Super User

Super User

بسم الله الرحمن الرحيم‏

سخنرانى حضرت آيت اللَّه‏
حاج سيّد حسن فقيه امامى حفظه اللَّه‏

ويژه عيد سعيد غدير خم 1430 هق‏

سند سازى و سند سوزى‏

گردآورنده سيّد محمّد فقيه امامى‏


بِسْمِ اللَّه الرَّحْمنِ الرَّحيمِ‏
الحمدُ للَّه ربّ العالَمينَ و الصلوةُ و السّلامُ عَلى‏ سَيِّدنا أحمَد و نبيِّنا أبي القاسِمِ مُحَمَّد، واللَعنُ عَلى‏ أعْدائِهِمْ أجْمَعينَ.

ابتداءاً عرض كنم كه فرق است بين درس و منبر:
منبر جنبه اكثراً عاطفى دارد كه بايد خطيب شور و احساسات و عواطف مردم را تحريك بكند چون با عامّه مردم مواجه است و اكثراً اين‏ها بيشتر جنبه عاطفى شان قوى‏تر از جنبه عقلانى شان است.
در درس و بحث‏هايى كه سر كلاس‏ها انجام مى‏گيرد جنبه عقلانى‏اش ترجيح دارد بر جنبه عاطفى. چون جاى استدلال است؛ جاى منطق و برهان است؛ كسانى كه در كلاس شركت مى‏كنند جنبه‏هاى عقلانيشان قوى‏تر از جنبه‏هاى عاطفى شان است، چون بحث علمى مطرح است.
ما كلاس تشكيل داديم و بحث‏هايمان بحث منطقى و استدلالى است. اگر بخواهيم همين مطالب را روى منبر مطرح كنيم سبكش، سبك ديگرى است.
اين مطالبى كه من عرض مى‏كنم، در مقام استدلال است.



گفتار اوّل‏
خليفة اللَّه و خليفة الناس‏

قبلاً توضيح داديم كه بحثمان، بحث خلافت است و خلافت يا «خلافةً عن اللَّه» است يا «خلافةً عن الرسول» و يا «خلافةً عن الناس».
يك كسى يا خليفه خداست، يا خليفه پيغمبر است و يا خليفه مردم.
ما بر مى‏گردانيم اين سه نوع خلافت را به دو نوع خلافت، چون خلافت از پيغمبر هم، خلافت از خداست.
چرا؟ براى اين كه پيغمبر خليفة اللَّه است و آن خليفه بعد از پيغمبر كه «خلافة عن النبىّ» است آن هم در حقيقت «خليفة اللَّه» است. چون پيغمبر بدون اذن خدا كسى را به جاى خودش نصب نمى‏كند.
پس ما دو نوع خلافت داريم: «خلافة عن اللَّه» و «خلافة عن الناس»
سه فرق بين اين‏ها وجود دارد:

تفاوت اول‏
فرق اوّلش اين است كه خلافة عن اللَّه توأم با قداست است. يعنى شرطش قداست است.
به چه دليل؟ در قرآن كريم خلافة عن اللَّه و خلافة عن رسول اللَّه را با عدم فساد توأم كرده است؛ مثلاً آن جايى كه خدا مى‏فرمايد:
«إنّى جاعِلٌ فِى اْلأَرْضِ خَليفَةً»(1)
ملائكه چه گفتند؟ آن چيزى كه در ذهن ملائكه بود، اين بود كه خلافة عن اللَّه نمى‏تواند توأم با فساد باشد به دليل اين كه اعتراض كردند و گفتند: «أ تَجْعَلُ فيها مَنْ يُفْسِدُ فيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ»(2)
خداوند در جواب اين‏ها چيزى گفت كه اين‏ها قانع شدند. فرمود: «إنّى أعْلَمُ ما لاتَعْلَمُونَ»(3)
من مى‏دانم چه كسى را مى‏خواهم خليفه قرار بدهم، شما نمى‏دانيد، چون نمى‏دانيد، اعتراض مى‏كنيد؛ حقّتان هم هست. ولى من كه نمى‏آيم هر كس را به عنوان خليفه انتخاب كنم.
آن وقت خداوند اسماء را به آدم ياد داد و دستور داد كه آن اسماء را براى ملائكه بگو تا آرام بگيرند. آدم اسماء ائمه‏عليهم السلام را براى ملائكه گفت و آن‏ها را قانع كرد.
پس مى‏بينيم در آن جا كه بنا است خدا خليفه تعيين كند، ملائكه مسأله فساد را مطرح كردند كه نكند آن خليفه فاسد باشد، و گفتند: ما اين انسان را مى‏شناسيم، اين‏ها فاسد هستند؛ زيرا مى‏دانستند كه خليفه نمى‏تواند فاسد باشد. خدا جواب مى‏دهد كه من مى‏دانم چه كسى را انتخاب كنم كه فاسد نباشد.
يا در رابطه با هارون كه حضرت موسى‏عليه السلام به هارون گفت: «اخْلُفْنى فى قَوْمى وَ أصْلِحْ وَ لاتَتَّبِعْ سَبيلَ الْمُفْسِدينَ»(4) فساد و خلافت با هم سازش ندارد، من تو را خليفه كردم به شرط عدم الفساد.
پس ببينيد آن جايى كه مسأله خلافة اللَّه يا خلافة عن النبىّ ذكر شده، قداست و عدم فساد مطرح است و اين شرط در خليفة اللَّه است. ولى در خلافة عن الناس اين مسأله مطرح نيست.
اين‏هايى كه مى‏گويند مردم بايد رأى بدهند؛ قداست را در نظر نمى‏گيرند. مى‏گويند: ما خودمان جمع مى‏شويم رأى مى‏دهيم، مردم هر كسى را انتخاب كردند همان خليفه باشد؛ اين فرق اوّلش.

تفاوت دوم‏
امّا فرق دوّم اين است كه خليفة اللَّه تا وقتى كه دين آن پيغمبر بر قرار باشد، دوام دارد.
بنابر اين تا دين موسى‏عليه السلام برقرار است خلافت از موسى‏عليه السلام هم دوام دارد. دين حضرت موسى‏عليه السلام مدّت و اجل معيّن داشت. «لِكُلِّ أُمَّةٍ أجَلٌ»(5) تا آن اجل باقى است، خلافت هم اثرش باقى است. آن مدّت كه تمام شد، ديگر خلافت هم منتفى است.
چون دين خدا وقتى موقّت باشد، پيغمبرش هم موقّت است، خليفه‏اش هم موقّت است. ولى اگر دين دوام داشت، پيغمبر هم دوام دارد، خلافتش هم دوام دارد.
اگر گفتيم اسلام دينى است كه تا قيامت برقرار است، سنّت پيغمبر هم تا قيامت برقرار است. خلافة عن الرّسول هم تا قيامت برقرار است و ثُبات و دوام دارد. ولى در آن جايى كه خلافة عن الناس باشد آن جا دوام ندارد.
مثلاً فرض كنيد يك انتخاباتى شروع مى‏شود، مردم قرار است رأى بريزند و يكى از كانديدها را انتخاب كنند. اين انتخاب چهار سال اعتبار دارد، بعد از چهار سال آن كسانى كه نماينده مردم بودند بركنار مى‏شوند و ديگر براى آن ها بقاء و ثُباتى نيست.
مرحوم امام‏قدس سره يك جمله‏اى فرمودند راجع به مسأله مشروطيّت، گفتند: خيلى خوب، در دوران مشروطه يك عدّه‏اى جمع شدند و يك گروهى را انتخاب كردند و قوانينى هم جعل كردند، ولى آن مردمى كه در آن زمان بودند، آن ها براى خودشان نماينده انتخاب كردند، براى ما كه حق نداشتند نماينده انتخاب كنند...
بنابر اين آن نماينده‏ها، تا زمانى نماينده بودند كه آن مردم حيات داشتند. آن مردم كه آن وقت حيات داشتند بر ما ولايت نداشتند، ما براى خودمان يك شخصيّت تازه‏اى هستيم. آن‏ها رأى دادند به ما چه مربوط؟!
بنابر اين آراء مردم آن زمان براى ما سنديّت ندارد، ما براى خودمان مستقل هستيم. ما هم بايد بنشينيم براى خودمان افرادى را انتخاب كنيم. آن ها نمى‏توانسنتد براى ما تصميم بگيرند.
خلافت مردمى ثُبات ندارد ولى خلافة اللَّه يا خلافة عن النبىّ ثُبات دارد، اين هم فرق دوّمش است.

تفاوت سوم‏
فرق سوّمى كه هست بين خلافة عن اللَّه و عن الناس اين است كه اين خلافت ناس قابل عزل است و خلافة اللَّه قابل عزل نيست. مثلاً مردم آمدند با عثمان بيعت كردند، چندى كه گذشت خود اين مردم آمدند عثمان را عزل كردند، بنابر اين همين طور كه نصبش با مردم است عزلش هم با مردم است و قابل عزل است.
يك بحثى كرده يكى از آقايان با شخصى از اهل سنّت خيلى جالب! خدا رحمتش كند، مرد ملّايى بود به نام شيخ الاسلام، در اصفهان زندگى مى‏كرد و من هم ايشان را ديده بودم. خيلى آدم زرنگ و خوش درك و فهمى بود.
گفت: در مسجدالحرام نشسته بوديم، يكى از اين سنّى‏ها آمد براى بحث كردن از من پرسيد: شما مذهبتان چيست؟
من نگفتم شيعه هستم و نگفتم سنّى هستم، گفتم: عقايدم را مى‏گويم شما هر تشخيصى داديد ما قبول داريم، حالا خودتان تشخيص بدهيد.
گفتم: «أشْهَدُ أنْ لا الهَ اِلّا اللَّه وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ وَ أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ أشْهَدُ أنَّ أبابَكرٍ وَ عُمَرَ وَ عَلّياً خُلَفاءُ اللَّه».
مدّتى نگاه كرد، گفت: اگر بگويد من سنّى هستم چرا عثمان را رها كردم؟ اگر بخواهد بگويد شيعه هستم، چرا خلفاء را اسم بردم؟ تعجّب كرد!
از من سؤال كرد كه پس عثمان چه شد؟ گفتم: «النَّاسُ عَزَلُوهُ» مردم عزلش كردند، ديگر من او را به خليفه بودن قبول ندارم.
گفت: «ما للنّاسِ وَ لِلْعَزْلِ؟» مردم چه حقّى دارند عزل كنند؟ بلافاصله گفتم: «ما للنَّاسِ وَ للنَّصْبِ؟!» چه طور شد كه مردم اختيار ندارند عزل كنند امّا اختيار دارند نصب كنند؟!
مى‏خواست بگويد اگر مردم بتوانند عزل كنند، بر نصب هم قادرند. تو كه اجازه نمى‏دهى كه مردم عزل كنند پس اجازه هم ندارى كه بگويى مردم نصب كنند، خيلى ناراحت شد و سكوت كرد.
بنابر اين آن نصب مردمى، با خود مردم و آراء مردم هم عزل مى‏شود.
مردم دوازده ميليون رأى دادند بنى صدر را رئيس جمهورش كردند، همين مردم هم عزلش كردند.
امّا سابقه ندارد و سراغ نداريم كه يك كسى خليفة اللَّه يا خليفة النبىّ باشد و عزل شده باشد، اين هم فرق سوّم.
به فرق‏هايى كه بين خلافة اللَّه و خلافة الناس هست توجه كنيد، ما بعداً با آن كار داريم.

نتيجه گيرى‏
مطلبى كه مى‏خواستم عرض كنم اين است كه، خلفايى كه براى پيامبر مى‏شمارند به اعتراف خودشان خلفاء عن الناس هستند و اگر چنانچه مردم حق دارند خليفه تعيين كنند آن خلفائى كه در آن زمان انتخاب كردند، هيچ ارتباطى با ما ندارد!
شما مى‏گوييد خليفة الناس بودند! كدام ناس؟ اگر ما را مى‏گوييد كه ما كسى را انتخاب نكرديم، و اگر آن ها را مى‏گوييد، آن خليفه براى خودشان حجّت است. آن‏ها حق ندارند كه از جانب ما بيايند رأى بدهند و با آراء خودشان خليفه انتخاب كنند.
بنابر اين، اين مطلب خيلى جالب است. بسيار مطلب مهمّى است كه اگر خلافت در آن زمان مردمى بود به درد امروز نمى‏خورد؛ چون آن مردم رفتند و آراء خودشان را هم همراه خودشان بردند، بايد يك فكرى براى ما بكنيد.



گفتار دوّم‏
اسباب استيلاى باطل‏

حالا بحث اين است كه مى‏خواهيم ببنيم علّت اين كه مردم خليفة اللَّه و خليفة النبى را رها كردند و آمدند خلافة الناس را مطرح كردند چه بود؟
شايد به اين سبك، كسى وارد اين بحث نشده باشد. به هر صورت...
هميشه در طول تاريخ حقّ و باطل با هم درگير بوده‏اند، از زمان هابيل و قابيل اين اختلافات بين حقّ و باطل بوده و هنوز هم ادامه دارد معلوم هم نيست تا چه موقع ادامه داشته باشد.
باطل يا آن كسانى كه مدافع آن هستند، چهار كار بايد انجام بدهند تا بتوانند خودشان را جا بيندازند. دوتا از آن‏ها در مورد خود باطل و دوتاى ديگر در رابطه با رقيبش، اثباتاً و نفياً. اين چهار كار خلاصه مى‏شود در دو كار: يكى «سند سازى» و ديگرى «سند سوزى».
باطل اين دو كار را بايد انجام بدهد تا خودش را اثبات و ديگرى را نفى كند حالا اين چهار كار را توضيح مى‏دهم، دقّت كنيد:
اوّل اين كه دلائلى براى مشروعيّت خودش بياورد.
دوّم دلائلى را براى عدم لياقت طرفش ارائه كند و اثبات كند كه طرف لياقت ندارد.
پس در اين جا ايجاد دو سند را لازم دارد يك سند براى حقّانيّت خودش و يك سند براى عدم لياقت رقيبش.
اين‏ها را «سند سازى» مى‏گويند، توضيحش را هم با آيات قرآن عرض مى‏كنم.
يكى هم «سند سوزى» اولاً دلائل صحيح طرف حق را خنثى‏ كند ثانياً نقاط ضعف خودش را هم از بين ببرد. اين‏ها را سند سوزى مى‏گويند كه توضيحاتش را از قرآن برايتان اجمالاً عرض مى‏كنم.

1. سند سازى براى خود
مثلاً نمرود مى‏خواهد حقّانيّت خودش را ثابت كند؛ مى‏خواهد خودش را جاى خدا بگذارد، خدا حق است و نمرود باطل است.
موقعى كه حضرت ابراهيم‏عليه السلام با او بحث مى‏كنند. نمرود مى‏گويد كه ربِّ تو كيست؟ حضرت ابراهيم‏عليه السلام مى‏فرمايد: «رَبِّيَ الَّذي يُحْيى وَ يُميتُ»(6)
او مى‏خواهد يك سند ارائه كند كه من هم اين كار را مى‏كنم، اگر زنده كردن و ميراندن دليل بر خدايى است من هم خدا هستم. چه طورى؟ دو تا زندانى را مى‏آورد يكى از آن‏ها را آزاد مى‏كند يكى از آن‏ها را هم مى‏گويد بُكشيد. مى‏گويد: ديديد من هم «أُحْيى وَ أُميتُ»(7) آن را كه آزاد كردم زنده‏اش كردم و آن كسى را كه كشتم، ميراندمش. پس: «أنا أُحْيى وَ أُميتُ»(8)
نمرود براى خدايى خودش سند مى‏آورد به همان سندى كه حضرت ابراهيم‏عليه السلام براى خداوندى خدا ارائه مى‏كند؛ اين سند سازى براى جا انداختن و اثبات حقّانيّت خودش است.

2. سند سازى براى حق‏
بعضى وقت‏ها بايد كه سند سازى بكند براى اين كه رقيبش باطل است. پرونده درست بكند تا رقيبِ خودش را محكوم كند.
مثلاً در قرآن داريم كه فرعون ادّعاى خدايى مى‏كرد، حضرت موسى‏عليه السلام مى‏خواست او را نفى كند، اين مبارزه شروع شد. حالا فرعون بايد سند ارائه كند براى اين كه حضرت موسى‏عليه السلام لياقت پيغمبرى ندارد.
سند مى‏خواهد صادر كند چه مى‏گويد؟ مى‏گويد: «إنَّ هذا لَساحِرٌ عَليمٌ ؛ يُريدُ أنْ يُخْرِجَكُمْ مِنْ أرْضِكُمْ بِسِحْرِهِ»(9)
پرونده سازى مى‏كند مى‏گويد: اولاً حضرت موسى‏عليه السلام ساحر است. ثانياً مى‏خواهد به وسيله سحرش شما را از وطنتان آواره كند.
اين دو نقطه ضعف را براى حضرت موسى‏عليه السلام پرونده سازى كرد.
پس آن باطلى كه مى‏خواهد خودش را به جاى حق بگذارد دو كار بايد انجام بدهد: يك دليل براى حقّانيّت خودش بياورد. و يك سند هم بزند براى عدم لياقت رقيبش. اسم اين دو كار «سند سازى» است.


3. سند سوزى از حق‏
اهل باطل يك سند سوزى هم بايد داشته باشند، سند سوزى يعنى چه؟ يعنى آن دليلى كه حق اقامه مى‏كند را باطل كند كه آن رقيب نتواند استناد به اين سند داشته باشد؛
از قرآن مثال مى‏زنم: سندِ نبوّت پيغمبر اسلام‏صلى الله عليه وآله چه بود؟ اعجاز قرآن بود، دليلش معجزه بود.
اين معجزه در دست پيغمبرصلى الله عليه وآله است و بايد با آن حقّانيّت خودشان را اثبات كنند، آن وقت باطل بايد اين سند را از دست پيغمبرصلى الله عليه وآله خارج كند تا پيغمبرصلى الله عليه وآله براى حقّانيّت خودش به قرآن استناد نكند.
باطل چه كرد؟ وليد بن مغيره آمد و اين سند را سوزاند، چگونه؟ گفت: «إنَّهُ فَكَّرَ وَ قَدَّرَ ؛ فقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ ؛ ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ ؛ ثمَّ نَظَرَ .... فَقالَ إنْ هذا إلّا سِحْرٌ يُؤْثَرُ»(10)
يعنى اين قرآنى كه سند حقّانيّت پيغمبرصلى الله عليه وآله است، از جانب خدا نيست، سحر است، مؤثّر هم هست و تحوّل ايجاد مى‏كند؛ اين يك نوع سند سوزى است. يعنى آمده اين سندى كه دست پيغمبرصلى الله عليه وآله بوده را انگِ سحر رويش زده تا آن را باطل كند و پيغمبرصلى الله عليه وآله را خلع سلاح كند.

4. سند سوزى از خود
كار چهارم فرد باطل يا طرفدارانش اين است كه آثار جرمشان را محو كنند.
مثلاً هابيل و قابيل؛ هابيل حق است و قابيل باطل. اين باطل مى‏آيد آن حق را مى‏كُشد، هابيل را مى‏كُشد. اين يك سند جرم است بعد مى‏خواهد اين سند را محو كند با راهنمايى كلاغ زمين را مى‏كَنَد و جسد برادرش را زير خاك محو مى‏كند.

جعل اسناد عامّه‏
اين چهار سند را بايد يك باطل داشته باشد؛ يعنى دو سند سازى و دو سند سوزى تا بتواند خودش را به جاى حق قرار بدهد.
اين مقدمه را دانستيد، شواهدش را هم از آيات قرآن عرض كرديم.
حالا به نقطه اصلى مى‏رسيم، اختلاف ما با اهل تسنن سَرِ چيست؟
ما مى‏گوييم خليفه بعد از پيغمبرصلى الله عليه وآله اميرالمؤمنين‏عليه السلام است بعضى‏ها در مقابلش مى‏گويند كه ابوبكر خليفه است. حالا اين جا مى‏رسيم به آن نقطه اصلى كه مى‏خواستيم عرض كنيم و آن اين است كه مدافعين از ابوبكر بايد چهار سند تهيه كنند؛ دو سند بسازند و دو سند بسوزانند.

1. سند سازى براى خلافت‏
اوّل مى‏آيند سند سازى مى‏كنند براى مشروعيّت خودشان. ما شيعه مى‏گوييم خدا و پيغمبرصلى الله عليه وآله، على‏عليه السلام را معرفى كردند، بسيار خوب حالا آن‏ها چه سندى دارند بر اين كه ابوبكر خليفه است؟
بايد سند سازى كنند، از طرف خدا و پيغمبرصلى الله عليه وآله كه سند ندارند، يعنى هيچ جا نيست كه ابوبكر را خدا يا رسول خداصلى الله عليه وآله خليفه كرده باشند. پس يك سند بايد جاى خدا و پيغمبرصلى الله عليه وآله بگذارند و مشروعيّت خودشان را اثبات كنند. چه كار كردند؟
گفتند «شورى‏» و «آراء مردم» و حال آن كه هيچ سندى براى حجيّت چنين انتخابى ندارند. چرا؟ چون اين‏ها دعوايشان با دليلشان سازگار نيست. هر كجا ديديم كه دليل با مدّعى‏ سازش ندارد، بايد آن دليل را كنار بگذاريم.
اين‏ها ادّعا مى‏كنند ابوبكر خليفة اللَّه است و حال آن كه نه خدا او را خليفه كرده و نه پيغمبرصلى الله عليه وآله، پس چيست؟ خليفة الناس است. و خليفة الناس بر فرض اين كه حجّت باشد، براى ما نيست براى مردم زمان خودشان است. چه ربطى به ما دارد؟!
ما هم ناس هستيم امّا نه آن ناسى كه رأى داده باشيم و آن مردمى كه رأى دادند براى خودشان خوب است.
اگر بنا است به آراء باشد ما براى خودمان مى‏خواهيم يك امام انتخاب كنيم. منتخب آن‏ها براى ما حجّت نيست.
پس اين جا يك سند درست كردند براى اثبات حقّانيّت ابوبكر كه اين سند قابل قبول نيست، به خاطر اين كه با مدّعا سازش ندارد و خليفة الناس به درد ما نمى‏خورد.
پس اين سند سازى است براى اثبات مشروعيّت ابوبكر. سند سازى در ابعاد ديگر هم مطرح بود لكن غرض ما بيان يك مورد بود.

2. سند سازى براى لياقت‏
يك سند سازى ديگر بايد بكنند براى عدم قابليّت حضرت على‏عليه السلام تا بتوانند خودشان را به جاى حضرت على‏عليه السلام بگذارند، سندشان چه بود؟
يك سند ارائه كردند. اميرالمؤمنين‏عليه السلام هيچ نقطه ضعفى نداشت كه اين‏ها بخواهند به آن استناد كنند، گفتند: على‏عليه السلام جوان است و چون جوان است، لياقت براى خلافت ندارد.
اين بحث جوانى نشأت گرفته از كجاست؟ همان افكار جاهلى كه مى‏گفتند اگر كسى از چهل سال سنّش كمتر باشد، نمى‏تواند هيچ پستى را اشغال كند، سند براى كنار زدن امام على‏عليه السلام جوانى‏اش بود. آيا اين قابل قبول است؟ يا قابل قبول نيست؟!
ما مى‏بينيم در قرآن كريم بنى اسرائيل آمدند پيش پيغمبرشان و گفتند كه: «ابْعَثْ لَنا مَلِكاً»(11)
يك پادشاه مى‏خواهيم، از خدا بخواه كه يك پادشاه براى ما معيّن كند. خداوند طالوت را انتخاب كرد كه جوان‏ترين افراد بنى اسرائيل بود. آن‏ها هم نگفتند اين جوان است و به درد نمى‏خورد.
هيچ سندى از نظر اسلامى براى اين كه جوانى مانع از حكومت باشد نداريم، پس اين سند هم باطل است.

