دارد یا نه؟ و اگر رخت مذکور دزدیده باشد یا از وجه حرام باشد چون است؟
- مسأله 48-:اگر شخصی چیزی در پای خود کند که ساق داشته باشد مثل مسحی، و بعد از آن آن را در کفش کند مثلا، آیا درین صورت به اتفاق نماز جایز است؟ یا در این صورت نیز داخل خلاف باشد؟
- مسأله 49-:دهلیزهای مسجدها داخل مسجد است؟ و میتوان گفت ثواب مسجد دارد یا نه؟
- مسأله 50-:تسبیح را زینت به طلا و نقره کردن و دانه میان آن را از طلا کردن چون است؟
- مسأله 51-:در خانهای که چند نفر صغیر و کبیر شریکاند، همه به حصه خود به نشینند، و جماعت کبار نماز کنند چه صورت دارد؟
- مسأله 52-:مقدار درهم بغلی به اعتقاد شما چه قدر است؟
- مسأله 53-:سجده بر سنگ جایز است و تیمم و همچنین بر آجر پخته؟
- مسأله 54-:در حمد و سوره که در نماز میخوانند قاعده
- مسأله 55-:کسی که شک در عدد رکوعهای نماز آیات کند که چند رکوع بجای آورده چه حکم دارد در حین قیام؟
- مسأله 56-:هر گاه کسی نماز میکرده باشد، و کسی دیگر قرآن بخواند در نماز یا غیر نماز چه صورت دارد؟
- مسأله 57-:تسبیحات أربع در دو رکعت آخر خواندن یک نوبت کافی است یا نه؟
- مسأله 58-:در خطبه نماز جمعه آنچه واجب است چه چیز است؟
- مسأله 59-:وقت نماز جمعه چه مقدار است؟
- مسأله 60-:مسافر نماز جمعه میتواند کرد خواه امام شود و خواه مأموم؟
- مسأله 61-:در وقت بارش ترک نماز جمعه جایز است؟ بنا بر آن حدیث که واقع شده یا نه؟ و اگر قدری به بارد و بعد از اذان وقت باشد عذر میتواند شد که نرود؟ و برف نیز در این حکم است؟
- مسأله 62-:کسی که به سفر رود به تکلیف حاکم جائر، نماز خود را قصر کند یا تمام؟
- مسأله 63-:مسافر در چهار فرسخ که قصد رجوع در همان روز نداشته باشد و ده روز هم نماند چه کند؟
- مسأله 64-:هر گاه کسی مسافر باشد، و قصد اقامت در جائی کرده باشد، و از آنجا به حد ترخص رود، و بعد از مراجعت اراده ده روز ماندن نداشته باشد، نماز او چه صورت دارد؟
- مسأله 65-:هر گاه در بلدی نماز جمعه میکرده باشند، و به اعتبار موانع اقتدا به آن امام نتوان کرد، و کسی باشد که تواند کرد، واجب است خروج از برای نماز یا نه؟
- مسأله 66-:زنی که حائض باشد و زلزله شود نماز زلزله را بعد از زلزله به عنوان وجوب بکند یا نه؟
- مسأله 67-:چنان که سهوا در نماز آیات یک رکوع زیاده شود یا کم شود چه حکم دارد؟
- مسأله 68-:در نماز میت حرف زدن عمدا مبطل است یا نه؟
- مسأله 69-:پسر بزرگ اگر صلاة و صوم پدر را بجا نیاورد،
- مسأله 70-:در نماز میت از برای فاسق که علم به فسق او داریم گفتن اللهم انا لا نعلم منه الا خیرا چون است؟
- مسأله 71-:در نماز جماعت هر گاه قصد شخص معینی کرد امامت میکند، و آخر مشخص شود که دیگری بوده، نماز او چه حکم دارد؟
- مسأله 72-:اقتدا کردن در نماز آیات وقتی که امام بعضی از رکوعها را بجا آورده باشد چه حکم دارد؟
- مسأله 73-:در نمازهای یومیه که امام در رکوع باشد اقتدا میتوان کرد یا نه؟
- مسأله 74-:در نماز جهریه مثل نماز صبح هر گاه صدای امام را نشنوند قرائت باید کرد یا نه؟
- مسأله 75-:چنانچه کسی در دو رکعت آخر نماز برسد آیا مأموم قرائت باید کرد یا نه؟ و بر فرض قرائت حمد و سوره واجب است یا حمد تنها کافی است؟
- مسأله 76-:دو نفر از علما که به سبب استدلال یا به رجوع اعلم یکی نماز جمعه را واجب داند و بجای آورد، و دیگری حرام داند و نکند، این دو نفر به یک دیگر اقتدا میتوانند کرد یا نه؟ و حال آن که حق یکی است.
- مسأله 77-:نمازی که به جماعت گذارده شود اماما یا مأموما مرتبه دوم به جماعت میتوان گذارد یا نه؟
- مسأله 78-:هر گاه میان بعضی مأمومین و امام دیواری فاصله باشد، و آن مأمومین بعضی مأمومین صف پیش خود را میدیده باشند نماز جایز است یا نه؟
- مسأله 79-:هر گاه فقیه فتوا دهد که اقتدا به فلان کس میتوان کرد، احتیاج به شهادت عادل دیگر هست، یا همان فتوای او کافی است؟
- مسأله 80-:گاه میشود که جماعت صلحا که از همه جهت دین داری ایشان بر ما معلوم است حدتی در مزاج ایشان هست، و به اندک امری از جا در میآیند، و به بعضی مردم صالح یا غیر صالح تندی و درشتی میکنند، و کسر قلب آن جماعت میشود، خواه تقصیر ایشان در مرتبهای باشد که باید
- مسأله 81-:قصد کردن در نماز جماعت به پیشنماز معین شرط است، و اگر دو کس باشند که امامت میکرده باشند، و قصد یکی کند و اتفاقا دیگری ایستاده باشد چه صورت دارد؟
- مسأله 82-:اگر کسی یک نماز را به دو پیشنماز کند، خواه در اثنا و خواه در ابتدا جایز است یا نه؟
- مسأله 83-:در نماز جماعت هر گاه صفهای پیش تکبیر گفته باشند صفهای عقب تکبیر میتوانند گفت یا نه؟
- مسأله 84-:هر گاه در میان صفهای جماعت چندین جا فاصله باشد به قدر شش هفت ذرع بلکه ده ذرع باشد که صف سابق از صف عقب دور است ضرری دارد یا نه؟
- مسأله 85-:هر گاه در میان نماز از صف پیش دو سه نفر بروند نماز صف بعد از آن چه صورت دارد؟ چون پیش ایشان خالی شده.
- مسأله 86-:هر گاه در وقتی که پیشنماز در رکوع باشد شما دغدغه میکنید از اقتدا کردن و میفرمائید که احادیث رخصت احتمال تقیه دارد، خبر «1» حمد در رکعت آخر از برای پیشنماز افضل میدانید و حال آن که اینجا نیز احتمال تقیه دارد؟
- مسأله 87-:شما تسبیح را چند نوبت میخوانید در دو رکعت آخر؟
- مسأله 88-:در نماز جماعت هر گاه پیشنماز یک شبر بلندتر باشد از مأموم چه صورت دارد؟
- مسأله 89-:ردائی که از برای پیشنماز به اعتقاد شما مستحب است، جمعی میگویند از احادیث ظاهر نمیشود که از برای غیر کسی که کتفش پوشیده نباشد سنت باشد، لهذا بعضی از علما مضایقه کردهاند.
