ابن ابي شيبه) همين بس که ذهبي، دانشمند رجالي اهل سنت (متوفاي 748) درباره ي او مي گويد: عبدالله بن محمد بن ابي شيبه، حافظ بزرگ و حجت است. احمد بن حنبل و بخاري و ابوالقاسم بغوي از او نقل روايت کرده و گروهي او را توثيق کرده اند... ابن شيبه از کساني است که از پل عبور کرده و در منتهاي وثاقت است (2)
بلاذري و کتاب "انساب الاشراف"
احمد بن يحيي جابر بغدادي بلاذري (متوفاي 270) نويسنده معروف و صاحب تاريخ بزرگ، رويداد تاريخي فوق را در کتاب انساب الاشراف به گونه ي زير نقل مي کند:
ابوبکر به دنبال علي (عليه السلام) فرستاد تا بيعت کند، ولي علي (عليه السلام) از بيعت با او امتناع ورزيد. سپس عمر همراه با فتيله (آتش زا) حرکت کرد و با فاطمه در مقابل در خانه رو به رو شد. فاطمه گفت: اي فرزند خطاب! آيا در صدد سوزاندن خانه من هستي؟ عمر گفت! بلي، اين کار کمک به چيزي است که پدرت براي آن مبعوث شده است!. (3)
درباره ي اعتبار بلاذري از ديدگاه اهل سنت همين بس که ذهبي در کتاب تذکره الحافظ وي را با القاب: حافظ، اخباري و علامه مي ستايد (4) و در کتاب سير اعلام النبلاء او را چنين توصيف مي کند: علامه، اذيب، نويسنده. (5)
ابن کثير در کتاب البدايه و النهايه از ابن عساکر نقل مي کند که: بلا ذري، نويسنده و داراي کتابهاي خوبي است (6) بنابراين نبايد درباره ي بلا ذري شک و ترديد کرد.
تا اينجا بررسي سند به پايان رسيد. اين دو سند صحيح تاريخي، به وضوح حاکي از آن است که بعد از درگذشت پيامبر گروهي که در راس آنان شيخين