3. سند سوزى از فدك‏
و امّا سند سوزى‏هايى كه در رابطه با كار اميرالمؤمنين‏عليه السلام و خاندان پيغمبرعليهم السلام انجام شد:
فدك را غصب كردند، فاطمه زهراعليها السلام قباله فدك را پيش ابوبكر آوردند و ابوبكر اجباراً امضاء كرد كه فدك را به فاطمه زهراعليها السلام برگردانيد. در راه كه بر مى‏گشتند، عمر پرسيد: به چه دليل شما مالك هستيد؟ قباله را نشان دادند، قباله را گرفت پاره كرد. يك دفعه طولى پاره كرد بعد سند را روى هم گذاشت يك مرتبه ديگر هم عرضى پاره كرد. يعنى قباله را چهار قسمت كرد.(12)
فاطمه زهراعليها السلام فرمودند كه خدا شكمت را پاره كند كه قباله من را پاره كردى. دعاى حضرت هم مستجاب شد و ابولؤلؤة شكم عمر را با خنجر يك مرتبه طولى و يك مرتبه عرضى پاره كرد، عين همان كيفيّتى كه نامه فاطمه زهراعليها السلام را پاره كرده بود.
اين اسمش چيست؟ «سند سوزى» است، سند را پاره كرد تا بتواند ابوبكر را به جاى على‏عليه السلام قرار بدهد. پس بنابر اين، بايد آن مداركى كه طرفِ مقابلِ باطل دارد را باطل كنند، بسوزانند تا بتوانند حقّانيّت خودشان را مطرح كنند.

4. سند سوزى از خلفاء
مرحله چهارم سند سوزى است به اين معنا كه نقاط ضعف باطل را ماست مالى كنند، محوش كنند، كه ديگر آثارى از آن نقطه ضعف‏ها باقى نماند، يك طورى اين مسأله را مطرح كنند كه كسى بعد نتواند نقطه ضعف ارائه كند.
مثلاً نقطه ضعف‏هاى ابو بكر را بايد محو مى‏كردند. نقطه ضعف‏هاى عمر چه بود؟ آنها را هم بايد محو مى‏كردند و عجيب اين است كه به غير از ما، خود اين حضرات عامّه هم ناخواسته نقطه ضعف‏هاى زيادى از عمر گرفته‏اند، ما كه بحثمان جداست.
اين‏ها را مى‏خواهند يك طورى محوش كنند كه كسى نقطه ضعفى از عمر نداشته باشد. كلاًّ سندهايى كه براى جنايات خلفاء هست را از بين مى‏برند كه كسى به آن استناد نكند.
حكمت اين كه گفتند خلافت به واسطه شورى‏ است، اين است كه كسى نتواند اَنگِ غصب به اين ها بزند.
بنابر اين اگر كسى سؤال كرد، علّت اين كه آمدند به جاى «انتصاب»، «انتخاب» را مطرح كردند چيست؟ بايد گفت علاوه بر سند سازى براى خلافت ابوبكر، سند سوزى براى نقطه ضعف‏هاى خلفاء را هم مد نظر داشتند.



گفتار سوّم‏
ادامه سند سازى‏

اين مسأله «سند سازى» و «سند سوزى» هنوز هم ادامه دارد. الآن در حال حاضر هم كسانى كه مدافع باطل هستند كارشان همين است. حالا سند سازى كجاست، سند سوزى كجا؟
سند سازى آن‏ها اين است كه حق مى‏دهند به خلفاء كه با آراء مردم بيايند سر كار كه اين بر خلاف ضرورت مذهب است. و تعجّب است كه بعضى مى‏توانند با قلم يا با زبان اين خلاف ضرورت را ابراز كنند.
1. مسأله شورى‏
مثلا يك نوع از سند سازى اينگونه است كه مانند «بازرگان» در كتاب «ايدئولوژى و اسلام» مبنا را بر دموكراسى قرار مى‏دهد و مى‏گويد سياست دنيا بر دموكراسى است، هميشه مردم بايد رأى بدهند.
آن وقت مى‏گويد: دين اسلام هم دموكراسى بوده، پس مرم بايد رأى مى‏دادند.
اين حرف مال اين بزرگوار است و همچنين شاگردش «شريعتى» و شاگردهاى شاگردش كه ديگران باشند...
مى‏گويند خلافت چرا؟ مى‏خواهند بين شيعه و بين سنّى آشتى بدهند، چه طورى؟ مى‏گويند على‏عليه السلام امامت دارد و ابوبكر خلافت دارد و مردم حق داشتند بر اين كه خليفه تعيين كنند و خليفه تعيين كردند. خلافت ارتباطى با امامت ندارد.
اين‏ها مى‏خواهند سند سازى كنند، آن وقت سند سازى كردند، الآن هم سند سازى مى‏كنند. مى‏گويند دموكراسى است و مردم حق داشتند كه ابوبكر را انتخاب كنند. اين مطلب بر خلاف اجماع شيعه و بر خلاف تمام رواياتى است كه از اهل بيت‏عليهم السلام نقل شده.
ما تعجّب مى‏كنيم از اين حرف‏ها كه يك آدم عاقل، چه طور نمى‏نشيند فكر كند كه اين حرف باطل است.
1. چرا باطل است؟ براى اين كه فاطمه زهراعليها السلام تا زمان حياتشان با اين‏ها بيعت نكردند؟! ايشان معصومه بودند، مى‏شود بگوييم فاطمه زهراعليها السلام بر خلاف شرع عمل كرده است؟!
موقعى هم كه مى‏خواستند از دنيا بروند اعلام نارضايتى كردند، مگر صحيح بخارى نمى‏گويد كه فاطمه زهراعليها السلام از دنيا رفت و غضب كرده بود بر اين ها(13).
چه طور مى‏شود مردم بيايند رأى بدهند، يك خليفه را انتخاب كنند، مشروع هم باشد و فاطمه زهراعليها السلام مشروعيّت او را قبول نكنند؟! اين مطلب را چه طور مى‏شود تصوّر كرد؟! نه شيعه اين حرف را مى‏تواند بزند، نه سنّى.
اگر مشروعيّت داشت اوّل كسى كه با ابوبكر بيعت مى‏كرد، فاطمه زهراعليها السلام بودند، معصومه است، كسى است كه احدى نمى‏تواند نقطه ضعفى از او داشته باشد. چه طور اين شورى‏ و اين انتخاب مشروعيّت داشت و فاطمه زهراعليها السلام زير بار نرفت؟! اين سؤال بى پاسخ است.
2. جواب دوّم اين است كه ائمه‏اى كه با خلفاى بنى اميّه و بنى عباس معاصر بودند، دعوايشان سَرِ چه بود؟ سَرِ امامت بود؟! آن‏ها كه خودشان نمى‏گفتند ما امام هستيم و امامت هم چيزى نيست كه آن‏ها بتوانند ادّعا بكنند. پس دعوايشان سر چه بود؟ سرِ امامت و امر دينى بود يا سرِ رياست و خلافت؟!
چرا حضرت موسى‏ بن جعفرعليهما السلام با هارون مشكل داشتند و چهارده سال زندان تحمّل كردند؟! اين مبارزه براى چه بود؟! او مى‏دانست كه مسأله، مسأله خلافت است و اهل بيت‏عليهم السلام مدّعى خلافتند و لو مردم به آن ها رأى نداده باشند. او مى‏دانست اين‏ها مدّعى هستند، زندانشان مى‏كرد كه مبادا يك وقتى ادّعا كنند.
اگر چنانچه مردم انتخابشان مشروعيّت داشت هرگز مى‏آمدند موسى‏ بن جعفرعليهما السلام مخالفت نشان بدهند تا در زندان بيفتند؟!
3. يا مسأله حضرت رضاعليه السلام كه مأمون به ايشان گفت رياست حق شماست. مى‏خواهم آن را به شما برگردانم. مأمون نمى‏دانست كه مردم بايد به حضرت رضاعليه السلام رأى بدهند، تا حضرت رضاعليه السلام خليفه بشوند! اين را نمى‏دانست؟! پس اين كه مى‏گويد حق شماست با اين كه مردم رأى ندادند، اين يعنى چه؟!
به علاوه مأمون گفت: من آن را به شما واگذار مى‏كنم. حضرت فرمودند: اين حق توست يا حق تو نيست؟ اگر خلافت حق تو نيست، چرا به من مى‏خواهى واگذار كنى؟ و اگر حق من است پس چرا تو آنرا غصب كرده‏اى؟
4. الآن خود امام زمان - عجل اللَّه تعالى فرجه الشريف - چرا مخفى هستند؟ رويش فكر كرده‏ايد؟ خوب حتماً فكر كرده‏ايد، ايشان مدّعى خلافت انتصابى هستند. منتهايش اگر ظهور كنند و بخواهند خلافتى كه حقّشان است را قبضه كنند آن وقت ببينيد كه دنيا با ايشان چه خواهد كرد! مى‏گذارند ايشان زنده بمانند؟!

اين آقايانى كه به خودشان اجازه مى‏دهند و مى‏گويند مردم مى‏توانند خليفه تعيين كنند، امامت را نشناخته‏اند.
اگر بخواهيم بفهميم امامت يعنى چه بايد سراغ زيارت جامعه برويم و ببينيم كسى كه مى‏خواهد امام بشود چه شرائط سنگينى بايد داشته باشد. مردم حتى نمى‏توانند آن خصوصيات و صفات را درك كنند.
اين كار، كار بشر نيست كه بخواهد بنشيند امتيازات يك كسى را را پيدا كنند كه لايق امامت باشد. جز خدا كسى نمى‏تواند اين كار را انجام بدهد و از ميان ميليون‏ها نفر چهارده نفر را انتخاب كنند.
پس بنابر اين معلوم مى‏شود مسأله خلافت مردمى نيست، انتخابى نيست، انتصابى است كه اين مسائل پيش مى‏آيد. ديگر قضاوت با خود شما.



گفتار چهارم‏
ادامه سند سوزى‏

اما سند سوزى كه الآن طرفداران باطل مى‏كنند اين است، نگاه مى‏كنند ببينند كه استناد شيعه براى امامت ائمه‏عليهم السلام به چه دلائلى است، آن دلائل را بيايند خنثى‏ كنند و بسوزانند.

1. غدير خم‏
آن حادثه‏اى كه مى‏توانست سند محكمى باشد براى حقّانيّت اميرالمؤمنين على‏عليه السلام بلكه از قوى‏ترين و روشن‏ترين سندها بود مسأله غدير خم است. اينجا دو راه وجود دارد:
يك راه اينكه اصلا انكار كنند و بگويند حديث غدير خم صحّت ندارد.
اين كه امكان‏پذير نيست! از صدر اسلام مسأله غدير خم در السنه محدّثين و شعراء و... مطرح بوده.
خداوند «علّامه امينى‏قدس سره» را رحمت كند، اين مرد خيلى زحمت كشيد و تواتر حديث غدير را هم از زبان شعراء هر قرن و هم از طريق احاديث شيعه و اهل سنت! اثبات كرد.
همه را در كتاب الغدير جمع آورى كرده. اين كتاب بيست جلد بوده كه يازده جلدش چاپ شده و بقيّه‏اش هنوز باقى مانده كه اميدوارم چاپ بشود.
شرح حال مرحوم «مير حامد حسين‏قدس سره» را كه حتماً مى‏دانيد، مرد عجيبى بود. اين قدر نوشت تا دست راستش خشك شد، آن قدر با دست چپش نوشت تا آن هم خشك شد و زمانى كه هر دو دست از كار افتاد، كتاب را روى سينه مى‏گذاشت و براى پسرش مى‏خواند، او مى‏نوشت.
ايشان يك بحث روى حديث ثقلين و احاديث ديگر كرده كه همگى از اسناد امامت و خلافت اميرالمؤمنين است. شايد در ميان علماء شيعه كسى اين قدر روى دلائل امامت كار نكرده باشد.
بنابر اين از نظر سند هيچ مشكلى ندارد و قابل بحث نيست.

و اما راجع به دلالت حديث غدير:
اين آقايانى كه مى‏خواهند در دلالتش خدشه كنند مى‏گويند: كلمه «مَولا» كه پيغمبر در حديث «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلىٌّ مَوْلاهُ»(14) فرموده به معناى «دوست» مى‏باشد. اين طور سند سوزى كردند در روايتى كه صراحت در ولايت دارد.
حالا ما اين جا يك سرى مباحث قرآنى، روايى و تاريخى داريم كه روى هر كدام بايد جداگانه بحث كنيم و اين سند را تقويت كنيم و جواب شبهاتى را كه براى محو سند انداخته‏اند را ان شاء اللَّه بدهيم.
مظلوم‏ترين انسان‏ها على است، مظلوم‏ترين سندها سند غدير خم است.
حالا ما ادله‏اى داريم بر اين‏كه منظور پيامبر مطلب دوستى نيست:
1. اولاً مى‏شود پيغمبر اسلام هفتاد هزار نفر را معطّل كنند و بگويند على را دوست داشته باشيد؟!
2. ثانياً قبل از اين كه مسأله غدير خم پيش بيايد پيغمبر اسلام در مراحل عديده‏اى راجع به محبّت حضرت على‏عليه السلام بحث كرده بودند و هيچ واهمه‏اى نداشتند.
موقعى كه پيغمبرصلى الله عليه وآله در آن جلسه خانوادگى كه تشكيل دادند، چهل نفر را دعوت كردند و نبوّت خودشان را اعلام كردند، تقريباً همان اوائل بعثتشان بود كه از جانب خدا اعلام شد:
«وَ أنْذِرْ عَشيرَتَكَ اْلأَقْرَبينَ»(15)
در آن جلسه در خانه خودشان چهل نفر را اطعام كرده و نسبت به اميرالمؤمنين صحبت كردند، فرمودند هر كس اوّلين كسى باشد كه به من ايمان بياورد او خليفه من است، هيچ كس غير از اميرالمؤمنين بيعت نكرد.
از آن جا شروع شد به معرفى، اظهار محبّت و سفارش در حقّ اميرالمؤمنين كه على‏عليه السلام را دوست داشته باشيد:
«مَنْ أحَبَّكَ فَقَدْ أحَبّني»(16)
در تمام طول تقريباً دوازده سال پيغمبر اسلام در حقّ على سفارش مى‏كردند و هيچ وقت هم نترسيدند.(17)
در طول دوازده سال يا بيشتر يعنى از اوّل بعثت تا برسد به زمان شهادت رسول خدا بيست و سه سال طول كشيد، چهار سال اوّل كه بعثت بود و تبليغ نشده بود، مى‏ماند نوزده سال. پيغمبر در طول اين نوزده سال از حضرت على تجليل مى‏كردند و خوفى هم نداشتند. حال كه در غدير خم كه بنا به اعلام است از مردم مى‏ترسند كه اگر اميرالمؤمنين را منصوب كنم چه خواهند كرد، قرآن مى‏فرمايد:
«وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ»(18)
اين خيلى حرف مهمّى است «خدا تو را از مردم حفظ مى‏كند» يعنى ابلاغ كن نه به تو آسيبى مى‏رسد و نه به على.
اگر مسأله مولا به معناى محبّت بود قبل از عيد غدير پيغمبر بارها و بارها اميرالمؤمنين را معرفى مى‏كرد و سفارش مى‏كرد كه على را دوست داشته باشيد و نمى‏ترسيد. چه حادثه‏اى است در غدير خم كه اگر ابلاغ كند مردم به او حمله مى‏كنند و به او اعتراض مى‏كنند؟!
3. يك مطلب ديگر اين كه اگر من به شما كه اين جا حضور داريد بخواهم سفارش كنم كه فلان زيد را دوست داشته باشيد، اين ديگر تبريك ندارد اينهايى كه آمدند به اميرالمؤمنين تبريك گفتند پيدا بود يك مقامى به اميرالمؤمنين داده شده كه تبريك مى‏گفتند:
«بَخٍ بَخٍ لَكَ يا عَلى»(19).
4. قرائن زيادى است كه پيغمبر مى‏خواستند حضرت على را به جاى خودشان خليفه قرار بدهند. يكى از شواهد ديگرش اين بود كه پيغمبر يك عمّامه داشتند به نام «سحاب»، در موقعى كه مى‏خواستند اِعمال ولايت بكنند اين عمامه را بر سر مى‏گذاشتند. آن روز اين عمّامه را روى سرشان گذاشتند و آمدند براى آن خطبه عجيب غديرخم.
***
اين‏ها قرائن و شواهدى است نشانگر اين كه اميرالمؤمنين در نظر پيامبر مولاى به معناى «حاكم» است نه مولاى به معناى «دوست» و قرائن زياد ديگرى هم هست، ولى آن هائى كه طرفدار باطل هستند براى آن‏كه رأى بيشترى از اهل سنت! بگيرند، آمدند گفتند: مولا خيلى معنا دارد و اذا جاء الاحتمال بطل الاستدلال. اين كه فرموده‏اند «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ» يعنى «مَنْ كُنْتُ مَحْبُوبَه»
با اين ادلّه معلوم مى‏شود موضوع، مسأله محبت نيست ولى اين طور اين سند و دليل را مى‏سوزانند و از محتوا و معنا خالى مى‏كنند تا اميرالمؤمنين‏عليه السلام از اين آيه شريفه «بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إلَيْكَ...»(20) و از آن بيان پيغمبر كه «من كنت مولاه...» نتوانند استفاده كنند. اين ظلمى است كه به غدير خم شده و اين ظلم را اول سنّى‏ها كردند و بعد هم متسنّنين كسانى كه مى‏خواهند از اهل سنت حمايت كنند اين تحريف معنوى را مطرح كردند و اين سند را سوزاندند.
عالى‏ترين سند ولايت، غدير خم است. امام صادق و حضرت رضاعليهما السلام و ديگران تأكيد داشتند كه اين مراسم را احياء كنند. مثلاً در هيچ جا امام رضاعليه السلام اطعام و جايزه ندادند مگر در رابطه با مسأله غدير خم.
اهل بيت‏عليهم السلام خيلى عظمت و اهميّت براى غدير خم قائل بودند و واقعاً هم همين طور است.
ان شاء اللَّه بحث‏هاى ديگرى هم در رابطه با غدير خم داريم كه حالا زود است. من تعجّب مى‏كنم از كتاب‏هايى كه در مورد غدير نوشته شده، در هر كدامشان يك بعدى از مسأله غدير را مطرح كرده‏اند.
يك حديث كوچك و اين قدر بحث؟! معلوم مى‏شود كه مطلب سنگين‏تر از اين حرف هاست.
2. آيه تطهير
يكى از سبب سوزى‏هاى شان اين است ما استناد مى‏كنيم به آيه شريفه تطهير:
«إنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً»(21)
اين آيه در دست ما يك سند متقنى است، مى‏گوييم در شأن اهل بيت‏عليهم السلام است. حالا اين را چه طورى بايد از دست مردم گرفت؟
سنّى‏ها مى‏گويند: «اهل بيت» يعنى زن‏هاى پيغمبرصلى الله عليه وآله. ما مى‏گوييم ما شاهد داريم. اگر بخواهند اين سند را از دست ما در بياورند، بايد شاهدش را خنثى‏ كنند. شاهدش چيست؟ شاهدش حديث كساء است. حديث كساء تطبيق كرده اين آيه را با اين پنج نفرى كه زير عبا بودند.
هر كسى كه مى‏خواهد آن سندى كه دست ماست را باطل كند حديث كساء را انكار مى‏كند. با اينكه جاى انكار هم نيست. عرض كردم دو جلد كتاب يك جلد راجع به سند، يك جلد راجع به دلالت حديث كساء چاپ شده است.
نگاه كنيد ببينيد اين حديث متواتر را چه طور با كمال جرأت انكار مى‏كنند، مى‏گويند سندش كجاست؟! سندش را برويد ببينيد، ولى اين‏ها بيمار هستند. «فى قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ»(22) انكار مى‏كنند تا اين قرينه و شاهدى كه در دست ماست بر اين كه اين آيه شريفه مربوط به اهل بيت‏عليهم السلام است را خنثى‏ كنند، اين مى‏شود سند سوزى.

3. آيه ولايت‏
يكى از آياتى كه ما به آن استناد مى‏كنيم آيه شريفه «إنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكوةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»(23) است كه به دنبالش «وَلِىّ» را معرفى كرده است كه آن كسى است كه در ركوع به سائل انگشتر اعطا كرد.
اگر يك كسى آمد و خواست اين سند را باطل كند و بسوزاند، مى‏آيد روى حديث انگشتر بحث مى‏كند، انگشتر را زير سؤال مى‏برند كه ما نتوانيم به اين آيه تمسّك كنيم و اين سند را مى‏خواهند از دست ما بگيرند، بسوزانند.اين سند سوزى است.
يا مثلاً چيزهاى ديگرى كه الآن مورد بحث است دانه دانه آن آياتى كه ما برايش سند داريم روى همه آن‏ها يك إنْ قُلْت مى‏گذارند كه ما نتوانيم به اين آيات تمسّك بكنيم و حقّ خودمان را اثبات بكنيم.

4. زيارت عاشوراء
براى نقطه ضعف‏هايى كه مخالفين اهل بيت‏عليهم السلام داشتند سند هست، اين سندها را بايد بسوزانند كه آثار ضلالت و گمراهى آن ها محو بشود. مدام مى‏گويند زيارت عاشوراء نخوانيد، چرا؟
چون آن كسى كه زيارت عاشوراء مى‏خواند مى‏بيند كه لعن در زيارت عاشوراء هست اين شخص حسّاس مى‏شود كه چرا اين‏ها را بايد لعنشان كرد. «اللّهُمَّ اللعَنْ مُعاوِيَةَ و...» نمى‏گويد آخر معاويه چه كار كرده است كه مورد لعن واقع شده!
بايد اين اثر محو بشود، اين سند سوزى انجام بگيرد، براى اين كه ما سندى بر ضلالت آن‏ها نداشته باشيم و اين سند در دست مردم نباشد. عجيب است!

5. زيارت ناحيه مقدّسه‏
مثلاً مى‏گويند زيارت ناحيه سند ندارد، چرا؟!
براى اين كه سند اثبات مى‏كند كه بايد عزادارى كرد. اين‏ها مى‏خواهند بگويند عزادارى نكنيد، اگر بپرسند سندش چيست؟ جواب مى‏دهند كه سندش زيارت ناحيه است. مى‏گويند: خوب! اين ضعيف است. چرا مى‏گويند ضعيف است؟! چون مى‏خواهند اسناد مسأله عزاداراى را مخدوش كنند.