- مسأله 90-:عبا و پوستین قائم مقام ردا میشود؟
- مسأله 91-:هر گاه وفا به وعدههائی که میکنند واجب نباشد بنا بر مشهور، پس چرا خلف وعده قادح در عدالت باشد، چنانچه
- مسأله 92-:در جائی که به اعتقاد شما باید جمع کرد در نماز میان قصر و اتمام بنا بر خلافی، کسی که چنین باشد اگر امامت کند میتوان به او اقتدا کرد؟
- مسأله 93-:نماز غفیله و نماز وصیت که میان نماز شام و خفتن باید کرد، بعد از بر طرف شدن حمره مغربیه میتوان کرد یا نه؟
- مسأله 94-:آیا نماز غفیله به غیر از چهار رکعت نماز نافله شام است؟
- مسأله 95-:نافله پیاده در حضر سند صحیحی دارد یا نه؟ و احادیثی که در جواز نافله در راه رفتن واقع شده اکثر در حالت سواری و بعضی در سفر است.
- مسأله 96-:اگر در نماز شب سهوا و تر را بر شفع مقدم دارد چه باید کرد؟
- مسأله 97-:دعای چهل مؤمن در نماز شب کردن چون حدیث ندارد، خصوصا آن وقت چون است؟
- مسأله 98-:از برای فساق و ظلمه با وجود علم به فسق ایشان دعا کردن و در زمره چهل مؤمن شمردن و گاه تعریف ایشان کردن چه صورت دارد؟ با وجود حدیثی که ورام نقل کرده اذا مدح الفاسق اهتزله العرش.
- باب چهارم در روزه ماه مبارک و بعضی احکام آن
- مسأله 99-:هر گاه کسی وعده افطار کند نزد کسی میتواند افطار کرد جای دیگر؟
- مسأله 100-:خرمائی که کسی بدهد که به آن افطار کنند میتوان به دیگری داد؟
- مسأله 101-:اگر کسی در ایام روزه گوش یا دهن یا دماغ را به آب برد جدا جدا یا با هم، آیا ضرر دارد وقتی که تمام به زیر آب نرود؟
- مسأله 102-:گاه میشود که در آخر ماه مبارک مرد عامی میآید از دهی به مزرعه که چند نفر آنجا هستند و خبر میدهند که شب گذشته ماه را در فلان ده جمع کثیری دیدند و افطار کردند، آیا به حرف چنین یک نفر میتوان افطار کرد؟ یا آن که از هیچ کس نشنیده باشیم اما میدانیم ک
- مسأله 103-:در کفاره مشروط به تتابع اگر کسی ظن داشته باشد که شب است و سحور کند، اتفاقا در صبح افتد سهوا چه صورت دارد؟
- مسأله 104-:در وقت صوم فرو بردن بلغم که هنوز به فضای دهن نرسیده باشد که از راه دماغ به حلق برود مبطل است یا نه؟
- مسأله 105-:بعضی از عوام در دهات در بعضی بلاد در شب ماه مبارک رمضان که جماع میکنند زنان ایشان یا مردان نزدیک
- مسأله 106-:در عید ماه مبارک رمضان که اول ماه سی و یک روز نگذشته باشد بدون آن که کسی خود ماه را دیده باشد چه روش باید کرد؟ هر کس ثابت شود تا آن که جائز باشد افطار کردن به محض آن که از بعضی علما و صلحا بشنود که در نزد ایشان ثابت شده، یا از کسی بشنود که جماعتی ش
- مسأله 107-:هر گاه هوا صاف باشد و ابر نباشد، و جمعی گویند و شهادت دهند که ماه را دیدهاند از بلد یا خارج بلد، یا ابر بوده باشد و هوا صاف نبوده باشد به چند گواه ثابت میشود؟
- مسأله 108-:غبار غلیظ و گرد خرمن که به حلق میرود، روزه را باطل میکند یا نه؟
- مسأله 109-:کسی که خود را جنب کند یا محتلم شود بعد از طلوع صبح غسل کند، روزه قضا یا روزه سنت میتواند داشت یا نه؟
- مسأله 110-:هر گاه کسی روزه سنتی داشته باشد و وارد خانه مؤمنی شود، فنجان قهوه یا گلاب یا تکلیف آب خوردن کنند، و گاه هست که خرمائی یا لقمه نانی میدهند، داخل طعام مستحب است، و افطار کردن سنت است یا نه؟
- مسأله 111-:هر گاه کسی در شب در فکر سفر کردن نبوده و قبل از ظهر حرکت کرد افطار کند بیخلاف یا نه؟
- مسأله 112-:اگر کسی شب در فکر سفر باشد، و عزم کند که صباح بعد از ظهر بیرون رود و روزه بگیرد، و بعد از ظهر حرکت چه صورت دارد؟ چون شب قصد سفر داشت.
- باب پنجم در خمس و زکات و بیان استطاعت حج
- مسأله 113-:کسی که قوت سال از حاصل ملکش یا کسبش
- مسأله 114-:در خمس حصه امام یا غیر حصه امام علیه السلام را مالک با تجویز بعضی از صلحا که مرتبه استدلال نداشته باشند به سادات مستحقین میتوانند داد یا نه؟
- مسأله 115-:خمس را بر مستحقین و یتامی و ابن السبیل متساوات تقسیم باید کرد یا هر قدر خمس که کسی داشته باشد به یک صنف بلکه به یک شخص میتواند داد، و استحقاق در سید البته شرط است یا نه؟ و اگر قدری دارد و یا اصلا خبری ندارد، یا آنچه دارد از قوت سنه میتوان داد یا
- مسأله 116-:در یتامی سادات نیز استحقاق شرط است یا نه؟
- مسأله 117-:از مال صغیر زکات دادن در غلات و غیرها بر وصی یا قیم که مال صغیر عرفا به اعتبار خویشی در دست او هست بباید داد یا واجب نیست؟
- مسأله 118-:در غیر ربح تجارت و آنچه ارباب صناعات که
- مسأله 119-:در باب زکات گوسفند که به سیصد برسد هر صد یکی باید داد تا به چهار صد؟
- مسأله 120-:مثلا کسی ده تومان داشت خمس آن را داد، و در اثنای سال دیگر که تجارت میکند جمیع اخراجات سال او باید از فایده باشد یا بعضی از اصل و بعضی از فایده، و بر فرضی که مداخل دیگر نیز داشته باشد چه حکم دارد؟
- مسأله 121-:مراد از مؤمنی که یتیم او را از زکات توان داد جماعت عامی که پروا به دین نداشته باشند، بعضی مثلا دوازده امام شنیدهاند و نام ایشان را نمیدانند، و بعضی نام را یاد گرفته اما
- مسأله 122-:سادات اضطرار ایشان به چه حد که میرسد از زکات واجبه و فطره از غیر سید میتوانند گرفت؟
- مسأله 123-:کسی که به غریبی آمده و میگوید من سیدم بدون ثبوت خمس میتوان داد، و بر فرضی که مشهور باشد که میر یا سید میگویند میتوان داد بدون علم به ضبط سلسله ایشان.
