"
next
مطالعه کتاب گوشه اي از شخصيت صديقه كبري ( سلام الله عليها ) بانوي بزرگ اسلام
مشخصات کتاب


مورد علاقه:
0

دانلود کتاب


مشاهده صفحه کامل دانلود

گوشه اي از شخصيت صديقه كبري بانوي بزرگ اسلام

مشخصات كتاب

نويسنده : رضا يوسفي

ناشر : رضا يوسفي

مقدمه

حضرت فاطمه سلام الله عليها مظلومه زمان خويش و همه سده ها و قرن هايي است كه تاكنون بر عالم اسلام گذشته است. اين مركز و قطب اهل بيت در سخنان پيامبر (ص) و نيز رفتارهاي آن حضرت با وي به خوبي معرفي شده است؛ به طوري كه در جوامع روايي شيعه و سني، بازتاب برجسته و گسترده اي دارد و همه محدثان و فقيهان به اين سخنان و رفتارهاي پيامبر (ص) در معرفي دختر بزرگوارش به ديده اعجاب نگريسته اند.

در اين مقاله، گوشه اي از شخصيت صديقه كبري (س) را در آيينه گفتار و كردار نبوي (ص) در چهار قسمت مي نگريم:

1) رضا و غضب فاطمه (س)

2) مقام فاطمه زهرا (س) در روز مباهله

3) مقام فاطمه زهرا (س) در روز قيامت

4) مظلوميت علي (ع) در شهادت فاطمه (س).

تكيه ما در اين نوشتار، بر مجامع روايي و تفسيري اهل سنت است، چرا كه:

خوش تر آن باشد كه سر دلبران

گفته آيد در حديث ديگران

رضا و غضب فاطمه

اشاره

محدثان و فقيهان بزرگ اهل سنت از پيامبر (ص) نقل كرده اند كه فرمود: «فاطمه بضعه مني من اغضبها فقد اغضبني؛ فاطمه پاره تن من است هر كس او را غضبناك كند مرا به خشم آورده است .

اين روايت دو جنبه دارد: سند و محتوي (جنبه دليلي و مدلولي) در اين جا به اين دو جنبه اشاره اي مي كنيم:

سند روايت

اين روايت از نظر سند، صحيح اعلايي است؛ يعني هيچ مناقشه اي در آن نيست.

«ذهبي يكي از منتقدان بزرگ، مي گويد:

اين روايت صحيح است. وي هم چنين روايت ذيل را هم صحيح مي داند كه: «ان الرب يرضي لرضا فاطمه و يغضب لغضب فاطمه؛ همانا خداوند متعال به رضايت فاطمه راضي مي شود و از خشمگين كردن او به غضب مي آيد.» صحيحي كه ذهبي آن را صحيح بداند و يا بخاري به صحت اش اعتراف كند، به همه «اهل سنت حجت است.

پس روايت بي هيچ ترديدي در حد تواتر اجماعي و مقطوع است.

محتواي روايت

اشاره

مدلول و محتواي اين روايت چيست؟ آن روايت كه «فاطمه بضعه مني من اغضبها فقد اغضبني مقدمه است براي روايت دوم كه مي فرمايد «ان الرب يرضي لرضا فاطمه و يغضب لغضب فاطمه .

رضا و غضب چيست؟ از كجا پيدا مي شود و به كجا مي رسد؟ در زندگي نباتي انسان، دو قوه است: يكي قوه جذب ملائمات و ديگري قوه دفع مناصرات، قوام موجود زنده به اين است. اين دو قوه در زندگي حيواني از صورت جذب و دفع درمي آيد و به صورت رضا وغضب مي شود، اين رضا و غضب در محدوده حيواني از طبع، مدد مي گيرد اما در حيات انساني از عقل و انديشه ناشي مي شود، به عبارت ديگر رضا و غضب انسان از عقل سرچشمه مي گيرد.

مقام عقل

مقام عقل، يك مرتبه و جايگاه از رشد آدمي است، در اين مرتبه، كردارها و موضع گيري هاي انسان از حالت جذب و دفع حيواني و طبعي، بيرون مي آيد و به محك عقل و انديشه مي خورد. رسيدن به مرحله «آدميت آن جاست كه همه كارهاي انسان از جمله رضا و غضب او از عقل سرچشمه بگيرد. در تمام عمر اگر يك بار رضاي انسان از عقل سرچشمه بگيرد همان يك بار آدم است، بار دوم باز حيوان است.

عاقل شدن به اين حد كه رسيد اگر هميشه نه فقط يك بار و دو بار رضا و غضب او هر دو از عقل مايه بگيرد او انساني عقلاني است، زيرا كه «يرضي لرضا العقل و يغضب لغضب العقل .

مقام عصمت خاتمي

فوق مرتبه عقل، مقامي است كه اراده انسان در اراده خدا فاني مي شود، در اين صورت، غضب و رضايت او از رضايت و غضب خداست:

«يرضي لرضا الرب، يغضب لغضب الرب انساني كه به اين مقام رسيده همه چيزش از حضرت حق است، اگر زندگي و حيات و زن و فرزندانش را از او بگيرند، غضب اش از خدا است و اگر همه آن ها را نيز به وي بازگردانند، رضايت او به رضايت خدا است.

اين همان مقام «عصمت خاتمي است؛ يعني عصمت آن موجود كاملي كه در عالم وجود نظيرش نيست يعني كسي كه حب و بغض در حب و بغض خدا محو شده است؛ يعني دوستي و دشمني اش، مطابق دوستي و دشمني خدا است، اين چنين انساني به هوا و هوس نطق نمي كند و سخني جز آن چه كه حق مي گويد بر زبان نمي راند: «و ما

1 تا 10