6. احراق بيت‏
طرفداران باطل قبلا درب خانه فاطمه زهراعليها السلام را آتش زدند چون اين يك سندى بود براى باطل كردن حكومت آن‏ها.
در اين زمان، يكى آمد گفت: مسأله احراق بيت واقعيّت ندارد!
يكى آمد گفت: اصلا خانه فاطمه زهراءعليها السلام درب نداشته است كه بخواهند بسوزانند.
من از اين حرف احمقانه تعجّب مى‏كنم. كدام خانه‏اى است كه درب نداشته باشد! در حديثى است: «وَ سَدَّ الابْوابَ الّا بابَه» پيغمبرصلى الله عليه وآله درب خانه تمام اصحاب را به روى مسجد بستند مگر باب خانه امام على‏عليه السلام. آن وقت اين‏ها مى‏گويند اصلا درب نداشت! اين حرف احمقانه را مى‏زنند براى اين كه جنايات خلفاء را لوث كنند، اين سند را محو كنند.

توصيه و تحذير
برويد ببينيد اين چهار سندى كه بايد باشد تا يك باطل بتواند به جاى حق بنشيند، الآن دارد اجرا مى‏شود و اسنادى كه اهل بيت‏عليهم السلام به آن تمسّك مى‏كردند اين‏ها آثارش محو بشود. من سر نخ‏هايش را دست شما دادم، ديگر تحقيق و توسعه بحث با خود شماست.
سند سازى براى دشمن و سند سوزى براى حق، الآن انجام مى‏گيرد، بايد چه كار كرد؟!
حالا ان شاء اللَّه خودتان رويش بحث مى‏كنيد. اين بحث كليدى است و بحثى است كه سر نخ‏ها گفته شده است و اگر بخواهيم آن را ادامه بدهيم يك كتاب برايش كم است ولى اين‏ها مجموعه‏اى است كه بايد ان شاء اللَّه خودتان رويش تحقيق بكنيد و ريشه اين انكارهايى كه مى‏شود، مثل اين كه حديث ضعيف است و... را بيابيد.
هر كس را ديديد يكى از ويژگى‏هاى شيعه را انكار كرد، بدانيد هدفش يا سند سازى است و يا سند سوزى...
خدا ان شاء اللَّه تشيّع را از گزند اين حوادث مصون و محفوظ بدارد.
«و صلّى اللَّه على محمّد و آله الطاهرين»
در اقبال جلد1 صفحه‏493 از حضرت صادق‏عليه السلام چنين نقل شده: در روز غدير نزد قبر شريف اميرالمؤمنين‏عليه السلام برو و اگر در شهرهاى ديگر باشى اشاره كن به جانب آن حضرت و بعد از نماز و دعا، بخوان:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى وَلِيِّكَ وَ أَخِي نَبِيِّكَ وَ خدايا درود فرست بر ولى خود و برادر پيغمبر و وزير او و حبيب او و وَزِيرِهِ وَ حَبِيبِهِ وَ خَلِيلِهِ وَ مَوْضِعِ سِرِّهِ وَ دوست خالص او و محل سر او و منتخب او از خاصانش و وصى او و خِيَرَتِهِ مِنْ أُسْرَتِهِ وَ وَصِيِّهِ وَ صَفْوَتِهِ وَ برگزيده و دوست خاص و خالص و امين و ياور و ناصر او و اشرف خَالِصَتِهِ‏وَ أَمِينِهِ‏وَ وَلِيِّهِ‏وَ أَشْرَفِ عِتْرَتِهِ الَّذِينَ افراد عترتش كه به او ايمان آوردند و پدر ذريه او و باب علم و حكمت آمَنُوا بِهِ وَ أَبِي ذُرِّيَّتِهِ وَ بَابِ حِكْمَتِهِ وَ او و ناطق به حجت و برهان او و دعوت كننده خلق به شريعت مقدسه النَّاطِقِ بِحُجَّتِهِ وَ الدَّاعِي إِلَى شَرِيعَتِهِ وَ و باقى بر طريقت و سنت و جانشين او بر امت او آنكه بزرگ مسلمانان الْمَاضِي عَلَى سُنَّتِهِ وَ خَلِيفَتِهِ عَلَى أُمَّتِهِ و امير اهل ايمان و پيشواى آبرومندان و رو سفيدان عالم درود و سَيِّدِ الْمُسْلِمِينَ وَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ قَائِدِ الْغُرِّ رحمتى اى خدا بر آن حضرت فرست كه افضل باشد از هر تحيت و الْمُحَجَّلِينَ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ رحمتى كه بر يكى از خلقان و خاصان درگاهت و اوصياء پيغمبرانت خَلْقِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ وَ أَوْصِيَاءِ أَنْبِيَائِكَ فرستادى پروردگارا من گواهى مى‏دهم كه محققا آن حضرت آنچه را اللَّهُمَّ إِنِّي أَشْهَدُ أَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنْ نَبِيِّكَ صَلَّى بايد از طرف پيغمبرت به امت تبليغ كند كاملا تبليغ كرد و رعايت آنچه اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَا حُمِّلَ وَ رَعَى مَا اسْتُحْفِظَ بايد محفوظ دارد نمود و آنچه بدو به وديعه سپرده شد نگهبانى كرد و وَ حَفِظَ مَا اسْتُودِعَ وَ حَلَّلَ حَلاَلَكَ وَ حَرَّمَ حلال تو را حلال و حرامت را حرام دانست و احكام تو را بپاداشت و حَرَامَكَ وَ أَقَامَ أَحْكَامَكَ وَ دَعَا إِلَى خلق را به راه تو دعوت كرد و با دوستان تو دوستى و با دشمنانت سَبِيلِكَ وَ وَالَى أَوْلِيَاءَكَ وَ عَادَى أَعْدَاءَكَ دشمنى كرد و با عهد شكنان دين تو و عدول كنندگان و سركشان از وَ جَاهَدَ النَّاكِثِينَ عَنْ سَبِيلِكَ وَ الْقَاسِطِينَ فرمان تو جهاد كرد و با كمال صبر و تحمل هميشه رو بسوى تو داشت وَ الْمَارِقِينَ عَنْ أَمْرِكَ صَابِراً مُحْتَسِباً مُقْبِلاً و هرگز از خدا رو نگردانيد و در راه خدا ملامت بدگويان او را از غَيْرَ مُدْبِرٍ لاَ تَأْخُذُهُ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لاَئِمٍ حَتَّى فرمانت باز نداشت تا آنكه در كار فرمان قضاى تو بمقام رضا و بَلَغَ فِي ذَلِكَ الرِّضَا وَ سَلَّمَ إِلَيْكَ الْقَضَاءَ وَ خوشنوديت نايل شد و با اخلاص كامل تو را پرستش كرد و در عَبَدَكَ مُخْلِصاً وَ نَصَحَ لَكَ مُجْتَهِداً حَتَّى نصيحت و دلالت خلق به راه حق براى رضاى تو هنگام رحلت أَتَاهُ الْيَقِينُ فَقَبَضْتَهُ إِلَيْكَ شَهِيداً سَعِيداً وَلِيّاً كوشش كرد پس آنگاه كه او را قبض روح فرمودى با مقام‏شهادت و تَقِيّاً رَضِيّاً زَكِيّاً هَادِياً مَهْدِيّاً اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى ولايت و تقواى كامل مقام رضاى تو بود و با تزكيه نفس و هادى و مُحَمَّدٍ وَ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مهدى امت بود خدايا درود و رحمت فرست بر محمد و بر او نيكوتر مِنْ أَنْبِيَائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ يَا رحمتى كه بر يكى از پيمبرانت و خاصان درگاهت فرستادى اى رَبَّ الْعَالَمِينَ».
پروردگار عالم هستى.
باطل دو كار را بايد انجام بدهد تا خودش را اثبات و ديگرى را نفى كند: سند سازى و سند سوزى...
اين مسأله هنوز هم ادامه دارد...
سند سازى آن‏ها اين است كه حق مى‏دهند به خلفاء كه با آراء مردم بيايند سر كار كه اين بر خلاف ضرورت مذهب است.
اما سند سوزى كه الآن طرفداران باطل مى‏كنند اين است، نگاه مى‏كنند ببينند كه استناد شيعه براى امامت ائمه‏عليهم السلام به چه دلائلى است، آن دلائل را بيايند خنثى‏ كنند.


...................) Anotates (.................
1) بقره / 30.
2) بقره / 30.
3) بقره / 30.
4) اعراف / 142.
5) اعراف / 34.
6) بقره / 258.
7) بقره / 258.
8) بقره / 258.
9) شعراء / 34 و 35.
10) مدّثّر / آيه 18 الى 24.
11) بقره / 246.
12) سيره حلبى ج‏3 ص‏39.
13) الف. صحيح بخارى ج‏5 ص‏82 باب غزوة خيبر.
ب. صحيح بخارى ج‏4 ص‏42 باب دعاء النبى.
ج. صحيح بخارى ج 8 ص‏3 كتاب الفرائض.

14) احتجاج طبرسى ج‏1 ص‏55.
15) شعراء / 214.
16) بحارالانوار ج‏21 ص‏84 ح‏9 باب‏25.
17) زيرا آن وقتى كه در اوّل بعثت اقوام را جمع كردند هنوز حاكميّت پيغمبر مطرح نشده بود يعنى سيطره و حكومت اسلامى منعقد نشده بود. دشمن‏ها احتمال اين كه پيغمبر به حكومت برسند را نمى‏دادند و از سفارش در مورد اميرالمومنين ترس نداشتند چون آن ها مى‏گفتند حالا حكومت و چيزى در كار نيست.
ولى روز غدير خم كه مسأله جدّى شد و فهميدند كه پيغمبر در شرف ارتحال به سوى خداست و موقعيّت حسّاسى است، قرار است كه شخصى بيايد و زمام حكومت را در دست بگيرد آن وقت آن جا احساس خطر كردند كه حالا على به رياست مى‏رسد.
18) مائده / 67.
19) كتاب سليم ص‏829 ؛ بحارالانوار ج‏37 ص‏108 باب‏52 ح‏1.
20) مائده / 67.
21) احزاب / 33.
22) بقره / 10.
23) مائده / 55.

اختتامیه دهه فرخنده مهدویه 1431 با معرفی چهره ماندگار مهدوی در اصفهان برگزار شد .
چهره ماندگار مهدوی شهید آیت الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی صاحب کتاب نفیس مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم (ع) امسال مصادف گردید با یکصدمین سال فرمان حضرت ولی عصر (عج) به نوشتن این کتاب .
حضور پر شور مردم ، بخصوص علماء اعلام ، روحانیت معظم و نمایندگان مراجع عظام تقلید از شهر مقدس قم حال و هوای معنوی خاصی به جلسه بخشده بود .
در این همایش استاد محقق آیت الله مهدی پور و خطیب توانا حجت الاسلام و المسلمین دانشمند همراه با مجری توانای صدا و سیما آقای فولادگر قریب دوساعت به مباحث گوناگون پیرامون شخصیت والای صاحب مکیال پرداختند.
در پایان با اهداء پک فرهنگی در بسته بندی شکیل از شرکت کنندگان پذیرائی معنوی شد .
بسته فرهنگی شامل :
1 . پیام حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی به مناسبت یکصدمین سالگرد تالیف کتاب ارزشمند  مکیال المکارم .
2 . کتاب کامیابی دو جهان (در دعا برای تعجیل فرج صاحب الزمان (عج) ) نوشته سید مهدی حائری قزوینی .
3 . کتاب «دعا معجزه حیات» نوشته الکسیس کارل ترجمه علی اکبر مهدی پور
4 . کتاب «به فرمان یار» نوشته علی اکبر مهدی پور
5 . کتاب «دوران باشکوه ظهور» نوشته علامه میرزا محمد باقر فقیه ایمانی .
6 . کتاب «یاد مهدی آرام دل» نوشته علامه میرزا محمد باقر فقیه ایمانی .
7. لوح فشرده با نام : «بخوان دعای فرج را ...»

گزارش تصویری از اختتامیه دهه فرخنده مهدویه 1431 با معرفی چهره ماندگار مهدوی

دوست گرامی ضمن عرض تبریک به مناسبت نوروز شیعیان و بهار ولایت (دهه ی فرخنده غدیر - 15 الی 25 ذیحجه - ) بعد از پر کردن جدول و پیدا کردن رمز آن مشخصات کامل خود را تا تاریخ 30 / 10 / 88 برای ما پست کنید و یا رمز آن را به شماره «30009900000110»  پیامک کنید و در قرعه کشی اهداء جوایز شرکت نمایید .

به 110 نفر به نام مقدس مولا علی علیه السلام جوایز نفیس اهداء خواهد شد .  
تاریخ قرعه کشی : 30 / 11 / 88
اسامی برندگان از طریق سایت اینترنتی این مرکز به اطلاع عموم خواهد رسید .

آدرس ما : اصفهان – خیابان مسجد سید –     مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان
صندوق پستی 86351-81369
109 2000 0913               4 - 2357023  0311
www.ghaemiyeh.com
دریافت فایل word سوالات و جدول مسابقه

تکثیرجدول مسابقه بلا مانع است و کپی فرم مورد قبول می باشد

همایش بیعت بانوان در 20 ذی الحجه سالروز بیعت بانوان در غدیر خم با حضور انبوه عموم خواهران در روز سه شنبه 17/10/1388 از ساعت 30/14 همراه با برنامه های متنوع برگزار می گردد.

 

بسم الله الرحمن الرحيم
فهرست
پيام حضرت آيت‏الله العظمی وحيد خراسانی دامت برکاته
پيام آيت الله العظمی صافی گلپايگانی دام ظله
128 پيشنهاد برای احيای غدير
معرفی حضرت آيت اللَّه حاج سيّد حسن فقيه امامي ( دام ظله )
دکتر سيد محمد حسيني قزويني
زندگينامه محقق فرزانه علي اکبر مهدي پور
معرفی محقق ارجمند محمدباقر انصاري
اطلاعيه
...................
پیام حضرت آیت‏الله العظمی وحید خراسانی دامت برکاته
به مناسبت عید سعید غدیر
: غدیر را در "یک دهه" برگزار کنیم
بزرگداشت غدیر ، هم بزرگداشت امامت است و هم بزرگداشت نبوت / عید غدیر را در یک دهه گرامی بداریم / آغاز این دهه ، عید غدیر است و پایان آن روز مباهله . لذا باید در بزرگداشت آن کوشید و آن را به صورت دهه برگزار کرد .
به گزارش خبرگزاری اهل‏بیت ( ع ) ـ ابنا ـ « آیت‏الله العظمی حسین وحید خراسانی » از مراجع عظام تقلید قم ، امروز طی سخنانی ، خواستار تجلیل از عید غدیر طی یک دهه شدند . ایشان که قبلا اعلام کرده بودند روز جمعه در این باره به ایراد سخن خواهند پرداخت ، ساعت 11 صبح ـ جمعه 15 آبان ـ در دفتر خود طی بیانات مفصلی ، به بزرگداشت غدیر و اهمیت آن پرداختند و گفتند: « بزرگداشت غدیر ، هم بزرگداشت امامت است و هم بزرگداشت نبوت » .
آیت‏الله العظمی وحید خراسانی « خواستار برگزاری "دهه غدیر" شدند و افزودند: آغاز این ایام ، عید غدیر است و پایان آن روز مباهله . لذا باید در بزرگداشت آن کوشید و آن را به صورت دهه برگزار کرد » .
گفتنی است که روز عید غدیر 18 ماه ذی الحجه و روز مباهله 24 این ماه مبارک است . مباهله پیامبر با نصرانیان نجران ، از دو جنبه نشان درستی و صداقت پیامبر است؛ اوّلاً ، خود پیشنهاد مباهله از جانب پیامبر اکرم ( ص ) گواه این مدعاست؛ زیرا تا کسی به صداقت و حقانیّت خود ایمان راسخ نداشته باشد پا در این ره نمی‏نهد .
ثانیا ، پیامبر اکرم ( ص ) کسانی را با خود به میدان مباهله آورد که عزیزترین افراد و جگرگوشه‏های او بودند . این خود ، نشان عمق ایمان و اعتقاد پیامبر به درستی دعوتش است . مفسران و محدثان شیعه و اهل تسنّن تصریح کرده اند که آیه مباهله در حق اهل بیت پیامبر نازل شده است و پیامبر تنها کسانی را که همراه خود به میعادگاه برد ، فرزندانش حسن و حسین و دخترش فاطمه و دامادش علی علیهم السلام بودند .