- مسأله 124-:کسی احسان به کسی میکند، و گیرنده مستحق نباشد، و قرینه نباشد که آنچه میدهد از چه وجه است، آیا واجب است که بگوید که از چه وجه است یا نه؟
- مسأله 125-:جماعتی که نهایت احتیاج دارند، اگر کسی به قرض به ایشان چیزی بدهد و خود از خمس بهم رسانند و تسلیم ایشان نکرده قرض خود را حساب کند هر چند به ایشان بگوید خوب است، و منع نقل خمس که واقع شده اگر به قرض ایشان داده شود و در آن بلدی که سادات حاضر نیستند به
- مسأله 126-:هر گاه غله را زکاتش داده باشند و سالی بر آن بگذرد زکات خمس دارد یا نه؟
- مسأله 127-:شخصی که از وجوه استحقاق میگیرد، خرج او باید به چه نحو باشد، مثلا اگر موافق زی اقوام باید بود زی اقوام مختلف باشد بعضی در ده باشند و وضعی نداشته باشند، و بعضی در شهرند و فی الجمله وضعی دارند، موافق کدام باید بود.
- مسأله 128-:به اعتقاد شما مال و جهات و مصالح الاملاک و تخم از غله بیرون میروند، و بعد از آن زکات میدهند یا نه؟
- مسأله 129-:هر گاه جنسی را یک نوبت خمس بدهند، مرتبه دیگر خمس باید داد یا نه؟ و بعد از آن لازم است که در سال آینده از آن خرج کنند و مداخل سال آینده ذخیره شود چون نفع سادات میشود، یا از مداخل آینده روز به روز خرج کند یا از هر دو تا؟
- مسأله 130-:هر گاه نوکری مثلا کسب این کس شده باشد، یا بعضی که اکثر اوقات نماز میکنند و روزه میدارند، اینها اگر
- مسأله 131-:شما از وظائفی که میگیرید اگر چیزی از اخراجات سال زیاده آید خمس میدهید یا نه؟
- مسأله 132-:از چه وقت حساب میشود مدتی که خرج سال وضع شود که خمس باید از وقت عمل یا از وقتی که آن وجه که کسب کرده به دست افتد، گاه هست که اجرت در محل میماند و بعد از مدتی به دست میافتد.
- مسأله 133-:به سادات رد مظالم میتوان داد یا نه؟ و کفاره واجبی نیز به ایشان دادن چه صورت دارد؟
- مسأله 134-:از وجوه استحقاق صرف راه عتبات کردن چون است؟
- مسأله 135-:در وجوه استحقاق فرق میان بعضی وظائف مقید به استحقاق و میان خمس و زکوات و بعضی تصدقات واجبه هست یا نه؟
- مسأله 136-:مردی که از جمله مستحقین و شغل ذمه به مهر دارد، آیا اگر از وجوه استحقاق زیاده از خرج سال به دست او افتد بگیرد و به مهر زن بدهد که از قرض خلاص شود بهتر است یا رعایت حال فقرا کند که دیگری صرف خود کند کدام ترجیح دارد؟
- مسأله 137-:هر گاه در خمس باید احتیاط کرد که به تجویز فقیه جامع الشرائط داده شود، گاه باشد که طالبان علمان که دان مرتبه نباشند تکلیف نکنند به دادن خمس، و سادات عسرت تمام بکشند، و اکثر مردم هم ادای خمس نکنند، آیا تجویز میکنید که به نیابت شما تکلیف دادن خمس از
- مسأله 138-:طلبه علوم که توانند میان قدری تحصیل و کسبی یا تجارتی یا زراعتی جمع کنند بهتر است، یا از وجوه استحقاق بگیرند و در تحصیل بیشتر بهکوشند؟ و هر گاه جماعت مذکوره از سواد اعظم نقل کرده به رساتیق روند از برای هدایت مردم، و معاش ایشان از غیر وجوه مذکوره می میسر شود، لازم خواهد بود رفتن یا راجح یا بر عکس؟ چون سواد اعظم مسائل مشکله در خدمت فضلا تحصیل میکنند و در علم نیز ترقی میکنند.
- مسأله 139-:اگر کسی که از ارباب استحقاق است آن قدری که در کتابها مضبوط است در نفقه واجب النفقه گاه باشد زیاده بگیرند، مثلا هر عید و نوروز رخت تازه میخواهند، و اکثر آن است که صرفه کنند و ذخیره شود، بیان فرمایند که چه صورت دارد؟ باید دیگر نداد تا کهنه شود یا هر عید و نوروز میتوان داد؟
- مسأله 140-:هر گاه کسی از جمله طلبه باشد که از صرف و نحو و معانی و بیان و منطق و اصول و تفسیر و فقه و حدیث هر کدام وقوف داشته باشد تواند در همه اینها درس گفت، یا در بعضی محتاج به خواندن باشد و معاش او از وجه استحقاق باشد، آیا میتواند که از تفاسیر سه و چهار داشته باشد و از هر یک از علوم مذکوره کتب متعدده داشته باشد؟ چون گاهی رجوع میکند، و در بعضی اوقات کسی در پیش او خواهد خواند، یا آن که چون بعضی کتابهای صرف و نحو جامعتر است به آنها اکتفا کند، و هرگاه مباحثه ضرور شود عاریه بگیرد.
- جواب
- مسأله 141-:زنی که به قدر پنج تومان یا شش تومان ملک داشته باشد، و اطفال سید داشته باشد، میتواند از برای ایشان خمس بگیرد یا واجب است که از ملک خود به فروشد و صرف ایشان کند هر چند خود به آن نهایت احتیاج داشته باشد؟
- مسأله 142-:اگر کسی مستحق باشد که از وجوه استحقاق به سهولت معاش او میرسیده باشد، و خفتی و ذلتی نسبت به ایشان واقع نمیشده باشد، به آن اکتفا کند بهتر است یا تلاش جوائز ظلمه و وظائف حکام کند؟ چون اینها گاه باشد به عنوان عطیه بهدهند و از وجوه استحقاق خلاص شود.
- مسأله 143-:ارباب استحقاق میتوانند ظروف و فروش متعدده داشت، گاه باشد که در عرض سال سه چهار نوبت چند دست رخت خواب به واسطه مهمان احتیاج خواهد داشت، آیا از خود ذخیره کند که در آن وقت خجالت مردم نکشد و تصدیع به کسی ندهد یا نه؟
- مسأله 144-:کسی که مستحق است و میباید زیاده بر مؤونت سال نگیرد سه چهار قبا دارد که دو سه سال اکتفا میتواند کرد، و بر این قیاس پوستین و بعضی اسباب ضروری.
- مسأله 145-:کسی که استطاعت حج از راه بیابان نداشته باشد اما استطاعت راه دریا داشته باشد، چنانچه مشهور است که ده دوازده تومان اوساط مردمان را بیشتر خرج نمیشود آیا حج واجب است یا نه؟
- مسأله 146-:کسی که در حین صغر سن میراثی به او میرسد که مستطیع شده و در حین بلوغ در دست وصی بوده به تدریج به او میداده، و ظن غالب داشته که جمیع را به یک مرتبه به او نمیدهند مگر به عنف و تعدی، و احتمال داشته که با وجود خشونت نیز ندهد، آیا بر چنین شخصی حج واجب
- باب ششم در امر به معروف و نهی از منکر و صله ارحام و مواضع وجوب این دو
- مسأله 147-:هر گاه زوجه شخصی نماز نکند یا غلام یا کنیز یا نوکر یا غیر ایشان که ممکن باشد امر به معروف و نهی از منکر، تا چه حد امر به معروف و نهی از منکر واجب است؟ و مراتب امر و نهی به چه عنوان است؟
- مسأله 148-:در روی جماعت فساق خنده کردن و بشاشت نمودن و سبقت در سلام کردن چون است؟
- مسأله 149-:جماعتی که داخل اهل ظلم و حکماند و تارک جمعه و جماعتاند با ایشان معاشرت کردن هر گاه احتمال دارد که کلمه حقی به ایشان گفته شود یا نفعی به مسلمانان رسد چون است؟
- مسأله 150-:در نهی از منکر گاه باعث خبث و کسر عرض این کس شود ساقط میشود یا نه؟
- مسأله 151-:احادیث بسیار است که شکر نعمت مخلوق باید کرد، چنان که شکر نعمت خالق، هر گاه جماعت ظلمه و فساق به این کس مهربانی و رعایت کنند، نسبت به ایشان چه باید کرد.
