حتي سازماندهي اجتماعي شيعه و جامعهسازي تشيع بر اساس اين ترجمان فرهنگي شكل گرفته است. بدينگونه است كه محرم براي مكتب و مذهب تشيع به منشوري تبديل گرديده است كه از هر زاويه به آن بنگريد، داراي پيام و رهيافتي است. عاشورا از منظر گرايشهاي علوم انساني همانند سياست، فرهنگ، اقتصاد، جامعهشناسي، هنر، روانشناسي، ادبيات، تعليم و تربيت و... داراي پيام هاي مهمي است.
همين قابليت تودرتويي و لايههاي معنايي موجود در عاشوراست كه همانند قرآن آن را داراي جاودانگي كرده و از منظري، عاشورا به نوعي ترجمان و تفسير لايههاي معنايي قرآن است. پويايي عاشورا در عين تكرار ساليانه آن با وجود گستره زماني مراسم و آيينهاي آن از 10 روز تا 2 ماه (در كنار مناسبتهاي متفرقه ديگر در طول سال) در همين غناي علمي و فرهنگي و معنايي و معنوي عاشورا و محرم ريشه دارد.
اينك كه عاشورا داراي اين قابليتهاي معنايي و آن پويايي تاريخي است، ميطلبد رسانههاي مذهبي ـ شيعي و عاشورايي، هر ساله، هماهنگ با فرهنگ اجتماعي ساليانه جامعه برنامههاي پويا و روزآمد و غني تهيه كنند. متأسفانه در گستره شبكههاي مختلف ملي و استاني و تنوع گروههاي برنامهسازي، از اين روزآمدي چندان نشاني نيست و به جاي اينكه رسانهها در حداقل مرتبه خود، همراه و هماهنگ جامعه باشند، به رسانه دنباله رو آن هم در مرتبهاي ضعيف و سطحي و در حد برنامهسازي احساسي و عوامانه تبديل ميشوند. اين مشكل از آنجا ناشي ميشود كه براي برنامههاي مناسبتي به ويژه عاشورايي با اين همه ظرفيتها و نيازهاي برنامهسازي، پشتوانه پژوهشي و علمي در نظر گرفته نميشود. آن هم پيشينهاي علمي كه روزآمد، كارآمد و متنوع و بر اساس نيازهاي مخاطب و تنوع قالبها باشد. در اين اثر كه نخستين تجربه و نتيجه چندين سال همكاري با برخي گروههاي برنامهسازي يا گروههاي پژوهشي در مجموعه سازمان صداوسيماست، تلاش ميشود نخست بر اساس روش و نگاه ميانرشتهاي، ايدههاي متنوعي معرفي گردد.
و نيز در برخي موارد كه كاربرديتر است، ايدهها همراه با پژوهشهاي برنامههاي خود ارائه شود تا به سهولت براي برنامه سازان قابل استفاده باشد. در اين كتاب، بر اساس عمق ارزشهاي معنايي عاشورا، نيازهاي برنامهسازي شبكهها و گروههاي گوناگون سازمان، تنوع برنامههاي پيشنهادي در نظر گرفته شده است. در همينجا يادآوري ميشود كه در اين متن به عنوان اولين تجربه در مورد ايدهيابي در زندگي معصومين عليهم السلام (بر خلاف تجربههايي مانند كتابهاي ايدهيابي درباره زندگي امام كاظم و امام صادق عليهما السلام كه محور كتاب بر زندگاني خود معصوم بود) تلاش شده است محوريت ايدهيابي بر شخصيتهاي مرتبط و در اطراف معصوم باشد؛ شخصيتهايي اعم از سفيد، سياه و خاكستري. در اين روش به دليل كاربردي بودن براي برنامه سازان و جذابيت براي مخاطبان گوناگون، از دو روش ايدهيابي روايي (روايت داستاني) و برنامه سازي استفاده شده است.
از اين رو، اميد است برنامه سازان، پژوهشگران و ديگر مخاطبان به بخشهايي از اين كتاب (به ويژه در بخش سوم) نه از باب تكرار، بلكه از باب تلاش براي تجربههاي گوناگون پژوهش برنامهسازي بر اساس تنوع قالبهاي برنامههاي روايي و غيرروايي بنگرند. در پايان تأكيد ميشود ساختار اين كتاب بر اساس نگاه ميانرشتهاي بين عاشورا و برخي از علوم انساني كاربرديتر در تحليل و بررسي و بازخواني حادثه عاشورا سامان يافته است.
اين نگاه تطبيقي در برخي موارد، گستردهتر و در برخي موارد، خلاصه تر انجام شده؛ چون هدف، نهادينهسازي اين روش براي پژوهشگران رسانه، نويسندگان رسانه و برنامه سازان بوده است. آسيب شناسي، غنيسازي و تكميل اين روشها به عهده مخاطبان است، به ويژه آنكه به ميزان تخصصهاي جانبي هر يك از عزيزان در هر يك از علوم انساني مثل جامعهشناسي، روانشناسي، سياست، اقتصاد، فرهنگ، هنر و ادبيات و... ميتواند به تنوع بخشي و غنيسازي اين ايدهسازي ياري رساند.