پیام آیت الله العظمی صافی گلپایگانی دام ظله
تـاريــخ : ذى الحجة 1420 هـ . ق
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله الذى هدانا لهذا و ماكنّا لنهتدى لولا ان هدانا الله ، والصلاة والسّلام على سيّدنا رسول الله و على علّى ولىّ الله و آلهما اولياء سيّما امام زماننا مولانا المهدى بقية الله واللعن على اعداء الله .
قال الله تعالى: يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ اِنَّ اللهَ لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرينَ . 1
برادران مؤمن و خواهران مؤمنه! اجازه دهيد پيش از عرض تبريك و مطالبى را كه بايد همگان آن را در اين دهه مبارك ، كه به دهه غدير نام گزارى شده بررسى نماييم ، نظرى فشرده و بسيار مختصر در اين آيه شريفه داشته باشيم .
تأمل در اين آيه و مضامين جمله هاى آن و زمان و دوره نزول آن خودبخود نشان مى دهد كه آنچه پيغمبر اكرم ، صلّى الله عليه و آله و سلّم ، به تبليغ آن از جانب خدا مأمور شد ، موضوعى جز موضوع مهم ولايت ، نظام امامت و سياست ، حكم و اداره و مديريت امت نبود .
اولاً; سوره مائده ، كه اين آيه شصت و هفتم آن سوره است ، مدنيّه است و چنانكه ظاهر است ، در اواخر عصر مدنى نازل شده است كه احكام مهم اسلام از اصول و فروع تبليغ شده بود و حكم مهمّى غير از دستور نظام جامعه و مديريت امت ، كه اعلان رسمى نشده باشد ، باقى نمانده بود .
و ثانياً; اسم موصول در ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ، اشاره به موضوع مهم خاصى است كه سابقه نزول بر پيغمبر اكرم ، صلّى الله عليه و آله و سلّم ، داشته است .
و ثالثاً; از جمله وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ ، اهميّت و ارزش والاى موضوعى كه پيغمبر ، صلّى الله عليه و آله و سلّم ، به تبليغ آن مأمور شده ، معلوم مى شود ، زيرا تا هنگام نزول اين آيه ، مسايل توحيدى و مبانى اعتقادى و احكام مهم عبادى ، مالى ، قضايى و اجتماعى و جهاد با كفار و ترك عادات زشت ريشه دار همه تبليغ شده بود . با اين وجود ، اين موضوع را داراى چنان اهميت معرفى مى فرمايد كه اگر پيامبر گرامى ، صلّى الله عليه و آله و سلّم ، آن را تبليغ نمى كرد ، همانند آن بود كه همه آنچه را دراين مدت طولانى عصر مكه و عصر مدينه تبليغ كرده ، تبليغ نكرده باشد و كان لم يكن محسوب گردد . بديهى است چنين موضوعى غير از تعيين سرپرست و امام و رهبر براى امّت ، چيز ديگر قابل تصور نيست .
و رابعاً; جمله وَاللهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ ، گوياى اين است كه در داخل مسلمين و پيرامون وجود مبارك رسول خدا ، صلّى الله عليه و آله و سلّم ، توطئه ها ، دسته بندى ها و دستهايى در كار بوده است كه اگر با آسيب رساندن به شخص آن حضرت هم باشد ، از صورت گرفتن اين امر جلوگيرى نمايند و مسير رهبرى امت را به سمتى كه منافع خودشان را تأمين نمايد منحرف سازند و خلاصه اين نگرانى بوده است كه در هنگام ابلاغ اين رسالت ، به طور مرموزى ، آشوب و فتنه اى بر پا كنند كه هم مانع از ابلاغ اين رسالت بشوند و هم به جان پيغمبر ، صلّى الله عليه و آله و سلّم ، سوء قصد نمايند كه با اين وعده مدد و نصرت خداوند متعال ، پيغمبر ، صلّى الله عليه و آله و سلّم ، در غدير خم با آن تشريفات رسمى و علنى ، على ، عليه السّلام ، را به ولايت منصوب فرمود و همگان حتى توطئه گرها و آنانكه قصد ممانعت از اين ابلاغ را داشتند ، با اميرالمؤمنين ، عليه السّلام ، بيعت كردند كه بيش از اين در اينجا به شرح و بسط و تفصيل اين مسايل نمى پردازيم .
مقصود اين است كه با توجه و آگاهى مختصر از اوضاع آن عصر و دقت در الفاظ و جمله هاى اين آيه روشن مى شود تبليغى كه پيامبر ، صلّى الله عليه و آله و سلّم ، به آن مأمور بود ، تبليغ ولايت على ، عليه السّلام ، بود ، كه پيغمبر ، صلّى الله عليه و آله و سلّم ، براى ابلاغ آن در غدير خم ، محلى كه حاجيان از آنجا متفرق مى شدند و به شهر و ديار خود مى رفتند ، امر فرمود كه همه در آنجا توقف كنند و آنان كه جلوتر رفته بودند بر گردند و منتظر ماند تا آنان كه هنور نرسيده بودند به آنجا برسند .
سپس در آن مجمع بزرگ ، كه تا آن روز ، جز در هنگام حج ، در همين سفر ، چنان اجتماعى فراهم نشده بود ، به فرمان الهى ، على ، عليه السّلام ، را به مقام ولايت منصوب و مانند خود اولى بأنفس معرفى فرمود .
اكنون با تقديم اين بررسى تفسيرى به شما عزيزان ، برادران مؤمن و خواهران مؤمنه اى كه اين پيام را مى شنويد يا مى خوانيد ، اين عيد سعيد و روز بزرگ و با عظمت را تبريك و تهنيت و شادباش عرض مى كنم و به همه شما كه به نعمت ولايت حضرت اميرالمؤمنين ، عليه السّلام ، و ولايت ولىّ امر و صاحب عصر ، حضرت بقية الله ، مولانا المهدى ، روحى لتراب مقدم خدّامه الفداء ، سربلند و سرافراز و مفتخر هستيد درود مى فرستم .
صَلَواتُ اللهِ وَ سَلامُهُ عَلَيْكُمْ يا شيعَةَ اَميرِالْمُؤْمِنينَ ، يا اَنْصارَ دينِ اللهِ اَيُّهَا الْفائِزُونَ المُخْلَصُونَ الرّاكِبُونَ فى سَفينَةِ النَّجاةِ وَ الْمُعْتَصِمُونَ بِحَبْلِ اللهِ ، هَنيئاً لَكُمْ يا اَنْصارَ الْحَقِّ وَ يا حُماةَ الدّينِ وَ يا اَبْناءَ الاِْسْلامِ وَ الْقُرْآنِ لَقَدْ فَضَّلَكُمُ اللهُ تَعالى بِهذِهِ الْفَضيلَةِ وَ شَرَّفَكُمْ بِهذَا التَّشْريفِ وَ اخْتارَكُمْ عَلى غَيْرِكُمْ مِنَ الْعالَمينَ .
درود بر شما كه در طول اعصار ، در بيش از چهارده قرن ، همواره در تمسك به قرآن و عترت پايدارى كرده ، در برابر ظلمها ، ستمگريها ، استكبار و استضعاف و استعلاى جباران عرض وجود نموده و ثابت و مقاوم در سنگر ولايت ، اين حصن حصين الهى ، از اسلام و مقاصد اسلام ، از حق و عدالت دفاع نموده ايد . و اگر چه مشكلات و دشواريها و محروميتهاى گوناگون و فشارهاى شديد اقتصادى را متحمل شده ايد ، همواره موفق بوده و شكست ناپذيرى خود را در صحنه هاى و ميدانهايى كه افراد قوى و نيرومند وادار به تسليم و قبول شكست مى شوند ، به اثبات رسانده ايد .
گوارا باد بر شما اين افتخارات بزرگ اى پسران و دختران ابوذر و عمار و حجر و رشيد و ميثم تمار و اى پاسداران و وارثان خون شهداى بدر و احد و شهداى كربلا ، اى مردان رشيد ، و اى جوانان سربلند ، و اى بانوان عفيف و فداكار ، و اى عاشوراييان و اى غديريان! به خود بباليد و بنازيد ، و گذشته هاى پر از عزت و افتخار و شهامت و فداكارى در راه حق واستقامت خود را فراموش نكنيد . شما چه خونهاى پاك و چه جوانهاى پاكبازى را براى اسلام و دين نثار كرده و قربانى داده ايد .
ما همه مسلمان و شيعه اهل بيت ، عليهم السّلام ، هستيم . جاهليت هاى قبل از اسلام ، جاهليت عرب ، جاهليت عجم ، همه ملى گرايى ها و در يك عبارت جاهليت اولى را پشت سرگذارده و به آگاهى اسلامى و رشد و شعور ايمانى رسيده ، از محمد و على و از تهليل و تكبير و از قرآن و توحيد ، هويت و فرهنگ و شخصيت گرفته ايم; اين هويت را بايد با التزام به آداب و سنن اسلامى حفظ كنيم .
مبارزه شيعيان با جاهليت و ارتداد و ارتجاع ، از صفحات زرين و درخشان تاريخ اسلام است .
جوانان عزيز ، غيرتمندان شكست ناپذير ! شما در طول تاريخ پر از حوادث اسلام ، همواره افتخار آفرين بوده ايد . اميد آنست كه بيشترين ياوران امام زمان ، ارواح العالمين له الفدا ، هم شما باشيد . اين شماييد كه بايد سنگرها را نگهداريد . در هر شرايط ودر هر كجا هستيد ، در دانشگاه ها ، در مراكز تعليم و تربيت ، در جوامع فرهنگى ، در سازمانها و نهادها ، روش و رفتار و آداب و لباس و كلّ مظاهر اجتماع استقلال و هويت اسلامى را حفظ كنيد .
براى ترقى و تعالى و بازيابى عزت و مجد و عظمتهاى ديرين اسلامى تلاش كنيد . تمدن و فرهنگ اسلامى را كه چهارده قرن در جهان درخشيده گسترش دهيد .
نسل معاصر مسلمان ، خصوص نسل جوان ، در برابر اسلام و اين تمدن عظيم و پهناور محمدى مسؤول است .
اين تمدّنى است كه با تمام كوششهايى كه ابر طاغوتيان شرق و غرب براى محو آن دارند ، اكنون هم شئون زندگى بيش از يك ميليارد جمعيت جهان زير پوشش آن قرار داد و انديشه احياى آن ، خواب و آرام را از دشمنان اسلام مى گيرد و براى مقابله با اسلام گرايى ، لاييك گرايى را تشويق و ترويج مى نمايند ، و تمدنهاى استبدادى و فرهنگهاى قبل از اسلام را در جوامع اسلامى ، مثل ايران و مصر مطرح مى كنند ، زيرا از احياى اسلام و خودآگاهى مسلمانان ترس و وحشت دارند و با انواع توطئه ها و ترفندها و سياستها ، نهضت اسلام گرايى ، عزت خواهى و استقلال طلبى مسلمانان را مى كوبند .
در فلسطين ، در الجزاير ، در آسياى ميانه ، در چچن ، در تركيه ، در اينجا و آنجا ، با جنگ و كشتار و قتل عام يا به بهانه هاى گوناگون ديگر ، به بهانه مليت مردم سالارى تلاش مى كنند كه اين غرور و اين آگاهى اسلامى را سركوب و صداى اسلام و اذان و تكبير را خاموش ، شعاير دين و حجاب و چادر بانوان و سنتهاى اسلامى را منسوخ سازند و غرب گرايى را در مظاهر فسق و فجور ، ترويج موسيقى و نوازندگان و خوانندگان جشنواره ها ومسابقات مبتذل رايج نمايند .
و شما اى شيعيان على و اى جوانان غديرى و عاشورايى و اى بانوان زهرايى و زينبى ، به هوش باشيد; به هوش باشيد كه دشمن ما و به اصطلاح ابرقدرتهاى جهان در هيچ سياستى مثل سياست اسلام زدايى و مبارزه با اسلام گرايى اتفاق نظر ندارند و با نقشه هاى دقيق و حساب شده و فشار اقتصادى مى خواهند اين ميل به اسلام و بازگشت به اسلام را منكوب و سركوب كنند . به هوش باشيد و از دين خداى يارى نماييد و با توكل و اعتماد به خدا ، از فتنه هاى بزرگ آخر الزمان خود را بيمه نماييد .
نه به سوى جاهليت اولى برگرديد و نه از جاهليت آينده ، كه همين مكتبهاى لاييكى است ، استقبال نماييد . بايد نشان بدهيم و ثابت كنيم كه دين و ملّيت و قانون و سياست و نظام و حكومت و فرهنگ و دنيا و آخرت ما اسلام است .
لا نَبْتَغى غَيْرَهُ وَ لا نِظاماً وَ لاسِياسَةً وَ لا وَطَناً .
فَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الاِْسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلُ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الاْخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ . 2
بياييد در اين دهه مباركه غدير ، خود را به على ، عليه السّلام ، به رفتار على ، به گفتار على و به اخلاق على عرضه كنيم . از آن حضرت درس و سرمشق بگيريم . آيا در كمك به مستضعفان و محرومان در راه على مى رويم؟ آيا در لباس و غذا ، در مظاهر زندگى ، در ساده زيستى و بى تكلفى نشان از على ، عليه السّلام ، داريم؟ آيا مى خواهيم با اين تجمل پرستى ها و اسراف و تبذيرها ، با اين جدا بودن از طبقات محروم ، شيعه راستين على ، عليه السّلام ، باشيم؟ اگر عدالت على ، عليه السّلام ، زهد على ، عليه السّلام ، شجاعت على ، عليه السّلام ، حلم و صبر على ، عليه السّلام ، حق پرستى على ، عليه السّلام ، تواضع على ، عليه السّلام ، و ساير فضايل بزرگ على ، عليه السّلام ، ما را شيفته و دلباخته او كرده است ، بايد از اين اخلاق بى بهره نباشيم .
خود آن حضرت فرمود: اَلا وَ اِنَّ لِكُلِّ مَأْمُوم اِماماً يَقْتَدى بِهِ وَ يَسْتَضيىءُ بِنُورِ عِلْمِهِ . 3
سعادت ما ، ترقى و تعالى ما ، در پيروى از مكتب على و فاطمه زهرا ، سلام الله عليها ، است; همان بانويى كه وقتى اين سؤال مطرح شد كه براى زن چه روش و سيره اى بهتر و شايسته تر است ، آن جواب تاريخى را داد كه تا قيامت سرمشق زنان مؤمنه شد; همان بانويى كه به اقتضاى آن ضرورت بسيار بزرگ ، وقتى لازم شد به مردم هشدار دهد و خطر ارتجاع و ارتدادى كه پيش آمده بود را گوشزد كند ، و اصول احكام و معارف اسلام و مبانى دين مبين راابلاغ كند و زحمات پدر بزرگوارش و هدايتهاى او را بيمه نمايد ، با آن جلال و شكوه ، در حالى كه خوانين و خانمهاى معظمه ، پروانه وار شمع وجودش را احاطه كرده بودند ، در آن شرايط سخت هم از پشت پرده با مردم سخن گفت .
اگر به دنيا هرچه بگذرد و هر چه در صنايع و تكنيك پيش برود و كفر لاييك و انكار حاكميت الله جهانگير شود ، خط شيعه ، خط على و زهرا است ودر يك كلام ، حرفش ، كلامش ، قانونش و ميل دلش ، همه تابع اسلام است .
ايمانش برگرفته از مثل اين حديث است كه از حضرت رسول ، صلّى الله عليه و آله و سلّم ، روايت است و مااين پيام را به آن ختم مى كنيم:
لا يَكُونَ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتّى يَكُونَ هَواهُ تَبَعاً لِما جِئْتُ بِهِ وَ لا يَزيغُ عَنْهُ . 4
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
لطف الله صافى
1 . مائده ، 67 ; اى پيامبر ، آنچه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده است ]به مردم[ برسان ; و اگر چنين نكنى ، رسالت او را نگزارده اى ; و خداوند تو را از ]آسيب[ مردمان حفظ مى كند ; خداوند خدانشناسان را هدايت نمى كند .
2 . آل عمران ، 85 ; و هر كس كه دينى غير از اسلام برگزيند ، هرگز از او پذيرفته نمى شود و او در آخرت از زيانكاران است .
3 . ابن ابى الحديد ، شرح نهج البلاغه ، ج 3 ، ص 70 ; آگاه باشيد كه براى هر اقتداگرى ، امامى است كه به وى اقتدا مى كند و از پرتو نور علم وى ، بهره مند مى شود .
4 . فتح البارى ، ج 13 ، ص 245 ; بنده الهى نمى تواند مؤمن باشد مگر آنكه آنچه در سر دارد را مطابق آنچه من برايش آورده ام قرار دهد و شرح صدر داشته باش .

128 پیشنهاد برای احیای غدیر

به نام خدا
با توجه به فرارسیدن ایام مبارک وفرخنده عيد سعيد غديرخم ، که عيد الله اكبر است روزی که دين اسلام به كمال مى رسد عيد سعيد غدير از مهمترين و بهترين روزهاى شادى رهروان ولايت و امامت است ، احيا و گراميداشت نفس اين روز ، وظيفه باور باورمندان امامت است ؛ چرا كه از اين رهگذر شعار بلند رهبرى انسان در تفكر امامت ، پررنگتر گرديده و از غبار فراموشى و دسيسه دشمنان در امان مى ماند . گرچه خداوند بزرگ ، خود حافظ اين بعد اجتناب ناپذير مكتب ، همانند ثقل اكبر ( قرآن ) بوده و خواهد بود .
با توجه به آنچه گذشت ، با پيگيرى هاى تعدادى از طلاب حوزه علميه ، مسئولين فرهنگى ، اجرايى ، مجامع صنفى ، هيأتهاى مذهبى و مردمى دعوت به همكارى شدند .
از اين رو ، استقبال شادمانه دعوت شدگان و حضور چشمگير آنان منجر به تشكيل همایش استقبال ازدهه فرخنده غدير شد لذا به جهت همکاری واجرای برنامه ها در اين دهه فرخنده ، اقدامات ذيل پيشنهاد مي‏گردد:
1 - معرفي اهداف بلند غدیر
2 - مطرح کردن نظرات وپیشنهادات مراجع وعلما در باره احیای دهه غدیر
3 - معرفي شيوه‏هاي مناسب تبليغي وتاثیر گزار به علاقه مندان
4 - آموزش دوره های تخصصی به گروههای تبلیغی وحجاج به‏خصوص در عمره‏هاي دانش‏آموزي و دانشجويي؛
5 - غني کردن اطلاعات سايت‏ها در زمينة غدیر ؛ مثلاً در سايت‏هاي پربيننده مانند: « ويکي‏پديا » که اطلاعات آن توسط خود افراد تکميل مي‏گردد؛
6 - ساخت و توليد نمايش و فيلمنامه از حجه الوداع وغدیر خم
7 - انتشار عکس های مرتبط باغدیر با زمینه کلمات گویا در سايت‏هاي اينترنتي
8 - پژوهش و چاپ کتاب و تهية CD در موضوع غدیر
9 - معرفي ابعاد فعاليت‏هاي احیاگران غدیر در همة کشورهاي جهان به صورت نمايشگاه يا تهية CDهاي صوتي و تصويري .
10 - ايجاد وبلاگ‏ها و سايت‏هايي با موضوع غدیر
11 - طراحي پرتال‏هاي قوي و مرجع از سوي مراکز تخصصيِ خصوصي و دولتي براي شناخت غدیر
12 - در دست گرفتن بخش image در سايت‏هاي پربيننده مانند: googel و yahoo ، به اين صورت که با جستجوي کلمات مختلف و متعدد ، عکس‏هاي مربوط به غدیر و طرح‏هاي گرافيکي در اين زمينه بر روي صفحه بيايد .
13 - طراحي بک‏گراندهاي جذاب با تصاوير غدیر و نوشتن مطالب کليدي و تأثيرگذار براي استفاده در کامپيوتر؛
14 - خيزش اينترنتي براي پاسخ‏گويي به سايت‏هاي فرقةهای منحرف به خصوص فرقه ضالّة وهابيت ( هک کردن مراکز پشتيباني از سايت‏هاي ضالّة وهابيت و جايگزيني مطالب سودمند در مقابل مطالب انحرافي فرقة ضالّة وهابيت ، ايجاد سايت به نام‏هاي خودشان ، فعاليت‏هاي علمي نرم و خاموش ، ايجاد اتاق‏هاي گفتمان در اينترنت . . . ) ؛
15 - خيزش اينترنتي براي پيگيري مسألة غدیر ، پيگيري کشتار شيعيان در سراسر دنيا همچون: پاراچنار پاکستان ، عراق ، افغانستان و . . . به وسيلة ارگان‏هاي مسؤول؛
16 - اطلاع‏رساني دقيق به عامة مردم از حادثة غدیر به صورت چاپ مجله و نشريه ( عکس‏العمل‏ها و پيام‏هاي علما و مراجع ، برخوردها و . . . ) ؛
17 - ايجاد سامانه‏هاي پاسخگوي تلفني جهت مسائل اعتقادي و معرفتي ؛
18 - ايجاد سيستم‏هاي بولوتوث در اماکن پر رفت و آمد مثل متروها ، فرودگاه‏ها و پايانه‏هاي قطار و اتوبوس ، نيز ارسال کتابخانه‏هاي بلوتوثي به روش SMS به شهروندان و يا افراد خاص در ايران و کشورهاي جهان اسلام؛
19 - تهيةCD هاي مختلف آموزشي در زمينه ترسيم اهداف غدیر ( بصورت صوتي و تصويري ) براي مخاطبان در رده‏هاي سني مختلف؛
20 - تهية انواع نماهنگ در زمينة غربت شیعه ومسئله غدیر؛
21 - ايجاد نمايشگاه‏هاي دائمي و يا تابلوهاي روزنامه‏اي در معرفي غدیر در حسينيه‏ها ، مساجد ، ورزشگاه‏ها ، فرودگاه‏ها و پايانه‏هاي مسافربري؛
22 - تهية انواع بروشورهاي معرفي غدیر در مراکز فرهنگي ( کتابخانه‏ها ، فرهنگسراها ، سازمان‏ها و ادارات ) و قراردادن آنها در دسترس ارباب رجوع؛
23 - انتشار جزوات خلاصه و گويا براي رده‏هاي سني مختلف با موضوع غدیر؛
24 - ايجاد بخش تخصصي در کتابخانه‏هاي عمومي در موضوع غدیر ؛
25 - ايجاد سايتي ويژه با عنوان « اسلام در گذر زمان و بيان » براي بيان حوادث سرنوشت‏ساز و عبرت‏آموز؛
26 - انتشار کتب ، نشريات و پايان‏نامه‏هاي دانشجويي با موضوع غدیر ؛
27 - تأليف کتاب و يا تدوين طرح مطالعاتي در زمينة پاسخ به شبهات از سوي مراکزي که مي‏توانند اين طرح‏ها را اجرا کنند در سراسر کشور؛
28 - تدوين دانشنامة جامع غدیر ؛
29 - پژوهش در موضوع بقاع متبرکة ويران‏شده در مکه و مدينه به دست وهابيان و تحليل علت تخريب آنها و . . . ( علل اعتقادي ، تحليل روان‏شناسانه از علل بغض و کينه نسبت به اين حرم‏ها ) ؛
30 - مصاحبه با افراد توانمند ومطرح و افشاي فجايع وهابیت؛
31 - معرفي آمار بسيار اندک وهابيان و عقايد انحرافي و شکاف اعتقادي ميان سرکردگان آنها؛
32 - معرفي انديشة ناب تشيع در احترام به انديشه‏هاي ديگران و تشريح برخوردهاي زيباي ائمة اطهار عليهم السلام با گرايش‏هاي مختلف عقيدتي زمان خود؛
33 - فعاليت‏هاي پژوهشي و منشورات چاپي و الکترونيکي در زمينة ويژگي‏هاي دورة آخر الزمان و انطباق تخريب سامرا و فعاليت‏هاي فرقة ضالّة وهابيت در جلوگيري از احياء معارف ائمة طاهرين و تحريف اين عقايد با علائم آن؛
34 - انجام تحقيقات و تأليف و تدوين کتاب و تهية نرم‏افزارهاي رايانه‏اي و تلفن همراه ـ صوتي و تصويري ـ در زمينة شناخت اهميت و جايگاه قبور بقيع ، زيارت ائمه و غدیر و حفظ و حراست از اين سنت حسنه در اذهان عمومي مردم؛
35 - تشويق به نگارش مقالات و تحقيقات به صورت چاپي و الکترونيکي دربارة ابعاد شخصيتي خادمان و دلدادگان ائمه؛ خصوصا مسئله غدیر
36 - مسابقة وبلاگ‏نويسي ، ساخت نماهنگ ، خوشنويسي ، سرود و شعر ، طراحي و گرافيک در موضوع مختلف ( شهادت و ولادت ائمة عليهم السلام و سالروز گرامیداشت غدیر ) ؛
37 - برگزاري انواع مناظره‏هاي علمي روشمند در دانشگاه‏ها براي شناساندن چهرة واقعي وهابيت به دانشجويان و ديگر علاقه مندان؛
38 - اجراي انواع طرح‏ها براي تبيين و تعريف « غيرت ديني » جهت حفاظت و حراست از انديشه‏هاي ديني و اعتقادي؛
39 - انجام طرح‏هاي تبليغاتي جذاب و مختصر در معرفي غدیر و قرار دادن آن در وسايل نقلية جمعي مانند: قطار ، هواپيما ، اتوبوس . . . براي مطالعة سرنشينان؛
40 - ايجاد مباحث و دروس مختلف در زمينه شناخت و شناساندن وهابيت و پاسخ‏گويي به شبهات وهابيت به‏خصوص در کتاب‏هاي درسي مقاطع مختلف آموزشي و تحصيلي؛
41 - اجراي برنامه‏هاي مختلف تلويزيوني براي شناساندن افکار اعتقادي مستبصرين؛
42 - اجراي برنامه‏هاي مختلف تلويزيوني براي پاسخگويي به شبهات به شيوة نوين با تحليل ابعاد مختلف انديشه‏ و فقه شيعي؛
43 - تبديل شور و احساسات شيعي نسبت به غدیر به زبان‏هاي زندة دنيا و ارسال از طريق اينترنت و ماهواره؛
44 - پرداختن به ابعاد حادثة غدیر در رسانه‏ها در قالب اشعار و شعارها؛
45 - برگزاري همايش بزرگ « شيعه‏پژوهي » و اهداي جايزة سال به آثار برگزيده ( چيزي شبيه به نوبل فرهنگي ) با حضور فرهيختگان مطرح جهان اسلام؛
46 - بررسي و ترسيم چهرة وهابيت شيعي‏نما که به تقليل ابعاد واقعي ائمة معصومين عليهم السلام و پايين آوردن آنها در سطح انسان‏هاي عادي مي‏پردازند؛
47 - فراخوان موضوعي در زمينة نگارش کتاب ، مقاله و پايان‏نامه دربارة شخصيت امیرالمومنین ومسئله عظیم غدیر ؛
48 - تشويق فعاليت‏هاي پژوهشي و منشورات چاپي و الکترونيکي در زمينة تدوين آثار پيرامون موضوع غدیر در طول تاريخ و در زمان حاضر؛
49 - تبليغ براي انجام طرحي مشترک از سوي مؤسسات مختلفي که در زمينة معارف ائمة اطهار عليهم السلام فعاليت مي‏کنند براي بررسي و پرداختن به حادثة غدیر و انجام اقدامات رسانه‏اي و خبري و پژوهشي در آن مراکز؛
50 - تقريب بين مذاهب جهت احیای مسئله غدیر به روش‏هاي علمي و فرهنگي؛
51 - پايه‏گذاري طرح‏هاي ماندگار و مطالعاتي در زمينة احياء فرهنگ معارف قرآن و اهل بيت عليهم السلام به صورت کاربردي؛
52 - پايه‏گذاري مراکز مشاورة ديني و اعتقادي با محيط جذاب و دلپسند جهت نسل جوان؛
53 - پايه‏گذاري دانشگاه و دانشکده در زمينه‏هاي اعتقادي؛
54 - طرح جدّي مطالعه دربارة « عوامّ و خواصّ » از ديدگاه اميرالمؤمنين عليه السلام و دليل پيدايش فرقه‏هاي ضالّه؛
56 - بررسي حدود 20 شبهه‏اي که وهابيون به شيعه وارد مي‏کنند و پاسخ‏هاي علمي علماي شيعه به آنان؛
57 - ترويج احاديث ائمة طاهرين عليهم السلام در ذهن جوانان براي انتخاب راه و روش زندگي به شيوة ائمة معصومين عليهم السلام؛
58 - طرح جامع غدیر ‏شناسي ( طرحي شبيه به طرح‏هاي حديث راه عشق و . . . ) ؛
59 - پژوهش در موضوعاتي چون: جهاد و ابعاد آن ، خشونت و سويه‏هاي مختلف آن ، راه‏هاي جلوگيري از استفاده از مفاهيمي ديني مثل: جهاد و دين و مهدور الدم بودن کفار؛
60 - ارسال مطالب علمي و مستندات صحيح کلامي شيعه به علماي سني در سراسر جهان به‏خصوص اساتيد « الازهر » مصر؛
61- حضور جدّي محققان در برنامه‏هاي مناظرة شبکه‏هاي اينترنت و ماهواره‏ها؛
62 - طرح و اجراي نمايشگاه‏هاي تصويري در استان‏هاي مختلف در مجامع دانشگاهي و عمومي؛
63 - ايجاد مسابقات بزرگ تلويزيوني در زمينه اعتقادي و معرفي گروه‏ها و فرقه‏هاي ضالّه همچون وهابيت؛
64 - ايجاد طرح‏هاي ختم قرآن با عنوان « ميثاق با نور » به نيت احياء غدیر و تعجيل در فرج امام زمان عجّل الله فرجه؛
65 - آموزش گروه‏هاي مختلف دانشجويي و طلاب و اعزام ايشان به مراکز آموزشي و حساس جهت معرفي مسئله غدیر ؛
66 - احياء و نکوداشت مناسبت‏هاي مرتبط همچون ولادت وسالگرد ازدواج حضرت زهرا سلام الله عليها با امیر المومنین علیه السلام؛
67 - طرح شکايت به دادگاه‏هاي بين المللي از جمله دادگاه لاهه از فرقة ضالّة وهابيت به‏ويژه مُفتيان آنها که فتوا به تخريب اماکن متبرکه داده‏اند ، حال آنکه اين اماکن علاوه بر دارابودن قداست مذهبي ، بُعد ميراثي و تاريخي نيز دارند؛
68 - طرح شکايت از مفتيان فرقة وهابيت به خاطر صدور برخي فتاوا از آنان مبني بر مهدور الدم بودن شيعيان که مي‏توان آن را نسل‏کشي دانست؛
69 - ايجاد حوزه‏هاي علمية بين المللي و داخلي با نام غدیر ؛
70 - احياء جلساتي چون زيارت عاشورا و حديث کساء و زيارت جامعة کبيره وخطبه غدیریه که به‏ويژه وهابيت نسبت به آنها حساسيت دارند؛
71 - اعلان عمومي دهه فرخنده غدیر در طول دهه غدیر؛
72 - ايجاد دوربين مستقيمِ جلسات دهه غدیر در يکي از سايت‏ها؛
73 - جهيز حرم مطهر همة ائمة اطهار عليهم السلام به وسايل مختلف امنيتي؛
74- نام‏گذاري خطوط ريلي و هوايي ، خيابان‏ها ، ميادین و پل‏ها و . . . در هر شهر به نام‏هاي مرتبط با غدیر ( همان‏گونه که بعضي خيابان‏ها نام شهرهاي کشورهاي ديگر را گرفته است ) ؛
75- حمايت از طرح‏هاي تبليغي و شيوه‏هاي مختلف تبليغات جهت احياء غدیر ؛
76- اقدامات عاجل براي نظارت دقيق دولت و يا نمايندگان مراجع تقليد بر بازسازي اماکن مقدسه و تهية فيلم و تصوير و ارائة آن به صورت گزارش هفتگي؛
77- اعلام شادی وتبریک از طرف خلبان و يا ترمينال هاي مسافربري در سالگرد غدیر ؛
78- طراحي نمادهايي از غدیر و نصب آن در ميادين و مراکز فرهنگي و موزه‏ها؛
79- ارسال نامه‏هاي الکترونيکي ( Email ) به صورت تکي و همزمان خطاب به سفارت عربستان مبني بر محکوم کردن رفتار با شيعيان و زائران و لزوم بازنگري آن دولت در رفتار نامطلوب خود و همچنين محکوم‏نمودن علماي افراطي وهابي؛
80- استفاده از کلية امکانات تلفن همراه و اينترنت مثل: Email ,Mms, Sms براي ارسال پيام به همة مراکز ديپلماسي مرتبط با مقامات سعودي ، جهت جنگ رواني عليه آنها و محکوم کردن وهابيت افراطي به عنوان تروريسم؛
81- طرح و اجراي همايش‏هاي وحدت با موضوعات مختلف براي بررسي و شناخت چگونگي جلوگيري از تکفير فرق اسلامي به دست وهابيت و بيان عقايد شيعه؛
82- طراحي و اجراي انواع برنامه‏هاي تلويزيوني و رسانه‏اي در سطح جهاني براي جايگزيني مذاهب اهل تسنن با وهابيت و بيان نقش شيعه در احياء سنت پيامبرصلي الله عليه و آله؛
83- انجام حرکت‏هاي مختلف مانند: زنجيرة انساني و . . . حرکت‏هاي نمادين براي پيگيري اين حادثه توسط اقشار مختلف دانشجويان ، کودکان ، خردسالان ، طلاب و . . . در مناسبت‏هاي خاص مرتبط؛
84- برنامه‏ريزي و برگزاري همايش‏ها و جلسات مختلف با حضور علماي سني « الازهر » و ديگر علماي سني ميانه‏رو براي جدايي بدنة اهل سنت از وهابيت؛
85- تهيه و ساخت نماد و تنديس غدیر در ميادين مختلف شهر و حتي کشورهاي جهان اسلام جهت بيداري اذهان؛
86- انجام تبليغات براي طرح‏هاي ختم صلوات و دعا جهت ظهور امام عصرعجّل الله فرجه با هدف ريشه‏کني دشمنان و ستمگران به شیعه؛
87- طرح‏هاي تبليغي براي تقدير و تشکر از گروههاي سُنّي ميانه‏‏رو و طرفدار وحدت؛
88- به‏کارگيري انواع شيوه‏هاي تبليغات اينترنتي و ماهواره‏اي در تأکيد بر اينکه شيعيان حق دارند از حرم امامان اهل بيتشان عليهم السلام محافظت و آنها را بازسازي و نوسازي کنند؛
89- يادآوري اهمیت غدیر در دعاي ندبه و ديگر جلسات احياي فرهنگ اهل بيت عليهم السلام ؛ نيز چاپ کتاب‏هاي دعاي ندبه و زيارت با طراحي و شعارها و شعرهاي مربوط به غدیر ؛
90- تهيه و طراحي انواع نمايشگاه‏هاي پوستر و عکس و نصب در دانشگاه‏ها ، حوزه‏ها و . . . جهت ترسيم غدیر ؛
91- جمع‏آوري طومار درخواست از مراجع بين المللي براي پيگيري فجايع فرقة ضالّة وهابيت و انعکاس آن در جهان اسلام؛
92- جمع آوري طومار درخواست برپايي راهپيمايي و تظاهرات در سراسر جهان اسلام در مناسبت‏هاي مختلف و به‏خصوص سالگرد غدیر ؛
93- چاپ پوسترهاي مختلف از نماد غدیر وبالابردن دست امیرالمومنین علیه السلام به دست پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله که در تصاوير ، کمتر در برابر ديدگان مردم هستند؛
94- تبليغ طرحي مبني بر اينکه در روز غدیر همه بر سردر خانه‏ها پرچم ونماد تبریک نصب کنند؛
95- تهية طومار پرسش از دستگاه ديپلماسي کشور که براي پيگيري اين‏گونه حوادث چه اقداماتي صورت داده است و ارائة گزارش آن به مردم؛
96- آماده داشتن انواع طرح‏هاي ساختماني براي احياء حرم ائمه عليهم السلام و يارانشان به خصوص غدیر خم؛
97- درخواست براي نام‏گذاري سال‏ها به اسماء ائمة طاهرين و غدیر ؛
98- برگزاري انواع تجمع‏ها در مقابل سفارت عربستان در تهران و ديگر پايتخت‏هاي کشورهاي اسلامي در سالروز غدیر ؛
99- طراحي تورهاي زيارتي ويژه در سالروز غدیر از همة کشورهاي جهان براي زيارت بارگاه‏هاي ائمة اطهار ، هر چند تا پشت مرزها بروند و موفق به زيارت نشوند؛
100- طراحي و چاپ انواع کتاب داستان براي کودکان و خردسالان در شناساندن غدیر ؛
101- نصب يادمان ( عکس و يا . . . ) از غدیر در همة مهديه‏هاي کشور و دنيا؛
102- چاپ کتاب‏هاي شعر موضوعي براي مداحان سراسر کشور در زمينة غدیر ( براي اينکه مرجعي براي مداحي تأمين باشد ) ؛
103- چاپ کتاب‏هاي شعر براي مداحان سراسر کشور در زمينة مولودي‏ها و عزاداري‏هاي ائمة ،
104- ساخت مساجد در شهرها مطابق با اماکن خراب‏شدة بقيع ومسجد غدیر خم ( بر اساس عکس‏هاي بجامانده ) ؛
105- برپايي بزرگداشت‏هاي مختلف در روز غدیر ؛
106- چاپ آلبوم‏ها و تصاوير مقايسه‏اي به صورت چاپي و الکترونيکي از حرم‏هاي قديم و جديد ائمة اطهار عليهم السلام و نشان دادن تلاش و کوششي که در طي قرن‏ها مردم براي بزرگداشت شعائر اهل بيت عليهم السلام انجام داده‏اند؛
107- درخواست خلق آثار هنري از هنرمندان بزرگ در عرصه‏هاي مختلف؛ مثل: استاد فرشچيان ، مجيد مجيدي ، آهنگسازان ، هنرمندان شاغل در صنايع دستي؛
108- ايجاد يک رسم و عادت عرفي مبني بر دادن نذري در کنار امام‏زاده‏ها و حسينيه‏ها و محافل ديگر در روز حادثة غدیر به نيت ظهور امام زمانعجّل الله فرجه
109- پژوهش‏هاي چاپي و الکترونيکي و تصويري در زمينة ويژگي‏هاي ياران واقعي اهل بيت عليهم السلام و خصوصيات واقعي يک شيعه؛ همچنين ناراحتي‏ها و نگراني‏هاي حضرت اميرالمؤمنينعليه السلام در شکوه از سستي ياران خويش و محکم بودن ياران معاويه بر عقايد باطلشان؛ و اينکه هميشه روز امتحان و آزمايش است؛
110- تأسيس اتاق‏هاي فکري ـ پژوهشي ويژه در حوزه‏هاي علميه براي انجام وظيفه‏اي که اين نهاد مردمي در آگاهي‏بخشي نسبت به حادثه غدیر بر دوش دارد؛
111- تهية طومارهاي بلند و درخواست عمومي از رئيس جمهور براي تأسيس کارگروه ويژه صرفاً جهت پيگيري بازسازي غدیر خم؛
112- برگزاري هفتگي نمايشگاه عکس و فيلم در يک سايت و يا يک شبکة ماهواره‏اي و يا . . . از روند بازسازي سامراء و برنامه‏هاي آتي جهت احياء غدیر ؛
113- درخواست علما و مراجع تقليد از وزارت اطلاعات براي پيگيري دقيق حوادث پشت پرده در مورد خطراتي که حرم‏هاي اهل بيت عليهم السلام را تهديد مي‏کند؛
114- تشکيلNGO هاي مختلف داخلي و فراملي براي پيگيري مسألة بقيع و سامراء و به‏خصوص محکوم‏کردن وهابيت افراطي و تروريسم ( طراحي يک آرم و نماد جهاني براي مبارزه با وهابيت ، مثل نمادي که براي صلح جهاني وجود دارد ) ؛
115- گفتن دعاي خاص بعد از نمازهاي يوميه در کنار دعاي فرج براي نابودي وهابيت و حفاظت از حرم‏هاي اهل بيت عليهم السلام؛
116- تأسيس و يا نام‏گذاري هيئات مذهبي با عنوان غدیر ؛
117- ساخت شهرک‏هايي به نام غدیر در کنار کلان‏شهرها و نيز نام‏گذاري مکان‏هاي مناسبي مانند مساجد در شهرها؛
118- برگزاري و برپايي نمايشگاه‏هاي دائمي در کنار حرم مطهر رضوي عليه السلام در ايران و حرم امام حسين عليه السلام در عراق و يا در قم دربارة غدیر و نام‏گذاري يکي از صحن‏ها به نام غدیر ؛
119- جمع‏آوري طومارهاي بين المللي ( حتي اگر فقط شيعيان جهان امضاکنندة آن باشند ) خطاب به مقامات عربستان مبني بر درخواست براي ساخت واحیای غدیر ( هر چند امکان عملي شدنش بعيد است ، ولي بر سر زبان افتادن اين موضوع براي جلوگيري از اقدامات بعدي مفيد به نظر مي‏رسد ) ؛
120- نوشتن طومار و نامه به ستاد ائمة جمعه و جماعات سراسر کشور براي احياء سالروز قمري بزرگداشت غدیر ؛
121- ايجاد اتاق دائمي در سازمان‏هاي هنري ـ تفريحي شهرداري‏هاي کشور براي پيگيري فرهنگي و پشتيبانيِ تبليغاتي از مسألة غدیر و مظلوميت شيعيان؛
122- نصب تصاوير تخريب شدة غدیر در اماکن پر رفت و آمد ( ورزشگاه‏ها و . . . ) همراه با شعارهايي براي تعجيل در فرج امام زمان عجّل الله فرجه؛
124- برپايي انواع تجمع‏ها و راهپيمايي‏ها به مناسبت‏هاي ويژه همچون سالگرد غدیر و . . .
125- نام‏گذاري سالروز غدیر به روز جهاني « غدیر » و درج آن در تقويم‏هاي رسمي کشورهاي مختلف؛
126- نام‏گذاري مراکز مختلف فرهنگي و علمي به نام مقدس غدیر ؛
127- تشکيل انجمن‏هاي مختلف و NGO هاي مردمي با هماهنگي يونسکو در حمايت از اماکن مقدس در سراسر دنيا با توجه به تاريخي بودن اين اماکن؛
128- اقدامات عاجل براي تکريم هرچه بیشتر زائران در حين زيارت ائمة عليهم السلام ؛