- مسأله 152-:نسبت به مردم ده یا ولایتی حرفی گفتن که اگر به کسی خاص گوئی بدش آید غیبت است یا نه؟
- مسأله 153-:دف بی جلاجل که فقها استثنا میکنند حرام است یا نه؟ و سند صحیحی به نظر شریف رسیده؟
- مسأله 154-:نوشتن زنان که مکروه است، و نهی در حدیث واقع شده از تعلیم کتابت زنان، اگر چنانچه زنی خط خوبی داشته باشد قرآن و صحیفه به نویسد بهتر است یا ترک کند چون نهی دارد؟
- مسأله 155-:استماع قرآن که واجب است، وقتی که کلمات
- مسأله 156-:کسی که از وجوه استحقاق میگیرد و صله ارحام کردن خواه مستحق باشد یا نه خوب است؟
- مسأله 157-:در صله ارحام ضابطه به فرمائید، که هر گاه اقوام این کس فقرا و مساکین باشند، و از عهده همه بر نتواند آمد، آیا به هر کدام قدری از مال باید داد هر چند به حال موت نرسیده باشند، یا همان مهربانی و دیدنی و بشاشت به ایشان کافی است؟ و هر گاه از خود زیاده نداشته باشد به ایشان واجب نخواهد بود دادن؟
- مسأله 158-:در صله رحم کسی قائل شده که از طرف خویشان سببی داخل رحماند یا نه؟
- مسأله 159-:حدیث صله رحم که تا چهل پشت داخل رحماند نزد شما معتبر است یا نه؟ و بر تقدیر اعتبار اکثر مردم که رعایت
- باب هفتم در معاملات و آنچه مناسب این باب است
- مسأله 160-:متعارف و مشهور که تجار قدر اجناس میدهند و اصل مایه او را میگویند، چنین قرار میشود میان ایشان مثلا که چنانچه چهار ماه دیگر قیمت بدهی دوازده تومان بدهی، چنین بیع و شرا و شرطی جائز است؟ و آن بیع لازم است یا نه؟ و دادن چنین جنسی و قیمتی از مشتری طلب
- مسأله 161-:شرطی که در ضمن عقد لازم کرده میشود، آیا آن شرط لازم میشود یا نه؟
- مسأله 162-:به جهت خواندن قرآن چیزی میتوان گرفت یا نه؟
- مسأله 163-:در بعضی مواضع پنبه دانه یا کنجد یا غیر آن میدهند و روغن میگیرند، مثلا ده من یا نه من میدهند و یک من روغن میگیرند، و همچنین هر گاه باغهای انگور را خرص میکنند به دهقان میگذارند و صد من انگور را به بیست من یا بیشتر دوشاب و مویز میگیرند اینها دغ
- مسأله 164-:خبیث به اعتقاد شما چه نوع چیز است؟
- مسأله 165-:آب رودخانه و چشمه را به محض داخل کردن به نهر خاص اعلا فالاعلا ملک آن جماعت میشود یا نه؟ و باز در آن رعایت اعلا فالاعلا باید نمود یا کل به قدری که اخراجات کشیدن کندن نهر و غیره کشیدهاند شراکت دارند؟
- مسأله 166-:اراضی که در بیابانها و کوهها هست تصرف واجبا که سبب ملک میشود به چه نحو است؟
- مسأله 167-هر گاه کسی در ملک مشتری مشاع بدون اذن شرکا باغی به سازد، و چون اشجارها به بار رسد شرکا یا بعضی از آنها گویند که رسد مرا از باغ بده، و صاحب باغ گوید به قدر رسد خود از زمین غیر باغ بگیر که بهتر از زمین باغ باشد، یا قیمت زمین باغ را به قدر رسد زیاده ار
- مسأله 168-:متعارف است که ملکی که مشاع است میان چند برادر مثلا، بعضی از آنها درختی میکارد و باقی نیز مطلعاند، و در آن وقت مذکور نمیشود که به جهت خود کاشته یا به جهت جمیع، و آخر میان ایشان یا ورثه ایشان نزاع واقع میشود، در چنین صورتی حکم چیست؟
- مسأله 169-:هر گاه املاک و اجناس و دکاکین و آسیا و نقد و غیره از کسی بماند، و بعضی وارثها راضی به قسمت هستند، و بعضی راضی نیستند، آیا شرعا به جبر قسمت میتوان کرد؟ و آنچه مساوی باشد قیمت آنها که احتیاج به تفاوت قیمت نقد دادن نباشد.
- مسأله 170-:هر گاه شخصی مثلا یک جریب زمین به کسی فروخت، و بعد از مدت چند سال که آن زمین را پیمودند زیاده باشد، آن شخص وارث او از مشتری میتواند آن زیادتی را گرفت یا نه؟
- مسأله 171-:هر گاه کسی مدتی ملکی تصرف داشته باشد، و کسی ادعای ملکیت او کند صورتی دارد که منکر متصرف را باید وجه انتقال نمود یا همان محض بینه و قسم است؟
- مسأله 172-:هر گاه کسی مثلا طاحونه داشته باشد و به اذن صاحب آب ساخته است و مدتی دائر بوده، آیا صاحب آب میتواند آب خود را به نهری دیگر بیندازد و طاحونه او را معطل کند، هر چند نقصان بسیار به هر دو طرف رسد؟
- مسأله 173-:هر گاه کسی راضی شده باشد که بر باغچه او
- مسأله 174-:هر گاه همسایه رخصت کرده باشد که ناودان همسایه او از بام خانه او جاری شود، بعد از چند گاه میتواند مانع شد که آب از این جا نگذرد هر چند که صاحب ناودان متضرر باشد یا نه؟
- مسأله 175-:کسی چنانچه از کسی طلبی داشته باشد، و در دادن تعلل نماید، و اگر چه نقد ندارد اما املاک دارد یا وجهی دیگر دارد، اما چون به قیمتی که او در نظر دارد نمیخرند و نمیفروشد و دین خود را ادا نمیکند، به حاکمان این زمان عرض کردن جائز است یا نه؟ خصوصا حاکمی
- مسأله 176-:کسی که قرض دارد و صاحب طلب میخواهد، و آن شخص املاک یا اجناس دارد و به قیمت وقت متعارف نمیخرند، اما اگر از آن قیمت وقت ارزانتر بدهد میخرند، تا
- مسأله 177-:متعارف چنین شده که اجناسی میخرند مثلا که قیمت آن را در عرض سه ماه بدهند، یا قرضی که مدت معین ندارد و صاحب دین طلب مینماید، و آن شخص قدری دارد اما میخواهد که به طلب کاری دیگر بدهد، یا به سبب اخراجات یومیه یا متاع ارزانی میخواهد بخرد، میگوید ندا
- مسأله 178-:ادای دین صاحب دین بیچیز بر وارثانش هر گاه مال داشته باشند لازم است یا نه؟
- مسأله 179-:شخصی مشغول الذمه به حق کسی باشد و صاحب حق فوت شده باشد، ورثه صاحب حق یا قرض دار بر سبیل صلح یا هبه یا ابراء، بریء الذمه نماید، ذمه آن شخص مطلقا بری میشود یا نه؟ و همچنین عرضی.
- مسأله 180-:بیع شرط که صیغه فارسی بگویند هم در بیع و هم در اجاره، و همچنین در رهن که بعد از صیغه باز مرتهن از راهن مرهون را دو ساله و سه ساله به بیست سی دینار اجاره میکند حاصل مرهون بر مرتهن به این طریق حلال است بیخلاف یا نه؟ و بعضی از مستاجرین در بیع و شرط
- مسأله 181-:جماعتی که حیله شرعی میکنند، و مثلا جنسی که به یک شاهی ارزنده است به پنج هزار دینار، یا یک تومان میدهند و به آن جنس یازده تومان یا دوازده تومان حساب میکنند صورت شرعی دارد؟ بنا بر آن که فقها نقل کردهاند یا نه؟ بر تقدیر صحت از صریح روایات ظاهر می
- مسأله 182-:در نمازی که به نیابت میت میکنند به اجاره کردن و صیغه گفتن جائز است؟ و ترتیب در نماز نیابت شرط است؟چنان که چند نفر میکرده باشند به نوبت یا به اتفاق هم بکنند
- مسأله 183-:متعارف است که گوسفندی به اجاره میدهند که باز به همان سن بگیرند، و حاصل آن را سال به سال به مبلغ معین به اجاره میدهند، مشروع است یا نه؟
- مسأله 184-:در بعضی جاها متعارف است که ملکی را گرو شخصی به مبلغ معین که دو حاصل یا زیاده یا کم صاحب آن مبلغ از آن زمین بردارد، و در کاغذ و سند مینویسند که به علت اخراجات دیوانی حاصل در این مدت تعلق به مرتهن دارد، گاه باشد که بعد از آن مدت چند سال دیگر آن شخص
- مسأله 185-:هر گاه کتابی خریده باشم، و از بعضی علامات مظنه این شود که وقف باشد، و صاحبش میگوید که وقف نیست، و شخصی میگوید که من از قدر قیمت کمتر به شما میدهم و کتاب را وقف میکنم، و اگر علم به وقفیت بهم رسد و صاحبش بیپروا باشد و قیمت را هم نمیدهد چه باید
- مسأله 186-:هر گاه کسی وصیت کرده باشد که کتابهای حدیث را وقف کنند، و کتابهای مقدمات را به فروشند و کتاب حدیث بگیرند و وقف کنند. و بعضی از اجزای حدیث باشد که صرفه نداشته باشد تمام کردن، آیا میتوان فروخت عوض کتاب درست گرفت که وقف شود چون صرفه در این است؟
- باب هشتم در نذر و هبه و کفاره
- مسأله 187-:کسی که نذر کند و چنین بگوید که نذر کردم که اگر بیمارم به شود هزار دینار به مستحقین بدهم، آیا به چنین صیغه گفتنی لازم میشود یا نه؟ بلکه باید قید مضمون للّه علی باید شود، و بر فرضی که به چنان صیغه نذر حضرت امام رضا علیه السلام بکنند باید داد؟ و اگر
- مسأله 188-:اگر ملک به ولایت دیگر باشد آیا بدون رفتن موهب از برای تصرف موهب یا وکیل آن به محض مدتی که فاصله شود که توان به آن ولایت رسید کافی است یا نه؟
- مسأله 189-:عهد هم از بابت نذر هر گاه به فارسی صیغه گفته شود و اسم خدا برده شود احتیاط باید کرد یا تفاوتی دارد؟
- مسأله 190-:کفاره وطی کردن زن در حیض واجب است یا سنت است؟
- مسأله 191-:اطعام شصت مسکین را اگر به تفریق ضیافت کند جائز است یا نه؟ و یک مسکین را مکرر اطعام کند در کفاره محسوب میشود یا نه؟ و قدر اطعام چه مقدار است؟
- مسأله 192-:در اطعام کفاره به سادات میتوان داد یا نه؟
- باب نهم در نکاح و رضاع وعده و آنچه مناسب این باب است
- مسأله 193-:باکره بالغه رشیده در صحت عقد رضای او کافی است یا رضای پدر و جد پدری بنا بر تشریک یا استقلال میباید؟
- مسأله 194-:کسی که خواجه یا عنین باشد که جماع نتوان کرد، آیا متعه از برای او ثواب دارد یا نه؟ و بعد از قرب عده دارد یا نه؟
- مسأله 195-:زنانی که مظنون است که عده نمیدارند آیا متعه کردن ایشان چه صورت دارد؟
- مسأله 196-:دو کس به هم لواط کرده باشند اولاد خود را به هم تزویج توانند کرد یا نه؟ و در این باب فرقی میان واطی و موطو هست یا نه؟
- مسأله 197-:اگر خواستگاری متعارف به غیر عربی و فارسی واقع شده باشد و از ایشان اولاد به هم رسیده باشد چه حکم دارد؟
- مسأله 198-:اگر مادر شخصی فرزند پسرش را شیر دهد، مادر آن طفل بر پدرش حرام میشود یا نه؟
- مسأله 199-:هر گاه کسی دو زن داشته باشد یکی از آن دو تا میتوانند طفل دیگری را شیر داد یا نه؟
- مسأله 200-:دو زن سیده در خانه یک عامی حرام است یا مکروه؟ بنا بر آن حدیث که آن معنی به حضرت فاطمه علیها السلام میرسد و بر او شاق است؟
- مسأله 201-:میتواند زنی همشیره یا برادر خود را شیر دهد یا نه؟
- مسأله 202-:اگر کسی خود سعی کرده باشد و حروف را از مخارج ادا نمیتواند کرد، واجب است که در صیغه گفتن نکاح دیگری را وکیل کند یا نه؟
- مسأله 203-:هر گاه شخصی با پسری لواط کرده باشد، اما شک در ایقاب نیز داشته باشد، و جاهل مسأله بوده که در صورت ایقاب همشیره آن پسر بر او حرام میشود، و همشیره او را خواسته، بعد از آن ظن در ایقاب بهم رسانیده آیا تفریق واجب است یا نه؟
- مسأله 204-:زن یائسه عده دارد یا نه؟ و حد یأس زنان چند سال است؟
- مسأله 205-:زوجه مطلقه که قبل از دخول طلاق واقع شود که عده ندارد و نصف مهر را باید بگیرد دخول در فرج است یا مطلقا؟
- مسأله 206-:عده مطلقه چند است، و عده وفات چند، و عده کنیز محلله چند یا استبراء کنیز، و آن که عده ندارد کدام است؟
- مسأله 207-:جده پدری طفل پسر شیر دهد شما دغدغه میفرمائید، و اگر داده شود احتیاط طلاق داده شود؟
- مسأله 208-:عمه برادر زاده خود را و خواهر که خواهر زادهای را شیر دهد بیخلاف یا نه؟
- مسأله 209-:طفل از جانب پدر تنها یتیم میشود یا از هر دو طرف؟
- مسأله 210-:کسی که زن سیده بخواهد به حضرت فاطمه علیها السلام محرم میشود از هر فرق سادات باشد یا نسبت به تعصیب، و اگر زن سیده و قرشیه در خانه یک کس باشد در آن حدیث نهی از جمع دو شده داخل خواهد بود یا نه؟
- مسأله 211-:هر گاه دختری را که صغیر است، ولی آن دختر به کسی صیغه عقد منقطع بخواند، آیا محرم میشود؟ و دیدن او مادر آن دختر را خوب است یا نه؟ و اگر عقد فضولی باشد و هر دو طرف صغیر باشد که غیر ولی عقد کند حکم اول خواهد داشت یا نه؟
- مسأله 212-:اگر کسی مادر دختری را صیغه متعه بخواند با وجودی که دختر حرام مؤبد شده، بدون دخول به مادر دختر به آن مرد حرام میشود یا نه؟
- مسأله 213-:هر گاه کسی کنیزی را از مال حرام میخرد و و طی کند فرزند او چه صورت دارد؟
- مسأله 214-:کسی زنی را به پسر صغیر خود عقد منقطع کند و بعد از انقضای مدت آن زن را دیگری بخواهد آیا محرم پدر پسر میشود آن زن یا نه؟
- مسأله 215-:صاحب زن متعدده تقسیم لیالی چگونه بر او لازم خواهد بود؟
- مسأله 216-:عورت زن نسبت به محارم قبل و دبر است یا از سره تا رکبه؟
- مسأله 217-:نظر کردن به زنان اهل ذمه از بابت زنان یهود و ارمنی نقصی دارد یا نه، و همچنین زنان دهها و مزرعهها.