کلام پایانی
ضمن تقدير و تشکر از همراهي شما با ما در خواندن اين جزوه ، چنان‏که مشاهده شد ، کوشيديم فشرده‏اي از نظرات دل‏سوختگان حريم اهل البيت عليهم السلام را مطرح سازيم و در دسترس علاقه‏مندان قرار دهيم .
بديهي است عملي کردن اين پيشنهادها از توان يک نفر و يا يک مجموعه خارج است و مناسب است همة شخصيت‏هاي جامعه شیعی دست به دست هم داده ، هر کدام بخشي از طرح را پيش ببرند .
لذا از کلية اشخاص حقيقي و حقوقي درخواست داريم تا با شرکت در اين طرح معنوي و يا با ارائة پيشنهادها و انتقادات خود ، در تکميل اين جزوه و اين امر خطير ما را ياري کرده ، موجبات رضايت و خشنودي حضرت بقية الله الاعظم عجل الله فرجه را فراهم نماييد .
التماس دعا

عالم فقيه و مجتهد خبير حضرت آيت اللَّه حاج سيّد حسن فقيه امامى ( دام ظله )

بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم

تولد و نسب
عالم فقيه و مجتهد خبير آية اللَّه حاج سيّد حسن فقيه امامى - دام ظلّه العالى - در تاريخ اول صفر المظفّر 1354 قمرى برابر با سال 1313 شمسى در خاندانى علمى و محلّه‏اى مذهبى در جوار امام زاده عظيم الشأن ابوالحسن زين العابدين على ، معروف به « امامزاده درب امام » پا به عرصه گيتى گذاشتند .
نسب ايشان با سى واسطه به رئيس مذهب حضرت امام جعفر صادق‏عليه السلام مى‏رسد ، كه بدين ترتيب است:
آية اللَّه سيّد حسن فقيه امامى فرزند آية اللَّه حاج سيّد عطاء اللَّه فقيه امامى فرزند عالم فاضل مدرّس سيّد محمّد امامى فرزند عالم كامل حاج سيّد عبدالباقى ( 1 ) ، فرزند سيّد ميرزا ، فرزند مير محمّد صادق ، فرزند سيّد على امامى عريضى ( 2 ) ، فرزند مير محمّد ( مستوفى الأوقاف ) ( 3 ) ، فرزند سيّد اسد اللَّه ، فرزند مير ابوطالب ( 4 ) ، فرزند سيّد اسد اللَّه ، فرزند شاه حيدر ، فرزند عضد الدين ، فرزند امير حاج ، فرزند شاه على ، فرزند جلال الدين جعفر ، فرزند كمال الدين مرتضى ، فرزند عضد الدين يحيى ، فرزند قوام الدين جعفر ، فرزند شمس الدين محمّد ، فرزند نظام الدين اشرف ، فرزند قوام الدين جعفر ، فرزند مجدالدين حسن ، فرزند وجيه الدين مسعود ، فرزند قوام الدين جعفر ، فرزند شمس الدين محمّد ( 5 ) ، فرزند ابوالحسن على ملقّب به زين العابدين ( 6 ) ، فرزند نظام الدين احمد ابح ( ابج ) ، فرزند شمس الدين عيسى ملقّب به رومى ( 7 ) ، فرزند جمال الدين محمّد ، فرزند على عُرَيضى ( 8 ) ، فرزند امام جعفر صادق‏عليه السلام ( 9 ) .
تحصيلات:
حضرت آيت اللَّه امامى در دامن پاك و با فضيلت مادرى با ايمان و در زير سايه تعليم و تربيت پدر عالم و نمونه خود مرحوم آية اللَّه حاج سيّد عطاء اللَّه فقيه امامى قدّس سرّه الشريف ( 10 ) رشد و تكامل يافت و پس از به پايان رساندن تحصيلات ابتدايى در مدرسه برادران قدسى ، به سنّ شانزده سالگى در حدود سال 1370 قمرى قدم به حوزه علميّه اصفهان گذاشت .
ابتدا در محضر پدر دانشمند و بزرگوار خود دروس مقدّماتى حوزه مانند انموذج و شرح باب حادى عشر را آغاز نمود؛ سپس قسمتى از شرح الفيه سيوطى را نزد شاگرد عالم و فاضل پدرش مرحوم حاج سيّد محمّد حسين اخبارى آموخت .
شرح نظام را در محضر مرحوم حاج سيّد ابوالحسن درچه‏اى؛ و قسمتى از سيوطى و مغنى و مطول را در مدرسه كاسه‏گران از محضر مرحوم آية اللَّه ميرزا محمّد على معلّم حبيب آبادى ( متوفّى 1396 ق ) فرا گرفت .
باب اول و رابع مغنى را خدمت مرحوم حاج آقا يحيى فقيه ايمانى رسيد و استفاده برد و مختصر المعانى ، منظومه در حكمت و مبحث ارث شرح لمعه را نزد حكيم ، اديب و منجّم ، مرحوم آية اللَّه حاج شيخ عباسعلى اديب ( متوفّى 1412 ق ) خواند .
معالم را در محضر مرحوم آية اللَّه حاج شيخ محمّد حسين فقيه آموخت و قوانين را از مرحوم حاج سيّد محمّد هاشمى بهره برد .
در مدرسه جدّه به درس عالم زاهد مرحوم آية اللَّه حاج شيخ محمّد حسن نجف‏آبادى ( متوفّى 1384 ق ) حاضر شد و جلد نخست شرح لمعه را نزد وى آموخت . هم زمان با فراگيرى اين علوم و فنون ، علم طب را از مرحوم آية اللَّه حاج سيّد مرتضى موحّد ابطحى ( متوفى 1413 ق ) فرا گرفت و همچنين مدّتى قبل از نماز مغرب در مسجد نو بازار در درس هيئت مرحوم آية اللَّه حاج شيخ مجدالدّين نجفى ( متوفى 1403 ق ) حضور يافت و آموخته‏هاى خود را در دفترى ثبت كرد .
سپس در زمره شاگردان مرحوم آية اللَّه حاج شيخ احمد فيّاض ( متوفى 1407 ق ) درآمد و جلد اول « كفاية الاصول » و نيز بحث دليل انسداد كتاب « فرائد الاصول » را به خوبى فرا گرفت؛ بحث برائتِ فرائد را نزد عالم زاهد مرحوم آية اللَّه شيخ على قديرى معروف به كَفرانى ( متوفّى 1407 ق ) ، و بحث استصحاب و تعادل و تراجيح فرائد را در محضر استاد ماهر مرحوم آية اللَّه حاج شيخ على مشكوة سدهى ( متوفّى 1410 ق ) آموخت . سپس به مدّت دو سال در درس عالم زاهد و متّقى مرحوم آية اللَّه سيد على اصغر برزانى ( متوفّى 1405 ق ) شركت جست و جلد دوم كفاية را به پايان رساند .
مكاسب را در محضر فقيه اصولى مرحوم آية اللَّه حاج آقا حسين خادمى‏رحمه الله ( متوفّى 1405 ق ) استفاده نمود و بالاخره در محضر همو به مدّت پانزده سال دوره خارج فقه و اصول را سپرى كرد و از وى بهره فراوان برد .
علاوه بر اين تابستان‏ها كه مرجع و فقيه اصولى مرحوم آية اللَّه العظمى حاج سيد على موسوى بهبهانى به اصفهان مى آمدند ، در درس خارج فقه و اصول ايشان شركت مى‏جست .
تدريس:
حضرت آية اللَّه امامى - دام ظلّه العالى - پس از تكميل تحصيلات ، به تدريس دروس مختلف در زمينه‏هاى ادبيات عرب ، فقه ، اصول ، تفسير ، عقائد ، اخلاق ، درايه و رجال ، پرداختند كه گاهى به هفت درس در روز مى‏رسيد .
معظم له به امر تدريس اهتمام خاصّى داشته و دارند و تا كنون شاگردان بسيارى را تربيت كرده‏اند كه هر يك از علماء و فضلاء به شمار آمده و مشغول تبليغ و ترويج دين مى‏باشند .
مشايخ اجازه:
حضرت آية اللَّه فقيه امامى - دامت بركاته - از تعدادى از علماء اجازه روايت احاديث اهل بيت‏ عليهم السلام دريافت كرده‏اند كه عبارتند از آيات عظام:
1 - آية اللَّه حاج سيّد شهاب الدّين مرعشى نجفى رحمه اللَّه (به تاريخ 24 رمضان 1410 ه . ق).
2 - آية اللَّه حاج سيّد محمّد على موحّد ابطحى رحمه اللَّه (به تاريخ 23 شعبان 1410 ه.ق )
3 - آية اللَّه حاج سيّد ضياء الدين علّامه رحمه اللَّه ( به تاريخ جمادى الثانى 1414 ه.ق )
4 - آية اللَّه حاج سيّد محمّد باقر موحّد ابطحى دام ظلّه (به تاريخ 25 ربيع‏الاول 1414 ه.ق )
5 - آية اللَّه حاج شيخ لطف اللَّه صافى گلپايگانى دام ظلّه ( به تاريخ 6 محرم 1415 ه.ق )
6 - آية اللَّه حاج شيخ محمّد فاضل لنكرانى قدّس سرّه ( به تاريخ 7 شوال 1415 ه . ق)
7 - آية اللَّه حاج سيّد محمّد على روضاتى دام ظلّه ( به تاريخ 26 رجب 1415 ه . ق ) (11 )
8 - آية اللَّه حاج سيّد حسن طباطبائى قمى قدّس سرّه ( به تاريخ شوال 1420 ه . ق ) .
9 - آية اللَّه حاج سيّد محمّد حسينى شيرازى قدّس سرّه ( به تاريخ 22 شوال 1420 ه .ق )
10- آية اللَّه حاج سيّد صادق حسينى شيرازى دام ظلّه (به تاريخ 11 ذى‏القعده 1422 ه.ق)
تأليفات:
حضرت آية اللَّه فقيه امامى - دامت بركاته- را بايد از زمره دانشمندانى دانست كه در امر تأليف و تصنيف بسيار موفّق هستند و تا كنون آثار علمى و تحقيقى بسيارى به رشتة تحرير در آورده‏اند ، كه در اينجا به تعدادى از آن آثار اشاره مى‏كنيم .
الف . تأليفات چاپ شده:
1 - پاسخ به شبهاتى پيرامون خمس ( 2 جلد )
2 - نقش عقل در احكام الهى
3 - آيا فهم قرآن آسان است ؟!
4 - صراط مستقيم
5 - فتنه‏ها از كجا آغاز مى‏شود
6 - مباحثى پيرامون بهائيت
ب . تأليفات چاپ نشده:
1 - رساله‏اى در موضوع امامت
2 - تنظيم العروة ( به شكل آموزشى )
3 - شرح زندگانى و خاطراتى از علماء معاصر
4 - رساله‏اى در فلسفه حج
5 - تقريرات درس هيئت مرحوم مجد العلماء نجفى
6 - ايدئولوژى اسلامى
7 - تفسير سوره يوسف
معظّم له علاوه بر تأليف ، اقدام به چاپ و نشر متون كهن علمى شيعه نموده ، كه مى‏توان به اين موارد اشاره كرد:
1 - مطالع الانوار ( 6 جلد ) تأليف مرحوم حجة الاسلام حاج سيّد محمّد باقر شفتى .
2 - الرسائل الرجاليّه ( 1 جلد ) تأليف مرحوم حجة الاسلام حاج سيّد محمّد باقر شفتى .
3 - فلسفه احكام ( جلد 2 ) تأليف مرحوم ملّا احمد اهتمام .
4 - اللؤلؤة الغالية في اسرار الشّهادة ( 1 جلد ) تأليف: مرحوم آية اللَّه سيّد ابوطالب حسينى قائينى .
5 - ترجمه منهج الرشاد ، تأليف مرحوم علّامه شيخ جعفر نجفى ( كاشف الغطاء ) .
6 - جامع الشواهد ، تأليف مرحوم مولى محمد باقر شريف .
7 - يادگارى از خطباى پيشين ، تأليف مرحوم حجة الاسلام و المسلمين مير محمّد حسين امامى العريضى ( معروف به قوام المحدّثين )