- مسأله 218-:بعضی عوام که شبهه میکنند که حضرت فاطمه علیها السلام از خانه بیرون آمد و به مسجد داخل شد و حرف زد به جماعت اجنبی و ظاهر میشود که در حجاب نمیشد از بعضی صحابه و خدام جواب چیست؟
- مسأله 219-:زنان را از راه دور بدون کجاوه بر چاروا سوار کردن و به زیارت ائمه علیهم السلام بردن چون است؟ نامحرم گاه حرف ایشان را میشنود و ایشان را شاید بهبیند، زیارت سنت است یا نه؟
- باب دهم در بعض وجوه محرمه و بیان بعضی اسباب ملاهی
- مسأله 220-:وظیفه طالب علم از وجوه سر گله و ابریشم و غیر آن چون است؟
- مسأله 221-:مال و جهات را که حکام میگیرند بعد از گرفتن ایشان بر غیر ایشان حلال است هر چند صاحبش را دانیم؟ و عشر گندم دیلجه همین حکم دارد یا نه؟
- مسأله 222-:هر گاه دو نفر عالم باشند و یکی را گوئیم اعلم است از دیگری این غیبت خواهد بود یا نه؟
- مسأله 223-:موشک اندازی چه صورت دارد؟ داخل آلات لهو است یا نه؟
- مسأله 224-:شبها که این کس میخوابد چراغ روشن گذاشتن که وقتی بیدار شود روشن باشد، و شاید که هم خوابش طولانی شود، اسراف است یا نه هر چند که ارباب استحقاق باشد؟
- مسأله 225-:زراعت قبرستان کردن بعد از آن که اکثر آن مندرس شده باشد و از بعضی شاید اندک علامتی باشد چون است؟و مالک آن سنگ کیست بعد از مدتی که قبر مندرس شود؟
- مسأله 226-:جماعت جامه باف کلافه خود را به خون گوسفند رنگ میکنند، و بعد از آن مکرر در آب روان میشویند تا جوهر خون بر طرف میشود چه میفرمائید؟
- مسأله 227-:عطیه و احسان که زن به معلم طفلش میکند و احتمال دارد که شوهرش اذن نداده باشد، آیا حمل به صحت کنیم یا احتیاط باید کرد؟
- مسأله 228-:جرت طواحین را بعضی دغدغه میکنند از چه راه است؟
- مسأله 229-:اسباب ملاهی از بابت دهل و سرنا و کرنا و سنج و نقاره و دف صاحب جلاجل و غیر اینها هر چیز از اسباب ملاهی باشد و نص خاص در آن باشد حکم به حرمت آن میتوان کرد یا نه؟
- مسأله 230-:با آب گرم جامه را شستن که شپش به میرد چون است.
- مسأله 231-:پای بر سفره گذاشتن در حالت اختیار چون است با وجود این حدیث که امام علیه السلام از این فعل متغیر شد و اندک تصدیعی که میکشیده باشند به سبب گذاشتن ظروف و نان و غیر آن باعث جواز خواهد شد بدون کراهیت یا نه؟
- مسأله 232-:گفتن به کسی بنده توام، خواه استاد باشد یا عالم یا صالح یا از اهل دنیا مرجوح است یا نه، هر چند منظور تواضع باشد نه سالوسی؟
- مسأله 233-:مراد به ظروف نقره که استعمالش حرام است چه چیز است؟
- مسأله 234-:کشمش را هر گاه به کوبند، و شیره آن را گرفته به جوشانند، آیا در عصیر این نیز در حدش بر طرف شدن دو ثلث شرط است، یا همین که عرفا صدق دوشاب و شیره بر آن صادق است کافی است؟
- مسأله 235-:کشمش را هر گاه در میان آب نارنج و غیره به جوشانند چه حکم دارد در حرمت و حلیت قبل از ذهاب ثلثین؟
- مسأله 236-:آوازی که طرب داشته باشد اما ترجیع و تحریر نداشته باشد غنا و حرام است یا نه؟ و در قرآن خواندن چه حکم دارد، و ترجیع و تحریر بدون طرب که به صدائی به خواند غنا است یا نه؟
- مسأله 237-:آب غوره را که به جوشانند حرام میشود و احتیاج به ذهاب ثلثین هست یا نه؟
- مسأله 238-:شیر زنان حرام است اگر کسی در کبر سن به خورد، و همچنین در طفل بعد از دو سال یا نه؟
- مسأله 239-:در بعضی بلاد که أهل تسنن میباشند و کشک و روغن میسازند، و گاه اتفاق میشود که مهمان ما میشوند، یا ما را به ایشان رجوعی هست، چیزی دادن به ایشان، و در خانه ایشان چیزی خوردن چون است؟ و خریدن کشک و روغن ایشان هر چند ضرورت نباشد چه صورت دارد؟
- مسأله 240-:دعا هر گاه حدیث داشته باشد که بنویسند و بیاشامند به مرکب نوشتن و آشامیدن چون است با وجود نفرت طبع؟
- مسأله 241-:پوست بادام تلخ و جوز و پوست پسته که مانند چوب است و در بعضی کوهسار پوست آن را با مغز آن آرد میکنند و با دو شاب ممزوج میکنند، و گاه با آرد گندم ممزوج میکنند و نان میپزند، و تلخی آن بر طرف میشود، بلکه لذت بهم میرساند، و همچنین عرق یا آب دهن هر
- مسأله 242-:زن ذبح میتواند کرد یا نه؟
- مسأله 243-:در وقتی که دو شاب میپزند دو محل است که یکی از برای انگور است و دیگری از برای عصیر، اول نسبت به ثانی ارتفاع دارد، و عمق هر کدام به قدر یک کر شاید زیاده باشد، اگر احد هما نجس شود جریان آب اگر مقدور نشود، تطهیر به آب قلیل چه نحو میتوان دارد؟ و همچنی اگر کر پیش از آن که از آب کرده شود و آب روان و باران و تابیدن آفتاب ممکن نباشد علاج آن به چه خواهد بود؟
- مسأله 244-:بعضی اوقات گوسفند را میدوشند و این کس غافل است در میان ظرف شیر بول میکند یا فضلهاش میریزد، و گاه هست که فضلهاش روان است و به شیر ممزوج میشود دغدغه دارد یا نه؟
- مسأله 245-:زراعتهائی که مدار آنها بر فضله انسان است که از میان آن میروید و آب میکشد چه صورت دارد؟
- مسأله 246-:در وقتی که گاو در خرمن میکنند که به کوبند گاو گندم را بسیار میخورد و باز گندم را درست دفع میکند در میان خرمن و به گندم خرمن ممزوج میشود چه صورت دارد؟
- مسأله 247-:در جلد کله که پخته شود چه میفرمایند میتوان خورد یا نه؟ و بعضی میگویند مطلق جلد حرمتش معلوم نیست این حرف صورتی دارد یا نه؟
- مسأله 248-:در قلیان چه میفرمایند داخل شبهات میدانید یا نه؟ و بر تقدیر دانستن اجتناب از چنین شبهه چرا سنت باشد و حال آن که تهدید بلیغ در بعضی روایات بر ارتکاب شبهات نمیدانید، چه میفرمائید در این که آیات و روایات داله بر اباحت اشیاء ظاهرا بر مأکول و مشروب است، و قلیان را در عرف و لغت هیچ کدام مشروب نمینامند، بلکه فعلی است که کردن آن موقوف بر رخصت شارع است.
- مسأله 249-:بسیار میشود که بر مویز و انجیر و امثال آنها از مو و پشم و پنبه و غیر آنها میچسبد خوردن آن چه صورت دارد؟
- مسأله 250-:در وظیفه سر کار فیض آثار حضرت امام رضا علیه السلام به فرمایند که اکثر مصارف آن بهم مخلوط شده، و بعضی مداخل آن به مصارفش وفا نمیکند، و مجموع به مجموع وفا میکند، آیا اگر در این صورت اگر مجموع مخلوط بهم شده باشد و به مصارف مقرره آن بدهند حرام است و و نامشروع چون خلاف گفته واقف یا نه؟
- مسأله 251-:هر گاه جمعی باشند که در پنجه مال وجهات با هم شریک باشند یا سرشماری که در بعض بلاد باشد و یک نفر از ایشان که به اعتبار دنیا اعتبار او بیشتر است او را التماس میکنند که ما را آنچه باید داد به شما میدهیم که شما تسلیم نوکر حاکم کنید و منتدار هستند، و شاید نفعی هم به ایشان برسد از دادن آن شخص، اگر کسی چنین کند و مرتکب این امر شده از ایشان بگیرد و به حاکم دهد آیا آثم است یا نه؟
- مسأله 252-:گاه میشود که در مزرعه چند نفر تحصیلدار از مالو جهات و غیره وارد میشوند و به قدر دو هزار دینار طلب دارند، و هر شب قریب هزار دینار خرج ایشان است، آیا اگر کسی از شرکا یا غیره وجه مطالبه آن جماعت از خود بدهد تا ایشان حرکت کرده اخراجات کمتر واقع شود و باعث نفع شرکاء شود، و بعد از آن از شرکاء متفرقه یا مجتمع الاجزاء بگیرد چه صورت دارد. و در صورت مذکوره هر گاه به اعتبار مکث محصلان نقصان آن ده باشد آیا سعی نمودن و تحریک مردم شرکاء از برای زود دادن وجه اعانت ظالم خواهد بود یا نه؟
- مسأله 253-:تشدید قرآن را لازم است نوشتن یا نه؟
- مسأله 254-:خربزه بازی حرام است یا نه؟
- مسأله 255-:غلط قرآن را واجب است درست کردن، و اگر کسی غلط بخواند البته به او باید گفت یا نه؟
- مسأله 256-:حدیثی که حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله به حضرت امیر المؤمنین علیه السلام فرمود که سگهای هرزه گرد را به کشد معتبر است میتوان کشت یا نه؟
- مسأله 257-:شبها که کسی مطالعه میکند اگر چراغ را خاموش نکند و بخوابد داخل اسراف است یا نه که هر گاه بیدار شود چراغ مهیا باشد؟
- باب یازدهم در بعضی مسائل میراث
- مسأله 258-:زوجه غیر ذات الولد از چه چیزها میراث میبرد از متروکات زوج و از چه چیز نمیبرد؟
- مسأله 259-:حبوه که مخصوص پسر بزرگ است چه چیزها است؟
- مسأله 260-:متعارف است که در بعضی جاها که از میراث دختر حصه واقعی او را نمیدهند، و آن وقت به همان قلیلی که میدهند راضی میشوند، و آخر او یا وارث او دعوی میکنند که تمام حصه خود را میخواهد، صورت شرعی دارد یا نه؟
- مسأله 261-:مال یتیم و غائب را هر گاه دست به حاکم شرع نرسد بنابر آیه کریمه «الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ» جماعت مؤمنین متوجه حفظ آن میتوانند شد یا نه؟
- باب دوازدهم در بعضی مسائل متفرقه
- مسأله 262-:غیر آباء رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله که از احادیث فهمیده میشود که باید که از کفر و شرک پاک بودهاند باقی انبیاء دیگر فهمیده میشود که چنین هستند یا نه؟
- مسأله 263-:در اصول دین چه قسم جماعتی را تقلید نکنند؟در اصول دین چه قسم جماعتی را تقلید نکنند؟
- مسأله 264-:کسی که از علومی که به اعتقاد شما موقوف علیه احادیث است از بابت صرف و نحو و معانی و بیان و لغت و فقه و اصول و قدری منطق و تفسیر و حدیث فی الجمله در هر کدام آنها را تواند مباحثه کرد، هر چند در این فنون نهایت مهارت نداشته باشد، چنین کسی اگر نقل آیات کلام و احادیث ائمه معصومین علیهم السلام کند مرخص خواهد بود یا نه؟ با وجود آن که هر گاه رجوع به تفاسیر کند و معنی آیه را به فهمد و بر علما عرضه کند موافق فهمیده ایشان باشد.