خدمات اجتماعى و فرهنگى
از قسمت‏هاى جالب در زندگى اين بزرگمرد ، مبارزات مستمرى است كه با فرقه‏هاى گمراه و مفسد از قبيل بهائى‏ها ، كمونيست‏ها ، التقاطى‏ها و وهابى مسلك‏هاى داخلى و خارجى داشته‏اند و با بحث‏هاى گسترده و مناظرات مستدل در رسوا نمودن و محكوم كردن آن ها نقش بسيار مؤثّرى ايفا كرده‏اند .
همچنين معظّم له در تأسيس و يا تجديد بناء و تعمير بسيارى از مدارس علميّه اصفهان اقدام كرده‏اند و بدين وسيله خدمتى بزرگ به حوزه علميّه و رشد و بالندگى آن نموده‏اند؛ تعدادى از آن مدارس عبارتند از:
1 - تجديد بناى سه طرف جنوبى و شمالى و شرقى مدرسه ذوالفقار و تكميل طرف غربى آن ( 12 ) .
2 - تأسيس مدرسه محمّديّه در نزديكى مدرسه ذوالفقار و تجديد بناى آن به صورت مفصّل و اساسى در سه طبقه .
3 - تأسيس و تجديد بناى مدرسه جواديّه ( متصّل به مدرسه محمّديّه ) در چهار طبقه .
4 - تأسيس مدرسه الغدير ( 13 ) ( واقع در انتهاى خيابان مشير انصارى ) و تعميرات و بازسازى آن .
5 - تكميل و نماسازى مدرسه با شكوه مرحوم آية اللَّه حاج آقا حسين خادمى ( 14 ) ( معروف به مدرسه عربان واقع در نزديكى امامزاده احمد ) .
6 - تجديد بنا و توسعه مدرسه خالصيّه ( 15 ) ( واقع در نزديكى مسجد سلام در محلّه قديمى جماله ) .
7 - تعميرات اساسى مدرسه اماميّه ( 16 ) ( واقع در نزديكى چهار راه ابن سينا و در مجاورت قبر باباقاسم ) .
8 - تعميرات اساسى مدرسه نيم آور ( 17 ) .
9 - تعمير مدرسه كاسه گران ( 18 ) ( واقع در بازار ريسمان منشعب از بازار بزرگ ، نزديك مسجد جامع اصفهان ) .
10 - تعميرات مدرسه ميرزا حسين ( 19 ) ( واقع در بازارچه بيدآباد ) .
و نيز مى‏توان به تعمير و بازسازى مدارس ديگر مانند: مدرسه حاج شيخ محمّد على نجفى معروف به ثقة الاسلام ، مدرسه نوريّه ، مدرسه امام هادى‏عليه السلام ( ترك‏ها ) ، مدرسه ميرزا حسن ، مدرسه الماسيّه و مدرسه درب كوشك ، اشاره كرد ( 20 ) .
از ديگر خدمات شايسته حضرت آية اللَّه فقيه امامى - دامت بركاته - مى‏توان به اين موارد اشاره نمود: ساخت و تهيّه مسكن براى طلّاب علوم دينى ، همكارى مداوم و گسترده با مؤسّسه‏هاى دينى و انجمن‏هاى خيريّه مانند: انجمن خيريّه حضرت اباالفضل‏عليه السلام ( ويژه پيوند كليه ) ، سازمان آموزشى ابابصير ، انجمن مددكارى امام زمان عجّل اللَّه تعالى فرجه الشريف ، صندوق قرض الحسنه اباصالح المهدى‏عليه السلام ، راديولوژى و آزمايشگاه مهديّه و . . . .
و در يك كلام معظّم له عالمى با عمل ، استادى دلسوز ، تربيت كننده‏اى مدبّر مى‏باشند كه با استفاده از علم و عمل و تقوى و مكارم اخلاقى نقش بسيار مهمّى در رشد و توسعه حوزه علميّه اصفهان و در تعليم و تربيت طلاب و تبليغ و ترويج دين و دفاع از حريم مكتب ولايت و امامت ايفاء نموده و مى‏نمايند .
منابع و مآخذ:
1 - يادواره آية اللَّه فقيه امامى - قدّس سرّه - ، مير سيّد حجة موحّد ابطحى: ص29-26
2 - ريشه‏ها و جلوه‏هاى تشيّع و حوزه علميّه اصفهان ، مير سيّد حجة موحّد ابطحى: ج1 ص401 و 637 و ج2 ص162 و 165 .
3 - اعلام اصفهان ، سيّد مصلح الدّين مهدوى: ج2 ص500 .
4 - مصاحبه با حضرت آية اللَّه حاج سيّد حسن فقيه امامى دام ظلّه العالى .
پی نوشت ها :
1 ) در كتاب سيرى در تاريخ تخت فولاد اصفهان: ص155 ، به اشتباه نوشته: سيّد محمّد حسين فرزند سيّد ميرزا حسينى .
2 ) وى مهمترين چهره علمى خاندان امامى است كه از شاگردان محقّق نامدار آقا حسين خوانسارى و نيز علّامه مجلسى‏رحمهما الله بوده است؛ وى تأليفات و آثار علمى فراوانى از خود به يادگار گذاشته ، از جمله: التراجيح در فقه ، هشت بهشت ( ترجمه هشت كتاب حديثى شيعه ) ، ثقة الاماميّه فى الاحتجاجات الفرعيّة ، تذكره امامى ، مجمع البحرين در حديث ، جامع سليمانى و . . . ) مقدمه كتاب: يادگارى از خطباى پيشين: ج1 ص15 الى 18 ) .
3 ) وى مدّتى سرپرستى امور اوقاف عامّه را بر عهده داشته است ( رياض العلماء: ج4 ص184 ) .
4 ) وى از علما و بزرگان عصر شاه طهماسب صفوى ، و عهده دار توليت آستانه و بقعه شريفه زين العابدين على ) امام زاده درب امام ( بوده است ) رياض العلماء: ج5 ص467 ) .
5 ) وى در شهر » رملة « در فلسطين اقامت مى‏كرده است .
6 ) وى از امام زادگان بسيار معروف و محترم اصفهان ) معروف به امام زاده درب امام ( است ، كه در اوائل قرن پنجم ودر اواخر حكومت بنى عبّاس مى‏زيسته ، و به علّت ظلم و ستم بيش از حدّ آنها از مدينه منوّره به ايران و اصفهان مهاجرت كرد و به نشر علوم اسلامى مشغول شد ، و پس از وفات در قبرستان چملان در جوار آرامگاه امام زاده ابراهيم بطحا از نبيره‏هاى حسن مثنّى فرزند امام حسن مجتبى‏عليه السلام ، دفن گرديد .
مرحوم صاحب روضات الجنّات نسب ايشان را با چهار واسطه ذكر نموده و مى‏نويسد: او جدّ سادات امامى است كه در اصفهان شهرت دارند و مرقد و مزار او قبّه‏اى عالى و صحنى وسيع در قبرستان معروف و قديمى چملان دارد ) روضات الجنّات: ج4 ص212 ) . ولى استاد همايى در كتاب زندگينامه آية اللَّه چهارسوقى ( ص174 در پاورقى ) مى‏نويسد: » أقول: والصحيح في نسبه ( نسب امام زاده درب امام ) هكذا: السيّد ابوالحسن زين العابدين على بن نظام الدين احمد الابح النفاط بن أبي محمّد الحسن الدلّال بن محمّد بن عليّ بن محمّد بن احمد بن السيد شمس الدين عيسى الرومي الكبير النقيب بن جمال الدين أبي عبداللَّه محمّد الأكبربن عليّ العريضي بن الإمام جعفر الصادق عليه السلام « .
البته سخن درست درباره نسب خاندان امامى ، به همان ترتيبى است كه ما در متن آورديم ، چرا كه ترتيب ياد شده در سندى كه به تاريخ 11 ذي القعده 1259 ه ق مى‏باشد عينًا آمده و به گواهى و تأييد حضرات آيات: حاج ميرزا محمّد هاشم ، و حاج ميرزا محمّد صادق ، و حاج ميرزا محمّد باقر ) صاحب روضات الجنّات ( و حاج ميرزا محمّد جعفر چهارسوقى خوانسارى - قدّس اللَّه سرّهم - و جمعى از شهود ديگر رسيده است ( تصوير سند مذكور در كتاب » فرهنگ و تاريخ گز برخوار: ص76 » به چاپ رسيده است ) .
7 ) وى از چهره‏هاى مهمّ علمى و اجتماعى عصر خويش بوده ، براى همين منصب نقابت ) يعنى سيّدى كه از طرف دربار مأمور رسيدگى به امور علويان بوده ( به‏او واگذار گرديده است ) يادواره آية اللَّه فقيه امامى: ص18 ) .
8 ) وى يكى از مفاخر علمى و تقوايى در ميان فرزندان ائمّه‏ عليهم السلام مى‏باشد ، و در كتاب‏هاى رجال با عنوان » ثقه جليل القدر « توصيف شده است . از تأليفات او مى‏توان به: كتابى درباره حلال و حرام ، كتابى در مناسك و كتاب مسائل كه از امام هفتم موسى بن جعفرعليهما السلام سؤال‏هايى پرسيده و پاسخ‏ها را ثبت نموده ، اشاره كرد . ) البته دو كتاب نخست منسوب به اوست ( . او در چهار فرسخى مدينه در محلّى به نام : » عُرَيض « كه ملك امام باقرعليه السلام بوده و امام جعفر صادق‏عليه السلام به او بخشيده‏اند ، سكونت مى‏نموده ، و بدين مناسبت او را عريضى مى‏نامند . وفات على بن جعفرعليه السلام قبل از سال 220 ه ق بوده و در محلّ دفن او سه قول است: 1 - قم 2 - سمنان 3 - عريض ، كه از اين ميان قول سوم مشهور و معروف است ) تاريخ قم: 224؛ مقدّمه كتاب مسائل علىّ بن جعفرعليه السلام ( .
9 ) مرحوم ميرزا عبداللَّه افندى اصفهانى در كتاب » رياض العلماء: ج4 ص187 » در ذيل شرح حال مرحوم سيّد على فرزند سيّد محمّد امامى اصفهانى ، نسب وى را همان گونه كه در اينجا ذكر نموديم از حاشيه عالم معاصر خويش مولى ذوالفقار ) فرزند على سلطان اصفهانى ، ملقّب به كمال الدين ، از ازكياء تلاميذ مرحوم علّامه مجلسى ، صاحب كتاب الاربعين في مطاعن المتصوّفين ( بر كتاب المجدى في الأنساب تأليف ابن صوفى ، نقل نموده است .
10 ) معظّم له از علماء و مجتهدين بزرگ اصفهان مانند: آقا شيخ محمّد رضا مسجد شاهى ، آقا سيّد محمّدباقر درچه‏اى و آقا سيّد مهدى درچه‏اى ، و همچنين مراجع و اعلام حوزه علميّه نجف: آقا ضياء الدين عراقى ، آقا سيّد محمّد فيروزآبادى ، آقا سيّد ابوالحسن اصفهانى كسب فيض نمود ، و به مقام منيع اجتهاد نائل گرديد . ايشان مفتخر به كسب اجازه روايتى به تاريخ شب عيد نوروز ، نهم شوّال 1347 ه ق از مرحوم علّامه آقا شيخ محمّد رضا نجفى شدند ، كه در آن تصريح به اجتهاد ايشان شده و به تصديق مراجع عظام: آقا سيّد ابوالحسن اصفهانى ، ميرزا محمّد حسين نائينى ، و حاج شيخ عبدالكريم حائرى ، نيز رسيده است . از تأليفات اين عالم فقيه مى‏توان به: تقريرات درس اصول مرحوم علّامه شيخ محمّد رضا نجفى ، اشاره كرد . ايشان سرانجام در 24 جمادى الأولى 1387 ه ق ، دعوت حقّ را لبّيك گفته و در تخت فولاد اصفهان ، تكيه فاضل سراب ، به خاك سپرده شد .
11 ) اين اجازه كه بسيار مفصّل نوشته شده ، » مرآة الزمن أو الوجيز المستحسن في الاجازة لسيدنا الفقيه الإمامي الحسن « نام گرفته است .
12 ) طرف غربى مدرسه ذوالفقار را مرحوم آية اللَّه حاج شيخ محمّد باقر زند كرمانى ) متوفّاى 1389 ق ( تجديد بنا نمودند و به مرحله سفت كارى رساندند ، ولى عمر ايشان پايان يافت و در سال 1349 شمسى ( 1390ق ( پس از شروع برنامه منظّم و مفصّل درسى مدرسه ذوالفقار ، آية اللَّه حاج سيّد حسن فقيه امامى مدّ ظلّه تجديد بناى مدرسه را به سبك قديم ادامه دادند و با مقدارى تغيير در ساختمان ، بناى آن را با كاشى كارى و نماسازى به پايان رساندند . ) ريشه‏ها و جلوه‏هاى تشيع: ج2 ص161؛ يادواره آيه اللَّه فقيه امامى: ص27 ) .
13 ) توضيحات بيشتر پيرامون اين مدرسه را در كتاب ريشه‏ها و جلوه‏هاى تشيع و حوزه علميّه اصفهان: ج2 ص288 بخوانيد
14 ) توضيحات بيشتر در كتاب ريشه‏ها و جلوه‏هاى تشيع و . . . : ج2 ص177 - 174؛ آمده است .
15 ) ريشه‏هاى و جلوه‏هاى تشيع و . . . : ج 2 ص 159 - 153 .
16 ) اين مدرسه كه بسيار خراب و متروكه گرديده بود ، با همت حضرت آية اللَّه حاج سيد حسن فقيه امامى دامت بركاته در حدود سال 1400 ق تعميرات اساسى مفصّلى در آن انجام گرفت و طلّاب حوزه علميّه در آن اسكان يافتند . ) ريشه‏ها و جلوه‏هاى تشيع و . . . . : ج2 ص49 ) .
17 ) ريشه‏ها و جلوه‏هاى تشيع: ج2 ص219 - 209 .
18 ) اين مدرسه ، حكيميّه و شمسيّه نيز خوانده شده است ) ريشه‏ها و جلوه‏هاى تشيع ج2 ص185 - 179 ) .
19 ) براى آگاهى بيشتر از اين مدرسه بنگريد به كتاب ريشه‏ها و جلوه‏هاى تشيع و . . . : ج2 ص203 - 200 .
20 ) براى اطلاع بيشتر از خدمات شايسته حضرت آية اللَّه فقيه امامى - دام ظلّه - در راه اندازى ، بازسازى و اداره مدارس علميّه حوزه اصفهان ، و مشكلات پيش آمده در اين راه ، نگاه كنيد به فصلنامه ميراث جاويدان: سال پنجم ، شماره 3 و 4 ، شماره مسلسل 19 و 20 ، ص 78 تا 85 « گفتگو با آية اللَّه سيد حسن فقيه امامى احياگر كوشاى مدارس علميّه و موقوفات آن » .

دکتر سيد محمد حسينى قزوينى

« استاد سيد محمد حسينى قزوينى فرزند سيد سليمان در سال 1331 در شهرستان قزوين بدنيا آمدند و بعد از پايان دوره دبستان در سال 1345 وارد حوزه علميه حضرت ابراهيم علیه السلام ، و نيز سرداران قزوين شدند و در طى مدت دو سال در آنجا مقدمات را فرا گرفتند و در سال 1347 براى ادامه تحصيل به حوزه علميه قم آمدند و در سال 1356 دروس سطح را به پايان برده و در درس خارج:
1.    حضرت آيت الله العظمي گلپايگانى .
2.    حضرت آيت الله العظمي اراكى ،
3.    حضرت آيت الله العظمي وحيد خراسانى .
4.    حضرت آيت الله العظمي شبيرى زنجانى .
5.    حضرت آيت الله ، سبحانى .
شركت نموده و در سال 1368 موفق به کسب اجازه اجتهاد از بعضى از مراجع عظام حوزه علميه قم گرديدند و همچنين از طرف مركز مديريت حوزه علميه قم مدرك سطح چهارم ( دكترا )  دريافت نمودند .
و از سال 1360 در سطوح مختلف ، مانند : رسائل و مكاسب و 5 دوره كفايه را تدريس نمودند و حدود 15 سال است كه به تدريس رجال و درايه در پايه 8 و 9 و 10 مشغول هستند و همچنين در تخصصى قضاء ، حديث ، مهدويت و مذاهب و مركز جهانى علوم اسلامي و برخى دانشگده‏ها حدود 10 سال است كه تدريس دارند .
و عمده فعاليت ايشان در پاسخ به شبهات پيرامون امر ولايت اهل بيت عليهم السلام بوده و هم اكنون روزهاى پنجشنبه در مدرسه فيضيه جلسه پرسش و پاسخ ايشان ادامه دارد و مورد استقبال زياد طلاب حوزه علميه قم قرار گرفته است .
بيش 200 مورد مباحثات و مناظرات با علماء بزرگ اهل سنت و مفتيان و اساتيد دانشگاهاى عربستان سعودى داشته‏اند كه خلاصه برخى از آنها مانند مناظره ايشان با شيخ محمد بن جميل بن زينو از مفتيان و علماى بزرگ مكه و دكتر حمدان از اساتيد بزرگ دانشگاه ام‏القرى و شيخ عبد العزيز بن عبد اللّه آل شيخ مفتى اعظم سعودى در سايت مؤسسه ولى عصر ( عج ) به آدرس www . valiasr-aj . com موجود است .
برنامه‏هاى راديويى وتلويزيونى
تاكنون برنامه متعدد علمى تلويزيونى در شبكه سوم و چهارم سيما ، و شبكه جهانى جام جم ، و برنامه مستقيم متعدد در راديوى معارف قم و . . . پيرامون شبهات و پاسخ به آنها ، مسايل تربيتى ، علمى و دينى ، داشته‏اند
تأليفات :
1 . تحقيق : سماء المقال فى علم الرجال كه چاپ و منتشر شده است .
2 . تحقيق : خلاصة الأقوال فى علم الرجال از علامه حلى در حال انتشار است .
3 . تحقيق : امام مهدى از ولادت تا ظهور .
4 . تأليف : در حريم طوس
5 . تحقيق : الخصائص الحسينيّة .
6 . تأليف : ضبط اسماء الروات .
7 . الهادى الى وفيات الرجال .
8 . موسوعة الامام الجواد ( ع ) كتاب برگزيده سال حوزه ، نشر مؤسسه تحقيقاتى حضرت ولى عصر ( عج ) .
9 . موسوعة الامام الهادى ( ع ) در 4 جلد ، نشر مؤسسه تحقيقاتى حضرت ولى عصر ( عج ) .
10 . موسوعة الامام العسكرى ( ع ) در 6 جلد ، نشر مؤسسه تحقيقاتى حضرت ولى عصر ( عج )
11 . موسوعة الامام الكاظم ( ع ) ، نشر مؤسسه تحقيقاتى حضرت ولى عصر ( عج )
12 . دراسات فى اسانيد الكتب الروائيّة .
13 . دراسات فى حديث الثقلين .
14 . اشكال ابن تيميه على حديث « الحق مع على » والجواب عنه .
15 . اشكال ابن تيميه على حديث « الثقلين » والجواب عنه .
16 . الافتراء على الشيعة فى تحريف القرآن والجواب عنه .
17 . الافتراء على الشيعة فى السبّ والشتم والجواب عنه .
18 . مناظرات در حرمين شريفين‏ .
19 . وهابيت از منظر عقل و شرع .
20 . نگاهى گذرا به كتاب « للّه ثمّ للتاريخ » .
21 . چهل سؤال پيرامون خلافت و امامت و صحابه .
22 . سخنى با واعظ زاده خراسانى در مشروعيت خلافت شيخين‏ .
كتابخانه شخصى
از آنجاى كه ايشان از اوائل ورود به حوزه علاقه خاصى به تهيه و جمع آورى كتاب داشتند و معتقد بودند كه كار پژوهشى و تحقيق بدون داشتن ابزار آن كه كتابخانه خصوصى است امكان‏پذير نمى‏باشد و لذا كتابخانه شخصى ايشان بيش 16000 جلد كتاب از كتب شيعه و ديگر فرق و مذاهب و اديان دارد .
مسئوليتها :
1 . مؤسس و مسئول مؤسسه تحقيقاتى حضرت ولى عصر ( عج )
2 . مسئول دروس عمومى حوزه علميه قم .
3 . مسئول گروه پاسخ به شبهات اعتقادى مركز مديريت حوزه علميه قم . »

زندگينامه محقق فرزانه علي اکبر مهدي پور

اينجانب علي اکبر مهدي پور در روز سه شنبه 13 رجب سال 1364 هجري قمري مصادف با 1324 هجري شمسي در محله باغشيمه تبريز زادگاه آيت الله ابوالقاسم کوکبي از مراجع قم به دنيا آمدم
آغاز به تحصيل 1331 شمسي دبستان ممتاز تا کلاس چهارم ابتدايي
آغاز به تحصيلات حوزوي 1331 شمسي در نزد آموزگار خود مرحوم حاج ابوالقاسم دهخدا ، گلستان ، نصاب ، خلاصه الصرف
ترک تحصيل مدرسه دولتي و ادامه تحصيلات حوزوي 1335 ه . ش
اساتيد سطوح عاليه در قم
1 . منظومه / شهيد مفتح
2 . اسفار / آيت الله حاج شيخ جعفر سبحاني
3 . منظومه / آيت الله ميرزا يد الله دوزدوزاني
4 . روش رئاليسم / آيت الله شهيد مطهري
5 . رسائل / مرحوم آيت الله پاياني
6 . رسائل / آيت الله حاج شيخ جعفر سبحاني
7 بخش نهايي رسائل / مرحوم آيت الله ميبدي کرمانشاهي
8 . مکاسب / مرحوم آيت الله سيد جواد خطيبي تبريزي
9 . کفايه الاصول چ 1 و 2 / آيت الله مکارم شيرازي
10 . 10سال درس خارج / مرحوم آيت الله سيد کاظم شريعتمداري
11 . 4 سال درس خارج / مرحوم آيت الله ميرزا کاظم تبريزي
12 . چند ماه درس خارج / مرحوم آيت الله حاج شيخ مرتضي حائري
13 . چند ماه درس خارج / مرجوم آيت الله حاج سيد محمد روحاني
14 . درايه و رجال / آيت الله حاج سيد موسي شبيري زنجاني
15 . فلسفه / مرجوم آيت الله سيد حسن الهي ( برادر علامه طباطبايي )
16 . علوم قراني / مرحوم آيت الله سيد مرتضي شبستري ( برادر مرحوم آيت الله وحيدي )
17 . اصول / مرحوم آيت الله سيد صادق شريعتمداري
18 . اعتقادات بر اساس مکتب ميرزا مهدي اصفهاني / مرحوم آيت الله حاج شيخ محمد باقر ملکي
19 . اعتقادات بر اساس مکتب ميرزا مهدي اصفهاني/ مرحوم آيت الله حاج شيخ محمد حقي سرابي
20 . ادبيات عرب / مرحوم آيت الله محمد کرمي اهوازي
21 . ولايت از ديدگاه قران و نهج البلاغه / مرحوم آيت الله محمد جواد مغنيه
22 . فلسفه / مرحوم آيت الله مهدي حائري يزدي
23 . فقه / مرحوم آيت الله اسحاق استارائي
24 . ادبيات فارسي و تراجم علماء / استاد علي دواني
25 . ادبيات / حاج شيخ عباس مصباح زاده
26 . علوم طبيعي و رياضي / مرحوم حاج شيخ محمد محققي ( نماينده آيت الله بروجردي در هامبورک )
27 . وعظ و خطابه و تاريخ اسلام/ مرحوم استاد صدر بلاغي
28 . زبان اردو/ مرحوم اختر عباس
29 . زبان انگليسي/ مرحوم خليلي
بر اساس دعوت شيعيان استانبولي براي تصدي امور شيعيان آن سامان روز يک شنبه هشتم رمضان 1395ه . ق برابر با 24 شهريور 1354 هجري شمسي از طرف حوزه علميه قم راهي استانبول شده به مدت 5 سال تمام در آنجا اقامت نموده به اقامه نماز جمعه و جماعت در مسجد در مسجد ايرانيان مقيم استانبول واقع در محله چاکما کچيلار در سراي بيوک والده خان که بيش از 200 سال سابقه دارد و همواره يک روحاني ايراني با اطلاع دولتين از حوزه علميه قم در انجا انجام وظيفه مي کرد پرداختم
با توجه اشنايي با قلم و ضرورت خدماات فرهنگي و آزادي بيش از حد مطبوعات در آن سامان به تاسيس انتشارات زمان پرداخته و در حدود 60 مجلد کتاب ، جزوه ، بروشور به زبان ترکي منتشر نمودم
در طول اقامت ايشان در استانبول با 84 روزنامه و مجله مصاحبه مطبوعاتي انجام داد در اين مصاحبه ها به معرفي نکات برجسته تفکر شيعي توجه مي داد و گروه بسياري از روشنفکران اهل سنت را با معارف شيعي آشنا و جذب نمود که هرگز در مسجد ديگري به جمعه و جماعت حاضر نميشدند
علاوه بر استانبول به دهها شهر ديگر براي سخنراني و کنفرانس دعوت ميشد و منحصرا روزهاي يکشنبه به اين دعوتها پاسخ مثبت ميداد که روز تعطيل رسمي و کثرت شرکت کنندگان در مساجد و مجالس بود به تعدادي از اين شهرها اشاره ميشود
• اولو جامع ، در شهر بورسا که تعداد شرکت کننده ها را روزنامه ها 40000 نفر ذکر کردند
• مسجد امام جعفر صادق عليه السلام در ازمير که مکرر انجام شد
• بزرگترين سينماي تورگوتلو که به جهت ازدحام بيش از حد و عدم گنجايش مساجد بزرگترين سينماي شهر را اجاره کرده بودند
• مسجد بزرگ ازميت ، آق شهير ، ادرنه و . . . .

كتب: ‏
1 . نقش امام زمان در جهان هستي / دارالتبليغ / مهرماه 1349
2 . دراسه عن حياه فاطمه الزهراء ( زبان عربي ) / چاپ بحرين / 1353
3 . سنته اويگون سجده ( ترکي استانبولي ) سجده مطابق سنت نبوي/ انتشارات زمان استانبول/ 1354
4 . قران معجزه جاويدان ( ترکي ) / انتشارات اوس استانبول
5 . ترجمه مصور قران سوره الرحمان ( چهار زبان ) / انتشارات اوس استانبول
6 . ترجمه مصور قران سوره رعد ( سه زبان ) / دفتر نشر تهران
7 . علامه اقبال در مدينه ( ترجمه ) / دارالتبليغ قم
8 . علي و فلسفه الهي / بنياد علامه طباطبايي
9 . خمسون منقبه من مناقب امير المومنين / موسسه الغدير
10 . رهبري در اسلام ( ترکي ) / انتشارات زمان / استانبول
11 . بانوي اسلام / دارالتبلبيغ اسلامي
12 . دراسه عن حياه فاطمه ( عربي ) / چاپ بحرين
13 . سند حديث کسا/ رسالت قم
14 . حضرت فاطمه ( ترکي ) / انتشارات زمان استانبول
15 . چهل حديث در مناقب ام ابيها / رسالت
16 . عاشورا چه روزي است ؟ ( ترکي ) / انتشارات زمان استانبول
17 . تاريخچه عاشورا ( ترکي ) / انتشارات زمان استانبول
18 . زيارت عاشورا و آثار معجزه آساي آن / رسالت قم
19 . دانشگاه امام صادق عليه السلام/ دارالتبليغ
20 . کريمه اهل بيت ( عليها سلام ) / نشر حاذق
21 . زندگاني کريمه اهل بيت ( عليها سلام ) / نشر حاذق
22 . در حريم کريمه اهل بيت ( عليها سلام ) / رسالت
23 . زيارتنامه کريمه اهل بيت ( عليها سلام ) / نشر حاذق
24 . کرامات معصوميه / نشر حاذق
25 . او خواهد امد / رسالت
26 . با دعاي ندبه در پگاه جمعه / موعود
27 . جزيره خضرا / رسالت
28 . روزگار رهائي/ نشر افاق
29 . راز طول عمر امام زمان ( عج ) / طاووس بهشت
30 . کتابخانه حضرت مهدي ( عج ) / الهادي
31 . چهل حديث پيرامون يوسف زهرا / نشر حاذق
32 . چهل حديث پيرامون نور يزدان / نشر حاذق
33 . چهل حديث از غيبت فضل بن شاذان / نشر حاذق
34 . ميلاد نود / مسجد صدريه تهران
35 . حضرت مهدي و رابطه العالم اسلامي ( ترکي ) / استانبول
36 . تشرفات در بين نفي و اثبات / سلسله مقالات / مجله موعود
37 . اماکن منتسب به امام زمان ( عج ) / سلسله مقالات مجله انتظار
38 . اعتقادات علامه مجلسي . / رسالت
39 . تشيع يا اسلام راستين/ بنياد بعثت تهران
40 . معارف اسلام ( ترکي ) انتشارات زمان
41 . تاريخ شيعه زيديه ( ترجمه با همکاري ) /دانشگاه شيراز
42 . تاريخ وهابيان / طوفان تهران
43 . تاريخ بهائيان / دفتر نمايندگي زاهدان
44 . اسرار نماز ( ترجمه ) / رسالت
45 . روزه در اسلام ( ترکي ) / زمان استانبول
46 . نقش روزه در درمان بيماريها ( هشت زبان ) / کعبه تهران
47 . ارمغان مجلسي / رسالت
48 . ميثم تمار/ توحيد تهران
49 . ابوريحان بيروني / دارالتبليغ
50 . اجساد جاويدان/ نشر حاذق
51 . ارزيابي تمدن غرب / رسالت
52 . راهنماي قبله ( ترکي ) / انتشارات زمان
53 . جهان بعد از ظهور ( نوشته مرحوم محمد خادمي شيرازي ) / بازنويسي/ موسسه الغدير
54 . رجعت يا دولت کريمه اهل بيت ( عليها سلام ) ( نوشته مرحوم محمد خادمي شيرازي ) /بازنويسي/ موسسه الغدير
55 . ياد مهدي ( نوشته مرحوم خادمي ) / بازنويسي/ موسسه نشر وتبليغ تهران
56 . رشوه پديده شوم اجتماعي ( واحد تحقيقات سازمان اوقاف ) / بازنويسي / اسوه قم
57 . سيماي جن ( نوشته مرحوم ميرزا اسماعيل حسين زاده سرابي ) / بازنويسي/ نقش افرين منشور
58 . مقدمه و تصحيح مفاتيح الجنان شيخ عباس قمي / رسالت
59 . سحاب رحمت ( نوشته عباس اسماعيل زاده يزدي ) / تصحيح/ مسجد مقدس جمکران
60 . ويژگيهاي امام حسين عليه السلام ( ترجمه عليرضا کرمي ) / تصحيح/ چاپ حاذق
61 . اشک روان بر اميد کاروان ( ترجمه مرحوم حاج ميرزا محمد حسين شهرستاني ) / تصحيح و استدراک/ چاپ جزائري
62 . اعجاز قران ( علامه طباطبايي ) / تنظيم و تصحيح / مرکز نشر فرهنگي رجا
63 . مولود کعبه ( ترجمه عيسي سليم پور احدي ) / تصحيح و استدراک/ رسالت
64 . سردار کربلا ( ترجمه ناصر پاک پرور ) / تصحيح و ويرايش/ موسسه الغدير
65 . رخسار پنهان ( ترجمه مرحوم حاج سيد علي مير غفاري ) / تصحيح و ويرايش/ نشر افاق
66 . نور درخشان در تفسير نخستين سوره قران ( نوشته سيد رضا رفائي ) / تصحيح/ رسالت
67 . در حريم جمکران ( محمد رضا خادمي شيرازي ) / رسالت
68 . گفتار غفوري ( سخنرانيهاي مرحوم حاج شيخ محمد باقر غفوري لاري ) / تصحيح و استخراج منابع/ چاپ نمونه
69 . خصائص الائمه ( نوشته سيد باقر محمدي نسب ) / تصحيح تنظيم واستخراج منابع/ رسالت
70 . فرهنگ تربيت ( نوشته عباس اسماعيلي يزدي ) / تصحيح/ چاپ دليل
71 . نويد و پيام ( نوشته خانم سادات شيرازي ) / تصحيح وتنظيم/ رسالت
72 . ميزان انسانيت از ديدگاه قران و عترت ( سيد باقر محمدي نسب ) / تصحيح/ رسالت
73 . در حريم طوس ( سيد محمد حسيني قزويني ) / تصحيح/ حاذق
74 . همياري ( حسين عمادزاده ) / تضحيح و تنظيم/ چاپ حسينسه عماد زاده اصفهان
75 . صحيفه المهدي ( عيسي سليم پور اهري ) / تصحيح/ موسسه الغدير
76 . الالطاف الالهيه في الخطابات القرانيه ( مرحوم سيد عبدالله شبستري ) / مقدمه / رسالت قم
77 . چهار مقاله از استاد سيد غلامرضا سعيدي / مقدمه/ دارالتبليغ
78 . خطيب کعبه ( مهندس علي اصغر يونسيان ) / مقدمه/ مسجد مقدس جمکران
79 . کرامات العباسيه در کنار علقمه ( سيد محمد حسين محمودي ) / مقدمه/ چاپ نصايح
80 . حکايت غيبت ( صادق داوري ) / مقدمه/ چاپ سلسله
81 . موج انتظار ( صادق داوري و سيد احمد بحرالعلوم ) / مقدمه/ موسسه بهار قلوب اصفهان
مقالات: ‏‏
1-زنگ انتظار / ماهنامه موعود جوان / 20
2-مظلوم تر از آقا بقيه الله وجود ندارد . / فصلنامه موعود / 33
3-آستانه مباركه ( بي بي هيبت ) ( 2 ) / ماهنامه كوثر / 36
4-آستانه مباركه بي بي هيبت عليها السلام خواهر حضرت معصومه ( س ) در جمهوري آذربايجان / ماهنامه كوثر / 30
5-با دعاي ندبه در پگاه جمعه - قسمت چهارم - / فصلنامه موعود / 17
6-با دعاي ندبه در پگاه جمعه - قسمت سوم - / فصلنامه موعود / 16
7-الوتر الموتور و المنتقم الموعود - قسمت اول - / موعود / 47
8-با دعاي ندبه در پگاه جمعه - قسمت دوم - / فصلنامه موعود / 15
9-با دعاي ندبه در پگاه جمعه - قسمت هفتم - / فصلنامه موعود / 23
10-ويژگيهاي عصر ظهور / موعود / 39
11-اماكن زيارتي منتسب به امام زمان (عج) در ايران و جهان ( مسجد جمكران 9 )/ انتظار /5
12-اماكن زيارتي منتسب به امام زمان ( عج ) در ايران وجهان ( 1 ) / انتظار /6
13-اماكن زيارتي منتسب به امام زمان ( عج ) در ايران و جهان ( 5 ) / انتظار /11
14-اماكن زيارتي منتسب به امام زمان ( عج ) در ايران وجهان ( 3 ) / انتظار 7
15-اماكن زيارتي منتسب به امام زمان ( عج ) در ايران و جهان ( 4 ) / انتظار 8
16 . فقر از ديدگاه اسلام/ در ضمن کتاب ( سيماي اسلام ) به سال 1348
17 . قربانيان الکسيم / به صورت سلسله مقاله در مجله ( نجات نسل جوان ) /1348
18 . آيا انحطاط مشرق زمين معلول تنبلي انهاست / در سالنامه جوانان/ 1349
19 . او خواهد آمد/ در سالنامه جوانان / 1351
20 . هزار سال پيش از کشف نيروي جاذبه به وسيله نيوتن/ مجله مکتب اسلام / سال 13 شماره 4 ارديبهشت 1351 هجري شمسي
21 . عفيله العرب ( زبان عربي ) / مجله الهادي سال اول شماره 3/ صفر 1392 ه . ق
22 . جهاد در اسلام ( انگليسي ) / مجله المنتظر چاپ لاهور
23 . مقالات فراوان در روزنامه ها و مجلات استانبولي به زبان ترکي/ 1354-1359 شمسي
24 . سيري در ترجمه هاي قران ( سلسله مقالات ) / مجله نسل نو
25 . علي اول / موعود
26 . جغرافياي کشورهاي اسلامي/ سلسله مقالات / مجله نسل نو
27 . جهاد در اسلام/ سلسله مقالات ( انگليسي ) / مجله المنتظر/ لاهور

متفرقه: ‏
سمينارها و کنفرانسها
1 . کنفرانس حکومت اسلامي/ پورت اسميت انگلستان
2 . کنفرانس السيره النبويه / هتل شرايتون استانبول
3 . المهد جان العالمي للامام اميرالمومنين / حوزه علميه دمشق
4 . بزرگداشت علامه مجلسي/ اصفهان
5 . بزرگداشت خوانساري ها / قم و اصفهان
6 . بزرگداشت فاضلين نراقي / قم و کاشان
7 . بزرگداشت علامه طباطبايي/ قم
8 . دوازدهمين گفتمان علمي – تحقيقي مذاهب اسلامي / زاهدان
9 . سيزدهمين گفتمان علمي – تحقيقي مذاهب اسلامي/ چابهار
10 . کنگره بين المللي تبيين انقلاب اسلامي / محل اجلاس سران
11 . براي بزرگداشت علامه مجلسي زندگي نامه ايشان توسط اينجانب تحقيق شده از سوي دبيرخانه همايش منتشر گرديد
12 . مقاله دوازدهمين و سيزدهمين گفتمان نيز از سوي دفتر نمايندگي مقام معظم رهبري در امور اهل سنت بلوچستان چاپ و تکثير شده است
13 . مقاله ارائه شده به همايش بزرگداشت نراقي ها در جلد سوم مجموعه مقالات چاپ شده
14 . مشروح السيره النبويه در مجله نسل نو و حکومت اسلامي در مجله المنطلق بيروت درج شده است


معرفی محقق ارجمند محمدباقر انصاري

محمدباقر انصاري ، فرزند حاج اسماعيل انصاري ، متولد و ساكن قم است . وي قرآن را نزد مادر و مقارن با دروس ابتدايي و راهنمايي مباحثي از ادبيات عرب را نزد پدر آموخته است . دروس حوزوي را نيز از پدر آموخت و دوره سطح حوزه را از 14 سالگي شروع كرد و در 20 سالگي به پايان رساند . همزمان با آن به طور مفصل به مطالعات حديثي و تاريخي پرداخت . وي در امور مربوط به كتب خطي نيز ممارست داشته است .
محمدباقر انصاري ، دوره دروس خارج حوزه را نزد آيت‌الله شيخ مرتضي حايري يزدي و آيت‌الله وحيد خراساني آموخت و همزمان به كار تاليف و تحقيق پرداخت . اولين كار تاليفي وي مشاركت در ترجمه چند كتاب بود و در مرحله بعد ، به تحقيق در نسخ خطي پرداخت ، تاكنون ، بسياري از تاليفات انصاري به چاپ رسيده است . او ، ابتدا كتاب هاي خطي را فهرست كرده و پس از آن ، به كار تاليف كتاب وارد شد .
آثار چاپ شده از محمد باقر انصاري:
1- « كتاب سليم بن قيس هلالي » - دوره سه جلدي است كه با 24 نسخه خطي ، مقابله و 500 صفحه مقدمه براي آن تهيه شده تدوين آن داوزده سال به طول انجاميده است .
كتاب سليم بن قيس هلالي اولين كتاب در اسلام است كه مولف آن در سال 76 هجري وفات يافته و از اصحاب اميرالمومنين ( ع ) و امام حسن ( ع ) و امام حسين ( ع ) و امام سجاد ( ع ) بوده است . موضوع اين كتاب تاريخ و حديث است كه در 1500 صفحه ، تحقيق ، تدوين ، فهرست‌سازي كامل و پنج بار نيز تجديد چاپ شده است .
2- « كتاب سليم بن قيس هلالي » يك جلدي ، همان كتاب سه جلدي است با تلخيص مقدمه در 100 صفحه و حذف نسخه بدل‌هاي متن كه جمعا در 700 صفحه به چاپ رسيده . اين كتاب نيز تاكنون پنج بار تجديد چاپ شده است .
3- « اليقين و التحصين » از تاليفات سيدابن طاووس است ( در قرن هفتم ) . اين كتاب نيز با چند نسخه مقابله و تحقيق شده و با مقدمه‌اي مفصل و فهرست ، حدود 600 صفحه در بيروت و قم به چاپ رسيده است .
4- « فهرست كتاب‌هاي خطي كتابخانه شيخ علي حيدر در قم » . اين فهرست در سه جلد شامل كتب عربي و فارسي و تركي است كه حدود هزار نسخه خطي اين كتابخانه را تشكيل مي دهد . براي هر كتاب پس از كتابشناسي ، نسخه شناسي ذكر شده است .
5- « اسرار غدير » - اين كتاب براي اولين بار داستان كامل واقعه غدير را جمع‌بندي دقيق كرده و نيز براي نخستين بار خطابه غدير را با 9 نسخه مقابله كرده و كامل‌ترين متن از آن را ارايه داده است . همچنين ، تحليل‌هايي برخطبه غدير آورده و سپس پرونده غدير را مورد بررسي قرار داده است ( 9 چاپ ، 40000 نسخه )
6- « اسرار فدك » ، اين كتاب براي نخستين بار صورت كاملي از ماجراي فدك را ارايه داده و نيز براي اولين بار خطبه حضرت زهرا ( س ) را با 17 نسخه مقابل كرده و كامل‌ترين متن آن را ارايه داده است . تحليل‌هايي بر ماجراي فدك و اصل خطبه و سپس پرونده باز فدك تا قيامت ، بخش‌هاي ديگر اين كتاب است . ( شش چاپ ، 30000 نسخه )
7- « آفتاب كعبه » ، داستان كامل ولادت اميرالمومنين ( ع ) در كعبه ، منابع و اسناد آن و ادبيات مربوط به اين موضوع به صورت كامل در اين كتاب تدوين شده است . ( چهار چاپ ، 20000 نسخه )
8- « ژرفاي غدير » ، اين كتاب به مو شكافي جوانب مختلف واقعه غدير و توطئه‌هاي دشمنان وسؤ استفاده‌هاي تاريخي اعتقادي آن پرداخته است . ( چهار چاپ ، 20000 نسخه )
9- « چهارده قرن با غدير » ، اين كتاب به تاريخچه غدير از روز واقعه تا امروز پرداخته و احتجاجات ، جغرافيا ، شعرها ، جشن‌ها و ساير وقايع مربوط به آن را بيان كرده است . ( شش چاپ ، 20000 نسخه )
10- « خطابه غدير در آينه اسناد » ، اين كتاب ابعاد سندي خطابه غدير را بيان كرده و سوالات مطرح شده را در اين باره پاسخ داده است . تمامي اسناد ، منابع و ارتباطات بين آن‌ها در اين كتاب مطرح شده است . ( دو چاپ ، 10000 نسخه )
11- « صدايت مي‌زنم ، سلامت مي دهم ، دعايت مي‌كنم » ، اين كتاب جمع‌بندي كاملي از همه دعاها و زيارات مربوط به حضرت بقيه الله العظم امام زمان ارواحنا فداه است ، كه به صورت موضوعي ، كيفيت و نوع دعاهايي كه ما بايد درباره آن حضرت بكنيم و نيز كيفيت سلام و درود بر حضرت ، بالساني ادبي آمده است . ( چهار چاپ ، 20000 نسخه )
12- « امام مجتبي ( ع ) در آينه كتاب » ، كتابشناسي كتب مستقل درباره حضرت امام حسن مجتبي ( ع ) است كه طي آن 222 كتاب درباره حضرت با كتابشناسي كامل آورده شده است . براي ويرايش دوم ، تعداد كتاب‌ها به 444 كتاب رسيده و آماده چاپ است . ( دو چاپ ، 4000 نسخه )
13- « آينه محمد ( ص ) » ، اين كتاب فرازهاي زندگي حضرت علي اكبر ( ع ) است كه به صورت عنوان بندي شده و با توضيحي ادبي درباره هر عنوان تنظيم شده است . ( سه چاپ ، 15000 نسخه )
14- « اگر در غدير بوديم » ، اين كتاب نگاه‌هاي كنجكاوانه و تصوري از حضور در غدير است كه در واقع برداشت‌هاي يك تحليل‌گر مومن نسبت به واقعه غدير را نشان داده است . هر صفحه اين كتاب نكته مستقلي را در قالب ادبي پيگير شده و به پردازش فكري مطلب پرداخته است . ( سه چاپ ، 15000 نسخه )
15- « گزارش لحظه به لحظه از واقعه غدير » ، اين كتاب يك دوره كامل داستاني از واقعه غدير است كه با استفاده از همه منابع مربوط به موضوع ، تدوين و مراحل دقيق واقعه بيان شده است . ( 39 چاپ ، 450000 نسخه )
16- گزارش لحظه به لحظه از اولين كتاب اسلام ، اين كتاب تاريخچه كامل كتاب سليم بن قيس هلالي است كه به صورت داستاني از تاريخ حيات مولف و مراحل تاليف تا مراحل حفظ نسخه‌ها و تا روزگار چاپ آن را بيان كرده است . ( دو چاپ ، 5000 نسخه )
17- « گزارش لحظه به لحظه از ماجراي فدك » ، اين كتاب يك دوره كامل داستاني از ماجراي فدك است كه با استفاده از همه منابع مربوط به موضوع ، تدوين و همه مراحل داستان به دقت بيان شده است . ( يازده چاپ ، 70000 نسخه )
18- گزارش لحظه به لحظه از ولادت علي ( ع ) در كعبه ، اين كتاب يك دوره كامل داستاني از ماجراي ولادت اميرالمومنين ( ع ) در كعبه است كه با استفاده از همه منابع مربوط به موضوع ، تدوين و مراحل دقيق داستان در آن پيگيري شده است . ( شش چاپ ، 125000 نسخه )
19- « غدير كجاست؟ » اين كتاب تبيين كامل موقعيت جغرافيايي غدير خم است كه تاريخ گذشته تا امروز و موقعيت كنوني و نيز دو سفرنامه به اين سرزمين را آورده است .
20- « صداي فاطمي فدك » ، اين كتاب متن مقابله شده خطبه حضرت زهرا ( ع ) با ترجمه آن و مقدمه كوتاه شامل ماجراي فدك است . ( پنج چاپ ، 40000 نسخه )
21- « خطابه غدير » ، اين كتاب شامل متن مقابله شده خطبه غدير با ترجمه آن و مختصري شامل داستان غدير است . ( 20 چاپ ، 177000 نسخه )
22- « بيعه الغدير » ، ترجمه كتاب گزارش لحظه به لحظه از واقعه غدير است . ( دو چاپ ، 5000 نسخه )
23- « نداي آسماني غدير » ، اين كتاب شامل متن و ترجمه خطابه غدير به صورت صفحه مقابل است و مختصري از داستان غدير را نيز شامل مي‌شود . ( 12 چاپ ، 255000 نسخه )
24- « خطبه الغدير » ، ترجمه كتاب نداي آسماني غدير است . ( دو چاپ ، 15000 نسخه )
25- « برآستان سپيده » ، اين كتاب مروري بر موارد نصرت اسلام به دست اميرالمومنين ( ع ) است . ( دو چاپ ، 12000 نسخه )
26- « اولين ميراث مكتوب از حيات حضرت زهرا ( س ) » گزينش قسمت‌هاي مربوط به حضرت زهرا ( س ) از كتاب سليم بن قيس هلالي است كه به صورت ترجمه فارسي آمده است . ( دو چاپ ، 10000 نسخه )
27- « اولين ميراث مكتوب از حيات امام مجتبي ( ع ) » ، گزينش قسمت‌هاي مربوط به حضرت زهرا ( س ) از كتاب سليم‌بن قيس هلالي است كه به صورت ترجمه فارسي آمده است . ( چهار چاپ ، 10000 نسخه )
28- « اولين ميراث مكتوب درباره حضرت مهدي ( عج ) » گزينش قسمت‌هاي مربوط به حضرت مهدي ( عج ) از كتاب سليم‌بن قيس هلالي است كه به صورت ترجمه فارسي آمده است . ( سه چاپ ، 10000 نسخه )
29- « غدير در احساس ملت‌ها » ، ترجمه بيش از 200 مقاله از 27 زبان زنده دنيا و 36 مليت است كه طي فراخواني انجام شد . ( دو چاپ ، 4000 نسخه )
30- نامه‌اي به پدر امت ، تدوين نامه‌هاي دانش‌آموزان كشور خطاب به مولايشان اميرالمومنين ( ع ) است كه در دو جلد تنظيم شده است . اين نامه‌ها طي فراخواني در سال امام علي ( ع ) جمع‌آوري شد . ( يك چاپ ، 2000 نسخه )