- مسأله 265-:اوساط طالب علم دانستن که فرض ایشان رجوع به علما است در این مرتبه تتبع و قدرت به استدلال است یا این نیز رجوع به اعلم است؟
- مسأله 266-:کسی که رجوع به اعلم کند، و بر فرض رجوع باید طلب دلیل کند یا به اعتقاد او عمل کند؟
- مسأله 267-:اگر کسی تتبع تمام ندارد، و عالمی نیست که رجوع به او کند، چنین شخصی که مسائل از کتب فقهی فهمد یا در کتب احادیث حدیثی که دلالت بر بعضی مسائل دارد داند جمعی که از او پرسند میتواند گفت یا نه؟
- مسأله 268-:اگر کسی در اصول مذهب علم قطعی در بعضی مواد نداشته باشد حال او چون است؟
- مسأله 269-:در اخبار آحاد این کس را علم بهم رسد که همه جا عمل به علم کرده باشد؟
- مسأله 270-:در اثبات باری تعالی و وحدانیت او لازم است
- مسأله 271-:چشم اثر دارد یا نه؟ و همچنین سحر را که بعضی منکرند؟
- مسأله 272-:لعن أهل تصوف مطلقا میتوان کرد یا نه؟
- مسأله 273-:در بعضی احادیث که بر افعالی مکروهه لعن واقع شده، لعن میتوان کرد یا نه؟
- مسأله 274-:عباس و عقیل چه حال داشتند بعضی حرکات از ایشان ناشی شده؟
- مسأله 275-:دفن اموات در روضه مقدسه چه صورت دارد با وجود نبش قبور؟
- مسأله 276-:نقل کردن اموات به مشاهد مشرفه چه صورت دارد؟
- مسأله 277-:بر طفل کمتر از شش سال به اعتقاد شما نماز کردن سنت است یا نه؟
- مسأله 278-:دفن در نجف اشرف افضل است یا کربلای معلا و کعبه معظمه و مدینه طیبه؟
- مسأله 279-:آیا قبرستان کهنه را آجرش را میتوان کند و تعمیر حمام نمود مطلقا یا نه؟ و همان کسانی که قبر را ساختهاند میتوانند کند بیآن که نبش قبر شود؟
- مسأله 280-:مثلا هر گاه کسی وقف کند املاکی چند را وقف حضرت امام رضا علیه السلام یا بعضی قبور جماعتی به اعتبار حسن ظنی که به آن داشتهاند که مذهب ایشان مشخص نیست، یا بر مساجد یا مسجد معینی، از مال چنین وقف مستحقین به ازاء استحقاق میتوانند گرفت؟ و مصرف چنین وقف مستحقین به ازاء استحقاق میتوانند گرفت؟ و مصرف چنین وقفی چه چیز است؟
- مسأله 281-:هر گاه حوضی یا پلی خراب شده باشد اجزاء آن
- مسأله 282-:حجره بعضی مدارس که شرط کنند که شب باشند، اگر متولی شرعی گوید که شب باید بود چه صورت دارد؟
- مسأله 283-:گاه میشود که جماعتی که در مدارس حجره دارند، به قدر پنج ماه و شش ماه و بیشتر و کمتر حرکت میکنند به ولایت خود یا عتبات یا غیر آنها، و کسی در حجره ایشان میباشد، و بعد از شش ماه که آمدند متولی شرعی میخواهد که ایشان آنجا باشند، و کسی کهباشد هر متولی گوید، مگر آن شخص به طیب خاطر دست بردارد و اولی بنشیند.
- مسأله 284-:منجزات مریض از اصل اعتبار دارد یا از ثلث؟
- مسأله 285-:در ثواب الاعمال و غیر آن حدیثی هست از حضرت صادق علیه السلام که کسی که صلوات بر محمد و آل محمد فرستد خدا و عالمیان از برای او هزار حسنه مینویسند، و از عمار بن موسی حدیثی واقع شده که گفت بودم در نزد حضرت صادق علیه السلام پس مردی گفت: اللهم صل علی محمد، پس بوده باشیم ما و شیعیان ما که به تحقیق داخل شده باشیم در آل. حدیث به حسب ظاهر با سابق منافات دارد؟
- رساله بیان عدد تألیفات علامه مجلسی قدس سره
- اشاره
- فصل اول (در بیان تصانیف عربی)
- اول: کتاب بحار الانوار،
- دویم: کتاب مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول،
- سیم کتاب ملاذ الاخیار فی شرح تهذیب الاخبار،
- چهارم: کتاب شرح أربعین است،
- پنجم: فرائد الطریفة فی شرح الصحیفة الشریفة،
- ششم: رساله رجال است،
- هفتم: رساله اعتقادات،
- هشتم: رساله اوزان است،
- نهم: رساله شکیات نماز است،
- دهم: جواب مسائل متفرقه که مسمی به مسائل هندیه است،
- فصل دوم (در بیان کتابهای فارسی
- اول عین الحیات است
- دویم مشکاة الانوار
- سیم: حلیة المتقین،
- چهارم: حیات القلوب،
- پنجم: تحفة الزائر،
- ششم: جلاء العیون،
- هفتم: مقباس المصابیح،
- هشتم: ربیع الاسابیع،
- نهم: زاد المعاد،
- دهم: رساله دیات،
- یازدهم: رساله شکیات نماز
- دوازدهم: رساله اوقات نوافل شبانه روزی،
- سیزدهم: رساله رجعت،
- چهاردهم: ترجمه رساله مالک اشتر
- پانزدهم: رساله اختیارات،
- شانزدهم: رساله بهشت و دوزخ،
- هفدهم: رساله جنائز
- هجدهم: رساله کبیره أعمال حج و عمره،
- نوزدهم: رساله صغیره حج است،
- بیستم: مفاتح الغیب
- بیست و یکم: رساله مال نواصب
- بیست و دویم: رساله زکاة
- بیست و سیم: رساله کفارات
- بیست و چهارم: رساله آداب تیر اندازی،
- بیست و پنجم: رساله نماز شب
- بیست و ششم: رساله آداب نماز،
- بیست و هفتم: رساله تحقیق آیه کریمه وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ،
- بیست و هشتم: رساله فرق میان صفات ذاتی و صفات فعلی حق تعالی،
- بیست و نهم: رساله تعقیب مختصر نمازهای شبانهروزی
- سیام: رساله تحقیق بد
- سی و یکم: رساله جبر و تفویض
- سی و دویم: رساله نکاح،
- سی و سیم: ترجمه رساله فرحة الغری،
- سی و چهارم: ترجمه توحید مفضل،
- سی و پنجم: ترجمه توحید حضرت امام رضا علیه السلام
- سی و ششم: ترجمه زیارت جامعه،
- سی و هفتم: ترجمه دعاء کمیل،
- سی و هشتم: ترجمه دعای مباهله،
- سی و نهم: ترجمه دعاء سمات،
- چهلم: ترجمه جوشن صغیر،
- چهل و یکم: ترجمه حدیث عبد اللّه بن جندب،
- چهل و دیم: ترجمه حدیث رجاء بن ابی ضحاک،
- چهل و سیم: ترجمه قصیده دعبل خزاعی است،
- چهل و چهارم: ترجمه حدیث ستة أشیاء،
- چهل و پنجم: انشائی است که در وقت مراجعت از نجف اشرف و کربلاء معلی در باب اشتیاق به آن دو مکان شریف انشاء نموده است،
- چهل و ششم: مناجات،
- چهل و هفتم: صواعق الیهود،
- چهل و هشتم: جواب سؤالهای متفرقه،
- چهل و نهم: حق الیقین،
- خاتمه
- فهرست کتاب
بیست و پنج رساله فارسی
مشخصات کتاب
سرشناسه : مجلسی، محمدباقربن محمدتقی، ق 1111 - 1037
عنوان و نام پدیدآور : بیست وپنج رساله فارسی: اعتقادی، فقه، حدیث، .../ از محمدباقر مجلسی؛ تحقیق مهدی رجائی؛ زیرنظر محمود مرعشی
مشخصات نشر : قم: کتابخانه عمومی حضرت آیه...العظمی مرعشی نجفی، 1412ق. = 1370.
مشخصات ظاهری : ص 654
فروست : (مجموعه آثار/ محمدباقربن محمدتقی مجلسی؛ 25 - 1)
مجلسی، محمدباقربن محمدتقی، 1111 - 1037ق. مجموعه آثار: 25 - 1
شابک : بها:3500ریال
یادداشت : کتابنامه به صورت زیرنویس
موضوع : اسلام -- مسائل متفرقه
شناسه افزوده : رجائی، مهدی، 1336 - ، مصحح
رده بندی کنگره : BP8/م 3ب 9
رده بندی دیویی : 297/02
شماره کتابشناسی ملی : م 71-1151
ص: 1