غدیر را در "یک دهه" برگزار کنیم

بخشی از پیام های مراجع عظام تقلید

بزرگداشت غدیر ، هم بزرگداشت امامت است و هم بزرگداشت نبوت .
1 . پدران و مادران ، داستان مهم غدیر را برای کودکان و نونهالان خود بازگو کنند و آنان را به ولایت حجت بالغه الهی ، آشناتر سازند و از عطر یاد و نام و محبت علی بن ابیطالب علیه افضل التحیه و السلام و و الگوگیری از حیات طیبه حضرتش ، جان خود را سرزنده و زندگی خود را پربرکت نمایند و خانه خویش را به نور معرفت علوی و هدایت های آسمانی امیرمؤمنان ، مزین سازند .
2 . غدیر از ارکان شخصیت و هویت مکتب اهل بیت علیهم السلام است ؛ باید روزنامه ها و رسانه ها و سایت ها همه در این دهه از غدیر بنویسند و بگویند و حقایق غدیر را منتشر کنند . همچنین منابر و سخنرانی ها و همایش ها به نام مقدس غدیر مزین و به آن اختصاص داده شود .
3 . باید غدیر در تمام حوزه ها و دانشگاه ها تدریس شود و همگان پیام های جامع و جهانی آن را دریافت نمایند ؛ کرسی های غدیر شناسی در مراکز علمی معتبر ، ایجاد گردد و علماء ، دانشمندان ، اساتید و پژوهشگران ، در حد وسع خویش ، اقدام به پیگیری و تاسیس این رشته بسیار مهم در مؤسسات علمی و پژوهشی مربوطه در سراسر دنیا نمایند .
4 . عزیزان من ! تمام همت خود را صرف ترویج فرهنگ غدیر و معرفت افزایی به آن نمایید که راه اصلاح ما ، تمسک به غدیر است و نردبان سیر و ترقی و فتح قله های معرفت ، غدیر است . راه حفظ استقلال و عظمت کشور و دفع استضعاف و استکبار تمسک به غدیر و الهام از مفاهیم غدیر است .
پیشنهادهای مختلف برای مراکز گوناگون جهت بهتر
برگزار نمودن جشن های دهه غدیر

1) ) توزیع شیرینی و شکلات در حد امکان در مساجد به خصوص هنگام نماز جماعت .
2) چراغانی و ریسه کشی هم در داخل و هم در خارج مغازه یا فروشگاه.
3) نصب تراکت ، پلاکارد، و نصب تابلوهای شامل احادیث کوتاه و کلمات گهربار از امیرالمؤمنین (ع) در میادین و یا در فروشگاه های بزرگ و یا نصب برچسب به شیشه و ویترین مغازه ، نوشتن و نصب دعای الحمدا... الذی ... به عنوان شعار اصلی غدیر در محل دید مشتریان
4) نصب بیرق (پرچم) بر سر در مغازه ها و فروشگاه ها ( که البته اگر پرچم رنگی مثلا سبز رنگ باشد و منقوش به جملاتی نظیر اشهد ان علیا ولی ا... باشد بهتر است)
5) تشویق اصناف به تزئین محل کسب به مناسبت غدیر
6) پخش شیرینی و شکلات در محل کسب به عنوان مثال     می توان مقداری شیرینی در درب مغازه یا درب ورودی فروشگاه قرار داد و یک تابلو یا تراکت در مجاور آن نصب کرد تحت عنوان این که جهت بزرگداشت عید غدیر مشتریان یا عابرین پذیرایی می شوند
7) فروشگاه ها و اصناف و یا غرفه های دایر در میادین تره بار       می توانند به مناسبت عید غدیر به مدت یک یا دو روز تخفیفی هرچند جزئی که به سود آنها لطمه زیادی وارد نکند قائل بشوند (البته باید در ویترین مغازه یا دم درب مغازه قید شود که به مناسبت عید غدیر فلان درصد تخفیف می دهیم .
8) مغازه های فروش محصولات دینی و صوتی و تصویری مانند سی دی و نوار کاست با نصب پلاکارد اعلام دارند که به مناسبت غدیر محصولات فرهنگی خود را با تخفیف قابل ملاحظه به فروش می رسانند ( که در این رابطه اگر بتوانند بانی خیر پیدا کنند تا درصدی از مبلغ را بپردازند بهتر است ، تا ضرری متوجه فروشنده نشود).
9) پخش سرودها و مداحی ها از بلندگوی میادین یا فروشگاه های بزرگ نظیر رفاه ، و ... (البته این کار باید به     گونه ای آرام و دلپذیر باشد تا موجب مزاحمت رهگذران ، مشتریان یا همسایگان نگردد).
10) ایجاد نمایشگاه کتاب و محصولات فرهنگی دینی و هنری در مکان های مناسب .
11) تهیه بروشوری در مورد آداب عید غدیر حاوی احادیث و آیات مربوط به امیرالمؤمنین (ع) و هدیه آن به مشتریان.
12) هدیه دادن به بچه هایی که نامشان «علی» می باشد و همراه والدین جهت خرید به فروشگاه ها مراجعه می کنند ، اگر چه حتی دادن یک شیرینی یا بادکنک و ... باشد توسط فروشنده.
13) تشویق اصناف مربوط به تولیدی های شیرینی و شکلات تا در بسته بندی کالاهای خود پیام های مربوط به تبریک غدیر را درج کنند (مثلا روی پاکت یا جعبه حاوی شیرینی و شکلات عید غدیر را تبریک بگویند)
14) تشویق اصناف مربوط به چاپ کارت های عروسی و یادبود به چاپ طرح های ویژه غدیر در محصولات خود (که در این رابطه می توان حتی آگهی های مربوط به مجالس ترحیم را نیز منقش به احادیثی از امیرالمؤمنین (ع) درباره مجلس مورد نظر کرد).
15) اقدام جمعی کسبه محل برای ساختن و برپا داشتن طاق نصرت.
16) عرض تبریک و شادباش هنگام ورود مشتریان ، دوستان و آشنایان توسط فروشنده گان .
17) مؤسسات و فروشگاه های بزرگ و کتاب فروشی ها که محصولات خود را در پاکت های پلاستیکی عرضه می کنند   می توانند پاکت ها و کیسه های خود را منقش به پیام غدیر بکنند یا حتی شبیه نمایشگاه بین المللی کیف های ارزان قیمت منقش به پیام غدیر را به مشتریان هدیه بدهند.
18) تشویق تولیدی های لباس و کیف تا به جای چاپ عکس های مبتذل یا نوشته های خارجی پیام تبریک غدیر یا هر نشانه ای از غدیر را روی محصولات خود چاپ کنند.
19) مؤسساتی که نقشه چاپ و تکثیر می کنند می توانند موقعیت جغرافیایی غدیر را در یک نقشه جداگانه چاپ و در اختیار مشتریان قرار دهند.
20) تشویق اصنافی که در کار سنگ و یا کارهای تزئین ساختمان   می باشند تا در محصولات خود به خصوص آنها که بر سر در منازل ، فروشگاه ها و یا در داخل ساختمان نصب می شود پیامی از غدیر را حک کنند.
21) توصیه به صنف رانندگان تاکسی و سرویس و یا تاکسی ها به طور عام تا به هنگام ورود مسافر به ماشین عید غدیر را به او تبریک گویند و اگر نوار سرود و مداحی دارند با صدایی که ملایم و مزاحم مسافران نشود از ضبط ماشین پخش کنند و به ماشین خود نیز بیرق نصب کنند.
22) تشویق اصناف مستقر در یک پاساژ به گرفتن جشن دسته جمعی و پخش شیرینی یا پخش نوار سرود و مداحی در مورد غدیر (البته با رعایت حال مشتریان و همسایگان)
23) تشکیل جلسه شورای مجتمع های مسکونی مخصوص غدیر و شرکت تمامی همسایه ها در تزئین و چراغانی کردن و دیگر کارهای تدارکاتی.
24) نصب شعارهای مربوط به غدیر ، اشعار ، احادیث و آیات مربوط به امیرالمؤمنین یا نصب قسمت هایی از سخنان برگرفته از نهج البلاغه یا قسمت هایی برگرفته از خطبه غدیر در تابلوی ساختمان ها.
25) پیش بینی و تهیه هدایا برای اعضای خانواده ، میهمانان و خصوصا کودکان و نوجوانان.
26) تهیه بعضی از لوازم تزئینی و یادبود که برخی از این لوازم عبارتند از :
- جاسوئیچی حاوی شعارهای شادباش و تبریک غدیر یا پیام های مربوط به این واقعه.
- برچسب های تبلیغاتی در قطع ها و طرح های گوناگون ، حاوی طرح هایی با مضمون معرفی جانشین پیامبر در روز غدیر ، طلوع آفتاب ولایت ، و نیز عباراتی از این قبیل :
غدیر مبارک.
لا فتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار.
الحمدا... الذی جعلنا من المتمسکین بولایه علی بن ابیطالب (ع).
غدیر بلندترین قله تاریخ.
- پرچمک های کاغذی برای تهیه ریسه ها و پرچم حاوی شادباش غدیر.
- کارت های یادبود.
- خورشیدهای کاغذی در رنگ های گوناگون ، با درج نام امیرالمؤمنین در مراکز آن.
- قاب عکس و تابلوهای حاوی طرح ها و مضامین که چگونگی آن در مبحث «پوستر» مطرح شد .
- ساعت دیواری دارای پیام های کوتاه راجع به غدیر.

 


نام کلاس

روزهای برگزاری کلاس

ساعت های برگزاری کلاس

مدرس

1

حفظ قرآن

یکشنبه سه شنبه

15 الی 16:15

خانم رضایی

2

تفسیر قرآن

سه شنبه

16:15 الی 17:15

حاج آقا وثیق

3

تفسیر نهج البلاغه

یکشنبه سه شنبه

10 الی 11

حاج آقا قائم فرد

4

مهدویت

سه شنبه

15:15 الی 16:15

حاج آقا نبوی

5

احکام

پنجشنبه

10:30 الی 11:30

خانم الهی دوست

6

روخوانی

پنجشنبه

8:30 الی 10

خانم عماد

7

تجوید و روانخوانی

چهارشنبه

8:15 الی 9:30

خانم میرزایی

8

مفاهیم قرآن

سه شنبه

10 الی 11:15

خانم زمانی

9

اعتماد به نفس

یکشنبه چهارشنبه

16 الی 5:15

حاج آقا غزالی

10

شاد زیستن

دوشنبه

15:30 الی 17

خانم هاشمی

11

زبان

یکشنبه سه شنبه پنجشنبه

8:15 الی 10

خانم نبوی

12

روبان دوزی

سه شنبه

8:15 الی 9:30

خانم اقدامی

13

سفره آرایی

سه شنبه

9:30 الی 10:30

خانم قائم فرد

14

ملیله دوزی

پنجشنبه

9 الی 10

خانم بیگی

15

نقاشی روی پارچه

سه شنبه

10:30 الی 11:30

خانم قائم فرد

16

خیاطی مقدماتی

یکشنبه سه شنبه

16:30 الی 18

خانم جوزدانی

17

خیاطی تکمیلی

یکشنبه سه شنبه

18 الی 19

خانم جوزدانی

18

خیاطی

یکشنبه چهارشنبه

8 الی 12

خانم مطیفی

19

ژورنال کشی

شنبه چهارشنبه

14:30 الی 17:30

خانم مطیفی

20

نماز قضا

پنجشنبه

10 الی 10:30

روحانی

 

فراموشی غدیر مقدمه حادثه ...!!!

همایش سالانه استقبال از غدیر

با دعوت از فضلاء ، محققین، صاحب نظران، اندیشمندان، فرهیختگان، طلاب، دانشجویان، جوانان، هیئات محترم مذهبی ، و اقشار مختلف ولایت مدار

جهت برنامه ریزی جشن های با شکوه دهه فرخنده غدیر

با حضور :

حضرت آیت الله حاج سید حسن فقیه امامی (دام ظله)
محقق گرانمایه استاد سید محمد حسینی قزوینی
محقق و پژوهشگر استاد علی اکبر مهدی پور
محقق و مولف فرزانه استاد محمد باقر انصاری
خطیب توانا استاد مهدی دانشمند

ره یافته ولائی استاد مرتضی البراء رئیس اتحادیه فضلاء قاره آفریقا

مداحان کشوری ، اجرای تواشیح و برنامه های متنوع دیگر

همراه با برگزاری نمایشگاه محصولات فرهنگی ویژه غدیر

زمان : پنجشنبه 88/8/21 از نماز مغرب و عشاء

مکان : خیابان مسجد سید - ساختمان قائمیه
----------------------------------------------------------------------------------------------

غدیرشناسی

در راستای همایش سالانه استقبال از غدیر دوره تخصصی غدیر شناسی ویژه طلاب ، دانشجویان و علاقه مندان

در محضر:

حضرت آیت الله حاج سید حسن فقیه امامی (دام ظله)
استاد حوزه علمیه حاج سید حجت موحد ابطحی
محقق و پژوهشگر استاد علی اکبر مهدی پور
محقق و مولف فرزانه استاد محمد باقر انصاری
استاد پژوهشگر حامد رضا معاونیان
و دیگر اساتید

شروع کلاسها: از شام جمعه 88/8/22

ساعت 19 تا 21 به مدت 10 شب

محل ثبت نام و برگزاری کلاسها : خیابان مسجد سید - ساختمان قائمیه

بسمه تعالی

شهادت امام صادق ع تسلیت باد

 

نقشه 25 گنج بزرگ دنیا از زبان امام صادق علیه السلام
1- طلبتُ الجنة، فوجدتها في السخأ: بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در بخشندگي و جوانمردي يافتم.
2- و طلبتُ العافية، فوجدتها في العزلة: و تندرستي و رستگاري را جستجو نمودم، پس آن را در گوشه‏ گيري (مثبت و سازنده) يافتم.
3- و طلبت ثقل الميزان، فوجدته في شهادة «ان لا اله الا الله و محمد رسول الله»: و سنگيني ترازوي اعمال را جستجو نمودم، پس آن را در گواهي به يگانگي خدا تعالي و رسالت حضرت محمد (صلي‌الله‌عليه‌و‌آله) يافتم.
4- و طلبت السرعة في الدخول الي الجنة، فوجدتها في العمل لله تعالي: سرعت در ورود به بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در كار خالصانه براي خداي تعالي يافتم.
5- و طلبتُ حب الموت، فوجوته في تقديم المال لوجه الله: و دوست داشتن مرگ را جستجو نمودم، پس آن را در پيش فرستادن ثروت (انفاق) براي خشنودي خداي تعالي يافتم.
6- و طلبت حلاوة العبادة، فوجدتها في ترك المعصية: و شيريني عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در ترك گناه يافتم.
7- و طلبت رقة القلب، فوجدتها في الجوع و العطش: و رقت (نرمي) قلب را جستجو نمودم، پس آن را در گرسنگي و تشنگي (روزه) يافتم.
8- و طلبت نور القلب، فوجدته في التفكر و البكأ: و روشني قلب را جستجو نمودم، پس آن را در انديشيدن و گريستن يافتم.
9- و طلبت الجواز علي الصراط، فوجدته في الصدقة: و (آساني) عبور بر صراط را جستجو نمودم، پس آن را در صدقه يافتم.
10- و طلبت نور الوجه، فوجدته في صلاة الليل: و روشني رخسار را جستجو نمودم، پس آن را در نماز شب يافتم.
11- و طلبت فضل الجهاد، فوجدته في الكسب للعيال: و فضيلت جهاد را جستجو نمودم، پس آن را در به دست آوردن هزينه زندگي زن و فرزند يافتم.
12- و طلبت حب الله عزوجل، فوجدته في بغض اهل المعاصي: و دوستي خداي تعالي را جستجو كردم، پس آن را در دشمني با گنهكاران يافتم.
13- و طلبت الرئاسة، فوجدتها في النصيحة لعبادالله: و سروري و بزرگي را جستجو نمودم، پس آن را در خيرخواهي براي بندگان خدا يافتم.
14- و طلبت فراغ القلب، فوجدته في قلة المال: و آسايش قلب را جستجو نمودم، پس آن را در كمي ثروت يافتم.
15- و طلبت عزائم الامور، فوجدتها في الصبر:و كارهاي پر ارزش را جستجو نمودم، پس آن را در شكيبايي يافتم.
16- و طلبت الشرف، فوجدته في العلم: و بلندي قدر و حسب را جستجو نمودم، پس آن را در دانش يافتم.
17- و طلبت العبادة فوجدتها في الورع: و عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در پرهيزكار يافتم .
18- و طلبت الراحة، فوجوتها في الزهد: و آسايش را جستجو نمودم، پس آن را در پارسايي يافتم.
19- و طلبت الرفعة، فوجدتها في التواضع: برتري و بزرگواري را جستجو نمودم، پس آن را در فروتني يافتم.
20- و طلبت العز، فوجدته في الصدق: و عزت (ارجمندي) را جستجو نمودم، پس آن را در راستي و درستي يافتم.
21- و طلبت الذلة، فوجدتها في الصوم: و نرمي و فروتني را جستجو نمودم، پس آن را در روزه يافتم.
22- و طلبت الغني، فوجدته في القناعة: و توانگري را جستجو نمودم، پس آن را در قناعت يافتم.
23- و طلبت الانس، فوجدته في قرائة القرآن: و آرامش و همدمي را جستجو نمودم، پس آن را در خواندن قرآن يافتم.
24- و طلبت صحبة الناس، فوجدتها في حسن الخلق: و همراهي و گفتگوي با مردم را جستجو نمودم، پس آن را در خوشخويي يافتم.
25- و طلبت رضي الله، فوجدته في برالوالدين: و خوشنودي خدای تعالي را جستجو نمودم، پس آن را در نيكي به پدر و مادر يافتم. منبع : مستدرك الوسائل، ج 12، ص 173 - 174، ح 13810.

دریافت تصویر با کیفیت بالا

 

فراخوان


مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان در راستای احیای نشر فرهنگ قران واهل بیت علیهم السلام جهت تکمیل پروژه های تحقیقاتی خود (کتابخانه ویژه تلفن همراه که به صورت رایگان بر روی سایت مرکز قرار داده می شود ) از برادران وخواهران علاقه مند  که مسلط به برنامه  wordمی باشند جهت همکاری افتخاری  دعوت به عمل می آورد .
لذا جهت اطلاعات بیشتر و دریافت فرم ثبت نام به  این مرکز واقع در خیابان مسجد سید – مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه و یا به با شماره تلفنهای    2357023- 0311 و 09132000109 تماس حاصل فرمایند .

صفحه58 از63

حقوق مولفان و ناشران

تمامی محتوای چند رسانه ای(کتاب ،کتاب صوتی، کتاب تصویری،مجلات،روزنامه ها،مقالات،پایان نامه ها) موجود در بازار کتاب دیجیتالی قائمیه با هماهنگی و رعایت کامل حقوق ناشران ، نویسندگان و دریافت مجوز کتبی از آنان به صورت کاملا رایگان عرضه می‌شوند.

 

شبکه های اجتماعی بازار کتاب



بازار کتاب اولین و بزرگترین سامانه دانلود کتاب الکترونیکی رایگان بر خط با هدف در دسترس قرار دادن متون و کتب شیعه راه‌اندازی شده است. به کمک کتابخانه دیجیتالی بازار کتاب به هزاران عنوان کتاب به زبان های مختلف : فارسی ، عربی ، انگلیسی و آذری و غیره .... دسترسی خواهید داشت.


همین حالا اپ بازار کتاب را نصب کنید و کتابخانه خود را با دانلود کتاب های برتر پربار کنید.

با کلیک بر روی این لینک عضو کانال تلگرام ما شوید.